تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن به کار نیامدن

پیشنهاد
٩

مثل کبک سر در برف فرو بردن نادیده گرفتن مشکلات

پیشنهاد
١

نادیده گرفتن مشکلات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن جهت هشدار یا پیشنهاد برای چیزی

پیشنهاد
٠

تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفتن وسایل دیگران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفتن وسایل دیگران

پیشنهاد
٣

ورود افراد متفرقه ممنوع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به خود قبولاندن رضایت دادن به چیزی بد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

قدرت هدایت یا مدیریت شخصی یا چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه جنسی را می فروشد، مثلاً مجلات، فیلم ها و لباس ها یا تجهیزات خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه جنسی را می فروشد، مثلاً مجلات، فیلم ها و لباس ها یا تجهیزات خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با چشم به هم زدن زدودن یا کنار زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سکس سریع داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به سرعت مشروبات الکلی خوردن صورت خلاصه شده سکس سریع داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم جوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیدا کردن راه حل برای مشکل یا مسئله ای با فکر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلافه کردن ذله کردن

پیشنهاد
٠

مجال گفتن پیدا نکردن مجال قحبت پیدا نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

احتیاط کردن در گفتار و کردار تا مبادا کسی را ناراحت کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یه معنیش هم میشه فشردن در دست فشار دادن مخصوصا فشار دادن سینه خانم ها مترادف squeeze

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به عنوان شوخی به خایه مرد یا واژن خانم ها گفته میشود

پیشنهاد
٥

تا کاری را نکردن تا مانع انجام کاری شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

. . . . It's time

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سکس کردن بدون استفاده از وسایل محافظتی مانند کاندوم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سکس کردن بدون استفاده از وسایل محافظتی مانند کاندوم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

فرآیند یافتن راه هایی برای مقابله با مشکلات دشوار.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودمانی شدن از حالت رسمی در آمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به زور وارد خانه شدن دزدی کردن به ویژه از خانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حال بهم خوردن �دل آشوب شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دور پاشنه پا چرخیدن �پیچیدن ( و مسیر عوض کردن ) به سرعت چرخیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

با اختلاف زیاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به طور کلی صحبت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کامل و جامع کاملا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آخرین راه حل راه حل نهایی

پیشنهاد
٢

دلیل نداره انجامش ندی چیزی برای از دست دادن نداری

پیشنهاد
٢

چیزی به ذهنم نمیرسه همه چیز را فراموش کردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

چیزی به ذهن آدم نمیرسه همه چیز را فراموش کردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز کسی نبودن�بدبیاری آوردن

پیشنهاد
٣

دوباره از آن روزهای سخت است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦١

مَمه، پستان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

چیزی را بیش از حد مهم جلوه دادن� چیزی را گنده کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

دوام آوردن تاب آوردن به سختی گذران کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قلم پر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

لطفا این کار را انجام بده Please do it

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به سن کسی قد دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرخو ماهی عکاس ( ستارگان سینما و غیره. . . . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قوس و پرگار نشان فراماسونری