پیشنهادهای پارسیونا (٧٢١)
وام دادن
یَنگ
پیشنهاد : بَنگه یا بَنگار ( بنگ آور ) ماده ای که انسان را بنگ می کند یا آرامش می بخشد.
پیشنهاد : بُلکَند ( بُل هم ریشه با پُلی است و می توان در واژگان بُلهوس یا بُلکامه دید کَند یا همان قَند )
تُلَنگیدَن = خواستن ، میل داشتن
شیمی
زیفتَن = زیبا کردن بن گذشته = زیفت بن اکنون = زیب این بن واژه بر آهنگ بن واژگان دیگر برای "بن اکنون" پرداخته می شود : روفتن👈روب کوفتن👈 کوب فریفتن👈 ...
اوستامیده ( ustāmideh ) = اعتمادشونده
اوستامَنده ( ustāmandeh ) = اعتمادکننده
اوستام ( ustām ) = اعتماد
اوستامیدن ( ustāmidan ) = اعتماد کردن
پیشنهاد من برای واژه ی تعمیرکار.
رکوع کردن
رکوع کنندگان
پاخَمیدَن = رکوع رفتن پاخَمِش = رکوع
کوتاه شده ی یک چهارم و به مانای زکات.
دِلباوَریدن
قطار = آهن نورد مترو = ماردیس ، زیرّو ( zirrow ) دستگاهی که از زیر زمین می رود.
رخشارگاه ✅
غارت کردن
داده نما
دل آگاهی ، فراآگاهی
برابر پارسی منع کردن. واژگان بَرکم یا بژکم را جست وجو نمایید.
منع کننده
منع شده
کهرُبَک = ( کهربا ک ) ( kahrobak )
کهاهن ربا = ( کهربا آهن ربا ) ( kahāhanrobā )
آهنربا
آهن رُبایی
گُذرانِ کهربایی
کهرباساز ، کهربادِه
کهربا
درونگاه
پرتوساخت
پیشنهاد من: آباک ( =آبی اک ) یعنی سیاره ای که رنگش آبی است یا می توان از آبان هم بهره برد.
پیشنهاد من : وامِستان ، وامْگاه ، وام خانه ، وامْسرا یا پولِستان.
پیشنهاد من برای این واژه ی بیگانه ی چینی : بامْنوش. چون "چای" را ایرانیان بیشتر در صبح می نوشند ، این واژه پیشنهاد می شود.
پیشنهاد به جای واژه ی "ظرف".
ترشینه
شخار یا تلخینه.
کاربِه
برابر پارسی مستحب.
فَیارگر برابر پارسی صنعت گر است.
برابر پارسی صنعت.
اندازه گر ، اندازه دان
برابر پارسی جدول.
شیرینک
متهم شدن. من به جرم قتل متهم شدم. من به بِزِهِ کشتن انگانده شدم.
برابر پارسی تهمت زدن.
برابر پارسی خدمت کردن.