تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
١

ادای احترام کردن The honorary consul to the Jamaican High Commission gives a tribute: سرکنسول افتخاری در کمیسیون عالی جامائیکا ادای احترام می کند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٥

بی راهه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٥

در سیاست، اصطلاح "ترویکا" ( Troika ) به طور کلی به یک گروه سه نفره یا یک ساختار قدرت متشکل از سه نفر اشاره دارد. این اصطلاح می تواند معانی مختلفی بست ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١٠

ساختمان مسکونی منطقه مسکونی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١٠

موی گره خورده

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١٦

دوران عاشقی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

شیش تیغ، بدون ریش سیبیل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

مثلث عشقی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

شکست عشقی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

ترس از فراموش شدن

پیشنهاد
١٤

الگوی دلبستگی اجتنابی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

از هر گذر، آسوده بگذر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

مَحرم راز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

رفیق، داداشی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

رفیق صمیمی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

عجیب غریب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

خَر خون

پیشنهاد
١٤

نمی تونم در رو باز نکنم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٢

Hard air اصطلاحیست که به شیشه های خیلی شفاف ولی خیلی سخت و نشکن و نفوذناپذیر می دهند که در صنعت و آزمایشگاهها و و باغ وحش ها استفاده میشه. ( انقدر شف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٢

نوعی دست کاری روانی به معنی در رفتن از زیر بار مسئولیت است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

ستارهٔ قطبی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

۱. عنصر کمینه ( عنصری که مقدار کمی از آن برای رشد طبیعی موجودات زنده لازم است، مانند آهن ) . ۲. عنصر کمیاب ( در طبیعت )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

همیشه برای همیشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

مدتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

۱. هرکدام، هرکدام که، هریک ۲. کدام ۳. چه ۴. هر ۵. از هر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

آواز محلی، ترانهٔ محلی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

گردشگر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

بازپسگیری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

به یادِ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

میراث جهانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

the International Union for Conservation of Nature اتحادیهٔ بین المللی حفاظت از طبیعت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

جنگل معتدله پوشش گیاهی و جنگلی است که میان پوشش جنگل باران خیز استوایی و تایگا قرار گرفته است. این پوشش گیاهی با ۲۵٪ پوشش کلی به عنوان دومین زیست بوم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

سرمایه دار املاک و مستغلات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

شعار وحدت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

تجزیه وتحلیل ایزوتوپی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

درخت توس، درختان توس درخت غان، درختان غان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خور سالوی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

درس تاریخ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

شیب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

[زمین شناسی] تُنده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٥

دِژ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

هوای آزاد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

غروب کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

۱. آن سویِ، آن طرفِ ۲. آن سویِ آن، آن طرفِ آن ۳. پس از آن، بعد از آن ۴. دیرتر از، بعد از، پس از ۵. فراسوی، ماورای، مافوقِ ۶. فراتر از، خارج از ، بیش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

نواحی روستایی فضای سبز بیرون شهر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

[آدم] ترس آفرین ایجاد کنندهٔ رعب و وحشت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

۱. درخت تیس ۲. چوب درخت تیس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

این چنینی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

تا هفت خانه آن وَرتر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٢

سهولت در پردازش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

رقابت برای جفت گیری در پرندگان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به نقل از فرهنگ پویا: ۱. [صدا] ریز، جیغ مانند ۲. [بام] دوشیبْ تند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

لباس یقه اسکی یقه اسکی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣١

"MOD" معمولاً به وزارت دفاع ( Ministry of Defence ) اشاره دارد، بنابراین این عبارت می تواند به منطقه ای اشاره کند که تحت نظارت یا کنترل وزارت دفاع قر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٢

شقایق نعمانی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خلاصه وار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( گیاه ) گل سپاس، جنتیانا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

خروس کُلیان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خروس کولی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

غیر ملموس، غیر محسوس

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

رنگ های پررنگ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بارها، به کرّات، مکرّر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

بیا اینور بیا اینجا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

زردِ طلایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

گل پامچال چشم پرنده ای

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

گل سپاسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

زمین ریخت شناسی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

لجن آهکی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

( پرنده ) گیلانشاه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سیاه خروس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

پنجره باز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

کمک حال

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

سرویس بهداشتی بانوان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

پنجرهٔ نورگیر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

با نگرانی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

گارسون خدمتکار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

کامامبِر، نوعی پنیر فرانسوی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

مبتنی بر هویت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. چه بد شد ( که ) ، خیلی بد شد ( که ) ، حیف شد ( که ) ۲. چه بدبیاری ای ( که ) ، چه بدشانسی ای ( که )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

پیپت ها یا ناخن درازها نام سرده ای از گنجشک سانان کوچک است که ویژگی بارز آن ها، داشتن ناخن های دراز در بیشتر گونه های این سرده است. این سرده همچنین د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

چکاوک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Campaign to Protect Rural England جنبش حفاظت از مناطق روستایی انگلستان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Hard back کتاب جلد سخت. این نوع کتاب هامعمولا با کیفیت بالاتر و دوام بیشتری تولید می شوند

پیشنهاد
٥٢

"MAMA" مخفف "Measuring Anti - Muslim Attacks" است. این اصطلاح به مکانی اشاره دارد که به جمع آوری و تعداد حملات و جرایم نفرت انگیز علیه مسلمانان می پر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

با شکم گرسنه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

در عرض

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

دام

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دل و جرئت ( کاری را ) داشتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. فاقدِ، بدونِ ۲. بی بهره ( از ) ، محروم ( از )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

رها کردنِ ( چیزی ) به امان/ امید خدا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( از شدت در د، خنده و غیره ) به خود پیچیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گل استکانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گل کوکب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گل مینا صحیح است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گل اختر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

گل شعله جنگل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گل ستاره ای

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

گل گوشواره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گل تاج الملوک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شاه پسند ( نوعی گیاه )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شکوفه گیلاس

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

چرخ ریسک دُم دراز ( نوعی پرنده )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

توکای سیاه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

کبوتر جنگلی یا طوقی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

انجمن سلطنتی برای حفاظت از پرندگان ( The Royal Society for the Protection of Birds ) یک سازمان خیریه است که در انگلستان و ولز و در اسکاتلند ثبت شده ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

باغ پرندگان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دچار شدن به، مبتلا شدن به

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سه بعدی به طور سه بعدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

[فیلم سینمایی و مانند آن] سه بعدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به مویی بند بود به مویی بسته بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خصیصهٔ مشترک وجه مشترک ویژگی مشترک

پیشنهاد
٥١

در آستانهٔ چیزی قرار داشتن، در آغاز چیزی بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

صدای خود را صاف کردن سینهٔ خود را صاف کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

خشکی گلو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

باحال بودن، حال دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. در دههٔ بیست ۲. [درج حرارت و مانند آن] بین بیست تا سی، بالای بیست، بیست و چند، بیش از بیست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( آدم ) بیست و چند ساله، بیست سی ساله

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بیست سؤالی بازی کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. ـــِـ ( =کسرهٔ اضافه که در خط فارسی معمولاً نوشته نمی شود. ) ۲. از ۳. با ۴. به ۵. اهلِ ۶. [در آمریکا، موقع گفتن ساعت] به، مانده به

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱. مزاحم، آزارنده، اعصاب خرد کن ۲. بیماری زا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

محور اصلی چیزی رکن چیزی رُکنِ رَکین چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. با ۲. از ۳. از دستِ ۴. پیشِ، نزدِ ۵. همراهِ، همراه با ۶. با/ به کمکِ ۷. نسبت به، در موردِ ۸. متناسب با ۹. به نفعِ ۱۰. موافقِ ( با )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. اینجا ها، این طرف ها، این دور و برها ۲. محل، محله

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

فایده اش چیه که. . . ؟ He will do it anyway, so what's the odds of telling him not to? او به هر حال کار خودش را خواهد کرد، پس فایده اش چیه که بهش بگ ...

پیشنهاد
٥١

مورد لطف/عنایت کسی بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

با پیانو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

پشت پیانو، پیانو زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

میزان جرم و جنایت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣١

زنان منچستر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣٥

۱. کسی را رفته رفته با چیزی آشنا کردن ۲. کاری را کم کم به کسی آموختن ۳. چیزی را قدم به قدم برای کسی توضیح دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢٤

طبق معمول مثل همیشه چنان که

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣٢

رِدکار، شهرکی در انگلستان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱. پرهیزگاری، زهد، پارسایی، ریاضت ۲. سختی، دشواری، مشقت ۳. عسرت، تنگی، مضیقه ۴. قناعت ۵. سادگی، بی پیرایگی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

وعده های پوچ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

معنی �رد شدن� هم میده. the proposal has been axed. این پیشنهاد رد شد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣١

لباسِ راحتی، لباسِ خانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

کشش عاطفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣٥

جا افتادن، راه و چاه را یاد بگیریم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

مرهم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

تا اندازه ای تا حدودی تا حدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

کامبریا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١١

پستانداران جفت دار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

گُمم نکنید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب تلخ گذشته را زنده کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

داغ دل ( کسی ) را تازه کردن، تجارب تلخ گذشته را زنده کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

زخم/ جراحت سطحی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

زخم عمیق، جرراحت عمقی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

۱. از ۲. از رویِ ۳. از طرفِ، از سویِ ۴. از هنگامِ، از زمانِ، از بَدوِ ۵. بین ۶. مانده به. . . در فاصلهٔ ۷. در مقابلِ، در برابرِ ۸. به علتِ، به خاطرِ، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

۱. نزدیکِ، کنارِ ۲. از نزدیک، ازکنار، از بغلِ ۳. از ۴. از راهِ ۵. با ۶. به وسیلهٔ، ازطریقِ، توسطِ ۷. از روی ۸. به دست، از سوی ۹. طبقِ، مطابقِ ۱۰. تا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

ضربهٔ روانی، ضربهٔ هیجانی، آسیب هیجانی یا ترومای روان شناختی به تأثیرات و پاسخی احساسی پس از یک رویداد وحشت انگیز مثل تصادف، تجاوز جنسی یا بلایای طب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

مقرون به صرفه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

نامگذاری کردن احساسات

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودآگاهی عاطفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

