پیشنهادهای صالح (٨٨٩)
کتک خوردن، مشت خوردن.
خش انداختن، ضربه زدن، آسیب رسوندن.
باید به صورت فشرده بخونم، شب امتحانی بخونم، کلی مطالعه کنم.
در وصف شوق و هیجان و خوشحالی و به معنای : دارم پرواز میکنم، رو هوا ( ابر ) ا هستم.
دست از پا خطا نکن، فکرهای بامزه/هوشمندانه به سرت نزنه.
ناراحت شدن ( از کسی یا چیزی ) .
از کوره در رفتن، عصبانی شدن.
در موقع خرید : کلاه سرت رفت، گولت زدن.
در افتادن با، با کسی طرف بودن.
خوردن، بلعیدن.
استفاده از زور، خشونت.
در زبان آلمانی به معنی : درود مانند : Heil Hitler.
تابلوها، علائم، نشانه ها.
هنوز نه، نه به این زودی.
رفیق، آقا.
میخوای برسونمت ؟
عبارت روسی به معنای : بدرود، خدانگهدار، خداحافظ.
تحلیل گر، کسی که خوب حساب و کتاب میکنه، در محاسبه کردن ماهره.
تا اوضاع بدتر نشده ( بیشتر ضرر نکردی ) ، بس کن.
این عبارت در توصیف شهر "شیکاگو" در کشور آمریکا بیان می شود.
چی شده ؟ چه خبره؟
در انتهای جمله و به معنی : تمام، آماده است. مثال : جمله زیر در مورد تهیه دسر تدوین شده است و اشاره به این دارد که یه کمی پودر و شکر و با هم مخلوط می ...
بی خیال، اشکالی نداره، عیبی نداره، مهم نیست.
در ورزش بسکتبال به معنی : خطا.
در ورزش بسکتبال به معنی : خطا.
منو از مخمصه نجات دادی، نجاتم دادی، کمکم کردی، گلیم منو از آب کشیدی بیرون.
در توصیف اشخاص : دارم منفجر میشم، از خشم لبریزم ( در آستانه فوران ) ، دارم از عصبانیت آتیش میگیرم.
عجب آدم : مارمولکی، نامردی، پستی، دو رویی.
دزدی کردن، جیب بری کردن، کیف پول کش رفتن.
شرکت/برند هالیدی این، یک شرکت خدماتی است که وظیفه آن ارائه خدمات اقامتی در قالب هتل های زنجیره ای در کشور آمریکا می باشد.
برند شرایتون در برگیرنده زنجیره ای از هتل های بین المللی تحت قرارداد با شرکت آمریکایی ماریوت اینترنشنال است؛ تا تاریخ 30 ژوئن 2020، شرایتون 446 هتل ب ...
برند بست وسترن در برگیرنده شبکه گسترده ای از هتل ها ( حدود 4500 هتل ) در سراسر جهان جهت رزرو می باشد؛ مالک این برند شرکت بست وسترن اینترنشنال می باشد.
حرف تو و حرف من ( در مقابل هم و در مقام مقایسه تا ببینیم کی راست میگه ) .
بله مشکل دارم، برام مهمه، ناراحت میشم، ایرادی هست.
احمق بی عرضه، کودن، کله پوک، اسکل.
برگرداندن، کشاندن.
ندای درونت/قلبت رو گوش/دنبال کن، آنچه که بهت شادی میبخشه رو دنبال کن.
اگر در توصیف اشخاص باشه این معانی رو میده : طرف خیلی منظمه، آدم حسابیه، زندگیش رو رواله. مثال : Stan is so together.
لطف شماست، مهربان/با ملاحظه هستی.
عجیب نیست ؟، باور نکردنیه نه . . . .
میخوای با من دعوا کنی، می خوای با من درگیر بشی، دنبال دردسر میگردی ها . . . . .
جوان نجیب، با شخصیت.
سرد برخورد کردن، به کسی محل ندادن.
لکه/تیکه چربی.
کلاه کاسکت، کلاه ایمنی.
یه بوهایی میاد، یه کاسه ای زیر نیم کاسه است، یه ریگی به کفش ( تون ) هست.
در حال بررسی.
جا زدن، کوتاه اومدن، دست کشیدن، بیخیال شدن.
در خبرگزاری ها به معنی : اعلام یک خبر به شخصی.