تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To use trickery actions to hide something or get something حیله، عذر، بهانه، طفره رفتن، گریز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تماس های تک زنگ از کشورهای دیگر جهت کلاهبرداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می خوام الان اینجا را ترک کنم می خوام الان بزنم بچاک الان می خوام از اینجا برم می خوام الان جیم شم میخوام الان فرار کنم می خوام در رم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من نمی توانم تحمل کنم I can't bear having pets at home

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a group of close male friends who share a common goal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قتل قضایی فردی بی گناه اعدام فردی بی گناه ( وقتی روند رسیدگی به پرونده عادلانه نباشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لاغر مردنی very thin in a way that is unattractive and unhealthy

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علاوه بر معانی ذکر شده مخفف این کلمات است: Anorectal Malformation رشد غیر طبیعی آنال به دلیل نقص مادرزادی www. darmankade. com

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینه که She is really kind, that's why her friends admire her.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

rush up یورش بردن حمله کردن باعجله کاری را انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The final part of a speech to 1. remind of the main points 2. influence their emotions

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منبع درآمد، وسیله معاش، محل کسب درآمد Mobile phone is the bread and butter of many people nowadays

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گوش دادن به نظرات عموم مردم ( در جلسه مردم با مسئولین ) ملاقات عمومی ( جلسه پرسش و پاسخ )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

approximate guess حدس غیر دقیق، پیش بینی احتمالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

a source of inspiration منبع الهام the goddess of music الهه موسیقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی که فکر می کند مهمتر از دیگران است. She is always a bit full of herself

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شنل، بالا پوش، کلاه توری، ردا، توری چراغ ، جبه ( زمین ) ، لباده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I have got to go باید بروم، مجبورم بروم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

املای درست کلمه: Strengthen قوی کردن، نیرومند کردن، محکم کردن، تقویت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Any form of communication that can injure a third person's reputation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نوعی تزئین برای روی انواع شیرینی و دونات که از شکر، سفیده تخم مرغ و رنگهای خوراکی تشکیل شده است. اولین بار ملکه الیزابت جهت تزئین کیک عروسی اش با شاه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

سبک معماری ، ساختار ، مهرازی ، معماری ، هنر معماری ، فن معماری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در تنگنا قرار گرفته، در تنگنا قرار داده شده، I was sandwiched between two women on the bus

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Circumstances: رویداد، شرایط، کیفیات، تشریفات، مقتضیات، اوضاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

directed or designed to destroy submarines ضد زیر دریایی، نابود کننده زیر دریایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک نام خانوادگی آمریکایی که بر گرفته از نام خانوادگی Sivertsen است. Sivertsen خود یک نام خانوادگی نروژی و دانمارکی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a road that drivers must pay to use جاده عوارضی، باج راه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

away from center , not central پیرامونی، دوره آمادگی، نورس، مربوط به محیط، ثانوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Having just the essential things is better than having unessential things

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعانه، خیرات، نوبت بازی something given freely to the poor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلتنگ کننده، پریشان کننده، ملالت انگیز، هوای گرفته، دلگیر، اندوهگین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به انحصار خود درآوردن، انحصاری کردن، انحصار طلبی، مالکیت فردی، گرفتن امتیاز انحصاری چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Welfare رفاه، سعادت، کمک های اجتماعی، آسایش، توجه کردن، رعایت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود فرمانی، خود گردانی، خود هدایتی Making your own decisions rather than being told what to do by other people, independence but not completely

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اشاره تصادفی به چیزی یا کسی، بطور مستقیم یا غیر مستقیم: The speaker alluded to his fame گوینده بطور تلویحی به شهرتش اشاره کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To quickly involved in something Enter into something happily خود را در گیر مسئله ای کردن با اشتیاق وارد بحث دیگران شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یک عبارت اصطلاحی است به معنای چیزی را از چیز دیگر گرفتن یا دور کردن: I just got off of the bus در موقعیت های غیر رسمی استفاده می شود و گاهی of حذ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این را هم بگویم که، این را هم اضافه کنم که They're getting divorced, mind you I'm not surprised. They were always arguing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a card that has information about a list of food لیست غذا، فهرست خوراکیها، فهرست غذاها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. تخته موج سواری بادبان دار ۲. موج سوار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هواپیمای جت، کهربای سیاه، خروج سریع گاز، سنگ موسی، مهر سیاه، فوران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی ذکر شده: causing harm, shameless behavior عیاش، سرکش، گستاخ، بی قید، لاابالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To talk to someone in a friendly and open way, usually in bars and pubs

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. a high ranking diplomat رایزن، مستشار 2. someone who gives counsel مشاور 3. Someone who takes people's rights وکیل مدافع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منو همینجا پیاده کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. . . hasn't studied at all.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

at all= in any way به هیچ وجه، اصلا، ابدا معمولا به تنهایی در جملات سوالی و منفی می آیدو برای تاکید بیشتر: Alex hasn't study at all ولی با کلمات دیگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحمل خطر برای منافع بالاتر، پذیرفتن خطر جهت سود بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If you have a hair cut , someone cuts your hair for you بدهیم موهایمان را کوتاه کنن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

being stay away from work especially without a good reason