۱. تقریباً، در حدودِ ۲. دربارهٔ، درموردِ ۳. در اطراف، این طرف و آن طرف ۴. دوروبر، حوالی، حول و حوش ۵. دور، گرداگرد، اطراف ۶ . در جهت عکس، عکس ۷. با، ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

حاضر، موجود، در دسترس

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

تا تا اینکه تا وقتی که تا زمانی که

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

۱. سرسبزی، خرمی ۲. تازگی، شادابی ۳. طرفداری از حفظ محیط زیست ۴. بی تجربگی، خامی، ساده لوحی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٨

۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. در ۳. به ۴. دربارهٔ ۵. بلافاصله بعد از ۶. به محضِ ۷. طبقِ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

۱. جای باصفا و خوش منظره ۲. ( صورت ) خال

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

۱. رویِ، بر رویِ، بر ۲. به ۳. در ۴. دربارهٔ ۵. جلو، جلوتر ۶. به سوی ۷. به بعد ۸. طبقِ ۹. روشن ۱۰. موقعِِ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢٣

۱. به طرفِ ۲. ( در ) طرفِ، ( در ) سمتِ ۳. در ۴. به سوی ۵. به ۶. برای ۷. تا ۸. تا اینکه ۹. کنارِ ۱۰. با ۱۱. همراهِ ۱۲. نسبت به ۱۳. در مقایسه با ۱۴. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢٤

۱. آن قدر، آن قدرها، چندان ۲. بسیار، زیاد، خیلی ۳. چقدر ۴. این طور، این جور، چنین، بدین نحو، بدین سان ۵. همانطور، همان گونه، بدان سان ۶. طوری، به نحو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

۱. در ۲. به ۳. از ۴. با ۵. تو، توی ۶. دَمِ ۷. پشتِ ۸. در حالِ ۹. وقتِ، موقعِ ۱۰. به خاطرِ، به سببِ ۱۱. به سوی، به طرفِ، طرفِ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

۱. در ۲. تو، تویِ، درونِ۳. با ۴. به ۵. از ۶. از لحاظِ ۷. از ناحیهٔ ۸. با لباسِ، در لباسِ۹. در کارِ ۱۰. در ظرفِ، طیِّ ۱۱. به صورتِ ۱۲. به عنوانِ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

پرسر و صدا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

جمعه خوش بگذره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

لنگ ظهر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

همینه که هست ایناهاش ( موقع پیدا کردن چیزی )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شکاف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

یکدفعه ساکت شدن The crowd fell silent when the President appeared. وقتی رئیس جمهور وارد شد جمعیت یکدفعه ساکت شدند.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

۱. کهنه، فرسوده ۲. ( عبارت و مانند آن ) تکراری، بی محتوا، بی مزه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱. تو، تویِ ۲. به ۳. به صورتِ ۴. در ۵. دربارهٔ، درموردِ ۶. تا ۷. به طرفِ، به سمتِ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

( از ترس، تعجب ) کسی خشک زدن، سر جای خود میخکوب شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

OS: Ordnance Survey ( در بریتانیا ) سازمان نقشه برداری کشوری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٢

حفره های مکنده

پیشنهاد
٥١

با یک گل بهار نمی شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

فروچاله

پیشنهاد
٥٢

بافت پیوندی رشته ای

پیشنهاد
٥٠

کسی را تشویق کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اسم مونث

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. وَ، و ( با تلفظ _ُ ) ۲. تا ۳. که ۴. با ۵. اما

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣٢

Youth Hostels Association: انجمن خوابگاه های جوانان.

پیشنهاد
٣٩

سری که درد نمی کنه رو دستمال نمی بندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

سمفونیک سمفونیایی هم آوا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢٤

۱. راه آهن، قطار ۲. خط آهن ۳. شرکت راه آهن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

به فال نیک بگیر.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سوءِتفاهم نشه I'm not saying what he did was good, don't misunderstand me. سوءِتفاهم نشه، نمی گم کاری که او کرد درست بود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اخراج کردن Need to fire this guy. No customer service skills. باید اخراجش کنم. اصلا کار بلد نیست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Fire: اخراج کردن Need to fire this guy. No customer service skills. باید اخراجش کنم. اصلا کار بلد نیست.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

TGs: تری گلیسیرید ( چربی ای که باعث رسوب در رگ ها و عروق می شوند. )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

رنگ، PH ( تجزیه کامل ادرار ) بو، توده های متراکم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

پهنای گلبول قرمز در منحنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

M/E در پزشکی به معنای نسبت سلول های زاینده گلبول سفید به قرمز است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

وزن متوسط هموگلوبین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حجم متوسط هموگلوبین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

درصد پلاکت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حجم متوسط پلاکت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مقدار متوسط هموگلوبین در گلبول های قرمز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

شمارش پلاکت ها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حجم متوسط گلبول های قرمز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

هماتوکریت ( درصد گلبول های قرمز در خون )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

ریتای محصل؛ فیلمی به کارگردانی لوئیس گیلبرت است که در سال ۱۹۸۳ منتشر شد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

واقعیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. موّاج، پرپیچ و تاب ۲. لباس چین دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( خاک و مانند آن ) تورب دار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اردک ماهی خوار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. محاصره کردن ۲. دور ( کسی ) حلقه زدن، دور ( کسی ) جمع شدن ۳. به ستوه آوردن، دست از سر ( کسی ) برنداشتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

زار زار گریه کردن مثل ابر بهار گریه کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( قیمت و مانند آن ) سقوط کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حق صحبت داشتن Only members would be given the floor. فقط اعضا حق صحبت دارند.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

تقلید ناقصی از The wine that is made and sold here is a pale imitation of the original wine. شرابی که اینجا می سازند و می فروشند تقلید ناقصی است از ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

چوب مصنوعی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خود را غرق کاری کردن خود را وقف کاری کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

به سرعت Her health has improved in leaps and bounds. وضع سلامتش به سرعت رو به بهبود است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( اسب ) از روی مانع پراندن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

قلب کسی ریختن My heart leaped when I saw Sami at the airport. وقتی سامی را در فرودگاه دیدم، قلبم ریخت.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به طرف کسی خم شدن به طرف کسی دولا شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

به چیزی تکیه دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱. تیغه کردن ( پنجره و مانند آن ) ، تیغه کشیدن، دیوار کشیدن ۲. گرفتن ( سوراخ و مانند آن )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( با تیغه کشیدن ) جدا کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

در توان انسان در حد مقدورات انسان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سلطه گر سلطه جو توسعه طلب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

درّه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( برای کاری ) پول جمع کردن بودجهٔ ( چیزی را ) تأمین کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گربهٔ بی دُم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

عادت کردن، جا افتادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

Take a ( hard / nasty ) knock بد آوردن، بدشانسی آوردن، ضربه خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شادروان، خدابیامرز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

پسر، جوان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به کسی پریدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نردبان ترقی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مسابقهٔ دوره ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دورهٔ ویکتوریا یا دورهٔ ویکتوریایی ( به انگلیسی: Victorian era ) ، دورهٔ اوج انقلاب صنعتی در بریتانیا و اوج امپراتوری بریتانیا بود.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

بیش از حد متمدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

۱. عمیق، ریشه دار ۲. پنهانی، ناآشکار، نهفته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

این طرف، این سو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

[در بریتانیا]خدمات درمانی همگانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

قدرت بدنی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دیوان عالی کشور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شخصیت حقوقی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سکوتِ مطلق

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

جرم نفرت محور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

برام مهم نیست.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

انجمن نیکوکاران در بریتانیا، انجمنی است که به اشخاص ناامید و مایل به خودکشی کمک می کند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

( گیاه ) شبدرترشک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( در ترکیب ) — گلبرگی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

قشر مخ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

راه مشترک نهایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

عشق الهی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

استخوان کتف

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مجرای نخاعی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

تا این حد حقارت نشان دادن تا این حد پست بودن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خم شدن، دولا شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گرایک ( نوعی گیاه )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شاهین بَحری نوعی شاهین بزرگ و از پرندگان شکاری مقیم هر پنج قارهٔ جهان است.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به نقل از فرهنگ پویا: [در بریتانیا] سازمان حفظ میراث ملّی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

حاوی High in Antioxidant and vitamin A حاوی آنتی اکسیدان و ویتامین آ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. مرتفع ۲. ( مربوط به ) مناطق مرتفع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مناطق مرتفع، ارتفاعات، بلندی ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

کمربند گسلی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نیلوفر دریایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

ستاره شکننده ستاره شکننده ( به انگلیسی: Brittle star ) جاندارانی از دسته خارپوستان هستند و بسیار شبیه ستاره دریایی هستند. این جانوران بیشتر در آب های ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

روزن داران روزن داران شاخه ای از جانداران تک سلولی در رده سارکودینا هستند که پوست سخت آهکی آن ها دارای روزن هایی است که سیتوپلاسم جانور از آن بیرون م ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

تفریق

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. [ادبی] خون ۲. [مجازی] شریان حیاتی ۳. جوهر، مایهٔ حیات

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

ستم اکثریت ( بر اقلیت ها )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

محور اصلی چیزی، رکنِ چیزی، رکنِ رکینِ چیزی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

, And yes و تازه و البته و

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

رویداد وجودی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

آگاهی رابطه ای آگاهی ناظر به رابطه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

خود بیزاری نفرت از خود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦١

راهکار، ترفند، تکنیک، راه، روش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. ناسزا، فحش ۲. فحاشی

پیشنهاد
٥١

هیچ به یاد نمی آورم که، هیچ یادم نمی آید که

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

رسماً اعلام کردن، علناً گفتن

پیشنهاد
٥٠

آشنایی ندادن He saw him in the store but he made no sign of recognition. او را در فروشگاه دید اما آشنایی نداد.

