پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,١٤٠)

بازدید
١,١٣٠
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ترکی: وای دده

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

I didn't sleep a wink یه ذره نخوابیدم برای یادگیری کالوکیشن not sleep a wink پیشنهاد من �ذره�برای مقدار کم خوابیدن است تا جا بیفته.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

معامله گرانه به جمله ای از مقاله ای چاپ شده در Stimson در مورد ایران توجه فرمایید: Iranian leaders have tended to prefer Republican U. S. presidents ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

رفتار تعاملی رفتار بده بستانی رفتار معامله گرانه

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

به میزانِ

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

همون سوبسید خودمون است

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

چی بگم والّلاه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

این فعل فقط با یک کالوکیشن استفاده میشود live up to someone's expectations به معنی: بر آورده کردن انتظارات کسی The holiday lived up to all our expect ...

پیشنهاد
٠

تمومی نخواهد داشت ول کن نخواهند بود

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

Left and right صحیح است. She has been spending money left and right. : in all directions وی پولش رو چپ و راست خرج می کند.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

اغفال نکنیدش

پیشنهاد
٠

روزگارت چطوره

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

مقصر جلوه دادن

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

سرد و بی روح و رسمی و خشک هم در مورد انسان است هم در مورد مکان است مثل بیمارستان

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

پچ پچ کردن - زمزمه کردن - یواشکی حرف زدن - نجوا کردن Whisper می تواند معادلی برایش باشد. They're the couple in the corner, whispering/murmuring swee ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

با عرض معذرت از تمامی کاربران، امیدوارم هیچ موقع از این کلمه استفاده نکنید ولی معادل آن در زبان ما : مونگول هستش

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

حواس جمع بودن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهترین نوع

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بر خلاف در تضاد با

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Can you speak distinctly میشه شمرده شمرده حرف بزنی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان عزیزم، به نظرتون وقتی از کسی سوال می کنیم که یه مقدار فضولی و جسارت توش هست ولی ما میخاییم نرم ترش کنیم، چی می گیم، خب می گیم : خیلی ببخشید ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

با حساب کتاب من

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

گمان کنم آره یا نه Can you fix my car today امروز میتونی ماشینمو درست کنی I reckon no or yes

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Time is of the essence زمان خیلی مهم است. اصل حیاتی، زمان است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

اگر کمک میخای

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بی محابا They fired indiscriminately into the crowd. اون ها بی محابا به داخل جمعیت شلیک کردند.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترکی: اتوراخ - یکجا نشسته مثل آدم های پیر و ناتوان یا افسرده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A selection of superstitions from far and wide, then and now منتخبی از خرافات از گوشه و کنار جهان و گذشته و حال

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

That's got to be لابد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

تماما

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

وقتی حین صحبت چیزی به ذهنت میرسه یا یادت میاد، مثلا در جمله ذیل : نامه ای برام اومده ؟آهان یادم اومد ، هستش used to mention something you have just ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در مورد لباس : جلب توجه کننده

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

در شرایط از عرش به فرش رسیده آدم پولداری که فقیر شده By now she was alone and living in reduced circumstances تا این لحظه او تنها بود و در شرایط بی پ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

I'm trying to gear myself up for tomorrow's exam. دارم برای امتحان فردا خودم رو آماده می کنم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آدم پر دردسر کار پر دردسر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Thank you for making a tough call ممنون از انتخاب سخت ات

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل خوب دیگری برای این عبارت این است: Proceed smoothly The building project is proceeding smoothly. پروژه ساختمانی خوب پیش میره

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1 - walk through something - تمرین نمایش نامه بدون حضور تماشاگر Let's just walk through the scene one more time بیا یکبار دیگر صحنه رو تمرین کنیم 2 ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱ - یک یا چند روز مانده به عید، باز گشایی مدارس و . . . . که در زبان فارسی آن را - در آستانه - می نویسیم. Everyone is very busy during the run - up ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثلاً در. . . . که برای توضیح کامل مفهوم قبلی به کار می رود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حواس خود را جمع کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

Think clearly

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

آدم باش به خودت بیا ترکی: آدام اول

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Something is missing یعنی اون چیز گمشده Is missing یعنی گمشده است.

پیشنهاد
٠

دلیل این کارت رو می دونم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ارزش قایل شدن برای خود

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

turning point نقطه عطف watershed moment لحظه حساس

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جدی و منظم شدن منضبط شدن در کارهای شخصی و وظایف فردی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

There's a lot of work to do, so roll up your sleeves and get busy کارمون زیاده آستین ها رو بالا بزنید و مشغول شوید. می تونیم بگیم : یالّا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

طول کشیدن he went on speaking forever صحبتش طول کشید.