پیشنهادهای آرین هراتی (١٠٩)
کج راهه ( رفتن )
راه کاری/سازی
راه کاری/سازی
جاده کاری/سازی
جعبه تقاطع دو خیابان
آزارنده/مایه آزار
مغلطه، زبان بازی
برآورد نشده . This promise of free musical tuition is uncosted and it is unclear whether the Treasury is offering any new money for it حذف شهریه موسی ...
گوشت دم توپ، بز قربانی
بارکش، دربان، خدمتکار قطار، صفاکار
بارکش، دربان، خدمتکار قطار
خواندن/آگاه بودن از افکار دیگران
دعوت به اثبات گزافهگویی کردن، دست کسی را رو کردن
به خواب سبک رفتن
به خواب سبک رفتن
به خواب سبک رفتن
بدون چیزی گذران/سر کردن
بدون چیزی گذران/سر کردن
مهربان، حساس، شکننده، کاملن پخته، رسمن ارایه کردن، مزایده ( کردن ) ، مراقب، واگن سوخت/مواد بر قطار، قایق رابط بین ساحل و کشتی بزرگ، خام و بی تجربه
گهگاهی، گاهی، بعضی وقت ها هممعنی با: off and on on and off on - off ( every ) now and then/again every so often ( every ) once in a while from ...
live high on/off the hog زندگی پر زرق و برق داشتند
ساده و بی امکانات، فرد شجاع و با انظباط
کمال میل
شرایط موجود ناشی از قبل
دلپذیر، موافق، سازگار، قابل پذیرش
عینیت بخشیدن/با مثال واضح ساختن
در مورد تحقیق کردن A panel has been appointed to inquire into their activities. یک هییت برای تحقیق در مورد فعالیت آنها تعیین شد.
در مورد تحقیق کردن A panel has been appointed to inquire into their activities. یک هییت برای تحقیق در مورد فعالیت آنها تعیین شد.
جویای حال/مصروفیت کسی/چیزی شدن
جویای حال/مصروفیت کسی/چیزی شدن
بارقه، نور ضعیف ( متشعشع کردن )
گوشی موقت
فوریت، اقتضا
پیاده خانه الحاقی، دستشویی بیرونی
ادبیات مختص
ساختاربندی کردن، ساختارمند بیان/ایجاد کردن/توسعه دادن
شرایط موجود که از قبل وجود داشته
سبک سر
آگهی تبلیغ یک سازمان، برنامه، سهام . . .
خرده گیری کردن
گذرراه ( ایجاد کردن ) - راهی که از سطح زمین/آب اطراف بلندتر است.
اشتیاق داشتن برای
اشتیاق داشتن برای
جا دادن، سازگار ساختن/شدن، برآورده کردن، لطف کردن، پول قرض دادن
مکلف کردن، الزام کردن، مدیون کردن، لطف کردن به
داد و فریاد ( راه انداختن ) ، با شور صحبت کردن/نوشتن، نوشته/صحبت پرشور، مهمانی رقص پر سروصدا
سخت مطالعه کردن
دست پال کردن، ناشیانه انجام دادن، حرکت ناشیانه
با شور و هلهله تشویق کردن
دلهره