تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رئیس یا رهبر خلاف کارا/تبهکارا/مافیا

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لغو شدن ( مثلاً : پرتاب موشک/ماهواره ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل ضرب المثل : بیخودی شکمت رو صابون نزن - > این ضرب المثل کنایه است از : ۱ - انتظار بیهوده کشیدن برای تحقق امری ۲ - به خود وعده بیهوده دادن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسباب کشی کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر چه اساسی ؟ به چه دلیلی؟ از کجا اینو میگی ؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیا این : مسخره نیست؟ دیوونگی نیست ؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برو بابا، چرنده، ( چه ) مسخره ( بازی ) است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست و بالم تنگه، پول نقد ندارم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو اسباب کشی و در مورد جا به جا کردن وسایل - > پشت و رو اش کن، برگردونش.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من ( فلان شخص ) رو میشناسم ولی شناخت عمیقی ازش ندارم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

من اینو حدس زدم، پیش بینی کردم، میدونستم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی پریدن از جایی، سقوط کردن به منظور خودکشی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شوخی کردن، دستکاری کردن، ور رفتن، سرکار گذاشتن، گول زدن، فریب دادن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غریزه، حس/ندای درونی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به منظور اشاره به چیزهای به درد نخور، فاقد ارزش، فاقد محتوا، آبکی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشمالو، توپولو، توپی از مو، گوله ای از مو.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

( به کنایه ) فضا/صحنه دنج و دلنشین.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد روابط/ازدواج - > ترک شدن. توضیحات تکمیلی : در روابط - > 1 ) اگر که شما از طرف جدا بشید؛ نقش شما در اینجا Dumper هست به معنای ترک کننده. 2 ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در مورد روابط/ازدواج - > کسی که رابطه رو ترک میکنه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شماره ی تماس با اورژانس در ایالات متحده.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوضاع حسابی بهم ریخت.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرچی که بگی، هرچی که بخوای.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر روی ( فراز ) چیزی ( مثل رودخانه ) کشیده شدن. مثال : Bridges that span over the river.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قفل و زنجیر کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عجب آدم احساساتی، ساده لوح، ساده ای هستم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خل شدن، رد دادن، چیزی زدن ( مصرف کردن ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درد و دل کردن، سفره دل رو برای کسی باز کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمی پایین تر، همین نزدیکی ها.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارش های پراکنده.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعدادیاب ها

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این یه فرصت/شانس برای منه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر و کله کسی ( از ناکجا آباد ) پیدا شدن، ظاهر شدن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی فایده است، بی معنیه، بی خوده که . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکستت دادم، کارتو تموم کردم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسخره بازی در آوردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون طرف تر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قالپاق های ماشین.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حسابی خرج کردن، سنگ تمام گذاشتن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزی کساد برای اخبار، روز کم خبر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرکز/وسط اقیانوس اطلس، قلب اقیانوس اطلس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرصت ترقی، فضا برای رشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد مسیر/ترافیک - > روان.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد مسیر/ترافیک - > روان، بدون مشکل.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حساب کسی رسیدن، تیکه تیکه اش کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودم رو گول زدم/فریب دادم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریافت شد، تأیید شد، مفهوم شد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظرات مردم مهم بود، مردم ( در نظرخواهی ها ) حساب می شدند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدمات/ارگان های مربوط به شهرداری نظیر - > سازمان/سیستم : - مدیریت فاضلاب - مدیریت پسماند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شهروندان، اهالی شهر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با من کل کل نکن.