پیشنهادهای پارسیونا (٢٦١)
بُعد
مضاف : افزوده مضاف الیه : افزوده به آن
دورپیچ
برتر دیگری
گنجینه
قیر ، آسفالت
خوست
اندازه
رسانش
نشان گویی جهان را چگونه وصف می کنید؟ جهان را چگونه نشان می گویید؟ نشان گفتن یعنی گفتن نشان یا نشانه های یک چیز برای پی بردن و شناختن آن.
استواردن
برابر پارسی نمره
فوتبال : توپّا هندبال : توپدست والیبال : رگبارتوپ ، رگبارپگ ، توپ و تور
بازآیی
اراده
برابر پارسی مرجع تقلید
جوجه تیغی بزرگ
اشاره کردن
نماز خواندن
راز گفتن
اشاره کردن
زاوَر
خدایان پرست
پیامراه
این واژه پارسی است.
ادات تشبیه : سازِ مانندگی ، ابزارِ مانندگی
ساز ، ابزار
ادات شرط : سازِ بند ، ابزارِ بند
سخن بستن. نمونه : رئیس جمهور مردم را خطاب کرد. برابر پارسی : فرنشین مردم سالاری ، مردم را به سخن بست.
نشان رفتن
استادی
پیشنهاد : فوق دیپلم : کاردانی دیپلم : پیش کاردانی
نوشتگاه
این واژه پارسی است ، بنگرید : انگلیسی ( complete ) آلمانی ( komplett ) لاتین ( completum )
آزبودن یا آزباییدن
آزبودن : دعا کردن بن گذشته : آزبود بن اکنون ( مضارع ) : آزبای
سفره دار بزرگ
این واژه می تواند پارسی باشد زیرا در زبان عربی واژهٔ جزوه نیست.
پاژَن
مهمانسرا ، مهمانخانه ، مهمانگاه، پذیراسرا ، پذیرگاه
گوشتانه مزه ای که مانند مزه گوشت است.
پیشنهاد : هم گفتمان ، هم گویی ، هم پرسی
نیکوکار ، درستکار
نیکوگر
دو ضرب در دو = دو در دو می توانیم به جای واژه ی ضرب از "در" بهره ببریم.
حاضر :هست غایب: نیست علی امروز غایب است : علی امروز نیست.
پیشنهاد من : پیشینه شناسی ، پیشیک ، گذشته شناسی
گذاریده
روان پالایی ، خویش پالایی
ویرینه ( حافظه )