تاریخ
٩ ساعت پیش
پیشنهاد
١

1. The poster fell down; can you stick it back up? - پوستر افتاد؛ می توانی دوباره آن را بچسبانی؟ 2. The tape isn’t strong enough to stick it back ...

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

"Terra" = "earth" or "land" "Firma" = "firm", "solid", or "stable" terra firma : solid ground : ( زمین محکم/خشکی ثابت ) .

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به up to speed

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

1. "Can you bring me up to speed on the project?" "میشه منو در جریان آخرین وضعیت پروژه بذاری؟" 2. "I need someone to bring me up to speed quickly ...

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

when fecal matter begins to emerge but remains partially stuck/retracted, resembling a turtle's head peeking out of its shell ) is a crude but wide ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. "Please cross - reference these documents. " "لطفاً این اسناد را با هم تطبیق دهید. " 2. "The report includes a cross - reference to section 5 ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

پاها را راحت کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

پاها را راحت کردن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ترجمهٔ تحت الفظی: "تنگ مثل یک حشره در یک پتو" توضیح: "snug" = "تنگ" ( در اینجا به معنای فشرده و گرم ) "as a" = "مثل یک" "bug" = "حشره" "in a" = ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

دوستان نسخه صحیح bug : جشره است نه bud

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ترجمهٔ تحت الفظی: "تنگ مثل یک حشره در یک پتو" توضیح: "snug" = "تنگ" ( در اینجا به معنای فشرده و گرم ) "as a" = "مثل یک" "bug" = "حشره" "in a" = ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

ترجمهٔ تحت الفظی: "تنگ مثل یک غنچه در یک پتو" توضیح: "snug" = "تنگ" ( در اینجا به معنای فشرده و گرم ) "as a" = "مثل یک" "bud" = "غنچه" ( یا جوانه ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

Key Notes: - "Snug" as "tight" → "تنگ" - "Snug" as "cozy/delightful" → "دنج" - Sometimes Persian uses "گرم و نرم" ( warm and soft ) or "محکم" ( ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : یِیگر

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

retard : ( v ) : به تاخیر نداختن - عقب انداختن retarded: ( adj ) : عقب افتاده retardant : ( adj ) : عقب اندازنده - کند کننده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

retard : ( v ) : به تاخیر نداختن - عقب انداختن retarded: ( adj ) : عقب افتاده retardant : ( adj ) : عقب اندازنده - کند کننده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

retard : ( v ) : به تاخیر نداختن - عقب انداختن retarded: ( adj ) : عقب افتاده retardant : ( adj ) : عقب اندازنده - کند کننده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

retard : ( v ) : به تاخیر نداختن - عقب انداختن retarded: ( adj ) : عقب افتاده retardant : ( adj ) : عقب اندازنده - کند کننده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

بقچه

پیشنهاد
٠

: To say something embarrassing, awkward, or offensive without intending to. Persian ( فارسی ) : گفتن چیزی ناخواسته که باعث شرمندگی، awkward شدن یا ...

پیشنهاد
٠

: To say something embarrassing, awkward, or offensive without intending to. Persian ( فارسی ) : گفتن چیزی ناخواسته که باعث شرمندگی، awkward شدن یا ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Coupling

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. "Stick through" as in persist or endure: Persian: پافشاری کردن / ادامه دادن - Example: - "No matter what happens, stick through it!" → "هرچ ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

couple

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

دستمال گلدار که دور سر - گردن یا صورت می بندند

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Notes: - Literal Meaning ( شخم زدن ) : Used for farming ( Sentences 1–3 ) . - Metaphorical Uses: - پیشروی با قدرت ( Sentences 5, 7 ) . - س ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Notes: - Literal Meaning ( شخم زدن ) : Used for farming ( Sentences 1–3 ) . - Metaphorical Uses: - پیشروی با قدرت ( Sentences 5, 7 ) . - س ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Notes: - Literal Meaning ( شخم زدن ) : Used for farming ( Sentences 1–3 ) . - Metaphorical Uses: - پیشروی با قدرت ( Sentences 5, 7 ) . - س ...

پیشنهاد
٠

rub someone's face in it همین معنی را میده

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

آماده و پر انرژی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

جنگ افزار ویروسی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

وان بزرگ - آدم چاقالو

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

lumbar puncture : سوراخ کمری - برای کشیدن مایع نخاعی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

fire engine red : رنگ قرمز ماشین آتش نشانی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

قور قور قورباغه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

respirator وrespiratory هم از این ریشه اند

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نکته کاربردی: عبارت "have a good mind to" برای بیان قصد جدی ( اما هنوز قطعی نشده ) انجام کاری استفاده می شود. معادل های فارسی: - "به فکر . . . هست ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

آینده دار بودن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. "Climbing Mount Everest? Been there, done that. " ( کوه اورست رو فتح کردی؟ من قبلاً این کارو کردم. ) 2. "You think this is hard? Been there, d ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "disabuse" در انگلیسی به معنای "از اشتباه درآوردن" یا "تصور غلط را از کسی زدودن" است. اما ممکن است برای شما سوال باشد که چرا این کلمه چنین معنای ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Bust" 1. Bust a move → ( حرکت رقصیدن ) 2. Bust someone’s chops → ( کسی را اذیت کردن/مسخره کردن ) 3. Bust a gut → ( از خنده ترکی ...

پیشنهاد
٠

Frame : ( حقوق - عامیانه - شهادت یا مدرک و غیره ی دروغین دادن به منظور گناهکار جلوه دادن آدم بیگناه ) تقصیرکار جلوه دادن، پرونده سازی کردن، پاپوش درس ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Frame : ( حقوق - عامیانه - شهادت یا مدرک و غیره ی دروغین دادن به منظور گناهکار جلوه دادن آدم بیگناه ) تقصیرکار جلوه دادن، پرونده سازی کردن، پاپوش درس ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

To destroy something completely or utterly چیزی را کاملا نابود کردن Kingdom come : دنیای پس از مرگ - آخرت

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستان آسیب گردن در تصادفات ، حرکت رفت و برگشت شلاقی گردن )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

غرق مصنوعی Water : آب Boarding :بستن به چوب و تخته ضمنا فرد روی تخته خوابیده و ارتفاع پاها کمی بالاتر از سر می باشد .

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. The ship was heaving in the rough sea. - کشتی در دریای طوفانی تکان های شدیدی می خورد. 2. His chest was heaving after the intense workout. - ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Bowel movement : کار کردن شکم - مدفوع کردن Irritable bowel syndrome : سندرم روده تحریک پذیر Bowel obstruction : انسداد روده

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

برای اولین بار با کسی رابطه جنسی داشتن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

برای اولین بار با کسی رابطه جنسی داشتن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

لطفا با bowl : کاسه اشتباه نشه

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

نوروسیستیسرکوزیس یک عفونت انگلی سیستم عصبی مرکزی ( مغز و نخاع ) است که توسط لارو کرم کدوی خوک ( تنیا سولیوم - Taenia solium ) ایجاد می شود. این بیمار ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

tick : کنه نمی دونید لطفا علامت علط نزنید

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تب طوطی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: وَسکیولایدِس

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

"Vascul - " ( from Latin vasculum, diminutive of vas = vessel ) → Refers to blood vessels. " - itis" ( Greek suffix ) → Inflammation. Literal Me ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Notes: - Hatch ( an egg ) → سر از تخم درآوردن / جوجه درآوردن - Hatch ( a plan/scheme ) → طراحی کردن / کشیدن نقشه - Hatchling → جوجه تازه مت ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

بزن قدش! نوبت توئه tag : بازی گرگم به هوا کسی که گرگه یه بازیکن را می گیره و می گه : تگ ، نوبت توئه

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

antonym : prove, , confirm, validate, verify

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

آبداری

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Meanings of "Cut Someone Off": 1. قطع کردن حرف ( Interrupt ) 2. قطع حمایت مالی ( Stop financial support ) 3. قطع ارتباط ( Disconnect ) 4. بست ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Meanings of "Cut Someone Off": 1. قطع کردن حرف ( Interrupt ) 2. قطع حمایت مالی ( Stop financial support ) 3. قطع ارتباط ( Disconnect ) 4. بست ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Key Meanings of "Cut Someone Off": 1. قطع کردن حرف ( Interrupt ) 2. قطع حمایت مالی ( Stop financial support ) 3. قطع ارتباط ( Disconnect ) 4. بست ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
١

زمین دو بر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

antonym : lowbrow : عامه پسند - سطحی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

خیره شدن به جلو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی واژهٔ �ballpark� ۱. منشأ ورزشی ( بیسبال ) واژهٔ �ballpark� در اصل به �زمین بیسبال� ( ورزشگاه مخصوص بیسبال ) اشاره دارد و از ترکیب دو ک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. English: That estimate is in the right ballpark. Persian: این تخمین در محدودهٔ تقریبی درست است. 2. English: Can you give me a ballpark figure ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حذف رقیب - کنار زدن رقیب - به حاشیه راندن کسی در موقعیت های رقابتی ( ورزشی، کاری، عاطفی و . . . )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حذف رقیب - کنار زدن رقیب - به حاشیه راندن کسی در موقعیت های رقابتی ( ورزشی، کاری، عاطفی و . . . )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چیز لاک والکل زده، لاک زدن معانی دیگر: ( از ریشه ی فارسی ) ، لاک ( ماده ی انگم مانندی که از بدن برخی حشرات به ویژه l ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چیز لاک والکل زده، لاک زدن معانی دیگر: ( از ریشه ی فارسی ) ، لاک ( ماده ی انگم مانندی که از بدن برخی حشرات به ویژه l ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

shell, lac lac : لاک، لاک الکل، چیز لاک والکل زده، لاک زدن معانی دیگر: ( از ریشه ی فارسی ) ، لاک ( ماده ی انگم مانندی که از بدن برخی حشرات به ویژه l ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تیم بیس بال نیویورک به نام متز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه های **پارکور** ( Parkour ) به **فرانسه** برمی گردد، اما این رشته ارتباط نزدیکی با مفاهیم و اصطلاحات انگلیسی نیز دارد. ### ریشه شناسی واژه **"P ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

ambly : ضعیف - کند - مبهم opia : چشم amblyoscope : دستگاه درمان تنبلی چشم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

lazy eye

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ad, alter, ate, ed

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شیری که با آب رقیق شده - شیر تقلبی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ad, alter, ate

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

un, ad, alter, ate, ed

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common English sentences using different collocations of "see past" along with their Persian translations : - - - 1. See past someo ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Siphoning" ( سیفون کردن / مکش با لوله ) به فرآیند انتقال مایع از یک ظرف به ظرف دیگر با استفاده از لوله و ایجاد خلاء جزئی گفته می شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( سیفون کردن / مکش با لوله ) به فرآیند انتقال مایع از یک ظرف به ظرف دیگر با استفاده از لوله و ایجاد خلاء جزئی گفته می شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( شراب جعبه ای / شراب باکسی ) نوعی شراب است که در بسته های پلاستیکی یا مقوایی به جای بطری شیشه ای عرضه می شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "billowy" در فارسی به معنی "پف دار"، "مواج"، یا "انبوه و پرحجم ( مانند ابر یا دود ) " است. مثال ها: "Billowy clouds" → "ابرهای پف دار" یا "اب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

don't fiddle with your tie! با کراوات خودت ور نرو!

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "shatter" in English with their Persian translations : - - - 1. Shatter a window ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "shatter" in English with their Persian translations : - - - 1. Shatter a window ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "shatter" in English with their Persian translations : - - - 1. Shatter a window ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

از کسی تعریف کردن از کسی خوب گفتن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جناب angel ✅ "Family man" ( مرد خانوادگی ) ✅ "Breadwinner" ( نان آور خانواده ) ✅ "Hardworking man" ( مرد سختکوش ) ✅ "Provider" ( تأمین کننده معاش ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

عکس آب چلان لباس و تی زمین شویی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

( شخص یا دستگاه که می چلاند ) آب چلان عکس دوم mop wringer است که تی زمین شویی را آبگیری می کند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

dis, infect, ant infect : عفونی کردن - آلوده کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Business/Finance Nexus English: "Singapore is a global nexus of trade and finance. " Persian: "سنگاپور یک کانون جهانی تجارت و مالی است. " 2. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

amblyopia : تنبلی چشم

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

scrub, woman scrub : تمیزکاری - تمیز کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستان : ۱ - استیک تی بن ۲ - حادثه تی بن - کوبیدن جلو ماشین به پهلوی ماشین دیگر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

حساب کسی را رسیدن - کسی را خلاص کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

winter squash :کدو حلوایی summer squash : کدو سبز خورشی - کدو زرد The term "summer squash" refers to a variety of tender, fast - growing squashes ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

کدو سبز خورشی - کدو زرد winter squash :کدو حلوایی The term "summer squash" refers to a variety of tender, fast - growing squashes harvested in th ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. "We should hold off making a decision until we have more information. " - Persian: بهتر است تصمیم گیری را به تعویق بیندازیم تا اطلاعات بیشتری دا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

The word "ocular" comes from the Latin root "ocul - ", meaning "eye. " Breakdown of "Ocular": - Root: "ocul - " ( Latin for "eye" ) - Suffix: ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ocular" comes from the Latin root "ocul - ", meaning "eye. " Breakdown of "Ocular": - Root: "ocul - " ( Latin for "eye" ) - Suffix: ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ocular" comes from the Latin root "ocul - ", meaning "eye. " Breakdown of "Ocular": - Root: "ocul - " ( Latin for "eye" ) - Suffix: ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ocular" comes from the Latin root "ocul - ", meaning "eye. " Breakdown of "Ocular": - Root: "ocul - " ( Latin for "eye" ) - Suffix: ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ocular" comes from the Latin root "ocul - ", meaning "eye. " Breakdown of "Ocular": - Root: "ocul - " ( Latin for "eye" ) - Suffix: ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "ocular" comes from the Latin root "ocul - ", meaning "eye. " Breakdown of "Ocular": - Root: "ocul - " ( Latin for "eye" ) - Suffix: ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

hairstyle in which the hair is combed high above forehead بقول دوستمون فکل کردن مو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد

a hairstyle where hair is combed straight back, away from the forehead, and often treated with a product to make it smooth and shiny. This style is a ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

lip : ( خودمانی ) سخن بی ادبانه، درشتی، زبان درازی don't give me lip : بی ادبی نکن - گستاخی نکن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

تلفظ : کُوام

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

EN: He’s not like his brothers—he’s cut from a different cloth. FA: او مثل برادرانش نیست—از یه جنس دیگه است. EN: She doesn’t follow trends; she’s ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

زنان - کارتها

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

جن - موجود خیالی به شکل پیرمرد ریش دراز که جای طلای نهفته را به هرکسی که بتواند او را بگیرد نشان می دهد

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common English sentences using "whacked off" in different contexts, along with their Persian ( Farsi ) translations: 1. Masturbated ( ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت "fraught relationship" به یک رابطهٔ پرتنش، پیچیده و آکنده از مشکلات اشاره دارد که معمولاً با استرس، تعارض یا احساسات منفی همراه است. در فارسی ب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

از داخل با چرخش و یا کلید انداختن باز می شود . از خارج فقط با کلید انداختن . با دستگیره باز نمی شود .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common English sentences using different collocations of "heckle" ( to interrupt or harass a speaker/performer with aggressive comments ) ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

✅ فعل ( verb ) : sever. : قطع کردن - جدا کردن ✅️ اسم ( noun ) : severance :جدایی - حق سنوات ✅️ صفت ( adjective ) : severable - قطع کردنی - جدا شدنی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

✅ فعل ( verb ) : sever. : قطع کردن - جدا کردن ✅️ اسم ( noun ) : severance :جدایی - حق سنوات ✅️ صفت ( adjective ) : severable - قطع کردنی - جدا شدنی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

✅ فعل ( verb ) : sever. : قطع کردن - جدا کردن ✅️ اسم ( noun ) : severance :جدایی - حق سنوات ✅️ صفت ( adjective ) : severable - قطع کردنی - جدا شدنی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common English sentences using different collocations of "vitriol" ( meaning harsh criticism or sulfuric acid in older contexts ) - - - ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معنی: چیدن پشم گوسفند و غیره، ماشین برش، چیدن مو، اسباب برش قیچی، چیدن پشم گوسفند و غیره، بریدن، شکاف دادن، قیچی کردن معانی دیگر: ( پشم گوسفند و غیره ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ماده مخدر کراک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

مصرف کننده کراک

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

In Farsi, "giving the benefit of the doubt" can be expressed as **"حسن ظن داشتن"** or **"به دیده اغماض نگریستن"**. Here are some example sentences: 1 ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

In Farsi, "giving the benefit of the doubt" can be expressed as **"حسن ظن داشتن"** or **"به دیده اغماض نگریستن"**. Here are some example sentences: 1 ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. Violence/Conflict EN: "Innocent civilians are often on the receiving end of war's brutality. " FA: �غالباً غیرنظامیان بی گناه هدف خشونت های جنگ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Violence/Conflict EN: "Innocent civilians are often on the receiving end of war's brutality. " FA: �غالباً غیرنظامیان بی گناه هدف خشونت های جنگ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Violence/Conflict EN: "Innocent civilians are often on the receiving end of war's brutality. " FA: �غالباً غیرنظامیان بی گناه هدف خشونت های جنگ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انسه خانم سخت در اشتباهی دخترم من را با فرد دیگری اشتباه گرفته ای . برو از زندگیت استفاده کن . کسی که عشق باشه آدم را بین زمین و آسمان رها نمی کنه . ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

down : ( پرهای نرم که زیر شاه پرهای پرنده می رویند ) نرم پر feather :شاه پر پرندگان - پرهای میله دار پرندگان down jacket : دوستمون جناب turboratur ب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. Violence/Conflict EN: "Innocent civilians are often on the receiving end of war's brutality. " FA: �غالباً غیرنظامیان بی گناه هدف خشونت های جنگ قر ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

brace : تجدید و احیای روحیه، محکم بستن، در مقابل فشار مقاومت کردن, محکم کشیدن، ( با محکم کشیدن ) سفت یا تنگ کردن، استوار کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

number : شمارش آسیب ها است 1. Physical Damage EN: "That car accident really did a number on my back. " FA: �آن تصادف ماشین واقعاً به کمرم آسیب زد. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

number : شمارش آسیب ها است 1. Physical Damage EN: "That car accident really did a number on my back. " FA: �آن تصادف ماشین واقعاً به کمرم آسیب زد. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

number : شمارش آسیب ها است 1. Physical Damage EN: "That car accident really did a number on my back. " FA: �آن تصادف ماشین واقعاً به کمرم آسیب زد. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

number : شمارش آسیب ها است 1. Physical Damage EN: "That car accident really did a number on my back. " FA: �آن تصادف ماشین واقعاً به کمرم آسیب زد. ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Military Command EN: "Soldiers, lock and load! We move out in five!" FA: �سربازان، سلاحها را آماده کنید! پنج دقیقه دیگر حرکت می کنیم!� 2. Action ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

این واژه از خالی شدن مخزن یا از کار افتادن تانکهای جنگی گرفته شده است 1. Stock Market Tanking EN: "Investors panicked as the stock market started t ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Political Dissension EN: "The new policy caused deep dissension within the party. " FA: �سیاست جدید باعث اختلاف نظر شدید در حزب شد. � 2. Inte ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت "fish around" یک اصطلاح ( فعل عبارتی ) در انگلیسی است که به معنای �جستجوی نامشخص یا بی هدف برای چیزی� است. این عبارت معمولاً در موقعیت های غیرر ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. "This category is a catchall for miscellaneous items. " ترجمه: "این دسته، یک گروه چتری برای موارد متفرقه است. " 2. "The term ‘other’ is often ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Poem: "For He’s a Jolly Good Fellow" For he’s a jolly good fellow, so kind and so true, With a heart full of laughter, so bright and so new. His ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

هرس کننده - کسی که سرشاخه های درختان و گلها را مرتب می کند

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

"Washy" از قرن ۱۷ به معنای "رقیق و بی مزه" ( مثل آبکی بودن چای یا سوپ ) استفاده می شد.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعتیاد به بوی بنزین است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعتیاد به بوی بنزین است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بو کردن چسب - یک نوع اعتیاد مثل اعتیاد به بوی بنزین است

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

bare " عریان کردن - آشکار کردن soul : روح

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common English sentences using "ace in the hole" along with their Persian translations - - - 1. English: "She kept her surprise ann ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

عبارت "Ace in the hole" یک اصطلاح انگلیسی با ریشه های جالب است که از بازی پوکر ( Poker ) گرفته شده. در فارسی معادل آن "برگ برنده در آستین" یا "سلاح م ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

ترجمه متن سوگند وفاداری به پرچم آمریکا �من با وفاداری کامل به پرچم ایالات متحده آمریکا و جمهوری که نماینده آن است، سوگند یاد می کنم؛ ملتی یگانه تحت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

in, divide, ible

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

اتوبوس استثنایی ها - اتوبوس مخصوص ( دانش آموزان با نیازهای ویژه ) - سرویس مدارس خاص

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

"اگر خیلی تند می روی، کمی آرام تر باش. " "اگر خیلی کند هستی، کمی سرعت بگیر. " "با توجه به شرایط، سرعت مناسب را حفظ کن. "

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences with various collocations of "conveyance" in English with Persian translations, covering legal, transportation, and gene ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences with different collocations of "cold turkey" in English with Persian translations, 1. ( Quitting suddenly ) "He quit ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "cold turkey" یکی از عبارات جالب در زبان انگلیسی است که ریشه های مختلفی برای آن ذکر شده است. در اینجا به بررسی دقیق ریشه شناسی و تحول معنایی ا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( امریکای لاتین ) پانچو ( پارچه ی پتو مانندی که در وسط سوراخ دارد و در زمستان می پوشند )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences using various collocations of "buttonhole" in English with Persian translations - - - 1. Literal Meaning ( سوراخ دک ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

کلمه ی "buttonhole" به عنوان فعل ( to buttonhole ) یک اصطلاح نسبتاً قدیمی در انگلیسی است که معنی اصلی آن "گیر انداختن کسی برای صحبت اجباری" می دهد. ا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: لِپِل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

غذاهای متنوع

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سنگفرش

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. General Advice ( Neutral Tone ) "با برنامه پیش برو" ( Suitable for work/studies - literally "proceed with a plan" ) Example: "You have three ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

encourages resistance to authority در مقابل قدرت حاکمه مقاومت کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Most common term for naturally curly/frizzy hair resembling wool. مو فرفری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

برای جلوگیری از خفه شدن فرد، او را از پشت در آغوش می گیرند و با فشار به زیر سینه او را به سمت بالا حرکت می دهند تا جسم خارجی از گلویش خارج شود

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

how much tape ? i just don't want it to jiggle around - چقدر چسب می زنی !!!؟ - من فقط نمی خواهم که اون تکون بخوره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

pal around : دوست و رفیق بازی کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

قاچاق پلوتونیوم از یک کشور به کشور دیگر برای ساخت بمب هسته ای

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

به نقل از جناب منصوری اصطلاح Set something on fire و set someone on fire و set on fire هر سه مشابه هم بوده و دارای دو جور تعریف هستند. 1 - آتش زدن ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Chaste, en, ness

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Chaste, en, ing

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Chaste, en

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Chaste, en, ed

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. معنی تحت اللفظی: آویزان کردن / بستن با طناب - مثال انگلیسی: They strung up the lights for the festival. - ترجمه فارسی: چراغ ها را برای جشنو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Interfaith Dialogue EN: The university promotes interfaith dialogue to foster understanding. FA: دانشگاه به ترویج گفت وگوی بین ادیانی برای افزای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

thou shalt not steal : تو نباید دزدی کنی thou shalt not murder : تو نباید کسی را بکشی thou shalt not covet : تو نباید طمع بورزی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are several synonyms for "dance around" ( both literal and figurative meanings ) , along with their nuances: - - - Literal Meaning ( Physic ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are several synonyms for "dance around" ( both literal and figurative meanings ) , along with their nuances: - - - Literal Meaning ( Physic ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences using different collocations of "hunt" in English, along with their Persian translations ( : 1. Hunt for ( جستجو کردن ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

belt : با شدت حرکت یا عمل کردن belt out : خواندن یا تولید صدا با صدای بلند و پرانرژی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"re - " ( again ) "surge" ( to rise )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. End on a high note ( پایان خوب داشتن / با موفقیت تمام کردن ) The concert ended on a high note with their biggest hit. کنسرت با اجرای بزرگترین اث ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common English sentences with all collocations of the word x"spell"x, along with their Persian translations : 1. xCast a spellx ( طل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

emit - tic emit : send out

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Dodge : جا خالی دادن Ball : توپ Dodgeball : همانطور که دوستان فرمودند بازی وسطی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "switcheroo" ( a playful/slang term meaning "a sudden or sneaky swap" ) in English ( EN ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "switcheroo" ( a playful/slang term meaning "a sudden or sneaky swap" ) in English ( EN ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences using different collocations of "switcheroo" ( a playful/slang term meaning "a sudden or sneaky swap" ) in English ( EN ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "switcheroo" ( a playful/slang term meaning "a sudden or sneaky swap" ) in English ( EN ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "strapped" i: - - - 1. Strapped for cash ( کمبود پول داشتن ) - EN: "I can't go o ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common sentences using different collocations of "strapped" i: - - - 1. Strapped for cash ( کمبود پول داشتن ) - EN: "I can't go o ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 common sentences using different collocations of "strapped" i: - - - 1. Strapped for cash ( کمبود پول داشتن ) - EN: "I can't go o ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

معنی و ریشه اصطلاح "Peel Out" 1. معنی اصلی در انگلیسی: - "Peel out" یک اصطلاح غیررسمی ( عامیانه ) است که به حرکت سریع و ناگهانی یک ماشین با صدای ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

RRHEA ROOT WORD : Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a list of medical and scientific terms containing the root " - rrhea" ( from Greek ῥοία rhoia, meaning "flow" or "discharge" ) , - - - 1. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "gonorrhea" comes from Ancient Greek, combining two root words: 1. "Gon - " ( γόνος, gonos ) - Meaning: "Seed, " "sperm, " or "generati ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. "Crypt" ( from Greek "kryptos" – κρυπτός ) - Meaning: "Hidden, " "secret, " or "concealed. " - Modern Usage: Refers to cryptography ( the scie ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جمله "pick up one's slack" در فارسی به معنی جبران کمکاری یا سستی دیگری است و معمولاً در موقعیت های کاری یا گروهی استفاده می شود. در ادامه ترجمه های د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

جمله "pick up one's slack" در فارسی به معنی جبران کمکاری یا سستی دیگری است و معمولاً در موقعیت های کاری یا گروهی استفاده می شود. در ادامه ترجمه های د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

جمله "pick up one's slack" در فارسی به معنی جبران کمکاری یا سستی دیگری است و معمولاً در موقعیت های کاری یا گروهی استفاده می شود. در ادامه ترجمه های د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Romantic Context 1. English: "He wooed her with love letters and flowers. " Persian: "او را با نامه های عاشقانه و گل ها فریفت. " 2. English: "Sh ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"After being sick for a week, I’m finally out and about again. " "بعد از یک هفته بیماری، بالاخره دوباره بیرون و در حرکت هستم. " "She loves being o ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

solarium : sol، arium : اتاق آفتابرو - اتاق آفتابگیر arium : پسوند مکان - محل

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

solarium : sol، arium : اتاق آفتابرو - اتاق آفتابگیر auditorium = سالن سخنرانی Audit orium = "محل شنیدن" ( سالنی برای گوش دادن به سخنرانی، موسیقی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"All sewn up" یک اصطلاح انگلیسی است که معنای آن "به پایان رساندن، قطعی کردن، یا تضمین موفقیت در چیزی" است. این عبارت از دنیای خیاطی گرفته شده ( مثل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"All sewn up" یک اصطلاح انگلیسی است که معنای آن "به پایان رساندن، قطعی کردن، یا تضمین موفقیت در چیزی" است. این عبارت از دنیای خیاطی گرفته شده ( مثل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"All sewn up" یک اصطلاح انگلیسی است که معنای آن "به پایان رساندن، قطعی کردن، یا تضمین موفقیت در چیزی" است. این عبارت از دنیای خیاطی گرفته شده ( مثل ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

stretch : راسته - راستا home : خانه - پایان homestretch : دور آخر مسابقه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نه دخترم . من فردی بازنشسته هستم که برای سرگرمی و کمک به عزیزان در آبادیس پیشنهاد می گذارم .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Not by a long shot ( اصلاً / به هیچ وجه / هرگز ) EN: "Is he the best player on the team?" FA: "آیا او بهترین بازیکن تیم است؟" EN: "Not by a long ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Not by a long shot ( اصلاً / به هیچ وجه / هرگز ) EN: "Is he the best player on the team?" FA: "آیا او بهترین بازیکن تیم است؟" EN: "Not by a long ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دلیل معنی دادن "long shot" به "شانس کم/کار نامحتمل" از نظر تاریخی و فرهنگی: ۱. ریشه در تیراندازی ( قرن ۱۸ - ۱۹ ) : - در گذشته، "long shot" به تی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

دلیل معنی دادن "long shot" به "شانس کم/کار نامحتمل" از نظر تاریخی و فرهنگی: ۱. ریشه در تیراندازی ( قرن ۱۸ - ۱۹ ) : - در گذشته، "long shot" به تی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

لطفا با casket : تابوت اشتباه نشه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با gasket : واشر - آب بند اشتباه نشه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of common collocations with "wield" - - - 1. Wield Power ( اعمال قدرت کردن / قدرت داشتن ) - "The dictator wielded ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخم مرغ همزن دستی - برقی محصول تجاری تخم مرغ مایع پردازش شده ( همزده ) - تخم مرغ همزده آماده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخم مرغ همزن دستی - برقی محصول تجاری تخم مرغ مایع پردازش شده ( همزده ) - تخم مرغ همزده آماده

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

پنیر کلبه ای ( خانگی ) - پنیر دلمه شده - پنیر کم چرب دانه دار ( با توجه به بافت آن )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Ask so and so to help you. " "از فلانی بخواه بهت کمک کند. " "So and so said it was a good idea. " "فلانی گفت ایده خوبی است. " "I heard so and so g ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Ask so and so to help you. " "از فلانی بخواه بهت کمک کند. " "So and so said it was a good idea. " "فلانی گفت ایده خوبی است. " "I heard so and so g ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Prefix: "Con - " ( Latin, meaning "together, thoroughly, with" ) Similar to "connect, " "construct, " "consolidate. " Root: "Sacr - " ( from Latin ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Prefix: "De - " ( Latin, meaning "remove, reverse, or undo" ) Root: "Sacr - " ( from Latin "sacer", meaning "sacred" ) Suffix: " - ate" ( verb - ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

torrid zone : منطقه حاره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

انسه محترم ، من موسی نیستم . شما دچار اشتباه شده اید .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

easter egg hunt : بازی یافتن تخم مرغ های پنهان کرده شده "We organized an Easter egg hunt for the kids in the garden. " "برای بچه ها در باغ یک باز ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

easter egg hunt : بازی یافتن تخم مرغ های پنهان کرده شده "We organized an Easter egg hunt for the kids in the garden. " "برای بچه ها در باغ یک باز ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آیفون صوتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آیفون تصویری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آیفون صوتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آیفون تصویری

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

audio door phone : audio intercom : آیفون صوتی video door phone : video intercom : آیفون تصویری Door entry system ( general term for both types ) ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "nodding off" به حالت چرت زدن یا خواب آلودگی شدید اشاره دارد، معمولاً وقتی کسی به طور ناخواسته در حالتی نشسته ( مثل سر کلاس، پشت فرمان، یا هنگا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "nodding off" به حالت چرت زدن یا خواب آلودگی شدید اشاره دارد، معمولاً وقتی کسی به طور ناخواسته در حالتی نشسته ( مثل سر کلاس، پشت فرمان، یا هنگا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

سرهم بندی شده ( بدون ظرافت یا برنامه ریزی دقیق ) . دست وپا شکسته ( با راه حل های موقت و غیرحرفه ای ) . کلیشه ای و تکراری ( مثل جوک های بی مزه یا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Airtight Container ( ظرف دربسته/هواگیری شده ) English: "Store the cookies in an airtight container to keep them fresh. " Persian: "کلوچه ها را د ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. "He comes across like a know - it - all. " Persian: او طوری رفتار می کند که انگار همه چیز را می داند. 2. "She came across like she didn’t care. ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

batter : مکرر ضربه زدن ram : فرو بردن، کوبیدن battering ram : قلعه شکن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مخفف intelligence : ( گرداوری اطلاعات معمولا به طور سری ) خبرگیری ( سری ) ، آگهگیری، اداره ی اطلاعات ( و جاسوسی ) ، اداره ی آگهگیری، جاسوسان، ماموران ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بصورت مخفف intel هم می آید به معنی : ( گرداوری اطلاعات معمولا به طور سری ) خبرگیری ( سری ) ، آگهگیری، اداره ی اطلاعات ( و جاسوسی ) ، اداره ی آگهگیری، ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عدرخواهی می کنم . لگد می زند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از ورزش های رزمی که فرد بالا می پرد و با چرخش یک مشت می زند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به microbrew

پیشنهاد
٠

steam : بخار roll : غلت زدن - چرخیدن steamroll : با غلتک بخار جاده صاف کردن - له و لورده کردن - سرکوب کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

steam : بخار roll : غلت زدن - چرخیدن steamroll : با غلتک بخار جاده صاف کردن - له و لورده کردن - سرکوب کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

steam : بخار roll : غلت زدن - چرخیدن steamroll : با غلتک بخار جاده صاف کردن - له و لورده کردن - سرکوب کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

steam : بخار roll : غلت زدن - چرخیدن steamroll : با غلتک بخار جاده صاف کردن - له و لورده کردن - سرکوب کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

�آبجوسازی کوچک� یا �آبجوسازی محلی/صنعتی کوچک مقیاس� توضیح: به کارخانه های آبجوسازی مستقل که در مقیاس محدود و معمولاً با روش های سنتی تر فعالیت می کن ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کسی که از یه میخونه به میخونه دیگه میره

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

stark - raving : کاملا دیوانه - - - 1. Raving Mad ( کاملاً دیوانه / به شدت عصبانی ) - English: "He was stark raving mad after the argument. " ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

a short, thick, highly seasoned sausage that is shaped like a frankfurter. : کالباس پر ادویه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

English: "The old train blew its steam whistle before departing. " Persian: "قطار قدیمی قبل از حرکت سوت بخارش را کشید. " English: "Factory workers r ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

kick it up a notch : یه درجه بالاتر بردن - یه درجه افزایش دادن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تفاوت اصلی بین "Buckle Up" و "Buckle Down" این دو اصطلاح اگرچه از نظر ظاهری شبیه هستند، اما معنا و کاربرد کاملاً متفاوتی دارند: - - - 1. Buckl ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

تفاوت اصلی بین "Buckle Up" و "Buckle Down" این دو اصطلاح اگرچه از نظر ظاهری شبیه هستند، اما معنا و کاربرد کاملاً متفاوتی دارند: - - - 1. Buckl ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

برای انجام کاری کمرت را سفت ببندی . عزمت را جزم کنی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

با آدم پولدار ازدواج کنی که ثروتمند بشی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common English sentences using collocations with "rant", - - - 1. "He went on a long rant about politics. " Persian: او یک سخنرانی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common English sentences using collocations with "rant", - - - 1. "He went on a long rant about politics. " Persian: او یک سخنرانی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 common English sentences using collocations with "rant", - - - 1. "He went on a long rant about politics. " Persian: او یک سخنرانی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Epaulet : اِپُل سر شانه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Breakdown of "Inconsistent": in - con - sist - ent 1. "in - " ( prefix ) = "not" ( negation ) - Turns the word into its opposite. - Example: c ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Yes! Let's break down the word "inconsistency" into its root parts and explain each one: Root Structure: in - con - sist - ency 1. "in - " ( pr ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of collocations with "blotch" in English, along with their Persian translations and example sentences: - - - 1. Blot ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of collocations with "blotch" in English, along with their Persian translations and example sentences: - - - 1. Blot ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of collocations with "blotch" in English, along with their Persian translations and example sentences: - - - 1. Blot ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of collocations with "blotch" in English, along with their Persian translations and example sentences: - - - 1. Blot ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

putty in one's hand : معنی کلمه به کلمه: - "Putty" = خمیر چسبنده ( مثل خمیر بتونه یا خمیر بازی ) - "In one's hand" = در دستِ کسی ترجمه تحت ال ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

putty in one's hand : معنی کلمه به کلمه: - "Putty" = خمیر چسبنده ( مثل خمیر بتونه یا خمیر بازی ) - "In one's hand" = در دستِ کسی ترجمه تحت ال ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

putty in one's hand : معنی کلمه به کلمه: - "Putty" = خمیر چسبنده ( مثل خمیر بتونه یا خمیر بازی ) - "In one's hand" = در دستِ کسی ترجمه تحت ال ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Here are some natural synonyms for "take a stab at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"تیمپانی" یا "نفخ شدید دام" ( بیماری گاو/دام ها با التهاب معده ناشی از تجمع گاز hoof : سم حیوان hooves : سم ها ی حیوان

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Prefix: "dis - " Meaning: "apart" or "in different directions" Example: Disconnect, Disagree Root: " - sect" From Latin "secare" ( to cut ) Li ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : در اواخر پاییز ( معمولاً اواخر سپتامبر یا اکتبر ) ، اروپا دوره ای کوتاه از هوای گرم و آرام را تجربه می کرد که به آن "goose summer" می گفتند، ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : در اواخر پاییز ( معمولاً اواخر سپتامبر یا اکتبر ) ، اروپا دوره ای کوتاه از هوای گرم و آرام را تجربه می کرد که به آن "goose summer" می گفتند، ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : در اواخر پاییز ( معمولاً اواخر سپتامبر یا اکتبر ) ، اروپا دوره ای کوتاه از هوای گرم و آرام را تجربه می کرد که به آن "goose summer" می گفتند، ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

lud, - ic "Lud - " ( Latin root ) From "ludere" ( to play ) or "ludus" ( game, sport, mockery ) . Implies playfulness, mockery, or absurdity. " ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

lud, - ic, - ous "Lud - " ( Latin root ) From "ludere" ( to play ) or "ludus" ( game, sport, mockery ) . Implies playfulness, mockery, or absurdi ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

broacher : بروشور از همین ریشه است . Here’s a detailed list of collocations with "broach" in English - - - 1. Broach Topic ( مطرح کردن موضوع ) ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Broacher ( Noun ) – Someone who Introduces a Topic 🔹 Persian: مطرح کننده، آغازگر بحث 📌 Example: - He was the broacher of the new policy. - ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

collocations with " crank : 1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned t ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Crank Noun ( Machine/Tool Related ) 🔧 English: crank handle 🔶 Persian: دسته میل لنگ 📝 Example: - He turned the crank handle to start the e ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصل اصطلاح "Pay the Piper" ( پرداختِ نوازنده ) به یک داستان قدیمی آلمانی به نام "The Pied Piper of Hamelin" ( نوازندهٔ رنگارنگ هاملین ) برمی گردد که ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اصل اصطلاح "Pay the Piper" ( پرداختِ نوازنده ) به یک داستان قدیمی آلمانی به نام "The Pied Piper of Hamelin" ( نوازندهٔ رنگارنگ هاملین ) برمی گردد که ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "suckle" can be thought of as coming from "suck" the frequentative or diminutive suffix * - le*, which implies a repeated or small - scale ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "suckle" can be thought of as coming from "suck" the frequentative or diminutive suffix * - le*, which implies a repeated or small - scale ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

پس باید : so we must 1. English: "It's free? All the more reason to try it!" Persian: "رایگانه؟ دلیل بیشتری هست که امتحانش کنی!" 2. English: "Yo ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٢

licking a finger and sticking it in someone’s ear ) .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Meaning of "Stand to Lose" "Stand to lose" is an idiomatic phrase meaning to be at risk of losing something ( money, an opportunity, a advantage, et ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Meaning of "Occurred to" "Occurred to [someone]" is a phrase used when an idea, thought, or realization suddenly comes to a person's mind. It often ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

Meaning of "Occurred to" "Occurred to [someone]" is a phrase used when an idea, thought, or realization suddenly comes to a person's mind. It ofte ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Definition of "Draft Up" "Draft up" ( phrasal verb ) means to prepare a preliminary or initial version of a document, plan, or text. It implies cr ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The word "mordant" comes from the Latin root mordēre, meaning "to bite" or "to sting. " Breakdown of the Etymology: - Latin: mordēre ( "to bite" ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با literate : باسواد اشتباه نشه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "as dead as disco" یک اصطلاح غیررسمی در انگلیسی است که برای اشاره به چیزی که کاملاً منسوخ، قدیمی یا از مد افتاده است استفاده می شود. این عبارت ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

"mor - " = بیماری، ناخوشی " - bid" ( از پسوند لاتین " - idus" ) = حالت یا کیفیت Here are common English collocations with "morbid" : - - - 1 ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

stop riding me

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Carryall" در انگلیسی به دو معنی اصلی استفاده می شود که هر کدام معادل متفاوتی در فارسی دارند: - - - ۱. معنی اول: کیف بزرگ چندمنظوره ( وسایل شخصی ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک برند معروف آمریکایی از قرص های نعنایی خوشبوکننده دهان است که به شکل قوطی های فلزی گرد فروخته می شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

مراجعه کنید به portmanteau

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

port : حمل کردن manteau : به فرانسه مانتو - پالتو - شنل - پوشش ۰ ردا portmanteau : چمدان - کلمات ترکیبی از دو واژه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

manteau : به فرانسه مانتو - پالتو - شنل - پوشش ۰ ردا

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here's a line - by - line explanation of the root words for "portmanteau": 1. The word "portmanteau" originates from French. 2. It combines two Fr ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

a slang term often meaning excited, stylish, or dancing energetically ) : - - - 1. English: Let’s get jiggy at the party tonight! Persian: بیا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

سیر دل دیدن - سیر دل نگاه کردن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Re - " ( Prefix ) Meaning: "back" or "again" Seen in: return, repeat, rebound "Prehendere" ( Latin Verb ) Meaning: "to seize, grasp, or cat ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

verb : punt

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. کسی که با ضربه پا توپ را شوت می کند ( در ورزش ) : - �ضربه زن پا� ( عمومی ) - �پنتر� ( در فوتبال آمریکایی ) - مثال: �پنتر تیم توپ را به خوبی ب ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

storklike : پاهای لاغر و بلند مثل لک لک

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پاهای بلند و لاغر مثل لک لک

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آفرین داری حسابی می جنبی - داری حسابی تلاش می کنی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

An extremely large amount of something ( often used to emphasize excess ) . یه عالمه - یه خروار 1. English: I have a shitload of emails to reply ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

fist bump بزن قدش این حرکت ( Fist Bump ) نوعی سلام، احوالپرسی یا تبریک غیررسمی است ( مثل دست دادن یا هایفایو، ولی صمیمی تر ) . مثلاً دوستان بعد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

قوزبند ( Posture Corrector ) مخصوص اصلاح قوز پشت یا وضعیت بد نشستن/ایستادن است. بیشتر برای ناهنجاری های وضعیتی ( مثل گوژپشتی خفیف ) استفاده می شود.

