پیشنهادهای سعید امدادی (٩٧١)
به کسی نزدیک شدن حتی از نظر فیزیکی
ترکی: گَزمَک چرخ زدن و گشت زدن و دیدن جاهای دیدنی
این فعل یک کالوکیشن دارد Come in for criticism Come in for blame سرزنش شدن ملامت شنیدن Come in for یعنی شدن
تشویق های کر کننده
دست اندرکاران فیلم
تعریف و تمجید ها
یک روز
یه لحظه حواسم پرت شد
خط تلفن مستقیم
حق اش رو باید ادا کرد
غلغله
مترادف هاجمله های نمونهابتدای صفحه dislike /ˌdɪsˈlaɪk/ /dɪsˈlaɪk/ معنی: دوست نداشتن، بیزار بودن، مورد تنفر واقع شدن معانی دیگر: بدآمدن ( از ) ، خوش ن ...
مترادف هاجمله های نمونهابتدای صفحه dislike /ˌdɪsˈlaɪk/ /dɪsˈlaɪk/ معنی: دوست نداشتن، بیزار بودن، مورد تنفر واقع شدن معانی دیگر: بدآمدن ( از ) ، خوش ن ...
یه لحظه غافل شدم ترکی= ذهنیم چاشدی بیر لحظه I had a lapse in my memory یه لحظه غافل شدم
راست و ریست کردن رفع و رجوع کردن
از سر وا کُنی
قشنگ چیده شده مرتب شده
یه چیزی خورد تا گرسنگی اش رفع شود
نمی خام بهش فکر کنم دوست ندارم بهش فکر کنم که چنین اتفاقی بیفته
تمایل آشکار
دلسوزی I have no sympathy for airlines that lose customers because they're too lazy to. give them a warm welcome when they step on board. اصلا دلم ...
تحسین ام میکرد بارک الله می گفت
سلام به علاقمندان زبان، احتمالا شما هم در پیدا کردن معادل کلمات - بدم میاد - بیزارم - متنفرم - دچار مشکل هستید، توجه کنید که میزان دوست نداشتن در ای ...
علاقه قلبی
Swamped with sth گرفتار فلان چیزم
اشارات صریح
شواهد غیر قطعی، اگر جمع باشد Strong suggestions شواهد قوی ولی نه قطعی
کم کردن Trim your waistline دور کمرت رو کم کن
آرمیتا کاملا درست نوشته چرا دیسلایک زدین
برام خیلی مهمه
موکول کردن قضاوت به . . .
بلافاصله رد کردن
از دست دادن فرصت ها
آنطور که هست ببینی اش بدون پیش داوری دیدن
عقیده داشتن بر چیزی
فکر اساسی کردن برای کاری We need to think hard about this problem
وقت استراحت پرستار ۲۴ ساعته یک بیمار وقت آزاد و غیر موظفی
روش مبتنی بر کارشناسی
نظر نهایی من اینه که
نظرها متفاوته
هرکسی نظر خودشو داره سلیقه آیه نظرات متفاوته
خنگ متضادش میشه smart یعنی باهوش
طرفدار پر و پا قرص
اموری از قبیل مسابقات، برگزاری نمایشگاه، همایش ها و. . . که در یک مجموعه کاری یک کار روتین ولی بدون الگوی مشخصی از نظر دفعات و مکان و زمان می باشد. ...
ندارد The printer has run out of paper پرینتر کاغذ ندارد.
بی خیال چیزی شدن After a short discussion, he dismissed the idea. " پس از یه بحث کوتاه او بیخیال موضوع شد
آقای نامور، سلام خوب گفتید ولی بر عکس فرموده اید، Pay rise برایش است Pay raise آمریکا است.
یاشاسین
فازمون فرق داره