تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پول داشتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن، ربودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه اصطلاحه به معنی این که دیگه ادامه این کار فایده نداره و به جاش میشه از عبارات زیر استفاده کرد : - دست بردار - تسلیم شو - دیگه فایده نداره - بس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت، عقب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گروه، دسته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایرادی نداره، مشکلی نیست، اعتراضی وجود نداره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مست کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دورگه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دردسر بزرگ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرب کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا زدن در هنگام شنا کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زندان ها به "سلول بغلی" گفته میشود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خسته از نظر جسمی یا روانی، ضعیف، آدم نئشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

آدم ترسو، بزدل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هجوم بردن، حمله کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موانع، سنگرها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کندن پوست ( جانوران )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه به کسی که موهای فر بلندی دارد. مثال : Hey, Bush - head معنی : آهای، کلم بروکلی : )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجب آدمای مزاحمی، عجب آدمای دردسرسازی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتک زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه ذره، یه کم مثال : I am not even able to help in a small way. معنی : من قادر نیستم حتی ذره ای بهت کمک کنم.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بریدن، قطع کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزاد شدن با گذاشتن وثیقه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدم توانایی در کنار آمدن یا تحمل کردن یک وضعیت بد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست از سرم بردارین، اذیتم نکنید، ولم کنید، منو به حال خودم بذارین

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رئیس بازی در آوردن، گفتن اینکه چه کاری انجام بده و چه کاری رو نه، امر و نهی کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیرزن ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتحاد/ازدواج مقدس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیرون انداختن، پرت کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

جامعه/فرقه مخفی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر و رو کردن، جستجو کردن، کنکاش کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حل و فصل، توافق انجام شد، ترتیب های لازم داده شد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انصراف از کار یا فعالیت به دلیل سختی یا خستگی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به فوق العاده بودن یک چیز یا مکان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلیل یافته کلمه خانم و بیشتر برای صدا کردن یه خانم/زن مجرد به کار میرود و جنبه کنایی دارد ( یه چیز تو مایه های خانوم کوچولو ) .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به منظور قدردانی از لطف کسی استفاده میشود؛ به عنوان مثال : that's really sweet of you واقعا باعث افتخار منه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شامل انعام نمیشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون پسره اذیتت کرده ؟

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت برای اظهار تعجب به کار میرود و برای زمانی است که کاری خارج از عادت از کسی سر بزنه - > به بیان ساده تر : تا حالا از این کارا نکرده بود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور کامل فهمیدن، پی بردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داشتن رابطه جنسی با کسی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خم شدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست یا غفلت از انجام/ شرکت در کاری که قبلاً برنامه ریزی/ توافق یا محول شده است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

با اعتماد به نفس برگشتن به جایی انگاری که قبلا اتفاقی نیفتاده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معلولان مغزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از جا کندن، شکستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگشتن از جایی یا چیزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طلسم ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور مفتضحانه شکست خوردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

چه تصادفی