پیشنهاد
٥٠

سر کسی فریاد کشیدن و ناسزا گفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نقشه ای که مسیرها و جاده ها را نشان می دهد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

مدیریت استرس مدیریت فشار روانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

قدرت طلب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شعر دنباله دار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نیلوفر آبی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

به طرز دلخراشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

۱ . ( اما ) دربارهٔ، درموردِ، راجع به As for the cost, we'll take about that later. اما درمورد هزینهٔ آن، بعداً صحبت خواهیم کرد. ۲. اما As for you, ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

جوک تکراری، شوخی نخ نما

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

( سیاسی ) مراکز قدرت، مراکز تصمیم گیری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

بیش از همه بیش از هر چیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. بیش از همه ۲. مخصوصاً ۳. از میان همه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بندگان خدا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نامهٔ سرگشاده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

وزارت کشور

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

[در بریتانیا] نخستین سخنرانی یک نمایندهٔ پارلمان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حزب استقلال پادشاهی متحد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بقیه اش دیگر معلوم است. We met at college, the rest is history. ما در دانشگاه باهم آشنا شدیم و بقیه اش دیگر معلوم است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دیپلم متوسطه در نظام آموزشی جدید بریتانیا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

استعمارزدایی مستعمره زدایی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

( به محل کار ) تلفن کردن و مریضی خود را اطلاع دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

در بابِ

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

کلاف، گلوله ( نخ )

پیشنهاد
٢٥

surge

پیشنهاد
٣٥

جعفری وحشی جنگلی سفید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

درخت سمان کوهی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

گردن زنی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦٠

۱. ترک کردن، گذاشتن و رفتن ۲. باقی گذاشتن، به جا گذاشتن ۳. جلو زدن، جلو افتادن ۴. جا گذاشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

در ظاهر، ظاهراً

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سهمیه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

افوربیا فلاناگانی ( نوعی گیاه )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

نخل شامادورا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١١

هاورتیا گورخری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

سرخس بوستون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

کاج مطبق

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

سرخس لانه پرنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

یوکا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١١

گیاه لیندا یا پافیلی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

گل گندمی یا عنکبوتی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

گل دراسنا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شرکت کننده در میز گرد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نُقل مجلس بودن/شدن، بر سر زبان ها افتادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

گلی با گلبرگ های شیشه ای

پیشنهاد
٥١

تو نیکی می کن و و در دجله انداز که ایزد در بیابان دهد باز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

اینم یک اصلاح عامیانه هست به این معنی که قدم رنجه بفرمایید، قدمتون سر چشم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

درد هیجانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

عذاب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٩

1️⃣ کار کردن . The car runs ماشین کار می کند. ___________________ 2️⃣ لرزیدن . The jelly runs ژله می لرزد. ___________________ 3️⃣ پیچیدن . The i ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

کاملا موافقم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. سیستم آب رسانی ۲. آب لوله کشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

خزه پوده زار خزهٔ پوده زار یا پیت ماس ( به انگلیسی: Sphagnum ) سرده ای از خزه ها است که نزدیک به ۳۸۰ گونهٔ پذیرفته شده دارد. از آنجا که این خزه معمول ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

BNP: حزب ملی بریتانیا حزب ملی بریتانیا ( BNP ) بزرگ ترین حزب �راست افراطی� در پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

English Defence League ( EDL ) : لیگ دفاع انگلیس

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

زنجیره تپه ای، زنجیره کوهی یک زنجیره تپه ای ( به انگلیسی: Hill chain ) ، یا گاهی یال تپه ای ( به انگلیسی: Hill ridge ) ، خط درازی از تپه ها است که مع ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

۱. درخت ۲. چوب ۳. شجره نامه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نیلگون

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

۱. سفر، مسافرت ۲. راه، مسافت، مسیر ۳. سفر کردن، مسافرت کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

Do a double take یکه خوردن، جا خوردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

سوءِاستفادهٔ نژادی بدرفتاری نژادی خشونت نژادی بی عدالتی نژادی توهین نژادی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

, کسی را در جریان گذاشتن، کسی را بی خبر نگذاشتن I'll keep you posted on his progress. من تو را در جریان پیشرفت او خواهم گذاشت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

آن قدر که ممکن است، تا حد امکان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اسم مصدر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مثل خروس جنگی به کسی پریدن به کسی حمله ور شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٥

نگاهی گذرا انداختن به

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

۱. راه نورد، پیاده روی کننده ۲. رَهرو ۳. [پزشکی] واکِر، راهبر ۴. روروَک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

pilgrim way، مسیر استانداردی که زائران هنگام رفتن به زیارت برای رسیدن به مقصد خود - معمولاً یک مکان مقدس یا مکان عبادت - طی می کنند.

پیشنهاد
٥٣

هر که تهی کیسه تر، آسوده تر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بودا مجسمهٔ بودا شمایل بودا

پیشنهاد
٥٤

آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جواَش خبر ندارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

خیلی، بی اندازه I am angry as hell. خیلی عصبانی هستم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

قاچاقی رد شدن یواشکی گذشتن یواشکی دررفتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

نشئه نشئهٔ نشئه He was as high as a kite. او نشئهٔ نشئه بود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

۱. 📌 تنفس دهان به دهان، تنفس مصنوعی His friend pulled him out of the water and gave him the kiss of life. دوستش او را از آب بیرون کشید و به او تنف ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

مَجیز کسی را کفتن تملق کسی را کفتن برای کسی خوش خدمتی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

شخص مبتلا به جنون دزدی شخص مبتلا به دزدی بیمارگون

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

عضو سازمان کوکلوس کلان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

[در بریتانیا] شرکای جرم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

در حق کسی لطف کردن It would be doing him a kindness to tell him the truth. گفتن حقیقت به او لطفی است در حق وی.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

شاهانه زندگی کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

ازخودگذشتگی بافکری باملاحظه گی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

خط شکسته انگلیسی خط پیوسته انگلیسی پیوسته نویسی انگلیسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

مجدد، دوباره، تازه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

از چیزی بهت زده شدن/بودن.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Soon after کمی بعد، اندکی پس از آن، اندک زمانی پس از Soon after the wedding, his wife became ill. اندکی پس از عروسی، خانمش بیمار شد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

دنیا، دنیای فانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

Bring to justice پای میز محاکمه کشاندن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

فحاش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

پلیس راهور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦٦

۱. صحرانورد، پیاده روی کننده ۲. گیاهِ رونده، رُز رونده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

هوای گرگ و میش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

روزگار رویا روزگار رؤیا ( به انگلیسی: Dreamtime ) که چوکورپا ( Tjukurpa ) نیز نامیده می شود مفهومی در اسطوره شناسی بومیان استرالیا است که به دورانی � ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

حافظه های ثبت شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

مسیرهای پیاده روی بومیان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

dreaming track مسیر رویایی

پیشنهاد
٥٢

ذخایر آبی جهان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

مایهٔ حیات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

نژادپرستی ساختاری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

کتاب تاریخ

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

a sense of resilience, duty, and perseverance in the face of challenges احساس مقاومت، وظیفه شناسی و استقامت در برابر چالش ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

۱. عمر، طول زندگی ۲. زمان، دوره ۳. همیشگی، مادام العمر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

ضبط کنندهٔ صدا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

همین

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

واو به واو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

مو به مو

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حرف به حرف

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بر اعصاب خود مسلط بودن خونسردی خود را حفظ کردن خود را نباختن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بر اعصاب خود مسلط بودن خونسردی خود را حفظ کردن خود را نباختن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

اتاق بازجویی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

ضد نژاد پرست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

همزیستی قارچ ریشه یا میکوریزا به معنی هم زیستی سازنده بین یک قارچ و ریشه های یک گیاه است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

حشرهٔ زنجره درختی ( نام علمی: Membracidae ) نام یک تیره از بالاخانواده زنجره درختی واران است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

از یک فرسخی A mile off/away She's English, you can tell it a mile away. از یک فرسخی پیداست که او انگلیسی است.

پیشنهاد
٥٤

سنگ رو سنگ بند نمیشه مثال: If people think they can get away with it, nothing’s going to change. اگر مردم فکر کنن که از این قضیه می تونن قسر دَربِرن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

زنان سیاه پوست

پیشنهاد
٥٤

خود را به خطر انداختن ریسک کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

سوتَک ( به انگلیسی: Syrinx ) یا خشکنای زیرین، نام عضو آوازی پرندگان است. محل آن در نای پرندگان است و پرندگان می توانند بدون داشتن تارهای صوتی که در ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

نهنگ عنبر یا شاه نهنگ، بزرگ ترین نهنگ دندان دار است.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

ارتودنسی ارتودنسی کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

در بچگی، در دوران بچگی، وقتی بچه بودن I lived in Paris as a child. وقتی بچه بودم در پاریس زندگی می کردم .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

دنیای واقعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦٠

This morning به نقل از فرهنگ معاصر پویا: امروز صبح

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

( برای شوخی یا توهین ) باسن لخت خود را به کسی نشان دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

برده فروش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

به هر تقدیر، به هر روی، به هر نحو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦٠

از طریق، با استفاده از ، به وسیله

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

مسلما، قطعا، البته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٨

به هیچ وجه اصلا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

زندگی مشترک یعنی. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

خط الراس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

پژوهش پسا دکتری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

Ph. D. : مدرک دکتری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

مدرک کارشناسی ارشد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

ارشد و دکتری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

BS: کارشناسی علوم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

BA: کارشناسی هنر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

آموزش کارشناسی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

مدرک کاردانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٩

مدرسه راهنمایی یا به عبارتی دوره اول دبیرستان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

آموزش متوسطه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

مدرسه ابتدایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

آموزش ابتدایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

پیش دبستانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٦

Fruit گاه به معنی لذت است Fruits of word لذت های دنیا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

نعمت، دستاورد، نتیجه و پاداش "There is nothing wrong with enjoying the fruits of the world, we just need to make sure we do not lose ourselves in the ...

پیشنهاد
٥٤

تک و تنها اینجایی؟ تک و تنها اومدی اینجا؟

پیشنهاد
٥٤

نمیتونم به تنهایی این کارو کنیم، بدون راهنما نه

پیشنهاد
٥٣

خوشم نمیاد مامانمو تنها بذارم

پیشنهاد
٥٣

من به تنهایی نمیرم اون بیرون.

