پیشنهادهای آرین هراتی (١٠٦)
اشکال زدایی/آفت زدایی کردن؛ ابزار شنود زدودن
نامطمین
تخلف
نشانگر چیزی، به ویژه بد، بودن هم معنی Portend
نشانگر چیزی، به ویژه بد، بودن هم معنی Presage
به سرعت در هوا تاب دادن/خوردن، حرکت سریع در هوا
سخت ( مشکل؛ بیماری؛ شی. . . ) ، سرسخت
impale ( e. g. Walruses sometimes use their tusks to impale seals for food. ) چاک دادن be impaled on ( e. g. Their heads were impaled on Charles Bri ...
هیاهو؛ زد و خورد کوتاه پر سر و صدا
هیاهو؛ زد و خورد کوتاه پر سر و صدا
برای مدت طولانی به گونه ناخوش آیندی ادامه یافتن
صحتسنجی وصیتنامه، وصیتنامه صحتسنجی شده، وصیتنامه را صحتسنجی نمودن
برگشت به جرم
مجرم متکرر
به حالت بیماری/خرابی برگشتن
مورد هجوم قرار دادن؛ به ستوه آوردن
لاف؛ لاف زدن؛ فخر فروختن به
قانون/مقرره؛ قانونمندسازی؛ قانونمندی؛ کنترل قانونی؛ زمان قانونی بازی؛ قانونی
فروخوردن ( احساسات ) ؛ زمین گیر کردن
خفقان؛ خفک گیری
اوج داستان یا فکاهی
رک؛ بدون قید و شرط؛ پیش سفارش نشده
قهرآمیز؛ به زور مجبور کردن
ring/sound hollow پوچ به نظر رسیدن
ring/sound hollow پوچ به نظر رسیدن
ترک خوردگی؛ ترک آفرینی
پوسته پوسته شدن
همایش بزرگ
نتیجه گیری کردن
توجه کسی را جلب کردن
با پایه/اساس
نخست وزیر؛ رییس/نماینده رسمی دانشگاه؛ سفیر/نماینده سیاسی؛ دادگستر دادگاه عدالت/برابری؛ رییس اسقف نشین؛ لقب قاضی ها و مقامات بلندپایه
بایگانی کل؛ دفتر نمایندگی سیاسی خارجی/سفارت/نخست وزیر/اسقفنشین؛ دادگاه انصاف/برابری
چرک/کثافت آلود
نورشناسی، بازتاب عمومی
مجوز
برزخ، مایه عذاب
تعلیق کردن هم معنی با interrupt
از هم باز کردن/جدا کردن
لایه کثافت
تخته اسکی روی آب ( رفتن ) . روی آب سر خوردن
سرک کشیدن
نوعی جلیقه برای محیط کار
حاشیه خامه خیابان
حاشیه پخته خیابان برای توقف اظطراری
خط عابرپیاده مجهز با چراغ رهنما
تردد خلاف جهت
کج راهه ( رفتن )
راه کاری/سازی
راه کاری/سازی