پیشنهادهای زهراکهدویی (٥٦٤)
زخم شدن پوست چیزی رو مثل میوه یا حیوان رو کندن
Barely sufficient
صورت سوال در آزمون سازی
با بیرحمی
مشکل ساز
نوشتن درجایگاه فعل
در جایگاه فعل ترساندن
بخصوص بازیگرا هیجان به خرج دادن
صدای بلندی که یکسره تکرار میشه
کسی که زیر کار درمیره کسی که از سربازی در میره
دست و صورت رو شستن و تمیز شدن
Because of
چاشنی
سُر
پنج سنتی
دستمال آشپزخانه که چیز تمیز میکنن باهاش
اختیار داشتن
در جایگاه فعل به معنی سریع و تند حرکت کردن
موضع
نوعی لباس بلند که مخصوص برخی گروه های مذهبی هست Nun's habit
کسی که خودش رو بهتر از بقیه میدونه یا بدون اینکه لیاقتش رو داشته باشه به جایی رسیده
یک نوع روش تشخیص افراد از روی شبکه های خونی
Persevere درسته یعنی پشتکار داشتن
تاب آوردن تحمل وردن
پیروزی که بهای سنگی برای برنده شدن پرداخت کرده
کسی که تمایل نداره راجع به خودش خیلی حرف بزنه
کم حرف متخصر کوتاه
آتش معرکه رو خوابوندن
کار خسته کننده
پر از لبریز از
با صدای بلند. خواندن
نه خیلی خوب
موفقیت پیشرفت
rupture is correct
زمینه را برای چیزی آماده کردن
احساسی که اتفاقی قراره بیوفته مخصوصا بد
محاسبه ذهنی
Cane Staff
نتیجه دادن
هنر و وزرش های رزمی
Review
حمایت کردن به چیزی یا کسی قدرت دادن
جرم یا گناه بزرگ بزرگی/ عظمت
برای چیزی ارزش قائل بودن باور داشتن اینکه یه چیزی یا کسی مهم و ارزشمنده
کند
Blunted weapon اسحله کند