پیشنهاد
٥٣

می خوام تنها باشم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

هارمونیک های سه گانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

تحت محدود کننده تحریک

پیشنهاد
٥٣

محدود کننده و حفاظت ولت - هرتز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

بزرگی ولتاژ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

سقوط ولتاژ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

فرکانس ولتاژ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢١

زاویه فاز ولتاژ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣٢

چرخش فاز ولتاژ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

در رشته مهندسی برق یعنی: اثر زنر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

تنظیم کننده ولتاژ

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

بهت اطمینان می دهم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

رد کردن پیشنهادی که دوستش نداری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

حرفتو باور نمی کنم حرفت خریدار نداره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٧

هر طور راحتی هر طور که مایلی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

فکر کنم بهتره که بریم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

آدم مرموز، آدم تودار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

least of all: چه برسد به، مخصوصاً، به خصوص

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

دیر شکوفاشده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

بی اثر زیاد خوب نیست بیهوده زیاد نتیجه نمی دهد بی ثمر ناکارآمد غیر مولد ضعیف ناتوان ناکافی بِلا استفاده غیر فعال بی ارزش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

شما سه نفر

پیشنهاد
٥١

استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

در شرایط اضطراری

پیشنهاد
٥٢

استفاده بی مورد پیگرد قانونی دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

❌نداشتن هیچ گونه ایده ای ✅ ندانستن Example: You have no idea how difficult it is to live alone. ❌ تو هیچ ایده ای نداری که تنها زندگی کردن چقدر سخت ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

❌ وقت داشتن ✅ حوصله داشتن Example: I have no time for such people. ❌ برای اینجور آدمها وقتی ندارم. ✅ حوصلۀ اینجور آدمها را ندارم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

❌ متأسف بودن ✅ معذرت خواستن Example: I am sorry for being late. ❌ متأسفم که دیر آمدم. ✅ معذرت می خواهم که در آمدم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

❌ چون. . . . معنی اش این است که. . . ✅ چون. . . . دلیلی ندارد که. . . Example: Just because it's the weekend doesn't mean there's no work to do! ❌ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

📌 توجه کنید که by در جملات زیر کاربردی شبیه according to دارد و اگر مترجمی نتواند به این موضوع پی ببرد، ترجمه ای نادرست بدست می دهد. معادل های فار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نقش: قید ( adverb ) 🔅 ترجمه: شما هم فکر می کنید می شود �احتمالا�!؟ 🔅توضیحِ بیشتر: possibly در جمله های منفی یعنی �به هیچ وجه، اصلا، اصلا و ابداً، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �با خوشی، کامروایانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت صفتیِ آن �pleasant� است به معنیِ �لذیذ، ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نقش: صفت ( adjective ) 🔅ترجمه: در این حالت آن را �فضیلت مندانه� ترجمه می کنیم. 🔅 توضیحِ بیشتر: حالت اسمیِ آن می شود �virtue� به معنایِ �فضیلت� E ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 توضیح: به مفهومِ �قرار داشتن روی چیزی به گونه ای که تا حدودی حالت پوشش داشته باشد� Example: He came in with his ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 برابرنهاد: در آن طرف، در مسافتی دورتر، آنسوی. . . Example ( 1 ) : The Smiths live over that hill. مثال ( 1 ) : خ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: زیادتر یا کمتر Example: I want two pounds of apples, but I don't mind if it is a little over or under. مثال: یک ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٣

📌 نقش: �قید/ adverb� 📌 برابرنهاد: یک بار دیگر Example: He then told the story over again. مثال: یک بار دیگر داستان را تعریف کرد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٢

I feel it my bones. از ته دل حسش می کنم. در اعماق وجودم حسش می کنم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

پوست و استخوان بودن You are a bag of bones. پوست و استخونی، نحیف و لاغری

پیشنهاد
٢٣

ازت دلخورم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

فرد گربه دوست The ailurophile's home was a feline paradise. - خانه ی فرد گربه دوست بهشت گربه ها بود. The ailurophile's passion for cats extended ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

همه می خواهند رئیس باشند و هیچ کس مرئوس نیست، همه تیم سارند و هیچ کس سرباز نیست.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

Customer Lifetime Value ( CLV ) : ارزش مشتری برای مدت زمان زندگی، مجموعه از درآمدی که یک مشتری به طول عمر خود برای یک شرکت ایجاد می کند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

Supply Chain Management ( SCM ) : مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت فرآیندها و جریان اطلاعات مرتبط با تأمین مواد اولیه، تولید، و توزیع محصولات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥٠

وفاداری به برند، وفاداری و انتخاب مشتریان برای یک برند خاص برای خرید محصولات یا خدمات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥١

نفوذ در بازار، فرآیند افزایش سهم بازار یک محصول یا خدمات در بازار موجود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢٤

اتحاد استراتژیک، توافقی بین دو یا چند شرکت برای اشتراک منافع و منابع به منظور دستیابی به اهداف مشترک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

تقسیم بازار، دسته بندی مشتریان بر اساس ویژگی های مشترک مانند سن، جنسیت، وضعیت اقتصادی و علایق

پیشنهاد
٥٠

Cross - Cultural Communication: ارتباطات فرهنگی، مهارت ارتباطی که افراد برای ارتباط موثر با افراد از فرهنگ ها و زبان های مختلف نیاز دارند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

زنجیره تأمین، فرآیند تولید و توزیع محصولات از تامین مواد اولیه تا تحویل به مشتریان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣٣

B2B: کسب و کار، فرایند خرید و فروش محصولات یا خدمات بین شرکت ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

جریان نقدینگی، مقدار پولی است که واردات و خروجات یک شرکت در طول یک دوره زمانی ( معمولاً یک ماه یا یک سال ) را نشان می دهد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

نقطه تسویه، زمانی است که درآمد و هزینه ها برابر می شوند و سود یا زیان صفر می شود.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

( ROI ) : نرخ بازگشت سرمایه، یک معیار مالی است که نشان دهنده سود یا ضرری است که یک سرمایه گذاری به نسبت سرمایه اولیه به دست می آورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Point of view دیدگاه یا نقطه نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

VPN: Virtual Private Network شبکه خصوصی مجازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

BRT: Bus Rapid Transit سامانه اتوبوس تندرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Automated teller machine دستگاه خودپرداز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

USB: Universal serial bus گذرگاه سریال عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Portable document format فرمت سند قابل حمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

Wireless fidelity مشابه Hi_Fi

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Global positioning system سیستم موقعیت یابی جهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Short message service سرویس پیام کوتاه، پیامک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

FTP اینترنت اِف تی پی، پروتکل انتقال فایل

پیشنهاد
١٦

NSF یا �بنیاد ملی خواب� سازمانی ناسودبر در آمریکا است که با هدف آموزش عمومی در زمینهٔ خواب و اختلالات خواب تأسیس شده است. اقدامات این سازمان شامل راه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

۱. عروسک پارچه ای، عروسک ۲. حیوانِ پوست آکنده ( حیوان مرده ای که پوست او را پر کرده اند. )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سر کشیدن I'm going to chug down this glass of water.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

سرکشیدن He guzzled the glass of doogh. لیوان دوغ را سر کشید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

با جرعه کوچک نوشیدن I sip some water جرعه ای آب نوشیدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نوسانات روحی تغییرات ناگهانی خلق Dieters often suffer from violent mood swings. افراد تحت رژیم اغلب دستخوش نوسانات روحی شدید می شوند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به شنا رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

هم زمان کردن هم زمان شدن

پیشنهاد
١٦

۱. چیزی را از فکر خود بیرون کردن ۲. [احساسات و مانند آن] بیرون ریختن و راحت شدن ۳. دق دلی خود را درآوردن I had a really good shout at him this mornin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تیک پیدا کردن، پرش عصبی پیدا کردن He developed a nasty tic in his left eye when he was nervous. وقتی عصبی میشد چشم چپش بدجوری تیک پیدا می کرد. چشمش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

صورت جمع tibia پرش عصبی، تیک ( =زنِش غیر ادراری عضلات به ویژه عضلات صورت )

پیشنهاد
١٦

کارها را چرخاندن/گرداندن اداره کردن

پیشنهاد
١٦

چیزی را مرتب در ذهن مرور کردن دربارهٔ چیزی مدام فکر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کسی را به عنوان . . . معرفی کردن کسی را به عنوان. . . نشان دادن The press tries to represent him as an environmentalist. مطبوعات سعی می کنند او را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اصطلاح "air - chilled" در صنعت گوشت به فرآیندی اشاره دارد که در آن طیور پس از ذبح، بدون استفاده از آب و تنها با جریان هوای سرد خنک می شوند. در فارسی، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

[مرغ و تخم مرغ] رسمی، محلی، خانگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

۱. تکه، قطعه، قلنبه ۲. قسمت عمده ۳. [زبان شناسی] عبارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

صد بار گز کن یکبار پاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

این ضرب المثل به معنای �گز نکرده پاره کردن� است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. در منشأ، در سرچشمه ۲. [کسر مالیات] قبل از پرداخت

پیشنهاد
١٦

در عسرت، در تنگدستی His father is died when he was ten, leaving the family in straitened circumstances.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

شیشه آبپاش بطری اسپری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

روغن اسانسی

پیشنهاد
١١

باید بسوزی و بسازی.

پیشنهاد
١١

رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

چه بسا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کوفتی، لعنتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نشان دادن اینکه کسی برایتان مهم است با ایجاد محدودیت های سخت برای او.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گزارشِ پیشرفتِ کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

عالیه، هوراااااا If we properly prepare for this meeting, we will win the business. ” Boom! اگر درست و حسابی برای این جلسه آماده شویم، تجارت را می بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

1️⃣ از آنجایی که، بدان علت که، چون Example1: In that he did not come to work yesterday, he showed that he is not very interested. از آنجایی که دیرو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به وقتش وقتش که برسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به کسی اعتماد کردن/ داشتن که چیزی را به او سپردند اعتماد کردن و چیزی را به کسی سپردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

افزون بر این

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

1️⃣به گفته یِ. . . ، به نظرِ Example: According to Ali, the deliberate practice exercises are useful. 🔸 به نظر علی، تمرین ورزی های آگاهانه سودمند ه ...

