پیشنهاد‌های سعید امدادی (٩٧١)

بازدید
٩١٧
تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خاص خودش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شمرده شمرده حرف زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وضوح تصویر در میکروسکوپ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُجَلَّدْ، کتابی متشکل از مباحث، مقالات، سخنرانی ها و نتایج ارائه شده در یک سمپوزیوم، کنفرانس و. . . که در یک جلد چاپ می شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارائه مقاله در کنفرانس های علمی چاپ مقاله علمی در ژورنال ها

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پژوهشی در اولویت اول علمی در اولویت بعدی Scholarly contribution یعنی مقاله پژوهشی را در سمیناری ارائه دادن، در مجله ای به چاپ رساندن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسب مقام در ورزش بدست آوردن پست در کار و دانشگاه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلسه توجیهی، تبلیغی، توضیحی در مورد کار خودت با مشتری جهت فروش

پیشنهاد
٠

پر بارش بودن، ارسالی بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شهرهای آذربایجان بیشتر با نام های: مرکز باشی میدان شناخته می شود. میدان ، در تفلیس، پایتخت گرجستان ، الان نیز با همین تلفظ توسط گرجی زبان ها استف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تکیه کلام گرامری، ساختارهای گرامری پرتکرار و دقیق، مثل: I would have been که به شکل I would've been ادا می شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جواب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش رو ترکی: اوز و موزه گله ن، قارشیمیزداکی We have just received the information about the forthcoming conference. الان اطلاعاتی از کنفرانس پیش رو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو شهر مثل کسی که میخاد آموزش زبان انگلیسی بده، رفته تو شهر ویدیو ضبط کنه، میگه: English vocabulary around town لغات انگلیسی که همین تو شهر باهاش بر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرت سلامت Be of good cheer, my friend - things will get better. سرت سلامت رفیق، اشکالی ندارد، همه چی درست میشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این🙏 ایموجی را folded hands می گویند. کف دو دست برای تایید روی هم قرار می گیرند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - گریز زدن - اشاره به قسمت قبلی ماجرا در ادبیات، فیلم و. . . با عبارت flashback to در جمله ذیل از دیکشنری کمبریج: The novel began with a flashback ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ نمایی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین گیر شده The accident left me incapacitated for seven months. تصادف باعث شد به مدت هفت ماه زمین گیر شوم.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه نَمه از چیزی داشتن یه ذره از چیزی را داشتن His hair is starting to show tinges of grey. موهاش یه نامه به خاکستری می زد. I felt a tinge of regr ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سفر جاده ای، کاملا درست است، عزیزانی که دیسلایک می زنند، دلیلش را بفرمایند و بر دانش ما بیفزایند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انرژی گروه بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نثر مسجّع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آهنگ گیرا ترانه غم انگیز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غوغا به پا کرده ترکونده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

باید بخونی اش

پیشنهاد
١

اون فیلم یا کتاب شما رو به اون حال و هوا میبرد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

امضای جعلی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوازم آلات کوچک و فرعی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

انگاره - اگر اسم باشد.

پیشنهاد
١

زندگی شاد و جدید که در آخر داستان یا فیلم دیده می شود. At the end of the film, the two of them ride off into the sunset. در آخر فیلم اون دو نفر زن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تابلو واضح گویا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نشو و نمو در یک مکان جدید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نو کیش - تازه گرویده کسی که مذهب، عقاید و اسلوب شناخته شده اش را تغییر می دهد و در سلک تازه ای قرار می گیرد. John is a newly converted vegan who is ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر ذوق آوردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

نمی دانم چی ام شده؟ چی ام شده در این جمله معنی پیدا می کند به عنوان معادل come over I don't know what comes over me نمی دانم چی ام شده؟ نمی دانم چه ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

امر خطیر این مهم، وقتی که گفته می شود : در این مهم برای شما آرزوی موفقیت می کنم. Wishing you success in this new venture.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرپایی چیزی خوردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ممنون از نجوا، زیباترین معادل را نوشته اید، آفرین به ذوق ادبی شما دلباز ، بهترین و زیباترین معادل است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارکینگ روباز. - مشترک - وسیع مثلاً برای ۲۰۰ خودرو که واحد های مسکونی مجاور استفاده می کنند.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجاره روزانه - ساعتی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نا سالم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دزدکی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لا مذهب ترکی آذربایجانی: لا مسَّب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

گسستن زیباتر است، رهیدن نیز معادل خوبی است ولی نه به زیبایی گسستن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارگر روز مرد کارگر ساعتی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هماهنگ با ست شدن با ( در مورد نور ) I want the light fittings to be flush with the ceiling. دوست دارم نور ( حاصل از روشنایی لامپ و لوستر - light f ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همدیگر را دوست داشتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عزب اوغلی ماندن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستمزد