تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر درآوردن I can't make sense of the confusing menu options من نمیتونم از گزینه های گیج کننده منو سر دربیارم 🥴

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همین تازگی 🤔

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاهی برای توضیح نتیجه یا دلایلی که از شرایط پیش میاد استفاده میشه . بر این اساس ، از این رو ، بنابراین He was the manager of the team , and as such ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آسیب شدید نخاعی . he was paralyzed by severe spinal injury او به علت آسیب شدید نخاعی فلج شد ، 🏋️🏋️🏋️ 🚑🚑🚑 🧑‍🦽🧑‍🦽🧑‍🦽 وزنه سنگین نزن حتی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در حالت صفت She has the required skills for the job او مهارتهای لازم برای شغل را دارد

پیشنهاد
٠

آدم که قحط نیست ، این نه اون یکی . به قول پرویز پرستویی تو فیلم 🦎 برو حالتو بکن 🤓

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قشقرقی . کسی که قشقرق را میندازه . امان امان ازدست این آدمها ، . شرمنده ولی بیشتر تو دخترایی دیده میشه ممه ندارن ، و همه رو به جون هم میندازن 🤓

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بعضی جاها معنی مو دماغ رو میده . و معنی سیریش میده Her boyfriend such a stalker دوس پسرش خیلی سیریشه 😎

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت go around می تواند معانی مختلفی داشته باشد، بسته به موقعیت و زمینه ای که در آن استفاده می شود. برخی از معانی رایج عبارتند از 1. چرخیدن یا حرکت ...

پیشنهاد
٠

در شرایط غیر عادی 🧐

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شرایط عادی

پیشنهاد
٠

It is neither polite nor politic to get into other people's life دخالت درزندگی دیگران نه ادب است نه عاقلانه ، یعنی که سرت تو . . . . . . خودت باشه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fill this Application and sign it on the bottom این فرم را پر کنید و پای ( زیر ) آن را امضا کنید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He looked completely undone after the news او بعداز شنیدن اخبار کاملا آشفته به نظر می رسید ☹️

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویران The most stricken landscape i have ever seen ویران ترین منظره ای که تاکنون دیده ام 🙆

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I was paralyzed with fear اینجا نقش صفت را دارد از ترس خشکم زد یا فلج شدم . The injury paralyzed him اینجا نقش فعل دارد آسیب باعث فلج شدن او شد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My heart goes out to you دلم برات میسوزه، ادمین . که یه مدال طلا به من ندادی 😒

پیشنهاد
٠

هیچ کس از همون ابتدا موفق نمی شود . 🤷 Let me tell you secret , no one does when they begin. بزار یه راز رو بهت بگم ، هیچ کس از همون ابتدا موفق نمیش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود را سرزنش کردن Beating yourself up won't change anything سرزنش کردن خودت چیزی رو تغییر نمی هد🤷

پیشنهاد
٠

Many believe that the rapid success of the company was due to deals made behind the scenes, Which were never publicly disclosed. بسیاری معتقدند که م ...

پیشنهاد
٠

معاملاتی که پشت پرده انجام میشود 🤐🤫😎

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

This is a destiny moment این لحظه سرنوشت ساز ی است 🤔

پیشنهاد
٠

این ممکن است فراتر از ذهن شما باشد 🤔 فراتر از حس فکری شما باشد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As of the other companies در مقایسه با دیگر شرکتها

پیشنهاد
٠

دوبرابر مقدار کار یا وظایف، را در یک بازه زمانی مشخص انجام دادن 🤔

پیشنهاد
٠

اگر تمام توجه و تلاش خودت رو روی یک هدف یا موضوع متمرکز کنی، اگر حواست را جمع کنی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود واقعیت . Nobody cares if you are actually your true self or not هیچ کس اهمیت نمیده که تو واقعا خود واقعیت هستی یا نه . 🤷

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My study has improved compared to before مطالعه من، در مقایسه با قبل بهتر شده نسبت به قبل بهتر شده 🥳🥳🥳

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرو کله زدن I have been dealing with some personal issues and my spirit is tired دارم با برخی مشکلات شخصی سرو کله میزنم و روحم خسته است 🤦😏

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر شبیه . He is not angry , more like disappointed اون عصبانی نیست ، بیشتر شبیه نا امید ه😔

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدم پایبند بودن به قول In this job you need to be able to face reneging on promises در این شغل شما باید بتوانید با عدم پایبند بودن به قول روبرو بش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Rumour has it that the company is planning to lay off workers شایعه شده که که شرکت در حال برنامه ریزی برای اخراج کارمندان

پیشنهاد
٠

Learning to play the guitar is one thing but writing your own songs is a different kettle of fish یاد گرفتن گیتار زدن یه موضوعیه، اما نوشتن آهنگ های ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

As of this moment i will never have to put up with him از این لحظه به بعد دیگه مجبور نیستم اونو تحمل کنم 🥳

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I can't stand being left out of important decisions من نمی تونم تحمل کنم که از تصمیم مهم کنار گذاشته بشم 🤨، نادیده گرفته بشم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنار آمدن . با چیزی مثلاً انتقاد پذیرفتن چیزی . مثلا ریسک You got to get okay with being criticized تو باید باید با مورد انتقاد قرار گرفتن کنار بیا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زندان فرستاده شدن . 🤔 I think he will go down for 2 years فکر کنم برای ۲ سال بفرستنش زندان 🤦

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دخالت کردن 🤔

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر خودی . بی طرف . ناشناس. غیر عضو. بیگانه. غریبه. به عنوان کسی که احتمال برنده شدنش کم است ، ( مسابقه, کاندید در رای آوردن )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

؟Are you trying to get a rise out of me داری سعی می کنی حرص منو در بیاری ؟

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Admire

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک میان وعده سریع گرفتن 🤔 I stopped by the cofe to grab a quick snack من به کافه سر زدن تا یک میان وعده سریع بگیرم 🤷

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He stopped by the office to drop off the documents او به دفتر سر زد تا مدارک را تحویل دهد 🤔

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

How much longer are you going to look forward to her تا کی قصد داری چشم انتظارش بمونی 🤔

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میگم یه دفه اون انگشتت لیز نخوره به ما یه مدال 🏅 طلا بدی 😡

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

How much longer are you going to wait for her تا کی ، چه مدت دیگه ، قصد درای منتظرش بمونی 🤨 بابا اون رفته ، دیگه نمیاد ، به فکر یکی دیگه باش 😅

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You will oblige me greatly if you come early اگر زود تشریف بیاورید ، نهایت لطف را کرده اید . منت خواهید گذاشت 🤔

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نوعی In a way he was right به نوعی، او حق داشت ، حق با او بود 🤔

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زودی از فردا 🤔

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدیر سابق . مدیر قبلی . مدیری که درحال اتمام خدمت است ،