pride of place


مقام شامخ، موقعیت ممتاز، اولین مقام، نخبه ترین

جمله های نمونه

1. A three-foot-high silver World Championship cup takes pride of place near a carved wooden chair.
[ترجمه گوگل]یک جام قهرمانی جهانی نقره با ارتفاع سه فوت در نزدیکی یک صندلی چوبی حکاکی شده جای می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک جام جهانی نقره ای سه فوتی با افتخار به یک صندلی چوبی حکاکی شده افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His darts trophy takes pride of place on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]جایزه دارت او جای خود را در شومینه می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]darts که نشان می دهد، افتخار بزرگی به جای طاقچه بالای بخاری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The painting has pride of place in his collection.
[ترجمه گوگل]این نقاشی در مجموعه او جای افتخار دارد
[ترجمه ترگمان]نقاشی در مجموعه خودش مایه افتخار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A large photograph of the children had pride of place on the sitting room wall.
[ترجمه گوگل]یک عکس بزرگ از بچه ها روی دیوار اتاق نشیمن جای افتخار داشت
[ترجمه ترگمان]عکس بزرگی از بچه ها روی دیوار اتاق نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The photo was given pride of place on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]این عکس بر روی مانتو جای افتخار داشت
[ترجمه ترگمان]عکس روی طاقچه بالای بخاری نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A portrait of the earl takes pride of place in the entrance hall.
[ترجمه گوگل]پرتره ای از ارل در سالن ورودی جای خود را به افتخار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تصویری از کنت در سرسرای ورودی احساس غرور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Glass would have pride of place, she said.
[ترجمه گوگل]او گفت که گلس جای افتخار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]گفت: شیشه باید غرور و افتخار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Tudor Doll's House takes pride of place in a fine collection of houses and period dolls.
[ترجمه گوگل]خانه عروسک تودور در مجموعه‌ای زیبا از خانه‌ها و عروسک‌های دوره مفتخر است
[ترجمه ترگمان]خانه ملکه تودور، در مجموعه ای زیبا از خانه ها و عروسک های دوره، به جایگاه خود می بالد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The statue takes pride of place at Gerrards Cross station.
[ترجمه گوگل]این مجسمه در ایستگاه جراردز کراس مفتخر است
[ترجمه ترگمان]مجسمه به محل تقاطع Gerrards افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pathology department never had pride of place in any hospital Jean had ever seen.
[ترجمه گوگل]بخش آسیب شناسی در هیچ بیمارستانی که ژان تا به حال دیده بود افتخاری نداشت
[ترجمه ترگمان]بخش آسیب شناسی هرگز در هیچ بیمارستانی که ژان وال ژان دیده بود افتخار نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But pride of place goes to a display which won a silver gilt at last year's Chelsea Flower Show.
[ترجمه گوگل]اما افتخار مکان به نمایشی می رسد که در نمایشگاه گل چلسی سال گذشته برنده جوایز نقره ای شد
[ترجمه ترگمان]اما غرور محل به نمایشی می رود که در نمایشگاه گل چلسی سال گذشته مدال نقره گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Are they to take pride of place, as they should in ballets worthy of the name?
[ترجمه گوگل]آیا آن‌طور که باید در باله‌های شایسته این نام، به جایگاه خود افتخار کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها باید افتخار کنند، چون آن ها باید با اسم the را به هم بزنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Pride of place in this endeavour was given to systematic and properly grounded empirical investigation.
[ترجمه گوگل]افتخار مکان در این تلاش به تحقیقات تجربی سیستماتیک و به درستی پایه داده شد
[ترجمه ترگمان]غرور جایگاه در این تلاش به یک بررسی تجربی و اصولی grounded داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These were retrieved and now take pride of place in the library.
[ترجمه گوگل]اینها بازیابی شدند و اکنون جای خود را در کتابخانه دارند
[ترجمه ترگمان]این ها را یافته بودند و اکنون به جای آن که در کتابخانه به سر برند، احساس غرور می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

have the most important position
If something takes pride of place , you put it in the best position
A photo of his grandparents took pride of placeon the wall
از بالاترین جایگاه برخورلار بودن، دارای اولویت بودن
بهترین جایگاه
جایگاه ممتاز
موقعیت ممتاز، مقام بی نظیر
مهمترین عناصر یک گروه، مهمترین موضوعات یک حوزه

بپرس