تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"pivot away"** به معنی **چرخش به سمت دیگر** یا **دور شدن از چیزی** است، و معمولاً به تغییر جهت یا تمرکز از یک موضوع یا مسیر به موضوع یا مسیر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برجام، که مخفف برنامه جامع اقدام مشترک است، یک توافق هسته ای است که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۵، ۱ ( آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت ...

پیشنهاد
٠

برجام، که مخفف برنامه جامع اقدام مشترک است، یک توافق هسته ای است که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۵، ۱ ( آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برجام، که مخفف برنامه جامع اقدام مشترک است، یک توافق هسته ای است که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۵، ۱ ( آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح بیشتر لیست دوستان : 🔘 **democracy** - **Roots**: *demo* ( people ) * - cracy* ( rule ) - **Meaning**: Rule by the people - **فارسی**: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**آکادموس ( Akademos ) ** در اسطوره های یونان یک قهرمان یا شخصیت نیمه افسانه ای بود که با شهر **آتن** ارتباط داشت. در فارسی: **آکادموس که بود؟** ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه تصادفی !!! جناب supersu ریشه کلمات را از قدیم الایام می آورده اند و . . . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه demagogue ( تلفظ: /ˈdɛməˌɡɒɡ/ ) به کسی گفته می شود که برای رسیدن به قدرت، به جای استفاده از منطق و حقیقت، احساسات، تعصبات، و ترس های مردم را تحر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در لاتین: - quid یعنی "چیز" - pro یعنی "برای" یا "در ازای" - quo هم شکل صرف شده ی "چیز" دیگه ایه ( مثلاً اون چیزی که دریافت می شه ) پس کل عبارت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 معانی مختلف swag با معادل فارسی: 1. ( slang ) سبک خاص، اعتماد به نفس، ژست خاص – �استایل خفن�، �با کلاس بودن� 2. هدیه تبلیغاتی یا اشانتیون – ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی outbidding شکل اسم گونه یا فعل استمراری از فعل outbid است. این واژه در اصل به معنای پیشنهاد قیمت بالاتر دادن ( نسبت به رقبا ) به ویژه در مزاید ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

oval : تخم مرغی شکل - بیضی شکل ellipse : بیضی ( در هندسه )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه ی bearing یکی از واژه های چندمعنایی در زبان انگلیسی است و بسته به بافت جمله، معنی اش کاملاً تغییر می کند. دلیل این چندمعنایی بودن، ریشه ی قدیمی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- cardio - → از یونانی kardia ↳ به معنی قلب - - - ### 🔸 واژگان با cardio ریشه های دیگر: 1. Cardiology - cardio ( قلب ) - logy ( مطالعه، علم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- cardio - → از یونانی kardia ↳ به معنی قلب - - - ### 🔸 واژگان با cardio ریشه های دیگر: 1. Cardiology - cardio ( قلب ) - logy ( مطالعه، علم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Cardio - ( from Greek *kardia* ) - Meaning: heart - Example: *cardiology*, *cardiac*, *cardiovascular* 2. - logy ( from Greek *logos* ) - M ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمونه کشورهای مطرود : کره شمالی - میانمار - روسیه ( بعلت حمله به اوکراین ) ، . . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "pariah" از زبان تامیلی ( Tamil ) – یکی از زبان های رایج جنوب هند – گرفته شده است. در زبان تامیلی، واژه ای به نام "paṛaiyar" وجود داشت: - "Paṛ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "pariah" از زبان تامیلی ( Tamil ) – یکی از زبان های رایج جنوب هند – گرفته شده است. در زبان تامیلی، واژه ای به نام "paṛaiyar" وجود داشت: - "Paṛ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "pariah" از زبان تامیلی ( Tamil ) – یکی از زبان های رایج جنوب هند – گرفته شده است. در زبان تامیلی، واژه ای به نام "paṛaiyar" وجود داشت: - "Paṛ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش این کلمه در جمله قید است 1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "drive the point home" ریشه ای در تاریخ زبان انگلیسی دارد که به دنیای نجاری و کار با چکش و میخ برمی گردد. در اینجا، واژه ی "drive" به معنای "ف ...

پیشنهاد
١

ریشه اصطلاح "drum something into someone's head" به طور مستقیم به استفاده از طبل ( drum ) برای تکرار و تاکید بر چیزی اشاره داره. در گذشته ها، از طبل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان املا صحیح commenable است commend, able : ستودنی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. معنی واقعی: shallow end = قسمت کم عمق استخر 🔹 فارسی: قسمت کم عمق – جای کم عمق – بخش ابتدایی استخر مثال: He stayed in the shallow end becau ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

over : نشان دهنده ی کامل شدن یا بررسی کامل یک موضوعه . talk it over : در باره موضوعی صحبت کردن و آن را کاملا بررسی کردن برای حل مشکلی یا رسیدن به تو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. توی جای بزرگی تنها زندگی کردن یا بودن معنی فارسی: توی جایی بودن که برای تعداد کمی آدم زیادی بزرگه مثال: After the kids moved out, we were j ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی فارسی: از کسی به شدت بیزار بودن، از ته دل از کسی متنفر بودن ### مثال: I can't stand John. I hate his guts. من اصلاً نمی تونم جان رو تحمل ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی فارسی: از کسی به شدت بیزار بودن، از ته دل از کسی متنفر بودن ### مثال: I can't stand John. I hate his guts. من اصلاً نمی تونم جان رو تحمل ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ✅ معنی "commandable" در فارسی: 🔹 قابل تحسین 🔹 شایسته احترام یا فرماندهی 🔹 قابل فرمان دادن / فرمان پذیر ( در بعضی کاربردها ) 🔹 قابل اعتماد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### ۱. rep = representative ( نماینده ) 🔹 نماینده: این معنی رایج ترین کاربرد "rep" در زمینه های تجاری، سیاسی یا فروش است. مثال: - He's a rep fo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. reps = representatives نمایندگان 🔹 رایج ترین معنی، مخصوصاً در تجارت، سیاست، فروش، نمایشگاه ها، ورزش و غیره. مثال: - We met some reps fr ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### معنی در فارسی: وابسته بودن به چیزی / به نتیجهٔ چیزی بستگی داشتن یعنی موفقیت، امید، یا نتیجهٔ چیزی، به یک عامل خاص بستگی داره. - - - ### مثا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی در فارسی: وابسته بودن به چیزی / به نتیجهٔ چیزی بستگی داشتن یعنی موفقیت، امید، یا نتیجهٔ چیزی، به یک عامل خاص بستگی داره. - - - ### مثا ...