تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پاشیده از پراکندن: پاشیدن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد

وجدان

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

ازخود بیخود، حیران مانده، منگ می گردد این روی جهان رنگ به رنگ وز پرده همی بیند معشوقهٔ شنگ این لرزهٔ دلها همه از معشوقیست کز عشق ویست نه فلک چون ماد ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Gigil: The new word in the dictionary for overwhelming cuteness GETTY IMAGES Gigil, a Philippine word added to the Oxford English Dictionary, decr ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

wrongdoer, blackguard, criminal, rascal, reprobate, rogue, scoundrel, sinner, vagabond, villain بی وجدان، ( ادم ) پست، ( ادم ) خدا نشناس، ( شخص ) بی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

( grand potoo ( Nyctibius grandis شاهین فریادزن بزرگ گونه ای از نایت - جارها یا شاهین های فریادزن شب زی، ناحیه زیستی جنگل های آمازون، میانگین وزن۶۰۰ ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

نایت - جارها یا شاهین های فریادزن، گونه ای از پرندگان شب زی و جنگل زی هستند، از حشرات بزرگ، و جانوران و پرندگان کوچک تغذیه میکنند، بر خلاف جغد ها که ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روسپی زنی که اسکندر را پس میگساری و عیاشی برآن داشت که تخت جمشید را به آتش بکشد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اَل به معنای آتش جهنده بشدت نورانی اَل برق، رعد و برق

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بانگآذرخش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جلجتا، کوهی نزدیک اورشلیم که عیسی مسیح بر فراز آن مصلوب گشت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عابد بی معرفت و خشکه مقدسی که به سنگفرش ادعیه و ورد و فوت بسیار کوشش دارد راهی به راحت بهشت بگشاید، نقطه مقابل عارف

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

For the crime of writing poetry, I slept blindfolded in the prison corridor next to the public toilet for 84 days, with plastic slippers as my pillow ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جنگ افزار ستانی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یکی از ۱۰۱ نام اهورا مزدا بیدارکننده بهار جاوید شاداب کننده روح با پیشرفت شاید واژه fresh ریشه در این واژه پارسی داشته باشد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راز آلا

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Ibis لک لک گرمسیری نیست ایبیس ها یا به پارسی اِکراس ها گروهی از پرندگان از زیرتیرهٔ Threskiornithinae هستند که از نظر شکل ظاهری به حواصیل های کوچک و ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

COG Child of God

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درآمیز، مخلوط کن!، بیالای در آردش بیز و به داغ تابه ای تاب ده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمام شدگی، دگرگونی، به سرآمدگی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسایش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح عامیانه به فردی شلخته، و تنبل گفته میشود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کِلی گویش طالقانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستیغ، قله، نوک کوه، اوج، چکاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیمایش، سپرش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختر اپاختر، ستاره شمالگان، ستاره قطبی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستاره ی شمالگان، ستاره ی قطبی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستاره ی شمالگان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داهول، Dāhool

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دبه به معنای پاره شدن پرده فتق است که گاه منجر به راه یافتن هوای رانده شده از آن ناحیه به کیسه بیضه ها میگردد و دبه کردن پیشترها به تمارض به این مسئل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لمس نشده، دست نخورده، بکر، فابریک،

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسوده، لمس شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

سودنی، لمس شدنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ناخوشایند نیست، تلخ نیست، دشوار نیست، سخت نیست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نشان کردن، نامزد کردن شاید به معنای دورکسی پرچین و حفاظت نهادن ودیا پرهایش را چیدن تا نپرد باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هَلویلِه ( halvileh ) نه به این زودی گویش طالقانی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوای اینکه، در درستی ماجرای خوراندن و نه، کشیدن حشیش ( بخوری ) هیچ گونه شاهدی وجود ندارد و دلیلی و این تنها از ناحیه ی در شگفتی بودن و در ترس زیستن ح ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گمانم مهتری درستد باشدو نه کهتری که واژه ی متضاد این معناست

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

صلوات فرستادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

this idiom has its origins from the war in Europe, when planes that were gunned down would end up crashing into farms, causing the demise of the men ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to talk to someone in an informal and friendly way

پیشنهاد
٠

to talk boastfully without any intention of acting on one’s words

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نو زجا شدن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانِش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باقیمانده، پی مانده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باقیمانده، برجای مانده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

remained, to be left There remained a few jobs still to be finished.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستور به نشستن پس از برپا به احترام ورود آموزگار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آگاهش پیامش

پیشنهاد
٠

در جواب کسی گفته میشود که مشغول بدگویی از شخصی است که فوت شده، یعنی که از مرده شیطان هم دست برداشته