ترجمههای جواد کیهان (٤٧)
تنها مدیران استرس نمی کشند بلکه کارمندان نیز دچار این قضیه هستند
تنها زنان دچار احساس خیانت نمی شوند ( فقط مردان به زنان خیانت نمی کنند برعکسش هم اتفاق میوفته )
سررشته ای در بازیدن ( رقصیدن ) نداشت و حس کرد مجبور به انجام آن شده
هر گاه حس مشارکت در انتخابات اندک بوده کنگره نیز در صرف هزینه بیشتر در راستای برگزاری آن قناعت به خرج داده
این روند در نهایت منجر به معرفی ارز واحد در آخر قرن جاری شد
الان نتها مسله بودجه مونده که برسی شه
آسمان نگذارد که اتفاق بدی برایش بیوفتد ( خدا نکند )
مقاله شما به تعدادی موضوع بکر برای تحقیقات آتی اشاره می کند
کتاب هایش بسیار محبوبند زیرا او ذهنی مولد دارد
توضیح بیشتر : inflict در اینجا یعنی یک چیزی را که تو میپسندی و دیگران دوست ندارند رو به اجباز بهشون بندازی >>> در این مثال بقیه اون آعنگ رو دوست ندار ...
هوی وارد خانه اش شد و بی نشاطی و مردگی جو خانه او را محزون کرد و آزرده خاطر
بی روحی ( مردگی ) جو سهر های صنعتی کلان هست که مرا افسرده می کند
بعضی از مردم این عبارت را کلیشه ای تلقی می کنند
آیا اونا بابد با سرنوشتشون کنار بیان ؟ ( بپذیرند ؟ )
خود را با محافظه کار ها هم سو میبیند یا که هم سو می کند
انگشتان پایش را با جای پای کف ساختمون منطبق کرد ( پاشو رو جا پا گذاشت ببینه مال خودشه یا نه 🙃
قوانین پوشش در شرکت ها اجازه خودنمایی به کارمندان نمی دهد
مشکلات پیش رو گویا حل نشدنی اند
ما در حال آموختن هنر مواجه با مفهوم مرگ بدون طفره رفتن و فرار کردن و پذیرش آن هستیم )
صرفا یه اشاره : fight back مترادف bounce back و deal with و cope with هستش نه به معنی مبارزه کرد بلکه به معنی دست و پنجه نرم کردن با شرایطی دشوار و پ ...
تاب آوری خدادای اون کمکش کرد از پس بحران بر بیاد
تاب آوری او قائل ستایشه چون عده کمی میتونند از پس همچین مصیبتی بر بیان
او به ظاهر بله رو داد ولی از لحن صحبتش معلوم بود ناراحته
علی الظاهر ریه هایش پر شده از مایع ( ادم ریه کرده )
سیاست های جدید نمی توانند معلولان را تحت پوشش قرار دهند ( provide help for )
آنها را برای اثبات نادرست بودن شهادت به چالش طلبید ( که قطعا امکان پذیر نیست مو لا درزش نمیره شهادته )
مریم کت های باطرح چهار خانه می پوشد ( تا که دیده شود یا همون پُز بده )
اونا ترسیدند که اون قربانی تعرض ( بیشتر زبانی ) شده باشد
اونا فقط یه مقدار گوشت فاسد تو یخچال پیدا کردند
ازم بپرس قدم چقدره و من بدون طفره رفتن از واقیت ( دروغ گفتن ) بهت میگم
ما ناگهانی ( از روی هوس و میل ) تصیمی گرفتیم سوار قطار جِنُوا شویم
ما همیشه به رستوران بومونت میریم چون غذاش عالیه
چون پیرم آقامنشی نکن ، کاملا ( مفاد ) قرارداد رو بدون ساده سازی های تو متوجه میشم
در زمینه های سیاسی همیشه ذره ای خود رای بوده
آنها اظهار کردند ک ارواح حالت مادی ندارند ( بعد مادی ندارند )
دیدگاه های افراطی کشیش او را در نظر هم رده هایش منحرف و خارج شده از عرف جلو داد
Fellow priests = his peers
در اینجا مترادف built - inآمده یعنی چیزی ک کارخونه ای روس سواره و نمیشه جداش کرد
اما دمپسی یک عصر جدید ورزشی را آغاز می کند و به یک نقطه مهم از فرهنگ سلبریتی پرور ِ در حال ضهورش تبدیل می شود
او هرگز به تحمیل ( عقاید و نفوذ و . . . ) خود نمی اندیشد
آیا شما شجاعت لازم برای به زیر سوال بردن یا افشای نام کسانی یا واحد هایی ک آلوده کننده محیط زیست اند دارید ؟
مقاله ی روزنامه احترام و آبروی شهردار را زیر سوال برده