پیشنهادهای سعید امدادی (١,٣٠٤)
کامنت قبلی ام اشتباه بوده ، درست اش اینه : مشخصه . . شکی توش نیست که . . . این حقیقته که. . .
سلام خدمت معادل جویان عزیز ، اگر شما هم مثل من از دست این واژه سه حرفیِ نیم وجبی ریزه میزه شیک ولی چِغِر و همه جا حاضر به تنگ آمده اید، لطف کنید به ...
ارائه خدمات سرویس دادن
تا بجنبی. . .
روی هم رفته خوبه
سوتی You're on a slippery slope once you start lying about your age! سوتی دادی اگر سن ات رو دروغ بگی
Police raid یورش پلیس A police raid would imperil the lives of the hostages. یورش پلیس شاید جان گروگان ها رو به خطر بیندازد.
مقطع تحصیلی
مربی آموزش دهنده همون لَله که در دوران قاجار شاهزادگان را تربیت می کرد مثلاً جی دی ونس را به عنوان Trump whisperer می نویسند.
تغییر موضع دادن و حرکت به سمت جدید تصمیم متفاوت گرفتن
ترکی : قوددالاماخ ال لشدیرمک
گریان
In hindsight , توجه کنید هایند سایت تلفظ میشه نه هیندسایت، یعنی وقتی به گذشته نگاه می کنم
سرزنده و شاداب سرشار از زندگی
Intense period
دوره فشرده
- فلان کس - فلان فلان شده
نقش خود را به خوبی ایفا کردن
چندین دهه
امتحان پس داده
عصبانی نکردن کسی، یعنی حواست هست که طرف عصبانی نشه
بر کنار شده ، عزل شده
آجودان
بیشتر با دو واژه world و business استفاده می شود، Cutthroat world دنیای بی رحم Cutthroat business بازار بی رحم
کوتاه آمدن
برنامه حد واسط در سیستم های عامل
اعتماد به نفس
زنان شاغل
تاریخچه یک سازمان
پیشی گرفتن
در اردبیل به پسر بچه شیطون میگن: شومودی یعنی شلوغ و خراب کار
انجام دادن حداقل ها
سوپور - آشغال چی در بریتانیا refuse collector در آمریکا sanitation worker 'گفته می شود.
تیم کوچک و مخفی و عملیاتی احزاب و گروهک ها
عجیب و غریب رویایی
البته، معادل کلمه albeit با تلفظ آلبییت ، و با همان معنی است.
یکی از هزاران
پیام های بازرگانی
دلاور - از جان گذشته
سرجای خود در جای صحیح که باید باشد اعم از جدول اکسل به معنی در یک ردیف بودن و یا موقعیت صحیح ستون فقرات در ناحیه کمری
Concrete measures اقدامات عملی
دیرین
صرف نظر کردن عقب نشستن
حسن نیت
وقتی می گوییم که چیزی نزدیک است یا بوی چیزی می آید به عنوان مقاله ی تایمز در ۲۰ نوامبر توجه کنید، ، : Iran offers to cap sensitive uranium stock as I ...
هنرستان فنی حرفه ای
Nuclear deal توافق هسته ای
دلمون برات تنگ میشه
ترکی, : اوزووی داریخدیرما
از سر واکردن - رفع کردن