پاسخ‌های محمد فروزانی (١,٤٩٩)

بازدید
١,٢٩٧
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٨٤ بازدید

You’re lying through your teeth آیا اصطلاحه؟

٤ ماه پیش
٣ رأی

- علناً داری دروغ میگی - آشکارا داری دروغ می‌گی - روشنه که داری دروغ می‌گی - بی‌پرده داری دروغ می‌گی - به روشنی داری دروغ می‌گی - مثل سگ داری دروغ می‌گی

٤ ماه پیش
٣ رأی
٢ پاسخ
٥٥ بازدید

معنی این کلمه میشه پریشانی روانی( psychological distress).میشه ناامنی روانی هم معنیش کرد؟

٤ ماه پیش
٠ رأی

ترجمه این عبارت «پریشانی روانی» است و حالتی از رنج عاطفی که با علائم افسردگی (مانند از دست دادن علاقه، ناراحتی، ناامیدی) و اضطراب (مانند بی قراری، احساس تنش) مشخص می شود. پیشنهاد شما اشتباه نیست اگر البته روی یکی از علائم آن که اضطراب است متمرکز باشید. 

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦١ بازدید

بهترین ترجمه برای جمله زیر چیست؟ Books Unbanned is an idea which starts in the Brooklyn Public Library .

٤ ماه پیش
٠ رأی

ایده‌ی کتاب‌های نامحدود یا غیر ممنوعه در کتابخانه‌ی عمومی بروکلین شکل گرفت. * توضیح تکمیلی: در آوریل ۲۰۲۲، کتابخانه عمومی بروکلین (BPL) برنامه Books Unbanned را در پاسخ به جنبشی معرفی کرد که خواهان برداشتن محدودیت در مورد کتاب بود. این کتابخانه  کارت‌های الکترونیکی رایگان BPL را به نوجوانان و جوانان ۱۳ تا ۲۱ ساله در هر نقطه از ایالات متحده ارائه کرد.

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٧ بازدید

Soichiro is always thinking of clever opportunities

٤ ماه پیش
١ رأی

فرصت‌هایِ - زیرکانه - هوشمندانه - استادانه - ماهرانه - خردمندانه

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٤١ بازدید
١ رأی

- تا خِر خِره خوردم. - کاملاً سیرم. - خودم رو خفه کردم (از بس خوردم). - پُرَم (معده از غذا) - جا ندارم (برای بیشتر خوردن)

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٥٢ بازدید

And hard on the heels of that revelation

٤ ماه پیش
١ رأی

 عبارت hard on the heels of به معنای «خیلی زود یا سریع بعد از چیزی اتفاق افتادن» است. بنابراین ترجمه شما این است که خیلی زود و درست بعد از آن الهام یا مکاشفه اتفاق افتاد

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٤١ بازدید

There's no one to desire me

٤ ماه پیش
١ رأی

کسی خواهانِ من نیست.

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٣ بازدید

He didn’t get around to turning himself in, eithe

٤ ماه پیش
١ رأی

او همچنین این دور و بر نمی‌چرخه تا خودش رو تسلیم کنه.

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣٥ بازدید

draw... paint...

٤ ماه پیش
١ رأی

طراحی یا drawing فرآیندی است که با مداد یا خودکار انجام می شود در حالیکه نقاشی با قلم مو یا قوطی رنگ انجام می شود. البته طراحی تنها کشیدن خطوط روی کاغذ نیست بلکه به معنایِ کشیدن تصاویر یا اَشکال نیز می‌باشد.  * در صورت علاقه به اطلاعات مفصل‌تر، عکس ضمیمه شده توضیحات بیشتری را ارائه می‌دهد.

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٨ بازدید
١ رأی

من معمولاً تا ساعت ۲ میرم مدرسه. البته ممکن است کسی به اشتباه ترجمه کند که «من معمولا ساعت ۲ به مدرسه می‌روم.»   بدون کلمه‌ی « تا »که ترجمه‌ی تحت‌اللفظی است. اشکال این ترجمه در این است که کلمه by در ترجمه لحاظ نشده است.

