پیشنهادهای Learner (٥,٥١١)
چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی
### 1. Garden Allotment زمین تخصیصی باغداری / قطعه باغ ✅ "She grows organic vegetables on her garden allotment. " ✅ "او سبزیجات ارگانیک را در قطعه ...
### 1. Prosecute a Crime تعقیب قانونی یک جرم ✅ "The state will prosecute the crime to the fullest extent of the law. " ✅ "دولت این جرم را تا حد کا ...
این اصطلاح از قرن ۱۸ میلادی در انگلیسی رایج شد، اما منشأ دقیق آن نامشخص است. چند نظریه معروف وجود دارد #### ۱. نظریه چاپخانه های قدیمی ( حروف سربی ) ...
### 1. Plop down معنی: با صدای "تاپ" نشستن/انداختن ✅ "He plopped down on the couch after work. " ✅ "بعد از کار با یک ضمه صدا روی مبل افتاد. " - ...
### 1. Pay ( the price ) down the line معنی: تاوان دادن در آینده / عواقب چیزی را در بلندمدت پرداخت کردن ✅ "If you ignore your health now, you'll pa ...
Collocations with "Succumb" ( تسلیم شدن / درگذشتن / مغلوب شدن ) Here are common collocations with "succumb" in English along with their Persian tra ...
slander : تهمت - افترا slender : لاغر - باریک
slander : تهمت - افترا slender : لاغر - باریک
هم نشینی های "Exquisite" در انگلیسی با ترجمه فارسی کلمه "Exquisite" به معنی ظریف، فوق العاده زیبا، یا لطیف است و در ترکیبات مختلفی به کار می رود. ...
هم نشینی های ( Collocations ) عبارت "Out for" در انگلیسی با ترجمه فارسی ### ۱. هدف گیری/قصد انجام کاری ✅ ترجمه: دنبال [چیزی] بودن، در پی [چیزی] بودن ...
هم نشینی های ( Collocations ) کلمه "Toil" در انگلیسی با ترجمه فارسی کلمه "Toil" به معنای کار سخت و طاقت فرسا است و در ترکیبات مختلفی استفاده می شود. ...
ترجمه و معادل های عبارت "Gaga over this dame" به فارسی: ### ۱. معنی اصلی ( شیفتگی شدید ) ✅ ترجمه: "دیوانه این دختره شدن" ✅ معادل عامیانه: "ریختن ر ...
ترجمه و معادل های عبارت "Gaga over this dame" به فارسی: ### ۱. معنی اصلی ( شیفتگی شدید ) ✅ ترجمه: "دیوانه این دختره شدن" ✅ معادل عامیانه: "ریختن ر ...
### ۱. در ورزش بیسبال ( معنی اصلی ) ✅ ترجمه: محل استراحت پیچرهای ذخیره - مثال: "The relief pitchers were warming up in the bullpen. " ( "پیچرهای ...
کلمه "Scour" معانی مختلفی از جمله جستجوی دقیق، ساییدن، پاکسازی و خراش دادن دارد. ### ۱. معنی جستجوی دقیق و گسترده ✅ ترجمه: گشتن، زیر و رو کردن، تفح ...
### ۱. در ورزش گلف ( معنی اصلی ) : ✅ "بزن بریم سمت چمن!" ( منظور ضربه زدن به سمت �گرین� یا چمن ویژه گلف ) - مثال: "After this shot, let's go fo ...
کلمه "Menace" به معنای تهدید، خطر، یا عامل تهدیدآمیز است و در ترکیبات مختلفی استفاده می شود. ### ۱. تهدید فیزیکی/جسمی ✅ ترجمه: خطر، تهدید، عامل تهد ...
### ۱. Snag ( به معنای "گرفتن / گیر کردن" ) ✅ معادل عامیانه: گیر انداختن، قاپیدن، چسبیدن به چیزی - Snag a ticket → یه بلیت گیر آوردن / چسبوندن " ...
در زبان عامیانه و به ویژه در گویش خیابانی یا اصطلاحات مربوط به دزدی یا ورود غیرمجاز، عبارت "snag the lock" می تواند به معانی زیر ترجمه یا تفسیر شود: ...