پیشنهاد
١٩

عقل مردم به چشمشان است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به یاد داشتن، از یاد نبردن Example: Make sure to fill out the form before leaving. ❌ اطمینان حاصل کن که پیش از رفتن، فرم را پُر کنی. ✅ یادت نرود پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اشتیاق چیزی را داشتن Example: I cannot wait to see him! ❌ نمی توانم منتظر دیدارش بشوم! ✅ از دیدنش به وجد آمده ام/ هیجان زده ام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

احیاناً Example: Do you happen to know that person? ❌ تصادفاً آن فرد را می شناسی؟ ✅ احیاناً آن فرد را می شناسی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

هر قدر هم. . . Example: No matter how hard you try, you never seem to pass the exam. ❌ مهم نیست چقدر سخت تلاش کنی، انگار شانس قبولی در آن امتحان ند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گفته می شود Example: He's a farmer, in a manner of speaking. He doesn't actually do any work on the farm, but he owns it. گفته می شود که او کشاورز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بعدها معلوم شد/ بعدها این طور از آب درآمد Example: We thought he had been killed, but in the event, he turned up safe and sound a week later. مثال: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پا به پای کسی کار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به دنیا نیامده ام که بمیرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

We can't do this by ourselves, به تنهایی نمی تونیم این کارو کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

I don't like leaving my mom by herself. خوشم نمیاد مامانمو تنها بذارم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

به تنهایی I'm not going out there by myself. به تنهایی اون بیرون نمیرم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تنها I just want be by myself. فقط می خواهم تنها باشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

محدوده بین خط دروازه و خط مرزی ( رگبی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شوت مستقیم به دروازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دروازه بانی حفظ دروازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پنالتی گل شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

نمره دادن از ۰ تا ۱۰ به بازیکن به نسبت مهارت او ( چوگان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دروازه بانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دروازه بان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

گل، دروازه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

گل از راه دور ( بسکتبال ) گل ( فوتبال زنان ) رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا ( رگبی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

رد کردن توپ از فراز دروازه با پا ( رگبی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا ( رگبی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ضربه زدن بر فراز دروازه ( رگبی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

دوغ سنتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

برخلاف انتظار Oddly enough, he came on time. ❌ به قدر کافی عجیب، به موقع آمد. ✅ بر خلافِ انتظار، به موقع آمد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

There was room enough to park a car. ❌ به قدر کافی جا بود برای پارک کردن اتومبیل. ✅ آن قدر جا بود که بتوان اتومبیل را پارک کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

It is a common enough crisis. ❌ بحرانِ به قدر کافی رایجی است. ✅ بحرانِ کم وبیش رایجی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

I was not a good enough rider. ❌ سوارکارِ به قدر کافی خوبی نبودم. ✅ سوارکاری ام تعریفی نداشت.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

She sings well enough, but. . . ❌ به قدر کافی خوب می خواند، اما. . . ✅ بد نمی خواند، اما. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بلند بالا We had a long enough list. ❌ فهرستِ به قدر کافی طولانی ای داریم. ✅ فهرستِ بلند بالایی داریم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

The chairman has resigned to make way for a younger man. 🔶رئیس استعفا کرده است تا راه را برای فردی جوان باز کند. The chairman has resigned to maki ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

We propose to leave early tomorrow morning. 🔸برنامه این است که فردا صبح زود عزیمت کنیم. We propose leaving early tomorrow morning. 🔹پیشنهاد می ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

We stopped to eat. 🔸 برای صرفِ غذا توقف کردیم. We stopped eating. 🔹 از غذا خوردن دست کشیدیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

She was afraid to make him angry. 🔸می ترسید او را عصبانی کند. She was afraid of making him angry. 🔹متأسف بود از اینکه او را عصبانی کرده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

خون پادشاهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

طرف مقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وارث مسلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

رودهایی که همیشه قابل کشتی رانی هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رودهایی که در فصل هایی از سال قابل کشتی رانی اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ستارگانی که در زمان و مکان خاصی قابل رؤیت اند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ستارگانی که همیشه قابل رؤیت هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

1️⃣📌 نقش: �حرف اضافه� 📌 معنی: �کنارِ. . . ، نزدیکِ. . . � Example: The cat was sitting beside the fireplace 🔸گربه کنارِ شومینه نشسته بود. _______ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیشینه تحقیق شامل کتاب ها و مقاله هایی به کار می برند پیشینه مبانی نظری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تا نبینم، باور نمی کنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

آدم زود جوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

فراموش کردن شخصی که دوستش داشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

قرار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

هر چیزی که در بازه زمانی خاص مد شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

رابطه از راه دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

فراگیر شدن چیزی و به افراد منتقل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

حسی که از چیزی یا کسی می گیریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

با عقل جور درآمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

کولی بازی درآوردن، غرغرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دنبال تایید شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

سمی، کسی که رفتار نرمالی نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

نوعی شیر آب مخصوص است که بالای انواع اجاق گاز ازجمله اجاق گاز رومیزی، نصب می شود و این امکان را فراهم می آورد که ظروف و قابلمه های آشپزخانه را بدون ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

قانون سالاری صحیح است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

حکومت قانون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

داده کاوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تعاون

پیشنهاد
١٦

پشمِ بهاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خودآسیب زنی/ خودزنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

یک بار برای همیشه Example: We have to decide, once and for all, whether we want to ask Dad for money. 🔸یک بار برای همیشه باید تصمیم بگیریم که آیا ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به جز. . . Example: The general was an unattractive man to all but his most ardent admirers. 🔸ژنرال نزد هیچکس محبوب نبود جز هواداران سرسخت خودش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با وجود همه اینها، به رغم همه اینها Example: He was a nice man for all that 🔸با وجود همه اینها، مرد خوبی بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیش از هر چیز. . . Example: First of all, I’d like to ask you a few questions. 🔸پیش از هر چیز، می خواهم چند سؤال از تو بپرسم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اصلاً، ابداً Example: He's had no food at all 🔸اصلاً لب به غذا نزده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

بالاتر از همه، از همه مهم تر Example: Above all, I'd like to thank my family. 🔸از همه چیز مهم تر آنکه ممنونِ خانواده ام هستم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بالاتر از همه، از همه مهم تر Example: Above all, I'd like to thank my family. 🔸از همه چیز مهم تر آنکه ممنونِ خانواده ام هستم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

گردشگر فضا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

[زیست شناسی] بندپایان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( ژنتیک ) توالی یابی ژن ( ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

نژاد برتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

موهام رو توی آسیاب سفید نکردم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

انسان جایز الخطاست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

دور از جون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تعریف از خودم نباشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

شتر دیدی ندیدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

درباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

از دیرباز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

1️⃣🖍 بررسی کردن با دقت و جزییات Examples: The security personnel will go through your bags at the airport. نیروهای حراست همه چمدان ها را در فرودگاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

جمجمه شناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

از ازل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیشرفت فردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

کارآمدی شخصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ابرازِ وجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اظهارِ وجود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

تحققِ ذات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حبِ نفس، حبِ ذات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

صیانتِ ذات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

صیانت نفس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خویشتن نگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تمرکز بر خویشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خویشتن باوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انکارِ خویشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خود رهبر، خودگردان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خودآموزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1 ) به ویژه 2 ) به طور ویژه 3 ) بسیار 4 ) بیش از حد معمول 5 ) به طور مفصل، با جزییات 6 ) صرفاً، فقط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خودپژوهی، خودشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

As for= about درباره یِ. . . . Example: As for the thief, I am sure that he will soon be caught. اما درباره یِ دزد، [باید بگویم که] به زودی دستگیر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تا. . . Example: During the floods, the water came up to the bottom of the windows. در جریان سیل، آب تا پایینِ پنجره ها بالا آمد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

افزون بر . . . Example: He promised to give us a prize over and above our usual wages. قول داد که افزون بر مزدمان، پاداشی نیز به ما بدهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Over against= near by نزدیک ( به ) . . . Example: The cupboard is over against the window. کمد نزدیکِ پنجره است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

But for=without بدونِ. . . . ، اگر. . . . نبود Example: But for your help, I should have failed. اگر کمک شما نبود، مردود شده بودم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

Along with= together with همراه با - در معیت کسی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مثل بچهٔ آدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

دوباره نیرو بخشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دوبار گنجاندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دوباره گنجاندن صحیح است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جهت دهی دوباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناحیه بندی دوبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بازپیوستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بازپس گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

بازآزمایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

شرطی سازی مجدد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازآموزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

بازنگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ارسال مجدد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

سازماندهی مجدد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تجدید قوا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تجدید نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

تجدید انتخاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

در متون روان شناسی به معنای واپس رانی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عکس العمل، واکنش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اعاده حیثیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

📌 معمولاً، بیشترِ مواقع Example: Women tend to live longer than men ▫️ عمر زن ها معمولاً طولانی تر از عمر مردها است. 📌 بیشتر، زیاد Example: Worse ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

در پایان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

در چیزی استعداد داشتن در چیزی هنر داشتن در چیزی مهارت داشتن در چیزی سر رشته داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تسبیح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تیله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

جنگل انبوه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

کتاب قطور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

مویِ پُرپُشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

چوب کلفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شخصِ کُندذهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بی ادبی منو ببخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

۱. هر چه کنی کشت، همان بدروی ۲. هر چه بکاری، همون رو برداشت می کنی. ۳. بدی مکن که در این کشتزار زود زوال به داس دهر همان بدروی که می کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سوگیریِ تأیید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سوگیری های ناهشیارانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عقل خود را از دست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

پول ضعیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

دل نازک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

میوهٔ بی هسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خاکِ نرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

موسیقی ملایم

پیشنهاد
١٥

طب فیزیکی و توانبخشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بخش های بستری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

پزشک بستری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

عینک سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نمونه گیری بیماران بستری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پذیرش نسخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پذیرش بستری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مدارک پزشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

بستری زنان/مردان ( در بیمارستان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

نوبت دهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تو فقط یکبار زندگی می کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خانه ارواح، خانه روح زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دیده ها و شنیده ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بلند بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مرگزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

طرب خانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

زنگوله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گم شدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

جات خالی جات خالیه

پیشنهاد
١٦

خر تو خره شیر تو شیره

پیشنهاد
١٦

همه را به یک چشم دیدن کار سودمندی نیست. یک نسخه برای همه موارد پیچیدن چندان کارآمد نیست. نادیده گرفتن تفاوت ها چندان کارساز نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

