تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خیلی نجیب، خیلی خانوم

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر و کله ( کسی ) پیدا شدن، به صورت ناگهانی آمدن مثال : . She suddenly wandered in 2 years ago معنی : دوسال پیش یهویی سر و کله ش پیدا شد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

به هم ریختن، از حالت عادی خارج شدن

پیشنهاد
٠

پشت دیگران رو خالی کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

معامله کثیف

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

شخصی که از تماشای پنهانی افرادی که لباس هایشان را در می آورند یا درگیر فعالیت های جنسی می شوند، لذت میبرد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

زخم ها، خراش ها، لکه ها

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

کپک زده، بو گندو

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

تو باغ نبودن، تو هپروت بودن، حواس جمع نبودن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

رد کسی رو زدن، کسی رو ردیابی کردن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

چاق، شخصی که اضافه وزن دارد

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

به این طرف و آن طرف کشاندن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

گیر انداختن، گرفتن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

ابتلا ( به بیماری )

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را از سر وا کردن، دست به سر کردن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مالیدن، مالوندن ( مثلاً ماشین )

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

مدرک غیرقابل انکار

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

دست و پا چلفتی، احمق

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

پنجه ها

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

جوگیر بودن، اعتماد به نفس کاذب داشتن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

عقل ( هوش ) از سر کسی پریدن

پیشنهاد
٠

خیلی عصبانی شدن، جوش آوردن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

چرت و پرت گفتن، دری و وری گفتن

پیشنهاد
٠

( باید ) میدونستم که اینطوری میشه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلاهک خوشه ای، بمب خوشه ای

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

غرغرو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جنگنده تک سرنشین

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فحش به معنی : بی ارزش، بی مقدار، آشغال

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

الهه، استاد، خبره

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

استقبال گرم و صمیمی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رُس طرف رو کشیدن، مثل خر از کسی کار کشیدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از سر راهم برو کنار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی پول شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کسی رو کت بسته تحویل ( پلیس ) دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پول داشتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن، ربودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یه اصطلاحه به معنی این که دیگه ادامه این کار فایده نداره و به جاش میشه از عبارات زیر استفاده کرد : - دست بردار - تسلیم شو - دیگه فایده نداره - بس ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پشت، عقب

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گروه، دسته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ایرادی نداره، مشکلی نیست، اعتراضی وجود نداره

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مست کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دورگه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دردسر بزرگ

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چرب کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پا زدن در هنگام شنا کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در زندان ها به "سلول بغلی" گفته میشود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خسته از نظر جسمی یا روانی، ضعیف، آدم نئشه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم ترسو، بزدل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هجوم بردن، حمله کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

موانع