پیشنهاد‌های امین جوادی ازاد (٢٤٤)

بازدید
٣٣٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفس کسی را بریدن، کسی را مبهوت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

پشتیبان، شخصی که در موقع سختی به شما حمایت می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چشم به راهم، شخصی که بسیار مهم و گرانبها برای شماست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

my plans were thrown for a loop when my friend called and twisted my arm to go out. برنامه هام در کمال تعجب بهم ریخت وقتی که دوستم متقاعدم کرد که بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خیلی نگران و ترسیده بودن. ( تحت الفظی مثل فشنگ عرق ریختن ناشی از ترس )

پیشنهاد
٠

در چیزی عالی عمل کردن و بهترین نتیجه رو گرفتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نرمش قهرمانانه !!!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خسته و خسته کننده شدن/له شدن از شدت کار You don't want to push yourself too hard and end up burning out. زیاد به خودت فشار نیار که منجر به خسته شدنت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر بار کاری فراوان بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

come up with a creative solution to this problem. ارائه دادن، تدبیر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دست انجام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تماس گرفتن و بررسی وضعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک اصطلاح به معنی شروع به کار کردن با انگیزه و اشتیاق. I can't wait to get stuck in and learn the ropes. مشتاقم برای شروع ( نمیتونم بیشتر از این صب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

The ingredients like meat and vegetables that you put on top of a pizza are called toppings. In most pizza places, the basic pizza is one price and e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

on tab : available

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شی ارزشمند مخفی گنج مخفی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

i plug my nose. وقتی میرید یه جایی که بو میاد بینیتون رو چکار میکنید که بو رو حس نکنید ؟ دمافتون رو میگیرید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در اینجا سوالی شده توسط خبرنگار از اقای باراک اوبا ما که درباره nerd با هم صحبت میکنن : Galifianakis ( خبرنگار ) : You said if you had a son you wou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

be oblivious بی حواس شدن یا بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

. . . They were oblivious to حواس شان نبود که . . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر کسی داد زدن مثال : My teacher bitched me out for coming to class late معلمم داد زد سرم بخاطر دیر رسیدن به کلاس ( دعوام کرد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

extra curricular فعالیت هاى فوق برنامه اى دانش اموز ( مانندورزش ) فوق برنامه اى

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

I don't like my job as I realise that working under pressure is robbing me of my life It means is draining me of my time and energy. deprives me ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

As verbs the difference between clothing and outfit is that clothing is ( clothe ) while outfit is to provide with, usually for a specific purpose. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برای توصیف شهر میتوان گفت it is like a busy beehive یعنی مکان شلوغ و پرتکاپویی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

دچار شدن به از دیگر معانی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Cocomelon, formerly known as checkgate ( 2006–2013 ) and ABC Kid TV ( 2013–2018 ) برنامه ای که قبلا به نام برنامه checkgate در شبکه abc کودکان معرو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

زود رفیق شدن / زود جوش خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

صد من ( بیش از حد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

in comparison ( with ) )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

It’s not something I do on a regular basis. I guess at most I go twice a year. قاعدتا / بر اساس یک اصول و برنامه خاصی / برنامه ریزی شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

= further away

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

این یکی ( از بین این دو تا ) بهتره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

“That’s more like it. ” This is a phrase you can use in response to two situations, when the first situation wasn’t good, and the second situation ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

“I’m not up for” means “I don’t want to” or “I don’t have enough energy to do this.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

the mother is rowing to move the canoe forward

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابخوری / لوله ای که از ان اب می اید A water spout is a pipe that gives water

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

A picnic table is a rectangular table made of wood, which has two long benches on each side instead of chairs نیمکتی که در پارک ها قرار میدن برای نش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cabins are small, simple houses, usually built with natural materials, and located in rural areas such as in forests or on the beach. There are no ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

it is a vehicle with a small apartment inside including beds, a kitchen, and a bathroom

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

plastic floor mat

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوق ازاد وقتی کسی پشت خطه وداره با یکی دیگه زنگ میزنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( بعد از یک بار پاسخ ندادن ) دوباره زنگ زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

break in new منظور از break in : وقتی in به تنهایی میاد یعنی ورود یا داخل شدن اما وقتی break قبل از in میاد یعنی وارد بشی ولی با شکستن و زور که این و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

یعنی به زور باز کردن مثلا یک بسته چیپس رو پاره میکنید تا باز بشه یا اتش نشانی در خونه رو با مشت و لگد و ابزار خاص خودش به زور باز میکنه پس در واقع ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

In my humble opinion به عقیده این بنده حقیر ( کنایه ار فروتنی و شکسته نفسی و تواضع )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شانس گوه ادم گوه بوی گوه ( خرابی ) مزه ی گوه ( خرابی فاسد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

It was moving پر از احساس بود ( چه مثبت چه غمناک )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر از احساس بود ( چه مثبت چه منفی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شعله ور شدن اتش / اتش گرفتن / Does everyone know what to do if a fire breaks out? شروع ناگهانی یک اتفاق ناگوار if something unpleasant such as a fir ...