توربین بادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ضریب توان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دستگاه یا دستگاه های الکتریکی که از برق استفاده می کنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

برق گیر دستگاهی که از یک جزء الکتریکی در برابر ولتاژ بیش از حد محافظت می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تَرْکِ عادت موجبِ مرض است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کنار گذاشتنِ عادت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کنار گذاشتن عادت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

از رویِ عادت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

عادت ایجاد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

عادت ایجاد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جوشاندن ملایم ( در فرایند آشپزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پختن در آب کم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مرینیت کردن، طعم دار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

سُسِ غلیظ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کنسرو کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

دروغ شاخدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دارایی های مسدود شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

درمورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

متعهدانه عمل کنید با تمام وجود عمل کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

متخصص اطفال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

چشم پزشک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

قطع کردن عضو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

کیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

بدخیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

خوش خیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

رشته عضلانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خونریزی غیرطبیعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اندوکرینولوژی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

خانوادهٔ از هم پاشیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درآمدِ کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

نورافکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

غذاخوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

قاشقِ غذاخوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

آماده کردن غذا آماده سازی غذا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

LOL: از خنده پاره شدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

تضاد تفاوت قابل مشاهده در رنگ، نور، فرم یا سایه در یک اثر هنری.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تیره نمایی اعمال سایه و تیرگی در یک تصویر یا طرح به منظور ایجاد ابعاد، عمق و تأثیر سه بعدی. تیره نمایی با استفاده از خطوط، رنگ ها یا روش های دیگر، سط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تنظیم رنگ تغییر و تنظیم رنگ ها در یک تصویر یا طرح به منظور بهبود و تطبیق آن با نیازها و اهداف مورد نظر. این شامل تغییر رنگ، روشنایی، کنتراست و سایر پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تونالیته نسبت روشنایی و تیرگی در یک تصویر یا طرح. تونالیته به تفاوت های تیرگی و روشنایی در قسمت های مختلف تصویر اشاره دارد و در ایجاد تأثیرات سه بعدی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تناسب در متون هنری به تناسب به رابطه و تعادل بین اجزای مختلف یک تصویر یا طرح اشاره دارد. این عبارت به میزان و هماهنگی اجزای مختلف تصویر، اندازه و نسب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

ترکیب بندی سازماندهی، طراحی یا قرار دادن عناصر منفرد در یک اثر هنری. هدف دستیابی به تعادل و تناسب است. معمولاً برای هنر دو بعدی اعمال می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پرسپکتیو هندسی تکنیک محاسبه ای برای نشان دادن عمق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرسپکتیو خطی روش سنتی ثبت پرسپکتیو در دو بعد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بایومورفیک. این اصطلاح که از دو کلمه یونانی bios ( زندگی ) و morphe ( شکل ) گرفته شده است، به اشکال یا تصاویر انتزاعی اطلاق می شود که اشکال طبیعی مان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

در متون تخصصی هنر به معنای باهاوس است. مدرسه ی باهاوس در سال ۱۹۱۹ توسط والتر گروپیوس در آلمان تأسیس شد و در سال ۱۹۳۳ توسط نازی ها تعطیل شد. این دانشک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩٢

انتزاعی، آبستره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آتلیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با سرعت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به قیمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مبانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Adjective ) 📌 برابرنهاد: متوقع/ بهانه گیر Example: She's a very demanding child. 🔸دختربچه ای بسیار متوقع/بهانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Adjective ) 📌 برابرنهاد: جدی، قاطعانه Example: The coach used a demanding tone to motivate the team to work harde ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

Demanding ( صفت ) 📌 نقش: صفت ( Adjective ) 📌 برابرنهاد: طاقت فرسا، دشوار Example: The project was very demanding and required long hours of wor ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

🔹نقش: قید ( adverb ) 🔅 توضیحِ بیشتر: این قید 3 ترجمه مهم و اصلی دارد که باید طبق بافت بکار ببریم؛ 1️⃣ کم وبیش، به نسبت ( نسبتاً ) 2️⃣ در عوض ( د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نقش: حرف اضافه ( preposition ) 🔅 توضیحِ بیشتر: این حرف اضافه معادل دیگری برای عبارتِ �instead of� است؛ 1 ) به جایِ. . . / به جایِ اینکه Example: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

نقش:حرف اضافه ( preposition ) 🔅 توضیحِ بیشتر: این حرف اضافه را وقتی که با اسم انسان بکار رود، نباید �برای� ترجمه کنیم، بلکه باید آن را به دو شیوه ...

پیشنهاد
١٧

عبادت به جز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دعایم مستجاب شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

میزنم پارَت می کنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یعنی دوست بودن با کسی رابطه داشتن با کسی I'm down with Sara. من با سارا دوستم، من با سارا ارتباط خوبی دارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

1️⃣ به تنهایی 2️⃣ سر خود ( خود سر ) 3️⃣ متکی به خود بودن/ روی پای خود ایستادن Example 1️⃣: I don’t mind going to the movies on my own. بدم نمیاد ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تنها توضیح: تفاوت alone و lonely 🟢 هر دو صفت هستند؛ اما alone به تنهاییِ فیزیکی اشاره دارد؛ یعنی وقتی که کسی کنارِ آدم نیست و خودش تنهاست؛ در حالی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناوابستگی استقلال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

چارچوب های مفهومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سطح معنی داری، سطح اطمینان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ماتریس سازگاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اقتصاد رقابتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تحقیق تطبیقی، مطالعه تحقیقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جنگل های همگانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برنامه ریزی ارتباطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بافت فشرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جنگل های عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تجارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برنامه ریزی مشارکتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

زندگی جمعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

جاده های مواصلاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رنگ درمانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پراکنده رویی شهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مشارکت مدنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تاب آوری اقلیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تصویر شهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

لجستیک شهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تلفات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مرکزگرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پررنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

علیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نقشه نگاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

سوار شدن به اتوبوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

طاق نما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

زمین های بایر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مقاوم سازی ساختمان

پیشنهاد
١١

طبقه بندی روشنایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نواحی متروکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برنامه ریزی از پایین به بالا، برنامه ریزی از جزء به کل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

موفقیت تولید مثل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نقشه محوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مجموعه رفتاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیوفیلیک

پیشنهاد
١٥

مدل خودهمبسته میانگین متحرک یکپارچه

پیشنهاد
١٥

سیستم های جمع آوری خودکار کرایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

نسبت سطح به حجم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مناطق خشک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

انتقال سرمایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

برنامه ریزی شهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اندریافت

پیشنهاد
١١

میراث طبیعی و باستانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

استیناف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مشارکت نیروی کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

آبشویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

الوار ( چوب ) لایه ای متقاطع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

هزینه ها و درآمدها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شاخص هزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ردیابی هزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ردیاب هزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ظرفیت هزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

برآورد هزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اتصال دهنده های پنهان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مدل همگرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

کارتن موج دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

آلومینیوم ریختگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

منعقد کننده

پیشنهاد
١٧

دستگاه خودکار قالب گیری دمشی توخالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

برآورد جانبداران، برآورد مغرضانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

هزینه عملیاتی سالانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

نماینده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

شهرت آبرو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رژیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رد کردن ادعا با مدرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

افشا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

استعفا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کسی که به خاطر اشتباهات دیگران مجازات می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

حماسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رسوایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

درخواست فوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

سرمایه دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آلوده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

لکه دار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون سیاسی به معنای ناعادلانه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عدم انطباق با استانداردهای مورد تایید رفتار اجتماعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

گروه قیاسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ایده بزرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

کم وبیش رایج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بلند بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به قدر کافی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

With respect to 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 معنا: �درباره یِ. . . ، ناظر به . . . � Example: Was it scientifically valid with respect to obe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

As regards 📌 نقش: �حرف اضافه/ preposition� 📌 معنا: �درباره یِ. . . ، ناظر به . . . � Example: I have little information as regards his past. 🔸 ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حرف اضافه 📌 معنا: �درباره ی. . . ، ناظر به . . . � 📌توضیح: زمانی حرف اضافه است که پس از آن گروه اسمی/ اسم بیاید. Example: various questions conce ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

درباره یِ. . . ، ناظر به . . . . Example: I have a question regarding your last word درباره یِ آخرین حرفِ شما پرسشی دارم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دستگاه میوه خشک کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تمثیل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

آیین کهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

پادشاهان هخامنشی

پیشنهاد
١١

تحول /انقلاب ارتباطات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرده ای مستور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Trusted Data Format فرمت داده های قابل اعتماد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Universal Design For Learning طرح جهانی یادگیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Safe Working Load بار کار ایمنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

Internal Material Inspection Report گزارش داخلی بازرسی متریال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مدارک مستند ، مدارک دلالت کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

اسناد دولتی ، اسناد غیر رسمی دولتی ، اسناد غیر محرمانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ارائه یا تهیه اسناد

پیشنهاد
١١

کنوانسیون مکمل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

قانون تکمیلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

HB: هموگلوبین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

شمارش گلبول های قرمز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

شمارش گلبول های سفید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Fast Blood Sugar: قند خون ناشتا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

غلظت متوسط همو گلوبین

پیشنهاد
٩

سیستم مدیریت زمان و حضور و غیاب ( حضور و غیاب کارمندان، مرخصی ها، تعطیلات، شیفت ها و غیره را می توان با سیستم مدیریت زمان و حضور و غیاب مدیریت کرد. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تعهد شغلی ( تعامل کارکنان مبتنی بر هوش مصنوعی به سازمان ها اجازه می دهد تا کارکنان خود را متعهد و پیشرو نگه دارند. ابزارهای زیادی مانند ماژول های تجز ...

پیشنهاد
١١

کمیسیون فرصت های شغلی برابر ( این کمیسیون مسئول اجرای قوانینی است که سازمان ها را از تبعیض علیه کارکنان بر اساس نژاد، رنگ، ملیت، مذهب، جنسیت و غیره م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

قانون مرخصی زایمان ( این قانون از زنان در دوران بارداریشان محافظت می کند. در ایران بر اساس قانون مرخصی زایمان، کارمندان زن حداکثر تا 9 ماه می توانند ...

