پیشنهادهای Fanaz Soleymani (١٠٨)
علاقه بیمارگونه به موضوعات ناخوشایند ( مثلاً یک قاتل سریالی که علاقه داشته در مغز قربانیانش مواد شیمیایی تزریق کنه ) with a strong and unhealthy i ...
زننده، جگرسوز، گوشه دار، نیشدار
سزاوار، و شایسته تحسین و احترام It is to his credit that he's willing to admit he has a problem. اینکه او حاضر است اعتراف کند که مشکلی دارد، شایس ...
FIRMLY FASTENED firmly fastened or tied, and not :likely to fall down محکم بستن یا گره زدن، طوری که احتمال افتادن و بیرون ریختن وجود نداشته باشه ? A ...
soft material that is used to fill something such as a cushion محتویات یا مواد پر کننده ( داخل یک جسم ) مثلاً. موادی که برای پر کردن کوسن مبل استفاد ...
این موضوع مربوط به توانایی های ذهنی خاص یا رویدادهایی است که توسط علم قابل توضیح نیست، مانند توانایی دانستن آنچه در آینده اتفاق می افتد یا ظهور ارواح ...
عمق نمایی، وهم گرایی، نقاشی از مناظر خیالی، نگارش یا توصیف مناظر وهمی، خیالبافی، حقه بازی، معماری: سه بعد نمایی 1. Philosophy. The doctrine that th ...
در نقد ادبی و فلسفه زبان، کرنوتوپ پیکربندی زمان و مکان است آن گونه که در زبان و گفتمان نموده می شود. این اصطلاح را میخائیل باختین، نظریه پرداز ادبی ر ...
بد مونتاژ شده
در متن های هنری به هنرمندانی که از جریان اصلی پیروی نمیکنن و سبک غیر متعارف دارند گفته میشود
به معنی رازآلود و اسرارآمیز به طور مثال A dark secret Apparently, he has a son, but he’s kept that very dark. ظاهراً او پسر اوست اما او آن را کام ...
توسعه دهنده ذهن گسترش دهنده ذهن
( نسبت به چیزی ) از اهمیت کمتری برخوردار بودن
نسب به چیزی از اهمیت کمتری برخوردار بودن تابع چیزی بودن
متباین
سوار کردن ( قطعات )
طنزی که در آن موضوعات جدی با دید طنز نگاه میشود موضاعتی مانند بیماری، وضعیت بد اقتصادی یا اجتماعی که به صورت طنز بیان میشود که با وجود جدی بودنابن ...
ادراک، بینش
از نو خلق شده
بی هوش
یکی از معانی این کلمه اعمال تغییرات روی متن داستان یک نویسند عملی که کارگردان ها برای اقتباس یک اثر ادبی برای فیلم خود انجام می دهند
مبالغه
کلمه کاریکاتور به عنوان یک فعل در جمله به معنی: به تمسخر گرفتن یک شخصیت ترسیم یا توصیف کسی یا چیزی به گونه ای که آنها را احمقانه جلوه دهد. Scienti ...
باعث دلهره و ترساندن کسی شدن to make someone worry or make them sad: Clare was haunted by the fear that her husband was having an affair.
معذب کردن
تماشا/ مشاهده
بازپخش نمایش مجدد فیلم با عکس
هیبت
حس ابهت و حیرت که با دیدن عظمت و شکوه چیزی بهت دست میده I. a feeling of great respect and liking for someone :or something . He felt great awe fo ...
در اختیار داشتن :reside within something/somebody if a power, right etc resides in something or :someone, it belongs to them . Executive power re ...
برآوردن/ به دست آوردن استاندارد های یک زمینه یا یک چیز To ( reach/achieve ) a certain standard or level of quality, safety. . . l
این کلمه در کانتکست های مختلف معانی متفاوت و عمیقی داره یکی از معانیش تغییر عظیم و قابل توجه ظاهری یا شخصیتی یک شخص یا یک چیز که منجر به بهتر شدن ...
ریسکی، در خطر از این نظر که - - - ��� ( موضوعی که ممکنه آخرش به پیروزی یا از دست دادن ختم بشه ) =� مثل پول شرط بندی موضعی که ممکنه به برد یا باخت ...
A hypothetical or supposed world or universe composed of antimatter یک جهان یا جهان فرضی, یا فرضی است که از ضد ماده تشکیل شده است.
یکی از معانی این کلمه سهل الحصول آسان یا به آسانی قابل اجرا هست a facile achievement or success has been obtained too easily and has no value: a ...
بطور ذاتی ماهیتا
یکی از معانی این کلمه تداعی یا تداعی معانی می باشد a feeling or memory that is related to a particular place, event, word etc: Scotland has all k ...
to make a business more effective by removing unnecessary workers, equipment etc: Our systems will be rationalized over the coming months. اثر بخش ...
نصیحت، توبیخ، اخطار، تنبیه The Synonym of admonishment= rebuke
عادات ورسوم قومی the set of ideas and moral attitudes that are typical of a particular group: a community in which people lived according to an e ...
تقویت کردن ( یک مهارت )
مختل کردن و برهم زدن The filmmaker added text and soundtrack to dislocate its original meaning.
مثلا Individualized story داستان منحصر به فرد
منحصر به فرد
کم لن یکن شدن یک موضوع
کم لن یکن شدن یک ماجرا یا یک موضوع
تحت الفظی مثلا در معنای تحت العظیم
بطور موثری
غربال کردن