تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شادتر شدن، سرزنده تر شدن

پیشنهاد
٠

تا کی اینجا هستی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدید غیر رسمی/سرزده از یک شخص یا یک مکان.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعلیق شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محفف Regional Investigation Unit - > واحد تحقیقات منطقه ای.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نظم عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگاه جوان نانسی درو یک مجموعه کتاب برای خوانندگان جوان است؛. شخصیت نانسی درو یک کارآگاه جوان است. وقتی مردم اظهار نظر می کنند که شخصی "نانسی درو" ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدل ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دامن زدن، برانگیختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالا آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تغییر ضریب شکست در پاسخ به ( تغییر ) دما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با علاقه، عاشقانه و یا از روی قدردانی صحبت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاموش کردن مثال : lose the lights چراغ ها را خاموش کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گم شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از من ( بخاطر حرف اشتباهی که زدم ) ناراحت یا دلخور نشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماشین رو آتیش کن، حرکت کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موفق باشی، بترکونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شخص پیگیر، عشق/عاشق کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیر متخصص, بی مهارت, بی تجربه، غیر ماهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاقکی که فرمان کشتی در آن قرار داشته و ناخدا با استفاده از آن کشتی را هدایت میکند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقامت کردن/داشتن، خوابیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزارش/پخش زنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اقساط، قسط ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخلوق، آفریده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی احمقی، خیلی دیوونه ای

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صحبت کردن به صورت خصوصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی حرمتی کردن، بی احترامی کردن، حروم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاره شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلخال پا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کل کل کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در خفا یا پنهانی کسی را تحسین کردن یا دوست ( علاقه ) داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درخشیدن، چشمک زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پناهگاه ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نابود کردن، از بین بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صدقه، کمک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی را سریع و ناگهانی به جایی بردن، برداشتن سریع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدمی که بسیار صادق است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روابط نزدیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خروج، بیرون آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاقی در شرکت که برای اطلاع رسانی به کارکنان در مورد مهارت ها و اطلاعات جدید مرتبط با کارشان استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یواشکی رفتن، دزدکی رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزاحمان، متجاوزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بستگی داشتن، وابسته بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروگان گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تکان خوردن، جُم خوردن؛ مثال : i'm not budging from here. من از اینجا تکون نمیخورم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جنگیدن، مبارزه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تبدیل شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لباس ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در رفتن، فرار کردن