پیشنهاد
١٢

قانون کار منصفانه ( این قانون از کارمندان در برابر اعمال ناعادلانه کاری محافظت می کند. طبق این قانون، حداقل دستمزد، پرداخت های اضافه کاری، واجد شرایط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرداخت برابر ( یک قانون سراسری است که تاکید می کند مردان و زنان با وظایف و رزومه های مشابه باید دریافتی های برابری داشته باشند. )

پیشنهاد
١١

سیستم مدیریت نیروی انسانی

پیشنهاد
١٦

سیستم ردیابی متقاضی

پیشنهاد
٨

سیستم مدیریت حقوق و دستمزد

پیشنهاد
٩

سیستم مدیریت زمان و حضور و غیاب

پیشنهاد
٩

سیستم مدیریت عملکرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

•با این حال، با وجود این I thought I was going to miss my flight, but I caught it after all. فکر کردم دارم از پرواز جا می مونم، اما با وجودِ این رس ...

پیشنهاد
٩

تا دیر نشده تا کار از کار نگذشته

پیشنهاد
٨

خیلی دیر شده. . . . . . یا کار از کار گذشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بهترین عملکرد کارایی بهتر عملکردی مطلوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دیر یا زود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماساژ به وسیله گرما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نوعی ماساژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماساژ هوائی گوش میانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ماساژ حفره صماخی و استخوانچه های گوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

ماساژ گوش میانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ماساژ یخ در نقطهٔ هوگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ماساژ هیالورونیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ماساژ دادن و برق دادن با هم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

گره های ماساژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ماساژور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرستار بخش ICU پرستارانی که در بخش مراقبت های ویژه ( ICU ) فعال اند، مراقبت از یک یا دو بیمار که دچار آسیب های شدید یا بیماری هستند را بر عهده دارند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

انفورماتیک پرستاری در انفورماتیک پرستاری، مهارت های پرستاری عملی با تجزیه و تحلیل داده ها و تکنولوژی برای افزایش سلامت بیمار ترکیب شده اند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پرستار بی هوشی پرستار بیهوشی دارو های بیهوشی و مدیریت درد را به بیماران می دهد. این شاخه از پرستاری نیاز به آموزش پیشرفته تخصصی نیز دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پرستاری انکولوژی در این حرفه؛ از بیماران سرطانی و کسانی که برای تشخیص سرطان غربالگری می شوند، مراقبت خواهد شد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرستاری رادیولوژی پرستاران مشغول در این حرفه، از بیمارانی که تحت تصویربرداری تشخیصی مثل سی تی اسکن، اشعه ایکس و سونوگرافی قرار دارند، مراقبت می کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

راه هوایی ، تنفس و گردش خون این کلمه سر واژه چند کلمه انگلیسی با معادل فارسی “راه هوایی ، تنفس، گردش خون” است که پرستاران به ترتیب آن ها را برای هر ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از کلمات اختصاری پرستاری به معنی فشرده سازی قفسه سینه، راه هوایی و تنفس این کلمه که سر واژه چند کلمه انگلیسی با معادل فارسی “فشرده سازی قفسه سینه، را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

استراحت مطلق در بستر وجود این کلمه در چارت اخطار می دهد که بیمار حتی اجازه حمام رفتن را هم ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

احیای قلبی ریوی یک روش اورژانسی است و معمولا زمانی استفاده می شود که بیمار تنفسش قطع شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

احیا نکنید! یک دستورالعمل پزشکی برای پایان دادن به زندگی بیمار است و برای بیمارانی که نمی خواهند در صورت توقف تنفس یا ایست قلبی احیا شوند، به بهترین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرونده های بهداشتی الکترونیکی این پرونده های پزشکی الکترونیکی که گاهی اوقات EMR هم نامیده می شوند، پرونده های دیجیتال هستند که هر بار که بیمار به یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درمان یا تزریق داخل وریدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

بخش مراقبت های ویژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کار و تحویل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بخش مراقبت های ویژه نوزادان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دارو هایی که نیازی به نسخه ندارند ( بدون نسخه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

سی تی اسکن یک روش تصویربرداری که از اشعه ایکس و تکنولوژی کامپیوتر برای تولید تصاویر بسیار دقیق استفاده می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پانل یا آزمایش متابولیک پایه گاهی اوقات به صورت مخفف BMP بیان می شود و همان آزمایش خون رایج است که عملکرد های اساسی بدن مثل میزان قند و عملکرد کلیه ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تزریق داخل وریدی از این روش برای انتقال دارو های مایع به طور مستقیم به رگ های بیمار استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

نوار قلب تستی که علائم بیماری قلبی ( الکتروکاردیوگرام ) را بررسی می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سالین لاک یک روش پزشکی که در آن یک کاتتر IV در ورید بیمار قرار می گیرد، سپس محلول سالین با فشار بالا وارد می شود. و بعد بدون این که مایعات یا داروی د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پونکسیون کمری به این روش که به آن استخراج مایع نخاعی کمری هم می گویند، از یک سوزن برای بیرون کشیدن مایع از ستون فقرات بیمار برای اهداف تشخیصی استفاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اولتراسوند یک روش تصویربرداری که در آن از امواج صوتی با فرکانس بالا استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

آزمایش ادرار آزمایش ادرار رایج که می تواند انواع بیماری ها مثل عفونت های دستگاه ادراری یا دسترسی به عملکرد کلیه را مشخص کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

واکسن یک روش پزشکی که خطر انقباض و گسترش بیماری های مسری را کاهش می دهد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اشعه ایکس یک روش تصویربرداری که در آن از امواج الکترومغناطیسی استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کاتتر هر لوله انعطاف پذیر و توخالی که در اعمال پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد و اغلب به لوله ای اشاره دارد که برای تخلیه ادرار از مثانه استفاده می ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پالس اکسیمتر یک دستگاه کوچک که به انگشت یا انگشت پای بیمار متصل می شود تا مقدار اکسیژن را در خون شان اندازه گیری کند. پرستاران اغلب از پالس اکسیمتر ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ظرف چیز های تیز یک ظرف پلاستیکی سخت که به عنوان یک ظرف برای هر نوع زباله زیست پزشکی و هر چیزی مثل سوزن یا کاتتر تزریق داخل وریدی که برای سوراخ کردن پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رگ بند نوار محکم و سفتی که برای کنترل خون ریزی پس از آسیب، جراحی یا سایر اعمال پزشکی استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

گوشی پزشکی یک دستگاه صوتی که به پرستاران اجازه می دهد تا نبض بیمار را بشنوند یا فشار خون شان را بگیرند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ترالی اورژانس یک سبد چرخ دار که تمام دارو ها و لوازم لازم برای نجات کسی که دچار ایست قلبی یا سایر شرایط اضطراری مرگبار شده است را دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

فوری این اصطلاح، مخفف لاتین Statim و در واقع به معنای انجام کاری فوری یا اورژانسی است. با این حال، شما آن را بیشتر در سریال های تلویزیونی می شنوید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در متون پزشکی مخفف پدیاتریک است. این اصطلاح کوتاه شده عبارت “Pediatric” یا هر چیزی مربوط به امراض کودکان است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سندروم غروب آفتاب این سندروم اغلب در بیماران مبتلا به زوال عقل حوالی شب یعنی زمانی که خورشید غروب می کند، رخ می دهد. فردی که دچار این مشکل است، در ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

پرستار دارای پروانه به پرستاری اشاره دارد که امتحان NCLEX - RN را گذرانده و کاملا مجوز دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ضربان شدید قلب این اصطلاح عامیانه که مخفف “Tachycardia” است، به این معناست که ضربان قلب بیمار افزایش یافته است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارشناسی ارشد پرستاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

مخفف پرستاران دارای پروانه مجاز آن ها دامنه اختیارات کمتری نسبت به پرستاران ثبت شده دارند، اما طیف گسترده ای از وظایف پرستاری مثل تغییر بانداژ، تجویز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دستیاران پرستاری خبره آن ها از لحاظ فنی پرستار نیستند، اما به بیماران در انجام کار های ضروری مثل حمام کردن و لباس پوشیدن کمک می کنند. همچنین ممکن است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرستار ثبت شده در عمل پیشرفته به پرستارانی اشاره دارد که دوره تحصیلات تکمیلی تخصصی را گذرانده اند. آن ها علاوه بر وظایف معمول RN، همچنین می توانند بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

کارشناسی علوم پرستاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مدرک کارشناسی پرستاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مخففِ در حد طبیعی معنایش اینست که سطح فعالیت بیمار ، نتایج آزمایش و غیره نرمال است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

در متون پرستاری : روش های عملیاتی استاندارد این رویه های استاندارد مشخص می کنند که وظایف پرستاری چگونه باید انجام شود و چه نتیجه ای باید حاصل شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نسخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تجهیزات و لباس های تخصصی مثل دستکش ، ماسک و شیلد صورت که برای محافظت از بیماران و پرستاران در برابر باکتری ها و بیماری های مسری ( تجهیزات حفاظت شخصی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرستاری دیالیز تخصصی در پرستاری که تمرکزش روی بیمارانی است که بیماری کلیوی دارند، با نارسایی کلیه دست و پنجه نرم می کنند یا تحت درمان دیالیز قرار دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرستاری در منزل شاخه ای از پرستاری که در آن پرستاران به بیماران در خانه های خودشان مراقبت های پزشکی ارائه می دهند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرستاری قلب یکی از تخصص های پرستاری که روی سیستم قلبی عروقی ( سیستم قلب و گردش خون ) متمرکز است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

علائم حیاتی شاخص های اساسی سلامت بیمار که معمولا شامل ضربان قلب، نرخ تنفس، دمای بدن، سطح درد و فشار خون است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نمونه نمونه ای از بدن بیمار مثل ادرار، خون، پوست یا سایر بافت ها که برای آزمایش و تجزیه و تحلیل گرفته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مقیاس درد عددی که بیماران از یک تا ده برای ارزیابی سطح دردشان استفاده می کنند. برخی از مراکز مراقبت های بهداشتی از نشانه های بصری برای کمک به بیماران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

نرخ و میزان تنفس تعداد نفس هایی که بیمار در دقیقه می کشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آزمون پرستاری اشاره به آزمون پرستاری دارد که برای تبدیل شدن به یک پرستار عملی مجاز ( LPN ) یا یک پرستار دارای پروانه کار ( RN ) باید در آن قبول شوید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کد آبب یک وضعیت اورژانسی پزشکی که اغلب ایست قلبی است و نیاز به توجه فوری تیم پزشکی دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرستار ناظر که بر سایر پرستاران در یک بخش خاص بیمارستان نظارت می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

نگهداری و تعمیرات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای نسبت است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

محافظه کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای شرکت مادر تخصصی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ذخیره انباشته

پیشنهاد
١٦

در متون حسابداری به معنای حساب خارج از ترازنامه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای سهم اقلیت است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای ادغام است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای سررسید است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

حاشیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای اصل تطابق است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در متون حسابداری به معنای تصفیه - انحلال است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای بدهی ( ترازنامه ) است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در متون حسابداری به معنای لیزینگ است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

در متون حسابداری به معنای موجودی است.

