تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pretzel : بعلت شکل ظاهری نماد پیچیدگی است عبارت "twist yourself into a pretzel" به معنی "خود را در موقعیتی پیچیده یا دشوار قرار دادن" است. این عبار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "aggrandise" ( also spelled "aggrandize" in American English ) is composed of: 1 ad - ( Latin prefix ) – meaning "to" or "toward" 2 grandi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "aggrandisement" ( or "aggrandizement" in American spelling ) is composed of: 1 "a - " – a prefix meaning to or toward 2 "grand" – from La ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "stoolie" ( شکل عامیانه و کوتاه شدهٔ "stool pigeon" ) در زبان انگلیسی عامیانه به معنی: خبرچین، جاسوس، لو دهنده ( برای پلیس یا مقامات ) معادل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "stoolie" ( شکل عامیانه و کوتاه شدهٔ "stool pigeon" ) در زبان انگلیسی عامیانه به معنی: خبرچین، جاسوس، لو دهنده ( برای پلیس یا مقامات ) معادل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "turn someone in" یک اصطلاح رایج در انگلیسی است و معنی اش در فارسی می شود: تحویل دادن کسی به پلیس یا مقامات ( قانونی ) معنی کامل در فارسی: • ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

trade bazooka : اقدامات تجاری ضربتی و سنگین و تهاجمی ، در مقابل اقدامات تدریجی مثال : کاهش شدید نرخ بهره برای حمایت از صادرات مداخله در بازار ارز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال : کاهش شدید نرخ بهره برای حمایت از صادرات مداخله در بازار ارز برای تضعیف پول ملی ارائه بسته های حمایتی عظیم برای صنایع صادرات محور وضع تعرفه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "trade bazooka" یک اصطلاح غیررسمی و استعاری است که معمولاً در زمینهٔ اقتصادی و مالی به کار می رود. معنی در انگلیسی:
"Trade bazooka" refers to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت self - appointed به کسی گفته می شود که بدون رأی، انتخاب یا درخواست دیگران، خودش را در یک موقعیت یا نقش خاص قرار می دهد، مانند رهبر، سخنگو، قاضی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چتلی نشستن - چمیاتمه زدن The verb **"hunker"** in its **metaphoric meaning** refers to **settling in** or **getting into a stable, firm, or low posi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چتلی نشستن - چمباتمه زدن The phrase **"hunker down"** in its metaphorical meaning refers to **settling in or preparing to stay in a particular place ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرمایش دوستان با اقدام خود فرد - خود کرده - خود خواسته - خودآفرین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

- ation, ( سر ) capit Meaning of "Capitulation": The word "capitulation" means the act of surrendering or yielding, often under specific conditions ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

caput is a latin word : head capit از این ریشه است

پیشنهاد
٠

دوستان دقت کنید : work one's way through به معنی کاری را بتدریج تا پایان انجام دادنه و با این عبارت متفاوته

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

through : به پایان رساندن - تمام 🔹 "Work One's Way Through" – English Explanation The phrase "work one's way through" means to progress or move thr ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ **showdown** یک اسم ( noun ) است و معنای آن به صورت استعاری به **لحظهٔ رویارویی نهایی، تقابل مستقیم یا تعیین تکلیف نهایی** اشاره دارد. - - - ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Nuclear Winter – English Explanation Nuclear winter is a theoretical scenario where, after a large - scale nuclear war, huge amounts of smoke, dus ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "row back" در اصل از دنیای قایق رانی ( rowing ) گرفته شده، و معنای استعاری اش به همین تصویر برمی گرده. 🔹 چرا "row back" به معنی عقب کشیدن یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

whip : شلاق lash : ضربه - شلاق زدن - برانگیختن - تحریک کردن 🔹 Whiplash – Metaphoric Meaning ( EN ) : A sudden, sharp emotional or mental shock cau ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "bear" ( خرس ) ؟ در گذشته، مردم متوجه شدند که وقتی خرس ها به شکار می روند، پنجه هایشان را به سمت پایین می زنند. این حرکت به پایین نماد کاهش است، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "bear" ( خرس ) ؟ در گذشته، مردم متوجه شدند که وقتی خرس ها به شکار می روند، پنجه هایشان را به سمت پایین می زنند. این حرکت به پایین نماد کاهش است، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "sequel" is composed of: • sequ - : a Latin root meaning to follow • - el: a noun - forming suffix ( from Latin - ela or - ellus, often u ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "in the mold of " به طور کلی برای بیان اینکه چیزی یا کسی شبیه به یا در قالب فرد یا چیزی دیگر است، استفاده می شود. به این معنا که فرد یا چیزی از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "in the mold of " به طور کلی برای بیان اینکه چیزی یا کسی شبیه به یا در قالب فرد یا چیزی دیگر است، استفاده می شود. به این معنا که فرد یا چیزی از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح از سنت قدیمی می آید که در بعضی فرهنگ ها، وقتی کسی کار شجاعانه یا بزرگی انجام می داد، یک پر به کلاهش اضافه می کردند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح از سنت قدیمی می آید که در بعضی فرهنگ ها، وقتی کسی کار شجاعانه یا بزرگی انجام می داد، یک پر به کلاهش اضافه می کردند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, alien, able تلفظ: اِنِیلییِنِبل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ Orthotics ( EN ) Meaning: A branch of medical science focused on designing and using devices ( orthoses ) to support, align, prevent, or correct d ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

📘 معنی کامل "at one's wit's end" 🇬🇧 Meaning in English: "At one's wit's end" means someone is extremely frustrated, confused, or doesn't know what ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زمینه آمپول زدن ( تزریق ) ، اصطلاح "آسپیره کردن" به انگلیسی "aspiration" نامیده می شود و به یک مرحله ی ایمنی در تزریق اشاره دارد. ✅ معنای آسپیره ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در زمینه آمپول زدن ( تزریق ) ، اصطلاح "آسپیره کردن" به انگلیسی "aspiration" نامیده می شود و به یک مرحله ی ایمنی در تزریق اشاره دارد. ✅ معنای آسپیره ...

پیشنهاد
٠

عبارت **"a little goes a long way"** به این معنی است که **مقدار کمی از چیزی می تواند تأثیر زیادی داشته باشد**. این عبارت معمولاً برای اشاره به این اس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Insti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Insti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Insti ...