پیشنهادهای آرین هراتی (٩٦)
به خواب سبک رفتن
به خواب سبک رفتن
به خواب سبک رفتن
بدون چیزی گذران/سر کردن
بدون چیزی گذران/سر کردن
مهربان، حساس، شکننده، کاملن پخته، رسمن ارایه کردن، مزایده ( کردن ) ، مراقب، واگن سوخت/مواد بر قطار، قایق رابط بین ساحل و کشتی بزرگ، خام و بی تجربه
گهگاهی، گاهی، بعضی وقت ها هممعنی با: off and on on and off on - off ( every ) now and then/again every so often ( every ) once in a while from ...
live high on/off the hog زندگی پر زرق و برق داشتند
ساده و بی امکانات، فرد شجاع و با انظباط
کمال میل
شرایط موجود ناشی از قبل
دلپذیر، موافق، سازگار، قابل پذیرش
عینیت بخشیدن/با مثال واضح ساختن
در مورد تحقیق کردن A panel has been appointed to inquire into their activities. یک هییت برای تحقیق در مورد فعالیت آنها تعیین شد.
در مورد تحقیق کردن A panel has been appointed to inquire into their activities. یک هییت برای تحقیق در مورد فعالیت آنها تعیین شد.
جویای حال/مصروفیت کسی/چیزی شدن
جویای حال/مصروفیت کسی/چیزی شدن
بارقه، نور ضعیف ( متشعشع کردن )
گوشی موقت
فوریت، اقتضا
پیاده خانه الحاقی، دستشویی بیرونی
ادبیات مختص
ساختاربندی کردن، ساختارمند بیان/ایجاد کردن/توسعه دادن
شرایط موجود که از قبل وجود داشته
سبک سر
آگهی تبلیغ یک سازمان، برنامه، سهام . . .
خرده گیری کردن
گذرراه ( ایجاد کردن ) - راهی که از سطح زمین/آب اطراف بلندتر است.
اشتیاق داشتن برای
اشتیاق داشتن برای
جا دادن، سازگار ساختن/شدن، برآورده کردن، لطف کردن، پول قرض دادن
مکلف کردن، الزام کردن، مدیون کردن، لطف کردن به
داد و فریاد ( راه انداختن ) ، با شور صحبت کردن/نوشتن، نوشته/صحبت پرشور، مهمانی رقص پر سروصدا
سخت مطالعه کردن
دست پال کردن، ناشیانه انجام دادن، حرکت ناشیانه
با شور و هلهله تشویق کردن
دلهره
تجرد، آمیزش پرهیزی
خودرو جنازه
tiptoe round/around sth/sb شانه خالی کردن
tiptoe round/around sth/sb شانه خالی کردن
ساکت شدن
آراسته کردن، حواس خود را جمع کردن
زدن، بیش تاکید کردن
تقریبن/کمی بیشتر It's a good year or two since we last met. از ملاقات ما کمی بیشتر از یک سال میشود.
بعضی معلومات/حقیقت ها/موضوعها