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

کمربند طبی کمر ( General Back Brace ) برای کمردرد، دیسک یا آسیب های ستون فقرات کاربرد دارد. مثال: "بعد از عمل دیسک، دکتر کمربند حمایتی کمر تجویز ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

Thunderdome ترکیبی از دو کلمه "Thunder" ( رعد و صاعقه ) و "Dome" ( گنبد یا سازه گنبدی شکل ) است و معمولاً به یک مکان یا موقعیت پرهرج ومرج، شدید و پرت ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

"Whack" ( ضربه ) ← "Whacky" ( مثل کسی که ضربه خورده و رفتارش غیرعادی است ) در محاوره بجای wacky گفته میشه wacko پسوند " - o" ( در انگلیسی برای ساختن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Whack" ( ضربه ) ← "Whacky" ( مثل کسی که ضربه خورده و رفتارش غیرعادی است ) در محاوره بجای wacky گفته میشه wacko پسوند " - o" ( در انگلیسی برای ساختن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Whack" ( ضربه ) ← "Whacky" ( مثل کسی که ضربه خورده و رفتارش غیرعادی است ) در محاوره بجای wacky گفته میشه wacko پسوند " - o" ( در انگلیسی برای ساختن ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

به علت چابکی ، کثیف کاری و روغنی و چرب بودن لباس مکانیک ها

پیشنهاد
١

این عبارت احتمالاً در اوایل قرن ۱۹ میلادی در آمریکا رایج شد. در اصل شکل کامل آن این بود: "Happy as a clam at high tide" ( خوشحال مثل یک صدف هنگام ...

پیشنهاد
١

این عبارت احتمالاً در اوایل قرن ۱۹ میلادی در آمریکا رایج شد. در اصل شکل کامل آن این بود: "Happy as a clam at high tide" ( خوشحال مثل یک صدف هنگام ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

این عبارت احتمالاً در اوایل قرن ۱۹ میلادی در آمریکا رایج شد. در اصل شکل کامل آن این بود: "Happy as a clam at high tide" ( خوشحال مثل یک صدف هنگام ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

چیپس پنیردار تند - اسنک مکزیکی پنیری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

دوستان نمی دونید علامت غلط را نزنید . دوستمون منا جهانبخشی درست فرمودند . bud : ماریجوانا - علف هم معنی میده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

Original meaning ( marriage vows ) : "I take you for better or worse, for richer or poorer. " "تو را می پذیرم در خوبی و بدی، در ثروت و فقر. " Accept ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

verb : sleep, slept, slept adjective: asleep, sleeping adverb:sleepingly noun : sleep

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

مراجعه شود به Rapproachment

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Musical/Performance Context EN: "The singer added a vamp to the song for a dramatic effect. " FA: خواننده بخشی تکرارشونده به آهنگ اضافه کرد تا ا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

تربچه که به شکل گل رز تزیین می کنند . ابتدا برش هایی می دهند و سپس در آب سرد می گذارند تا به شکل گل رز باز شود

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

یه دسته بادکنک - مثل دسته گل

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

take a turn for the worse : رو به بدتر شدن take a turn for the better : رو به بهتر شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

take a turn for the worse : رو به بدتر شدن take a turn for the better : رو به بهتر شدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"The design of the building is purely utilitarian, focusing on function rather than aesthetics. " طراحی ساختمان کاملاً کاربردی است و بیشتر بر عملکرد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. Mechanical/Engineering Contexts ( بلبرینگ / یاتاقان ) - Ball bearing → یاتاقان ساچمه ای - Roller bearing → یاتاقان غلتکی - Bearing housing → ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. Literal Submission ( Physical Act ) EN: "The servant groveled at the king’s feet. " FA: "خدمتکار به خاک پای پادشاه افتاد. " 2. Begging for Fo ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Submission ( Physical Act ) EN: "The servant groveled at the king’s feet. " FA: "خدمتکار به خاک پای پادشاه افتاد. " 2. Begging for Fo ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Submission ( Physical Act ) EN: "The servant groveled at the king’s feet. " FA: "خدمتکار به خاک پای پادشاه افتاد. " 2. Begging for Fo ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روی دو زانو نشستن - بقول اراکی ها چُتِّلی نشستن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

cloth mitten : دستکش پارچه ای - مثل دستکش فر یا لیف حمام

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

لیف حمام

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

روکش صندلی توالت فرنگی که گاهی یکبار مصرفه

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

She has a kooky sense of fashion. او سلیقهٔ عجیب و غریبی در مد دارد. His kooky ideas always surprise me. ایده های عجیب او همیشه مرا شگفت زده می ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی ساخته شده: 1. "Eu - " به معنی "خوب" 2. "Angel" به معنی "پیام" یا "خبررسان" ( همان ریشه ی کلمه Angel = فرشته ) ## ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی ساخته شده: 1. "Eu - " به معنی "خوب" 2. "Angel" به معنی "پیام" یا "خبررسان" ( همان ریشه ی کلمه Angel = فرشته ) ## ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی ساخته شده: 1. "Eu - " به معنی "خوب" 2. "Angel" به معنی "پیام" یا "خبررسان" ( همان ریشه ی کلمه Angel = فرشته ) ## ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی ساخته شده: 1. "Eu - " به معنی "خوب" 2. "Angel" به معنی "پیام" یا "خبررسان" ( همان ریشه ی کلمه Angel = فرشته ) ## ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی ساخته شده: 1. "Eu - " به معنی "خوب" 2. "Angel" به معنی "پیام" یا "خبررسان" ( همان ریشه ی کلمه Angel = فرشته ) ## ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه از ترکیب دو بخش باستانی ساخته شده: 1. "Eu - " به معنی "خوب" 2. "Angel" به معنی "پیام" یا "خبررسان" ( همان ریشه ی کلمه Angel = فرشته ) ## ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

pass the buck : از مسئولیت شانه خالی کردن ولی : "Pass the bucket" ( جمع آوری کمکهای مالی یا نذورات ) معنی: دور زدن یک سطل ( یا ظرف ) برای جمعآوری ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Pass the buck" ( به معنای "فرافکنی کردن" یا "نداختن مسئولیت به گردن دیگران" ) ریشه تاریخی جالبی دارد که به بازی پوکر در قرن ۱۹ آمریکا برمیگردد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Pass the buck" ( به معنای "فرافکنی کردن" یا "نداختن مسئولیت به گردن دیگران" ) ریشه تاریخی جالبی دارد که به بازی پوکر در قرن ۱۹ آمریکا برمیگردد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "Pass the buck" ( به معنای "فرافکنی کردن" یا "نداختن مسئولیت به گردن دیگران" ) ریشه تاریخی جالبی دارد که به بازی پوکر در قرن ۱۹ آمریکا برمیگردد ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٢

glute bridge : پل باسن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پل باسن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The Puritans settled in Massachusetts in the 17th century. پیوریتن ها در قرن هفدهم در ماساچوست ساکن شدند. Puritan beliefs emphasized strict moral ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

His puritanical views on entertainment make him oppose all modern films. نگرشهای سختگیرانه مذهبی او درباره سرگرمی باعث مخالفتش با همه فیلمهای مدرن م ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصلی کلمه "Puritan" ( تندرو مذهبی ) به زبان لاتین بازمیگردد: ریشه شناسی ( Etymology ) : 1. ریشه لاتین: - "pūrus" ( پوروس ) = به معنای "خالص، ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

ریشهٔ اصلی واژهٔ "Puritanical" ( پوریتانیکال / تُندمذهبی ) به "Puritan" برمیگردد که خود از واژهٔ لاتین "pūrus" به معنی "خالص، پاک" گرفته شده است. ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به لیست دوستمون Yahya ghanbarpour اضافه بفرمایید : rageaholic : معتاد به خشم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

در اینجا چند کلمه مشابه "rageaholic" ( معتاد به خشم ) که با ترکیب مشکل پسوند " - aholic" ساخته شده اند، آورده شده است: 1. Workaholic - معنی: معت ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

همانطور که دوستمون فرمودند سنباده تسمه ای

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"Whack" ( ضربه ) ← "Whacky" ( مثل کسی که ضربه خورده و رفتارش غیرعادی است ) در محاوره بجای wacky گفته میشه wacko پسوند " - o" ( در انگلیسی برای ساخ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

"Whack" ( ضربه ) ← "Whacky" ( مثل کسی که ضربه خورده و رفتارش غیرعادی است ) در محاوره بجای wacky گفته میشه wacko پسوند " - o" ( در انگلیسی برای ساخ ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are common collocations of "malaise" in English with Persian translations: 1. General Malaise EN: "The patient complained of general malaise a ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح : malice aforethought

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشهٔ واژهٔ "malaise" ۱. ریشه شناسی ( اتیمولوژی ) : - "Malaise" از زبان فرانسوی وارد انگلیسی شده است. - در فرانسوی: "mal - " ( به معنای بد، نا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Grim Reaper به معنای "چهرهٔ مرگ" یا "دروگر سیاه" است و نمادی از مرگ در فرهنگ غربی است که معمولاً به شکل اسکلتی پوشیده در ردای سیاه و با داسی بزرگ در ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : ساید داس - با داس بریدن

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. The politician faced a vicious smear campaign before the election. سیاستمورد قبل از انتخابات با یک کارزار تخریب شدید مواجه شد. 2. They launche ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

drift : معنی فحوای کلام، مفهوم سخن، درونمایه، چم هم میده . ( to understand someone's implied meaning ) : catch one's drift 1. Do you catch my dr ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "strike one" is often used in baseball to count a missed swing or bad pitch, but it can also be used metaphorically to mean "a first warni ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "strike one" is often used in baseball to count a missed swing or bad pitch, but it can also be used metaphorically to mean "a first warni ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Your rude comment was completely uncalled for. نظر بیادبانه ات کاملاً بی جا بود. That kind of behavior is uncalled for in a professional setting. ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

garbage pail : سطل زباله

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

racketeer از همین ریشه : اخاذ - باجگیر - شیاد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "racketeer" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: "Racket" ( به معنی "کلاهبرداری، تقلب، یا فعالیت غیرقانونی" ) این کلمه احتمالاً از زبان ایتا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "pine box" در انگلیسی به معنای "تابوت چوبی" یا "جعبهٔ کاجی" است و معمولاً به تابوتهای ساده و ارزانقیمتی اشاره دارد که از چوب کاج ساخته شدهاند. ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

جناب میرکریمی به زیبایی فرمودند . برای توضیح بیشتر : con : کاملا spic : نگاه کردن - دیدن uous - :" پر از چیزی" یا "دارای ویژگی خاص" Con spic uous ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

تاریخچه gross و engrossing Gross درشت/خام← چیز تصفیه نشده/ناخوشایند ←چندش آور Engrossing نوشتن با خط درشت ← جذب کامل توجه ←جذاب/مسحورکننده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه gross و engrossing Gross درشت/خام← چیز تصفیه نشده/ناخوشایند ←چندش آور Engrossing نوشتن با خط درشت ← جذب کامل توجه ←جذاب/مسحورکننده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

تاریخچه gross و engrossing Gross درشت/خام← چیز تصفیه نشده/ناخوشایند ←چندش آور Engrossing نوشتن با خط درشت ← جذب کامل توجه ←جذاب/مسحورکننده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از وری نام دکتر یونانی - آمریکایی george papanicolaou. نامگذاری شده

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوستان رابطه جنسی با فرد نابالغ ، حتی در صورت رضایت فرد نابالغ ، تجاوز به قانون است چون از نظر قانونی ، فرد نابالغ صلاحیت رضایت ندارد .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خط فک - زاویه فک

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "This physics concept is way over my head. " Persian: "این مفهوم فیزیک کاملاً از درک من خارج است. " 2. English: "She got in over her h ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

این یک اشتباه املایی است که با compute اشتباه شده ولی تلفظ آن همان controller است و به معنی ممیز و بازرس حسابداری است

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

streak : رگه - دوره The antonym of "hot streak" ( a period of sustained success or good luck ) could be: "cold streak" ( a period of poor perform ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
١

Pot, belly، ed

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Pot, belly Pot : قابلمه Belly : شکم

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Over, awe

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

در گذشته، دادن دست دختر به داماد نماد رضایت خانواده برای ازدواج بود "He asked for her hand in marriage. " "او برای ازدواج با او خواستگاری کرد. " "H ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

10 جمله متداول با معانی مختلف "turd" در انگلیسی و فارسی ( با سطوح مختلف ادبی ) : 1. معنای اصلی ( مدفوع ) : - "The dog left a turd on the sidewalk. ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

10 جمله متداول با معانی مختلف "smite" در انگلیسی و فارسی: 1. تنبیه الهی ( معنای اصلی و کتاب مقدس ) : - "God will smite the wicked. " - "خداوند شری ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

10 جمله متداول با معانی مختلف "smite" در انگلیسی و فارسی: 1. تنبیه الهی ( معنای اصلی و کتاب مقدس ) : - "God will smite the wicked. " - "خداوند شری ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

10 جمله متداول با معانی مختلف "smite" در انگلیسی و فارسی: 1. تنبیه الهی ( معنای اصلی و کتاب مقدس ) : - "God will smite the wicked. " - "خداوند شری ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترکیبات رایج "cricket" در انگلیسی با ترجمه فارسی: ۱. اصطلاحات ورزش کریکت: - Play cricket = کریکت بازی کردن - Cricket match = مسابقه کریکت - Cr ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. The rickety old chair collapsed when I sat on it. - ترجمه: صندلی قدیمی لرزان وقتی رویش نشستم فرو ریخت. - معنی: وسیله قدیمی و ناپایدار 2. We c ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. The rickety old chair collapsed when I sat on it. - ترجمه: صندلی قدیمی لرزان وقتی رویش نشستم فرو ریخت. - معنی: وسیله قدیمی و ناپایدار 2. We c ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. Religious Practices ( اعمال مذهبی ) - Pray the rosary "She prays the rosary every evening. " "او هر شب تسبیح می خواند. " - Say the rosary ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. عمومی: - Botch a job ( یک کار را خراب کردن ) - Botch a task ( یک وظیفه را ضایع کردن ) - Botch an attempt ( یک تلاش را خراب کردن ) ۲. حرفه ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Deserving Punishment ( استحقاق مجازات ) - EN: "He bullied everyone for years—he had it coming. " - FA: "سال ها به همه زور می گفت، این مجازات ر ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Deserving Punishment ( استحقاق مجازات ) - EN: "He bullied everyone for years—he had it coming. " - FA: "سال ها به همه زور می گفت، این مجازات ر ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

pull it off : همین فعل است فقط it ضمیر است و جایگزین مفعول شده

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. تجزیه عبارت: "Hold" ( فعل ) : معنای اصلی: "نگه داشتن، حفظ کردن" ( از زبان آنگلوساکسون haldan ) . در اینجا: "حفظ حالت فعلی" ( ماندن در وضعیت م ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in, de, term, ate in : not de: throughly : کاملا - قطعی term:limit ate: suffix for making adjectives

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

pincushion : pin , cushion : جاسوزنی که شکل بالش کوچک برای نگهداری سوزن ها درست می کنند

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Aloe ( گیاه ) - انگلیسی: A succulent plant with thick, gel - filled leaves, known for its medicinal and skincare uses. - فارسی: آلوئه ( تلفظ: ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

words derived from root domin : to tame, subdue, or conquer 1. Indomitable - English: Unconquerable, impossible to defeat or subdue. - Persian: ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

words derived from root domin : to tame, subdue, or conquer 1. Indomitable - English: Unconquerable, impossible to defeat or subdue. - Persian: ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

words derived from root domin : to tame, subdue, or conquer 1. Indomitable - English: Unconquerable, impossible to defeat or subdue. - Persian: ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به طنز : بلند - دراز

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Con : در اینجا : با - همراه غیر قابل قبول با علم درونی ( وجدان ) - بی وجدان

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ترفند بی ارزش

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

past participle of shoe

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی و معانی اصطلاح "hog wild" در انگلیسی و معادل های فارسی: ۱. ریشه های لغوی: - "Hog" ( خوک ) : در فرهنگ آمریکایی قرن ۱۹، نماد حرص، ولع و ر ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

**ریشه شناسی واژه: "Boom": اشاره به صدای بم و قوی ( از صدای انفجار گرفته شده ) "Box": اشاره به شکل جعبه ای دستگاه

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

zip it shut up

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از واژهٔ "cheese" ( پنیر ) گرفته شده است. در دههٔ ۱۸۴۰ میلادی در انگلیسی به معنای "بی مزه/پیش پاافتاده مثل پنیر معمولی" استفاده می شد. تأثیر صنعت ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

1. معنای مذهبی ( فیض الهی ) EN: "Her faith was her saving grace during the crisis. " FA: "ایمانش در بحران، فرشته نجات بخش او بود. " 2. تنها نقطه ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

معنی اصلی در ورزش: انگلیسی: "Take a lap around the track!" ( دستور مربی به ورزشکاران ) فارسی: "یک دور زمین بدو!" "یک دور استادیوم بزن!" ۲. معنی عام ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توضیح ریشه شناسی و تحول معنایی اصطلاح _"chap one's hide"_: ۱. معنی تحت اللفظی اولیه: - "Chap" در انگلیسی باستان ( `ceapian` ) به معنای "ضربه زدن/ت ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توضیح ریشه شناسی و تحول معنایی اصطلاح _"chap one's hide"_: ۱. معنی تحت اللفظی اولیه: - "Chap" در انگلیسی باستان ( `ceapian` ) به معنای "ضربه زدن/ت ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توضیح ریشه شناسی و تحول معنایی اصطلاح _"chap one's hide"_: ۱. معنی تحت اللفظی اولیه: - "Chap" در انگلیسی باستان ( `ceapian` ) به معنای "ضربه زدن/ت ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

sleeve : در گذشته از آستین برای قایم کردن چیزها استفاده می کرده اند . در دل به کسی خندیدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

sleeve : در گذشته از آستین برای قایم کردن چیزها استفاده می کرده اند . در دل به کسی خندیدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

sleeve : در گذشته از آستین برای قایم کردن چیزها استفاده می کرده اند . در دل به کسی خندیدن

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in : درون - حالت تشدید fern : دنیای زیرین - زیر زمین al : پسوند صفت ساز جهنمی - شیطانی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in : درون - حالت تشدید fern : دنیای زیرین - زیر زمین al : پسوند صفت ساز جهنمی - شیطانی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in : درون - حالت تشدید fern : دنیای زیرین - زیر زمین o : پسوند ایتالیایی جهنم - دوزخ

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in : درون - حالت تشدید fern : دنیای زیرین - زیر زمین al : پسوند صفت ساز جهنمی - شیطانی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

in : درون - حالت تشدید fern : دنیای زیرین - زیر زمین al : پسوند صفت ساز جهنمی - شیطانی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

con : با - همراه sci : know ence : پسوند اسم ساز less : بدون بدون علم درونی ( وجدان ) "Science" ( علم ) ← دانش بیرونی "Conscience" ( وجدان ) ← ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٢

con : با - همراه sci : know ence : پسوند اسم ساز علم درونی ( وجدان ) "Science" ( علم ) ← دانش بیرونی "Conscience" ( وجدان ) ← دانش درونی اخلاقی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

con : throughly sci :know on : پسوند اسم ساز able:پسوند صفت ساز قابل پذیرش علم درونی ( وجدان )

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

un, con, sci, , on, able un :not con:throughly sci:know on : پسوند اسم ساز able : پسوند قابلیت انجام کار غیر قابل پذیرش دانش درونی ( وجدان )

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Maraca ماراکا ( ترجمه مستقیم و مصطلح در موسیقی ) Maraca جغجغه موسیقی ( ترجمه توصیفی رایج ) Maraca دُهُلک ( معادل محلی در برخی مناطق ایران ) ۲. ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در تلویزیون : مجری مهمان در مراسم و همایش ها : میزبان افتخاری "John is guest hosting tonight's show" → "جان امشب به عنوان مجری مهمان برنامه را اجر ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه "Bionic" ( بایونیک ) اگرچه امروزه اغلب به اعضای مصنوعی پیشرفته اشاره می کند، اما ریشه این معنی جالب است: ۱. ریشه لغوی: - ترکیب دو بخش: - "B ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Wax bean لوبیای زرد/مومی. بخاطر ظاهر براق آن لوبیا مومی گفته می شود Green bean لوبیای سبز Kidney bean لوبیا چیتی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Suggesting an Activity ( پیشنهاد برنامه ) EN: "What say we go to the beach tomorrow?" FA: "چطوره فردا بریم ساحل؟" - Meaning: Casual suggestion ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اسب اسکاتلندی برای بارکشی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اسب بارکشی

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اصل به معنی تحریک کردن یا آزار دادن است ( مانند وقتی چیزی پوست را تحریک می کند ) . "Stop nagging me—you’re chapping my hide!" → "بسه نق بزنی! دا ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اصل به معنی تحریک کردن یا آزار دادن است ( مانند وقتی چیزی پوست را تحریک می کند ) . "Stop nagging me—you’re chapping my hide!" → "بسه نق بزنی! دا ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در اصل به معنی تحریک کردن یا آزار دادن است ( مانند وقتی چیزی پوست را تحریک می کند ) . "Stop nagging me—you’re chapping my hide!" → "بسه نق بزنی! دا ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

sidle , er کسی که به آهسته یا با حیله به چیزی نزدیک می شود. فردی که با حرکات کناری و محتاطانه پیش می رود ( اغلب با connotations منفی مثل "چاپلوس" ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word "sidle" can be traced back to the Old English word sīdelian, meaning "to move sideways" or "to go slowly. " Key Points About ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word "sidle" can be traced back to the Old English word sīdelian, meaning "to move sideways" or "to go slowly. " Key Points About ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word "sidle" can be traced back to the Old English word sīdelian, meaning "to move sideways" or "to go slowly. " Key Points About ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بین "tough out" و "tough it out" تفاوت ظریفی وجود دارد که عمدتاً به ساختار گرامری و معنای ضمنی آنها مربوط می شود. در فارسی هم این تفاوت را می توان در ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بین "tough out" و "tough it out" تفاوت ظریفی وجود دارد که عمدتاً به ساختار گرامری و معنای ضمنی آنها مربوط می شود. در فارسی هم این تفاوت را می توان در ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Latin Root: - "Petra" = "rock" or "stone" ( from Latin, borrowed from Greek ) 2. Greek Root: - "Petros" ( πέτρος ) = "rock" or "stone" 3. ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

1. Latin Root: - "Petra" = "rock" or "stone" ( from Latin, borrowed from Greek ) 2. Greek Root: - "Petros" ( πέτρος ) = "rock" or "stone" 3. ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Root Words of "Petrify": 1. Latin Root: - "Petra" = "rock" or "stone" ( from Latin, borrowed from Greek ) 2. Greek Root: - "Petros" ( πέτρος ) ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Root Words of "Petrify": 1. Latin Root: - "Petra" = "rock" or "stone" ( from Latin, borrowed from Greek ) 2. Greek Root: - "Petros" ( πέτρος ) ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Root Words of "Petrify": 1. Latin Root: - "Petra" = "rock" or "stone" ( from Latin, borrowed from Greek ) 2. Greek Root: - "Petros" ( πέτρος ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stun grenade : نارنجک صوتی - نوری. معنی تحت الفظی : نارنجک گیج کننده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal ( Military Footwear ) EN: "The museum displayed WW2 German jackboots. " FA: "موزه چکمه های نظامی آلمانی جنگ جهانی دوم را نمایش می داد. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal ( Military Boots ) EN: "The soldiers wore traditional jackbooted uniforms. " FA: "سربازان یونیفرم های سنتی با چکمه های نظامی می پوشیدند. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Work/Business Context EN: "The boss called a meeting on short notice. " FA: "رئیس در آخرین لحظه یک جلسه ترتیب داد. " 2. Travel Situation EN: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( Pure Descent ) - Full - blood [animal breed] "A full - blood Arabian horse" "اسب اصیل عربی" ( نژاد خالص ) - Full - bloo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( Pure Descent ) - Full - blood [animal breed] "A full - blood Arabian horse" "اسب اصیل عربی" ( نژاد خالص ) - Full - bloo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Literal Meaning ( Mistake ) EN: "That calculation error was a real boner. " FA: "آن اشتباه محاسباتی یک خطای فاحش بود. " 2. Slang ( Erection ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح : none whatsoever I have none whatsoever left in stock. هیچ کدام در انبار باقی نمانده است. There was none whatsoever to be found. هیچ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I have none whatsoever left in stock. هیچ کدام در انبار باقی نمانده است. There was none whatsoever to be found. هیچ کدام یافت نشد. She showed n ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I have no interest whatsoever in that project. هیچ گونه علاقه ای به آن پروژه ندارم. There is no evidence whatsoever to support that claim. هیچ مد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

whatsoever : به هیچوجه - هیچ - هیجگونه - هیج نوع non whatsoever : برای تاکید بیشتر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

collocations : 1. Legal/Contractual Contexts - Stipulate a requirement ( یک شرط را تعیین کردن ) The contract stipulates a 30 - day notice pe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Legal & Contractual Collocations - Include a stipulation ( شروطی را شامل شود ) - "The agreement includes a stipulation about late fees. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " : "jocus" ( Latin ) = "joke" or "jest" Joke ( a funny remark or story ) Jest ( a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " : "jocus" ( Latin ) = "joke" or "jest" Joke ( a funny remark or story ) Jest ( a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " : "jocus" ( Latin ) = "joke" or "jest" Joke ( a funny remark or story ) Jest ( a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " : "jocus" ( Latin ) = "joke" or "jest" Joke ( a funny remark or story ) Jest ( a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "jocular" comes from the Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " This, in turn, derives from: "jocus" ( Latin ) = "j ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "jocular" comes from the Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " This, in turn, derives from: "jocus" ( Latin ) = "j ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "jocular" comes from the Latin root "joculāris, " which means "humorous" or "jesting. " This, in turn, derives from: "jocus" ( Latin ) = "j ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خیلی زیاد خندیدن" یا "از خنده روده بر شدن" است. خندیدن بسیار شدید و غیرقابل کنترل آنقدر خندیدن که احساس کنید سرتان دارد کنده می شود! ( البته به ص ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خیلی زیاد خندیدن" یا "از خنده روده بر شدن" است. خندیدن بسیار شدید و غیرقابل کنترل آنقدر خندیدن که احساس کنید سرتان دارد کنده می شود! ( البته به ص ...

پیشنهاد
٠

باد آمد و بوی عنبر آورد . "عجب مهمون ناخوانده ای!" "این کی بود که از راه رسید؟!" ( با لحن شوخی ) "چه باد آورده؟!" این اصطلاح انگلیسی که معمولاً ...

پیشنهاد
٠

باد آمد و بوی عنبر آورد . "عجب مهمون ناخوانده ای!" "این کی بود که از راه رسید؟!" ( با لحن شوخی ) "چه باد آورده؟!" این اصطلاح انگلیسی که معمولاً ...

پیشنهاد
٠

این اصطلاح انگلیسی که معمولاً به صورت طنزآمیز برای اشاره به حضور غیرمنتظره کسی استفاده می شود، ریشه در رفتار طبیعی گربه ها دارد: ۱. منشأ طبیعی ( قرن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Tinker With ( دستکاری کردن / تغییر دادن آزمایشی ) EN: He loves to tinker with old radios. FA: او عادت دارد با رادیوهای قدیمی دستکاری کند. EN: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Tinker With ( دستکاری کردن / تغییر دادن آزمایشی ) EN: He loves to tinker with old radios. FA: او عادت دارد با رادیوهای قدیمی دستکاری کند. EN: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Tinker With ( دستکاری کردن / تغییر دادن آزمایشی ) EN: He loves to tinker with old radios. FA: او عادت دارد با رادیوهای قدیمی دستکاری کند. EN: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: راکِس 1. Raise/Cause a Ruckus EN: "Protesters raised a ruckus outside the parliament. " FA: معترضان در بیرون پارلمان سر و صدا به پا کردند. ...

پیشنهاد
٠

دلیل معنی دهی اصطلاح "Keep one’s nose to the grindstone" ( سختکوشی مداوم ) این اصطلاح انگلیسی ریشه تاریخی و تصویری جالبی دارد که به قرن ۱۶ میلادی ب ...

پیشنهاد
٠

دلیل معنی دهی اصطلاح "Keep one’s nose to the grindstone" ( سختکوشی مداوم ) این اصطلاح انگلیسی ریشه تاریخی و تصویری جالبی دارد که به قرن ۱۶ میلادی ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل معنی دادن "Pipe Dream" به رویای غیرممکن/خیالی اصطلاح "Pipe Dream" ( به فارسی: "رویای پوچ" یا "خیال خام" ) از دو بخش تشکیل شده و ریشه تاریخی جا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل معنی دادن "Pipe Dream" به رویای غیرممکن/خیالی اصطلاح "Pipe Dream" ( به فارسی: "رویای پوچ" یا "خیال خام" ) از دو بخش تشکیل شده و ریشه تاریخی جا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ( Lazy Person ) EN: "He’s a deadbeat who never keeps a job. " FA: او یک تنبل است که هیچ وقت شغلش را حفظ نمی کند. 2. ( Irresponsible Parent ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ( Lazy Person ) EN: "He’s a deadbeat who never keeps a job. " FA: او یک تنبل است که هیچ وقت شغلش را حفظ نمی کند. 2. ( Irresponsible Parent ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ( Lazy Person ) EN: "He’s a deadbeat who never keeps a job. " FA: او یک تنبل است که هیچ وقت شغلش را حفظ نمی کند. 2. ( Irresponsible Parent ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Collocations of "Hotshot" 1. Hotshot lawyer → وکیل سرشناس / وکیل به نام 2. Hotshot executive → مدیر موفق / مدیر بلندپایه 3. Hotshot athlete ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Collocations of "Hotshot" 1. Hotshot lawyer → وکیل سرشناس / وکیل به نام 2. Hotshot executive → مدیر موفق / مدیر بلندپایه 3. Hotshot athlete ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروشنده مواد مخدر متا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "grout" comes from the Old English grūt, meaning "coarse meal, dregs, or sediment" This root is also related to *Proto - Germanic grut - ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "grout" comes from the Old English grūt, meaning "coarse meal, dregs, or sediment" This root is also related to *Proto - Germanic grut - ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "grout" comes from the Old English grūt, meaning "coarse meal, dregs, or sediment" This root is also related to *Proto - Germanic grut - ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "grout" comes from the Old English grūt, meaning "coarse meal, dregs, or sediment" This root is also related to *Proto - Germanic grut - ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "grout" comes from the Old English grūt, meaning "coarse meal, dregs, or sediment" This root is also related to *Proto - Germanic grut - ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Bureaucratic Hassles EN: "I've been sent from pillar to post trying to get this license. " FA: "برای گرفتن این مجوز مرا از این اداره به آن اداره ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

traveling the entire length of ancient Israel ( extreme futility ) .

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

پیشنهاد
٠

Out of the frying pan into the fire from bad to worse Between the devil and the deep blue sea Getting out of a ditch only to fall into a well از چا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. The painkillers finally kicked in. - فارسی: مسکن ها بالاخره اثر کردند. 2. He kicked in the door to rescue her. - فارسی: او در را لگد زد تا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

burgeon در گذشته گاهی به این شکل نوشته می شده burgeon : جوانه زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

unencumbered : سبکبار - از هفت دولت آزاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

also unencumbered : سبکبار - از هفت دولت آزاد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

wall in : محصور کردن - محاصره کردن ✅ "The king walled the rebels in. " �پادشاه شورشیان را در محاصره گرفت. � ( فاعل مشخص: پادشاه ) ✅ "The city wa ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Look not for musk in dog's kennel : در لانه سگ دنبال مُشک نگردید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

anti semitic : ضد یهودی

پیشنهاد
٠

اصطلاح "scare some sense into someone" و "knock some sense into someone" از نظر مفهومی شباهت زیادی دارند، اما تفاوت های ظریفی در شدت و روش دارند: ...

پیشنهاد
٠

اصطلاح "scare some sense into someone" و "knock some sense into someone" از نظر مفهومی شباهت زیادی دارند، اما تفاوت های ظریفی در شدت و روش دارند: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی اصطلاح "get one's goat" ( که به معنی "کسی را عصبانی یا آزار دادن" است ) میتواند به این صورت بیان شود: ۱. �کسی را عصبی کردن� ۲. �کسی را ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی اصطلاح "get one's goat" ( که به معنی "کسی را عصبانی یا آزار دادن" است ) میتواند به این صورت بیان شود: ۱. �کسی را عصبی کردن� ۲. �کسی را ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�هیچ چیز از هیچ, به وجود نمی آید� توضیح فلسفی: این جمله بیانگر این اصل است که هر پدیده ای علتی دارد و وجود چیزی بدون علتِ پیشین ناممکن است. این مفهوم ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "loosey goosey" is a playful, informal expression meaning relaxed, flexible, or carefree. It likely originated in American English in the ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

for starters : برای شروع

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

synonym : soften the blow

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Appropriate, opportune Antonym: malapropos:inappropriate, inopportune

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : apropos

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:inappropriate, inopportune Antonym : propos, appropriate, opportune

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: "The store sells various adult toys, including dildos. " Persian: "این فروشگاه اسباب بازی های بزرگسالان، از جمله دیلدو، می فروشد. " English ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: "I heard a pop - pop sound from the kitchen. " Persian: "صدای پاپ - پاپ از آشپزخانه شنیدم. " English: "The kids love playing with pop - pop ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Male Jewish Names Ending in " - ky" or " - ki" ( Slavic Influence ) Yanky ( Янки / יאַנקי ) – A Yiddish diminutive of Yaakov ( Jacob ) , common in ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

US and Canadian slang an offensive word for Jew probably variant of kiki, reduplication of - ki, common name - ending among Jews from Slavic countrie ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. She was easily flustered by unexpected questions. فارسی: او به راحتی با سوالات غیرمنتظره دستپاچه میشد. 2. Don’t fluster him before the big pres ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. She was easily flustered by unexpected questions. فارسی: او به راحتی با سوالات غیرمنتظره دستپاچه میشد. 2. Don’t fluster him before the big pres ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"one - up" ( to outperform or outdo someone ) : He always tries to one - up everyone in meetings. همیشه تو جلسات سعی می کنه از همه جلو بزنه. Don ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"one - up" ( to outperform or outdo someone ) : He always tries to one - up everyone in meetings. همیشه تو جلسات سعی می کنه از همه جلو بزنه. Don ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"one - up" ( to outperform or outdo someone ) : He always tries to one - up everyone in meetings. همیشه تو جلسات سعی می کنه از همه جلو بزنه. Don ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( to outperform or outdo someone ) : He always tries to one - up everyone in meetings. همیشه تو جلسات سعی می کنه از همه جلو بزنه. Don't one - up ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't argue about semantics—focus on the main issue. روی معناشناسی بحث نکنید—روی موضوع اصلی تمرکز کنید. That's just a matter of semantics, not th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't argue about semantics—focus on the main issue. روی معناشناسی بحث نکنید—روی موضوع اصلی تمرکز کنید. That's just a matter of semantics, not th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

blow up one's spot : Don't tell them my secret - you'll blow up my spot! رازم رو بهشون نگو، داری لو میدی منو! I was trying to keep it quiet, but ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't tell them my secret - you'll blow up my spot! رازم رو بهشون نگو، داری لو میدی منو! I was trying to keep it quiet, but he blew up my spot. م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'll stop in at the caf� on my way to work. در راه رفتن به سر کار، به کافه سر میزنم. Feel free to stop in anytime you're in the neighborhood. ه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He tripped on stage and will never live it down. او روی صحنه زمین خورد و هرگز نمی تواند آن را فراموش کند. She sent the email to the wrong person ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He'll never live down that embarrassing moment. او هرگز آن لحظهٔ خجالت آور را فراموش نخواهد کرد. Can you live down your past mistakes? آیا می تو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

American Legion ( لژیون آمریکایی ) یک سازمان غیرانتفاعی و حرفه ای از کهنه سربازان نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا است که در سال ۱۹۱۹ پس از پایان جنگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

American Legion ( لژیون آمریکایی ) یک سازمان غیرانتفاعی و حرفه ای از کهنه سربازان نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا است که در سال ۱۹۱۹ پس از پایان جنگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Traitor: treason : خائن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Traditor : treason : خائن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

words with root : jugate Words with the Root Jugum ( "Yoke" ) 1. Subjugate - English: To conquer or bring under control. - Persian: تحت سلط ...

