پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٤)

بازدید
١,٥٢٤
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عملیات نجات از آب را نیز می گویند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نهایت منجر می شود به . . . آخرش . . . . . است به . . . . . . ختم می شود

پیشنهاد
٠

تنبیه کردن سر جای خود نشاندن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بابا همون جلٌ الخالق خودمون است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرحال و قبراق بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعد از. . . . . مطرح شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل دادن و قلوه گرفتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لی لی به لالای کسی گذاشتن ترکی :ازدیرمک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساکنان میشه residents

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به همین سیاق

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس جمع بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اینطور نبود که، نه اینکه مثلاً. It's not as if I don't know نه اینکه ندونم اینطور نبود که ندونم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو چشم بودن ترکی: گوزل قاباغی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Something can take various forms مثلاً وقتی می گوییم: فلان چیز می تونه به چند شکل باشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتما

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It's got to be باید باشه مثلاً وقتی می گوییم که فلان چیز باید فلان جا باشه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود رو جمع و جور کردن خود رو آماده کاری کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جا موندن از پرواز بعدی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بار مسافر - که در تحویل کارگو است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - newborn baby نوزاد تازه متولد شده 2 - new baby نوزاد تازه متولد شده که informal است. 3 - infant بیشتر در آمریکا و young children در بریتیش نیز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

جریاتریک یک لغت تخصصی است که بیشتر برای مراقبت های پزشکی استفاده می شود. واژه های ذیل برای توصیف سن جهت مطالعه پیشنهاد می گردد: 1 - newborn baby نوزا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سلام خدمت دوستان، هم وطنان، معنا و مفهوم و معادل جویان عزیز، مفهوم واژه زیبای gaslighting برای همه مان کاملا ملموس و آشناست، از نظر علم روان شناسی ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس جمع بودن سرحال و قبراق بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریب دادن اغوا نمودن فریفتن ترکی: آل لاتماخ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنبال انتقام گرفتن بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The last straw بار آخر آخرین دفعه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد مکان ها مثل رستوران، به معنی �دایر بودن � است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

give me a for instance یه نمونه بگو یکیشو بگو ببینم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اتهام واهی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٦

دوستان ، سلام ، چرا نگوییم: اعصاب خرد کن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

خسته نباشید دوستان، نظرتون چیه معادل ذیل رو استفاده کنیم: بها دادن به به نقل از صفحه 29 از کتاب top notch 2A: Well , basically, no matter how well ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

موتور محرکه طلایه دار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

با سلام خدمت کاربران و اساتید محترم، وباعرض معذرت از پیشنهاد این معادل ، به دلیل کثرت استفاده در محاورات روزمره ناچار شدم مطرح کنم: . . . . . مالی ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر جمع باشد paticulars در این صورت به معنی : تمامی مشخصات خواهد بود. There's a form for you to note down all your particulars فرمی هست که تمامی مش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحویل درب کارخانه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

coin a term واژه ای را وضع کردن - کلمه ای را برای اولین بار به کار بردن coin a phrase عبارتی را وضع کردن