پیشنهادهای صالح (٦٢٧)
مؤدب بودن و دردسر درست نکردن
شرکت کردن حتمی فرد در یک رویداد.
یک روز ناخوشایند، به ویژه روزی که در آن احساس می کنید جذاب نیستید.
به کسانی اطلاق میشود که برای دیگران زندگی میکنند، به دیگران اهمیت میدهند، به دگیران عشق و محبت می ورزند.
شکارچیان ارواح
فیلمی که از بچگی میدیدی و باهاش بزرگ شدی.
یک دستاورد غیرمنتظره و عالی
قدیمی، رسمی و کسل کننده
مهم بودن، اهمیت داشتن مثال : his male ego counts for something غرور مردانه اش براش اهمیت داشت.
رد کردن، قبول نکردن، نپذیرفتن مثال : he's already blown out six applicants معنی : اون تا حالا شش متقاضی رو رد کرده.
تحویل دادن، کسی یا چیزی را رساندن، پیاده کردن، به خواب رفتن
اومدن، وارد شدن
حقه باز، شیاد، کلاه بردار
یادآوری، مرور، خاطره بازی
ترفند جادویی
پیش بینی کردن، گفتن
ایجاد یک واکنش یا احساسات شدید در کسی
چکاپ کردن مریض، آمار کسی رو در آوردن، پرس و جو کردن در موردوضعیت کسی
به سرعت در یک کار موفق شدن، در میان یک گروه محبوب شدن
برخورد کردن یا رو به رو شدن با کسی
در نظر گرفتن، لحاظ کردن
استفراغ کردن، بالا آوردن
چرخیدن، گیج رفتن سر
حرکت دادن، جا به جا کردن مثال : It wan't my fingers sliding around on the pointer معنی : انگشت من نبود که نشانگر رو جا به جا کرد.
با صدای بلند گریه کردن، ناله کردن
پیروان یا مریدان یک فرقه، فرقه گرا ها
کنده کاری ها
تاجران، بازرگانان
خالی کردن/شدن
متوقف کردن رشد
بریم سر/سراغ اصل مطلب
قانون/اسرار دولتی
منافع شخصی
درخواست
دادخواست
نظام اجتماعی که فاصله طبقه ضعیف و ثروتمند آن کم باشد؛ به بیان ساده تر : نظام اجتماعی فاقد فاصله طبقاتی
غلط املایی
ضمیمه ها ، پیوست ها
بلیعیدن، خوردن، چاپیدن
قلقلک دادن
فرار کردن از خانه بدون رضایت والدین برای ازدواج با کسی
طعمه گذاشتن، دام پهن کردن مثال : . Sir, no one has laid a bait for your son معنی - > قربان، هیچ کسی دامی برای پسر شما پهن نکرده.
صبحانه
گفتن اینکه یک شخص یا چیز خاص باعث شد چیزی بد اتفاق بیفتد.
وکلا
ادای کسی رو در آوردن
تصویب یا پذیرش یک لایحه یا قطعنامه
آدم های کله گنده
اراذل و اوباش
جنگ، دعوا