پیشنهاد
٠

1. I love the smell of gingerbread cookies. Persian: عطر کلوچه های نان زنجبیلی را دوست دارم. 2. We decorated a gingerbread house for Christmas. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. I love the smell of gingerbread cookies. Persian: عطر کلوچه های نان زنجبیلی را دوست دارم. 2. We decorated a gingerbread house for Christmas. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. I love the smell of gingerbread cookies. Persian: عطر کلوچه های نان زنجبیلی را دوست دارم. 2. We decorated a gingerbread house for Christmas. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. I love the smell of gingerbread cookies. Persian: عطر کلوچه های نان زنجبیلی را دوست دارم. 2. We decorated a gingerbread house for Christmas. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

assailable flank : پهلوی آسیب پذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. I need to sleep off this headache. فارسی: باید این سردرد را با خوابیدن از بین ببرم. - - - 2. He drank too much and went home to sleep it o ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. I need to sleep off this headache. فارسی: باید این سردرد را با خوابیدن از بین ببرم. - - - 2. He drank too much and went home to sleep it o ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

موجودافسانه ای مثل yeti

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

you're white - hot : extremely skilled, successful, or unstoppable at the moment ( like a star athlete scoring repeatedly or a musician killing it on ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

you're on fire: extremely skilled, successful, or unstoppable at the moment ( like a star athlete scoring repeatedly or a musician killing it on stag ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

you're white - hot : extremely skilled, successful, or unstoppable at the moment ( like a star athlete scoring repeatedly or a musician killing it on ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

prosperity level. : سطح رفاه general prosperity level : سطح رفاه عمومی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. To Ignore or Cancel Plans ( رد کردن، کنسل کردن ) - EN: "He blew off the meeting to go to a party. " FA: ( او جلسه را نادیده گرفت/کنسل کرد تا ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

root : ellipse : oval form : بیضی شکل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

root : ellipse : oval form : بیضی شکل دلیل نامگذاری "دوچرخه ثابت بیضی" ( Elliptical Stationary Bike ) به ویژگی های حرکتی و طراحی خاص آن برمی گردد. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Physical Direction ( به پهلو / از بغل / کج ) 1. The car skidded sideways on the icy road. ماشین به پهلو روی جاده یخی لیز خورد. 2. He tilted h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Physical Direction ( به پهلو / از بغل / کج ) 1. The car skidded sideways on the icy road. ماشین به پهلو روی جاده یخی لیز خورد. 2. He tilted h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Physical Direction ( به پهلو / از بغل / کج ) 1. The car skidded sideways on the icy road. ماشین به پهلو روی جاده یخی لیز خورد. 2. He tilted h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Physical Direction ( به پهلو / از بغل / کج ) 1. The car skidded sideways on the icy road. ماشین به پهلو روی جاده یخی لیز خورد. 2. He tilted h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Physical Direction ( به پهلو / از بغل / کج ) 1. The car skidded sideways on the icy road. ماشین به پهلو روی جاده یخی لیز خورد. 2. He tilted h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. General Emphasis ( به همان اندازه / نه کمتر از ) 1. He is a scientist, and no less an artist. او یک دانشمند است و به همان اندازه یک هنرمند. 2 ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Turn on the faucet and let the water run until it's hot, . 2. The faucet in the kitchen is dripping, . 3. Remember to turn off the faucet whe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Turn on the faucet and let the water run until it's hot, . 2. The faucet in the kitchen is dripping, . 3. Remember to turn off the faucet whe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Turn on the faucet and let the water run until it's hot, . 2. The faucet in the kitchen is dripping, . 3. Remember to turn off the faucet whe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The first game of the season was a real doozy, with a last - minute goal that sent the crowd wild. That argument we had last night? It was a doozy, ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیا با من رقابت کن - بیا جلو Bring it on is an informal phrase expressing readiness and willingness to face a challenge or competition. They're c ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sweat out can mean either to physically perspire, or to wait nervously or patiently for something to end. I'm going to sweat out this fever by taki ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He used a wedge to split the log. She wedged the door open with a rock. The car got wedged between the two trees. A wedge of cheese was on the ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The box was wedged between the wall and the table. He tried to pull the door open, but it was wedged shut. The piece of wood was wedged into the ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The box was wedged between the wall and the table. He tried to pull the door open, but it was wedged shut. The piece of wood was wedged into the ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, vigor, - ate in : into ولی در اینجا برای تقویت اثر فعل آمده . A brisk walk in the cool morning air always invigorates me. The team was invigo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A "go - getter" is a person who is energetic, ambitious, and determined to succeed. She's a real go - getter; always taking initiative and getting ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She had to do menial chores around the house. : This highlights the routine and often tedious nature of the tasks. He felt his job as a janitor was ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

After months of sobriety, he unfortunately experienced a backslide. Many people who quit smoking eventually backslide into old habits. The countr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The politician was forced to retract his statement after it was proven false. ( This sentence demonstrates a retraction of a previous statement due t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The politician was forced to retract his statement after it was proven false. ( This sentence demonstrates a retraction of a previous statement due t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The bad weather will detract from the enjoyment of the picnic. ( This sentence uses "detract from" to indicate that the weather will make the picnic ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از این کش های شلوار که آقایان بجای کمربند برای نیفتادن شلوار استفاده می کنند و روی شانه هایشان می اندازند و معمولا ضربدری اند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

word with french root e ( - ex ) , mollire ex : out mollire : soften mollis : soft

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, sub, cit

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, sub, cit

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

de, tract, - or Even his staunchest supporters had to admit he had some detractors. " "The project's detractors claimed it was a waste of money. " " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It's hard to disentangle the truth from the rumors. ( Focuses on separating fact from fiction ) She had to disentangle herself from the thorny bushe ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis, en, tangle, - ed

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis, en, tangle, , ing

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis, en, tangle, ment

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis, en, tangle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

High staff turnover can be detrimental to a company. ( Referring to employee turnover ) The company's annual turnover has increased by 10% this year ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوربین فیلمبرداری قابل حمل سبک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The sudden announcement left the audience completely flabbergasted. She was flabbergasted by the unexpected gift she received. He was flabbergasted ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The unexpected announcement left the audience feeling nonplussed. His sudden change of plans left her completely nonplussed. She was a bit nonpluss ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"The sunset over the ocean was a sublime display of colors. " "His performance was truly sublime, filled with moments of pure artistry. " "The musi ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In Latin, non plus means "no more. " When nonplus debuted in English in the 16th century, it was used as a noun synonymous with quandary. Someone br ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sub, plico The root words of "supplicate" are sub - and plico ( or plac - ) . The Latin prefix "sub - " means "under" or "below, " and "plico" means ...

پیشنهاد
٠

hymn : سرود مذهبی - سرود خواندن تلفظ : هیم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

babbling brook : A "babbling brook" refers to a small, lively stream or creek that makes a gentle, murmuring sound as it flows over rocks and uneve ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

babbling brook : A "babbling brook" refers to a small, lively stream or creek that makes a gentle, murmuring sound as it flows over rocks and uneve ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ verb : allot ✅ noun : allotment, allottee

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ verb : allot ✅ noun : allotment, allottee

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ verb : allot ✅ noun : allotment, allottee

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

give me some bread : یه کم پول بهم بده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

are you putting me on ?: داری دستم میندازی ؟

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fill in on : to inform someone with detailed information

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- تیم ضربتی نیروی ویژه پلیس - بعنوان فعل : کشتن حشرات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "ostracise" ( or "ostracize" in American English ) comes from the Greek root word: Root: "ostrakon" ( ὄστρακον ) – meaning "a shell, potsh ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "ostracise" ( or "ostracize" in American English ) comes from the Greek root word: Root: "ostrakon" ( ὄστρακον ) – meaning "a shell, potsh ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

of the essence : بسیارمهم، اساسی

پیشنهاد
٠

of the essence : بسیارمهم، اساسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توری مرغدونی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interment" comes from the root words "inter - " and " - ment". "Inter - " is derived from the Latin word "inter", meaning "between" or "in ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root words of "desiccant" are "de - " and "siccare" from Latin. "De - " means "thoroughly" or "completely, " and "siccare" means "to dry, " acco ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

he idiom "keep tabs on someone" means to closely monitor or watch someone, often to stay informed about their activities or whereabouts. It can also ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

he idiom "keep tabs on someone" means to closely monitor or watch someone, often to stay informed about their activities or whereabouts. It can also ...

پیشنهاد
٠

he idiom "keep tabs on someone" means to closely monitor or watch someone, often to stay informed about their activities or whereabouts. It can also ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وسیله ای که روی اجناس فروشگاهها برچسب قیمت می زنه . بر اساس اینکه چقدر اطلاعات فراره چاپ بشه یه خطی - دو خطی و سه خطی داره . مثلا قیمت - تاریخ - نام ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis , fidere dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis , fidere dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis, fidere, ly dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis , fidere dis : not , absence of fidere : latin word means to trust از این ریشه : confidant confidence

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to stick in one's craw ( or to stick in the craw ) اکراه داشتن، پذیرا نبودن، مشمئز کننده بودن craw : چینه دان - شکمبه - معده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to stick in one's craw ( or to stick in the craw ) اکراه داشتن، پذیرا نبودن، مشمئز کننده بودن craw : چینه دان - شکمبه - معده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه جالب: اختراع در 1834: طراحی شده توسط آقای جوزف هانسوم ( Joseph Hansom ) ، معمار انگلیسی. به همین دلیل به نام "Hansom" معروف شد. deepseek

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

can : سطل زباله هم معنی میده کسی که اخراج میشه انگار توی سطل زباله انداختنش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

can : سطل زباله هم معنی میده کسی که اخراج میشه انگار توی سطل زباله انداختنش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

confetti قیف های کاغدی که کاغذ رنگی از داخلش می ریزه بیرون

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

leak : درز هم معنی میده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : homicide : قتل عمد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

macho : مردانه head games : بازی های روانی بازی های روانی مردانه - دوز و کلک های مردانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از رده خارج in commision : آماده به کار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده به کار out of commision : از رده خارج

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in commision : آماده به کار - آماده عملیات out of commision : از کار افتاده - از رده خارج

پیشنهاد
٠

این اصطلاح ( to knock someone/something out of commission ) از زبان نظامی و فضای ماشین آلات/تجهیزات گرفته شده و به مرور وارد گفتار روزمره شده است. در ...

پیشنهاد
٠

این اصطلاح ( to knock someone/something out of commission ) از زبان نظامی و فضای ماشین آلات/تجهیزات گرفته شده و به مرور وارد گفتار روزمره شده است. در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به egg on

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علت نامگذاری "Medicine Ball" ( توپ پزشکی ) واژه "Medicine Ball" به نظر گیج کننده می رسد، چون ارتباط مستقیمی با پزشکی یا دارو ندارد. اما ریشه آن به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

medicine ball

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امروزه "medicine" بیشتر به دارو اشاره می کند، اما در گذشته معنای گسترده تری داشت ( مثل "علم حفظ سلامتی" ) . مثال مشابه: "Medicine Man" ( در فرهنگ س ...

پیشنهاد
٠

The phrase "get the short end of the stick" means to receive less than what is fair, to be treated unfairly, or to end up in a worse position than ot ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساکسوفون - یکی از آلات موسیقی بالوله فلزی شبیه به قره نی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساکسوفون - یکی از آلات موسیقی بالوله فلزی شبیه به قره نی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

press : فشار دادن - فشردن bench press : در حالی که روی نیمکت دراز کشیده اید وزنه را رو به بالا فشار دهید . پرس سینه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bondservant

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تینر که در نقاشی ساختمان استفاده میشه هم معنی میده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

uphold, - ster, - y uphold : حمایت کردن - ster: مثل seamster : خیاط محافظ مبل و صندلی : تودوزی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

overtaking lane : خط سبقت

پیشنهاد
٠

واگذاری مسئولیت - تفویض اختیار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ripping yarn : داستان عالی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ripping yarn : داستان عالی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داستان عالی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ad, null, ment "ad - " ( toward ) "nullus" ( none, nothing ) . Breaking Down the Roots: "An - " ( variant of "ad - " ) = "to, toward" ( similar t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

annulment : ad, null, ment "ad - " ( toward ) "nullus" ( none, nothing ) . Breaking Down the Roots: "An - " ( variant of "ad - " ) = "to, toward" ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"ad - " ( toward ) "nullus" ( none, nothing ) . Breaking Down the Roots: "An - " ( variant of "ad - " ) = "to, toward" ( similar to "annex, " "anno ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cranium shaker : الف ) نوشیدنی الکلی قوی: "نوشیدنی داغ کننده مغز" "شرابِ سرگیجه آور" ب ) موسیقی/محتوا با بیس سنگین: "آهنگ تکان دهندهٔ مغز" ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فکر آدم رسیدن - به ذهن آدم رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فکر آدم رسیدن - به ذهن آدم رسیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Confronting Authority EN: "The workers stuck it to the boss by going on strike. " FA: "کارگران با اعتصاب کردن، حسابی به رئیس فشار آوردند. " - ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Confronting Authority EN: "The workers stuck it to the boss by going on strike. " FA: "کارگران با اعتصاب کردن، حسابی به رئیس فشار آوردند. " - ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختمان یا ماشین خیلی خیلی نا ایمن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار خطرناک، ناایمن , بیم آفرین دام مرگ تله مرگ کشنده ) ( "deadly" ) مرگبار ( "lethal" ) تله کشنده نابودگر ( "destroyer" )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: بُدِیگا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Sentences & Collocations with "Pant" ( نفس نفس زدن ) 1. "Pant" as a Verb ( نفس نفس زدن ) - After running, he was panting heavily. ( بعد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Sentences & Collocations with "Pant" ( نفس نفس زدن ) 1. "Pant" as a Verb ( نفس نفس زدن ) - After running, he was panting heavily. ( بعد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- "blame on" به معنی "سرزنش کردن"، "تقصیر را به گردن کسی انداختن" یا "مقصر دانستن کسی/چیزی" است. - - - ۱. To blame ( something ) on ( someone ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. General Use: - EN: "The police arrested a group of hooligans after the football match. " FA: "پلیس پس از مسابقه فوتبال، یک گروه اوباش را دستگی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. General Use: - EN: "The police arrested a group of hooligans after the football match. " FA: "پلیس پس از مسابقه فوتبال، یک گروه اوباش را دستگی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. General Use: - EN: "The police arrested a group of hooligans after the football match. " FA: "پلیس پس از مسابقه فوتبال، یک گروه اوباش را دستگی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوسمار بزمجه یا مونیتور آنها مانند نگهبانان رفتار می کنند: همیشه هوشیار و در حال پایش محیط اطراف خود هستند. حرکاتشان شبیه به دیده بان های نظامی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "rugged" از زبان نورس باستان ( Old Norse ) گرفته شده است، از کلمه "rogg" به معنای "موی زبر یا خشن". این کلمه بعدها وارد انگلیسی میانه ( M ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a, lure, ing allure : From Old French "a - " ( a variant of "� - " ) , meaning "to, toward" ( from Latin "ad - " ) . Combined, "a - lurer" lit ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a, lure, ing, ly allure : From Old French "a - " ( a variant of "� - " ) , meaning "to, toward" ( from Latin "ad - " ) . Combined, "a - lurer" ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a, lure, er allure : From Old French "a - " ( a variant of "� - " ) , meaning "to, toward" ( from Latin "ad - " ) . Combined, "a - lurer" lite ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a, lure, ing, ness allure : From Old French "a - " ( a variant of "� - " ) , meaning "to, toward" ( from Latin "ad - " ) . Combined, "a - lure ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a, lure, ment allure : From Old French "a - " ( a variant of "� - " ) , meaning "to, toward" ( from Latin "ad - " ) . Combined, "a - lurer" li ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a, lure From Old French "a - " ( a variant of "� - " ) , meaning "to, toward" ( from Latin "ad - " ) . Combined, "a - lurer" literally meant "to ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستکش یک انگشتی در زمستان، دستکش یک انگشتی گرمتر از دستکش معمولی است. " ( In winter, mittens are warmer than regular gloves. ) catcher's mitt : ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستکش بیسبال mitten : دستکش یک انگشتی زمستان در زمستان، دستکش یک انگشتی گرمتر از دستکش معمولی است. " ( In winter, mittens are warmer than regula ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In، cess, - ant Cess : from Latin cessare Cess: to cease, to stop

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"صف تک نفره" یا "ردیف یک به یک" EN: "Please walk in single file to avoid crowding. " FA: "لطفاً به صورت صف تک نفره راه بروید تا از شلوغی جلوگیری شو ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرین وضعیت اضطراری - تمرین وضعیت آتش سوزی - هرج و مرج 1. Literal Meaning ( تمرین آتش سوزی ) - EN: "We had a surprise fire drill at school today ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are natural English sentences using "screw with one's head" with Persian translations, covering different contexts: - - - 1. Psychological ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are natural English sentences using "screw with one's head" with Persian translations, covering different contexts: - - - 1. Psychological ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are natural English sentences using "screw with one's head" with Persian translations, covering different contexts: - - - 1. Psychological ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Bunk ( noun ) = تختخواب ( غیررسمی/جمعی ) - EN: "The summer camp had rows of bunk beds for the kids. " - FA: "اردوی تابستانی تخت های دوطبقهٔ رد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Debunk Myth/Theory ( رد کردن افسانه/نظریه ) - EN: "Scientists debunked the myth that vaccines cause autism. " - FA: "دانشمندان افسانهٔ ارتباط ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "mono" در پزشکی معمولاً به "مونونوکلئوز عفونی ( Infectious Mononucleosis ) ** اشاره دارد که یک بیماری ویروسی شایع است. در فارسی به آن "بیماری ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "mono" در پزشکی معمولاً به "مونونوکلئوز عفونی ( Infectious Mononucleosis ) ** اشاره دارد که یک بیماری ویروسی شایع است. در فارسی به آن "بیماری ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه مکزیکی لبه پهن Spanish Origin: "Sombrero" = Hat ( specifically a wide - brimmed hat, like the traditional Mexican hat ) . Derived from: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هواکرد آبی - قایق پنکه ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفی کردن - انبار کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اَبَر نو اَختَر super, stella nova stella nova : به لاتین ستاره جدید

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلولهای میله ای و مخروطی شبکیه چشم میله ها ( rods ) : مسئول دید در نور کم ( سیاه و سفید ) . مخروط ها ( cones ) : مسئول تشخیص رنگ و جزئیات.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلولهای میله ای و مخروطی شبکیه چشم میله ها ( rods ) : مسئول دید در نور کم ( سیاه و سفید ) . مخروط ها ( cones ) : مسئول تشخیص رنگ و جزئیات.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "give someone the old heave - ho" یک اصطلاح غیررسمی و رنگارنگ در انگلیسی است که به معنی "اخراج کردن"، "کنار گذاشتن" یا "راندن کسی" است. در فارس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "give someone the old heave - ho" یک اصطلاح غیررسمی و رنگارنگ در انگلیسی است که به معنی "اخراج کردن"، "کنار گذاشتن" یا "راندن کسی" است. در فارس ...

پیشنهاد
٠

عبارت "give someone the old heave - ho" یک اصطلاح غیررسمی و رنگارنگ در انگلیسی است که به معنی "اخراج کردن"، "کنار گذاشتن" یا "راندن کسی" است. در فارس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خالهای هدف

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خال هدف

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

water pick

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

water jet

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

water pick : مسواک آبی : از آب برای پاک کردن ریزه های غذا از بین لثه ها استفاده می کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

water jet : مسواک آبی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. بی خیال شدن / نادیده گرفتن ( رایج ترین معنی ) - مثال: - "He blew off the meeting. " "او جلسه را بی خیال شد. " ( عمداً شرکت نکرد ) - "Don’t ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: down comforter "Down" در اینجا به پرهای نرم و سبک زیرین پرندگان ( مثل اردک/غاز ) اشاره دارد. پتوی پر ( رایج ترین ترجمه ) مثلاً: "I bought a ne ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Down" در اینجا به پرهای نرم و سبک زیرین پرندگان ( مثل اردک/غاز ) اشاره دارد. پتوی پر ( رایج ترین ترجمه ) مثلاً: "I bought a new down comforter. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خیال - گمشو - بی خیال شو - گمشو دیگه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. تاتو ( خالکوبی ) – رایج ترین معنی - انگلیسی: "He has colorful tats on his arms. " - فارسی: "او روی بازوهایش خالکوبی های رنگی دارد. " - توجه: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. تاتو ( خالکوبی ) – رایج ترین معنی - انگلیسی: "He has colorful tats on his arms. " - فارسی: "او روی بازوهایش خالکوبی های رنگی دارد. " - توجه: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاب برداشتن - کج و معوج کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلاف - تفاوت - عدم توافق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Latin: "pro - " ( forward ) "tegere" ( to cover/protect ) → "protegere" ( to shield ) . Related words : Protect ( English ) , prot�ger ( French ) , ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

belle : به فرانسوی یعنی زیبا زیباترین دختر مهمانی و مجلس رقص

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اول از همه به دستگاهی که چشم پزشک ها چشم بیماران را در آن می بینند هم می گویند - - - 1. Slit ( noun ) = A narrow cut or opening EN: "There was a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Flip through = To quickly browse or skim ( a book, magazine, etc. ) EN: "She flipped through the magazine while waiting at the doctor’s office. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Flip through = To quickly browse or skim ( a book, magazine, etc. ) EN: "She flipped through the magazine while waiting at the doctor’s office. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To dabble = To take part in an activity casually or superficially EN: "She dabbles in painting but doesn’t take it seriously. " FA: "او گاهی نقا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب بازی کردن - بازی بازی کاری را انجام دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی نژاد سگ شکاری با گوشهای افتاده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "racy" in English has a few meanings, often related to being lively, bold, or slightly risqu�. 1. Racy story / رمان یا داستان جذاب و کمی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل و گشاد نشستن، ( روی صندلی یا زمین یا تختخواب و غیره ) ولوشدن، خزیدن، با زحمت حرکت کردن، تقلاکنان کاری را انجام دادن، پخش و پلا شدن، بدون حساب و کت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gentry, - fy, - er

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gentry, - fy, - ation

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gentry, - fy

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : imperceptible : نامحسوس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: The mountain has a precipitous cliff that’s dangerous to climb. Persian: این کوه یک صخره شیب دار دارد که بالا رفتن از آن خطرناک است. Engl ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: The economic crisis precipitated the fall of the government. Persian: بحران اقتصادی، سقوط دولت را تسریع کرد. English: His sudden resignat ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. English: His apology rang hollow after he repeated the same mistake. Persian: عذرخواهی او بعد از تکرار همان اشتباه، توخالی به نظر رسید. 2. Eng ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف اول اسم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَرَک - شکاف

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Hit the head" یک عبارت عامیانه ( Slang ) در انگلیسی است که به معنی "به دستشویی رفتن" ( خصوصاً برای ادرار کردن ) به کار می رود. - - - دل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "You want to try fixing the car? Alright, have at it!" Persian: "می خوای ماشین رو تعمیر کنی؟ خیلی خوب، دست به کار شو!" - - - 2. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمایش کردن کالاها چک کردن بضاعت ( کسی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام و سِمَت دست اندرکاران فیلم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی ( Etymology ) واژهٔ "convolute": ۱. تجزیهٔ ریشه ها: - "Con - " ( پیشوند لاتین ) : - به معنای "با هم" یا "به طور کامل" ( مانند connec ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی ( Etymology ) واژهٔ "convolute": ۱. تجزیهٔ ریشه ها: - "Con - " ( پیشوند لاتین ) : - به معنای "با هم" یا "به طور کامل" ( مانند connec ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی ( Etymology ) واژهٔ "convolute": ۱. تجزیهٔ ریشه ها: - "Con - " ( پیشوند لاتین ) : - به معنای "با هم" یا "به طور کامل" ( مانند connec ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه شناسی ( Etymology ) واژهٔ "convolute": ۱. تجزیهٔ ریشه ها: - "Con - " ( پیشوند لاتین ) : - به معنای "با هم" یا "به طور کامل" ( مانند connec ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی ( Etymology ) واژهٔ "propensity": واژهٔ "propensity" از ترکیب دو بخش لاتین تشکیل شده است: 1. پیشوند "pro - " به معنای "به سمت" یا "پیش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. It's high time you started studying for your exams. دیگر وقتش رسیده که برای امتحاناتت شروع به درس خواندن کنی. 2. It's high time we cleaned the ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. It's high time you started studying for your exams. دیگر وقتش رسیده که برای امتحاناتت شروع به درس خواندن کنی. 2. It's high time we cleaned the ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In, equity, - able

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. معنی تهدیدآمیز ( درگیری فیزیکی/کلامی ) - ریشه در زبان عامیانه آمریکایی ( قرن ۲۰م ) : - "Piece" در اینجا استعاره از "بخشیدن یک ضربه" یا "گرفتن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Primary Meanings of "Hard Time" A. Difficulty / Struggle ( مشکل، سختی ) - Definition: Experiencing challenges or adversity. - Example ( En ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Primary Meanings of "Hard Time" A. Difficulty / Struggle ( مشکل، سختی ) - Definition: Experiencing challenges or adversity. - Example ( En ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Primary Meanings of "Hard Time" A. Difficulty / Struggle ( مشکل، سختی ) - Definition: Experiencing challenges or adversity. - Example ( En ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

exuberant exuberance exuberantly exuberate exuberancy uberous uberty

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گرفته شده و به معنای "بالاتر" یا "فوقالعاده" است. اما بسته به زمینه، معانی و کاربردهای مختلفی دارد: ۱. معنای اصل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Uber - rich = Extremely wealthy. Uber - cool = Exceptionally stylish. Uber - fan = Die - hard fan.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Uber - rich = Extremely wealthy. Uber - cool = Exceptionally stylish. Uber - fan = Die - hard fan.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Uber - rich = Extremely wealthy. Uber - cool = Exceptionally stylish. Uber - fan = Die - hard fan.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گرفته شده و به معنای "بالاتر" یا "فوقالعاده" است. اما بسته به زمینه، معانی و کاربردهای مختلفی دارد: ۱. معنای اصل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گرفته شده و به معنای "بالاتر" یا "فوقالعاده" است. اما بسته به زمینه، معانی و کاربردهای مختلفی دارد: ۱. معنای اصل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گرفته شده و به معنای "بالاتر" یا "فوقالعاده" است. اما بسته به زمینه، معانی و کاربردهای مختلفی دارد: ۱. معنای اصل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گرفته شده و به معنای "بالاتر" یا "فوقالعاده" است. اما بسته به زمینه، معانی و کاربردهای مختلفی دارد: ۱. معنای اصل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "uber" در اصل از زبان آلمانی گرفته شده و به معنای "بالاتر" یا "فوقالعاده" است. اما بسته به زمینه، معانی و کاربردهای مختلفی دارد: ۱. معنای اصل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex, uber, - ance ex - " ( prefix meaning "out of" or "thoroughly" ) " - uber - " ( from Latin uberare, meaning "to be fruitful" or "abundant" ) ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex, uber, - ate ex - " ( prefix meaning "out of" or "thoroughly" ) " - uber - " ( from Latin uberare, meaning "to be fruitful" or "abundant" ) a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex, uber, - ant, - ly

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- "ex - " ( prefix meaning "out of" or "thoroughly" ) - " - uber - " ( from Latin uberare, meaning "to be fruitful" or "abundant" ) - " - ant" ( ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قطعی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Etymology Breakdown "Mal - " ( Latin ) = "bad" or "evil" ( as in malicious, malpractice, malady ) "Feas - " ( from Old French "fais - ", Latin "f ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Etymology Breakdown ✅ "Mal - " ( Latin ) = "bad" or "evil" ( as in malicious, malpractice, malady ) ✅. "Feas - " ( from Old French "fais - ", Latin ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قلاب، چنگ، گلاویزی، دست بگریبانی، محکم نگاه داشتن، دست بگریبان شدن، گلاویز شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز farinaz soleymani minutiae جمع minutia است نه minute . This minutia changes everything. " ( �این جزئیات ریز همه چیز را تغییر می دهد. � ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بقول دوستمون پیچاندن و برداشتن درب از روی بطری یا هر ظرفی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: bust one's hump معانی اصلی: 1. خود را به آب و آتش زدن ( تلاش بسیار سخت و طاقت فرسا ) - "تمام هفته دارم خرد میشم سر این پروژه!" 2. جان کندن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی اصلی: 1. خود را به آب و آتش زدن ( تلاش بسیار سخت و طاقت فرسا ) - "تمام هفته دارم خرد میشم سر این پروژه!" 2. جان کندن / عرق ریختن ( کار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی اصلی: 1. خود را به آب و آتش زدن ( تلاش بسیار سخت و طاقت فرسا ) - "تمام هفته دارم خرد میشم سر این پروژه!" 2. جان کندن / عرق ریختن ( کار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نوک فولادی در کفش های ایمنی اشاره دارد که از انگشتان پا در برابر ضربات محافظت می کند. گاهی به شوخی یا برای تهدید به لگد محکم اشاره دارد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکروز - بافت مردگی ریشه شناسی ( Etymology ) : necro, osis �Necro� ( از یونانی: nekros = مرده، جسد ) . مثال در دیگر واژه ها: Necrophilia ( مرده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستمون با اکراه - از روی بی میلی - انجام کاری با عدم تمایل، اما نه لزوماً از روی کینه اصلا معنی کینه و لج بازی نمیده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The inventor of the frisbee was turned into a frisbee after death! مخترع فریزبی پس از مرگ به دیسک فریزبی تبدیل شد! خاکستر او را به یک دیسک واقعی تبد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح : frisbee

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. Honey never spoils! عسل هرگز فاسد نمی شود! - باستان شناسان عسل ۳۰۰۰ ساله ای یافته اند که هنوز خوراکی بود! 🍯 ۲. A shrimp's heart is in its h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

TinkerToy ( تینکرتوی ) یک اسباب بازی کلاسیک ساختنی برای کودکان است که شامل قطعات چوبی یا پلاستیکی مثل میله ها، چرخ ها و اتصالات می شود. کودکان با است ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

soy latte : شیر قهوه که در آن بجای شیر ، از شیر سویا استفاده شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لاته - شیر قهوه که در آن بجای شیر ، از شیر سویا استفاده میشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: شتاپ با کسی روی هم ریختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: پوتان کلمه فرانسوی توهین آمیز و فحش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Etymology of "Hematoma": 1. Greek Root 1: "haima" ( αἷμα ) - Meaning: "blood" - Seen in words like: - Hemoglobin ( blood protein ) - Hemorrha ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دژ اعتماد - سنگر اطمینان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Latin prefix "ad - " ( meaning "to, toward" ) Latin root "frontem" ( meaning "forehead, front" ) So, "affront" originally meant "to strike or con ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حدس - گمان - احساس وقوع امری در اینده have a hunch : حس می کنم i have a hunch , you mean it : من حس می کنم تو جدی میگی .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ته دل گفتن - جدی گفتن 1. Positive Affirmation - EN: "I love you, and I mean it. " - FA: "دوستت دارم، و جدی می گم. " 2. Serious Warning ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متضاد : requited love : returned love : عشق دوطرفه - عشق متقابل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عوض دهنده - اجر دهنده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از مد افتاده - تکراری - نخ نما

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسوند خوار The root "vore" comes from the Latin "vorare", meaning "to devour" or "to eat greedily. " Common " - vore" Words: 1. Carnivore – ( c ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اینسِرمَونبُل 1. Prefix: "In - " ( نه، نا ) - Meaning: Negation ( مخالفت یا نفی ) - Example: - EN: "Invisible" ( not visible ) - FA: ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Understone ( noun ) – Literal Meaning ( سنگ زیرین / لایه زیرسطحی سنگ ) EN: The archaeologists found ancient carvings on the understone of the rui ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Lace ( noun ) - Delicate Fabric ( تور، توری ) EN: She wore a beautiful dress with intricate lace on the sleeves. FA: او لباسی زیبا با تورهای ظری ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Lace ( noun ) - Delicate Fabric ( تور، توری ) EN: She wore a beautiful dress with intricate lace on the sleeves. FA: او لباسی زیبا با تورهای ظری ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جویدن - گاز زدن - با دندان کندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: نا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

like a headless chicken : معنی تحت الفظی : مثل جوجه سر کنده - مثل فرفره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

like a blue - arsed fly : معنی تحت الفظی : مثل مگس کون آبی - مثل فرفره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

air rifle : تفنگ بادی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : appealing

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : unappealing

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Disingenuous ( adj. ) – Not sincere, pretending to be honest while hiding the truth. Word Breakdown: dis - ( prefix ) → "not" or "opposite of" ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Disingenuous ( adj. ) – Not sincere, pretending to be honest while hiding the truth. Word Breakdown: dis - ( prefix ) → "not" or "opposite of" ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Disingenuous ( adj. ) – Not sincere, pretending to be honest while hiding the truth. Word Breakdown: dis - ( prefix ) → "not" or "opposite of" ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ad, sort, ment Assortment ( noun ) – A collection of different kinds of things; variety Word Breakdown: a - ( prefix ) → Variant of "ad - " ( Lati ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

prop : property props : properties

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استدلال نخ نما - حرف دم دستی و تکراری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه و معنی کلمه "Drywall" در انگلیسی کلمه "Drywall" در انگلیسی به دیوارهای پیش ساخته ای اشاره دارد که از گچ یا صفحات گچی ( معمولاً بین دو لایه کاغ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد اولیه در توصیف حیوانات و انسان ها در گذشته، از این واژه برای توصیف حیوانات ( مثل لاک پشت بی دندان ) یا افراد مسن که دندان هایشان را از دست دا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد اولیه در توصیف حیوانات و انسان ها در گذشته، از این واژه برای توصیف حیوانات ( مثل لاک پشت بی دندان ) یا افراد مسن که دندان هایشان را از دست دا ...

پیشنهاد
٠

نخود هر آش - همه کاره و هیچ کاره

پیشنهاد
٠

همه کاره و هیچ کاره

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر جا آشه ، فراشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر جا آشه , فراشه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شخصیت افسانه ای که در هر کاری دخالت می کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راست کار کسی بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گذشته، این عبارت به نیروی طبیعت ( مثل باد یا موج ) اشاره داشت که می تواند کسی را از روی پاهایش بلند کند! امروزه به احساساتی شدن ناگهانی ( مثل عاش ...

پیشنهاد
٠

در گذشته، این عبارت به نیروی طبیعت ( مثل باد یا موج ) اشاره داشت که می تواند کسی را از روی پاهایش بلند کند! امروزه به احساساتی شدن ناگهانی ( مثل عاش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Oxonometry" در فارسی به "اکسونومتری" یا "نقاشی آکسونومتریک" ترجمه می شود. این اصطلاح در رشته های معماری، مهندسی و طراحی فنی کاربرد دارد و به یک روش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Traffic ( ترافیک ) EN: "The highway is backed up for miles because of the accident. " FA: "بزرگراه به خاطر تصادف کیلومترها ترافیک سنگین دارد. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Traffic ( ترافیک ) EN: "The highway is backed up for miles because of the accident. " FA: "بزرگراه به خاطر تصادف کیلومترها ترافیک سنگین دارد. " ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" ( به معنای "فضولی کردن / راز را فاش کردن" ) : - - - 1. General Meaning ( To Reveal a Secret ) EN: "Don’t tell her anything—she’ll just blab ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Deceitful ( خائنانه، فریبکارانه ) - EN: "He was betrayed by his treacherous allies. " FA: "او توسط متحدان خائنش فریب خورد. " - EN: "Her tre ...

