پیشنهاد
١

دلسردی، ناامیدی، از دست دادن شوق، دست از کار کشیدن به دلیل نا امید بود، کسی که فکر کند خدا وجود ندارد، 😦😦😦

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

رواج داشتن، تضاد کساد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

جهان و هستی، کائنات، هر موجودی غیر از شیطان، کائنات یعنی ایمان داشتن به شاهد وناظر بودن خد اوند درهمه حال وهمه جا.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

دوست داشتنی، معرکه و محشر، ایول ، خیلی توپ بود،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تکرار کردن، گفتن، بیان کردن، تکرار کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨١

سرگذشت، حادثه، ماجراجویی، ماجراجو، مخاطره امیز، دل به دریا زدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

Well done:very good, excelent, well done

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

اب یا نعمت های فراوان چشمه های پر اب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

درمانده، خسته، تمام شده، تحلیل رفته، مصرف شده زیست شناسی؛لوله خروجی گاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

فرار کردن، طفره رفتن، run away, تا بینهایت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

صاف، پر زرق و برق، دارای درخشش بالا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

rebound off، منعکس کردن، بازتاب کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

متخصص ها، افراد حرفه ای، افرادی که در یک کار تخصص دارند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

دهاتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوک بوک ( به مجاری: B�k ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در Kőszeg District واقع شده است. بوک ۲۰٫۸۸ کیلومتر مربع مساحت و ۳٬۵۴۴ نفر جمعیت دارد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

انواع، مهربانی، گونه، جور، دسته، کیفیت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کرگدن، اسب آبی، هیپو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی که واقعا خنگول ( اسکل، خنگول ) است

پیشنهاد
٠

کسی که یک چهره دارد، تک چهره

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

حق نداری خودتو وسط بیندازی!، شفقت، بست

پیشنهاد
٠

گریه های فرمان روا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

گذراندن، دفع کردن، بیزار کردن، منحرف کردن، برگرداندن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

استخوانی، کسی که چربی ندارد🙊

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

An experience or activity that is very enjoyable and exciting

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

سرخوش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

اسمی پسرانه که از زبان عربی ریشه میگیرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شجاع ، نیرومند ، دلیر ، دلاور ، پهلوان ، قهرمان، قوی ، پیروز ، موفق ، جنگجو ، مرد جنگی ، جسور، اسمی مناسب برای پسر ها،

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

ابزار مورد نیاز برای بازی کردن با شطرنج

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

پابه پای کسی یا چیزی رفتن، عقب نیافتادن، مسابقه دادن، بالا نگه داشتن، از افتادن چیزی جلوگیری کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

Close:یعنی بسته اما Closed:معنی بسته در زمان گذشته را میدهد اما دربرخی جمله

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

شما وقتی تخم مرغی را میشکنید از سالم بودن او خبر ندارید فقط ظاهر ان تخم مرغ را دیده اید و فکر میکنید که تخم مرغ سالم است اما تخم مرغ خراب و گندیده اس ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

ضعیف شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

زندگی تجملاتی، زندگی که ریخت و پاش زیادی دارد، زندگی پر دردسر، زندگی که بیشتر پولدار ها تشکیل میدهند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

اسمی مناسب برای دخترها به معنی سیراب این اسم، اسم یکی از فرشته های زرتشت بوده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک جفت کفش مخصوص پیاده روی یا کوهنوردی که معمولا این کفش ها کفش ورزشی است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دانش آموز یا دانشجو که به دلیل بورسیه به جایی دیگر سفر میکند

پیشنهاد
١

راز پرونده ای که به پایان رسیده است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

گران، باکیفیت، قیمت بالا، مدل بالا، در بعضی جمله ها به در بالای خط ترجمه میشود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

چیزی که به گوش می آویزند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

The persons that they travel to other cities

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

ناخوشایند، زشت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

در کلمه به معنی فوق العاده حالا بستگی به جایگاهش در جمله دارد این کلمه میتواند جمله را هم مثبت کند و هم منفی. . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

وقت کاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

رکو، مندرس، قدیمی، د مده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

راحت. خودمانی. صمیمی. جون جونی. آسوده. بی خیال

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

موسیقی پاپlisten to pop music

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

امضای فردِ معروف برای طرفدارانش که باید قابلِ خواندن باشد و آسان و سریع نوشته شود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

The signature of a famous person

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠٦

برای خانمی که اطلاع نداریم ازدواج کرده ( مجرد است یا متاهل ) بکار میرود. در کنار اسم خانم مورد نظر برای ادای احترام میز میاوریم.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

ضربه خوردن، سقوط کردن، مثلا میگوییم که ماشین از دره سقوط کرد، یا به درخت خورد.