پیشنهاد
٠

معادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً ا ...

پیشنهاد
٠

معادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً ا ...

پیشنهاد
٠

معادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**بازسازی کردن، نوسازی کردن، بازطراحی کردن، تغییر دادن برای بهتر شدن** - - - ### چرا و کی از "revamp" استفاده می کنیم؟ از این واژه زمانی استفاده ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**بازطراحی کردن، بازسازی کردن، به روزرسانی کردن، به روز کردن، نو نوسازی کردن، تغییر دادن برای بهتر شدن** - - - ### ریشه و ساختار کلمه: **re - ** ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

**۱. spook ( اسم ) : شبح، روح، چیز ترسناک** معنی: موجودی شبح وار یا روح مثال: I think this house is haunted. I saw a spook in the hallway last nig ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**۱. spook ( اسم ) : شبح، روح، چیز ترسناک** معنی: موجودی شبح وار یا روح مثال: I think this house is haunted. I saw a spook in the hallway last nig ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

shotgun : معنی: تفنگ ساچمهای معانی دیگر: تفنگ شکاری ( بی خان ) ، ( فوتبال امریکایی ) آرایش تفنگی ( shotgun formation هم می گویند ) ، با تفنگ بی خان ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "that's the break" یا شکل کامل ترش "them's the breaks" یک اصطلاح غیررسمی در انگلیسیه که معنی اش در فارسی می شه: - - - ### 🔹 معنی: "همینه ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "that's the break" یا شکل کامل ترش "them's the breaks" یک اصطلاح غیررسمی در انگلیسیه که معنی اش در فارسی می شه: - - - ### 🔹 معنی: "همینه ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

پیشنهاد
٠

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، ...

پیشنهاد
٠

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

پیشنهاد
٠

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟩 معانی اصلی "bust out": 1. فرار کردن ( از زندان یا جایی دیگر ) - *He busted out of prison last night. * دیشب از زندان فرار کرد. 2. ناگها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ندای چیزی گوش دادن" یا "پاسخ دادن به دعوت یا وظیفه ای". در فارسی می شه گفت: به فراخوان پاسخ دادن، ندای وظیفه را لبیک گفتن، یا دعوت را جدی گرفتن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت "unto" یک کلمه قدیمی و رسمی است که در زبان انگلیسی معاصر کمتر استفاده می شود، اما هنوز در برخی از متون قدیمی تر، مذهبی یا رسمی دیده می شود. معن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hanky panky یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی است که به معنای رفتارهای مشکوک، فریبکارانه یا غیرصادقانه است. همچنین، در بعضی موارد به معنای رفتارهای ج ...

پیشنهاد
٠

Hanky panky یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی است که به معنای رفتارهای مشکوک، فریبکارانه یا غیرصادقانه است. همچنین، در بعضی موارد به معنای رفتارهای ج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "hopped up" یک اصطلاح عامیانه است که به معنای پر انرژی شدن یا هیجان زده بودن است. این عبارت معمولاً برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد احساس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp, ous, ly pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a sp ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp , osity pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a sp ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp , ous pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a speci ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

sublet : ملکی را که اجاره کرده اید به شخص دیگر اجاره دادن tenant : مستاجر subtenant :مستاجر مستاجر - مستاجر دست دوم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی و معنی: کلمه ی fraternal از لاتین" frater" میاد، یعنی برادر. **brother** اما در انگلیسی، "fraternal" فقط به برادر بودن فیزیکی اشاره ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "spar": ### 1. مبارزه کردن یا نزاع کردن ( بیشتر به صورت تمرینی یا بدون خشونت ) - *They sparred in the ring for a few rounds. * ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "spar": ### 1. مبارزه کردن یا نزاع کردن ( بیشتر به صورت تمرینی یا بدون خشونت ) - *They sparred in the ring for a few rounds. * ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...