پیشنهاد
٠

- مدام به کسی فکر کردن - فکر آدم درگیر کسی بودن - وسواس فکری نسبت به کسی داشتن

پیشنهاد
١

- مدام به کسی فکر کردن - فکر آدم درگیر کسی بودن - وسواس فکری نسبت به کسی داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایراشایی ماسایِ a Japanese greeting used to welcome customers, particularly in stores or restaurants. It's a polite way of saying "welcome" or "co ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "Redneck" یک اصطلاح انگلیسی است که معمولاً به افراد سفیدپوست روستایی، کم درآمد و کم تحصیل شده در ایالات متحده اشاره دارد، به ویژه در مناطق جنوبی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "Redneck" یک اصطلاح انگلیسی است که معمولاً به افراد سفیدپوست روستایی، کم درآمد و کم تحصیل شده در ایالات متحده اشاره دارد، به ویژه در مناطق جنوبی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زایمان در خانه توسط ماما یا قابله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- رباط - تاندون - زردپی - نسج محکم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. General Facts EN: "It's common knowledge that the Earth revolves around the Sun. " FA: "این یک دانسته همگانی است که زمین به دور خورشید می چرخد. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tout : all de:of suite:following tout de suite یک عبارت فرانسوی است و معنی تحت الفظی آن میشه : همه پیگیری فورا - بلافاصله - بدون هیچ وقفه ای - ز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گازانبر نجات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس خیلی تنگ که خط بدن روی لباس معلوم بشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. معانی اصلی: ۱. دنیم ( پارچه کبریتی ) : - پارچه ضخیم نخی آبی رنگ که معمولاً برای لباس کار استفاده می شود. ۲. شلوار کار/لباس کار یکسره: - پیشبند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. معانی اصلی: ۱. دنیم ( پارچه کبریتی ) : - پارچه ضخیم نخی آبی رنگ که معمولاً برای لباس کار استفاده می شود. ۲. شلوار کار/لباس کار یکسره: - پیشبند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

folk , sy sy : پسوند صفت ساز از اسم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

folk, sy sy : پسوند صفت ساز از اسم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. ترجمه تحت اللفظی: - "اجاره بها کنترل شده" - "مقررات گذاری شده اجاره" ۲. معنی مفهومی: به ساختمان ها یا واحدهای مسکونی اشاره دارد که قیمت اجار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نژادی از سگ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نژادی از سگ که شکارچیان آن را برای آوردن شکار استفاده می کنند ، با مو های طلایی بلند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He's waiting out his contract. ( او منتظر پایان قراردادش است. ) Let's wait out the pandemic. ( بیا تا پایان همه گیری صبر کنیم. ) We decided t ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که ارزش کاندوم اسفنجی را داره . به درد رابطه میخوره . این اصطلاح از سریال ساینفلد شروع شد که الین آخرین کاندوم اسفنجی برایش باقی مونده بود و مرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خائن نژادی - عامل بیگانه - نژادفروش - عامل بیگانه پرست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. آقای مگو ( Mr. Magoo ) - شخصیت کارتونی معروفی است که یک مرد سالخوردهٔ نزدیک بین و خوش قلب است و به خاطر اشتباهات خنده دارش شناخته می شود. - در ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ethel kennedy : همسر رابرت کندی رییس جمهور ترور شده آمریکا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه "rudis" در لاتین به معنای "خام، ناآموخته، آموزش ندیده" است و از آن چندین واژه مهم در زبان انگلیسی و دیگر زبان های اروپایی مشتق شده اند. - - - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه "rudis" در لاتین به معنای "خام، ناآموخته، آموزش ندیده" است و از آن چندین واژه مهم در زبان انگلیسی و دیگر زبان های اروپایی مشتق شده اند. - - - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاد کلاچ گرفتن - پا گذاشتن مداوم روی کلاچ راننده در حین رانندگی پای خود را به صورت غیرضروری روی پدال کلاچ نگه دارد. این عمل یک اشتباه رایج در رانند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مری بث وایت هد ( Mary Beth Whitehead ) یک زن آمریکایی است که در دهه ۱۹۸۰ به دلیل یک پرونده جنجالی رحم اجاره ی به شهرت رسید. این پرونده که به "پرونده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مری بث وایت هد ( Mary Beth Whitehead ) یک زن آمریکایی است که در دهه ۱۹۸۰ به دلیل یک پرونده جنجالی رحم اجاره ی به شهرت رسید. این پرونده که به "پرونده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایع شیشه شور - محلول تمیزکننده شیشه خودرو انگلیسی: "I need to refill the washer fluid in my car. " فارسی: "باید مایع شیشه شور ماشینم رو دوباره پر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عکس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

great of all times

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوق ساخته شده از شاخ قوچ که در اعیاد در کنیسه ی یهودیان به صدا درمی آورند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

crooked or off - center 1. Visual Appearance English: "The picture on the wall hung askew after the earthquake. " Persian: "عکس روی دیوار بعد از ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pirate's booty : "غنیمت دزدان دریایی" یا "گنج دزدان دریایی " - همچنین نام برند اسنک مثل پفک با طعم پنیر چدار یا نمک دریایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pirate's booty : "غنیمت دزدان دریایی" یا "گنج دزدان دریایی " - همچنین نام برند اسنک مثل پفک با طعم پنیر چدار یا نمک دریایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستمون عضو این سازمان نژادپرست آمریکایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Discipline ( تنبیه ) English: "Some parents believe spanking is an effective way to discipline children. " Persian: "بعضی والدین معتقدند تنبیه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشاورزی بیودینامیک ( Biodynamic Farming ) چیست؟ کشاورزی بیودینامیک یک رویکرد کل نگر به کشاورزی است که نه تنها از روش های ارگانیک استفاده می کند، بلک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشاورزی بیودینامیک ( Biodynamic Farming ) چیست؟ کشاورزی بیودینامیک یک رویکرد کل نگر به کشاورزی است که نه تنها از روش های ارگانیک استفاده می کند، بلک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حبس نفس = مرگ تدریجی: انسان تنها می تواند برای دقایقی محدود نفس خود را حبس کند ( حداکثر ۲ - ۳ دقیقه ) . پس "نگه داشتن نفس" به معنای انتظار کشیدن بی ف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Surprise ( تعجب ) English: "You of all people should know how important this meeting is!" Persian: "تو که از همه بیشتر باید بدانی این جلسه چقدر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: Thieves broke into the house and ransacked every room, looking for valuables. Persian: دزدها به خانه نفوذ کردند و همه اتاقها را به هم ریختن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: The invading army began to pillage the village, taking everything of value. Persian: ارتش مهاجم شروع به غارت روستا کرد و هر چیز باارزشی را ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرم کوتاه شده فعل lubricate : روغن زدن - چرب کردن . از ریشه لاتین lubricare : لغزنده کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Reacting to Bureaucracy EN: "The absurdity of needing 3 forms of ID to return a $10 item is just exhausting. " FA: "پوچیِ نیاز به سه نوع شنا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, refute, - able

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dis, sound ( son ) , - ant antonym : assonant

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ad, sound, - ant همصدا ، هماوا antonym :dissonant

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ad, sound ( son ) , - ance : همصدایی - هماوایی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

dis, sound ( son ) , - ance : کیفیتِ صدای ناهماهنگ

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

web : شبکه - تار عنکبوت ster - : کسی که کاری را انجام میده webster: بافنده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

seam : درز لباس ster - : مردی که کاری را انجام می دهد stress - : زنی که کاری را انجام می دهد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

seam : درز لباس ster - : کسی که کاری را انجام می دهد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، پسوند " - ster" در اصل به معنای "کسی که کاری را انجام می دهد" بود و اغلب برای اشاره به مشاغل یا نقش ها استفاده می شد. - - - ### ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، پسوند " - ster" در اصل به معنای "کسی که کاری را انجام می دهد" بود و اغلب برای اشاره به مشاغل یا نقش ها استفاده می شد. - - - ### ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

corned : ( نگهداری شده در نمک یا آب نمک ) نمک زده، نمک خوابانده، نمکی، نمکی corned beef گوشت گاو نمکی، گوشت گاو نمک زده corn : نمک زدن - در آب نمک ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با pendant : آویز گردن - تو گردنی - پلاک تو گردنی اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با pennant : پرچم سه گوش اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیراشکی - پیتزا تاشده به شکل نیم ماه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم گردآورنده در موزه - نمایشگاه ، . . . . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نعناع فلفلی روغن نعناع فلفلی : peppermint oil چای نعناع فلفلی : peppermint tea ابنبات نعناع فلفلی : peppermint candy قرص نعناع فلفلی : peppermi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

seduce, - tive tive : پسوند صفت ساز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...

پیشنهاد
٠

یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یوزف گوبلز ( Joseph Goebbels ) ، وزیر تبلیغات آلمان نازی، دیدگاه معروفی درباره دروغ گفتن داشت که اغلب به این جمله خلاصه میشود: "دروغی بزرگ بگو، آن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tomy - : برش - بریدن ectomy - : برداشتن کامل یک عضو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tomy - : برش - بریدن ectomy - : برداشتن کامل یک عضو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

toward what end : برای چه منظور ی - برای چه هدفی to what end : رای چه منظور ی - برای چه هدفی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

toward what end : برای چه منظور ی - برای چه هدفی to what end : رای چه منظور ی - برای چه هدفی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to this end بقول دوستمون : برای این منظور" / "در این راستا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسابقات موتورسواری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست صمیمی، رفیق قدیمی یا هم محله ای super homie : دوست خیلی خیلی صمیمی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

QT : quiet EN: "Don’t worry, she’ll keep it on the QT. " FA: "نگران نباش، موضوع رو پیش خودش نگه می داره. " keep it on the QT : مخفیانه نگه دار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nonbinary ( غیردودویی / غیرباینری ) به افرادی اشاره دارد که هویت جنسیتی خود را صرفاً در چارچوب مرد ( male ) یا زن ( female ) تعریف نمی کنند. این اصطل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

epi, tome epi:upon , close to tome : a cutting epitom : a cutting down , abridgment A summary or perfect example of something.

پیشنهاد
٠

املا صحیح : avant garde

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح : avant garde

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح : avant garde

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Discerning eye ( چشم تیزبین / دید منتقدانه ) - EN: "A discerning eye can spot the subtle flaws in this artwork. " - FA: "چشم تیزبین می توا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

antonym :dissonance

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. پیشوند "per - ": - در لاتین به معنای "از طریق" یا "به طور کامل" است - اما در برخی موارد ( مثل "perfunctory" ) مفهوم "سطحی" یا "گذرا" می دهد - م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فیلم آوانگارد - فیلم پیشرو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آوانگارد - پیشرو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1️⃣ EN: The DNA test provided conclusive evidence of his innocence. FA: آزمایش DNA شواهد قطعی از بی گناهی او ارائه داد. ### 2️⃣ EN: The inve ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح ترکیبی از دو کلمه ی متناقض است و بار معنایی خاصی دارد. - - - ### تحلیل اصطلاح: 1. "Champagne" ( شامپاین ) : - نماد ثروت، تجمل و زن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### 1. ترجمه رسمی و اداری: "امور مصرف کنندگان" - این ترجمه دقیق و رسمی است و در اسناد اداری و سازمانی استفاده می شود. - مثال: "The Ministry of Co ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "turning tricks" is an English slang term primarily referring to engaging in sex work ( prostitution ) . - - - ### 1. Literal Translat ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### 1. ترجمه تحت اللفظی ( برای اشاره به متخصص کلاه گیس ) : "استاد کلاه گیس" - مناسب برای توصیف یک فرد حرفه ای که در ساخت، تعمیر یا طراحی کلاه گیس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

refers to undermining someone's masculinity, confidence, or power. : - - - ### 1. Literal Translation ( Gendered Context ) : "مردانگی کسی را خرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با antelope : بز کوهی اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با antelope : بز کوهی اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با antelope : بز کوهی اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با antelope : بز کوهی اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با طالبی : cantaloup اشتباه نشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ascension day : روز معراج عیسی مسیح

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ascend , - sion

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در قرن ۱۸ به کلاه گیس ها پودر می زده اند . powdering the wigs

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Powdering Body/Cosmetic Use - Powdering one's face → پودر زدن به صورت She stood at the mirror, powdering her face before the party. او ج ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Get into Place ( Entering Physically ) - Get into a car → سوار ماشین شدن - He got into the car and drove away. → او سوار ماشین شد و رفت. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Coarse Noun ( Physical Texture/Grain ) - Coarse sand → شن درشت - The beach was covered in coarse sand. → ساحل با شن درشت پوشیده شده بود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Coarse Noun ( Physical Texture/Grain ) - Coarse sand → شن درشت - The beach was covered in coarse sand. → ساحل با شن درشت پوشیده شده بود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Coarse Noun ( Physical Texture/Grain ) - Coarse sand → شن درشت - The beach was covered in coarse sand. → ساحل با شن درشت پوشیده شده بود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Coarse Noun ( Physical Texture/Grain ) - Coarse sand → شن درشت - The beach was covered in coarse sand. → ساحل با شن درشت پوشیده شده بود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Coarse Noun ( Physical Texture/Grain ) - Coarse sand → شن درشت - The beach was covered in coarse sand. → ساحل با شن درشت پوشیده شده بود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Coarse Noun ( Physical Texture/Grain ) - Coarse sand → شن درشت - The beach was covered in coarse sand. → ساحل با شن درشت پوشیده شده بود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Flip one's lid Flip out

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرده خواه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Dope = Drugs ( مخدرها، مواد مخدر ) - EN: "He was arrested for selling dope in the neighborhood. " - FA: "او به دلیل فروش مواد مخدر در محله ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Drown out ( Covering a sound with a louder noise ) - پوشاندن صدا با صدای بلندتر - EN: "The music was so loud it drowned out our conversation ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Scouting ( Exploring/Investigating ) – شناسایی، گشتزنی - EN: "The team is scouting for new locations to open a store. " - FA: "تیم در حال ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My aunt is such a buttinsky—she always asks about my salary!" "Stop butting in! Nobody asked for your opinion. " "The boss butted in and changed ev ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My aunt is such a buttinsky—she always asks about my salary!" "Stop butting in! Nobody asked for your opinion. " "The boss butted in and changed ev ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نفع تو عمل کردن یا چیزی که برایت مفید است موقعیت: یک مصاحبهٔ شغلی Interviewer: "What have you got going for you?" شما: "من تجربهٔ ۵ ساله در این ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Were the allegations to be substantiated, the repercussions for the corporation would be nothing short of catastrophic. وقتی ادعاها اثبات شوند ، عوا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکانه جمعیتی اینرسی جمعیتی داشتن جوانان در یک نمونه جمعیتی از کاهش نرخ جمعیت جلوگیری می کند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i'm kind of soured : "یه جورایی دلخورم. " ( غیررسمی ) "کمی ناراحتم. " ( رسمی تر ) "حالم گرفته. " ( عمومی ) مثال: "After that argument, I'm k ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. معنای اصلی "Hopper" ( به عنوان اسم ) : - ظرف/مخزن دانهای: - مثال: "The rice hopper was full. " → "مخزن برنج پر بود. " - کاربرد: در ماشین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، کلمه "solitary" ( به معنای �تنها�، �منزوی�، یا �تک� ) در ترکیب های مختلفی استفاده می شود. - - - ### 1. Solitary confinement ( ح ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدل مویی که مثل تاج خروس ، موی وسط سر بلند است و موی سمت راست و جپ سر کوتاه .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Faux pas ( اشتباه اجتماعی / بی تعارفی ) - EN: Wearing jeans to the wedding was a major faux pas. - FA: پوشیدن شلوار جین در عروسی یک بی تعا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Faux pas ( اشتباه اجتماعی / بی تعارفی ) - EN: Wearing jeans to the wedding was a major faux pas. - FA: پوشیدن شلوار جین در عروسی یک بی تعا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Faux pas ( اشتباه اجتماعی / بی تعارفی ) - EN: Wearing jeans to the wedding was a major faux pas. - FA: پوشیدن شلوار جین در عروسی یک بی تعا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Faux pas ( اشتباه اجتماعی / بی تعارفی ) - EN: Wearing jeans to the wedding was a major faux pas. - FA: پوشیدن شلوار جین در عروسی یک بی تعا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Faux pas ( اشتباه اجتماعی / بی تعارفی ) - EN: Wearing jeans to the wedding was a major faux pas. - FA: پوشیدن شلوار جین در عروسی یک بی تعا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: ریکُشی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Con, form, ing Con: with, together, completely Form: shape

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

city : شهرداری - شهر code: قانون city code : قانون شهرداری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. To Excuse Someone ( بخشیدن / چشم پوشی کردن ) - EN: "I'll give you a pass this time because you apologized. " FA: "این بار به خاطر عذرخواهی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Cheap/Low Quality ( ارزان قیمت/بی کیفیت ) - EN: "The hotel had chintzy plastic furniture. " FA: "هتل مبلمان پلاستیکی ارزان قیمت داشت. " ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

"What a load off! The test results were negative. " "چه راحت شدم! جواب آزمایش منفی بود. " "What a load off! The report is submitted. " "خلاص شدم! گز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### I. Physical Appearance & Expressions 1. Grim face ( چهرهٔ عبوس ) - "The judge had a grim face throughout the trial. " "قاضی در تمام طول دادگا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. "The light emanates from the ceiling. " نور از سقف ساطع میشود. ### 2. "Confidence emanated from her voice. " اعتمادبه نفس از صدایش موج میز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. ریشه اصلی اصطلاح: این اصطلاح از سه جزء اصلی تفنگهای قدیمی گرفته شده است: - Lock ( قفل ) : مکانیزم چکش/ماشه تفنگ - Stock ( کتفه/قنداق ) : بخ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. "I'm busting" = I'm extremely full ( after eating ) Persian: "ترکیدم!" ( Literal: "I'm about to burst!" ) Example: "I can't eat another bit ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Lowdown ( Noun ) - The True Facts or Inside Information Persian: اطلاعات محرمانه / حقایق پشت پرده - English: "Give me the lowdown on what h ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Finishing Something تمام کردن / به پایان رساندن - "I need to get through with this report by Friday. " "باید این گزارش را تا جمعه تمام کن ...

پیشنهاد
٠

هر پیشرفتی هزینه ای داره . باید هزینه اش را پرداخت

پیشنهاد
٠

هر پیشرفتی هزینه ای داره . باید هزینه اش را پرداخت

پیشنهاد
٠

هر پیشرفتی هزینه ای داره . باید هزینه اش را پرداخت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the spagetti is not al dente : ماکارونی له و نرم است . دندانگیر نیست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Basic Usage ( راه/جاده عوارضی ) EN: "We took the toll road to save time. " FA: "برای صرفه جویی در زمان، از جاده عوارضی استفاده کردیم. " EN ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانه بی عدالتی - ماوای ظلم - مرکز فساد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. اندام های انتهایی بدن ( Limbs - Hands & Feet ) معنی: - The farthest or outermost parts of the body ( hands and feet ) مثال انگلیسی: "Doc ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. اندام های انتهایی بدن ( Limbs - Hands & Feet ) معنی: - The farthest or outermost parts of the body ( hands and feet ) مثال انگلیسی: "Doc ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Literal Meaning ( Rare ) When confirming something was genuine over a period of time - EN: "After testing the gold, I can confirm it's been ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### In Persian ( Farsi ) : 1. آدونیس ( Adonis ) - معانی: - جوان بسیار زیبا و جذاب - شخصیت اساطیری یونانی که مورد عشق آفرودیت ( الهه عشق ) و پر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Be through with ( someone/something ) - EN: "I'm finally through with all this drama!" FA: "بالاخره از این همه درام خلاص شدم!" - EN: "Sh ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Be through with ( someone/something ) - EN: "I'm finally through with all this drama!" FA: "بالاخره از این همه درام خلاص شدم!" - EN: "Sh ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### تمام معانی و کاربردهای "About Time" #### ۱. معنی اصلی: "دیگه وقتشه / بالاخره" ( برای کارهایی که با تأخیر انجام شده اند ) - EN: *"It's about ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### ۱. تعریف کلی: انگلیسی: A neutral area separating conflicting forces or regions. فارسی: منطقه حائل — منطقه ای خنثی که برای جداسازی نیروها یا من ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Sclerosis ( اسکلروزیس ) - EN: Abnormal hardening of body tissue. - FA: سخت شدن غیرطبیعی بافت های بدن. - - - ### 2. Arteriosclerosis ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

right on cue

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

right on time

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه تحت اللفظی: "Right on cue" = دقیقاً سر وقت / در لحظهٔ مناسب "Cue" در اصل از تئاتر و سینما آمده و به علامتی ( نور، صدا، یا حرکت ) اشاره دارد که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک اصطلاح عامیانه و غیررسمی برای توصیف فردی ( معمولاً زن ) که بسیار جذاب و داغ است. ( معادل های نزدیک: "خیلی خوشگل"، "سکسی"، "چشم نواز" ) - - - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

word gets out خبر پخش میشه - بقول دوستمون می پیچه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خبر پخش میشه word gets around

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

induce labor :induce labour : القای زایمان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. To Write/Record Something EN: "Make sure to get his instructions down correctly. " FA: - رسمی: مطمئن شوید دستورات او را دقیق ثبت می کنید. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are all the possible meanings of "listing agent" in English with their Persian ( Farsi ) translations, including different contexts: - - - # ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Real Estate ( Primary Meaning ) – نماینده فروش ملک Definition: A real estate agent who represents the seller of a property and lists it on th ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشهٔ لغوی و ساختار پارچه : "Terry" از واژهٔ فرانسوی "tirer" ( کشیدن ) گرفته شده و اشاره به حلقه های کشیده شدهٔ نخ روی سطح پارچه دارد. "Cloth" به ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی های پارچه حوله ای : جذب فوق العاده آب ( مثل حوله، روبالشتی یا لباس حمام ) . سطح پرزدار و نرم ( به دلیل حلقه های کوچک روی پارچه ) . کاربرده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### ۱. معنی اصلی: آرام و خونسرد بودن ✅ "آرومم. " ( محاوره ای ) ✅ "خونسردم. " ( رسمی تر ) مثال: - انگلیسی: "Don’t worry, I’m cool. " - فارسی: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لانه ساز / جایی که لانه می سازد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word "exotic" ( اگزوتیک / غیرمعمول / خارجی ) i ### 1. Exotic Places ( مکان های عجیب/غریب ) - Exotic location - FA: مکان عجیب و غریب / مقصد ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Pocket square" در انگلیسی به معنی "دستمال جیبی" است که معمولاً برای تزیین جیب کت یا کت و شلوار مردانه استفاده می شود. ### چرا این ترجمه؟ ۱. تجزیه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. To Physically Destroy ( Demolish ) – تخریب کردن، ویران کردن Usage: When referring to buildings, structures, or objects being broken apart. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. "Cop" = Police Officer ( پلیس، مأمور پلیس ) - Collocations: - Cop car → ماشین پلیس ( `ماشین گشت` ) - Traffic cop → پلیس راهنمایی و رانند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Old Bag" بسته به context معانی مختلفی دارد که برخی توهین آمیز و برخی عامیانه/طنز هستند. - - - ### 1. معنای تحت اللفظی ( غیرمحاوره ) 📌 ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Adamant" ( مصمم، سرسخت ) is used to describe someone who refuses to change their mind despite persuasion. Below are common collocations with examp ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Tactful" به معنی "با ظرافت، با تدبیر، و ملاحظه کارانه رفتار کردن" است و برای توصیف افرادی به کار می رود که در برخورد با موقعیت های حساس مهارت دارند. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word "alibi" in English refers to evidence or an excuse that proves someone was elsewhere when a crime was committed. It can also be used more ge ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Foldout ( Noun ) – A part of a book, magazine, or map that folds out to reveal a larger image or more information - Example: "The magazine i ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Impeach ( فعل ) / استیضاح کردن - Impeach a president Congress decided to impeach the president. ترجمه: کنگره تصمیم گرفت رئیس جمهور را است ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

second : تایید کردن - پشتیبانی کردن هم معنی میده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه و معنی اصطلاح "The jig is up" #### ۱. معنی اصلی: - انگلیسی: این اصطلاح یعنی "حقه раскрыт شده" یا "دست شما رو شد!" و نشان دهندهٔ این است ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "going steady" means being in an exclusive, committed romantic relationship ( usually without plans to date others ) . It was especially c ...

پیشنهاد
٠

### 1. General Meaning ( معنای کلی ) English: The situation has reversed; roles have switched. Persian: اوضاع برعکس شده؛ نقش ها عوض شده اند. مثال: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...

پیشنهاد
٠

### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Physical Movement ( رانندگی/حرکت فیزیکی ) Meaning: To reverse a vehicle out of a space ترجمه: دنده عقب بیرون آمدن / عقب کشیدن ماشین - Exam ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Basic Collocation 🔹 Back out of a driveway → از حیاط/درب منزل ، با دنده عقب بیرون آمدن ( خروج وارونه از پارکینگ یا ورودی خانه ) - "He car ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : off track

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : on track ### 1. Literal Meaning ( Physical Deviation ) 🔹 Go off track → از مسیر خارج شدن ( حرکت خارج از مسیر اصلی، مثل قطار یا ماشین ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Expressing Exaggerated Crying 🔹 "Boohoo crying" → گریه ناله وار / گریه اغراق آمیز ( گریه با صدای بلند و کودکانه، اغلب برای جلب توجه ) - " ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. General Use ( Objects/Devices ) 🔹 Loaner car → ماشین امانی / خودروی جایگزین ( وسیله نقلیه موقتی که هنگام تعمیر خودروی اصلی داده می شود ) ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

touch : استعداد هم معنی میده ### 1. Art & Creativity - EN: "Her paintings are stunning—she really has a natural touch with colors. " FA: "نقاشی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Information & Text 🔹 News snippet → تکه خبر / بخش کوتاه خبر ( جزئیات کوتاه از یک خبر ) - I caught a news snippet about the election resu ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word "pounding" can be used in various collocations in English, often related to strong, repetitive actions ( like hitting, beating, or throbbing ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نان سیاه ( دارای چاودار و سبوس ) ، نان جو سیاه سبوس دار المانی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "far - fetched" در انگلیسی به معنای "دور از ذهن"، "بعید" یا "غیرمنطقی" است و معمولاً برای توصیف ایده ها، داستان ها یا توضیحاتی به کار می رود که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

lo : آهای - بنگر - ببین behold : بنگر - ببین ### 1. Surprise Discovery EN: I was cleaning my attic, and lo and behold, I found my childhood teddy ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. To Refer Indirectly ( Most Common Meaning ) Definition: To mention something in an indirect or subtle way, without stating it explicitly. Pe ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Odor ( General Meaning - Smell, Scent ) Definition: A distinctive smell, whether pleasant or unpleasant. Persian: بو – رایحه ( for pleasant ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: root word cosmo The root "cosmos" comes from the Greek word "kosmos" ( κόσμος ) , meaning "world, " "universe, " or "order. " In English, it has ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ریشه تاریخی ( تولید کاغذ در قرون وسطی ) : در گذشته، سازندگان کاغذ با افزودن سیمهای نازک فلزی به قالب کاغذسازی، طرحهایی ایجاد میکردند که هنگام خشک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ریشه تاریخی ( تولید کاغذ در قرون وسطی ) : در گذشته، سازندگان کاغذ با افزودن سیمهای نازک فلزی به قالب کاغذسازی، طرحهایی ایجاد میکردند که هنگام خشک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Film/TV: پیش نمایش ( فیلم/سریال ) - A special early showing of a movie or TV show before its official release. - Example: "They held a s ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Literal Physical Struggles جان کندن/دردهای شدید جسمی - "throes of death" → جان کندن He was in the throes of death for hours. او ساعتها در ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Verb: To forcefully eject liquid ( پاشیدن، با فشار بیرون ریختن ) - Example: She squirted lemon juice into the tea. او آب لیمو را با فشار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Shoemaker ( کفاش ) - A person who repairs shoes. - Example: The cobbler fixed my old boots. ( کفاش چکمههای قدیمی من را تعمیر کرد. ) ### ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Wandering Hobo Joe ( هابوجوی دوره گرد / جوِ آواره ) - Wandering Hobo Joe traveled from town to town. هابوجوی دوره ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Let's call it a night ( بیا شب رو تموم کنیم / بیا دیگه بس کنیم ) - It's midnight - let's call it a night. نصف شب ش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Political waffler ( سیاستمدار بلاتکلیف/بی تصمیم ) - The senator gained a reputation as a waffler who never took cle ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Solve a conundrum ( معمایی را حل کردن ) - Scientists are trying to solve this complex conundrum. - دانشمندان در تل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Swayed by ( تحت تأثیر قرار گرفتن / متقاعد شدن توسط ) - The jury was swayed by the emotional testimony. - هیئت منصف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations ### 1. Preclude something ( مانع چیزی شدن / غیرممکن کردن ) - His busy schedule precluded any chance of a vacation. - برنامه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Flattered by ( خوشحال/مغرور از ) - She was flattered by the compliment. - او از تعریف خوشحال شد. ### 2. Feel fla ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations ### 1. Status & Prestige - "Have cachet" "This university has serious academic cachet. " "این دانشگاه اعتبار علمی بالایی د ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations : ### 1. Beef ( Meat ) - گوشت گاو #### Food/Cooking Terms: - Grilled beef گوشت گاو کبابی "I ordered grilled beef with veget ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common collocations ### 1. Let it slide ( General Use ) - Meaning: To ignore or allow something ( usually a mistake or misbehavior ) to go unpuni ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are common collocations ### 1. On the cusp of ( something ) - Meaning: At the point of transition or change. - English: "She was on the cus ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Hang on to something ( literal ) – نگه داشتن چیزی ( به صورت فیزیکی ) - English: "Hang on to the railing so you don’t fall. " - Persian: "ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Hang on to something ( literal ) – نگه داشتن چیزی ( به صورت فیزیکی ) - English: "Hang on to the railing so you don’t fall. " - Persian: "ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Hang on to something ( literal ) – نگه داشتن چیزی ( به صورت فیزیکی ) - English: "Hang on to the railing so you don’t fall. " - Persian: "ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Hang on to something ( literal ) – نگه داشتن چیزی ( به صورت فیزیکی ) - English: "Hang on to the railing so you don’t fall. " - Persian: "ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Persian ( Farsi ) Translations: 1. "بسه دیگه!" ( Bashe dige! ) → "Enough already!" ( Most common equivalent ) 2. "خیلی خوب، فهمیدم!" ( Kheili k ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

collocations ### 1. All around the world - English: "This product is popular all around the world. " - Persian: "این محصول در سرتاسر دنیا محبوب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کودک خواهی - بچه باز ی ped, philia ### Root Words in English ( with Greek Origin ) : 1. "Pedo - " ( پدو ) – From Greek "παῖς" ( pais ) / "παιδός" ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Bush League" در انگلیسی عمدتاً در دو حوزه ورزشی و عامیانه کاربرد دارد و معانی متفاوتی ارائه می دهد. ### ۱. معنی اصلی در ورزش ( بیسبال ) مع ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مؤدبانه مخالفت کردن / با احترام ، نظر متفاوت داشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف lukewarm هم هست

پیشنهاد
٠

به شتر گفتند چرا ادرارت روب عقب میریزد ؟ گفت چه چیزم مثل همه کسان دیگر است لوله ادرار شتر رو به پایین و عقب است و بنابراین ادرارشان رو به پایین و عق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a comprehensive list of "in and out" collocations : ### 1. Physical Movement ( ورود و خروج فیزیکی ) - Go in and out فارسی: داخل و خارج شد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are common English collocations with the verb "interrogate" ( بازجویی کردن / پرس و جو کردن ) : - - - ### 1. Interrogate a suspect فارسی: از ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are common English collocations with "immutable" ( به معنای �تغییرناپذیر�، �ثابت�، یا �پایدار� ) : - - - ### 1. Immutable law فارسی: قانون ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

common English collocations with "sweats" ( as in sweatpants/sweatshirts ) - - - ### 1. Put on sweats فارسی: لباس راحت پوشیدن / سویشرت و شلوار و ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, de, fatigue, - able The word "indefatigable" comes from the following root words: ### 1. Prefix: "in - " ( Latin ) - Meaning: "not" ( negati ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلیل نامگذاری میز چرخان به "Lazy Susan" ( لیزی سوزان ) در انگلیسی جالب و تا حدی مبهم است، اما چند نظریه رایج وجود دارد: ### 1. تسهیل دسترسی بدون زحم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common collocations with the word "scrumptious" : ### 1. Scrumptious food Persian: غذای خوشمزه و دلچسب - Example: The restaurant s ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Garden Allotment زمین تخصیصی باغداری / قطعه باغ ✅ "She grows organic vegetables on her garden allotment. " ✅ "او سبزیجات ارگانیک را در قطعه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Prosecute a Crime تعقیب قانونی یک جرم ✅ "The state will prosecute the crime to the fullest extent of the law. " ✅ "دولت این جرم را تا حد کا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح از قرن ۱۸ میلادی در انگلیسی رایج شد، اما منشأ دقیق آن نامشخص است. چند نظریه معروف وجود دارد #### ۱. نظریه چاپخانه های قدیمی ( حروف سربی ) ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Plop down معنی: با صدای "تاپ" نشستن/انداختن ✅ "He plopped down on the couch after work. " ✅ "بعد از کار با یک ضمه صدا روی مبل افتاد. " - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Pay ( the price ) down the line معنی: تاوان دادن در آینده / عواقب چیزی را در بلندمدت پرداخت کردن ✅ "If you ignore your health now, you'll pa ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Collocations with "Succumb" ( تسلیم شدن / درگذشتن / مغلوب شدن ) Here are common collocations with "succumb" in English along with their Persian tra ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

slander : تهمت - افترا slender : لاغر - باریک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

slander : تهمت - افترا slender : لاغر - باریک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم نشینی های "Exquisite" در انگلیسی با ترجمه فارسی کلمه "Exquisite" به معنی ظریف، فوق العاده زیبا، یا لطیف است و در ترکیبات مختلفی به کار می رود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم نشینی های ( Collocations ) عبارت "Out for" در انگلیسی با ترجمه فارسی ### ۱. هدف گیری/قصد انجام کاری ✅ ترجمه: دنبال [چیزی] بودن، در پی [چیزی] بودن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم نشینی های ( Collocations ) کلمه "Toil" در انگلیسی با ترجمه فارسی کلمه "Toil" به معنای کار سخت و طاقت فرسا است و در ترکیبات مختلفی استفاده می شود. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه و معادل های عبارت "Gaga over this dame" به فارسی: ### ۱. معنی اصلی ( شیفتگی شدید ) ✅ ترجمه: "دیوانه این دختره شدن" ✅ معادل عامیانه: "ریختن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه و معادل های عبارت "Gaga over this dame" به فارسی: ### ۱. معنی اصلی ( شیفتگی شدید ) ✅ ترجمه: "دیوانه این دختره شدن" ✅ معادل عامیانه: "ریختن ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. در ورزش بیسبال ( معنی اصلی ) ✅ ترجمه: محل استراحت پیچرهای ذخیره - مثال: "The relief pitchers were warming up in the bullpen. " ( "پیچرهای ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "Scour" معانی مختلفی از جمله جستجوی دقیق، ساییدن، پاکسازی و خراش دادن دارد. ### ۱. معنی جستجوی دقیق و گسترده ✅ ترجمه: گشتن، زیر و رو کردن، تفح ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. در ورزش گلف ( معنی اصلی ) : ✅ "بزن بریم سمت چمن!" ( منظور ضربه زدن به سمت �گرین� یا چمن ویژه گلف ) - مثال: "After this shot, let's go fo ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "Menace" به معنای تهدید، خطر، یا عامل تهدیدآمیز است و در ترکیبات مختلفی استفاده می شود. ### ۱. تهدید فیزیکی/جسمی ✅ ترجمه: خطر، تهدید، عامل تهد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. Snag ( به معنای "گرفتن / گیر کردن" ) ✅ معادل عامیانه: گیر انداختن، قاپیدن، چسبیدن به چیزی - Snag a ticket → یه بلیت گیر آوردن / چسبوندن " ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان عامیانه و به ویژه در گویش خیابانی یا اصطلاحات مربوط به دزدی یا ورود غیرمجاز، عبارت "snag the lock" می تواند به معانی زیر ترجمه یا تفسیر شود: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Swap Meet : معنی تحت الفظی : گردهمایی برای مبادله کالا بازار مبادله/حراج دست دوم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Fray ( noun ) - A Fight/Conflict English: A noisy battle or heated argument. Persian: درگیری / جنجال - Example ( EN ) : "The political deb ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coat, tail

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coat, tails

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coat, tail

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Common Collocations: - Piqued interest - EN: "The strange artifact piqued my interest. " - FA: "آن شیء عجیب کنجکاوی مرا برانگیخت. " - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. General Meaning ( Not Following Rules/Norms ) EN: Refusing to follow accepted standards, traditions, or laws. FA: مطابقت نکننده / پیرو نبودن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: year in and year out : year in year out : هر ساله - همه ساله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: year in and year out : year in year out : هر ساله - همه ساله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: year in and year out : year in year out : هر ساله - همه ساله

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Year in and year out" is an English idiom that means something happens repeatedly, without change, every year. - Indicates an action or event that ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. ریشه شناسی: - "Meeskite" ( میسکایت ) یک اصطلاح ییدیش ( زبان یهودیان اشکنازی ) است. - از ترکیب دو کلمه آلمانی: "mies" ( بد، زشت ) "kite" ( چهره ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Primary Meaning: Acknowledging a Fact ( But Continuing Anyway ) English: - Used to admit something is true before making a contrasting poin ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه جالب: اختراع در 1834: طراحی شده توسط آقای جوزف هانسوم ( Joseph Hansom ) ، معمار انگلیسی. به همین دلیل به نام "Hansom" معروف شد. deepseek

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه و توضیح اصطلاح "Bats in the Belfry" به فارسی: ### معنی تحت اللفظی ( کلمه به کلمه ) : - Bats = خفاش ها - In the = در - Belfry = برج ناقوس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Words with " - lepsy" ( noun forms ) : - Epilepsy ( EN: A neurological disorder causing seizures / FA: صرع، یک اختلال عصبی همراه با تشنج ) - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔵 معنی اصلی: "Marble rye" نوعی نان چاودار ( رای ) آمریکایی است که به دلیل ترکیب دو خمیر سفید و تیره ظاهری ماربل - like ( رگه دار مانند سنگ مرمر ) دا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان نمی دونید علامت غلط نزنید sauce : در محاوره : مشروب on the sauce : الکلی - دایم الخمر hit the sauce : مشروب زیاد خوردن یا شدیداً به الکل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : یا مریم مقدس ( یا مادر عیسی مسیح ) این عبارت که معمولاً به عنوان فریاد تعجب، شوک یا حیرت استفاده می شود، معادل های مختلفی در فارسی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

heavy : جِدی هم معنی میده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

"هیچ سقفی برارت وجود نداره!" ( عامیانه ) "محدودیتی برای تو متصور نیست" ( رسمی ) "دستت باز است" ( برای فرصت ها )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت اصطلاحی به معنای "هنوز نمی توانم این موضوع را درک کنم/هنوز برایم قابل هضم نیست" است. در فارسی از این معادل ها می توان استفاده کرد: 🔵 ترجم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت اصطلاحی به معنای "هنوز نمی توانم این موضوع را درک کنم/هنوز برایم قابل هضم نیست" است. در فارسی از این معادل ها می توان استفاده کرد: 🔵 ترجم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔴 1. Problem / Obstacle 🔘 EN: A minor difficulty or snag 🔘 FA: مشکل / مانع Example EN: "The plan had one small hitch. " Example FA: "برنامه فقط ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔵 1. Spare ( Extra / اضافی ) EN: "Do you have a spare pen I can borrow?" FA: "یک خودکار اضافی داری که بتونم قرض بگیرم؟" EN: "Keep a spare tire in ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔵 1. Spare ( Extra / اضافی ) EN: "Do you have a spare pen I can borrow?" FA: "یک خودکار اضافی داری که بتونم قرض بگیرم؟" EN: "Keep a spare tire in ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Without considering; regardless of ( پیروی نکردن از شرط یا محدودیت ) EN: Not taking something into account; ignoring a factor. FA: بدون در نظر گ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔵 1. Relating separately to each individual/thing mentioned EN: Pertaining individually to each in a group. FA: مربوط به هر یک به صورت جداگانه 📌 E ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داستان نامگذاری امپرسیونیسم به زبان ساده اولین نمایشگاه مستقل هنرمندان جوان در پاریس سال 1874 برگزار شد کلود مونه یکی از نقاشان این گروه بود او تابل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🌟 1. A Mark or Physical Imprint FA: اثر، رد EN: The fossil shows the impression of a dinosaur's foot. FA: فسیل، اثر پای دایناسور را نشان می دهد. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ریشه: فرانسوی ( تلفظ: /kuː də ˈɡrɑːs/ ) Coup = ضربه Gr�ce = رحمت، لطف ترجمه تحت اللفظی: "ضربه رحمت آمیز" 🔹معادل فارسی: ضربه نهایی ( برای پا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:different meanings 💎 1. As a Verb ( Informal ) = Reject/Cancel/Veto FA: رد کردن / لغو کردن / وتو کردن 🔹 "The boss nixed the proposal. " FA: "رئی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

💛 He tried to bamboozle me with fake promises, but I knew the truth 💛 او سعی کرد با وعده های دروغین من را فریب دهد، اما من حقیقت را می دانستم 💛 D ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محاوره : 1 - He's a widebody, but he moves fast on the court. – اون پت وپهنه، ولی تو زمین خیلی سریع حرکت می کنه. 2 - They nicknamed him "Widebod ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔶 dys - ( یونانی ) – bad, abnormal, difficult 📌 �بد، ناسالم، مشکل دار� 🔶 - topia ( از topos ) – place 📌 �جا، مکان� 🔸 ترکیب کلی: dystopia = dys ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکار طوفان ( Storm Chasing ) یعنی دنبال کردن و تعقیب طوفان ها – مخصوصاً طوفان های شدید مانند تندباد، گردباد ( tornado ) ، یا صاعقه – برای مشاهده، عکا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکار طوفان ( Storm Chasing ) یعنی دنبال کردن و تعقیب طوفان ها – مخصوصاً طوفان های شدید مانند تندباد، گردباد ( tornado ) ، یا صاعقه – برای مشاهده، عکا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

all collocations of finagle : 💎 Finagle a deal – با چرب زبانی یا زیرکانه قراردادی بستن 💎 Finagle a way – با زرنگی یا حیله راهی پیدا کردن 💎 Finag ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

💎 Hog the road – راه را به تنهایی گرفتن، جاده را اشغال کردن 💎 Hog the spotlight – همه توجه ها را جلب کردن، مرکز توجه بودن 💎 Hog the conversation – ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

💎 Come onto ( flirt with someone / make a move romantically or sexually ) – به کسی ابراز علاقه کردن ( معمولاً به صورت عاشقانه یا جنسی ) 💬 He was ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

💎 Pizzazz ( energy and excitement ) – انرژی و هیجان؛ شور و نشاط 💎 Pizzazz ( style or flair ) – جذابیت خاص؛ شیک بودن و باحال بودن 💎 Pizzazz ( showi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

💎 Provocative ( causing a strong reaction, often anger or debate ) – تحریک آمیز؛ باعث خشم یا بحث شدید شدن 💎 Provocative ( sexually suggestive or ar ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

