پیشنهادهای پارسیونا (٧٣٣)
آواز ، واز ، واژ ، واژه ، واج و فَراز از یک ریشه اند و به ماناک بلندی سخن می باشند. پس برابر این واژه ی بیگانه "فراز" است و همریشه با phrase انگلیسی.
دورگو واژه ی پارسی تلفن است. شایسته است از واژگان پارسی بهره ببریم.
زم ( Zam ) به چم سرما و هَریر ( Harir ) همریشه با ( Hard ) زبان انگلیسی از واژگان پارسی اند. پس واژه ی زَمهَریر ، پارسی است نه تازی.
مسابقه
جنگیدن ، مبارزه کردن نامِ بُن واژه ( اسم مصدر ) آن می شود چالِش و همریشه با Challenge.
پیشنهاد های من : پیامان ، نودادان ، رویدادان ، آگاهستان ، آگاهان
راه کوچک | راه چه.
شادمان
پادینه
دانش نیاد
تیناب
مهربانی
خوشبویه
ماما
برابر پارسی واژه ی بیگانه ی مدرک.
دبیزه
افدَریزه
شرکت کردن
پارسی شده ی رعنا.
آماج ها
زِفت.
ارتنگ. [ اَ ت َ ] ( اِ ) صفحه و تخته نقاشان. ( غیاث ) ( آنندراج ) . || نگارخانه ( مطلق ) . ( آنندراج ) . || دکان. || کتب خانه. ( آنندراج ) .
گورخیز
پیشنهاد من : جایِمان ، جانِما ، جایگان ، جانِشان
فرخه گاه ، پایکوبان ، وردگاه ، وردخانه ، پایکوبسرا
دیسکو
هماوری
تارکده گاه تارکده خانه
نوشخانه
بدترین واژه ای که فرهنگستان می توانست برگزیند همین واژه است ، زیرا توقف خود واژه ای تازی است.
برابر پارسی موزه
گنج خانه
خوراک خانه
برابر پارسی جنوب.
اباختر
شمارگان
ریزک
وظیفه
کنسولگری
راستی گرایی
برابر پارسی این واژه : هَمبَهره گرایی. هَمبَهره = شریک ، سهیم.
سَجا
کجک
لب خوانی
برابر پارسی واژه ی "سیار ه ی مشتری".
رنجش
برابر پارسی "استراق سمع".
"شنو دزدی"
برابر پارسی "حدیث".