پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦١)
به نویی و تمیزی روز اول� در بهترین شرایط
لبه بران چاقو
با جدیت برخورد کردن
با جدیت برخورد کردن
�به هر حال �به هر جهت در هر صورت
در نظر داشتن قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت
کم نیاوردن قبول کردن و حل کردن یک مشکل بدون اینکه اجازه دهید شما را نگران یا مضطرب کند
کم نیاوردن
کاهشی در اندازه یا مقدار چیزی ایجاد کردن �اندازه یا مقدار چیزی را کاهش دادن فرو رفتگی یا گودی ایجاد کردن
فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و تصمیم گرفتن برای حل وفصل کردن آن پرداختن به چیزی رسیدگی کردن به چیزی روی چیزی نشانی نوشتن
بیش از حد از کسی یا چیزی تعریف کردن خوب جلوه دادن چیزی
ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی فکر کردن
ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی فکر کردن
غافلگیر کردن دست کسی را گرفتن
( به عنوان ادای احترام ) سرخم کردن
نتیجه اتفاقی
وقتی میخوای از خیر گفتن یه سری چیزا راحت بشی زیاد وارو جزئیات نشی سرتو درد نیارم بعدش . . . . . آخرش این شد که. . . . . خلاصه همه چیز دست به دست ش ...
بقیه ماجرا طوری دست به دست هم داد �اتفاقات جوری پشت سر هم رخ دادند
بدون دلیل خاصی
کسی را به شدت آزردن �کسی را دیوانه کردن
کسی را به شدت آزردن�کسی را دیوانه کردن
آب انداختن ( سبزیجات و . . . ) موقع پخته شدن� کم شدن حجم ( سبزیجات و. . . ) موقع پخته شدن خلاصه شدن �در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
یک موشک با کلاهک که حاوی موادی برای تولید ابر دود در هنگام کار است
به ثمر رساندن مقدار مشخصی از امتیاز در یک بازی یا مسابقه به صورت خیلی سریع
پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی
پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی
بغض کرده ناراحت از چیزی
قلم بادی �ایربراش با قلم بادی عکس را ویرایش کردن با قلم بادی نقاشی کشیدن
دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
تمام کردن چیزی با پایانی خوش وموفقیت بزرگ
Communication Workers Union
افزایش یافتن در چیزی
شور و اشتیاق�انرژی، سرزندگی
به کسی حمله ور شدن ( به صورت ناگهانی )
بیمه خصوصی سلامت و درمان
هر گونه پوشش بیمه درمانی که توسط یک نهاد خصوصی به جای ایالت یا دولت فدرال ارائه می شود
کاملا همین طوره
در کار کسی دخالت کردن در کار دیگران فضولی کردن
در کار کسی دخالت کردن
در کار دیگران فضولی کردن دخالت بی جا کردن در کار کسی دخالت کردن
گیرکردگی کاغذ [گیرکردن کاغذ در چاپگر و . . . ]
غلبه کردن بر یک مشکل
مسئله ای رو خیلی گنده اش کردن از کاه کوه ساختن بزرگنمایی کردن اغراق کردن زیاده روی کردن
ادعا یا حق مالکیت ایجاد کردن، مورد ادعای مالکیت قرار دادن
کیک کشمشی پودینگ کابینت
وزیر کابینه
غرق در ذله گرفتار
به شدت تحت تاثیر قرار دادن