پیشنهادهای پارسیونا (٣١٣)
پزشکانه
دست مایه
گرنگ ( garnag ) . این واژه را درون واژه نامه ی دهخدا ببینید.
سخنک ( sokhanak )
برابر پارسی خلیج.
پیشنهاد به جای جمله.
پیشنهاد واژگان برابر : 1. پرتوپز ( partopaz ) 2. شیدپز ( shidpaz ) 3. پختاب ( پخت تاب ) ( pokhtāb ) 4. تاب پز ( دستگاهی که با تابش خوراک می پزد ) ...
رورو ( ruro ) دستگاهی که روی زمین می رود. زمین پیما ( zaminpeymā ) دستگاهی که زمین را می پیماید. واژگان پیشنهادی من اند.
تارخانه
تارخانه
کشتارگاه
گمیزیده
توپا ( توپ پا )
تارکده ، رایاتار
لایک کردن = پسند کردن دیس لایک کردن = ناپسند کردن
می توانیم این واژه را دگرگونی ماناکی کنیم و در ریختی نو به کار ببریم. حرم امامان معصوم = مُشکوان پیشوایان پاک سرشت
مُشکو
خودروی کشت ، خودرو کِشَنده ، خودرو شخم زن
سوارِه سپاه
مُزدبَر
خودرو مُزدی
پیشنهاد من : گُذَرْبَرَک ( gozarbarak ) گُذَرْبَر = اتوبوس گُذَرْبَرَک = مینی بوس
برابر پارسی "اتوبوس".
نوسازگاه
بیماربر
به خاطر سپردن ، حفظ کردن
دَرَند
زاری گر ، زاری کننده
برابر پارسی واژه ی اینترنت.
خروهک
جنگ افزارها
همریشه با attack و به چَمِ جنگیدن.
برابر پارسی شکل.
بُنَکیدن : اثر گذاشتن | یکی از چَم های واژه ی بُنَک ، اثر و رد پا است و ما می توانیم این واژه را به ریخت بن واژه یا مصدر دربیاوریم. بُنَکمند : دارای ...
پیشنهاد مردمی برای "فضای مجازی".
پیشنهاد : مارینه ، مارْسان ، مارگون ، درازیک ، ماریک
رُخشارِه = فیلم | رُخشارَک ، نماهنگ = کلیپ
رخشاره به ماناک شارِش رخ است و برابر پارسی فیلم می باشد.
سرزنش کردن. بن گذشته : بیغاشت بن اکنون : بیغار
پیشنهاد به جای واژه ی شیمی و کیمیا.
پیشنهاد : زَرسیمیک ( زَر سیم پسوند ایک ) دانش که در آن سیم ( نقره ) به زر ( طلا ) دگرگون می کنند.
وام دادن
یَنگ
پیشنهاد : بَنگه یا بَنگار ( بنگ آور ) ماده ای که انسان را بنگ می کند یا آرامش می بخشد.
پیشنهاد : بُلکَند ( بُل هم ریشه با پُلی است و می توان در واژگان بُلهوس یا بُلکامه دید کَند یا همان قَند )
تُلَنگیدَن = خواستن ، میل داشتن
شیمی
زیفتَن = زیبا کردن بن گذشته = زیفت بن اکنون = زیب این بن واژه بر آهنگ بن واژگان دیگر برای "بن اکنون" پرداخته می شود : روفتن👈روب کوفتن👈 کوب فریفتن👈 ...
اوستامیده ( ustāmideh ) = اعتمادشونده
اوستامَنده ( ustāmandeh ) = اعتمادکننده