💎 Comeback ( return to success or popularity ) – بازگشت به موفقیت یا محبوبیت بعد از یک دوره رکود 💎 Comeback ( response to an insult or criticism ) ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Of course! Here are different meanings of "yoyo" with Persian translations, using yellow diamond emojis for each: 💎 Yoyo ( toy ) – یه اسباب بازی که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Of course! Here are different meanings of "yoyo" with Persian translations, using yellow diamond emojis for each: 💎 Yoyo ( toy ) – یه اسباب بازی که ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رییس جمهور معامله محور 🔹 این اصطلاح به سبک رهبری و مدیریت سیاسی یک رئیس جمهور اشاره دارد که تمرکزش بیشتر بر معامله، بده بستان و منافع فوری است تا ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الوار درخت چنار 🕵️‍♂️ Operation Timber Sycamore یک برنامه مخفیانه بود که توسط CIA و با حمایت کشورهایی مثل عربستان سعودی از حدود سال ۲۰۱۲ اجرا شد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Definition ( تعریف کلی ) : Deflate ( verb ) : To release air or gas from something; to reduce in size, importance, emotion, or economic value. � ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ "Walk it off" ➤ Meaning: To recover from pain ( physical or emotional ) by walking or moving around. ➤ Structure: "walk it off" – "it" refers to p ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ "Walk it off" ➤ Meaning: To recover from pain ( physical or emotional ) by walking or moving around. ➤ Structure: "walk it off" – "it" refers to p ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "a cock and bull story" از نظر ریشه شناسی ( etymology ) جالب و کمی مبهمه، ولی چند نظریه رایج درباره اش وجود داره. در ادامه به معنی، ریشه، و دلی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "worked like a charm" یعنی چیزی خیلی خوب و بدون دردسر جواب داد یا عالی عمل کرد، طوری که انگار جادویی بوده! 🔹 ترجمه های رایج به فارسی: ✨ مثل ج ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. فهمیدن / متوجه شدن ( به ویژه وقتی کسی بالاخره چیزی را درک می کند ) 🌟 English: He didn’t catch on until it was too late. 🇮🇷 فارسی: تا دیر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. فهمیدن / متوجه شدن ( به ویژه وقتی کسی بالاخره چیزی را درک می کند ) 🌟 English: He didn’t catch on until it was too late. 🇮🇷 فارسی: تا دیر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ترجمه های رایج به فارسی: – به هر حال – این جوری یا اون جوری – یه جوری بالاخره – دیر یا زود – به هر طریق ممکن 📘 مثال: We'll get there one way or ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرچم پر ستاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرچم پر ستاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⚙️ Physics Definition 🔹 Meaning: The quantity of motion an object has; calculated by mass � velocity 🔸 فارسی: تکانه ( در فیزیک ) – مقدار حرکت یک جس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⚖️ 1. Legal/Political Context – Public Support or Approval 🔹 Definition: A formal declaration of support, often in politics or public decisions 🔸 ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⭐ تحویل محرمانه ⭐ ارسال با حفظ حریم خصوصی ⭐ تحویل بی سروصدا ⭐ تحویل بدون جلب توجه 🔹 این اصطلاح معمولاً برای بسته هایی به کار می رود که فرستنده نمی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. 🔥 Mantle ( Architectural – Fireplace ) ⭐ English: A shelf or decorative frame around a fireplace. ⭐ فارسی: طاقچه یا قاب بالای شومینه 2. 🌍 Man ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gag : شیرین کاری، قصه یا عمل خنده اور، بذله، شوخی، جوک، شوخی کردن، جوک گفتن، خوشمزگی کردن gift : هدیه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. A Joke or Comic Remark ⭐ Meaning: A humorous remark or prank intended to make people laugh. ⭐ Example: He told a funny gag during the meeting. ⭐ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take initiative – ابتکار عمل داشتن / پیش قدم شدن 👉 معنی: شروع کاری بدون این که از شما خواسته شود؛ نشان دادن مسئولیت پذیری و انگیزه شخصی. 💡 معادل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 واژه: epitaph 📚 ریشه های یونانی: "epi - " ( ἐπί ) – معنی: بر روی، بالای – فارسی: بر، روی – مثال: epidermis ( لایه ی روی پوست ) "taphos" ( τάφος ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. ( noun ) Bubbles formed on the surface of a liquid معنی: کف یا حبابی که روی سطح مایع تشکیل می شود ( مثل کف روی قهوه یا آب ) . Example: The ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. ( noun ) Bubbles formed on the surface of a liquid معنی: کف یا حبابی که روی سطح مایع تشکیل می شود ( مثل کف روی قهوه یا آب ) . Example: The ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

will, testament : وصیتنامه، ارث بری، ارث گذاری هم معنی میده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔸 necrophilia = love ( philia ) of the dead ( necro ) 🔵 فارسی: علاقه به مرده - مرده خواهی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

mink stole : شنل یا شال بلند از جنس پوست سمور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاج عتیقه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. فنی / مهندسی ( Engineering / Plumbing ) 🔧 swing joint = مفصل چرخشی یا اتصال لولایی اتصالی از لوله ها و زانوها که امکان چرخش یا حرکت انعطاف پذیر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

you sold me من قانع شدم / تو قانعم کردی / دیگه شک ندارم / قبولت دارم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i'm sold من قانع شدم / تو قانعم کردی / دیگه شک ندارم / قبولت دارم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

incoherently : "Incoherently" is an adverb that generally means without clarity, logic, or order. It describes speaking, thinking, or writing in a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

incoherently : "Incoherently" is an adverb that generally means without clarity, logic, or order. It describes speaking, thinking, or writing in a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The verb "upheld" ( past tense of uphold ) can have several meanings depending on the context, but they all relate to supporting, maintaining, or con ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Literal Meaning ( Food ) – لوبیا، حبوبات - Example: "I cooked some kidney beans for dinner. " ( برای شام لوبیا قرمز پختم. ) ### 2. Coffe ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Literal Meaning ( Food ) – لوبیا، حبوبات - Example: "I cooked some kidney beans for dinner. " ( برای شام لوبیا قرمز پختم. ) ### 2. Coffe ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Here and there ( این جا و آن جا / پراکنده ) - Means "in various places" or "scattered around. " - Example: "She travels here and there for wor ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Here and there ( این جا و آن جا / پراکنده ) - Means "in various places" or "scattered around. " - Example: "She travels here and there for wor ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jeweler's loupe : بزرگنمای جواهرسازی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگنمای جواهرسازان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### 1. Roadside ( کنار جاده ) - English: "We stopped at a wayside cafe for coffee. " - Persian: "برای قهوه در یک کافه کنار جاده توقف کردیم. " # ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احترام قائل شدن I hold my parents in high esteem for their sacrifices. من به پدر و مادرم به خاطر فداکاری هاشون احترام زیادی می گذارم. She is hel ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### 1. Lucky Chance ( اتفاق خوش شانسی ) - English: "Winning the lottery was a complete fluke!" - Persian: "برنده شدن در لاتاری کاملاً یک اتفاق خ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### 1. Relaxing ( آرام شدن، استراحت کردن ) - English: "After work, I enjoy unwinding with a book. " - Persian: "بعد از کار، دوست دارم با کتاب خو ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Words of "Cower" - Origin: Middle English couren ( to crouch ) , possibly from Old Norse k�ra ( to doze ) . - Related to: - Coward ( n ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Summary/Report ( خلاصه نویسی، گزارش ) English: "The secretary provided a readout of the meeting. " Persian: "منشی خلاصه ای از جلسه ارائه داد. " ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Summary/Report ( خلاصه نویسی، گزارش ) English: "The secretary provided a readout of the meeting. " Persian: "منشی خلاصه ای از جلسه ارائه داد. " ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Different Meanings of "Shambolic" Shambolic ( adjective ) - Completely disorganized or chaotic کاملاً آشفته، به هم ریخته، نابسامان Example Sentences ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Different Meanings of "Shamble" Shamble ( verb ) – To walk awkwardly/unsteadily راه رفتن تلوتلوخوران، ناموزون حرکت کردن Shamble ( noun ) – A state o ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Have a dog in the fight 🔹 Meaning ( EN ) : To be directly involved or affected by the outcome of a conflict or competition 🔹 معنی ( FA ) : نفع ی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Have a dog in the fight 🔹 Meaning ( EN ) : To be directly involved or affected by the outcome of a conflict or competition 🔹 معنی ( FA ) : نفع ی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Have a dog in the fight 🔹 Meaning ( EN ) : To be directly involved or affected by the outcome of a conflict or competition 🔹 معنی ( FA ) : نفع ی ...

پیشنهاد
٠

🔹 این اصطلاح از بازی ورق ( مثل پوکر ) گرفته شده؛ وقتی کسی کارت ها را طوری بچیند که به نفع خودش یا علیه دیگری باشد. بنابراین، وقتی کسی می گوید: "The ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : چشم بستن روی نیازمندی - در نظر نگرفتن فقر و بی پولی need - blind admission means that a university or college does not consider an ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

🟨 معانی مختلف warp در انگلیسی با فارسی: 1. warp ( verb ) : to twist or bend out of shape معنی: پیچاندن، کج شدن، تغییر شکل فیزیکی 1 The heat warped t ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Conspiring = plotting something secretly ( usually illegal or harmful ) معنی: توطئه چیدن – دسیسه کردن ( معمولاً به صورت مخفیانه و غیرقانونی ) 1 ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Despite my outward appearance, I'm a cultural outsider ترجمه: با وجود ظاهر بیرونیم، من از نظر فرهنگی بیگانه ام یا به صورت روان تر: گرچه ظاهر من چیزی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "outward appearance" یعنی ظاهر بیرونی یا نمای ظاهری. ترجمه در فارسی: ظاهر – ظاهر بیرونی – چهره ی بیرونی – نمای ظاهری مثال ها: 1 Don't judge ...

پیشنهاد
٠

خود را به ندیدن زدن – از واقعیت فرار کردن – وانمود کردن که مشکلی وجود ندارد توضیح: این اصطلاح از رفتار خیالی شترمرغ گرفته شده که گفته می شود ( به اش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

horrow, ing

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

horrow, ing

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meanings of "Harrow" in with Translations: 1. Harrow ( noun - farming tool ) → خیش دیسکدار، هرس ( A heavy frame with spikes or discs for break ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بیسبال، بازیکن ضربه زن ( batter ) وقتی توپ را می زند و به درستی به بیس ها می رسد، این کار را "hit" می نامند. در آمار بیسبال، چیزی به نام batting ...

پیشنهاد
٠

### 1. Persuading/Convincing Someone - راضی کردن کسی به انجام کاری ( To persuade someone to do something ) Example: "How did you get him to a ...

پیشنهاد
٠

1 I got him to help me with my homework – او را راضی کردم که در انجام تکالیفم کمکم کند 2 She got the kids to clean their room – او بچه ها را وادار ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Im, merge

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Im, merge, - ance

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Im, merge

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

smarm , - est

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Smarm up" ( phrasal verb ) is an informal and slightly sarcastic expression that means: To flatter someone in an exaggerated, insincere, or overly ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Smarmy ( adjective ) describes someone who is excessively flattering, insincerely polite, or overly smooth in a way that feels fake, creepy, or manip ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تملق بیش از حد، چاپلوسی مصنوعی و زننده عبارت "whirlwind of smarm" به فارسی چنین ترجمه می شود: "توفانی از چاپلوسیِ آزاردهنده" یا "طوفانی از تملقِ زن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرفتن اشتباه خود با شرمندگی یا تحمل تحقیر پس از اشتباه یا شکست ریشه ی این اصطلاح به قرن ۱۹ آمریکا برمی گردد. کلاغ ( crow ) پرنده ای است که مردم مع ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی galvanize در اصل معنایی کاملاً فیزیکی و علمی داشته، اما به مرور در زبان انگلیسی معنای استعاری ( مجازی ) پیدا کرده، و امروزه بیشتر به معنای تحر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

for someone to finally understand something, often after some confusion or delay. Word - for - word breakdown: the penny → سکه ی یک پنی to drop → ...

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : بینی کسی را از مفصل درآوردن to upset, offend, or annoy someone, especially by seeming to ignore or disrespect them. ### Example: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Glad - handing" ( noun/verb ) refers to the act of giving excessively friendly, often insincere greetings—such as enthusiastic handshakes, smiles, a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Glad - hander" ( noun ) refers to someone who gives excessively friendly, often insincere greetings, especially to gain favor or appear likable. # ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Friendly Greeting ( Often Insincere ) A warm, enthusiastic handshake or welcome that may be exaggerated or fake, especially in politics or bu ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

compos mentis means "of sound mind" – someone who is mentally healthy and able to make decisions. compos mentis یعنی دارای سلامت عقل، کسی که از نظر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 📌 chilling effect فارسی: اثر بازدارنده / اثر ترس آور / اثر سرکوب گر - - - ### 📖 تعریف انگلیسی: A situation where people are discouraged o ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. To move back or away from a place or position فارسی: عقب رفتن از یک مکان یا موقعیت Example: The troops receded from the front line. نیروها ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "recede" در انگلیسی به طور کلی به معنی عقب رفتن یا کاهش یافتن است، اما بسته به زمینه، معانی خاصی پیدا می کند. ### 1. To move back or away fro ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "smolder" در انگلیسی ( همچنین به صورت بریتانیایی: smoulder ) بسته به بافت، چند معنی دارد — هم فیزیکی و هم استعاری. ### 1. To burn slowly with ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "smolder" در انگلیسی ( همچنین به صورت بریتانیایی: smoulder ) بسته به بافت، چند معنی دارد — هم فیزیکی و هم استعاری. ### 1. To burn slowly with ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "smolder" در انگلیسی ( همچنین به صورت بریتانیایی: smoulder ) بسته به بافت، چند معنی دارد — هم فیزیکی و هم استعاری. ### 1. To burn slowly with ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمهٔ "smolder" در انگلیسی ( همچنین به صورت بریتانیایی: smoulder ) بسته به بافت، چند معنی دارد — هم فیزیکی و هم استعاری. ### 1. To burn slowly with ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. To hold tightly ( especially due to fear, urgency, or emotion ) Farsi: محکم گرفتن، چسبیدن، چنگ زدن Example: She was clutching her purse in f ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. To hold tightly ( especially due to fear, urgency, or emotion ) Farsi: محکم گرفتن، چسبیدن، چنگ زدن Example: She was clutching her purse in f ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هسته اصلی یک مسئله - جزئیات مهم و عملی یک موضوع - جزئیات اصلی و مهم ### ۱. ترکیب کلمات ساده با بار معنایی خاص "Nitty" از "nit" می آید که به معنی ت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. To offer help or information معنی: داوطلب شدن، پیش قدم شدن برای کمک یا دادن اطلاعات فارسی: جلو آمدن برای کمک / اطلاع دادن Several witnesses ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tri, part, - ite have three parts : سه جانبه

پیشنهاد
٠

### ✅: "Pull the rug out from under someone" - - - ### 🔍 Meaning in English: To suddenly and unexpectedly take away help, support, or an opportu ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The difference between "depravity" and the archaic term "pravity" lies in their usage, etymology, and nuance: - - - ### 1. Depravity ( فساد اخلاق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The difference between "depravity" and the archaic term "pravity" lies in their usage, etymology, and nuance: - - - ### 1. Depravity ( فساد اخلاق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The difference between "depravity" and the archaic term "pravity" lies in their usage, etymology, and nuance: - - - ### 1. Depravity ( فساد اخلاق ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. قابل خرید/فروش ( برای کالاها و خدمات ) - مثال: "The new iPhone is now on the market. " - ترجمه: �آیفون جدید اکنون در بازار موجود است. � - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. عدم فروش ( متوقف شدن عرضه کالا/خدمات ) - مثال: "This product is off the market due to safety issues. " - ترجمه: �این محصول به دلایل ایمنی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شماره تلفن که در دفتر تلفن ذکر نشده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شماره تلفن که در دفتر تلفن ذکر نشده است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. To Remove by Scraping ( پاک کردن، کَندن ) - Example: "She scratched off the old sticker. " - فارسی: او استیکر قدیمی را پاک کرد. ### 2. T ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشهٔ واژهٔ "Bedlam" ( بی نظمی و آشوب ) واژهٔ "Bedlam" ( تلفظ: /ˈbɛdləm/ ) در انگلیسی امروزی به معنای "آشوب، هرج ومرج، یا صحنه ای پر از سر و صد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشهٔ واژهٔ "Bedlam" ( بی نظمی و آشوب ) واژهٔ "Bedlam" ( تلفظ: /ˈbɛdləm/ ) در انگلیسی امروزی به معنای "آشوب، هرج ومرج، یا صحنه ای پر از سر و صد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talk the talk : حرف زدن - صحبت کردن walk the walk : عمل کردن معنی عبارت : عمل کردن به چیزی که می گویی ### Origins of "Talk the Talk and Walk the ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talk the talk : حرف زدن - صحبت کردن walk the walk : عمل کردن معنی عبارت : عمل کردن به چیزی که می گویی ### Origins of "Talk the Talk and Walk the ...

پیشنهاد
٠

talk the talk : حرف زدن - صحبت کردن walk the walk : عمل کردن معنی عبارت : عمل کردن به چیزی که می گویی ### Origins of "Talk the Talk and Walk the ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pent meanings : 1. Shut in; confined; imprisoned حبس شده، زندانی، محدود شده Example: The prisoners were pent in a dark cell. زندانیان در سلولی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pent meanings : 1. Shut in; confined; imprisoned حبس شده، زندانی، محدود شده Example: The prisoners were pent in a dark cell. زندانیان در سلولی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pent meanings : 1. Shut in; confined; imprisoned حبس شده، زندانی، محدود شده Example: The prisoners were pent in a dark cell. زندانیان در سلولی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Shut in; confined; imprisoned حبس شده، زندانی، محدود شده Example: The prisoners were pent in a dark cell. زندانیان در سلولی تاریک حبس شده بود ...

پیشنهاد
٠

### ✅: "Pull the rug out from under someone" - - - ### 🔍 Meaning in English: To suddenly and unexpectedly take away help, support, or an opport ...

پیشنهاد
٠

### ✅: "Pull the rug out from under someone" - - - ### 🔍 Meaning in English: To suddenly and unexpectedly take away help, support, or an opport ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ✅: "Pull the rug out from under someone" - - - ### 🔍 Meaning in English: To suddenly and unexpectedly take away help, support, or an opport ...

پیشنهاد
٠

### ✅: "Pull the rug out from under someone" - - - ### 🔍 Meaning in English: To suddenly and unexpectedly take away help, support, or an opport ...

پیشنهاد
٠

"Pull the rug out from under someone" ### 🔍 Meaning in English: To suddenly and unexpectedly take away help, support, or an opportunity from someo ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاپیتولاسیون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاپیتولاسیون : capitulation از این ریشه است

پیشنهاد
٠

کاپیتولاسیون

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To surrender, especially after negotiation or under agreed conditions – Persian: تسلیم شدن ( اغلب پس از مذاکره یا با شروطی ) – This is the prim ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To surrender, especially after negotiation or under agreed conditions – Persian: تسلیم شدن ( اغلب پس از مذاکره یا با شروطی ) – This is the prim ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. To surrender, especially after negotiation or under agreed conditions – Persian: تسلیم شدن ( اغلب پس از مذاکره یا با شروطی ) – This is the prim ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. ریشه تاریخی: - در گذشته، "spitball" به توپ های کوچکی گفته می شد که دانش آموزان با جویدن کاغذ و تف کردن آن ( ! ) درست می کردند تا با نی یا انگ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Scientific Meaning – Physics of Light Definition: The branch of physics that deals with the behavior and properties of light, including its inter ...

پیشنهاد
٠

### 🔹 Main Meaning: To do something before someone else does it — especially when they were also planning to do it. It comes from boxing, where i ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 Meanings of "liner": 1. Ship – A large passenger ship, especially for long journeys 2. Makeup – Short for eyeliner, used around the eyes 3. C ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Literally: It means someone has lost too much blood ( due to injury, surgery, etc. ) . Example: The patient was nearly out of blood after the a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"What are you" or "What do you" It’s commonly used in casual speech and writing to imitate how people talk in everyday conversation. - - - Exam ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"What are you" or "What do you" It’s commonly used in casual speech and writing to imitate how people talk in everyday conversation. - - - Exam ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To beat or stir quickly with a rapid movement ( usually with a whisk in cooking ) 2. To move something or someone quickly and suddenly 3. ( As a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Business/Economics: A group of independent companies or organizations that agree to control prices and limit competition to increase profits. * ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Business/Economics: A group of independent companies or organizations that agree to control prices and limit competition to increase profits. * ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The expression "double down on something" means to commit to a course of action or belief with even more determination, especially after facing diffi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the idiom "make no bones about ( something ) ", the word "bones" doesn't refer to actual bones anymore — it’s metaphorical and comes from old Engl ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the idiom "make no bones about ( something ) ", the word "bones" doesn't refer to actual bones anymore — it’s metaphorical and comes from old Engl ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the idiom "make no bones about ( something ) ", the word "bones" doesn't refer to actual bones anymore — it’s metaphorical and comes from old Engl ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Spring on somebody" means to do or say something suddenly or unexpectedly to someone, often surprising or shocking them. Example: She just sprang ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Both "leech on" and "leech off" describe someone who takes advantage of another person like a parasite, but there is a small difference in focus and ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Both "leech on" and "leech off" describe someone who takes advantage of another person like a parasite, but there is a small difference in focus and ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارت "leech on" ( یا کامل تر: leech on to someone/something ) در انگلیسی محاوره ای به معنای وابسته شدن انگل وار به کسی یا چیزی برای بهره کشی است. 📌 ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lumbar support : پشتی صندلی - پشتی کمری صندلی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

banca : به ایتالیایی : نیمکت bank : به آلمانی : نیمکت banquette : به فرانسوی : نیمکت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ایتالیایی : نیمکت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارایی ارزشمند یا چیز بسیار باارزش 🔍 معنی دقیق: prized = بسیار ارزشمند، گران قدر possession = دارایی، شیء در اختیار ✅ prized possession یعنی چیزی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همانطور که دوستان فرمودند : بن بست - آمپاس The word "impasse" comes from French, and it's made of two parts: 🔍 Root Breakdown of "impasse": "im - ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "cipher" comes from the Arabic word "صفر" ( ṣifr ) meaning "zero". It entered Latin as cifra and then Old French as cyfre, eventually becomi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"volley"** comes from the Latin root **"vol - "** ( related to flying or throwing ) , derived from the verb **"volare"** ( to fly ) . ## ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bearers of good tidings : آورندگان خبر خوش - بشارت دهندگان - مژده دهندگان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bearers of good tidings : آورندگان خبر خوش - بشارت دهندگان - مژده دهندگان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آورندگان بشارت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مژده - خبر خوش - بشارت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Thick sideburns * Meaning: A style of facial hair where the hair grows thickly down the sides of the face, often connected to a mustache or bear ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Thick sideburns * Meaning: A style of facial hair where the hair grows thickly down the sides of the face, often connected to a mustache or bear ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

full fledged : تمام عیار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

full fledged : تمام عیار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "nonproliferation" ( عدم اشاعه ) به معنای جلوگیری از گسترش یا افزایش چیزی است، به ویژه در زمینه های تسلیحات هسته ای، شیمیایی یا بیولوژیکی. در ز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "nonproliferation" ( عدم اشاعه ) به معنای جلوگیری از گسترش یا افزایش چیزی است، به ویژه در زمینه های تسلیحات هسته ای، شیمیایی یا بیولوژیکی. در ز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "nonproliferation" ( عدم اشاعه ) به معنای جلوگیری از گسترش یا افزایش چیزی است، به ویژه در زمینه های تسلیحات هسته ای، شیمیایی یا بیولوژیکی. در ز ...

پیشنهاد
٠

عبارت "nonproliferation" ( عدم اشاعه ) به معنای جلوگیری از گسترش یا افزایش چیزی است، به ویژه در زمینه های تسلیحات هسته ای، شیمیایی یا بیولوژیکی. در ز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بازی درازمدت استراتژی بلندمدت هدف گذاری بلندمدت حرکت حساب شده در بلندمدت معنی: "Long game" به معنای داشتن نگاه، برنامه یا هدف بلندمدت است و تمرکز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازی درازمدت استراتژی بلندمدت هدف گذاری بلندمدت حرکت حساب شده در بلندمدت معنی: "Long game" به معنای داشتن نگاه، برنامه یا هدف بلندمدت است و تمرکز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. پس زمینه: رایج ترین معادل و بیشتر در زمینه های عمومی استفاده می شود. * مثال: "پس زمینه تصویر بسیار زیباست. " 2. زمینه: به معنای شرایط کلی یا ف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جملاتی چند با as further: As further evidence emerged, the case against him grew stronger. با آشکار شدن شواهد بیشتر، پرونده علیه او قوی تر شد. As ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جملاتی چند با as further: As further evidence emerged, the case against him grew stronger. با آشکار شدن شواهد بیشتر، پرونده علیه او قوی تر شد. As ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. pin معنی: سنجاق، میخ ریز یا سوزن ته گرد ( در مواردی ) پین فلزی برای اتصال ( به صورت فعل ) سنجاق کردن، محکم نگه داشتن مثال ها: She put a pin ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root meaning of exasperate comes from Latin: ex - = out, thoroughly asper = rough, harsh So the original sense of exasperate is: "to make some ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از پس کاری بر آمدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Travesty in English refers to a distorted or absurd imitation of something, often a serious subject, that is presented in a way that makes it seem ri ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

ترکیب "com - " و "tend" که در ریشه لاتین "contendere" به کار می رود، به معنای "کشیدن با هم" یا "تلاش مشترک" است. در این ترکیب: "com - " به معنی "با ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "rope - a - dope" یک عبارت معروف در زبان انگلیسی است که ریشه در ورزش بوکس دارد، اما بعدها وارد سیاست، مذاکره، و حتی زندگی روزمره شده است. - ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "rope - a - dope" یک عبارت معروف در زبان انگلیسی است که ریشه در ورزش بوکس دارد، اما بعدها وارد سیاست، مذاکره، و حتی زندگی روزمره شده است. - ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. دل شکسته، به شدت ناراحت ( محاوره ای - بریتانیایی ) English: I was gutted when my team lost the final match. فارسی: وقتی تیمم بازی فینال رو باخت، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. A small cylindrical object: A piece of wood, metal, or plastic used for fastening, hanging, or supporting something. For example, a clothes peg or ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Multilateral institutions : نهادهای چندجانبه یا سازمان های چندجانبه تعریف ساده: نهادهای چندجانبه سازمان هایی هستند که توسط چندین کشور تأسیس شده اند ...

پیشنهاد
٠

Multilateral institutions : نهادهای چندجانبه یا سازمان های چندجانبه تعریف ساده: نهادهای چندجانبه سازمان هایی هستند که توسط چندین کشور تأسیس شده اند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Atlantic Charter was a pivotal policy statement issued on August 14, 1941, during World War II. It was the result of a secret meeting between U. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Atlantic Charter ( منشور آتلانتیک ) سندی بود که در اوت ۱۹۴۱ توسط وینستون چرچیل ( نخست وزیر بریتانیا ) و فرانکلین روزولت ( رئیس جمهور آمریکا ) در جریا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اینجا چند collocation ( هم آیی ) رایج با واژه ی charter در زبان انگلیسی همراه با معنی فارسی آورده شده است: 1. sign a charter امضا کردن منشور / سن ...

پیشنهاد
٠

کسری تجاری فزاینده یا کسری تراز تجاری رو به رشد / شدیداً در حال افزایش این عبارت معمولاً زمانی به کار می رود که اختلاف بین واردات و صادرات یک کشور ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ballooning trade ( in financial or economic contexts ) means a trade or trading activity that is rapidly increasing in volume, value, or imbalance—of ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Ballooning ( as a noun ) : a. The sport or activity of flying in a hot air balloon English: Ballooning is a popular activity in Cappadocia, Turkey ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�درخواست رد شد� یا �دادخواست پذیرفته نشد� توضیح: motion در اصطلاح حقوقی به معنی درخواست رسمی به دادگاه است، مثلاً برای انجام کاری خاص ( مثل تعویق جل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "dement" comes from Latin roots, and its origin explains its connection to mental disorder or loss of reasoning. Root breakdown of "dement ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "dement" comes from Latin roots, and its origin explains its connection to mental disorder or loss of reasoning. Root breakdown of "dement ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "dement" comes from Latin roots, and its origin explains its connection to mental disorder or loss of reasoning. Root breakdown of "dement ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رها کردن یا ترک کردن کسی در موقعیت دشوار است، مخصوصاً وقتی کسی از تعهدات خود شانه خالی کند یا در زمان نیاز دیگران را ترک کند. معنی دقیق تر "bail ou ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "shake off the dew" به صورت تحت الفظی یعنی �شبنم را تکاندن� ( مثلاً از روی لباس یا گیاه ) ، اما اگر در معنای مجازی یا ادبی به کار رود، می تواند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "shake off the dew" به صورت تحت الفظی یعنی �شبنم را تکاندن� ( مثلاً از روی لباس یا گیاه ) ، اما اگر در معنای مجازی یا ادبی به کار رود، می تواند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ gridlock چند معنی مختلف دارد، هم در مفهوم واقعی ( literal ) و هم مجازی ( figurative ) . 🔹 1. Traffic gridlock ( EN ) A situation where traf ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل های انگلیسی برای نیمه گمشده: - Soulmate  = همزاد روحی، نیمه گمشده - My other half  = نیمه دیگرم ( کاملاً مشابه با �نیمه گمشده� در فارسی ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talc

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

talcum powder

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ معنی اصطلاحی: بفرما! هر کاری دوست داری بکن! ( معمولاً برای دادن اجازه با بی تفاوتی یا طنز گفته می شود ) 🧾 مثال: A: Can I eat the last piece of ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 fishing fish = ماهی fishing = ماهی گیری 🔹 expedition expedition = سفر، مأموریت، اعزام ( معمولاً با هدف خاص و برنامه ریزی شده ) 🔸 fishing exp ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "four score" یک اصطلاح قدیمی است که در زبان انگلیسی به معنای "چهار دهه" یا "چهل سال" است. واژه "score" در اینجا به معنی ده می باشد. توضیح بیش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "four score" یک اصطلاح قدیمی است که در زبان انگلیسی به معنای "چهار دهه" یا "چهل سال" است. واژه "score" در اینجا به معنی ده می باشد. توضیح بیش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ریشه شناسی ( Etymology ) of femsplain: fem  این بخش از واژه به کلمه "female" اشاره دارد، که در زبان انگلیسی به معنی �زن� است. explain  یعنی �توض ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ریشه شناسی ( Etymology ) of mansplain: man  یعنی �مرد� explain  یعنی �توضیح دادن� 👈 ترکیب این دو می شود: man explain → mansplain  یعنی: �مردی ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ 1. mansplain توضیح از بالا به پایین توسط مرد به زنی درباره چیزی که خودش می داند یا متخصص آن است. معمولاً همراه با لحن تحقیرآمیز یا بی توجه به توان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ 1. mansplain توضیح از بالا به پایین توسط مرد به زنی درباره چیزی که خودش می داند یا متخصص آن است. معمولاً همراه با لحن تحقیرآمیز یا بی توجه به توان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ 1. mansplain توضیح از بالا به پایین توسط مرد به زنی درباره چیزی که خودش می داند یا متخصص آن است. معمولاً همراه با لحن تحقیرآمیز یا بی توجه به توان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ 1. mansplain توضیح از بالا به پایین توسط مرد به زنی درباره چیزی که خودش می داند یا متخصص آن است. معمولاً همراه با لحن تحقیرآمیز یا بی توجه به توان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ 1. mansplain توضیح از بالا به پایین توسط مرد به زنی درباره چیزی که خودش می داند یا متخصص آن است. معمولاً همراه با لحن تحقیرآمیز یا بی توجه به توان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Small sausages ( usually pork ) wrapped in dough or pastry and baked  سوسیس های کوچک ( معمولاً گوشت خوک ) که در خمیر پیچیده شده و پخته می شوند. معن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمهٔ "wobble" در انگلیسی هم به صورت فعل و هم به صورت اسم استفاده می شود و چند معنی مختلف دارد، بسته به زمینه. در ادامه، معانی مختلف آن را همراه با ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Something or someone that suddenly reminds you of the past چیزی یا کسی که ناگهان یاد گذشته را برایت زنده می کند؛ یک خاطره یا تجربه قدیمی که دوباره ظا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "bust one's balls" از نظر لغوی به معنای �ترکاندن بیضه ها� است که تصویر بسیار دردناک و خشن دارد. این اصطلاح در زبان انگلیسی عامیانه برای بیان شد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی، "wife" زمانی که به معنای "متخصص" یا "کسی که در زمینه ای خاص حرفه ای است" به کار می رود، در ترکیب های خاصی استفاده می شود. این ترکیب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Midwife در انگلیسی به زنی گفته می شود که حرفه اش کمک به زنان در دوران بارداری، زایمان و پس از آن است. این فرد معمولاً در زایمان طبیعی و مراقبت های مر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ معنی Catchphrase در فارسی: عبارت کوتاه و معروفی که زیاد تکرار می شه و در ذهن می مونه. ممکنه مربوط به یک شخص معروف، فیلم، تبلیغ، یا حتی یک جوک باشه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ معنی Catchphrase در فارسی: عبارت کوتاه و معروفی که زیاد تکرار می شه و در ذهن می مونه. ممکنه مربوط به یک شخص معروف، فیلم، تبلیغ، یا حتی یک جوک باشه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ رایج ترین ساختار: renege on [promise/agreement/deal/contract/etc. ] ( زیر قول یا تعهد یا قرارداد زدن ) 📌 Collocations with "renege": renege on ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشتی کردن دشمنی را کنار گذاشتن فارسی: دفن کردن تبر → آشتی کردن، صلح کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, neg ریشه لاتین "neg - " / "negare" که به معنی "انکار کردن ( to deny ) " است 📌 واژه هایی با ریشه "neg - /negare": 1. Negate Meaning: to deny t ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سزای کارشون را دیدند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سزای کار خودش را دید ( او - مرد )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سزای کار خودش را دید ( او - زن )

پیشنهاد
٠

عبارت "take with a grain of salt" در انگلیسی به معنای "با احتیاط پذیرفتن چیزی" یا "با شک و تردید پذیرفتن چیزی" است. وقتی این عبارت را می گوییم، منظور ...

پیشنهاد
٠

عبارت "take with a grain of salt" در انگلیسی به معنای "با احتیاط پذیرفتن چیزی" یا "با شک و تردید پذیرفتن چیزی" است. وقتی این عبارت را می گوییم، منظور ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. به همراه داشتن چیزی ( To bring or carry something with ) Meaning: به معنای بردن یا داشتن چیزی با خود. فارسی: به همراه داشتن چیزی Example: "I al ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "taken with something" در انگلیسی به معنای "شیفته چیزی شدن" یا "مشتاق به چیزی بودن" است. این عبارت معمولاً وقتی استفاده می شود که کسی به شدت از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوبت توئه توی صفی / در نوبتی آماده باش، قراره بری تو قراره الان نوبتت بشه بعدی تویی وقتشه که بری جلو ریشه: این اصطلاح از ورزش بیسبال میاد. در ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همین و بس ۱. خودمانی و محاوره ای ( Casual ) : That’s it. That’s all. That’s all there is. That’s all there is to it Done and done. Easy as ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Artifact ( historical object ) Meaning: An object made by a human being, typically one of cultural or historical interest. فارسی: شیء باستانی یا تا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Artifact ( historical object ) Meaning: An object made by a human being, typically one of cultural or historical interest. فارسی: شیء باستانی یا تا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Artifact ( historical object ) Meaning: An object made by a human being, typically one of cultural or historical interest. فارسی: شیء باستانی یا تا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ها چند collocation رایج با عبارت "push one's luck" هستند: Push one's luck too far مثال: "Don’t push your luck too far, or you might regret it. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستمون لگد به بخت خود زدن - خود را به خطر انداختن Jake had always been lucky. He had won a small amount of money in the lottery a few months a ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 Collocations with "flaunt" ترجمه فارسی: - flaunt wealth ثروت را به رخ کشیدن He loves to flaunt his wealth by wearing designer clothes. عاشق این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلمه flout به معنی نادیده گرفتن یا بی اعتنایی عمدی به قانون، قاعده یا عرف است، به ویژه وقتی این کار با تمسخر یا چالش همراه باشد. حالا چند ترکیب ( col ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ریشه شناسی ( Etymology ) کلمه armoire: - از فرانسوی کهن: armoire → به معنی "کمد یا قفسه نگهداری اشیاء" - از لاتین متأخر: armarium → به معنی "قف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی: زانوها خم می شوند یا توان نگه داشتن بدن را از دست می دهند. 🔸 معنی در فارسی محاوره ای: زانوها سست می شن زیر پا خالی می شه از حال می ری ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی: زانوها خم می شوند یا توان نگه داشتن بدن را از دست می دهند. 🔸 معنی در فارسی محاوره ای: زانوها سست می شن زیر پا خالی می شه از حال می ری ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

intravenous یا "IV line" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: IV: مخفف عبارت Intravenous است، که به معنی "داخل وریدی" یا "درون رگ" می باشد. این واژه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم "IV line" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: IV: مخفف عبارت Intravenous است، که به معنی "داخل وریدی" یا "درون رگ" می باشد. این واژه از دو بخش ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یک بازی روانی هم هست بنام بازی روانی عیب بازی "همه چیز را دست کم بگیر" ( Blemish ) ویژگی ها: فرد تمام دستاوردها و موفقیت های خود یا دیگران را ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Triangulate در زمینه روانشناسی یا روابط فردی: معنی: در روابط فردی یا روانشناسی، triangulate به معنای وارد کردن یک شخص سوم به یک وضعیت یا تضاد ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔸 noun ( informal, political ) انگلیسی: the act of saying bad things about someone ( especially in politics ) فارسی: تهمت زنی، بدگویی، افترا ( به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "muddle" comes from uncertain but likely Low German or Middle Dutch origins, and is related to the concept of mud or mess. 🔹 Root Breakdo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "muddle up" comes from the root word "muddle, " which has uncertain but likely Middle Dutch or Low German origins. 🔹 Root word: muddle ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین lapis lapis ( Latin noun ) = stone ⟶ مثل "lapidary" ( سنگ تراش )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Root breakdown: di - ( Latin prefix ) = apart, in different directions ⟶ مثل "disperse" ( پراکنده کردن ) lapis ( Latin noun ) = stone ⟶ مثل "lap ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کینه، دشمنی، نیت بد یا خصومت پنهان ill : بد - بیمار will : خواست - نیت 🔹 معنی در فارسی: وقتی کسی نسبت به دیگری حس منفی، نیت بد یا میل به آسیب زدن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرصت طلب یا آدم نون به نرخ روز خور 🔸 بسته به لحن و شدت معنی، ممکنه این تعبیرها هم شنیده بشن: آدم زرنگِ سوءاستفاده چی همیشه به نفع خودش می چرخه ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاه فاضلاب یا چاه توالت 🔸 در زبان محاوره ای رایج در ایران، ممکن است این طور هم گفته شود: چاه دستشویی چاه توالت خونه چاه فاضلاب خونه مثال محاوره ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "crummy" ( meaning bad, unpleasant, or of poor quality ) comes from the root word: 🔹 crumb ( ریزه نان، خرده نان ) 🔸 ریشه شناسی ( Etymolo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "sounding board" به معنای "سنگ صبور" یا "مکان یا فردی برای آزمایش افکار و ایده ها" است. این واژه از مفهوم اولیه اش، که در اصل به یک سطح مقاوم ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضرب المثل : "Our sounding board was in the same boat. " کسی که به حرف هایمان گوش می داد، خودش هم در همان وضعیت قرار داشت. sounding board = کسی که ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ( literal ) چلاندن، فشردن مثلا لباس برای بیرون آوردن مایع to wring out something ( like clothes ) to remove liquid 🔹 She rang out the wet towel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

این ها جملات یا عباراتی هستند که به ظاهر بی طرف یا عادی اند، اما پیام پنهان و خاصی برای یک گروه خاص ( اغلب افراطی یا متعصب ) دارند: 1. "Law and Orde ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات با ریشه : sequi ### 1. Sequence - Root: *sequi* ( "to follow" ) - Definition ( EN ) : A particular order in which related events, movements ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات با ریشه : sequi ### 1. Sequence - Root: *sequi* ( "to follow" ) - Definition ( EN ) : A particular order in which related events, movements ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات با ریشه : sequi ### 1. Sequence - Root: *sequi* ( "to follow" ) - Definition ( EN ) : A particular order in which related events, movements ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات با ریشه : sequi ### 1. Sequence - Root: *sequi* ( "to follow" ) - Definition ( EN ) : A particular order in which related events, movements ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١١

کلمات با ریشه : sequi ### 1. Sequence - Root: *sequi* ( "to follow" ) - Definition ( EN ) : A particular order in which related events, movements ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed list of words with the root "sequi" ( from Latin *sequi*, meaning "to follow" ) , including their root words, English definitions, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed list of words with the root "sequi" ( from Latin *sequi*, meaning "to follow" ) , including their root words, English definitions, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژهٔ cauldron در اصل به معنای دیگ بزرگ فلزی است که برای پخت وپز روی آتش استفاده می شود. اما به صورت استعاری و اصطلاحی هم در انگلیسی کاربرد دارد. در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژهٔ cauldron در اصل به معنای دیگ بزرگ فلزی است که برای پخت وپز روی آتش استفاده می شود. اما به صورت استعاری و اصطلاحی هم در انگلیسی کاربرد دارد. در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⬤ گرتا تونبرگ – نماد تغییرات اقلیمی و محیط زیست فعال سوئدی نوجوان که به نماد جهانی جنبش اقلیمی تبدیل شد. او poster child برای نسل جوانی شد که خواست ...

