پیشنهادهای یویو (١,٢٢٥)
ناگهان
بی تفاوت
اتاق کفش کَن
ملحفهٔ رویی
رویی ملحفه
پایان دادن
آزاد سازی
میلِ شدید
معلم زیرک
حس آزار دهندهٔ گناه
لذتِ بسیار
پرسش های هوشمندانه
دیدِ قوی
قیمت مناسب
سیلیِ جانانه سیلی آبدار
بویِ تند
بادِ سخت
وقت غذا
به طور خودکار بستن
حالا که می بینم حالا که فکر می کنم
بازنگری
often - conflicting یعنی اغلب متناقض
۱. به سختی حرکت کردن، به زحمت پیش رفتن ۲. به زحمت خواندن ۳. به زحمت خوردن
سَرخوش
پوشش استخر روکش استخر
پارچه پنیر
خاموش کردن
تنبل
روند درخواست
ارتباط انسانی
۱. هان؟ آره؟ نه؟ ۲. چی؟ چی چی؟ هان؟ ۳. اوهو! اوهوکی! زِکّی!
محاسبات ذهنی
دینی، مذهبی مؤمن دقیق، موشکافانه، با وسواس
معشوقه
آرام بخش
بدون پایان خوش
پایان خوش
دلم برات می سوزه
تماس بگیرید
فشار را از روی کسی/ چیزی برداشتن، بار کسی/ چیزی را سبک تر کردن
جُرم ها ( حقوقی ) گناه ها خطا ها
بی اغماض غیر قابل قیاس مقایسه ناپذیر
نامعقول
معمولی
قانون گریزی
باعث شرمندگی
بلکه به بیان دقیق تر
دروغ بودن
take a lot out of sb= take it out of sb شیرهٔ کسی را کشیدن رُس کسی را کشیدن عرق کسی را درآوردن پدر آدم را درآوردن
ته چهره