تاریخ
٢ هفته پیش
متن
He has been reluctant to intercede in the past out of deference to the coach's authority.
دیدگاه
٠

او در گذشته به دلیل احترام به اقتدار مربی، از میانجی گری خودداری کرده بود. out of deference to یعنی �به خاطر احترام به�.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Those words drive me to intercede for these wretched souls who are false teachers.
دیدگاه
٠

آن کلمات مرا وامی دارند تا برای این ارواح بیچاره که آموزگاران دروغین اند، شفاعت کنم

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Having come this great distance to intercede for her father, she now seemed instead to be constantly arguing with his shade.
دیدگاه
٠

با اینکه این راه طولانی را آمده بود تا برای پدرش میانجی گری کند، حالا به نظر می رسید که مدام دارد با سایه ی او جر و بحث می کنه . با �روح� یا �خاطره ی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Maybe he was therefore too distant to intercede in the folie a trois developing right under his nose.
دیدگاه
٠

شاید به همین دلیل آن قدر دور بود که نتوانست در جنون سه نفره ای که درست جلوی چشمش در حال شکل گیری بود، دخالت کند

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
In any inquiry,be careful to proceed on right principle.
دیدگاه
٠

در هر تحقیق یا بررسی، دقت کن که بر پایه ی اصل درست پیش بروی. در هرگونه پژوهش، مراقب باش بر مبنای اصول صحیح پیش بروی

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
We received sanction to proceed with our plans.
دیدگاه
٠

ما مجوز برای ادامه دادن برنامه هایمان را دریافت کردیم. ما اجازه ی لازم برای پیشبرد برنامه هایمان را دریافت کردیم. sanction معنی تحریم هم می دهد ولی ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Frank Mariano negotiates the desert terrain in his battered pickup.
دیدگاه
٠

ف. م. با وانت درب و داغونش بیابانها را در می نوردد - از بیابانها عبور می کند pickup truck : وانت

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Each evolved on different terrain and has hooves to match. Modern breeds stem from these varieties, and feet vary accordingly.
دیدگاه
٠

گونه های جدید از این گوناگونی ریشه می گیرند و بر این اساس پاها متفاوتند

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Each evolved on different terrain and has hooves to match. Modern breeds stem from these varieties, and feet vary accordingly.
دیدگاه
٠

سم اسبها بر اساس زمین های مختلف تکامل یافته

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The country had been emancipated from thirteen years of middle-level Conservative rule of reasonable efficiency, modest dynamism but small-power idealism.
دیدگاه
٠

حالا حزب دیگری برنده شده و کشور از دست حزب محافظه کار آزاد شده

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The country had been emancipated from thirteen years of middle-level Conservative rule of reasonable efficiency, modest dynamism but small-power idealism.
دیدگاه
٠

کشور 13 سال توسط حزب محافظه کار با کارایی منطقی و پویایی متوسط اما اهداف آرمان گرایانه جهانی نداشته

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
He that trusts in a lie shall perish in truth.
دیدگاه
٠

کسی که به دروغ اعتماد می کند با حقیقت نابود می شود . منظور اینکه تفکر انتقادی به اطلاعاتی که از دیگران می گیرید داشته باشید و هر دروغ یا کلکی را باور ...

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Scientifically Literate? Methinks thee two protest too much.
دیدگاه
٠

از نظر علمی باسوادید ؟ بنظر من شما دو تا خیلی اعتراض می کنید

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Earth, methinks, Will disinherit thy philosophy.
دیدگاه
٠

بنظر من زمین ثابت خواهد کرد فلسفه تو اشتباه است . زمین فلسفه تو را از ارث محروم خواهد کرد

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Virtually every woman in the '20s swooned over Valentino.
دیدگاه
٠

در دهه 20 میلادی تقریبا همه زنان برای رادولف والنتینو غش و ضعف می کردند . ر. و. هنرپیشه بوده

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The trees were drenched with sunlight.
دیدگاه
٠

درختان غرق نور خورشید بودند . روز خیلی آفتابیی بود

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Unpainted wooden buildings straggle along the main road out of town.
دیدگاه
٠

ساختمانهای چونی رنگ نشده در امتداد جاده بصورت نامرتب پخش و پلا شده اند

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The villages straggle in the mountains.
دیدگاه
٠

روستاها بصورت نامرتب در میان کوهها پراکنده اند

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The university may revoke my diploma.
دیدگاه
٠

Diploma: مدرک لیسانس

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
GRANT and REVOKE statement syntax is different for sequences, procedures and functions in Oracle 10g and DB2 z/OS
دیدگاه
٠

نحوه نوشتن دستورات GRANT و REVOKE در کامپیوتر . . . . . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He wasn't voted out;he was counted out.
دیدگاه
٠

او با رای گیری حذف نشد . با فرمولی یا بصورت رندوم حذف شد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It is my devout hope that we can work together in peace.
دیدگاه
٠

