تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به خواب سبک رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به خواب سبک رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

به خواب سبک رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون چیزی گذران/سر کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون چیزی گذران/سر کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهربان، حساس، شکننده، کاملن پخته، رسمن ارایه کردن، مزایده ( کردن ) ، مراقب، واگن سوخت/مواد بر قطار، قایق رابط بین ساحل و کشتی بزرگ، خام و بی تجربه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

گه‎گاهی، گاهی، بعضی وقت ها هم‎معنی با: off and on on and off on - off ( every ) now and then/again every so often ( every ) once in a while from ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

live high on/off the hog زندگی پر زرق و برق داشتند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساده و بی ‎امکانات، فرد شجاع و با انظباط

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمال میل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

شرایط موجود ناشی از قبل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلپذیر، موافق، سازگار، قابل پذیرش

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عینیت بخشیدن/با مثال واضح ساختن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد تحقیق کردن A panel has been appointed to inquire into their activities. یک هییت برای تحقیق در مورد فعالیت آنها تعیین شد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد تحقیق کردن A panel has been appointed to inquire into their activities. یک هییت برای تحقیق در مورد فعالیت آنها تعیین شد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

جویای حال/مصروفیت کسی/چیزی شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جویای حال/مصروفیت کسی/چیزی شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بارقه، نور ضعیف ( متشعشع کردن )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوشی موقت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوریت، اقتضا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیاده خانه الحاقی، دستشویی بیرونی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادبیات مختص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساختاربندی کردن، ساختارمند بیان/ایجاد کردن/توسعه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرایط موجود که از قبل وجود داشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبک سر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگهی تبلیغ یک سازمان، برنامه، سهام . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرده‎ گیری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذرراه ( ایجاد کردن ) - راهی که از سطح زمین/آب اطراف بلندتر است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اشتیاق داشتن برای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتیاق داشتن برای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جا دادن، سازگار ساختن/شدن، برآورده کردن، لطف کردن، پول قرض دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مکلف کردن، الزام کردن، مدیون کردن، لطف کردن به

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

داد و فریاد ( راه انداختن ) ، با شور صحبت کردن/نوشتن، نوشته/صحبت پرشور، مهمانی رقص پر سروصدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سخت مطالعه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست‎ پال کردن، ناشیانه انجام دادن، حرکت ناشیانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با شور و هلهله تشویق کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلهره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تجرد، آمیزش‎ پرهیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

خودرو جنازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

tiptoe round/around sth/sb شانه خالی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

tiptoe round/around sth/sb شانه خالی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساکت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آراسته کردن، حواس خود را جمع کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زدن، بیش تاکید کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقریبن/کمی بیشتر It's a good year or two since we last met. از ملاقات ما کمی بیشتر از یک سال میشود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعضی معلومات/حقیقت ها/موضوع‎ها