تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He rushed down here او با عجله اومد اینجا 🤔

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مشتاق بودن ، خیلی راغب بودن ، تمایل زیاد داشتن 🤔

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دیوانه کننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I have no fond memories of love من هیچ خاطره خوبی از عشق ندارم 😔💔

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I will never let you down هرگز نا امیدت نمیکنم . 🙄

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز گرداندن یا برگرداندن ، چیزی به حالت یا موقعیت قبلی 🤔

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٨

کلمه consume در واقع به معنای مصرف کردن یا استفاده کردن از چیزی برای هر منظوری استفاده می شود، نه فقط محدود به خوردن و آشامیدن. به طور کلی، می تواند ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چه تاثیری دارد ، چه معنی میده ، یا چه تفاوتی میکنه ( عامیانه , که چی بشه ) این عبارت در حال سادگی ، برای خواستن توضییح بیشتر برای درک بهتر یک وضعیت ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

The police took away my passport so l cant travel پلیس پاسپورت منو گرفت بنابراین نمیتونم سفر کنم 🤷

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

چیزی را از کسی گرفتن . The teacher took my mobile away until the end of the lesson. معلم تلفن همراه منو تا پایان کلاس ازم گرفت 😒

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به محل دیگری بردن . The police took him away for questioning پلیس برای بازجویی به محل دیگری برد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Even the rain couldn't take away from the excitement of the game حتی بارون هم نتونست از هیجان بازی کم کنه👌

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sara has forgiven Ali and taken him back سارا ، علی را بخشید و برگشت پیشش🥰

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Play that game took me back to my childhood انجام دادن اون بازی منو به دوران کودکیم برگردوند🥳

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

علیه کسی موضع گرفتن. He took against me when i was promoted over him وقتی موقعیت شغلی من از او بالاتر شد، علیه من موضع گرفت 🤥

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

die of a broken heart دق کردن ، از غصه زیاد مردن 😔 She died of a broken heart soon after the disaster

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

I broke up with , him, her باهاش به هم زدم . فرقی نمیکنه مرد یا زن . جنسیت تاثیری نداره 🥳

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Put him through وصلش کن . ( تلفن )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

I can't afford it نمیتونم از پسش بربیام🙄

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I can keep you up میتونم درکت کنم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

That last minute goal had me on the adge of my seat آن گل دقایق پایانی منو روی صندلی میخ کوب کرد 😳

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ما میتوانیم as such را با یک جمله منفی استفاده کنیم تا بگوییم چیزی دقیقا آن چیزی که مطرح شده ، نیست He is not a singer as such , he only sings to him ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

The می تونه قبل از صفت استفاده بشه تا آن را به اسم جمع تبدیل کنه . 👌 The unemployed are worried about the future بیکاران نگران آینده هستند 🤷

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارتهای که با that می آیند ، نمیتوانند مستقیم بعداز حروف اضافه بیایند ، بنابراین بهتر است که از اصطلاح the fact قبل از that استفاده کنیم Despite ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

He has no principles او به هیچ چیز پایبند نیست . اصول اخلاقی مانند درستی ، صداقت ، خوش رفتاری ، وقتی می گوییم کسی اصول اخلاقی نداره، به این معناست ک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چندشم اومد ، شد مورمور شدن . 😬

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

But Everything was changed when you come along اما وقتی تو اومدی ، همه چیز تغییر کرد . ❤️ دروغ میگه😉

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My french is not up to much فرانسه من خیلی خوب نیست 🤷

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرزنش کردن . گیر دادن . انتقاد کردن. I am not having a go at you . Don't be sensitive

پیشنهاد
٠

آش کشک خالته ، بخوری پاته ، نخوری پاته 🤫

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Do you want to have a shot می خوایی امتهان کنی ؟, , 🤔

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

Nowadays landing a good husband is difficult. این روز ها گیر آوردن شوهر خوب سخته😉

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

He resents of my success اون از موفقیت من دلخوره 🤒

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سختی . با تقلا . The patient spoke with effort بیمار به سختی حرف میزد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

My efforts paid off. تلاشهای من نتیجه داد . به نتیجه رسید 👌

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I have a nodding acquaintance with him. من آشنایی کمی با او دارم، در حد سلام علیک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I was hopping that you could lending me a hand امیدوار بودم که بتونی کمکم کنی 😏

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What does it matter? چه اهمیتی دارد ؟ این جمله به معنی، این موضوع چه اهمیتی داره؟یا چرا این مهمه؟" است. این جمله معمولا برای بیان عدم توجه یا عدم علا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

This problem is past solution چاره ای برای این مشکل وجود ندارد . past در این جمله صفت است

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وابسته بودن . من زیاد اهل ورزش نیستم Iam not much of an athlete

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

to release your container from the customs you have to fill out customs declaration برای خروج کانتینر خود ، باید فرم اظهارنامه گمرکی را پر کنید

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

Your container will be released by Clarence broker کانتینر شما توسط ترخیص کار ( کارگزار گمرکی ) ترخیص خواهد شد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Did you release my container from customs کانتینر منو از گمرک ترخیص کردی ؟ I released bil of lading to his name من بارنامه را به نام او واگذار کردم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If the meeting runs late, I will arrive on Monday

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناظر خیره کننده . Turkey is a beautiful and diverse country with a rich history, delicious cuisine, and friendly people. It has a vibrant culture, ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Could you spell out your exact plan for me میشه لطفاً برنامه خودت رو دقیق برام توضیح بدی،

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. پشت گوش انداختن . به تاخیر انداختن، به علت عدم تعهد، یا تصمیم گیری ، یا تردید داشتن You should see a doctor , but you are dragging your feet🙄 تو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Feel free to chip in when you have any comments راحت باش هر وقت خواستی حرف منو قطع کن اگر نظری داشتی.

پیشنهاد
١

با کسی آشنا کردن . If you want to set me up with someone , give me a heads up اگه می خوایی منو با کسی آشنا کنی ، از قبل به من خبر بده 👔💐

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dont miss out on the fantastic summer sales حراج فوق العاده تابستانی را از دست ندین 🥳