از صمیم قلب امیدوارم بتونیم در صلح با هم کار کنیم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Hearken unto thy father that begat thee and despise not thy mother when she is old.
دیدگاه
٠

به پدرت که تو رابوجود آورده گوش کن و مادرت را در پیری تحقیر مکن

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
We must be reactive rather than proactive, because becoming motivated and taking initiatives involves gaining power.
دیدگاه
٠

یعنی ما آنقدر قدرت نداریم که فعال و کنشگر باشیم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Companies are going to have to be more proactive about environmental management.
دیدگاه
٠

شرکتها باید در آینده در مورد مدیریت زیست محیطی فعالانه تر عمل کنند. going to have to باید در آینده

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Parliament came out in open revolt against the president.
دیدگاه
٠

پارلمان در شورش علنی برعلیه رئیس جمهور برخاست

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Sure, he ensconced his old girlfriend Wendy Linka out there.
دیدگاه
٠

یقینا ، او دوست دختر قدیمش را آنجا پنهان کرد - که جدیده نبیندش

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Brian was ensconced behind the bar.
دیدگاه
٠

برایان پشت میله ها - زندان جا خوش کرد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It sure saves wear and tear on the boss.
دیدگاه
٠

اینکار مطمئنا برای تمدد اعصاب رئیس خوبه

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
In life, Christopher Jabelman had been an urbane, well-educated man who was drinking his way to oblivion.
دیدگاه
٠

jB در زندگی مرد بانزاکت و تحصیلکرده ای بوده که برای فراموشی مست می کرده

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Robert the next day seemed urbane, sure of himself, even, she thought, pleased with himself.
دیدگاه
٠

روز بعد رابرت اینقدر بانزاکت و با اعتماد به سقف بود که دختره فکر کرد از خود متشکره

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
They manage to lead urbane lives while not having to search the block foolishly for a parking spot.
دیدگاه
٠

آنها طوری مدیریت می کنند که مجبور نباشند زندگیشون را احمقانه صرف گشتن جای پارک ماشین کنند

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Hollywood's slick public relations machine has produced a new improved model of a young movie star.
دیدگاه
٠

دستگاه روابط عمومی ماهر هالیوود یک مدل بهبودیافته از ستاره جوان سینما را تولید کرده

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Slick Mo's Club plays some of the best jazz outside of the Big Easy.
دیدگاه
٠

خارج از Big Easy کلوپ . . . . . بعضی از بهترین جازها را می نوازند

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
It's precisely that sort of slick sales - talk that I mistrust.
دیدگاه
٠

دقیقا این بازارگرمی های حیله گرانه - مزورانه است که من به آن بی اعتمادم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Big shots get their dander up and memos start flying.
دیدگاه
٠

کله گنده ها که عصبانی میشن ، همه چی از یاد آدم میره

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He tries to shuffle his work off onto others.
دیدگاه
٠

او سعی می کند کارش را گردن بقیه بیندازد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
I'll be drawing my pension before he'll ever get around to asking me to marry him!
دیدگاه
١

قبل از اینکه او فرصت کنه از من درخواست ازدواج کنه من حقوق بازنشستگی ام را از بانک درمیارم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
I hope to get around to answering your letter next week.
دیدگاه
٠

امیدوارمرفرصت کنید نامه هاتون را هفته آینده جواب بدید get around to : فرصت کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
I wish Bill get around to starting his homework.
دیدگاه
٠

ایکاش بیل تکالیفش را شروع می کرد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He'll get around to it in the sweet by - and - by.
دیدگاه
٠

یه وقتی او آن کار را انجام خواهد داد

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Mecke couldn't bring himself to spill the beans.
دیدگاه
٠

مکی نتوانست خودش را راضی کنه که راز را برملا کنه

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
You know the score, give the urban kids a slice of country life.
دیدگاه
٠

شما از وضعیت باخبرید بچه های شهری را با زندگی روستایی آشنا کنید

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
We' ve lent him money before, and we know the score.
دیدگاه
٠

ما از وضعیت خبر داشتیم و از قبل بهش پول قرض دادیم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
We are trying to attract managers who know the score.
دیدگاه
٠

سعی ما اینه که مدیران مطلع را جذب کنیم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
You don't have to lie to me. I know the score.
دیدگاه
٠

نمیخواد به من دروغ بگی خودم میدونم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
You know the score - no payment till after the article is published.
دیدگاه
٠

شما وضعیت را می دونید وقتی مقاله چاپ شد پولتون را میدیم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
My Dad is a sports fanatic. I am going to buy him a wireless sportscast so that he can know the score anywhere.
دیدگاه
١

بابام یه متعصب ورزشیه . میخوام اشتراک شبکه ورزش را براش بخرم

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
The parting between the two great composers was poignantly prescient.
دیدگاه
٠

جدایی بین دو آهنگساز بزرگ به طرز تلخی قابل پیش بینی بود

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He captured the outlaw and returned to collect his bounty.
دیدگاه
٠

و برای جمع آوری مژدگانی برگشت