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٥ بازدید

there was a painting spider

١,٠٦٥
٤ ماه پیش
٢ رأی

معنای تحت اللفظی این جمله این است که «یک عنکبوت نقاشی وجود داشت.» اما این ترجمه درست نیست و نکته دیگری در این جمله وجود دارد که توضیح آن در زیر می‌آید:  یکی از نمادهای اصلی عنکبوت در زبان انگلیسی ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٨٥ بازدید
٠ رأی

آنروز برای پیت یک مهمانی گرفتند (براش جشن بپا کردند یا سور و سات راه انداختند.)

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٩٥ بازدید

Which holiday was I curious about?

٤ ماه پیش
١ رأی

کدام تعطیلات برای من متفاوت (جذاب یا کمیاب) بود؟

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦١ بازدید

Turn into the spin جمله ی بالا به معنای پیچیدنه؟

٤ ماه پیش
١ رأی

اگر جمله امری باشد و ادامه نداشته باشد، بله، همین معنی را که گفتید می‌دهد: «به شکلِ یک پیچش دربیار» یا « بچرخونش.»

٤ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٧ بازدید

معنی این عبارت چیست؟ Those guys are notorious poon slayers

١٥,٣٨٩
٤ ماه پیش
٢ رأی

Poon  slayer- a guy who fucks alot of hot chicks (Urban Dictionary) https://www.urbandictionary.com/define.php?term=poon slayer اونا یه مشت زنباره‌ی (خانوم باز) بد نام هستند.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٤ بازدید

advice  جمعش چی مشیه؟

٤ ماه پیش
٢ رأی

کلمه advice اسم قابل شمارش است و نمی‌توان از طریق اضافه کردن ‘s’ به انتهای این کلمه آن را جمع بست. تنها راه این است که از کلمه‌ی piece در ابتدای آن استفاده کرده و بعد برای جمع آن بگوییم: Pieces of advice

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٧١ بازدید
٢ رأی

آنها از طریق دریا برای هفته‌های متوالی از آفریقا عبور می‌کنند.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٦١ بازدید

Stories of Demkina’s diagnoses run the gamut from finding kidney stones to detecting pregnancy.

٤ ماه پیش
١ رأی

معادل این عبارت به فارسی خارج از این جمله،  عبارتی است مانند: - از شیر مرغ تا جان آدمیزاد - از کران تا کران - از سفیدی ماست تا سیاهی ذغال - از راحت‌ترین تا نایاب‌ترین * اما در  این جمله به معنی «در برگرفتن خیلی چیزها» است.

٤ ماه پیش
٠ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٢٧ بازدید

معنی این جمله چی میشه و به چه زبانی هست؟؟ ʏᵒᵘʳ ˡⁱᶠᵉ ⁱˢⁿ'ᵗ ʸᵒᵘʳˢ ⁱᶠ ʸᵒᵘᵃˡʷᵃʸˢ ᶜᵃʳᵉ ʷʰᵃᵗ ᵒᵗʰᵉʳˢ ᵗʰⁱⁿᵏ

١٠
٤ ماه پیش
٠ رأی

آدمِ خودت نیستی اگه دغدغه‌ی همیشگیت این باشه که دیگرون چی فکر میکنن.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٥٤ بازدید

And I think that scares people so now with the marketing they call them float tanks because people think “Sensory deprivation, augh!

