تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش این کلمه در جمله قید است 1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "drive the point home" ریشه ای در تاریخ زبان انگلیسی دارد که به دنیای نجاری و کار با چکش و میخ برمی گردد. در اینجا، واژه ی "drive" به معنای "ف ...

پیشنهاد
١

ریشه اصطلاح "drum something into someone's head" به طور مستقیم به استفاده از طبل ( drum ) برای تکرار و تاکید بر چیزی اشاره داره. در گذشته ها، از طبل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان املا صحیح commenable است commend, able : ستودنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. معنی واقعی: shallow end = قسمت کم عمق استخر 🔹 فارسی: قسمت کم عمق – جای کم عمق – بخش ابتدایی استخر مثال: He stayed in the shallow end becau ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

over : نشان دهنده ی کامل شدن یا بررسی کامل یک موضوعه . talk it over : در باره موضوعی صحبت کردن و آن را کاملا بررسی کردن برای حل مشکلی یا رسیدن به تو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. توی جای بزرگی تنها زندگی کردن یا بودن معنی فارسی: توی جایی بودن که برای تعداد کمی آدم زیادی بزرگه مثال: After the kids moved out, we were j ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی فارسی: از کسی به شدت بیزار بودن، از ته دل از کسی متنفر بودن ### مثال: I can't stand John. I hate his guts. من اصلاً نمی تونم جان رو تحمل ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی فارسی: از کسی به شدت بیزار بودن، از ته دل از کسی متنفر بودن ### مثال: I can't stand John. I hate his guts. من اصلاً نمی تونم جان رو تحمل ک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ✅ معنی "commandable" در فارسی: 🔹 قابل تحسین 🔹 شایسته احترام یا فرماندهی 🔹 قابل فرمان دادن / فرمان پذیر ( در بعضی کاربردها ) 🔹 قابل اعتماد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

### ۱. rep = representative ( نماینده ) 🔹 نماینده: این معنی رایج ترین کاربرد "rep" در زمینه های تجاری، سیاسی یا فروش است. مثال: - He's a rep fo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. reps = representatives نمایندگان 🔹 رایج ترین معنی، مخصوصاً در تجارت، سیاست، فروش، نمایشگاه ها، ورزش و غیره. مثال: - We met some reps fr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

### معنی در فارسی: وابسته بودن به چیزی / به نتیجهٔ چیزی بستگی داشتن یعنی موفقیت، امید، یا نتیجهٔ چیزی، به یک عامل خاص بستگی داره. - - - ### مثا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی در فارسی: وابسته بودن به چیزی / به نتیجهٔ چیزی بستگی داشتن یعنی موفقیت، امید، یا نتیجهٔ چیزی، به یک عامل خاص بستگی داره. - - - ### مثا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتماً! عبارت "money on" معمولاً وقتی استفاده می شه که کسی روی چیزی شرط می بنده، یا روی چیزی/کسی سرمایه گذاری یا اعتماد می کنه. 1. I wouldn’t waste ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�دیگه تموم شد�، �همین بود و بس�، �دیگه کاریش نمی شه کرد�، یا �قضیه بسته شد� ### چند معادل محاوره ای فارسی: - دیگه حرفشم نزن - تموم شد رفت - دیگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"با اختلاف . . . باختن" یا "با . . . اختلاف شکست خوردن" مثال ها: 1. We lost by two goals. ما با اختلاف دو گل باختیم. 2. They lost by just one ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( Etymology ) : 1. oxys ( ὀξύς ) : به معنی "تیز" یا "شدید" ( در اصطلاحی مانند "sharp" یا "quick" ) 2. moros ( μωρός ) : به معنی "احم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

### ریشه شناسی ( Etymology ) : 1. oxys ( ὀξύς ) : به معنی "تیز" یا "شدید" ( در اصطلاحی مانند "sharp" یا "quick" ) 2. moros ( μωρός ) : به معنی "احم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🐆 معنی اصلی "cougar": - در اصل یک گربه سان درنده است به اسم پوما یا پلنگ کوهی، که در آمریکای شمالی زندگی می کند. - حیوانی قوی، تیز، شکارچی، و ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. بر اساس تجربه شخصی / شنیده ها 📌 وقتی کسی می گوید *"anecdotally. . . "* منظورش این است که چیزی را بر اساس تجربه شخصی، یا گفته دیگران، بدون شو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فینال تلفظ : فینالی finale vibe : حس و حال بازی فینال - جو پایانی - حال و هوای پایانی بازی ، اجرا ، رابطه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

### داستان "تعرفه مرغ" ( Chicken Tax ) در اوایل دهه ۱۹۶۰، آمریکا شروع به صادرات گسترده مرغ به اروپا کرد. این موضوع باعث شد تولیدکنندگان مرغ در اروپ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتار عواقب کاری شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dumping : قیمت شکنی - پایین تر از نرخ بازار فروختن Anti - dumping refers to measures taken by a country or government to prevent the practice of du ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. خلاصه یا مرور سریع ( اسم ) وقتی rundown به معنای خلاصه یا مرور سریع استفاده می شه، این معنی از مفهوم "پایین آوردن یا کاهش دادن چیزها" میاد. ف ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعاره از : - سرسخت، مصر، و مقاوم است - ول کن نیست، یعنی تا وقتی به هدفش نرسه دست بردار نیست - گاهی هم خشن و جدی هست این استفاده استعاری به رفت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود. - - - ### ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود. - - - ### ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود. - - - ### ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 یک تغییر بزرگ، ناگهانی، و معمولاً ناآرام یا ناراحت کننده 🔹 نوعی بی ثباتی یا آشفتگی شدید در وضعیت یا ساختار موجود - - - ## ✅ معادل های فارسی: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 یک تغییر بزرگ، ناگهانی، و معمولاً ناآرام یا ناراحت کننده 🔹 نوعی بی ثباتی یا آشفتگی شدید در وضعیت یا ساختار موجود - - - ## ✅ معادل های فارسی: ...