پیشنهادهای زینب سرآمد (٢٨٦)
پوچ، بی معنی، مزخرف Your words are nonesense
suddenly feel frightened so that you can not think wisely دستپاچه شدن، هول شدن
One who is careful about orhers' feelings با ملاحظه
a person who attacks others to steal their money جیب بر
با ماشین به پنجره فروشگاهی زدن و داخل آن شدن برای دزدیدن کالا
ارجحیت، الویت
Medlar
ملکه زیبایی کره
باز کردن بسته بندی
Wind them up آزردن آنها
tissue دستمال کاغذی
a difficult, boring and unhappy life
بنگاه مشاور املاک
easily made to feel sick or disgusting کسی که خیلی زود از چیزی حالش بهم می خورد.
Public services خدمات عمومی ( آب، برق، گاز، تلفن )
مهارت داشتن در فناوری
جزیره ای در شیلی در جنوب شرقی اقیانوس آرام که بخاطر صدها مجسمه ی عجیبی که آنجا وجود دارد معروف است.
کلمه فرانسوی به معنای چراغ سقفی اتومبیل
جلوی جریانی را گرفتن
به هیچ وجه
تو ایکی ثانیه in a second
عقده برتربینی
To drive a vehicle into a shop in order to steal goods
با ماشین به پنجره فروشگاه زدن و داخل ان شدن برای دزدیدن کالا
برای جلب توجه مخاطب مورد استفاده قرار می گیرد I work from nine to five, hey hell
وقتی تحمل چیزی مشکله moving away from family is a bitter pill to swallow
لباس راحت که معمولا در خانه استفاده می شود ( امروزه افراد مشهور و هنرپیشه های غربی در بیرون از خانه استفاده می کنند ) .
معرکه، عالی ( بعد از awsome این کلمه بین جوانان و نوجوانان آمریکایی متداول شده ) .
۱. مال من This is my pen ۲. عجب! My! How pretty she is.
درد دل، غم دل
Too much compliment
باید برم دیرم شده
He went deaf.
روی هم رفته
باید برم دستشویی
Be patient