٤ ماه پیش
١ رأی

در پاسخ به سؤال شما ذکر این نکته لازم است که به نظر می‌رسد در جمله‌ی پیشنهادی برای ترجمه، از دو حوزه‌ی مطالعاتی و تخصصی متفاوت بحث می‌شود: یکی از آنها روان‌شناسی است و دیگری بازاریابی یا علم فروش و بط ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٨٩ بازدید

معنی کلمه dich و کاربردش چیه؟

٤ ماه پیش
١ رأی

این واژک در ساختارهای ترکیبی استفاده می‌شود و پیشوندی است که به معنایِ «در دو قسمت» یا «بصورت جفت» است.  واژکِ مورد نظر، در معدود اصطلاحاتِ عمدتاً فنی مانند کلمات زیر استفاده می‌شود:    Dichotic Dichogamous Dichasium Dichasial Dichastasis

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٩٧ بازدید

Young Lady, you put your hand up first.

٤ ماه پیش
١ رأی

خانم جوان شما اول دستهات رو بالا ببر (اشتباهت رو بپذیر).

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
٢٦٠ بازدید

فرق بین festival وceremony چیه؟

٤ ماه پیش
١ رأی

همان تفاوتی که ما در فارسی بین «مراسم» و «جشنواره» قائل هستیم. بیشتر مردم ceremonies را بیشتر با مراسم مذهبی سازمان یافته (مانند مراسم کلیسا) یا رویدادهای موفقیت آمیز مانند جشن فارغ التحصیلی مرتبط م ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٧٢ بازدید

How can you develop that strong, powerful, enthusiastic attitude towards English

٤ ماه پیش
١ رأی

چگونه می‌توانید آن گرایشِ تمجید آمیز ِ استوار  و‌ مقتدر (یا جذاب و گیرا)  نسبت به انگلیسی را توسعه دهید (یا ایجاد کنید)؟

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٨ بازدید

 Some members of the mainstream Muslim majority think Ahmadiyyas have changed a basic tenant of Islam.

٤ ماه پیش
١ رأی

اگر چه این لغت به معنای مستأجر ، استیجار و حتی تصرف هست ولی در اینجا نزدیک‌ترین معنا، مالکیت (موقت) است.

٤ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٥ پاسخ
٨٠ بازدید

در سه تا جمله ی زیر چه تفاوتی داشته که استفاده شده؟ I turn on the radio to hear the news. Then, I listen to some songs. Marco listen to the news  

٤ ماه پیش
١ رأی

تفاوت این دو کلمه مانند تفاوت بین «شنیدن» و «گوش دادن» است. زمانی که ما چیزی را می‌شنویم hear در حقیقت آن صدا به گوشمان می‌رسد بدون اینکه توجهی به مطلب داشته باشیم.‌ بهمین دلیل در جمله اول شما، فرد مو ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٧٣ بازدید

معادل فارسی اصطلاح   "Absence makes the heart grow fonder."  چی میشه ؟

٢,٩٧٠
٤ ماه پیش
٢ رأی

- دوری و دوستی - هر چه دورتر عزیزتر

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٧ بازدید

slobby معنیش چی میشه؟

٤ ماه پیش
١ رأی

دارای خصوصیات یک slob بودن: فردی شلخته، غیرجذاب و تنبل

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٨ بازدید
٢ رأی

لطفاً متن بیشتری ارائه دهید تا ترجمه نامناسبی از جمله شما نشود. کلمه taste بسته به کاربرد آن دارای معانی زیر است: لب چش کردن، مزه کردن، (کمی) خوردن، نوشیدن، (برای نخستین بار) تجربه کردن، مزه‌ی بخصوص ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦١ بازدید

in them to begin with

٤ ماه پیش
١ رأی

پاسخ به سؤال شما نیاز به متن بیشتر دارد. 

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٨ بازدید

With nothing left to give, the king could only think of one thing to help protecthis people.

٤ ماه پیش
٢ رأی

پادشاه، در حالیکه دیگر چیزی برای بخشیدن نداشت، برای کمک به محافظت از مردمش، تنها می توانست به یک چیز فکر کند.

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٤٥ بازدید

route... trail...