پیشنهاد
٠

�قانون برای من نیست، فقط برای توست� یا �من از قانون معافم، ولی تو باید رعایتش کنی� این جمله به شکلی انتقادی یا طعنه آمیز استفاده می شود، زمانی که کس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل ترامپ و برادر بزرگترش و انیشتین که منطقه طاسی سرشان را با بقیه موهای سرشون می پوشانند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سطح بالاتر قسمت گران تر / باکیفیت تر بازار بخش بالایی ( از یک طیف، مقیاس یا محدوده ) مثال ها: This phone is in the higher end of the market. این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

higher end : سطح بالاتر قسمت گران تر / باکیفیت تر بازار بخش بالایی ( از یک طیف، مقیاس یا محدوده ) مثال ها: This phone is in the higher end of the ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lower - end : سطح پایین تر قسمت ارزان تر / کم کیفیت تر بازار بخش پایین ( از یک محدوده یا مقیاس ) مثال ها: In the lower end of the market, product ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سطح پایین تر قسمت ارزان تر / کم کیفیت تر بازار بخش پایین ( از یک محدوده یا مقیاس ) مثال ها: In the lower end of the market, products are cheaper. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Monarchy = پادشاهی یا سلطنت Constitutional = مشروط به قانون اساسی ( یعنی قانون اساسی اختیارات پادشاه را محدود کرده است )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The antonym of multilateralism is unilateralism. Multilateralism refers to the practice of involving multiple countries or parties in decision - ma ...

پیشنهاد
١

اصطلاح "to take one's eye off the ball" به تاریخچه ای ورزشی برمی گردد، به ویژه از دنیای ورزش هایی مانند بیس بال و فوتبال ( soccer ) . در این ورزش ها، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Re - : A prefix of Latin origin meaning "again" or "back, " implying a return to a previous state or position. Patr - : From the Latin root "patria ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Windrush Generation" به گروهی از مهاجران اشاره دارد که بین سال های ۱۹۴۸ تا اوایل دهه ۱۹۷۰ از کشورهای حوزه کارائیب ( مثل جامائیکا، ترینیداد و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, remedy, able, ness

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, remedy, ale, ly

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, remedy, able

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Structure ( Morphology ) remediate = remedy - ate remedy ( noun/verb ) : From Latin remedium, meaning "cure, medicine, or relief" → re - ( ag ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Structure ( Morphology ) : besmirch = be - smirch be - ( prefix ) : A common Old English prefix meaning "to make, to cause, to affect" — often ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Scapegoating" به معنای مقصر جلوه دادن کسی به طور ناعادلانه یا انتقال مسئولیت یا تقصیر به فرد یا گروهی خاص است، به ویژه زمانی که آن شخص یا گروه به طو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Scapegoating" به معنای مقصر جلوه دادن کسی به طور ناعادلانه یا انتقال مسئولیت یا تقصیر به فرد یا گروهی خاص است، به ویژه زمانی که آن شخص یا گروه به طو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "commensurable" از همان ریشه هایی ساخته شده که "commensurate" دارد، و به معنای "قابل مقایسه یا قابل اندازه گیری به طور متناسب" است. در اینجا ریش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "clean as a whistle" یک اصطلاح انگلیسی است که به معنای بسیار تمیز، بی عیب و نقص یا کاملاً پاک است. این عبارت معمولاً برای توصیف چیزی استفاده می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "construe" از زبان لاتین گرفته شده و به معنی تفسیر کردن، تحلیل کردن یا درک کردن چیزی است. این واژه از دو بخش تشکیل شده که در اینجا به بررسی ریشه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Mis - ( پیشوند ) ریشه: این پیشوند از زبان لاتین "mis - " یا "misse" آمده که به معنای "غلط، نادرست، اشتباه" است. کاربرد: زمانی که این پیشوند به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. بازی پینت بال ( Paintball game ) معنی: یک بازی رقابتی است که در آن بازیکنان از تفنگ های مخصوص برای شلیک توپ های رنگی ( که به طور معمول حاوی رنگ ه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "boxy" در زبان انگلیسی معانی مختلفی دارد و معمولاً برای توصیف ویژگی های ظاهری چیزی استفاده می شود که شکل یا طراحی آن به طور خاص شبیه به یک جعبه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ de plor 1. de - ( پیشوند ) از لاتین معنی: شدیداً، از ته دل، پایین/پایان دادن در اینجا: ابراز شدیدِ ناراحتی یا نارضایتی 2. plor ( ریشه از لاتین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ im plor 1. im - ( پیشوند ) از لاتین in - گرفته شده معنی: به سوی، درون، شدیداً در این جا im - شدتِ عمل را می رساند ( نه منفی بودن ) 2. plor ( ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ im plor 1. im - ( پیشوند ) از لاتین in - گرفته شده معنی: به سوی، درون، شدیداً در این جا im - شدتِ عمل را می رساند ( نه منفی بودن ) 2. plor ( ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Situationship ترکیبی غیررسمی از کلمات "situation" و "relationship" است و در زبان انگلیسی مدرن به رابطه ای اشاره دارد که: 🟤 تعریف: رابطه ای عاطفی یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه rededicate به معنای "دوباره وقف کردن" یا "دوباره اختصاص دادن" است. این واژه معمولاً در موقعیت هایی استفاده می شود که فرد یا گروهی چیزی را که قبل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ریشه شناسی ( Etymology ) : ab - پیشوند لاتین به معنای: دور، جدا، بیرون - solve از فعل لاتین solvere به معنای: باز کردن، حل کردن، رها کردن 🔸 ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 ۱. Vet ( اسم ) → دامپزشک معنی: کسی که حیوانات را درمان می کند مثال: I need to take my dog to the vet. باید سگم را پیش دامپزشک ببرم. 🔹 ۲. Vet ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 ریشه کلمه vetting: کلمه vet در اصل کوتاه شده ی veterinarian ( دامپزشک ) بوده. در گذشته، وقتی اسب ها را برای مسابقه یا خرید و فروش آماده می کردند، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

plain sight یعنی "جای آشکار" یا "جایی که جلوی چشم همه است و به راحتی دیده می شود. " 🔹 معنی: in plain sight = در دید مستقیم، جلوی چشم همه، آشکارا و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Puff piece یعنی یک مقاله، گزارش یا مطلب رسانه ای که عمدی و آگاهانه فقط ویژگی های مثبت یا تعریف های اغراق آمیز از یک شخص، شرکت، محصول یا رویداد را بیا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

IP theft یا سرقت مالکیت فکری به دزدی یا استفاده غیرمجاز از ایده ها، اختراعات، برندها، طرح ها یا آثار هنری که تحت حق مالکیت فکری ( Intellectual Proper ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

bespeak : 🟢 معنی ۱: نشان دادن / حاکی بودن از چیزی ( = to show, indicate, or suggest something ) Her calm tone bespeaks great inner strength. لح ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🟢 معنی ۱: نشان دادن / حاکی بودن از چیزی ( = to show, indicate, or suggest something ) Her calm tone bespeaks great inner strength. لحن آرام او ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The tailor made a bespoke suit for the wedding. خیاط یک دست کت وشلوار سفارشی برای عروسی دوخت. We offer bespoke travel packages tailored to your ne ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٧

All these words come from the Greek root **"agon" ( ἀγών ) **, which means **"struggle, " "contest, " or "conflict"** ( مبارزه، مسابقه، کشمکش ) . Bel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٦

1. **Diagnosis** **Root:** Greek **"dia - "** ( through ) **" - osis"** ( condition ) **English:** The identification of the nature of an illness ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٦

The suffix " - acity" in English is used to form nouns from adjectives, typically indicating a quality or state of being. It denotes a characteristic ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Teflon در ابتدا نام تجاری یک نوع پوشش مقاوم در برابر چسبندگی است که در ابزارهای آشپزخانه ( مثل ماهی تابه ها ) استفاده می شود. این پوشش به دلیل ویژگی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Teflon در ابتدا نام تجاری یک نوع پوشش مقاوم در برابر چسبندگی است که در ابزارهای آشپزخانه ( مثل ماهی تابه ها ) استفاده می شود. این پوشش به دلیل ویژگی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح fool's errand در انگلیسی به معنی این است که کسی را برای انجام کاری بفرستی یا خودت کاری را انجام بدهی که از همان اول بی فایده، احمقانه یا غیرمم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - کار یا پروژه ی بزرگ English: A large or important task, job, or project. فارسی: کار یا پروژه ی مهم و بزرگ. مثال: Building the bridge was a m ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باز کردن قفل یا دکمه ای که با "چفت" یا "بند فشاری" بسته شده باشد یعنی چیزی که با یک "کلیک" یا "چفت" بسته شده، آن را باز کنی. مثال: She unsnapped h ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١١

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که ریشه ی nunt ( از لاتین nuntius به معنی "پیام آور" یا "پیام" ) دارند، در انگلیسی چندتا هستند. این ها معروف ترین هایشان هستند: Announce ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

swinging couple : زوجی که اجازه دارند با افراد دیگر رابطه داشته باشند.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زوجی که اجازه دارند با افراد دیگر رابطه داشته باشند.

پیشنهاد
٠

نافتالی بنت، نخست وزیر پیشین اسرائیل، در دیدار خود با رئیس جمهور جو بایدن در آگوست ۲۰۲۱، استراتژی مقابله با ایران را به عنوان �مرگ با هزار زخم� معرفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "run out the clock" به معنای وقت کشی یا فرصت ها را تمام کردن است. این عبارت معمولاً در موقعیت هایی به کار می رود که فرد یا گروهی عمداً تلاش می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "smoke turkey" به معنای مرغ تُرکی دودی است. این فرایند به طریقی خاص از پخت غذا اشاره دارد که در آن گوشت بوقلمون یا مرغ تُرکی را با استفاده از د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "lead the pack" به معنای پیشتازی یا جلوتر بودن در میان دیگران است. معمولاً این عبارت برای اشاره به کسی به کار می رود که در زمینه ای خاص ( مثل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Abraham Accords" به توافقات تاریخی اشاره دارد که در سال 2020 بین اسرائیل و چندین کشور عربی امضا شد. این توافق ها با هدف عادی سازی روابط دیپلماتیک، ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ DEI مخفف عبارت Diversity, Equity, and Inclusion است که به فارسی به ترتیب به معنای تنوع، برابری و شمول می باشد. این سه مفهوم در کنار یکدیگر چارچ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : به نخی آویزان بودن - بقول دوستمون به مویی بند بودن عبارت "hang by a thread" در فارسی به معنای "در آستانه فروپاشی بودن" یا "در وضعی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحران فنتانیل در روابط آمریکا و چین به دلایل مختلفی تبدیل به یک مسئله مهم شده است: تولید و قاچاق فنتانیل از چین: یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان فنتان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "intransigent" is formed from two root words: "In - ": A Latin prefix meaning "not" or "without. " "Transigere": A Latin verb meaning "to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

trans, ag, "Trans - " ( Latin ) : Means "across, " "beyond, " or "through. " "Agere" ( Latin ) : ag : Means "to do" or "to act. " So, "transigent ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "sticking point" in English refers to a specific issue or detail that causes difficulty or prevents progress in a situation, discussion, o ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه در اصل از اصطلاحات قرون وسطی و شوالیه ها می آید، اما در استفاده استعاری بیشتر به معنای بی توجهی و بی پروایی است. عبارت "cavalier" در معنی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "stand in the wings" به طور استعاری به کسی اشاره دارد که در پشت صحنه یا در حاشیه منتظر فرصتی برای حضور یا اقدام است. این عبارت از دنیای تئاتر گ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "stand in the wings" به طور استعاری به کسی اشاره دارد که در پشت صحنه یا در حاشیه منتظر فرصتی برای حضور یا اقدام است. این عبارت از دنیای تئاتر گ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مفهوم "center of gravity" ( مرکز ثقل ) از نظر استعاری زمانی به کار می رود که بخواهیم به نقطه یا عامل کلیدی یا مهمی اشاره کنیم که همه چیز حول آن می چر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "روزهایش شماره گذاری شده است" به معنای این است که فرد یا چیزی به پایان نزدیک شده یا به زودی نابود یا از بین می رود. این عبارت معمولاً برای اشار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( امریکا - خودمانی ) بامبول زدن، حقه سوار کردن، بدرفتاری کردن، تحقیر کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( امریکا - خودمانی ) بامبول زدن، حقه سوار کردن، بدرفتاری کردن، تحقیر کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "rescind" ریشه ای لاتین دارد و از واژه ی "rescindere" در زبان لاتین مشتق شده است. این واژه خود از ترکیب دو بخش تشکیل شده است: "re - ": که به مع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکافتن - بریدن از ریشه لاتین scindere

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. تقسیم کردن چیزی به بخش های کوچک Meaning: To divide something into smaller pieces or parts. Example: They carved up the land into individual plot ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه ی "confines of a deal" به فارسی می شود: "محدوده های یک معامله" یا "چارچوب های یک معامله". یعنی محدودیت ها، مرزها یا شرایطی که یک معامله درون ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١١

The word "vince" is not commonly used as a standalone word in English. However, it comes from the Latin verb "vincere", which means "to conquer, over ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pro - پیشوند pro - یعنی "به جلو" یا "به آینده". Cras Cras از لاتین، یعنی "فردا". ( در انگلیسی به طور مستقیم استفاده نمی شود، اما در این کلمه ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pro - پیشوند pro - به معنی "جلو"، "پیش" یا "به سوی آینده" است. در اینجا بیشتر معنی "به تعویق انداختن به زمان بعد" را می دهد. Cras این بخش از ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Auto ( خود ) bio ( زندگی ) graphy ( نوشتن ) - ical ( صفت ساز ) → Autobiographical یعنی: مربوط به زندگی نامه ای که خودِ شخص نوشته.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصل بنیادین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "lynchpin" در زبان انگلیسی به معنای "چیزی که برای حفظ ثبات یا عملکرد یک سیستم یا ساختار ضروری است" می باشد. این واژه معمولاً به عنصری اشاره دارد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, revoke, able

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

example, fy

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "in for a ride" در انگلیسی معمولاً به معنای "قرار گرفتن در موقعیتی پر از هیجان، خطر، یا تغییرات غیرمنتظره" است. این عبارت به نوعی اشاره به وارد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اختلال اقلیمی تخریب اقلیمی مشکل اقلیمی بحران آب و هوایی تغییرات آب و هوایی شدید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه plex : بافتن، گره زدن، در هم پیچیدن perplexed by ( سردرگم شده توسطِ. . . ) مثال: He was perplexed by her sudden disappearance. ( او از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Truth Social یک شبکه اجتماعی است که توسط دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، راه اندازی شده است. این پلتفرم در فوریه ۲۰۲۲ به عنوان جایگزینی ب ...

پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی "don't get your knickers in a twist" این می شود: ➔ شورتت را پیچ و تاب نده. knickers یعنی "شورت زنانه" یا "زیرشلواری. " twist یعنی ...

پیشنهاد
٠

Don't get your panties in a bunch معنی تحت اللفظی: ➔ شورتت را گلوله نکن. ( یا دقیق تر: نگذار شورتت به صورت گلوله یا جمع شده دربیاید. ) panties ی ...

پیشنهاد
٠

Don't get your panties in a bunch معنی تحت اللفظی: ➔ شورتت را گلوله نکن. ( یا دقیق تر: نگذار شورتت به صورت گلوله یا جمع شده دربیاید. ) panties ی ...

پیشنهاد
٠

معنی تحت اللفظی "don't get your knickers in a twist" این می شود: ➔ شورتت را پیچ و تاب نده. knickers یعنی "شورت زنانه" یا "زیرشلواری. " twist یعنی ...

پیشنهاد
٠

در محاوره میشه گفت ؛ - مشکل تو ریزه کاری هاست. - همه دردسر تو جزئیاته. - تو جزئیات گیر می کنیم. - ظاهرش ساده س، اما تو ریزه کاری هاش دردسر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

post, Menopause, al

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pre, Menopause, al

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤٩

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمات مختلفی که از ریشه ی "agil - " ساخته شده اند، بیشتر در زمینه های فیزیکی، ذهنی و سرعت به کار می روند. در اینجا تمام کلمات مرتبط با این ریشه به هم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. shrouded in mystery - انگلیسی: Covered or hidden by mystery; something is not clear or understood. - فارسی: در ابهام پوشیده شده؛ چیزی که رازآل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. shrouded in mystery - انگلیسی: Covered or hidden by mystery; something is not clear or understood. - فارسی: در ابهام پوشیده شده؛ چیزی که رازآل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرق در - پوشیده در

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غرق در شرم = پوشیده در شرم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- baro ریشه: از واژه ی یونانی "baros" به معنی فشار یا وزن این بخش نشان دهنده ی چیزی است که به فشار یا وزن مربوط می شود. - meter ریشه: از واژه ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٥

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در انگلیسی، این پسوند اغلب برای بیان "محل" یا "شرایط" به کار می رود. ) 1. Moratorium - ریشه ها: - mora ( لاتین: تأخیر، توقف ) - - torium ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

gru : از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده ان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده اند، همر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین gruere :توافق داشتن، هماهنگ بودن، سازگار بودن # همه ی کلماتی که از ریشه ی لاتین gruere ( و بخش کوتاه شده ی آن gru ) ساخته شده اند، همر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی مختلف extol در انگلیسی با ترجمه فارسی: 1. To praise enthusiastically and publicly یعنی کسی یا چیزی را به صورت پرشور و در جمع تمجید کردن. مثا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی مختلف extol در انگلیسی با ترجمه فارسی: 1. To praise enthusiastically and publicly یعنی کسی یا چیزی را به صورت پرشور و در جمع تمجید کردن. مثا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Beat" در اینجا به معنی ضربه زدن به چیزی است، نه به صورت فیزیکی، بلکه به صورت استعاری. در واقع، منظور این است که فرد خود را به خاطر اشتباهات یا نقص ه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meanings of "Prompt" in English with Persian Translations: 1. As an adjective ( quick, immediate ) : - English: Referring to something that hap ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meanings of "Prompt" in English with Persian Translations: 1. As an adjective ( quick, immediate ) : - English: Referring to something that hap ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. English: After the earthquake, he was forced to crawl on all fours to escape the debris. Persian: پس از زلزله، او مجبور شد برای فرار از آوار ...

پیشنهاد
٠

The phrase "get your minds out of the gutter" is an idiomatic expression used to tell someone to stop thinking about inappropriate or crude things, o ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. English: The new technology helped bridge the gap between rural and urban communities. Persian: فناوری جدید به پر کردن شکاف بین جوامع روستای ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. English: The new technology helped bridge the gap between rural and urban communities. Persian: فناوری جدید به پر کردن شکاف بین جوامع روستای ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "lubed up" is an informal expression used to mean "coated with lubricant" or "made slippery" by a substance like oil or grease. It's often ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

set [something] ablaze یعنی چیزی را به آتش کشیدن ablaze یعنی مشتعل، در حال سوختن، درخشان از آتش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

set [something] ablaze یعنی چیزی را به آتش کشیدن ablaze یعنی مشتعل، در حال سوختن، درخشان از آتش

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 Root Words - Latin root: *contendere* - *con - * = together - *tendere* = to stretch, strive - Literal meaning: "to stretch or strive toge ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interim" comes from the Latin word "interim", which means "meanwhile" or "for the time being". It is derived from the combination of two ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"draw" در اینجا به معنای کشیدن چیزی "Out" در این عبارت به نوعی نشان می دهد که عمل یا فرایند از حد معمول یا طبیعی خود فراتر رفته و چیزی بیش از آنچه ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

These words are all linked through the root "palp - ", which involves the concept of touching or feeling. ### 1. Palpable - Root: "palp - " suffix ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Physical background ( in theater, photos, etc. ) : - background - scenery - setting - stage set - curtain - canvas - wall Exampl ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت weapons - grade در فارسی معمولاً به صورت "درجه تسلیحاتی" یا "با خلوص نظامی" ترجمه می شود. این اصطلاح بیشتر در مورد مواد هسته ای یا شیمیایی به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. در حال انجام / در جریان رایج ترین معنی کلمه، مخصوصاً در اخبار یا گزارش ها. مثال: The investigation is now underway. → تحقیقات اکنون در جریان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوباره خبرساز شده - دوباره به تیتر اخبار بازگشته

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - دربهای چرخنده چهار قسمتی 2 - اصطلاح "درهای گردان" ( Revolving Door ) به پدیده ای اشاره دارد که در آن افراد بین مشاغل دولتی ( مثل نمایندگان، مقا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sub , stand , ive = substantive → یعنی "چیزی که ایستاده در زیر است" → یعنی چیزی که پایه و اساسِ چیز دیگر است → یعنی واقعی، اساسی، دارای محتوای جدی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Hush" معمولاً به خاموش کردن یا ساکت کردن به طور ساده و غیرخاص اشاره دارد. "Hush up" بیشتر به پنهان کردن چیزی یا جلوگیری از افشا شدن حقیقت اشاره دا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chronos : ریشه یونانی : زمان Chronometer : زمان سنج دقیق ( مثل ساعت دریانوردی ) - ( meter = اندازه گیر ) Chronology : تاریخ نگاری / ترتیب زمانی ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chronos : ریشه یونانی : زمان Chronometer : زمان سنج دقیق ( مثل ساعت دریانوردی ) - ( meter = اندازه گیر ) Chronology : تاریخ نگاری / ترتیب زمانی ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chronos : ریشه یونانی : زمان Chronometer : زمان سنج دقیق ( مثل ساعت دریانوردی ) - ( meter = اندازه گیر ) Chronology : تاریخ نگاری / ترتیب زمانی ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chronos : ریشه یونانی : زمان Chronometer : زمان سنج دقیق ( مثل ساعت دریانوردی ) - ( meter = اندازه گیر ) Chronology : تاریخ نگاری / ترتیب زمانی ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chronos : ریشه یونانی : زمان Chronometer : زمان سنج دقیق ( مثل ساعت دریانوردی ) - ( meter = اندازه گیر ) Chronology : تاریخ نگاری / ترتیب زمانی ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. زدن / ضربه زدن To hit someone or something. 🔸 He struck the ball hard. او محکم به توپ ضربه زد. 🔹 2. اعتصاب کردن To stop working as a for ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 1. Applaud Root: ad - ( to ) plaudere ( to clap ) English Meaning: To show approval by clapping فارسی: تشویق کردن، کف زدن 🔹 2. Applause Root: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از لاتین "errāre" به معنی "سرگردان بودن، راه را گم کردن، اشتباه رفتن" وارد زبان انگلیسی از طریق زبان فرانسوی قدیم چرا معنی "نامنظم، بی ثبات" پیدا ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Hedge: به معنای "پوشش دادن"، "محافظت کردن" یا "حصار کشیدن". در اینجا به صورت استعاری برای کاهش ریسک به کار رفته است. 2. One's: ضمیر ملکی سوم شخص ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

mercantilism یعنی �مکتب یا نظامی که بر پایه ی بازرگانی است�، مخصوصاً آن نظامی که بر صادرات بیشتر از واردات و دخالت دولت در تجارت تأکید دارد. یک نظ ...

پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue that the country is tu ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue that the country is tu ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue that the country is tu ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue that the country is tu ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue that the country is tu ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue that the country is tu ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : ploutos : ثروت یا دارایی nomy : دانش - علم . Plutocracy حکومت ثروتمندان ( از: ploutos = ثروت - cracy = حکومت ) مثال: Critics argue tha ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ex : خارج از oribta : مدار - مسیر - راه . orbit : مدار حرکت از همین ریشه است exorbitant : خارج از مسیر معمول → و به صورت استعاری: بیش از حد، افراطی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین orbis به معنی دایره - کره - گرد ریشه orbita : مسیر دایره ای یا مداری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه یونانی : ( غرور بیش از حد یا گستاخی در برابر خدایان ) به رفتاری گفته می شود که انسان در آن از حدود خود فراتر می رود، دچار غرور افراطی می شود، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tragic flaw : در نمایشنامه های تراژیک، معمولاً hubris به عنوان خطای شخصیت قهرمان باعث سقوط او می شود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرم قدیمی hubris

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pre, eminent eminent : برجسته - عالی preeminent : برجسته ترین، سرآمدِ سرآمدها، ممتازترین - از همه عالی تر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( نفر اول / بهترین ) در یک حوزه برگرفته شده از بازی ای که توش بچه ها سعی می کنن روی یه تپه یا بلندی وایسن و بقیه رو پایین بندازن تا خودشون "پادشاه ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلماتی که از ریشه ی لاتین _vulgare_ ( به معنی "منتشر کردن، عمومی کردن" ) و _vulgus_ ( به معنی "مردم، عوام" ) گرفته شدن. این ریشه در بسیاری از کلمات ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: والگِس از ریشه : vulgare : عمومی کردن، بین مردم پخش کردن

پیشنهاد
٠

چرا "boilerplate" که به معنای "ورق فلزی دیگ بخار" هست، الان توی زبان انگلیسی به معنی متن تکراری یا قالبی استفاده می شه؟ ### 🔹 ریشه تاریخی و معنایی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "boilerplate" که به معنای "ورق فلزی دیگ بخار" هست، الان توی زبان انگلیسی به معنی متن تکراری یا قالبی استفاده می شه؟ ### 🔹 ریشه تاریخی و معنایی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "boilerplate" که به معنای "ورق فلزی دیگ بخار" هست، الان توی زبان انگلیسی به معنی متن تکراری یا قالبی استفاده می شه؟ ### 🔹 ریشه تاریخی و معنایی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "boilerplate" که به معنای "ورق فلزی دیگ بخار" هست، الان توی زبان انگلیسی به معنی متن تکراری یا قالبی استفاده می شه؟ ### 🔹 ریشه تاریخی و معنایی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do - rag ( که گاهی به شکل های دیگه مثل du - rag یا dew - rag هم نوشته می شه ) نوعی پارچه یا روسری باریکه که مردم به ویژه مردها، روی موهاشون می بندن. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do - rag ( که گاهی به شکل های دیگه مثل du - rag یا dew - rag هم نوشته می شه ) نوعی پارچه یا روسری باریکه که مردم به ویژه مردها، روی موهاشون می بندن. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do - rag ( که گاهی به شکل های دیگه مثل du - rag یا dew - rag هم نوشته می شه ) نوعی پارچه یا روسری باریکه که مردم به ویژه مردها، روی موهاشون می بندن. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

larynx , - itis larynx : حنجره - itis: التهاب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

oyster shucker : کسی که صدف خوراکی را از پوسته اش در میاره

پیشنهاد
٠

عبارت "dress up like a dog's dinner" یک اصطلاح بریتانیایی طنزآمیز و گاهی کمی تحقیرآمیزه. معنی اش در انگلیسی: > to dress in an overly showy, flashy, ...

پیشنهاد
٠

خیلی زرق وبرق دار، شلوغ و اغراق آمیز لباس پوشیدن ( جوری که مثل درخت کریسمس پر از تزئینات و نور باشی! ) در فارسی می تونیم بگیم: 🔸 �مثل درخت کریس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To wear formal or fancy clothes لباس رسمی یا شیک پوشیدن ▪️ *She dressed up for the wedding. * → او برای مراسم عروسی لباس شیک پوشید. 2. To we ...

پیشنهاد
٠

1. To wear formal or fancy clothes لباس رسمی یا شیک پوشیدن ▪️ *She dressed up for the wedding. * → او برای مراسم عروسی لباس شیک پوشید. 2. To we ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. To wear formal or fancy clothes لباس رسمی یا شیک پوشیدن ▪️ *She dressed up for the wedding. * → او برای مراسم عروسی لباس شیک پوشید. 2. To we ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از روی احترام - به احترام

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Deference means respectful submission or yielding to the judgment, opinion, or wishes of another. deference یعنی احترام گذاشتن، تمکین یا تسلیم محترم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Deference means respectful submission or yielding to the judgment, opinion, or wishes of another. deference یعنی احترام گذاشتن، تمکین یا تسلیم محترم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرانسوی : سه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

folie : جنون foile a trois : جنون سه نفره

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

folie � trois یک اصطلاح فرانسوی است، به معنی �جنون مشترک بین سه نفر� یا �توهم دسته جمعی سه نفره� که گاهی در روان شناسی یا ادبیات استفاده می شود.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pan : همه theos : خدا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a - : بدون - بی theos: خدا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی hillbilly یه اصطلاح غیررسمی و اغلب تحقیرآمیزه که برای اشاره به افراد روستایی یا ساکنان مناطق کوهستانی در جنوب یا مرکز ایالات متحده ( مثل آپالا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Phillips head screwdriver" ( پیچ گوشتی چهارسو ) از نام شخصی به نام Henry F. Phillips گرفته شده است. ### داستانش چیه؟ در دهه ۱۹۳۰، آقای Hen ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Phillips head screwdriver" ( پیچ گوشتی چهارسو ) از نام شخصی به نام Henry F. Phillips گرفته شده است. ### داستانش چیه؟ در دهه ۱۹۳۰، آقای Hen ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Phillips head screwdriver" ( پیچ گوشتی چهارسو ) از نام شخصی به نام Henry F. Phillips گرفته شده است. ### داستانش چیه؟ در دهه ۱۹۳۰، آقای Hen ...

پیشنهاد
٠

اصطلاح "Phillips head screwdriver" ( پیچ گوشتی چهارسو ) از نام شخصی به نام Henry F. Phillips گرفته شده است. ### داستانش چیه؟ در دهه ۱۹۳۰، آقای Hen ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Phillips head screwdriver" ( پیچ گوشتی چهارسو ) از نام شخصی به نام Henry F. Phillips گرفته شده است. ### داستانش چیه؟ در دهه ۱۹۳۰، آقای Hen ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

اصطلاح "Phillips head screwdriver" ( پیچ گوشتی چهارسو ) از نام شخصی به نام Henry F. Phillips گرفته شده است. ### داستانش چیه؟ در دهه ۱۹۳۰، آقای Hen ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شایع شده که - گفته میشه که - میگن که

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی دشمنی داشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی دشمنی داشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interminable" comes from the following root words: 1. "in - ": A prefix meaning "not" or "without. " 2. "termin - ": From the Latin root " ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interminable" comes from the following root words: 1. "in - ": A prefix meaning "not" or "without. " 2. "termin - ": From the Latin root " ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interminable" comes from the following root words: 1. "in - ": A prefix meaning "not" or "without. " 2. "termin - ": From the Latin root " ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "interminable" comes from the following root words: 1. "in - ": A prefix meaning "not" or "without. " 2. "termin - ": From the Latin root " ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

be, foul The word "befoul" comes from the combination of two parts: - "be - ": A prefix that often means "to make" or "to cause to be. " - "foul ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

em, bellus, ment bellus latin : زیبا bella italian : زیبا belle french : زیبا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

em, bellus em : - en : to cause to be - bellus latin : زیبا bella italian : زیبا belle french : زیبا

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

### ✅ 1. map ( فعل ) 🔹 معنی: نقشه کشی کردن، مسیر یا موقعیت جغرافیایی چیزی را مشخص کردن. 🔹 کاربرد: بیشتر برای مکان های واقعی یا ترسیم فیزیکی نقشه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

هر دو به نقاط مهم در یک مسیر یا فرآیند اشاره دارن، ولی کاربردشون فرق داره. - - - ### ✅ 1. Milestone = نقطه عطف / مرحله مهم در مسیر 🔹 تعریف: ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر دو به نقاط مهم در یک مسیر یا فرآیند اشاره دارن، ولی کاربردشون فرق داره. - - - ### ✅ 1. Milestone = نقطه عطف / مرحله مهم در مسیر 🔹 تعریف: ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### ✅ 1. ( معماری ) سنگ تاج / سنگ نهایی در رأس یک سازه 🔹 معنی: سنگی که در بالاترین نقطه ی یک دیوار، طاق، یا بنا قرار می گیرد؛ آخرین سنگی که گذاشته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ✅ 1. ( معماری ) سنگ تاج / سنگ نهایی در رأس یک سازه 🔹 معنی: سنگی که در بالاترین نقطه ی یک دیوار، طاق، یا بنا قرار می گیرد؛ آخرین سنگی که گذاشته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ✅ 1. ( معماری ) سنگ تاج / سنگ نهایی در رأس یک سازه 🔹 معنی: سنگی که در بالاترین نقطه ی یک دیوار، طاق، یا بنا قرار می گیرد؛ آخرین سنگی که گذاشته ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت فرانسوی است و در انگلیسی رسمی به معنی های زیر به کار می رود: 1. در مقایسه با / در رابطه با چیزی 2. رو در رو / مقابل 3. در خصوص / نسبت به / در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "get - go" یه اصطلاح عامیانه ( slang ) در آمریکاست. این واژه احتمالاً از "get going" اومده، که یعنی �شروع به حرکت کردن� یا �به راه افتادن�، نه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

come to terms : به معنی به توافق رسیدن است . در مورد مشکلات و گرفتاریها انگار آدم با خودش به توافق می رسه که با گرفتاریها کنار بیاد . ### 💡 **معان ...

پیشنهاد
٠

come to terms : به معنی به توافق رسیدن است . در مورد مشکلات و گرفتاریها انگار آدم با خودش به توافق می رسه که با گرفتاریها کنار بیاد . ### 💡 **معان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

come to terms : به معنی به توافق رسیدن است . در مورد مشکلات و گرفتاریها انگار آدم با خودش به توافق می رسه که با گرفتاریها کنار بیاد . ### 💡 **معان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

come to terms : به معنی به توافق رسیدن است . در مورد مشکلات و گرفتاریها انگار آدم با خودش به توافق می رسه که با گرفتاریها کنار بیاد . ### 💡 **معان ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

surge, ent 🟨 چند مثال با "surgent": 🔹 surgent waves → موج های خروشان 🔹 surgent energy → انرژی در حال فوران 🔹 surgent fire → آتشی که شعله ور می ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

surge, ency 🔹 مثال معروف: high surgency temperament 🔸 یعنی: خلق وخوی پرانرژی، فعال، برون گرا ( در روان شناسی کودکان )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, surge, ent

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, surge, ency insurgency = وضعیت یا عمل بلند شدن علیه قدرت یا حکومت 🔸 یعنی: شورش، طغیان، قیام

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

## 🟩 معنی تحت اللفظی: چکمه ها روی زمین ## 🟦 معنی اصطلاحی و محاوره ای در فارسی: 🔸 نیروهای نظامی در محل 🔸 حضور فیزیکی سربازان در میدان نبرد 🔸 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخم شربتی , تخم نوعی ریحان بنام sweet basil است .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخم شربتی را از این نوع ریحان می گیرند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان چیا با تخم شربتی فرق داره . chia : چیا : chia seeds basil seeds : تخم شربتی چیا از گیاه Salvia hispanica و بومی آمریکای جنوبی است و در ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان چیا با تخم شربتی فرق داره . chia : چیا : chia seeds basil seeds : تخم شربتی چیا از گیاه Salvia hispanica و بومی آمریکای جنوبی است و در ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان چیا با تخم شربتی فرق داره . chia : چیا : chia seeds basil seeds : تخم شربتی چیا از گیاه Salvia hispanica و بومی آمریکای جنوبی است و در ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان چیا با تخم شربتی فرق داره . chia : چیا : chia seeds basil seeds : تخم شربتی چیا از گیاه Salvia hispanica و بومی آمریکای جنوبی است و در ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 معنی در فارسی: - مد و جزر داشتن - بالا و پایین رفتن - کاهش و افزایش یافتن ( به طور متناوب ) - در نوسان بودن - - - ### 🟦 توضیح: این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 معنی در فارسی: - مد و جزر داشتن - بالا و پایین رفتن - کاهش و افزایش یافتن ( به طور متناوب ) - در نوسان بودن - - - ### 🟦 توضیح: این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 معنی در فارسی: - مد و جزر داشتن - بالا و پایین رفتن - کاهش و افزایش یافتن ( به طور متناوب ) - در نوسان بودن - - - ### 🟦 توضیح: این ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dhahran ( ظهران ) نام یک شهر در کشور عربستان سعودی است. - - - ### 🟦 مشخصات: - نام عربی: الظهران ( الظَّهْران ) - موقعیت: در شرق عربستان، نز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( به معنی "مقابله جدی"، "سخت گیری کردن" یا "مهار کردن" ) ## 🔍 اصطلاح "clamp down" از کجا میاد؟ ### ✳️ ریشه معنایی: - clamp یعنی گیره یا وسیله ای ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( به معنی "مقابله جدی"، "سخت گیری کردن" یا "مهار کردن" ) ## 🔍 اصطلاح "clamp down" از کجا میاد؟ ### ✳️ ریشه معنایی: - clamp یعنی گیره یا وسیله ای ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهیچه نشیمنگاه - ماهیچه باسن - ماهیچه سرینی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نشیمنگاه - باسن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

submerse : لغت قدیمی - جایگزین آن : submerge submerge هم گفته میشه : در آب فرو بردن - غوطه ور کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

submerge هم گفته میشه : در آب فرو بردن - غوطه ور کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه **"news anchor"** به دو بخش تقسیم می شود: 1. **"News"** به معنای **"اخبار"** است. 2. **"Anchor"** به معنای **"لنگر"** است. اما در اینجا، **" ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

repair, ation

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Compensation for damage or loss Meaning: The act of compensating for damage or harm done, usually in the form of payment or restitution. Persi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

repair, ability

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, repair, able

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, repair, able, ness

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, repair, able

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ir, repair, able

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ir, repair, able, ly

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Honest and direct ( showing openness or sincerity ) : Meaning: When someone is "upfront, " they are being honest and straightforward, not hiding ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"pivot away"** به معنی **چرخش به سمت دیگر** یا **دور شدن از چیزی** است، و معمولاً به تغییر جهت یا تمرکز از یک موضوع یا مسیر به موضوع یا مسیر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برجام، که مخفف برنامه جامع اقدام مشترک است، یک توافق هسته ای است که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۵، ۱ ( آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت ...