Swap Meet : معنی تحت الفظی : گردهمایی برای مبادله کالا بازار مبادله/حراج دست دوم
### 1. Fray ( noun ) - A Fight/Conflict English: A noisy battle or heated argument. Persian: درگیری / جنجال - Example ( EN ) : "The political deb ...
coat, tail
coat, tails
coat, tail
### 1. Common Collocations: - Piqued interest - EN: "The strange artifact piqued my interest. " - FA: "آن شیء عجیب کنجکاوی مرا برانگیخت. " - ...
### 1. General Meaning ( Not Following Rules/Norms ) EN: Refusing to follow accepted standards, traditions, or laws. FA: مطابقت نکننده / پیرو نبودن ...
: year in and year out : year in year out : هر ساله - همه ساله
: year in and year out : year in year out : هر ساله - همه ساله
: year in and year out : year in year out : هر ساله - همه ساله
Year in and year out" is an English idiom that means something happens repeatedly, without change, every year. - Indicates an action or event that ...
۱. ریشه شناسی: - "Meeskite" ( میسکایت ) یک اصطلاح ییدیش ( زبان یهودیان اشکنازی ) است. - از ترکیب دو کلمه آلمانی: "mies" ( بد، زشت ) "kite" ( چهره ...
### 1. Primary Meaning: Acknowledging a Fact ( But Continuing Anyway ) English: - Used to admit something is true before making a contrasting poin ...
تاریخچه جالب: اختراع در 1834: طراحی شده توسط آقای جوزف هانسوم ( Joseph Hansom ) ، معمار انگلیسی. به همین دلیل به نام "Hansom" معروف شد. deepseek
ترجمه و توضیح اصطلاح "Bats in the Belfry" به فارسی: ### معنی تحت اللفظی ( کلمه به کلمه ) : - Bats = خفاش ها - In the = در - Belfry = برج ناقوس ...
### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...
### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...
### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...
### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...
### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...
🔵 معنی اصلی: "Marble rye" نوعی نان چاودار ( رای ) آمریکایی است که به دلیل ترکیب دو خمیر سفید و تیره ظاهری ماربل - like ( رگه دار مانند سنگ مرمر ) دا ...
دوستان نمی دونید علامت غلط نزنید sauce : در محاوره : مشروب on the sauce : الکلی - دایم الخمر hit the sauce : مشروب زیاد خوردن یا شدیداً به الکل ...
معنی تحت الفظی : یا مریم مقدس ( یا مادر عیسی مسیح ) این عبارت که معمولاً به عنوان فریاد تعجب، شوک یا حیرت استفاده می شود، معادل های مختلفی در فارسی ...
heavy : جِدی هم معنی میده
"هیچ سقفی برارت وجود نداره!" ( عامیانه ) "محدودیتی برای تو متصور نیست" ( رسمی ) "دستت باز است" ( برای فرصت ها )
این عبارت اصطلاحی به معنای "هنوز نمی توانم این موضوع را درک کنم/هنوز برایم قابل هضم نیست" است. در فارسی از این معادل ها می توان استفاده کرد: 🔵 ترجم ...
این عبارت اصطلاحی به معنای "هنوز نمی توانم این موضوع را درک کنم/هنوز برایم قابل هضم نیست" است. در فارسی از این معادل ها می توان استفاده کرد: 🔵 ترجم ...
🔴 1. Problem / Obstacle 🔘 EN: A minor difficulty or snag 🔘 FA: مشکل / مانع Example EN: "The plan had one small hitch. " Example FA: "برنامه فقط ...
🔵 1. Spare ( Extra / اضافی ) EN: "Do you have a spare pen I can borrow?" FA: "یک خودکار اضافی داری که بتونم قرض بگیرم؟" EN: "Keep a spare tire in ...
🔵 1. Spare ( Extra / اضافی ) EN: "Do you have a spare pen I can borrow?" FA: "یک خودکار اضافی داری که بتونم قرض بگیرم؟" EN: "Keep a spare tire in ...