تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. غیر عادی، غریب، عجیب, , eccentric Different from the usual pattern; not quite like most others; odd: مثال: . Roger's sense of humor was a bit ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To place a mark on someone or something to signify their or its state or condition: It's a tedious task, but you'll have to use these stickers to ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ترجمه آقای ماشاالله زاده و سرداری کاملا درسته یک معنیش خارج از مکانی با یک حس، ایده یا فکر هستش مثلا ما از سالن امتحان برگشتیم با این فکر که از خوب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر قطعی، نامعین، نامعلوم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک تجربه یا موقعیت بسیار عجیب، از نوع بدش، که بیشتر شبیه یک کابوس می مونه تا اتفاقی که واقعا رخ داده a very strange experience or situation, usually ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

علاقه بیمارگونه به موضوعات ناخوشایند ( مثلاً یک قاتل سریالی که علاقه داشته در مغز قربانیانش مواد شیمیایی تزریق کنه ) with a strong and unhealthy i ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زننده، جگرسوز، گوشه دار، نیشدار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سزاوار، و شایسته تحسین و احترام It is to his credit that he's willing to admit he has a problem. اینکه او حاضر است اعتراف کند که مشکلی دارد، شایس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

FIRMLY FASTENED firmly fastened or tied, and not :likely to fall down محکم بستن یا گره زدن، طوری که احتمال افتادن و بیرون ریختن وجود نداشته باشه ? A ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

soft material that is used to fill something such as a cushion محتویات یا مواد پر کننده ( داخل یک جسم ) مثلاً. موادی که برای پر کردن کوسن مبل استفاد ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

این موضوع مربوط به توانایی های ذهنی خاص یا رویدادهایی است که توسط علم قابل توضیح نیست، مانند توانایی دانستن آنچه در آینده اتفاق می افتد یا ظهور ارواح ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمق نمایی، وهم گرایی، نقاشی از مناظر خیالی، نگارش یا توصیف مناظر وهمی، خیالبافی، حقه بازی، معماری: سه بعد نمایی 1. Philosophy. The doctrine that th ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نقد ادبی و فلسفه زبان، کرنوتوپ پیکربندی زمان و مکان است آن گونه که در زبان و گفتمان نموده می شود. این اصطلاح را میخائیل باختین، نظریه پرداز ادبی ر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بد مونتاژ شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متن های هنری به هنرمندانی که از جریان اصلی پیروی نمیکنن و سبک غیر متعارف دارند گفته میشود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی رازآلود و اسرارآمیز به طور مثال A dark secret Apparently, he has a son, but he’s kept that very dark. ظاهراً او پسر اوست اما او آن را کام ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

توسعه دهنده ذهن گسترش دهنده ذهن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

( نسبت به چیزی ) از اهمیت کمتری برخوردار بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نسب به چیزی از اهمیت کمتری برخوردار بودن تابع چیزی بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متباین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوار کردن ( قطعات )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

طنزی که در آن موضوعات جدی با دید طنز نگاه میشود موضاعتی مانند بیماری، وضعیت بد اقتصادی یا اجتماعی که به صورت طنز بیان میشود که با وجود جدی بودنابن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

ادراک، بینش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از نو خلق شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی هوش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانی این کلمه اعمال تغییرات روی متن داستان یک نویسند عملی که کارگردان ها برای اقتباس یک اثر ادبی برای فیلم خود انجام می دهند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مبالغه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه کاریکاتور به عنوان یک فعل در جمله به معنی: به تمسخر گرفتن یک شخصیت ترسیم یا توصیف کسی یا چیزی به گونه ای که آنها را احمقانه جلوه دهد. Scienti ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

باعث دلهره و ترساندن کسی شدن to make someone worry or make them sad: Clare was haunted by the fear that her husband was having an affair.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معذب کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تماشا/ مشاهده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازپخش نمایش مجدد فیلم با عکس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هیبت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

حس ابهت و حیرت که با دیدن عظمت و شکوه چیزی بهت دست میده I. a feeling of great respect and liking for someone :or something . He felt great awe fo ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در اختیار داشتن :reside within something/somebody if a power, right etc resides in something or :someone, it belongs to them . Executive power re ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برآوردن/ به دست آوردن استاندارد های یک زمینه یا یک چیز To ( reach/achieve ) a certain standard or level of quality, safety. . . l

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این کلمه در کانتکست های مختلف معانی متفاوت و عمیقی داره یکی از معانیش تغییر عظیم و قابل توجه ظاهری یا شخصیتی یک شخص یا یک چیز که منجر به بهتر شدن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریسکی، در خطر از این نظر که - - - ��� ( موضوعی که ممکنه آخرش به پیروزی یا از دست دادن ختم بشه ) =� مثل پول شرط بندی موضعی که ممکنه به برد یا باخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A hypothetical or supposed world or universe composed of antimatter یک جهان یا جهان فرضی, یا فرضی است که از ضد ماده تشکیل شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی این کلمه سهل الحصول آسان یا به آسانی قابل اجرا هست a facile achievement or success has been obtained too easily and has no value: a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بطور ذاتی ماهیتا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معانی این کلمه تداعی یا تداعی معانی می باشد a feeling or memory that is related to a particular place, event, word etc: Scotland has all k ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to make a business more effective by removing unnecessary workers, equipment etc: Our systems will be rationalized over the coming months. اثر بخش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نصیحت، توبیخ، اخطار، تنبیه The Synonym of admonishment= rebuke

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عادات ورسوم قومی the set of ideas and moral attitudes that are typical of a particular group: a community in which people lived according to an e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقویت کردن ( یک مهارت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مختل کردن و برهم زدن The filmmaker added text and soundtrack to dislocate its original meaning.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثلا Individualized story داستان منحصر به فرد