پیشنهاد
٠

برجام، که مخفف برنامه جامع اقدام مشترک است، یک توافق هسته ای است که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۵، ۱ ( آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برجام، که مخفف برنامه جامع اقدام مشترک است، یک توافق هسته ای است که در تاریخ ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۵، ۱ ( آلمان و پنج کشور دائمی شورای امنیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح لیست دوستان 🔘 pedagogy - Roots: *paid - * ( child ) *agogos* ( leader ) - Meaning: The method and practice of teaching—leading children ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح بیشتر لیست دوستان : 🔘 **democracy** - **Roots**: *demo* ( people ) * - cracy* ( rule ) - **Meaning**: Rule by the people - **فارسی**: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**آکادموس ( Akademos ) ** در اسطوره های یونان یک قهرمان یا شخصیت نیمه افسانه ای بود که با شهر **آتن** ارتباط داشت. در فارسی: **آکادموس که بود؟** ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه تصادفی !!! جناب supersu ریشه کلمات را از قدیم الایام می آورده اند و . . . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه demagogue ( تلفظ: /ˈdɛməˌɡɒɡ/ ) به کسی گفته می شود که برای رسیدن به قدرت، به جای استفاده از منطق و حقیقت، احساسات، تعصبات، و ترس های مردم را تحر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در لاتین: - quid یعنی "چیز" - pro یعنی "برای" یا "در ازای" - quo هم شکل صرف شده ی "چیز" دیگه ایه ( مثلاً اون چیزی که دریافت می شه ) پس کل عبارت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 معانی مختلف swag با معادل فارسی: 1. ( slang ) سبک خاص، اعتماد به نفس، ژست خاص – �استایل خفن�، �با کلاس بودن� 2. هدیه تبلیغاتی یا اشانتیون – ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی outbidding شکل اسم گونه یا فعل استمراری از فعل outbid است. این واژه در اصل به معنای پیشنهاد قیمت بالاتر دادن ( نسبت به رقبا ) به ویژه در مزاید ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

oval : تخم مرغی شکل - بیضی شکل ellipse : بیضی ( در هندسه )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژه ی bearing یکی از واژه های چندمعنایی در زبان انگلیسی است و بسته به بافت جمله، معنی اش کاملاً تغییر می کند. دلیل این چندمعنایی بودن، ریشه ی قدیمی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- cardio - → از یونانی kardia ↳ به معنی قلب - - - ### 🔸 واژگان با cardio ریشه های دیگر: 1. Cardiology - cardio ( قلب ) - logy ( مطالعه، علم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- cardio - → از یونانی kardia ↳ به معنی قلب - - - ### 🔸 واژگان با cardio ریشه های دیگر: 1. Cardiology - cardio ( قلب ) - logy ( مطالعه، علم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Cardio - ( from Greek *kardia* ) - Meaning: heart - Example: *cardiology*, *cardiac*, *cardiovascular* 2. - logy ( from Greek *logos* ) - M ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمونه کشورهای مطرود : کره شمالی - میانمار - روسیه ( بعلت حمله به اوکراین ) ، . . . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "pariah" از زبان تامیلی ( Tamil ) – یکی از زبان های رایج جنوب هند – گرفته شده است. در زبان تامیلی، واژه ای به نام "paṛaiyar" وجود داشت: - "Paṛ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "pariah" از زبان تامیلی ( Tamil ) – یکی از زبان های رایج جنوب هند – گرفته شده است. در زبان تامیلی، واژه ای به نام "paṛaiyar" وجود داشت: - "Paṛ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "pariah" از زبان تامیلی ( Tamil ) – یکی از زبان های رایج جنوب هند – گرفته شده است. در زبان تامیلی، واژه ای به نام "paṛaiyar" وجود داشت: - "Paṛ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company was outright accused of fraud ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش این کلمه در جمله قید است 1. He rejected the offer outright, without even considering it. او پیشنهاد را بدون هیچ درنگی رد کرد. 2. The company ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "drive the point home" ریشه ای در تاریخ زبان انگلیسی دارد که به دنیای نجاری و کار با چکش و میخ برمی گردد. در اینجا، واژه ی "drive" به معنای "ف ...

پیشنهاد
١

ریشه اصطلاح "drum something into someone's head" به طور مستقیم به استفاده از طبل ( drum ) برای تکرار و تاکید بر چیزی اشاره داره. در گذشته ها، از طبل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان املا صحیح commenable است commend, able : ستودنی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. معنی واقعی: shallow end = قسمت کم عمق استخر 🔹 فارسی: قسمت کم عمق – جای کم عمق – بخش ابتدایی استخر مثال: He stayed in the shallow end becau ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

over : نشان دهنده ی کامل شدن یا بررسی کامل یک موضوعه . talk it over : در باره موضوعی صحبت کردن و آن را کاملا بررسی کردن برای حل مشکلی یا رسیدن به تو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی devout به معنی �مؤمن، معتقد، دیندار، وفادار� هست و هم در معنای مذهبی و هم در معنای کلی تر ( وفاداری یا اعتقاد شدید به چیزی ) به کار می ره. # ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. توی جای بزرگی تنها زندگی کردن یا بودن معنی فارسی: توی جایی بودن که برای تعداد کمی آدم زیادی بزرگه مثال: After the kids moved out, we were j ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی فارسی: از کسی به شدت بیزار بودن، از ته دل از کسی متنفر بودن ### مثال: I can't stand John. I hate his guts. من اصلاً نمی تونم جان رو تحمل ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی فارسی: از کسی به شدت بیزار بودن، از ته دل از کسی متنفر بودن ### مثال: I can't stand John. I hate his guts. من اصلاً نمی تونم جان رو تحمل ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ✅ معنی "commandable" در فارسی: 🔹 قابل تحسین 🔹 شایسته احترام یا فرماندهی 🔹 قابل فرمان دادن / فرمان پذیر ( در بعضی کاربردها ) 🔹 قابل اعتماد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### ۱. rep = representative ( نماینده ) 🔹 نماینده: این معنی رایج ترین کاربرد "rep" در زمینه های تجاری، سیاسی یا فروش است. مثال: - He's a rep fo ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. reps = representatives نمایندگان 🔹 رایج ترین معنی، مخصوصاً در تجارت، سیاست، فروش، نمایشگاه ها، ورزش و غیره. مثال: - We met some reps fr ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### معنی در فارسی: وابسته بودن به چیزی / به نتیجهٔ چیزی بستگی داشتن یعنی موفقیت، امید، یا نتیجهٔ چیزی، به یک عامل خاص بستگی داره. - - - ### مثا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### معنی در فارسی: وابسته بودن به چیزی / به نتیجهٔ چیزی بستگی داشتن یعنی موفقیت، امید، یا نتیجهٔ چیزی، به یک عامل خاص بستگی داره. - - - ### مثا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حتماً! عبارت "money on" معمولاً وقتی استفاده می شه که کسی روی چیزی شرط می بنده، یا روی چیزی/کسی سرمایه گذاری یا اعتماد می کنه. 1. I wouldn’t waste ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

�دیگه تموم شد�، �همین بود و بس�، �دیگه کاریش نمی شه کرد�، یا �قضیه بسته شد� ### چند معادل محاوره ای فارسی: - دیگه حرفشم نزن - تموم شد رفت - دیگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"با اختلاف . . . باختن" یا "با . . . اختلاف شکست خوردن" مثال ها: 1. We lost by two goals. ما با اختلاف دو گل باختیم. 2. They lost by just one ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( Etymology ) : 1. oxys ( ὀξύς ) : به معنی "تیز" یا "شدید" ( در اصطلاحی مانند "sharp" یا "quick" ) 2. moros ( μωρός ) : به معنی "احم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### ریشه شناسی ( Etymology ) : 1. oxys ( ὀξύς ) : به معنی "تیز" یا "شدید" ( در اصطلاحی مانند "sharp" یا "quick" ) 2. moros ( μωρός ) : به معنی "احم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 🐆 معنی اصلی "cougar": - در اصل یک گربه سان درنده است به اسم پوما یا پلنگ کوهی، که در آمریکای شمالی زندگی می کند. - حیوانی قوی، تیز، شکارچی، و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. بر اساس تجربه شخصی / شنیده ها 📌 وقتی کسی می گوید *"anecdotally. . . "* منظورش این است که چیزی را بر اساس تجربه شخصی، یا گفته دیگران، بدون شو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فینال تلفظ : فینالی finale vibe : حس و حال بازی فینال - جو پایانی - حال و هوای پایانی بازی ، اجرا ، رابطه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### داستان "تعرفه مرغ" ( Chicken Tax ) در اوایل دهه ۱۹۶۰، آمریکا شروع به صادرات گسترده مرغ به اروپا کرد. این موضوع باعث شد تولیدکنندگان مرغ در اروپ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتار عواقب کاری شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dumping : قیمت شکنی - پایین تر از نرخ بازار فروختن Anti - dumping refers to measures taken by a country or government to prevent the practice of du ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### 1. خلاصه یا مرور سریع ( اسم ) وقتی rundown به معنای خلاصه یا مرور سریع استفاده می شه، این معنی از مفهوم "پایین آوردن یا کاهش دادن چیزها" میاد. ف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. آرام آرام کاهش یافتن یا خالی شدن ▪️Battery ran down → باتری خالی شد ▪️Inventory ran down → موجودی کم شد ۲. با ماشین کسی را زیر گرفتن ▪️He was ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعاره از : - سرسخت، مصر، و مقاوم است - ول کن نیست، یعنی تا وقتی به هدفش نرسه دست بردار نیست - گاهی هم خشن و جدی هست این استفاده استعاری به رفت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم مستعار، لقب، نام هنری یا نامی که کسی برای خودش انتخاب می کنه، معمولاً غیررسمی. - - - مترادف های moniker: - nickname = لقب - alias = اسم م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود. - - - ### ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود. - - - ### ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت persona grata یک اصطلاح رسمی و تخصصی است که از زبان لاتین وارد انگلیسی شده و بیشتر در دیپلماسی و روابط بین الملل استفاده می شود. - - - ### ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 یک تغییر بزرگ، ناگهانی، و معمولاً ناآرام یا ناراحت کننده 🔹 نوعی بی ثباتی یا آشفتگی شدید در وضعیت یا ساختار موجود - - - ## ✅ معادل های فارسی: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 یک تغییر بزرگ، ناگهانی، و معمولاً ناآرام یا ناراحت کننده 🔹 نوعی بی ثباتی یا آشفتگی شدید در وضعیت یا ساختار موجود - - - ## ✅ معادل های فارسی: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### �پیچ و خم ها، فراز و نشیب ها، یا پیچیدگی ها� است. بسته به زمینه، می تونه معانی مختلفی بده: - - - ### ✅ کاربردها و معانی: 1. در داستان ها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### �پیچ و خم ها، فراز و نشیب ها، یا پیچیدگی ها� است. بسته به زمینه، می تونه معانی مختلفی بده: - - - ### ✅ کاربردها و معانی: 1. در داستان ها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 play down معنی: کم اهمیت جلوه دادن، کوچک شمردن، بی اهمیت نشان دادن ( کسی یا چیزی را کمتر از واقعیت جلوه دادن ) ### 🔹 play up معنی: بزرگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 play down معنی: کم اهمیت جلوه دادن، کوچک شمردن، بی اهمیت نشان دادن ( کسی یا چیزی را کمتر از واقعیت جلوه دادن ) ### 🔹 play up معنی: بزرگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 play down معنی: کم اهمیت جلوه دادن، کوچک شمردن، بی اهمیت نشان دادن ( کسی یا چیزی را کمتر از واقعیت جلوه دادن ) ### 🔹 play up معنی: بزرگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 معنی اصلی finesse: مهارت یا زیرکی در انجام کاری سخت، بدون ایجاد تنش یا مشکل #### مثال ها: - *She handled the negotiations with great finesse ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. کم کردن شدت یا کاهش دادن چیزی ( احساسی، فیزیکی یا عملی ) معنی: کم کردن، کاهش دادن، عقب کشیدن، آرام کردن #### مثال ها: - *You need to dial b ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. کم کردن شدت یا کاهش دادن چیزی ( احساسی، فیزیکی یا عملی ) معنی: کم کردن، کاهش دادن، عقب کشیدن، آرام کردن #### مثال ها: - *You need to dial b ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. Defy ( فعل - سرپیچی کردن، به چالش کشیدن ) - She chose to defy her parents and follow her own dreams. او تصمیم گرفت از والدینش سرپیچی کند و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از زبان انگلیسی کهن ( Old English ) میاد: "staca" که به معنی *تیرک چوبی، میله یا ستون* بوده. این واژه از زبان های ژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از زبان انگلیسی کهن ( Old English ) میاد: "staca" که به معنی *تیرک چوبی، میله یا ستون* بوده. این واژه از زبان های ژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشهٔ اصلی کلمه: کلمه stake از زبان انگلیسی کهن ( Old English ) میاد: "staca" که به معنی *تیرک چوبی، میله یا ستون* بوده. این واژه از زبان های ژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شیفته شدن، عاشق شدن، دل باخته بودن گاهی هم به معنی گرفتار یا دچار چیزی شدن ( مثلاً درد یا غم شدید ) کلمه ی smitten در واقع شکل گذشته ی فعل smite ه ...

پیشنهاد
٠

get off : شروع کردن - آغاز مسابقه یا هر کاری **"شروع بدی داشتن"** یا **"از اول رابطه یا کار رو با مشکل یا سو ءتفاهم شروع کردن"** این اصطلاح از د ...

پیشنهاد
١

get off : شروع کردن - آغاز مسابقه یا هر کاری **"شروع بدی داشتن"** یا **"از اول رابطه یا کار رو با مشکل یا سو ءتفاهم شروع کردن"** این اصطلاح از د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### 📌 "on par with" / "en par with" – meaning: English: To be equal in quality, value, or level to someone or something else. فارسی: par : براب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 "on par with" / "en par with" – meaning: English: To be equal in quality, value, or level to someone or something else. فارسی: یعنی در حد ...

پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( ریشه ی واژه ) : از زبان لاتین: candelabrum ← از *candēla* به معنی �شمع� ### معنی: یک پایه ی شمع دان با چند شاخه که برای نگه داشت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( ریشه ی واژه ) : از زبان لاتین: candelabrum ← از *candēla* به معنی �شمع� ### معنی: یک پایه ی شمع دان با چند شاخه که برای نگه داشت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی ( ریشه ی واژه ) : از زبان لاتین: candelabrum ← از *candēla* به معنی �شمع� ### معنی: یک پایه ی شمع دان با چند شاخه که برای نگه داشت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. فهمیدن / درک کردن چیزی ( در مغز جا افتادن ) > وقتی چیزی رو بالاخره می فهمی یا یاد می گیری. - 🔹 English: *It finally got into his head th ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a collect of memorable things : یادگاری ها، یا اشیای خاطره انگیز، چیزهایی که برای یادآوری افراد یا رویدادها نگه داشته می شوند. memorabilis , - ia ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی کلی: "Up to speed" یعنی: ➤ آگاه یا به روز بودن نسبت به اطلاعات، مهارت ها یا وضعیت فعلی یک موضوع - - - ### 📍 ترجمه فارسی: - به روز ...

پیشنهاد
٠

taste: سلیقه ### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( ...

پیشنهاد
٠

### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( مثل بردن جایزه، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( مثل بردن جایزه، ...

پیشنهاد
٠

### 🥂 شامپاین به عنوان استعاره در فرهنگ غربی نماد چیست؟ 1. موفقیت بزرگ یا پیروزی - چون شامپاین معمولاً در جشن ها و مراسم موفقیت ( مثل بردن جایزه، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه "pocketbook" در زبان انگلیسی به معنای کیف پول است، اما معنی این ترکیب به طور دقیق تر به این شکل است که در ابتدا در زبان انگلیسی "pocketbook" به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **۱. معنی واقعی ( جغرافیایی ) :** **حوزه آبریز** منطقه ای از زمین که آب باران یا برف ذوب شده از آن جمع شده و به یک رودخانه، دریاچه یا دریا می ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم معنی حوزه آبریز ( معنای اصلی ) ، و هم نقطه عطف یا لحظه سرنوشت ساز ( معنای استعاری ) . ### ۱. معنای اصلی: حوزه آبریز ( Geographical meaning ) ر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "drive a wedge" به معنی ایجاد شکاف یا اختلاف بین دو طرف است. این عبارت در موقعیت هایی به کار می رود که فردی یا چیزی باعث تفرقه و دشمنی بین دو ن ...

پیشنهاد
٠

عبارت "drive a wedge" به معنی ایجاد شکاف یا اختلاف بین دو طرف است. این عبارت در موقعیت هایی به کار می رود که فردی یا چیزی باعث تفرقه و دشمنی بین دو ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "drive a wedge" به معنی ایجاد شکاف یا اختلاف بین دو طرف است. این عبارت در موقعیت هایی به کار می رود که فردی یا چیزی باعث تفرقه و دشمنی بین دو ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 Root of rapprochement: Language of origin: French From: - “rapprocher” = to bring closer - “re - ” = again - “approcher” = to approach ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 Root of rapprochement: Language of origin: French From: - “rapprocher” = to bring closer - “re - ” = again - “approcher” = to approach ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح �Reverse Kissinger� ( کسینجر معکوس ) به یک استراتژی ژئوپلیتیکی اشاره دارد که در آن ایالات متحده تلاش می کند با بهبود روابط با روسیه، اتحاد چین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "antagonism" در انگلیسی و فارسی: English: Antagonism is strong hostility, opposition, or active resistance toward someone or something. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 📌 معنی "meltdown" در انگلیسی و فارسی: English: Meltdown refers to a sudden and complete failure, either emotional ( like losing control due to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

English: "High - stakes" describes a situation involving great risk or significant consequences — whether in money, reputation, relationships, or de ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: "High - stakes" describes a situation involving great risk or significant consequences — whether in money, reputation, relationships, or de ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English: "High - stakes" describes a situation involving great risk or significant consequences — whether in money, reputation, relationships, or de ...

پیشنهاد
٠

عبارت کامل و قدیمی ترِ ضرب المثل **"The proof is in the pudding"** در اصل این بوده: > **"The proof of the pudding is in the eating. "** > یعنی: �اث ...

پیشنهاد
٠

عادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً اتفاق ...

پیشنهاد
١

عبارت کامل و قدیمی ترِ ضرب المثل **"The proof is in the pudding"** در اصل این بوده: > **"The proof of the pudding is in the eating. "** > یعنی: �اث ...

پیشنهاد
٠

عبارت کامل و قدیمی ترِ ضرب المثل **"The proof is in the pudding"** در اصل این بوده: > **"The proof of the pudding is in the eating. "** > یعنی: �اث ...

پیشنهاد
٠

عبارت کامل و قدیمی ترِ ضرب المثل **"The proof is in the pudding"** در اصل این بوده: > **"The proof of the pudding is in the eating. "** > یعنی: �اث ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرمایش دوستان دومینوی منفی - زنجیره منفی - سراشیبی خطرناک - سرسره لغزنده - شیب لغزنده **English:** A **"slippery slope"** refers to a situation ...

پیشنهاد
٠

معادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً ا ...

پیشنهاد
٠

معادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً ا ...

پیشنهاد
٠

معادل فارسی : جوجه را آخر پاییز می شمارند ### معنی به فارسی: **�جوجه ها رو قبل از اینکه از تخم دربیان نشمار�** یعنی: **قبل از اینکه چیزی واقعاً ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**بازسازی کردن، نوسازی کردن، بازطراحی کردن، تغییر دادن برای بهتر شدن** - - - ### چرا و کی از "revamp" استفاده می کنیم؟ از این واژه زمانی استفاده ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**بازطراحی کردن، بازسازی کردن، به روزرسانی کردن، به روز کردن، نو نوسازی کردن، تغییر دادن برای بهتر شدن** - - - ### ریشه و ساختار کلمه: **re - ** ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

**۱. spook ( اسم ) : شبح، روح، چیز ترسناک** معنی: موجودی شبح وار یا روح مثال: I think this house is haunted. I saw a spook in the hallway last nig ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**۱. spook ( اسم ) : شبح، روح، چیز ترسناک** معنی: موجودی شبح وار یا روح مثال: I think this house is haunted. I saw a spook in the hallway last nig ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

shotgun : معنی: تفنگ ساچمهای معانی دیگر: تفنگ شکاری ( بی خان ) ، ( فوتبال امریکایی ) آرایش تفنگی ( shotgun formation هم می گویند ) ، با تفنگ بی خان ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "that's the break" یا شکل کامل ترش "them's the breaks" یک اصطلاح غیررسمی در انگلیسیه که معنی اش در فارسی می شه: - - - ### 🔹 معنی: "همینه ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "that's the break" یا شکل کامل ترش "them's the breaks" یک اصطلاح غیررسمی در انگلیسیه که معنی اش در فارسی می شه: - - - ### 🔹 معنی: "همینه ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "snooze alarm" در فارسی به این شکل ها ترجمه و استفاده می شه: - - - ### 🔹 ترجمه های رایج: 1. دکمه چُرت 2. دکمه تعویق 3. دکمه تأخیر زنگ 4. ...

پیشنهاد
٠

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، ...

پیشنهاد
٠

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "hit it off" یک اصطلاح رایج در زبان انگلیسی است و به معنی فوراً با کسی صمیمی شدن یا به خوبی کنار آمدن با کسی است. معمولاً وقتی از اولین برخورد، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

پیشنهاد
٠

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "handicap" در زبان انگلیسی ریشه ای تاریخی و جالب دارد. این کلمه ابتدا در زمینه های خاص ورزشی و به ویژه مسابقات اسب دوانی استفاده می شد و سپس در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟩 معانی اصلی "bust out": 1. فرار کردن ( از زندان یا جایی دیگر ) - *He busted out of prison last night. * دیشب از زندان فرار کرد. 2. ناگها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ندای چیزی گوش دادن" یا "پاسخ دادن به دعوت یا وظیفه ای". در فارسی می شه گفت: به فراخوان پاسخ دادن، ندای وظیفه را لبیک گفتن، یا دعوت را جدی گرفتن.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت "unto" یک کلمه قدیمی و رسمی است که در زبان انگلیسی معاصر کمتر استفاده می شود، اما هنوز در برخی از متون قدیمی تر، مذهبی یا رسمی دیده می شود. معن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hanky panky یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی است که به معنای رفتارهای مشکوک، فریبکارانه یا غیرصادقانه است. همچنین، در بعضی موارد به معنای رفتارهای ج ...

پیشنهاد
٠

Hanky panky یک اصطلاح غیررسمی در زبان انگلیسی است که به معنای رفتارهای مشکوک، فریبکارانه یا غیرصادقانه است. همچنین، در بعضی موارد به معنای رفتارهای ج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "hopped up" یک اصطلاح عامیانه است که به معنای پر انرژی شدن یا هیجان زده بودن است. این عبارت معمولاً برای توصیف حالتی به کار می رود که فرد احساس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه vinyl به فارسی به وینیل ترجمه می شود. این واژه به نوعی پلاستیک یا مواد مصنوعی اطلاق می شود که معمولاً در تولید محصولات مختلف مانند صفحه های موسی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp, ous, ly pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a sp ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp , osity pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a sp ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pomp , ous pomp : luxury, magnificence; splendor, majesty pomp is the use of a lot of ceremony, fine clothes, and decorations, especially on a speci ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🌀 عبارات رایج با swivel معنی فارسی 1. swivel chair – صندلی گردان 2. swivel around / swivel to – سریع چرخیدن به یک سمت 3. swivel head – سر چرخا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی ( فارسی ) : اجاره دادن مجدد؛ یعنی وقتی کسی خانه ای را اجاره کرده و دوباره آن را به شخص دیگری اجاره می دهد. توضیح ( انگلیسی ) : To sublet mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

sublet : ملکی را که اجاره کرده اید به شخص دیگر اجاره دادن tenant : مستاجر subtenant :مستاجر مستاجر - مستاجر دست دوم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ریشه شناسی و معنی: کلمه ی fraternal از لاتین" frater" میاد، یعنی برادر. **brother** اما در انگلیسی، "fraternal" فقط به برادر بودن فیزیکی اشاره ن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "spar": ### 1. مبارزه کردن یا نزاع کردن ( بیشتر به صورت تمرینی یا بدون خشونت ) - *They sparred in the ring for a few rounds. * ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "spar": ### 1. مبارزه کردن یا نزاع کردن ( بیشتر به صورت تمرینی یا بدون خشونت ) - *They sparred in the ring for a few rounds. * ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

## 🟩 معنی های اصلی "tumble": ### 1. سقوط کردن، زمین خوردن، ولو شدن ( ناگهانی یا بی اختیار ) - *He tumbled down the stairs. * او از پله ها زمین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان حیفم اومد. این زحمت جناب میرکریمی را که در ذیل ana درج فرموده اند ، اینجا هم آوردم ↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید: 📋 در زبان ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژهٔ fallout در انگلیسی چند معنی دارد. در فارسی، بسته به کاربرد، می تواند به شکل های مختلف ترجمه شود: ### 1. باقیماندهٔ رادیواکتیو ( در زمینهٔ ه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژهٔ fallout در انگلیسی چند معنی دارد. در فارسی، بسته به کاربرد، می تواند به شکل های مختلف ترجمه شود: ### 1. باقیماندهٔ رادیواکتیو ( در زمینهٔ ه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dove : هواخواه صلح و تشنج زدایی، آشتی گرای متضاد fiscal hawk Fiscal dove به افرادی گفته می شود که در سیاست های اقتصادی و مالی کشور، بیشتر طرفدار افز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fiscal hawks به افرادی گفته می شود که در سیاست های اقتصادی و مالی کشور، تاکید زیادی بر کاهش هزینه های دولتی، کاهش کسری بودجه و کنترل بدهی های دولتی د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بقول دوستان : کسری تجاری - کمبود تجاری : اختلاف واردات و صادرات اگر کشوری ۱۰۰ میلیارد دلار صادرات داشته باشد و ۷۰ میلیارد دلار واردات ، ۳۰ میلیارد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرمایش دوستان : ورود سرمایه به کشور - ورود پول به کشور - سرمایه گذاری از طرف کشورهای خارجی در کشور

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ascend, - ency ( - ancy ) ascend: بالا رفتن - اوج گرفتن - ency ( - ancy ) : کیفیت - چگونگی - پسوند اسم ساز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "ascendency" in English is derived from Latin, but here’s a breakdown of its root components: 1. "Ascend" ( verb ) : This comes from the La ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "kowtow" یک واژه چینی است که از عبارت "叩頭" ( k�u t�u ) به معنای "زانو زدن و پیشانی به زمین زدن" یا "خم کردن سر به زمین" نشأت گرفته است. این عمل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "kowtow" یک واژه چینی است که از عبارت "叩頭" ( k�u t�u ) به معنای "زانو زدن و پیشانی به زمین زدن" یا "خم کردن سر به زمین" نشأت گرفته است. این عمل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "piggy in the middle" به احتمال زیاد از اصطلاحات عامیانه و بازی های کودکانه آمده است. ریشه ی این عبارت به بازی های کودکانه باز می گردد که در آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "stagflation" ترکیبی از دو واژه است: "stagnation" ( کاهش رشد اقتصادی یا رکود ) و "inflation" ( تورم ) . ### ریشه شناسی: - "Stagnation" از واژ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"intricatus" به معنی پیچیده، درهم پیچیده گرفته شده است. این واژه خود از "intricare" ( به معنای پیچیده کردن یا درهم پیچیدن ) مشتق می شود. ### ریشه ش ...

پیشنهاد
٠

عبارت "shoot oneself in the foot" به معنای آسیب رساندن به خود از طریق تصمیم یا عمل اشتباه است. این عبارت به طور استعاری به معنای اتخاذ تصمیمات یا انج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "shoot oneself in the foot" به معنای آسیب رساندن به خود از طریق تصمیم یا عمل اشتباه است. این عبارت به طور استعاری به معنای اتخاذ تصمیمات یا انج ...

پیشنهاد
٠

عبارت "shoot oneself in the foot" به معنای آسیب رساندن به خود از طریق تصمیم یا عمل اشتباه است. این عبارت به طور استعاری به معنای اتخاذ تصمیمات یا انج ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی واردات کشور از صادرات بیشتر باشه متضاد trade deficit

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی صادرات کشور از واردات کمتر باشه متضاد trade surplus

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

spick and span یعنی کاملاً تمیز، مرتب، نو یا بدون هیچ گونه کثیفی یا بی نظمی. ### معنی در فارسی: مثل دسته گل – کاملاً تمیز و مرتب – برق می زنه از ت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه laurel laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستان ریشه می گیرد. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

laurel ( برگ بو ) نماد پیروزی، افتخار، شرافت و موفقیت است. ### چرا برگ بو ( laurel ) نماد افتخار شده؟ این نماد از یونان و روم باستان ریشه می گیرد. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A: Incoming missiles! Take cover! B: Quick! Everyone to the shelter! A: موشک های ورودی! برید پناه بگیرید! B: سریع! همه برید به پناهگاه!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

well - proportioned یعنی خوش تناسب، متعادل، هماهنگ از نظر اندازه و نسبت ها. به چیزی می گن که قسمت های مختلفش از نظر اندازه، شکل یا فرم با هم هماهنگی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

تلفظ: مایِسترُ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان انگلیسی و ایتالیایی، maestro ( تلفظ: مای - استرو ) به کسی گفته می شه که در موسیقی ( و گاهی هنرهای دیگه ) استاد بزرگ و ماهر باشه. این کلمه معم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Infringe on a law" = نقض یک قانون "Infringe on someone's freedom" = تجاوز به آزادی کسی "Infringe on a contract" = نقض قرارداد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه: - ان شاءالله - ایشالا - امیدوارم که اوضاع خوب پیش بره - دعا می کنم - دست به دامن شانسیم! - - - ### 🟡 ریشه اصطلاح این اصطلاح از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ترجمه: - ان شاءالله - ایشالا - امیدوارم که اوضاع خوب پیش بره - دعا می کنم - دست به دامن شانسیم! - - - ### 🟡 ریشه اصطلاح این اصطلاح از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ترجمه: - ان شاءالله - ایشالا - امیدوارم که اوضاع خوب پیش بره - دعا می کنم - دست به دامن شانسیم! - - - ### 🟡 ریشه اصطلاح این اصطلاح از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه: - ان شاءالله - ایشالا - امیدوارم که اوضاع خوب پیش بره - دعا می کنم - دست به دامن شانسیم! - - - ### 🟡 ریشه اصطلاح این اصطلاح از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- �امید است که. . . � - �باید امیدوار بود که. . . � - �امیدواریم که. . . � ( گاهی برای لحنی نرم تر و غیررسمی تر ) - �آدم امیدوار می شه که. . . ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ی "incoming" یعنی �واردشونده� یا �در حال ورود�. این واژه در زمینه های مختلفی استفاده می شود: تماس تلفنی، ایمیل، افراد، پروازها، حملات، و غیره. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "drivel" در زبان انگلیسی به معنی "حرف های بی پایه و اساس" یا "حرف های بی محتوا و مزخرف" است. این واژه معمولاً به صحبت ها یا نوشته هایی اطلاق می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان معنی تحت الفظی کون بوسی است ولی این یک استعاره است به معنی "پاچه خواری کردن" یا "چاپلوسی کردن به شکل افراطی" . این عبارت معمولاً به صورت منف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "credo" در زبان انگلیسی به معنی اصل ، اعتقاد یا باور است، به ویژه به باورهای دینی یا فلسفی که اصول یا بنیادهای یک مذهب یا فلسفه را تشکیل می دهند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتن های قدیمی تلویزیون که روی تلویزیون می گذاشتند و یک پایه و دو تا میله بلند داشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bandicoot با گوش خرگوشی که در فارسی به آن باندیکوت گوش خرگوشی یا خرگوش گوش باندیکوت گفته می شود، نوعی پستاندار است که در مناطق خاصی از استرالیا و گین ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "beckon" در زبان انگلیسی به معنای صدا کردن یا اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن یا دعوت کردن به طور غیرمستقیم است. این کلمه معمولاً برای اشاره به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "beckon" در زبان انگلیسی به معنای صدا کردن یا اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن یا دعوت کردن به طور غیرمستقیم است. این کلمه معمولاً برای اشاره به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "beckon" در زبان انگلیسی به معنای صدا کردن یا اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن یا دعوت کردن به طور غیرمستقیم است. این کلمه معمولاً برای اشاره به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "beckon" در زبان انگلیسی به معنای صدا کردن یا اشاره کردن به کسی برای نزدیک شدن یا دعوت کردن به طور غیرمستقیم است. این کلمه معمولاً برای اشاره به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "cahoot" در زبان انگلیسی بیشتر به صورت "in cahoots" استفاده می شود که به معنای همدستی یا همدست بودن با کسی است، به ویژه در کارهایی که معمولاً غی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "cahoot" در زبان انگلیسی بیشتر به صورت "in cahoots" استفاده می شود که به معنای همدستی یا همدست بودن با کسی است، به ویژه در کارهایی که معمولاً غی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "cahoot" در زبان انگلیسی بیشتر به صورت "in cahoots" استفاده می شود که به معنای همدستی یا همدست بودن با کسی است، به ویژه در کارهایی که معمولاً غی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "cahoot" در زبان انگلیسی بیشتر به صورت "in cahoots" استفاده می شود که به معنای همدستی یا همدست بودن با کسی است، به ویژه در کارهایی که معمولاً غی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### ۱. معنی اصلی ( در گلف ) - Caddy در گلف به معنای فردی است که مسئول حمل چمدان گلف ( چمدان شامل چوب های گلف و تجهیزات دیگر ) و کمک به بازیکنان در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنسیت زدایی شده آن mail carrier است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنسیت زدایی شده آن mail carrier است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

mail carrier صحیح است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ی کلمه "stickler" از فعل "stick" به معنی چسبیدن یا چسباندن می آید، که در اینجا به معنای مصر بودن یا مقاومت کردن در برابر تغییر است. در واقع، "st ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ی کلمه "stickler" از فعل "stick" به معنی چسبیدن یا چسباندن می آید، که در اینجا به معنای مصر بودن یا مقاومت کردن در برابر تغییر است. در واقع، "st ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی شهرت A: I heard about the scandal. How does it affect his career? B: It’s going to taint his reputation for a long ti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی شهرت A: I heard about the scandal. How does it affect his career? B: It’s going to taint his reputation for a long ti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی شهرت A: I heard about the scandal. How does it affect his career? B: It’s going to taint his reputation for a long ti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی شهرت A: I heard about the scandal. How does it affect his career? B: It’s going to taint his reputation for a long ti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی شهرت A: I heard about the scandal. How does it affect his career? B: It’s going to taint his reputation for a long ti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنسیت زدایی شده کلمه mailman : نامه رسان - پستچی : که در گذشته فقط کار آقایان بوده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای گفتن "سر خورده شدن" به انگلیسی می توان از عبارت های مختلفی استفاده کرد. این عبارت به احساس ناراحتی، شکست یا ناامیدی از نتیجه ی یک تلاش یا وضعیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای گفتن "سر خورده شدن" به انگلیسی می توان از عبارت های مختلفی استفاده کرد. این عبارت به احساس ناراحتی، شکست یا ناامیدی از نتیجه ی یک تلاش یا وضعیت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی رفتار مبهم A: What do you think of Sarah’s response to the situation? B: Honestly, her answer was inscrutable. I coul ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🟦 ۱. مکالمه ۱ - درباره ی رفتار مبهم A: What do you think of Sarah’s response to the situation? B: Honestly, her answer was inscrutable. I coul ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "inscrutable" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1. in - : پیشوند منفی از لاتین که به معنی �غیر� یا �نفی� است. - این پیشوند در کلمات مختلفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "inscrutable" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1. in - : پیشوند منفی از لاتین که به معنی �غیر� یا �نفی� است. - این پیشوند در کلمات مختلفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "inscrutable" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1. in - : پیشوند منفی از لاتین که به معنی �غیر� یا �نفی� است. - این پیشوند در کلمات مختلفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "inscrutable" از ترکیب دو بخش اصلی تشکیل شده است: 1. in - : پیشوند منفی از لاتین که به معنی �غیر� یا �نفی� است. - این پیشوند در کلمات مختلفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح “fairways and greens” یک عبارت تخصصی و رایج در دنیای گلف ( golf ) هست، ولی گاهی توی زبان روزمره هم به شکل استعاری استفاده می شه. - - - ## ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح “fairways and greens” یک عبارت تخصصی و رایج در دنیای گلف ( golf ) هست، ولی گاهی توی زبان روزمره هم به شکل استعاری استفاده می شه. - - - ## ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح “fairways and greens” یک عبارت تخصصی و رایج در دنیای گلف ( golf ) هست، ولی گاهی توی زبان روزمره هم به شکل استعاری استفاده می شه. ### 🔹 معنا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- از انگلیسی میانه parttakyen - ترکیب: - part = بخش، سهم ← از لاتین *partem* - take = گرفتن ← از نورس قدیم *taka* ➤ بنابراین partake یعنی �بخش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- از انگلیسی میانه parttakyen - ترکیب: - part = بخش، سهم ← از لاتین *partem* - take = گرفتن ← از نورس قدیم *taka* ➤ بنابراین partake یعنی �بخش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- از انگلیسی میانه parttakyen - ترکیب: - part = بخش، سهم ← از لاتین *partem* - take = گرفتن ← از نورس قدیم *taka* ➤ بنابراین partake یعنی �بخش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, en, act, ment

