تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باید قبول کنیم یک سری اصطلاحات در فارسی وجود ندارد آخه کجای زندگی روزمره می شنوی بگن: تخمدان سیبت رو بنداز سطل آشغال؟ یا تخمدان سیبتو بده بندازم تو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این فعل اگر در متن کتاب بیاد گاها به معنای تاکید نویسنده به گفتن یک حرفی است یا تاکید بر چرت و پرتی گفتن است مثلاً نویسنده در این جمله میگه , the ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه دار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه فروش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری که بطور معمول انجام میدیم to do something in the way that you usually do: The villagers were going about their business as usual. کاری که به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. : to discharge matter from the throat or lungs by coughing or hawking and spitting خلط انداختن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متون سینمایی به معنی سر و ته نوار فیلم میشه که سفید یا سیاهه و چیزی روش رکورد نمیشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

حدس زدن، یا پی بردن literary ) to discover or guess something ) Somehow, the children had divined that he was lying. یه جورایی، بچه ها هم حدس زد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دنیای هنر واژه Automatization زیر شاخه جنبشی به نام سوسیالیسم بوده که در اون نویسنده یا شاعر یا نقاش و. . . برای خلق اثر هنری بیشتر به ناخودآگا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو کیلومتر از خودش تعریف کرده و تبلیغات یک کلمه اش هم به درد نمی خوره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

like or in the style of someone or their work: Similar and the same شبیه آثار یا استایل کسی یا اثر هنری بودن Dal� - esque دالی گونه_ دالی مانند_ دا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطاب، نطق، سخنرانی a formal public speech

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی شاید بشه استودیو تلویزیونی یا استودیو سینمایی بشه گفت که یک اتاق بزرگ با سقفای بلند هست که توش فیلم های تئاتر مانند و محصولات تلویزیونی تولی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

record ( additional sounds ) on an existing recording. وقتی یک رکورد صدایی جدید روی رکورد صدایی که از قبل داشتیم ضبط بکنیم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣

یکی از معانیش کار مهم، پروژه خطیر/سنگین و پیچیده که توسط یک گروه به انجام می رسد The programme is a joint enterprise with the London Business School ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جزئیات بسیار کوچک و دقیق , این اسم جمع کلمه minute هستش very small and exact details I’m not interested in the minutiae of the research, just its c ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیال بافی خیال پردازنه غیر واقعی چیزی که تنها امکان وقوعش در خیال اون آدم هست ودر دنیا واقعی تحقق نمی یابد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قانون گذاری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خیالی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکل جسمانی و انسانی یافته ی یک صفت مثلا فلانی تجسم عدالت هست مثال One survivor described his torturers as devils incarnate. یکی از نجات یافتگان شکن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of sorts used when something is not a good or typical example of its kind of thing: I had a conversation of sorts with a very drunk man at the bus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان یه معنی کتابی و فرمال و رسمی این کلمه به درک و به آگاهی رسیدن در مورد چیزی هستش l ( formal ) when you understand something clearly, or w ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان می خواهید ترجمه هم بگذارید یک ترجمه ای بگذارید که ساده فهم باشه آخه کجای صحبت های روزمره یا حتی تو کتاب ها شما به کلمه روشنیدگی برخوردید؟از چه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجادله مباحثه ( از نوع بیان عقاید مخالف دو طرف بحث و جدل درمورد عقاید مخالف دو طرف بحث )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

( شرح وقایع ) به ترتیب زمانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در شکل کتابی و رسمی دروغ معنی میده بویژه اگر نویسنده یا گوینده نخواد مستقیما اسم دروغ رو بیاره خلاف حقیقت هم معنی میده a lie – used especially whe ...

پیشنهاد
٠

زیر سوال بردن در عقیده کسی شک و تزلزل و تردید ایجاد کردن call ( something ) into question to make people uncertain about whether something is right ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

امتیاز دار، ممتاز Privileged location جایگاه ممتاز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fulfillment of the biblical prophecy تحقق پیشگویی کتاب مقدس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانی be to به منزله هستش مثلا To search for truth is to court death. جستجوی حقیقت به منزله به استقبال مرگ رفتن هستش.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجسم یافتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

infringe on/upon something to limit someone’s freedom in some way: Some students argued that the rule infringed on their right to free speech. آز ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در متن های سینمایی و بویژه سینمای مدرن به صورت زیر معنی میشه: فاصله گذار جداسازنده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

معمولا به طور خسته کننده یا تحمیل آمیز ) موعظه ی اخلاقی کردن تعیین تکلیف کردن اینکه لگی چی غلطه چی درسته درصورتی که طرف مقابل از تو نخواسته که درست ی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

هنجارشکن ( ژانری مربوط به فیلم سازی یا داستان یا هنر که نرم ها و هنجارهای پذیرفته اجتماعی رو می شکنند ) Of or relating to a genre of fiction, film ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

یکی از معنایش در جایگاه فعل کنترل کردن یا انتخاب کردن یا تعیین کردن to control or decide the way in which something can happen or exist Synonym : ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این واژه دو معنی داره ۱. ادای کسی رو درآوردن یا مهارت تقلید رفتار یک شخصی یا چیزی به منظور سرگرمی یا مسخره کردن ۲. وقتی یک حیوان شبیه صورت یا قسمتی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

In everyday usage, the state of being present at, and looking at, a show or a spectacle. 2. In film studies, the activity or condition of viewing a f ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مخاطب گری In everyday usage, the state of being present at, and looking at, a show or a spectacle. 2. In film studies, the activity or condition of v ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the positions of men and women in society نقش های جنسیتی در جایگاه خانم ها یا جایگاه آقایان بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمی دونم معنی تفکیک جنسیتی میده یا نه مرتبط به فقط مردها یا فقط زن ها

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معیارهای جنسیتی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a particular group of people within a society and their behaviour, beliefs, and activities – often used to show disapproval: the drug subculture of ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی زیرین یا ثانوی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینکه واژه و آوای یک واژه چقدر می تونه شبیه تصویر اون واژه باشه مثلا بُزُرگ اُ بکار رفته درش باعث میشه نفتی این واژه بهتر درک بشه یا kitten بچه گربه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضمن حرکات واشارات

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

یکی از معنایش بخش های درونی و پنهان یک چیز the recesses of something the inner hidden parts of something: the deep recesses of the cave fears hid ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تاثیر گذاشتن بر . . . to influence someone’s attitude or opinion: Her experience as a refugee informs the content of her latest novel.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thrustبعنوان فعل به معنای تحمیل شدن هست if something is thrust upon you, you are forced to accept it even if you do not want it: She never enjoye ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٦

به معنی جایگزین یا غیر معمول هم می تونن استفاده بشه چیزی که با روشهای مرسوم متفاوت هستش deliberately different from what is usual, expected, or trad ...