پیشنهادهای صالح (٨٨٩)
این عبارت برای اظهار تعجب به کار میرود و برای زمانی است که کاری خارج از عادت از کسی سر بزنه - > به بیان ساده تر : تا حالا از این کارا نکرده بود
به طور کامل فهمیدن، پی بردن
داشتن رابطه جنسی با کسی
خم شدن
شکست یا غفلت از انجام/ شرکت در کاری که قبلاً برنامه ریزی/ توافق یا محول شده است.
با اعتماد به نفس برگشتن به جایی انگاری که قبلا اتفاقی نیفتاده
معلولان مغزی
از جا کندن، شکستن
برگشتن از جایی یا چیزی
طلسم ها
به طور مفتضحانه شکست خوردن
چه تصادفی
مؤدب بودن و دردسر درست نکردن
شرکت کردن حتمی فرد در یک رویداد.
یک روز ناخوشایند، به ویژه روزی که در آن احساس می کنید جذاب نیستید.
به کسانی اطلاق میشود که برای دیگران زندگی میکنند، به دیگران اهمیت میدهند، به دگیران عشق و محبت می ورزند.
شکارچیان ارواح
فیلمی که از بچگی میدیدی و باهاش بزرگ شدی.
یک دستاورد غیرمنتظره و عالی
قدیمی، رسمی و کسل کننده
مهم بودن، اهمیت داشتن مثال : his male ego counts for something غرور مردانه اش براش اهمیت داشت.
رد کردن، قبول نکردن، نپذیرفتن مثال : he's already blown out six applicants معنی : اون تا حالا شش متقاضی رو رد کرده.
تحویل دادن، کسی یا چیزی را رساندن، پیاده کردن، به خواب رفتن
اومدن، وارد شدن
حقه باز، شیاد، کلاه بردار
یادآوری، مرور، خاطره بازی
ترفند جادویی
پیش بینی کردن، گفتن
ایجاد یک واکنش یا احساسات شدید در کسی
چکاپ کردن مریض، آمار کسی رو در آوردن، پرس و جو کردن در موردوضعیت کسی
به سرعت در یک کار موفق شدن، در میان یک گروه محبوب شدن
برخورد کردن یا رو به رو شدن با کسی
در نظر گرفتن، لحاظ کردن
استفراغ کردن، بالا آوردن
چرخیدن، گیج رفتن سر
حرکت دادن، جا به جا کردن مثال : It wan't my fingers sliding around on the pointer معنی : انگشت من نبود که نشانگر رو جا به جا کرد.
با صدای بلند گریه کردن، ناله کردن
پیروان یا مریدان یک فرقه، فرقه گرا ها
کنده کاری ها
تاجران، بازرگانان
خالی کردن/شدن
متوقف کردن رشد
بریم سر/سراغ اصل مطلب
قانون/اسرار دولتی
منافع شخصی
درخواست
دادخواست
نظام اجتماعی که فاصله طبقه ضعیف و ثروتمند آن کم باشد؛ به بیان ساده تر : نظام اجتماعی فاقد فاصله طبقاتی
غلط املایی
ضمیمه ها ، پیوست ها