١,٠٧٦
٤ ماه پیش
٢ رأی

زمانی که ما از یک راهِ فیزیکی صحبت می‌کنیم که در آن حرکت کرده یا قدم می‌زنیم، از کلمه trail که در حقیقت همان path هست استفاده می‌کنیم در حالیکه کلمه‌ی route یا «مسیر،» کلی‌تر است و شامل موارد انتزاعی نیز می‌شود مثل «مسیر زندگی» یا مسیر و راه پیشرفت.»

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٤٥ بازدید

I’ve been livin’ in the future Hopin’ I might see you sooner I want you, riding shotgun I knew when I got one right

٤ ماه پیش
٢ رأی

این عبارت برای توصیف محافظی استفاده می‌شود که در کنار یک راننده کالسکه-سوار می‌نشیند و  معمولاً به یک تفنگ ساچمه‌ای به نام تفنگ مربی مسلح است تا راهزنان یا بومیان آمریکایی متخاصم را دفع کند. در ا ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٦ بازدید

ghost بهترین ترجمه چی میتونه باشه؟

١,٠٦٥
٤ ماه پیش
٤ رأی

- شبح - روح - خیال - تجسم روح - ظاهر فریبنده - آیکنِ غیر فعال - لکه - تصویر ثانویه روی صفحه‌ی تلویزیون  - روان - روح شخص مرده (که بر زندگان مثل یک سایه‌ی ترسناک ظاهر می شود) - اثر - سایه - کمترین نشانه - خاطره ی ترسناک و مکرر

٤ ماه پیش
٢ رأی
٢ پاسخ
٧٧ بازدید

ترجمه جمله Relax Hank . We're off the clock چی میشه ؟

٤ ماه پیش
١ رأی

- خونسرد باش هنک. ما سر ِ کار نیستیم. - بیخیال شو هنک، ما خارج از ساعت اداری هستیم. - آروم بگیر هنک، ما در حال انجام وظیفه نیستیم. - وِلکُن هنک، ما در محل کار نیستیم.

٤ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
٧١ بازدید

According to other research results, there is a positive relationship between religiosity and marital child bearing among Muslims

٤ ماه پیش
١ رأی

نتیجه‌ی تحقیقات دیگر دالِ بر این است که یک رابطه‌ی مثبت بین دینداری و فرزندآوری مشروع (زناشویی یا زایمان از طریق نکاح) وجود دارد.

٤ ماه پیش
٢ رأی
٣ پاسخ
٧٧ بازدید

It is a decades-old insight from a study...

٤ ماه پیش
١ رأی

لطفا متن را کامل‌تر کنید تا ترجمه‌ی ناقصی مثل عبارت زیر داده نشود: این بینشِ چند دهه‌ای از یک مطالعه است ...

٤ ماه پیش
١ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٢٣ بازدید

ترجمه ی خوب برای اصطلاح   " "One man's trash is another man's treasure.""

٤ ماه پیش
٣ رأی

ترجه‌ی فارسی این جمله، ترکیب زیبایی نیست به دلیل اینکه ما در فارسی نمی‌گوییم آشغال‌های یک نفر گنج دیگری است. بنابراین معادل فارسی که نزدیک‌ترین به این جمله انگلیسی است عبارت زیر  است. علف باید به دهن بزی شیرین بیاد.

٤ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
١٥١ بازدید

وقت سر خاروندن ندارم

٤ ماه پیش
٤ رأی

I'm tied up. I have a lot on my plate. I'm juggling a lot right now. I don't have the bandwidth. I'm spread pretty thin. I'm swamped. I'm buried in work. Things are really hectic. Too busy to sit down.  

٤ ماه پیش
٣ رأی
تیک ٦ پاسخ
١٠٩ بازدید

I have to go now

٤ ماه پیش
٣ رأی

-ومن الان باید برم. - من الان مجبورم برم. - اکنون چاره‌ای بجز رفتن ندارم. -الان راهی جز رفتن ندارم. - الصّاعه ناگزیر از رفتنم. - عجالتاً ناچارم برم.

٤ ماه پیش