rattan

/ræˈtæn//ræˈtæn/

معنی: خیزران، چوب دستی، درخت خون سیاوشان
معانی دیگر: (گیاه شناسی) درخت نخل رونده (جنس های calamus و daemonorops)، باعصای خیزران تنبیه کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a climbing palm plant with long, tough, pliable stems.

(2) تعریف: the stem of this plant, used for making wicker furniture, baskets, and the like.

جمله های نمونه

1. They were unpiling the rattan chairs.
[ترجمه گوگل]داشتند صندلی های حصیری را باز می کردند
[ترجمه ترگمان]روی صندلی های چوبی نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rattan and wrought-iron chair pictured here costs £12
[ترجمه گوگل]صندلی حصیری و فرفورژه که در تصویر در اینجا نشان داده شده است 12 پوند قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]صندلی rattan و wrought که در اینجا نشان داده شده، ۱۲ پوند هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He poured the rattan into his horse in order to make it run faster.
[ترجمه گوگل]او حصیر را داخل اسبش ریخت تا سریعتر بدود
[ترجمه ترگمان]عصای خیزران را روی اسبش ریخت تا سریع تر بدود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ball is made of rattan — a natural fibre.
[ترجمه گوگل]توپ از چوب خیزران - یک الیاف طبیعی - ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این توپ از rattan - یک فیبر طبیعی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The menace was the lashing rattan.
[ترجمه گوگل]تهدید شلاق چوب دستی بود
[ترجمه ترگمان]The عصای خیزران خوری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was rattan, dozens of broken ends of it, dangling down like stubble.
[ترجمه گوگل]حصیری بود، ده‌ها انتهای شکسته آن، مثل کاه آویزان بود
[ترجمه ترگمان]قهوه ای بود و چندین قسمت شکسته از آن بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Should I have specified round rattan throughout the raft?
[ترجمه گوگل]آیا باید حصیر گرد را در سرتاسر قایق مشخص کنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا باید تمام کلک را روی کلک مشخص کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most positive sign was that the rattan lashings of the main hull seemed to be holding firm.
[ترجمه گوگل]مثبت‌ترین علامت این بود که به نظر می‌رسید شلاق‌های چوبی بدنه اصلی محکم می‌ماند
[ترجمه ترگمان]The نشانه این بود که ضربات rattan بدنه اصلی محکم به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She found Colin asleep on a rattan lounger on the veranda of his cottage in Holetown.
[ترجمه گوگل]او کالین را دید که روی یک تخت چوبی در ایوان کلبه اش در هولتاون خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]کالین را دید که روی a روی ایوان خانه او در Holetown خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Made from rattan, the range comprises a two-seater sofa, chair, footstool, coffee table, side table and planter.
[ترجمه گوگل]این مجموعه از چوب حصیری ساخته شده و شامل یک مبل دو نفره، صندلی، زیرپایی، میز قهوه‌خوری، میز کناری و گلدان است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل یک مبل دو صندلی، صندلی، چهارپایه، میز قهوه، میز کناری و گلدان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The tired rattan chairs reminded him of old Hollywood movies about the East, he says.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید صندلی‌های حصیری خسته او را به یاد فیلم‌های قدیمی هالیوود درباره شرق می‌اندازند
[ترجمه ترگمان]گفت: صندلی های قدیمی از فیلم های قدیمی هالیوود او را به یاد فیلم های قدیمی هالیوود می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mixed in with the velvet are some blackish rattan pieces with beige cushions and severe Scandinavian lines, circa 1960.
[ترجمه گوگل]در ترکیب با مخمل، چند تکه حصیری مایل به سیاه با کوسن های بژ و خطوط اسکاندیناوی شدید، در حدود سال 1960 وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن با مخمل قطعات سیاه شده با cushions بژ و خطوط خشن اسکاندیناوی، حدود سال ۱۹۶۰ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It could seat twenty passengers on rattan cane seats, who boarded by a short ladder over the sides!
[ترجمه گوگل]می‌توانست بیست مسافر را روی صندلی‌های عصایی حصیری بنشیند که با نردبان کوتاهی از کناره‌ها سوار شدند!
[ترجمه ترگمان]بیست مسافر روی صندلی های چوبی، که از کنار نردبان کوتاهی عبور کرده بودند، نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stripped floorboards teamed up with rattan furniture and wrought iron gives a look that complements.
[ترجمه گوگل]تخته های کف پوشیده شده با مبلمان حصیری و فرفورژه ظاهری مکمل می دهد
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از اسباب و اثاثیه چوب و آهن به نظر می رسد که همه چیز را کامل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One such was one of those oval rattan wicker chairs which hung from a beam far above.
[ترجمه گوگل]یکی از آن صندلی های حصیری بیضی شکل بود که از تیری بسیار بالا آویزان بود
[ترجمه ترگمان]یکی از آن صندلی هایی بود که از روی تیره ای سقف آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیزران (اسم)
bamboo, rattan

چوب دستی (اسم)
stick, staddle, rattan, cane, walking stick, billy

درخت خون سیاوشان (اسم)
rattan

انگلیسی به انگلیسی

• species of palm tree with tough stems that are used for wickerwork

پیشنهاد کاربران

بپرس