پیشنهادهای alireza.D (١١٧)
مناظر خیره کننده . Turkey is a beautiful and diverse country with a rich history, delicious cuisine, and friendly people. It has a vibrant culture, ...
Could you spell out your exact plan for me میشه لطفاً برنامه خودت رو دقیق برام توضیح بدی،
. پشت گوش انداختن . به تاخیر انداختن، به علت عدم تعهد، یا تصمیم گیری ، یا تردید داشتن You should see a doctor , but you are dragging your feet🙄 تو ...
Feel free to chip in when you have any comments راحت باش هر وقت خواستی حرف منو قطع کن اگر نظری داشتی.
با کسی آشنا کردن . If you want to set me up with someone , give me a heads up اگه می خوایی منو با کسی آشنا کنی ، از قبل به من خبر بده 👔💐
Dont miss out on the fantastic summer sales حراج فوق العاده تابستانی را از دست ندین 🥳
She stomped on his hart and dumped him او به آسانی قلب اون پسر رو شکست ، و رهاش کرد ( و این است حقیقت تلخ زندگی ) 💔
صدای گوشخراش
Sorry but i have to get something off my chest. شرمنده اما یه چیزی تو دلم مونده که باید بگم 😔
He is a good man to have when it comes to pinch در مواقع اضطراری آدم بدرد بخوری هستش
I don't want to take up yor time نمیخواهم وقت شما را بگیرم
It seems like there's a small typo in your sentence. به نظر می رسد اشتباه کوچک تایپی در جمله شما وجود داره . 🤔
When you order something, you may have to pay a deposit وقتی شما چیزی سفارش میدهید ، شاید لازم باشه که بیعانه پرداخت کنید
می تونه به عنوان حرف ربط استفاده بشه I regret not listening to you
She has a pleasent look on its face
Dont be taken in by her tempting promise 🤨 گول وعده های وسوسه انگیز اون دختر رو نخور
The money will be held intrust for you until the job is done 🤨
Could you please hold my bag intust ?🙏
در یک سطح . همتراز 🤔
وخامت 🧐
I hope i can pull it off امیدوارم بتونم از پسش بربیام 🙄
آنقدر . آنقدرها . 🤔 آنقدر زیاد
نوع بخصوص
به همان ترتیب
نوع مخصوص .
نوع، بدون علامت تجاری ، بدون مارک
نسخه عمومی .
محاکمه شدن . 🤔
Suddenly a sedan car pulled out Infront me i was about to hit it ناگهان یه ماشین سواری پیچید جلوم ، داشتم میزدم بهش
He is not capable of this این کار از او برنمی آید . او قادر به انجام آن نیست 🤔
خنده بی ادبانه . خنده خارج از نزاکت . 🤔
ارائه کردن ، تقدیم کردن ، دادن ، تسلیم کردن 🤔
اطاعت کردن . تسلیم شدن ، بودن.
تجربه بد ، دشوار ، سخت ، ناخوشایند ، از سر گذراندن 🤔
واریز کردن ، پول 🤔
. ظاهر کردن 🤔
به اندازه کافی نداشتن ، پول یا چیزی 🤔
What are you implying. سربسته ، به چی داری اشاره میکنی ؟ سربسته ، چی داری میگی ؟
دورتر 🤔
People were pressured to take part in the political rallies به مردم فشار آوردند تا در تظاهرات سیاسی شرکت کنند 😕
امنیت دریایی🤔
His forwardness was offensive گستاخی او زننده بود
Golden hair flowing down her back موهای طلایی که از پشتش آویخته
آخر هفته پیش
It was a fortunate day . روز فرخنده ، مبارکی بود
در مان کردن This drug will clear up your cold این دارو سرما خوردگی شما را برطرف خواهد کرد , درمان خواهد کرد
Sorry، I was zoned out ببخشید حواسم نبود
بسته بندی ، مثلاً غذای اضافی در رستوران Can you wrap it up for me میتونی برام بسته بندیش کنی
You must do as you are instructed باید آنطور که به شما دستور میدهند ، عمل کنید
I learned to my cost. درس عبرتی که گرفتم