تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. فرآیند سخت وسفت شدن چیزی مثل یخ زدن آب ۲. بی احساس و سنگ دل شدن ۳. مقاوم و محکم کردن فلزات مثل مقاوم کردن استیل با سرد و گرم کردن اون ۴. عزم و ار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صفت به معنی قابل پیوند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

انجام دادن کاری با انرژی و شور و شوق کسی که همه تلاشش رو میکنه تا به یک هدف برسه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. تمام و کمال. . . . همه ی یک چیزی . . . سراسر ۲. آبجو ۳. اسب نری که عقیم نشده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱. یک موجود افسانه ای با گوش نوک تیز و قدرت جادویی ۲. شخصی که خیلی جذاب و دلفریب باشه ۳. برنامه نویسی در کامپیوتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپری شدن یک دوره زمانی، روند گذر زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیشتر برای شستن آبکشی داخل یه چیزی استفاده میشه مثل لیوان ، کاسه و . . . I will rinse glasses out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنجره ای که تو باجه ها میزارن مثل بانک و دفاتر پیشخوان و . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی که به تدریج اتفاق می افته یا یک دوره زمانی قابل توجه رو شامل میشه over a period of time" is correct and usable in written English. You can use ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣١

۱. شروع یک کار جدید یا شروع یادگیری یک چیز جدید ۲. اشغال کردن فضا یا گرفتن وقت و زمان ۳. قبول کردن یک پیشنهاد ۴. ادامه دادن یک کاری بعد از یک وقفه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Collaborative describes something that involves working together with others to achieve a common goal or outcome. It can be used in many different ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بالاترین درجه در جایگاه یا اهمیت . . . میتونه به مکان یک شی یا فرد اشاره کنه یا اهمیتش ) صفت ( at an elevated level in rank or importance If you ha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علنا اعلام کردن To state publicly that you reject a belief or way of behaving

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت به معنای غیر نظامی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

انجام دادن کاری در لحظات آخر . . . بیشتر در ورزش کاربرد داره ❝ He made the winning shot at the buzzer .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در حالتی که

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Odd, strange, or unusual عجیب Poor in quality or performance ضعیف در کیفیت یا عملکرد To hit hard, or to strike ضربه محکم A crazy or eccentric person ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. خارش آور ، خارش دار ❝ These wool sweaters are too itchy to wear. ۲. بی قرار بی تاب مشتاق ❝ He is itchy to start his new project. ۳. وسوسه شدن ❝ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. نخ دندان ۲. نخ دندان کشیدن ( فعل ) ۳. نخ ۴. نوعی آب نبات در آمریکا که به آب نبات پنبه ای هم معروفه ۵. به رخ کشیدن و پز دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختن با چند ماده مختلف ❝ The drug was formulated to treat high blood pressure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای بیانیه رسمی هم هست مثل چیزی که توسط دولت تصویب میشه ❝ The council's deliverance on the issue caused widespread controversy.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به یه جور سمندر هم گفته میشه A type of small, bright - colored salamander. ❝ The siren is a long slender amphibian found in swamps and wetlands.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک قوطی آب جو A can of beer A tube of lager

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

صدای شفاف و واضح هم معنی میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. بوی طبیعی دلپذیر ۲. بویی که توسط حیوان ایجاد می شود و به عنوان سیگنالی برای حیوانات دیگر عمل می کند ۳. عطر ۴. خوشبو کننده ۵. حس ششم ( در زمینه مث ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در تایلند نودل برنج سرخ شده است که معمولاً به عنوان غذای خیابانی سرو می شود. معمولاً با رشته فرنگی برنج، میگو، بادام زمینی، تخم مرغ همزده و جوانه لوب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پد تمرین یا درام پد ، قطعه ای از تجهیزاتی است که توسط درامرها و سایر نوازندگان کوبه ای برای تمرین بی سر و صدا یا برای گرم کردن قبل از اجرا استفاده می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاده ای که در اطراف یک شهر یا شهرک ساخته می شود تا ترافیک در مرکز کاهش یابد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Grim Reaper یک شخصیت خیالی است که نشان دهنده مرگ است . او مانند یک اسکلت به نظر می رسد ، یک شنل بلند و مشکی با کلاه بر تن دارد و یک داس حمل می کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاحی تحقیرآمیز برای حسابداران ، مدیران عامل ، مدیران مالی ، مقامات تجاری و دولتی مسئول تصمیمات مالی که فقط به فکر سود و پول و کاهش هزینه ها هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی است که به دنبال کالاهایی با ارزشی است که به دلیلی با قیمتی کمتر از حد معمول به فروش می رسد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصی که برای شناسایی روندهای آینده ، به ویژه در مد یا رسانه ، استخدام می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخصیتی کودکانه در یک شعر معروف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامی طنز برای اعضای کلیسای آزاد اسکاتلند ، یک گروه کوچک مسیحی با کلیساهایی عمدتا در ارتفاعات اسکاتلند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیک نفت جدول زمانی نظری برای زمانی است که تولید نفت داخلی یا جهانی به حداکثر میزان خود برسد و شروع به کاهش کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توجه نکردن به اطراف و داشتن ایده ها یا افکار غیر عملی و غیر واقعی طرف تو فضاست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فردی با بی بند و باری جنسی بیشتر در مورد خانم ها کاربرد داره A woman/ girl/lady of easy virtue

پیشنهاد
١

کار خوبی رو برای ذات اون کار انجام بده نه برای پاداش و انتظار ستایش یا پاداش هم بخاطرش از کسی نداشته باش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برگشت ناپذیر، غیر قابل برگشت، غیر قابل تعمیر یا اصلاح یا تغییر یا برگشت و. . . We can't repair this screen—it's beyond recall, or It's too late to c ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنس مونث، به طور کلی زنان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی ناخوشایند که برای مدت طولانی ادامه دارد The war has been grinding on for years.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانع کردن کسی که چیزی به ما بده به خصوص پول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رو نمایی یا ارائه چیزی یا محصولی به صورت مرحله ای و تدریجی . . . به راه اندازی وب سایت به صورت مرحله ای و به روز رسانی منظم هم گفته میشه برای روابط ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شروع چیزی با اشتیاق زیاد مخصوصا چیزی که زمان زیادی میبره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رفتاری صادقانه و اخلاقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشت غافلگیر کننده ناگهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به معنای صدای ناخوشایند در آوردن با ابزار موسیقی هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بدون توقف و با تلاش زیاد کار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در انگلستان، یک سند قانونی که در آن شخص یا سازمانی متعهد می شود که مبلغ معینی را به طور منظم به شخص یا سازمان دیگری در مدت زمان معین پرداخت کند :

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار مشتاق بودن برای دعوا یا بحث کردن با کسی