culvert

/ˈkəlvərt//ˈkʌlvət/

معنی: اب گذر، مجرای اب زیر جاده، نهر سرپوشیده، لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی
معانی دیگر: آبگذر، راه آب (به ویژه اگر از زیر راه یا راه آهن رد شود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a man-made channel for drainage or the like that passes under a street or other thoroughfare.

- The culvert could not contain the huge volume of rain water and the road was soon flooded.
[ترجمه گوگل] کولور نتوانست حجم عظیمی از آب باران را مهار کند و به زودی جاده زیر آب رفت
[ترجمه ترگمان] پل نمی توانست حجم عظیم آب باران را در بر بگیرد و جاده خیلی زود طغیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Trent had calculated the distance between the culvert and the junction of the old and new rivers as less than four miles.
[ترجمه گوگل]ترنت فاصله بین پلک و محل اتصال رودخانه های قدیمی و جدید را کمتر از چهار مایل محاسبه کرده بود
[ترجمه ترگمان]ترنت فاصله بین پل و تقاطع رودخانه قدیمی و rivers را کم تر از چهار میل محاسبه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We came to this road, there was a culvert there, we crawled through there and went up the hill.
[ترجمه گوگل]به این جاده رسیدیم، آنجا یک پلچک بود، از آنجا خزیدیم و از تپه بالا رفتیم
[ترجمه ترگمان]وقتی به این جاده رسیدیم، یک پل آنجا بود که از آن عبور کردیم و از تپه بالا رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A smaller culvert, 30 metres in length, crosses beneath Lasswade Road.
[ترجمه گوگل]یک پلک کوچکتر به طول 30 متر از زیر جاده لاسواد می گذرد
[ترجمه ترگمان]یک پل کوچک کوچک، ۳۰ متر طول، از زیر جاده Lasswade عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A backhoe dug down to the damaged culvert in the bottom while a crew assembled another culvert up on top.
[ترجمه گوگل]یک بیل بکهو به سمت پلک آسیب دیده در پایین حفر شد در حالی که یک خدمه یک پلک دیگر را در بالا جمع کردند
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک خدمه یک کانال دیگر را در بالا جمع کرده بودند، یک backhoe به سوی پل آسیب دیده در پایین زمین فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cart-track crossed by a brick culvert and climbed the opposite slope to a five-barred gate in the thorn hedge.
[ترجمه گوگل]مسیر گاری از یک آبچکان آجری عبور می کرد و از شیب مقابل به دروازه ای پنج میله ای در پرچین خار می رسید
[ترجمه ترگمان]جاده با یک پل آجری عبور کرد و از شیب مخالف به سمت دروازه پنج کلونی که در حصار خار بود بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. ROAD - GANG is culvert with picks . There's dust and the smell of sweat in the air.
[ترجمه گوگل]ROAD - GANG پر آب است با میخ گرد و غبار و بوی عرق در هوا است
[ترجمه ترگمان] ROAD - gang، یه culvert - ه در هوا گرد و خاک و بوی عرق وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Does that splendid culvert of Zhang song become Beijing college entrance examination composition examination questions?
[ترجمه گوگل]آیا آن کولور پر زرق و برق آهنگ ژانگ به سؤالات امتحان آهنگسازی کنکور کالج پکن تبدیل می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کانال با شکوه از آواز ژانگ برای بررسی سوالات امتحانات ورودی دانشکده به بیجینگ خواهد آمد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Culvert and sluice block and sluice water.
[ترجمه گوگل]بلوک کولور و آبکش و آب بند
[ترجمه ترگمان]بند و بند و بند sluice
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The metal corrugated pipe culverts have more advantage than normal concrete culvert especially in high - cold area.
[ترجمه گوگل]کولورت های لوله ای موجدار فلزی از مزیت بیشتری نسبت به کولورت های بتنی معمولی به خصوص در مناطق سردسیر بالا برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]این لوله های فولادی چین دار دارای مزیت بیشتری نسبت به یک کانال بتونی معمولی بویژه در منطقه با سرمای بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These culvert pipes will run out after half of the project is completed.
[ترجمه گوگل]این لوله های کولورت پس از اتمام نیمی از پروژه تمام می شوند
[ترجمه ترگمان]این لوله ها پس از تکمیل نیمی از پروژه تکمیل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Half an hour had passed since they had left the shelter of the culvert.
[ترجمه گوگل]نیم ساعتی از خروج آنها از پناهگاه کول گذشته می گذشت
[ترجمه ترگمان]نیم ساعت بعد از آن که از زیر پل رد شدند، نیم ساعت گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Later I discovered she was only pointing to an overflow culvert.
[ترجمه گوگل]بعداً متوجه شدم که او فقط به یک آبریز سرریز اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]بعدها فهمیدم که او فقط به یک پل overflow اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He looked around him as he went; but he did not slow down much until he reached the culvert.
[ترجمه گوگل]همانطور که می رفت به اطرافش نگاه کرد اما سرعتش زیاد کم نشد تا اینکه به پلچک رسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که می رفت به اطراف نگاه کرد؛ اما تا وقتی که به پل رسید، خیلی آهسته به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He opened the throttle, blasting the motor cycle broadside into the culvert.
[ترجمه گوگل]او دریچه گاز را باز کرد و موتور سیکلت را از کناره های وسیع به داخل کولور منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]دریچه لوله را باز کرد و ضربه موتور را به درون پل پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was about to take her arm and help her into the culvert but she neither needed nor wanted his help.
[ترجمه گوگل]او می خواست بازوی او را بگیرد و به او کمک کند تا به داخل آبچک برود، اما او نه به کمک او نیاز داشت و نه می خواست
[ترجمه ترگمان]می خواست بازوی او را بگیرد و به او کمک کند که به داخل آب برود، اما نه احتیاج به کمک داشت و نه به کمک او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اب گذر (اسم)
conduit, dyke, dike, gully, drainpipe, drain, gullet, culvert, gulch

مجرای اب زیر جاده (اسم)
culvert

نهر سرپوشیده (اسم)
culvert

لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی (اسم)
culvert

تخصصی

[عمران و معماری] آبرو - آبگذر - آبروی زمینی - مجرای آب - مجرای سر پوشیده - پلک - پل کوچک - آبریز - مجرای آبگذر سر پوشیده
[زمین شناسی] پل کوچک ،پلک ،آبگذر،مجرای سر پوشیده ،اب گذر،نهر سرپوشیده ،مجرای آب زیر جاده ،لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی
[معدن] آبگذر (معادن روباز)
[پلیمر] آبگذر زیر جاده
[آب و خاک] پل آبگذر، 'زیر گذر، آبرو زیرزمینی

انگلیسی به انگلیسی

• drain; channel, ditch
a culvert is a water pipe or sewer that crosses under a road or railway.

پیشنهاد کاربران

زیر آبگذر، راه آب زیر گذر
A structure that channels water past an obstacle, it may be made from a pipe.
مجرای آب زیر جاده
culvert
culvert ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: آب‏رو
تعریف: مجرایی سرپوشیده برای عبور آب های سطحی

بپرس