chancery

/ˈt͡ʃænsəri//ˈt͡ʃɑːnsəri/

معنی: مقام وزارت دارایی، دفتر مهردار سلطنتی، مقام یا وظیفه صدارت عظمی
معانی دیگر: (حقوق) قتل غیرعمد (به ویژه هنگام دفاع از خود)، (انگلیس) بخشی از دادگاه عالی انگلستان که تحت ریاست وزیر دادگستری (lord high chancellor) قرار دارد، دادگاه انصاف، انصاف، قوانین و اصول و روش های دادگاه های انصاف، خزانه ی اسناد و مدارک، بایگانی کل، سردبیر سفارت یا کنسولگری، (انگلیس) دفتر سیاسی سفارت یا کنسولگری، (کلیسای کاتولیک) دفتر بایگان و منشی مطران، انگلیس مقام وزارت دارایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: chanceries
عبارات: in chancery
(1) تعریف: in law, a court having jurisdiction over matters not covered by common law; court of equity.

(2) تعریف: the department or office headed by a chancellor; chancellery.

(3) تعریف: an office of public archives.

(4) تعریف: an administrative office of the Roman Catholic Church.

جمله های نمونه

1. in chancery
1- در معرض دادرسی دادگاه انصاف 2- بیچاره،دروضع نابسامان،گرفتار

2. The chancery dealt with official communications.
[ترجمه گوگل]صدراعظم به ارتباطات رسمی پرداخت
[ترجمه ترگمان]این دفتر با ارتباطات رسمی سروکار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The last extant chancery bond is dated 21 June.
[ترجمه گوگل]آخرین اوراق قرضه صدراعظمی موجود در تاریخ 21 ژوئن است
[ترجمه ترگمان]آخرین پیوند موجود در تاریخ ۲۱ ژوئن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The chancery had returned to Carolingian practices, but with an energy which outran its model.
[ترجمه گوگل]صدراعظم به تمرینات کارولینژیان بازگشته بود، اما با انرژی که از مدلش پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]این مرکز به اعمال Carolingian بازگشته بود، اما با نیرویی که بر مدل خود پیشی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sadler's activities as a notary in Chancery remain obscure.
[ترجمه گوگل]فعالیت های سادلر به عنوان سردفتر در Chancery همچنان مبهم است
[ترجمه ترگمان]کار Sadler را به عنوان یک سردفتر اسناد در دادگاه، مبهم باقی خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because writs, charters, and other chancery letters became everyday affairs, their language was now intended to express everyday realities.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که نامه ها، منشورها و سایر نامه های ریاست جمهوری به امور روزمره تبدیل شدند، زبان آنها اکنون برای بیان واقعیت های روزمره در نظر گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]از آنجا که احکام صادر فرمان، منشور، و دیگر نامه های پست به صورت امور عادی درآمده بودند، اکنون زبان آن ها برای بیان وقایع روزمره در نظر گرفته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chancery court issued a restraining order forbidding desegregation in September.
[ترجمه گوگل]دادگاه صدارت در ماه سپتامبر دستور منع تبعیض نژادی را منع کرد
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی حکم منع لغو تبعیض نژادی را در ماه سپتامبر صادر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chancery was the oldest and most solemn part of the whole apparatus.
[ترجمه گوگل]صدارت قدیمی ترین و رسمی ترین بخش کل دستگاه بود
[ترجمه ترگمان]Chancery قدیمی ترین و مهم ترین بخش کل دستگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But Chancery and Exchequer records provide corroboration.
[ترجمه گوگل]اما سوابق وزارت دارایی و دارایی تایید می کند
[ترجمه ترگمان]اما اسناد خزانه و خزانه داری، گواه را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The train ran on smoothly towards Chancery Lane.
[ترجمه گوگل]قطار به آرامی به سمت Chancery Lane حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]قطار به نرمی به طرف Chancery لن حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Court of Chancery grew and developed equitable principles and maxims.
[ترجمه گوگل]دیوان سلطنتی اصول و اصول عادلانه را رشد داد و توسعه داد
[ترجمه ترگمان]دیوان محاکمات اصول و اصول عادلانه و اصولی تشکیل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Furthermore, the chancery clerks or council clerks who kept the records and serviced parliament were also clerics.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، منشیانی که سوابق را حفظ می کردند و به مجلس خدمت می کردند نیز روحانی بودند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the یا منشی دادگاه که سوابق و خدمات را حفظ کرده بودند نیز روحانیون بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The chancery was a public relations office, a press office and a private office all in one.
[ترجمه گوگل]صدراعظم یک دفتر روابط عمومی، یک دفتر مطبوعاتی و یک دفتر خصوصی بود که همه یکجا بودند
[ترجمه ترگمان]دفتر دادستانی یک دفتر روابط عمومی و دفتر مطبوعاتی و دفتر خصوصی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The proceedings and practice of a court of chancery; equity.
[ترجمه گوگل]رویه و عملکرد دادگاه ریاست جمهوری؛ انصاف
[ترجمه ترگمان]دادرسی و اعمال یک دادگاه عالی؛ حقوق صاحبان سهام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many students at Chancery have won various English competitions on numerous occasions.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانش آموزان در Chancery بارها در مسابقات مختلف انگلیسی برنده شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان در دادگاه Chancery در موقعیت های مختلف به پیروزی دست یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقام وزارت دارایی (اسم)
chancery

دفتر مهردار سلطنتی (اسم)
chancery

مقام یا وظیفه صدارت عظمی (اسم)
chancery

تخصصی

[حقوق] انصاف، دادگاه انصاف، دفتر خانه

انگلیسی به انگلیسی

• office of a chancellor; division of the high court of justice (britain); office of public records; administrative office of a diocese; department which issues bulls (catholicism)

پیشنهاد کاربران

بپرس