پیشنهادهای صالح (٨٨٥)
رئیس یا رهبر خلاف کارا/تبهکارا/مافیا
لغو شدن ( مثلاً : پرتاب موشک/ماهواره ) .
معادل ضرب المثل : بیخودی شکمت رو صابون نزن - > این ضرب المثل کنایه است از : ۱ - انتظار بیهوده کشیدن برای تحقق امری ۲ - به خود وعده بیهوده دادن.
اسباب کشی کردن.
بر چه اساسی ؟ به چه دلیلی؟ از کجا اینو میگی ؟
آیا این : مسخره نیست؟ دیوونگی نیست ؟
برو بابا، چرنده، ( چه ) مسخره ( بازی ) است.
دست و بالم تنگه، پول نقد ندارم.
تو اسباب کشی و در مورد جا به جا کردن وسایل - > پشت و رو اش کن، برگردونش.
من ( فلان شخص ) رو میشناسم ولی شناخت عمیقی ازش ندارم.
من اینو حدس زدم، پیش بینی کردم، میدونستم.
به معنی پریدن از جایی، سقوط کردن به منظور خودکشی.
شوخی کردن، دستکاری کردن، ور رفتن، سرکار گذاشتن، گول زدن، فریب دادن.
غریزه، حس/ندای درونی.
به منظور اشاره به چیزهای به درد نخور، فاقد ارزش، فاقد محتوا، آبکی.
پشمالو، توپولو، توپی از مو، گوله ای از مو.
( به کنایه ) فضا/صحنه دنج و دلنشین.
در مورد روابط/ازدواج - > ترک شدن. توضیحات تکمیلی : در روابط - > 1 ) اگر که شما از طرف جدا بشید؛ نقش شما در اینجا Dumper هست به معنای ترک کننده. 2 ) ...
در مورد روابط/ازدواج - > کسی که رابطه رو ترک میکنه.
شماره ی تماس با اورژانس در ایالات متحده.
اوضاع حسابی بهم ریخت.
هرچی که بگی، هرچی که بخوای.
بر روی ( فراز ) چیزی ( مثل رودخانه ) کشیده شدن. مثال : Bridges that span over the river.
قفل و زنجیر کردن.
عجب آدم احساساتی، ساده لوح، ساده ای هستم.
خل شدن، رد دادن، چیزی زدن ( مصرف کردن ) .
درد و دل کردن، سفره دل رو برای کسی باز کردن.
کمی پایین تر، همین نزدیکی ها.
بارش های پراکنده.
استعدادیاب ها
این یه فرصت/شانس برای منه.
سر و کله کسی ( از ناکجا آباد ) پیدا شدن، ظاهر شدن.
بی فایده است، بی معنیه، بی خوده که . . .
شکستت دادم، کارتو تموم کردم.
مسخره بازی در آوردن
اون طرف تر.
قالپاق های ماشین.
حسابی خرج کردن، سنگ تمام گذاشتن.
روزی کساد برای اخبار، روز کم خبر.
مرکز/وسط اقیانوس اطلس، قلب اقیانوس اطلس
فرصت ترقی، فضا برای رشد.
در مورد مسیر/ترافیک - > روان.
در مورد مسیر/ترافیک - > روان، بدون مشکل.
به حساب کسی رسیدن، تیکه تیکه اش کردن.
خودم رو گول زدم/فریب دادم.
دریافت شد، تأیید شد، مفهوم شد.
نظرات مردم مهم بود، مردم ( در نظرخواهی ها ) حساب می شدند.
خدمات/ارگان های مربوط به شهرداری نظیر - > سازمان/سیستم : - مدیریت فاضلاب - مدیریت پسماند
شهروندان، اهالی شهر.
با من کل کل نکن.