standpoint

/ˈstændˈpɔɪnt//ˈstændpoɪnt/

معنی: دیدگاه، نقطه نظر، نقطه ثابت
معانی دیگر: نظر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the outlook, opinion, and attitudes that determine how one views, understands, and evaluates things; perspective or point of view.
مشابه: end, idea, light, outlook, position, stance

جمله های نمونه

1. from a military standpoint
از نظر نظامی

2. She regarded her patients from a purely clinical standpoint.
[ترجمه گوگل]او بیماران خود را از منظر بالینی صرف می‌نگریست
[ترجمه ترگمان]او به بیمارانش از یک دیدگاه کاملا بالینی می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We must approach the problem from a different standpoint.
[ترجمه گوگل]ما باید از منظر دیگری به مسئله نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از دیدگاه متفاوتی به این مساله نزدیک شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What is the basis of your standpoint?
[ترجمه گوگل]مبنای دیدگاه شما چیست؟
[ترجمه ترگمان]اساس دیدگاه شما چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. From my standpoint, this thing is just ridiculous.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه من، این چیز فقط مضحک است
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه من، این قضیه فقط مسخره اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We should try to adopt a more positive standpoint.
[ترجمه گوگل]ما باید سعی کنیم دیدگاه مثبت تری اتخاذ کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید سعی کنیم دیدگاه مثبت تری اتخاذ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From my standpoint, you know, this thing is just ridiculous.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه من، می دانید، این چیز فقط مضحک است
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه من، میدونی، این قضیه فقط مسخره اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From the standpoint of women, this looks like a policy of discrimination.
[ترجمه گوگل]از دیدگاه زنان، این یک سیاست تبعیض به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]از نظر زنان، این شبیه سیاست تبعیض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From a medical standpoint a week is usually not a consequential delay.
[ترجمه گوگل]از نظر پزشکی، یک هفته معمولاً یک تأخیر در نتیجه نیست
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه پزشکی یک هفته معمولا یک تاخیر مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Has the matter been viewed from the taxpayers' standpoint?
[ترجمه گوگل]آیا موضوع از منظر مالیات دهندگان بررسی شده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این موضوع از دیدگاه مالیات دهندگان مشاهده شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Let's look at the questions from an economic standpoint.
[ترجمه گوگل]بیایید از منظر اقتصادی به سوالات نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید به سوالات از دیدگاه اقتصادی نگاه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The problem attains proportion when viewed from the standpoint of the witness who appears before a congressional committee.
[ترجمه گوگل]مشکل زمانی که از منظر شاهدی که در مقابل یک کمیته کنگره حضور می‌یابد بررسی می‌شود، به نسبت خود می‌رسد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از دیدگاه شاهد که در برابر یک کمیته کنگره ظاهر می شود، این مشکل به نسبت می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From a practical standpoint, however, this distinction makes little difference.
[ترجمه گوگل]با این حال، از منظر عملی، این تمایز تفاوت کمی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، از دیدگاه عملی، این تمایز تفاوت کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, it does little from a practical standpoint because it has no inspection capability.
[ترجمه گوگل]با این حال، از نقطه نظر عملی کار کمی انجام می دهد زیرا هیچ قابلیت بازرسی ندارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، از دیدگاه عملی چندان اهمیت ندارد، زیرا هیچ قابلیت بازرسی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیدگاه (اسم)
sight, viewpoint, beacon, point of view, standpoint, peephole, look-out, peep sight

نقطه نظر (اسم)
viewpoint, point of view, standpoint

نقطه ثابت (اسم)
standpoint

انگلیسی به انگلیسی

• point of view, outlook, perspective
your standpoint is a particular way of looking at or thinking about an event, situation, or idea.

پیشنهاد کاربران

موضع
دیدگاه. نقطه نظر
مثال:
from a military standpoint
از یک نقطه نظر {و دیدگاه} نظامی
از لحاظ چیزی
نگرگاه، ایستگاه ( از ادیب سلطانی )
منظر
دیدگاه
نظرگاه
چشم انداز
point of view
دیدگاه
منظر
منظر - دیدگاه

بپرس