پیشنهاد
٥

در متون حسابداری به معنای استانداردهای گزارشگیری بین المللی مالی است.

پیشنهاد
٥

در متون حسابداری به معنای �کمیته استانداردهای بین المللی سازمان� است.

پیشنهاد
٥

در متون حسابداری به معنای استانداردهای بین المللی حسابداری است.

پیشنهاد
٥

در متون حسابداری به معنای �انجمن حسابداران خبره� است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در متون حسابداری به معنای نامشهود است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در متون حسابداری به معنای کاهش ارزش است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

در متون حسابداری به معنای مادر تخصصی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در متون حسابداری به معنای اصل تداوم حساب است.

پیشنهاد
٥

در متون حسابداری به معنای اصول پذیرفته شده ی عمومی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اهرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

هزینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در متون حسابداری به معنای حساب های دقیق و موشکافانه است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در متون حسابداری به معنای سود تقسیمی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

در متون حسابداری به معنای فروش است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معوق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بستانکار - طلبکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بدهی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

در متون حسابداری به معنای تلفیق است.

پیشنهاد
٥

حسابداران ( حسابرسان ) رسمی ( خبره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سرمایه گذاری بلندمدت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شعبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شاخه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

هیئت مدیره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وابسته - مرتبط - علاقه مند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تحصیل، خرید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حساب های دریافتنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

پاک، کاملاً، درست You did forget my birthday. ▫️پاک جشنِ تولد مرا فراموش کردی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

راستی، به درستی، به راستی که . A little knowledge does seem to be a dangerous thing ▫️ دانشِ اندک به راستی چیز خطرناکی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٥

مسلماً، حتماً، به طور حتم، واقعاً، معلوم است که. . . ، بی گمان، بی چون وچرا، People do make mistakes. ▫️ انسان مسلماً مرتکب اشتباه می شود. I do fe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Consist of verb - ing 📌توضیح: زمانی که قصد داریم بگوییم چیزی متشکل از چند چیز دیگر است، از این ساختار استفاده می کنیم. Example: The plan consists ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

Consist with 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ) سازگار بودن با چیزی ( در تناقض نبودن با چیزی ) 2 ) هم خوان بودن با چیزی 3 ) فرق نداشتن با چیزی/ یکی بودن E ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

Consist of 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ) متشکل بودن از چیزی 2 ) شامل چیزی بودن Example: The team consists of four Europeans and two Americans. 🔸این گ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Consist in 📌 نقش: فعل 📌 معانی: 1 ) وابسته بودن به 2 ) جز لاینفک چیزی بودن، 3 ) . . . یعنی. . . . Example: For her, happiness consists in watching ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دگر آرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دگر آرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازنگاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

to go for= to like/ to choose پسندیدن، خوش آمدن، دوست داشتن . I don't go for coffee قهوه دوست ندارم. ?What sort of men do you go for از چه مردهایی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

سبز، سبزرنگ، زمردی سرسبز، خرم نرسیده، کال، نارس بی تجربه، تازه کار، ساده لوح کمتر آسیب رسان به محیط زیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ENFP نوعی تیپ شخصیتی Extroverted= برونگرا Intuitive= شهودی Feeling= حسی Perceiving= ادراکی پس میشه تیپِ رونگرا، شهودی، احساسی، ادراکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

توجه همگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

معلوم شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ویرایش سازمانی، ارزیاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

در متون روان شناسی به معنای: مراجع، درمانجو، بیمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نمایه، شاخص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نسخه پردازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

برنامهٔ آبادانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

عمران منطقه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آبادانی شهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

رهیافت پرورشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پرورش ذهن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

توسعه ی اقتصادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سن بالندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

کشورهای در حال توسعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مجال، فرصت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دست وپنجه نرم کردن با، مقابله کردن با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نامیسر، ناممکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حسن ختام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناخواسته، ندانسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

ز رویِ غریزه، به حکمِ غریزه، بنا به غریزه

پیشنهاد
٨

وظیفه ای که بادقت اجرا شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در حرفه یِ خود، مطابق ضوابط حرفه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چه بهتر که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

به منظور مراقبت، به نشانه ی حمایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

از راه قاچاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

از دیرباز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک بار دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

چندبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یک بار در کل زندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بلافاصله، فوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ناگهان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بی تفاوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اتاق کفش کَن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ملحفهٔ رویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رویی ملحفه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

پایان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آزاد سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

میلِ شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

معلم زیرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

حس آزار دهندهٔ گناه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

لذتِ بسیار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پرسش های هوشمندانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

دیدِ قوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

قیمت مناسب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

سیلیِ جانانه سیلی آبدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بویِ تند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بادِ سخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

وقت غذا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

به طور خودکار بستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

حالا که می بینم حالا که فکر می کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بازنگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

often - conflicting یعنی اغلب متناقض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱. به سختی حرکت کردن، به زحمت پیش رفتن ۲. به زحمت خواندن ۳. به زحمت خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

سَرخوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پوشش استخر روکش استخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پارچه پنیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

خاموش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تنبل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

روند درخواست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ارتباط انسانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

۱. هان؟ آره؟ نه؟ ۲. چی؟ چی چی؟ هان؟ ۳. اوهو! اوهوکی! زِکّی!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

محاسبات ذهنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دینی، مذهبی مؤمن دقیق، موشکافانه، با وسواس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

معشوقه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

آرام بخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بدون پایان خوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پایان خوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دلم برات می سوزه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تماس بگیرید

پیشنهاد
١١

فشار را از روی کسی/ چیزی برداشتن، بار کسی/ چیزی را سبک تر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جُرم ها ( حقوقی ) گناه ها خطا ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی اغماض غیر قابل قیاس مقایسه ناپذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

نامعقول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

معمولی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

قانون گریزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

باعث شرمندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

بلکه به بیان دقیق تر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

دروغ بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

take a lot out of sb= take it out of sb شیرهٔ کسی را کشیدن رُس کسی را کشیدن عرق کسی را درآوردن پدر آدم را درآوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

ته چهره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

از قبل آماده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

در قبال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سلب کردنِ صفات انسانی فرهنگ حییم: فاقد صفات انسانی کردن، انسانیت را سلب کردن از. فرهنگ هزاره: از انسانیت دور کردن، غیرانسانی کردن، عاری از انسانیت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

اگر اجازه بدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

یک راست به سراغ کسی/چیزی/جایی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

( حرف و غیره ) ختله زنکی ( شخص ) خاله زنک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رفع اشتباه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مثبت گرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بی نتیجه شدن بی نتیجه ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تا حد زیادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

عذرخواه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

سیر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رتبه بندی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

حدومرز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

معمولی، پیش پا افتاده، بی هویّت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

خستگی مفرط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

بیرون از. . . ، خارج از. . . تقریباً تمام شدنِ چیزی، تقریباً به پایان رسیدنِ چیزی؛ دیگر هیچ . . . نداشتن بر اساسِ. . . ، از رویِ. . . ، از سرِ. . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

عزیزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خودداری موقت از استفادهٔ وسایل الکترونیکی ( مانند کامپیوتر یا گوشی های هوشمند ) از دوشاخه جدا کردن کناره گیری موقت از مسئولیت ها و تعهدات زندگی روزم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به سراغ چیزی رفتن

پیشنهاد
١٧

در حق کسی لطف کردن

پیشنهاد
١٧

کنترل خود را بر کسی/ چیزی کاهش دادن/ از دست دادن

پیشنهاد
١٧

هیچ ربطی به شما نداره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

راه دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تسخیر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

حریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مدیریت استرس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

علی القاعده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به لحاظ سیاسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

تصمیم بگیرید برنامه ریزی کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

برای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

مقدار زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

ثابت ماندن ثابت نگه داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

عسل طبیعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

توان، انرژی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

بهبود تدریجی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به پایان رساندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

آزمایش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨٧

گاهی وقتا معنی �اصلا� رو میده. به مثل: ?do you even know what I got you تو اصلا می دانی چه چیزی برایت آوردم؟ ?Do you even know who I am اصلا می دان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

مثل این است که می گویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

از همهٔ اینها گذشته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

کارت دعوت سیسمونی نوزاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

کارت تبریک تکه کاغذ با کیفیتی است که رویش تصویرسازی هایی برای ابراز دوستی یا احساسات دیگر وجود دارد. کارت های تبریک در مناسبت های خاصی مانند تولد، ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

دقتِ نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠٧

هر چند وقت یک بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مهارت های شبکه سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

آداب تجارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

برای مدتی از انجام کاری دست بردارید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

صفحهٔ رایانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

مسئولیت ظاهری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥١

فهرست کارهایی که قبلا انجام داده اید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

خبری نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

دسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

سوق دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

Psy. D. دکتر ای روان شناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

اندام فوقانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

تاندون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

متعهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

آهسته و پیوسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

فکر کردن که با خود فکر کردن که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

آن طور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

حین کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

تصویر واضح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

کسی که هستید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

کارت برداشت کارت نقدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

ترمیم ناخن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

ترمیم کردن ناخن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

نیاز به تمرین داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

برخیزید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

دو بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

نگهبانی دادن، کشیک دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

تحقق طولانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

توانمندسازی فردی