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, en, act

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : کَویات امپتور عبارت "caveat emptor" یک اصطلاح لاتین است و ریشه ی آن از زبان حقوقی روم باستان می آید. ریشه شناسی: - caveat: سوم شخص مفرد ا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "buckled" در زبان انگلیسی معانی مختلفی دارد که بیشتر به شکستن یا محکم شدن در شرایط مختلف اشاره می کند. در اینجا به چند معنی مختلف و کاربردهای آن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح "think tank" به دلیل ترکیب دو کلمه "think" ( فکر کردن ) و "tank" ( تانک، که در اینجا به معنی مخزن یا جایگاه است ) به وجود آمده است. در این ترک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه bankrupt از ترکیب دو واژه ی ایتالیایی و لاتین ساخته شده و ریشه اش بسیار جالب است: - - - ### 🟩 ریشه شناسی ( Etymology ) : bankrupt ← از ایت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔍 ریشه کلمه: از زبان فرانسه قدیم "reprendre" به معنی "دوباره داشتن، بازگرفتن" و از لاتین re - ( دوباره ) prehendere ( گرفتن، گرفتن دوباره ) هم به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "blink" معانی مختلفی دارد؛ هم معنای فیزیکی دارد ( مثل پلک زدن ) و هم معنای استعاری ( مثل عقب نشینی کردن یا نادیده گرفتن چیزی ) . در ادامه، معانی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحران در خرید و فروش اوراق قرضه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. اعمال مالیات ( جمع آوری مالیات ) این معنی به معنای گرفتن مالیات یا هزینه از افراد یا شرکت ها توسط دولت است. 2. اخذ یا جمع آوری ( به ویژه در ز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه "barrage" 1 ریشه فرانسوی: کلمه "barrage" از زبان فرانسوی گرفته شده است. در فرانسه، کلمه barrage به معنی سد یا مانع است. این کلمه از فعل "b ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. مبارزه یا جنگیدن ( مثلاً جنگ، مبارزه اجتماعی یا اقتصادی ) معنی: آغاز یا ادامه یک جنگ یا تلاش 1. 1
A: The country has been waging war for years. 
 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. کنترل یا مهار کردن ( مثلاً بیماری، آتش، بحران ) معنی: جلوگیری از گسترش چیزی خطرناک یا مشکل ساز 1. 1
A: How’s the fire situation in the north?
B: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nephr, lith, - iasis nephr: kidney:کلیه lith:stone:سنگ - iasis: وضع - روال - فرایند - شرایط - وضعیت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

nephr, - itis itis: التهاب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

baby mama : مادر بچه وقتی با هم زندگی نمی کنند .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

baby daddy : پدر بچه وقتی با هم زندگی نمی کنند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "baby mama" در انگلیسی عامیانه ( غیررسمی ) به معنی: مادر فرزند یک مرد، بدون اینکه همسر یا شریک فعلی اش باشد 🔹 معنی در فارسی: مادر بچه ( بدون ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "baby mama drama" در انگلیسی عامیانه ( به ویژه در فرهنگ عامه ی آمریکایی ) به وضعیتی اشاره دارد که: مشکلات، درگیری ها، و تنش هایی بین یک مرد و ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر دو عبارت "bolt from the blue" و "out of the blue" به اتفاقی ناگهانی و غیرمنتظره اشاره دارند، اما تفاوت های ظریفی در شدت و کاربرد دارند: 🔹 1. out ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر دو عبارت "bolt from the blue" و "out of the blue" به اتفاقی ناگهانی و غیرمنتظره اشاره دارند، اما تفاوت های ظریفی در شدت و کاربرد دارند: 🔹 1. out ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح "whack - a - mole" یک استعاره است که از بازی ای به همین نام گرفته شده و در زبان انگلیسی به معنی: مقابله با مشکلات یا دشمنانی که مدام ظاهر می ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "mixed up" در زبان انگلیسی چند معنی مختلف دارد، بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود. در ادامه، این معانی همراه با مثال های طبیعی و ترجمه ف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "mixed up" در زبان انگلیسی چند معنی مختلف دارد، بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود. در ادامه، این معانی همراه با مثال های طبیعی و ترجمه ف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از لاتین diabolus، و از یونانی diabolos ( διάβολος ) ، به معنی تهمت زننده یا شیطان.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از لاتین diabolus، و از یونانی diabolos ( διάβολος ) ، به معنی تهمت زننده یا شیطان.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از لاتین diabolus، و از یونانی diabolos ( διάβολος ) ، به معنی تهمت زننده یا شیطان.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از لاتین diabolus، و از یونانی diabolos ( διάβολος ) ، به معنی تهمت زننده یا شیطان.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت از to each his own گرفته شده و جنسیت زدایی شده . بجای * his * از * their * استفاده شده . عبارت "to each their own" به این معناست که هر کس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت قدیمی است و جنسیت زدایی شده و بصورت to each their own استفاده میشه .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "pour one's gut out" به معنای "دلی از دلِ خود را بیرون ریختن" یا "به طور صادقانه و بی پرده احساسات یا افکار خود را بیان کردن" است. این عبارت مع ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "pepper" در انگلیسی معانی مختلفی دارد که بسته به زمینه و استفاده تغییر می کند. در اینجا به چندین معنی رایج آن اشاره می کنیم: 🔘 فلفل ( Spice ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "pepper" در انگلیسی معانی مختلفی دارد که بسته به زمینه و استفاده تغییر می کند. در اینجا به چندین معنی رایج آن اشاره می کنیم: 🔘 فلفل ( Spice ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زبان شناسی، "conjugate" یعنی جفت کردن فعل با زمان ها و اشخاص مثال : فعل write : - i write - he writes - i wrote - i will write - i have ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "conjugalis" in Latin relates to marriage or union, and from it, several words have developed in English, often referring to marriage or rel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "conjugalis" in Latin relates to marriage or union, and from it, several words have developed in English, often referring to marriage or rel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "conjugalis" in Latin relates to marriage or union, and from it, several words have developed in English, often referring to marriage or rel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "conjugalis" in Latin relates to marriage or union, and from it, several words have developed in English, often referring to marriage or rel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root "conjugalis" in Latin relates to marriage or union, and from it, several words have developed in English, often referring to marriage or rel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "live and breathe" به معنای "تمام وجود داشتن" یا "عمیقاً به چیزی علاقه داشتن" است. این عبارت زمانی به کار می رود که کسی به شدت به چیزی علاقمند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "game of chicken" در زبان انگلیسی به معنای "بازی شجاعت" یا "رقابت شجاعانه" است. این عبارت معمولاً در موقعیت هایی استفاده می شود که دو طرف در حا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلمه "wage" دارای تاریخچه ای جالب است که به دوره های قدیمی تر زبان های اروپایی باز می گردد. این کلمه ابتدا در زبان های فرانسوی میانه و سپس در زبان ها ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Containment" به معنای محدود کردن، مهار کردن، یا کنترل کردن چیزی است که ممکن است گسترش یابد یا تهدیدی ایجاد کند. این واژه از ریشه ی "contain" به معنا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crystal ball

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crystal ball

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "Rust Belt" به منطقه ای در ایالات متحده اشاره دارد که زمانی صنعتی و پررونق بود، اما حالا به دلیل افول صنایع سنگین، بیکاری و کاهش تولید دچار مش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 1. **fledge** ( فعل ) معنی: پر درآوردن ( در مورد پرندگان ) - مثال: The chicks will **fledge** in two weeks. جوجه ها در دو هفته آینده پر د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 1. **fledge** ( فعل ) معنی: پر درآوردن ( در مورد پرندگان ) - مثال: The chicks will **fledge** in two weeks. جوجه ها در دو هفته آینده پر د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 1. **fledge** ( فعل ) معنی: پر درآوردن ( در مورد پرندگان ) - مثال: The chicks will **fledge** in two weeks. جوجه ها در دو هفته آینده پر د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 1. **fledge** ( فعل ) معنی: پر درآوردن ( در مورد پرندگان ) - مثال: The chicks will **fledge** in two weeks. جوجه ها در دو هفته آینده پر د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 1. **fledge** ( فعل ) معنی: پر درآوردن ( در مورد پرندگان ) - مثال: The chicks will **fledge** in two weeks. جوجه ها در دو هفته آینده پر د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 🔹 1. **fledge** ( فعل ) معنی: پر درآوردن ( در مورد پرندگان ) - مثال: The chicks will **fledge** in two weeks. جوجه ها در دو هفته آینده پر د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 شروع جنگ یا دعوا یا رقابت جدی و بدون ملاحظه
🔹 یعنی کسی دیگه تعارف، ادب یا محدودیت رو کنار می ذاره و مستقیم و تهاجمی عمل می کنه. 🔸 ترجمه در فار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 شروع جنگ یا دعوا یا رقابت جدی و بدون ملاحظه
🔹 یعنی کسی دیگه تعارف، ادب یا محدودیت رو کنار می ذاره و مستقیم و تهاجمی عمل می کنه. 🔸 ترجمه در فار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 نشانه ای از اطاعت، احترام، یا تسلیم بودن به قدرت یا مقام بالاتر
🔹 معمولاً به حالتی اشاره دارد که کسی برای جلب حمایت یا حفظ موقعیتش، مجبور است در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔧 "Ratchet" در اصل یک ابزار مکانیکی هست که: • در یک جهت حرکت می کنه • ولی از برگشت به عقب جلوگیری می کنه مثل جغجغه ای که در پیچ گوشتی یا آچار جغجغ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیایید تفاوت بین "ratchet" و "ratchet up/down" رو با مثال تصویر ذهنی ترجمه فارسی بررسی کنیم. اینطوری هم کاربرد فیزیکی رو یاد می گیری، هم معنای استعار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح بیشتر لیست جناب میرکریمی : همه ی این واژه ها دارای ریشه ی یونانی **"nephr ( o ) "** هستند که معنی آن **"کلیه"** است. در ادامه، هر واژه همراه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توضیح بیشتر لیست جناب میرکریمی : همه ی این واژه ها دارای ریشه ی یونانی **"nephr ( o ) "** هستند که معنی آن **"کلیه"** است. در ادامه، هر واژه همراه ب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در توضیح لیست جناب supersu : همه ی این واژه ها دارای ریشه ی لاتین "ag"/"act" هستند که معنی اصلی آن "انجام دادن" یا "به حرکت درآوردن" است. در ادامه، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوشه ناخن

پیشنهاد
٠

pretzel : بعلت شکل ظاهری نماد پیچیدگی است عبارت "twist yourself into a pretzel" به معنی "خود را در موقعیتی پیچیده یا دشوار قرار دادن" است. این عبار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pretzel : بعلت شکل ظاهری نماد پیچیدگی است عبارت "twist yourself into a pretzel" به معنی "خود را در موقعیتی پیچیده یا دشوار قرار دادن" است. این عبار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "aggrandise" ( also spelled "aggrandize" in American English ) is composed of: 1 ad - ( Latin prefix ) – meaning "to" or "toward" 2 grandi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "aggrandisement" ( or "aggrandizement" in American spelling ) is composed of: 1 "a - " – a prefix meaning to or toward 2 "grand" – from La ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "stoolie" ( شکل عامیانه و کوتاه شدهٔ "stool pigeon" ) در زبان انگلیسی عامیانه به معنی: خبرچین، جاسوس، لو دهنده ( برای پلیس یا مقامات ) معادل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ "stoolie" ( شکل عامیانه و کوتاه شدهٔ "stool pigeon" ) در زبان انگلیسی عامیانه به معنی: خبرچین، جاسوس، لو دهنده ( برای پلیس یا مقامات ) معادل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "turn someone in" یک اصطلاح رایج در انگلیسی است و معنی اش در فارسی می شود: تحویل دادن کسی به پلیس یا مقامات ( قانونی ) معنی کامل در فارسی: • ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

trade bazooka : اقدامات تجاری ضربتی و سنگین و تهاجمی ، در مقابل اقدامات تدریجی مثال : کاهش شدید نرخ بهره برای حمایت از صادرات مداخله در بازار ارز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال : کاهش شدید نرخ بهره برای حمایت از صادرات مداخله در بازار ارز برای تضعیف پول ملی ارائه بسته های حمایتی عظیم برای صنایع صادرات محور وضع تعرفه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "trade bazooka" یک اصطلاح غیررسمی و استعاری است که معمولاً در زمینهٔ اقتصادی و مالی به کار می رود. معنی در انگلیسی:
"Trade bazooka" refers to ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت self - appointed به کسی گفته می شود که بدون رأی، انتخاب یا درخواست دیگران، خودش را در یک موقعیت یا نقش خاص قرار می دهد، مانند رهبر، سخنگو، قاضی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چتلی نشستن - چمیاتمه زدن The verb **"hunker"** in its **metaphoric meaning** refers to **settling in** or **getting into a stable, firm, or low posi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چتلی نشستن - چمباتمه زدن The phrase **"hunker down"** in its metaphorical meaning refers to **settling in or preparing to stay in a particular place ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرمایش دوستان با اقدام خود فرد - خود کرده - خود خواسته - خودآفرین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

- ation, ( سر ) capit Meaning of "Capitulation": The word "capitulation" means the act of surrendering or yielding, often under specific conditions ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

caput is a latin word : head capit از این ریشه است

پیشنهاد
٠

دوستان دقت کنید : work one's way through به معنی کاری را بتدریج تا پایان انجام دادنه و با این عبارت متفاوته

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

through : به پایان رساندن - تمام 🔹 "Work One's Way Through" – English Explanation The phrase "work one's way through" means to progress or move thr ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمهٔ **showdown** یک اسم ( noun ) است و معنای آن به صورت استعاری به **لحظهٔ رویارویی نهایی، تقابل مستقیم یا تعیین تکلیف نهایی** اشاره دارد. - - - ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Nuclear Winter – English Explanation Nuclear winter is a theoretical scenario where, after a large - scale nuclear war, huge amounts of smoke, dus ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "row back" در اصل از دنیای قایق رانی ( rowing ) گرفته شده، و معنای استعاری اش به همین تصویر برمی گرده. 🔹 چرا "row back" به معنی عقب کشیدن یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

whip : شلاق lash : ضربه - شلاق زدن - برانگیختن - تحریک کردن 🔹 Whiplash – Metaphoric Meaning ( EN ) : A sudden, sharp emotional or mental shock cau ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "bear" ( خرس ) ؟ در گذشته، مردم متوجه شدند که وقتی خرس ها به شکار می روند، پنجه هایشان را به سمت پایین می زنند. این حرکت به پایین نماد کاهش است، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا "bear" ( خرس ) ؟ در گذشته، مردم متوجه شدند که وقتی خرس ها به شکار می روند، پنجه هایشان را به سمت پایین می زنند. این حرکت به پایین نماد کاهش است، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لیست جناب میرکریمی با توضیحات بیشتر : 🔘 Carnage • Root: carn - ( flesh ) - age ( result of an action ) • Meaning ( EN ) : Mass killing or slaught ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "sequel" is composed of: • sequ - : a Latin root meaning to follow • - el: a noun - forming suffix ( from Latin - ela or - ellus, often u ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "in the mold of " به طور کلی برای بیان اینکه چیزی یا کسی شبیه به یا در قالب فرد یا چیزی دیگر است، استفاده می شود. به این معنا که فرد یا چیزی از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "in the mold of " به طور کلی برای بیان اینکه چیزی یا کسی شبیه به یا در قالب فرد یا چیزی دیگر است، استفاده می شود. به این معنا که فرد یا چیزی از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح از سنت قدیمی می آید که در بعضی فرهنگ ها، وقتی کسی کار شجاعانه یا بزرگی انجام می داد، یک پر به کلاهش اضافه می کردند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح از سنت قدیمی می آید که در بعضی فرهنگ ها، وقتی کسی کار شجاعانه یا بزرگی انجام می داد، یک پر به کلاهش اضافه می کردند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in, alien, able تلفظ: اِنِیلییِنِبل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

✅ Orthotics ( EN ) Meaning: A branch of medical science focused on designing and using devices ( orthoses ) to support, align, prevent, or correct d ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

📘 معنی کامل "at one's wit's end" 🇬🇧 Meaning in English: "At one's wit's end" means someone is extremely frustrated, confused, or doesn't know what ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زمینه آمپول زدن ( تزریق ) ، اصطلاح "آسپیره کردن" به انگلیسی "aspiration" نامیده می شود و به یک مرحله ی ایمنی در تزریق اشاره دارد. ✅ معنای آسپیره ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در زمینه آمپول زدن ( تزریق ) ، اصطلاح "آسپیره کردن" به انگلیسی "aspiration" نامیده می شود و به یک مرحله ی ایمنی در تزریق اشاره دارد. ✅ معنای آسپیره ...

پیشنهاد
٠

عبارت **"a little goes a long way"** به این معنی است که **مقدار کمی از چیزی می تواند تأثیر زیادی داشته باشد**. این عبارت معمولاً برای اشاره به این اس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Insti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Insti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Insti ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

from latin root plicare synonym : complicit

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

latin root plicare : پلیکارِ : to fold 🔘 Duplicate • du - ( two / دو ) plicare ( to fold / تا کردن ) • Meaning ( EN ) : To make a copy by foldi ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 Root and Parts: 1 Prefix: "ac - " ◦ From Latin "ad - ", meaning "to" or "toward". ◦ In this case, it suggests connection or involvement. 2 R ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, surge, ance

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "finna" is an informal contraction used primarily in African American Vernacular English ( AAVE ) and some Southern dialects of American Eng ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Root Words: • Drop: To release something by letting it fall. ◦ Persian: انداختن، رها کردن • Dime: A ten - cent coin used in the United States. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زمینه ماشین ها، "Four by Four" یا به فارسی "چهار در چهار" به نوعی از سیستم چهار چرخ متحرک ( 4WD ) اشاره دارد. این اصطلاح به ماشین هایی گفته می شود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems you meant "coup de gr�ce" rather than "coup de gras". The term "coup de gr�ce" is a French phrase that has been adopted into English. Let me ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Have Over ( Invite Someone to One's Home ) • English: To invite someone to your home or place. • Persian: دعوت کردن کسی به خانه یا مکان خود. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Have Over ( Invite Someone to One's Home ) • English: To invite someone to your home or place. • Persian: دعوت کردن کسی به خانه یا مکان خود. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Get Smart ( Becoming Clever or Wise ) • English: To become more intelligent, aware, or thoughtful. • Persian: هوشمند شدن، آگاه تر شدن. 2. Get ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت "drift off" به طور اصلی به معنی "حرکت آرام به سمت جایی" است. وقتی از این عبارت برای اشاره به خواب بردن یا چرت زدن استفاده می شود، مفهوم آن حرکت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Root word:
The word "sprawl" comes from the Middle English "sprallen", meaning to spread out or to stretch out awkwardly. It is related to words that ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Root word: • Goof: an informal term meaning a silly mistake or someone who is clumsy or foolish ( originating from the word "goofy" ) . • Ball: us ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

English meaning:
Used to express surprise, anger, disbelief, or urgency, like: • "What on earth. . . ?" • "Why. . . ?" • "How could. . . ?" • "Se ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- atrocity - atrocious - atrociously atrocity – Root Word and Meaning Root word: From Latin atrox, meaning fierce, cruel, terrible • Related wor ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

atrocity – Root Word and Meaning Root word: From Latin atrox, meaning fierce, cruel, terrible • Related word: atrocious • Suffix: - ity ( used to f ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

atrocious – Root Word and Meaning Root word: From Latin atrox, meaning fierce, cruel, terrible
English meaning: very bad, terrible, extremely unpleas ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in latin : fierce, cruel, terrible

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hakuna matata
English meaning: no worries; don’t worry; everything is fine
Persian ( فارسی ) : نگران نباش؛ مشکلی نیست؛ همه چیز مرتبه 10 Natural Engl ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

– As a noun, it means an involuntary spasm of the diaphragm, causing a sudden sound from the throat—what we call a سکسکه 
– It can also mean a smal ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Swarm can be used as both a noun and a verb. In English: – As a noun, it means a large group of insects ( especially flying ones like bees ) moving ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل کک به تنبان آدم افتادن - مورچه به تنبان آدم افتادن . تنبان : شلوار Antsy is an informal English adjective that means restless, nervous, or una ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Back out means to withdraw from a promise, agreement, or plan—especially at the last moment. **در فارسی**: �زیر قول زدن�، �کنار کشیدن�، یا �منصرف شد ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

– دانه های ذرت – ذرت دانه شده – ذرت کنسروی – ذرت شیرین ( دانه ای ) مثال: I added some corn niblets to the salad. مقداری ذرت دانه شده به سالاد اضاف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

– دانه های ذرت – ذرت دانه شده – ذرت کنسروی – ذرت شیرین ( دانه ای ) مثال: I added some corn niblets to the salad. مقداری ذرت دانه شده به سالاد اضاف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- لحظهٔ تعیین کننده – لحظهٔ سرنوشت ساز – لحظهٔ کلیدی – لحظه ای که هویت یا سرنوشت چیزی را شکل می دهد Winning that championship was a defining moment i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hope beyond hope means to continue hoping even when there is no logical reason to believe something will happen. It expresses deep, often irrational, ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "mitzvah" ( מצוה ) یک واژه عبری است که در فارسی به صورت زیر معنا می شود: معنی اصلی ( در یهودیت ) :
میتصوا به معنای فرمان دینی یا دستور مذهبی است ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

پیشنهاد
١

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some natural synonyms for "take a crack at", which means to try or attempt something, often for the first time or in a casual way: 1 Give i ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Angst in English means a deep, often vague feeling of anxiety, dread, or emotional distress, especially about life, identity, or the future. 
در فارس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Pass off" in English has several meanings depending on the context: 1 To pretend to be something or someone: To misrepresent or deceive others into ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 The lawyer attempted to obfuscate the truth by presenting misleading evidence. وکیل تلاش کرد حقیقت را با ارائه شواهد گمراه کننده پنهان کند. 2 H ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "obfuscate" is composed of the following parts: 1 Prefix: "ob - " – A Latin prefix meaning "against" or "in the way of. " 2 Root: "fusc ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت "pajama bottom" به طور خاص به قسمت پایینی پیژامه اشاره دارد، که معمولاً شامل شلوار یا شلوارک پیژامه می شود. در حالی که "pajama" به طور کلی به ل ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میوه هایی مثل هلو - آلو - زردالو که یک هسته سخت در مرکزشان دارند شامل پرتقال - سیب - انگور - هندوانه . . . . . . که هسته در مرکزشان ندارند ، نمی شود

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Root: "aud - " – This comes from the Latin word "audax, " meaning "bold" or "daring, " derived from "audere, " which means "to dare. " 2. Suffix: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. Nerd: • معنی: فردی که به مطالعه، یادگیری یا موضوعات علمی و فنی علاقه مند است و ممکن است از نظر اجتماعی در تعاملات ضعیف باشد. معمولاً این واژه به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. Nerd: • معنی: فردی که به مطالعه، یادگیری یا موضوعات علمی و فنی علاقه مند است و ممکن است از نظر اجتماعی در تعاملات ضعیف باشد. معمولاً این واژه به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

کلمه "rapacious" در زبان انگلیسی از دو جزء اصلی تشکیل شده است: 1 "rap - ": این بخش از کلمه از ریشه ی لاتین "rapere" گرفته شده است، که به معنای "ربود ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "rapaciousness" از دو جزء اصلی تشکیل شده است: 1 "rapacious": این بخش از کلمه از ریشه ی لاتین "rapere" به معنای "ربودن" یا "دزدیدن" گرفته شده اس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه "rapacity" از دو جزء اصلی تشکیل شده است: 1 "rap": این بخش از کلمه از ریشه ی لاتین "rapere" به معنای "ربودن" یا "دزدیدن" آمده است. این ریشه به م ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix " - acity" in English is used to form nouns from adjectives, typically indicating a quality or state of being. It denotes a characteristic ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix " - acity" in English is used to form nouns from adjectives, typically indicating a quality or state of being. It denotes a characteristic ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر - در زبان های ژرمنی مانند ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – از ریشه dear : عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underli ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – از ریشه dear : عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underli ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – از ریشه dear : عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underli ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underling – زیردست / ف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• earthling – ساکن زمین • darling – عزیز / محبوب • duckling – جوجه اردک • gosling – جوجه غاز • sibling – خواهر یا برادر • underling – زیردست / ف ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• wee bit – کمی • wee lad – پسر کوچولو • wee lass – دختر کوچولو • wee one – کوچولوی ناز • wee house – خانه ی کوچولو • wee job – کار کوچیک • wee ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : count for something

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلوار پیژامه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: اِشو 1. He decided to eschew the usual route to work, taking a more scenic path through the countryside. او تصمیم گرفت مسیر معمولی به محل کار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Advisement** means the process of considering, thinking about, or giving careful thought to something, especially before making a decision. **فار ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح گورخری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح ماری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارچه طرح ببری

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارچه طرح شترمرغ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **طرح پلنگی ( Leopard print ) ** 2. **طرح زبرا ( Zebra print ) ** 3. **طرح مار ( Snake print ) ** 4. **طرح ببر ( Tiger print ) ** 5. **طرح شترمرغ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پارچه طرح پلنگی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اسماک

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه **underbelly** به معنای **زیر شکم** یا **بخش پنهان و حساس** از یک چیز است. این عبارت بیشتر به نقاط ضعف یا بخش های تاریک و ناخوشایند در یک سیستم، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **ظاهر دانه دار = کهنه و نامرغوب** وقتی میوه ها خیلی می مونن، نرم و خراب می شن و پر از دانه می شن ( مثل خیار یا گوجه ی له شده ) . در انگلیسی قدی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Poop : احمق - نادان هم معنی میده Ninny : احمق - کودن - دیر آموز Compos in latin : control Mentis in latin : of the mind کلمه **"nincompoop"** ( به ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"turn the corner"** به طور استعاری به معنای عبور از یک نقطه دشوار یا بحرانی در یک مسیر است. این عبارت از مفهومی گرفته شده که وقتی یک راننده د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **To stop trying or give up on something**: English: To quit or surrender efforts on something because it's difficult or no longer seems worth c ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **To stop trying or give up on something**: English: To quit or surrender efforts on something because it's difficult or no longer seems worth c ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

lap : ( در مسابقات دو و اسب دوانی و غیره ) یک دور میدان، ( شنا ) یک طول استخر، یک دور گردش ( مثلا یک حلقه ی طناب به دور تنه ی درخت ) ، یک دور زمین ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i'm on a blocking streak : دارم همه را بلاک می کنم . در فضای مجازی زیاد کاربرد داره

پیشنهاد
٠

جمله ی **"It's razor blade and lemon juice time"** یه عبارت **طنزآمیز، اغراق آمیز، و استعاری**ه که برای بیان **رنج شدید احساسی یا روحی** استفاده می ش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **A small amount that fits in one hand** Example: She grabbed a handful of nuts. 2. **A person ( often a child ) who is difficult to control or ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **A small amount that fits in one hand** Example: She grabbed a handful of nuts. 2. **A person ( often a child ) who is difficult to control or ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **A small amount that fits in one hand** Example: She grabbed a handful of nuts. 2. **A person ( often a child ) who is difficult to control or ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a registered nurse who works short - term assignments in different locations, often through a staffing agency پرستار مسافرتی یا پرستار اعزامی – پرس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل. اپرا وینفری و استیو هاروی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : count for something To have no value, importance, or influence. هیچ ارزشی یا اهمیتی نداشتن – بی تأثیر بودن - **All his hard work coun ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

antonym : count for nothing The phrase **"count for something"** means **to be important or have value/meaning** in a particular situation. - If ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

کلمه **"woke"** در زبان انگلیسی چندین معنی دارد که بستگی به زمینه استفاده دارد: ### 1. **معنای سنتی ( گذشته فعل "wake" ) ** - شکل گذشته و گذشته ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - ant"** in English is used to form **adjectives** and **nouns**. Here's a breakdown of its meanings and uses: ### **Meaning in Engli ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

valor , - ant

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **"Valor"** is the noun form that represents **bravery** or **courage**, particularly in battle or difficult situations. - **" - ant"** is a suff ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخلوطی از شیر - جو پرک - مغزها ( پسته - گردو - فندق - بادام زمینی - بادام هندی ) - دانه ها ( کنجد - ارزن ) - عسل برای صبحانه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"denunciate"** is derived from the Latin root word **"denuntiare"**, which is a combination of two elements: 1. **"de - "**: A prefix mea ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Appeal" in English:** 1. **Legal Context**: A formal request to a higher court or authority to review and change a decision made b ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"betwixt and between"** is an idiomatic expression used to describe a situation where someone or something is **in an uncertain or indec ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

root : cast : پاک - بی عیب The root word of "chastise" in English comes from the Latin word **"castigare, "** which means "to punish" or "to correct ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

root word : cast : پاک - بی عیب The English word **"castigate"** comes from the Latin **"castīgāre"** ( to correct, punish, reprimand ) , which is d ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه ی کلمه ی "cast" از زبان لاتین "castus" ( که به معنی �پاک� یا �بی عیب� است ) به وجود آمده است. این ریشه در زبان های مختلف تغییرات و مشتقات مختلفی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت **"weigh in"** به معنی **نظر دادن** یا **ورود به یک بحث یا گفتگو** از لحاظ ریشه شناسی به **وزن کشی در مسابقات ورزشی** برمی گردد. برای درک بهتر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

دوستان لیبرال یعنی آزاد از القاء طرز فکر یا عمل توسط دیگران - قبول مسئولیت افکار و اعمال خود من آزادم سم بخورم ولی به دلیل عقلانی نبودن نمی خورم . ا ...

پیشنهاد
٠

1. **Offering an opinion or contributing to a discussion. ** 2. **Weighing or measuring something, especially in the context of sports or official m ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"devoid"** is an adjective, and it means **lacking or without something**. It is often used to describe a person, thing, or situation that ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دور کردن از چیزی یا قطع کردن وابستگی - تدریجی جدا کردن یا رها کردن عادت ها The verb **"wean"** means to gradually stop someone ( or something ) from ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"gala"** in English comes from the **French word** *"gala, "* which has roots in the **Old French** term *"gale"* meaning **pleasure** or ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراسم بزرگ - مهمانی یا جشن رسمی 🔹 **Gala** ( noun ) – A special, festive, or formal event, often with entertainment or celebrations. 🔸 **گالا** ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال : نوشتن روی انگشتر عقیق با رنگ سفید

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

محشر - خوشگل - جذابترین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Fist bump**: When two people lightly hit their fists together as a friendly greeting or sign of agreement. 🔹 **معنی در فارسی:** **"ضربه مشت"* ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

، در **انگلیسی بریتانیایی غیررسمی**، فعل **"lamp"** می تواند به معنی **کتک زدن، مشت زدن یا ضربه زدن محکم** باشد. 🔹 **مثال:** - *He got angry and ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طنز : مظهر سلیقه - برای کسی که بد سلیقه است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان وقتی منبع اطلاعاتیی مثل chatgpt و deepseek وجود دارند آیا کوته فکری نیست که مثل عصر حجر کسی به فکر دزدی و . . . . . باشد .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

short : curt : root : مختصر، کوتاه و مختصر، اجمالی curtail : verb **"Curtail"** means to **reduce** or **limit** something, especially in terms of t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

short : curt : root : مختصر، کوتاه و مختصر، اجمالی curtail : verb **"Curtail"** means to **reduce** or **limit** something, especially in terms of t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

short : curt : root : مختصر، کوتاه و مختصر، اجمالی curtail : verb **"Curtail"** means to **reduce** or **limit** something, especially in terms of t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

short : curt : root : مختصر، کوتاه و مختصر، اجمالی curtail : verb **"Curtail"** means to **reduce** or **limit** something, especially in terms of t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**"Loco"** is an informal term derived from Spanish, which means **crazy, insane, or wild**. It is often used to describe behavior or situations that ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"slip up"** refers to making a small mistake or error, usually due to carelessness or oversight. It can be used in a variety of contexts ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Cloze ( noun/adjective ) **: A type of exercise, test, or activity where words are removed from a text and the reader must fill in the blanks. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Cloze ( noun/adjective ) **: A type of exercise, test, or activity where words are removed from a text and the reader must fill in the blanks. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Cloze ( noun/adjective ) **: A type of exercise, test, or activity where words are removed from a text and the reader must fill in the blanks. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Cloze ( noun/adjective ) **: A type of exercise, test, or activity where words are removed from a text and the reader must fill in the blanks. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

root : prime 1. **A basic introductory book or text** 📖 *A primer on physics* → **یک کتاب مقدماتی در مورد فیزیک** 2. **A substance used as a pr ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Primed** ( adjective, verb - past tense of "prime" ) means: 1. **Ready and prepared** → آماده و مجهز 2. **Filled or supplied with something** → ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Most important / Main** → **اصلی، مهم ترین** - **Example:** "Education is a prime concern for the government. " **آموزش یک نگرانی اصلی برای ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام دختران هم هست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در سایه بودن : معنی تحت الفظی : دوری از آفتاب سوزان ۱ - در راحتی و آرامش بودن ۲ - در سایه بودن - کنار بودن - مهم نبودن The expression **"in the sh ...

پیشنهاد
٠

The expression **"in the shade"** metaphorically refers to being in a **comfortable, relaxed, or less challenging position** compared to others, ofte ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوفته با آرد ماتزو

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**"Matzo ball"** یک غذای سنتی یهودی است که از آرد ماتزو ( نوعی نان بدون مخمر ) تهیه می شود. در زبان انگلیسی، به ویژه در فرهنگ یهودی امریکایی، از این ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ **"sienna"** ( که معمولاً به صورت **"sienna"** نوشته می شود ) ارتباط مستقیمی با شهر **Siena** در ایتالیا دارد. ### **تاریخچه ی ارتباط رنگ و شهر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ **"sienna"** ( که معمولاً به صورت **"sienna"** نوشته می شود ) ارتباط مستقیمی با شهر **Siena** در ایتالیا دارد. ### **تاریخچه ی ارتباط رنگ و شهر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی **"busboy"** از ترکیب دو کلمه **"bus"** و **"boy"** به وجود آمده است که به طور تاریخی به کارکنانی اشاره داشته است که در رستوران ها مسئول **پاک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کلمه busboy می آید که به مرور زمان جنسیت زدایی شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال : 📖 **"مجموعه ی کلیات سعدی"** ( یک جلد که تمام آثار سعدی را شامل می شود، معادل یک **omnibus edition** در زبان انگلیسی ) 📖 **"کتاب گلستان ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارگ هندلی - ارگ دسته ای - ارگ دسته دار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارگ هندلی - ارگ دسته ای - ارگ دسته دار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crank organ ### **Crank Organ ( in English ) ** A **crank organ**, also known as a **street organ** or **hurdy - gurdy**, is a mechanical musical ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Crank Organ ( in English ) ** A **crank organ**, also known as a **street organ** or **hurdy - gurdy**, is a mechanical musical instrument tha ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان دقت بفرمایید که g force با نیروی جاذبه زمین در ارتباط است اما خود نیروی جاذبه نیست . **G - force** یا **نیروی جی**، نیرویی است که در اثر **ش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **Meaning:** "The end of the line" refers to the final point of a journey, process, or situation. It can indicate a literal stopping point ( lik ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **بازگشت مجدد** – The act of returning to a place, position, or activity. - *After years away, his reentry into the workforce was challenging. * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A **"clean slate"** refers to a fresh start or a new beginning, where past mistakes, problems, or history are erased or forgotten, giving the opportu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"suppository"** comes from the English verb **"suppose"**, which means **to place or set something in a particular position**. In this cas ...

پیشنهاد
٠

🔹 **English:** To cause a person or company to stop operating, often due to financial loss, competition, or external pressures. 🔹 **فارسی:** با ...

پیشنهاد
٠

🔹 **English:** To cause a person or company to stop operating, often due to financial loss, competition, or external pressures. 🔹 **فارسی:** با ...

پیشنهاد
٠

🔹 **English:** To cause a person or company to stop operating, often due to financial loss, competition, or external pressures. 🔹 **فارسی:** با ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

de :down , completely niger: black , dark ate:suffix for making verb Meaning: "to blacken" ( both literally and metaphorically ) to criticize unfa ...

پیشنهاد
٠

fiddle while rome burns

پیشنهاد
٠

fiddle while rome burns : ویولن زدن وقتی رم می سوزه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **idioms with "violin"** along with their meanings in English and Persian ( Farsi ) : - - - ### **1. Play the world's smallest vio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **idioms with "violin"** along with their meanings in English and Persian ( Farsi ) : - - - ### **1. Play the world's smallest vio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **idioms with "violin"** along with their meanings in English and Persian ( Farsi ) : - - - ### **1. Play the world's smallest vio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **idioms with "violin"** along with their meanings in English and Persian ( Farsi ) : - - - ### **1. Play the world's smallest vio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **idioms with "violin"** along with their meanings in English and Persian ( Farsi ) : - - - ### **1. Play the world's smallest vio ...

پیشنهاد
٠

Here are some **idioms with "violin"** along with their meanings in English and Persian ( Farsi ) : - - - ### **1. Play the world's smallest vio ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناس ( pun ) در زبان انگلیسی انواع مختلفی دارد. در اینجا ۵ نوع رایج از جناس را با مثال و توضیح ارائه می کنم: - - - ### **1. جناس هم آوا ( Homoph ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناس ( pun ) در زبان انگلیسی انواع مختلفی دارد. در اینجا ۵ نوع رایج از جناس را با مثال و توضیح ارائه می کنم: - - - ### **1. جناس هم آوا ( Homoph ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pillow sham : the word refers to a decorative cover that "pretends" to be functional, like an actual pillowcase, but is used only for decorative pur ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the word refers to a decorative cover that "pretends" to be functional, like an actual pillowcase, but is used only for decorative purposes rather th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase **"go a long way"** in English means to have a significant impact or be very effective in achieving something, or it can refer to making a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"go a long way"** in English means to have a significant impact or be very effective in achieving something, or it can refer to making a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

carte :card blanche : white, blank - **Carte blanche** often refers to **complete freedom** or **unlimited authority** to act as one chooses. ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

carte :card blanche : white, blank - **Carte blanche** often refers to **complete freedom** or **unlimited authority** to act as one chooses. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **English Meanings of "Take up":** 1. **To begin or start ( an activity ) **: "She decided to take up painting. " 2. **To occupy space or time**: ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Take something up" means to begin to engage in or start a new activity, interest, or subject. It can also mean to occupy space or time. عبارت "tak ...

پیشنهاد
٠

The phrase "take something up with somebody" means to discuss, address, or raise an issue with someone, especially when there is a problem or concern ...

پیشنهاد
٠

The phrase "take something up with somebody" means to discuss, address, or raise an issue with someone, especially when there is a problem or concern ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Root word of "slinky" in English:** The word "slinky" is derived from the word "slink, " which means to move smoothly and quietly, often in a way ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

"Implication" refers to a possible effect or result that is implied but not directly stated. It can also refer to the involvement of someone in a sit ...

پیشنهاد

🔹 **English:** When something enjoyable or beneficial becomes excessive, it can cause problems instead of being helpful. 🔹 **Persian ( فارسی ) :** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **A person who is easily deceived or tricked** → فردی که به راحتی فریب می خورد 2. **Someone who has a strong liking for something** → کسی که علاق ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word:** - **Latin Root:** *flambō* ( "I flame, I blaze" ) - **Old French:** *flambe* ( "flame" ) * - oyant* ( a suffix meaning "having ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Piss someone off** **Meaning:** To make someone very angry or annoyed **Persian:** کسی را خیلی عصبانی کردن ✅ *He really pissed me off by ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **اصطلاح:** *Piss up a rope* 🔹 **معنی:** انجام دادن کاری که **غیرممکن، بیهوده یا بی نتیجه** است. این اصطلاح برای موقعیت هایی به کار می رود که ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **Pissed ( informal, American English ) ** → **خیلی عصبانی** ( خیلی ناراحت و خشمگین ) 2. **Pissed ( British English, slang ) ** → **مست** ( خیلی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به زیبایی فرموده اند : سوتی دادن - گاف فرهنگی - اشتباه اجتماعی **English:** "Faux pas" is a French term that refers to a social blunder or a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شخصیتهایی مثل مایکل جکسون - لیدی گاگا - رونالدو - محمدعلی کلی - علی دایی - مهران مدیری **English:** "Flamboyant" describes someone or something that ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

- **"به زندگیت برس!"** - **"دست از این کارای بیهوده بردار!"** - **"یه کم سرِت به کارِ خودت باشه!"** - **"یه کار درست وحسابی بکن!"** - **"از ز ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "A bit much" is used when something is excessive, unreasonable, or too difficult to handle. It can refer to actions, behaviors, emotions ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Sink to a low" means to behave in a dishonorable, immoral, or shameful way, often lower than what is expected of a person. It can also ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Sink to a low" means to behave in a dishonorable, immoral, or shameful way, often lower than what is expected of a person. It can also ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Dwell on something" means to think about something for a long time, especially something negative or troubling, or to focus on a partic ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Dwell on something" means to think about something for a long time, especially something negative or troubling, or to focus on a partic ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Dwell on something" means to think about something for a long time, especially something negative or troubling, or to focus on a partic ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Dwell on something" means to think about something for a long time, especially something negative or troubling, or to focus on a partic ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** A "sunk cost" refers to money or resources that have already been spent and cannot be recovered. It is important in decision - making b ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** A "sunk cost" refers to money or resources that have already been spent and cannot be recovered. It is important in decision - making b ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** A "sunk cost" refers to money or resources that have already been spent and cannot be recovered. It is important in decision - making b ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Sunk without a trace" refers to something or someone disappearing completely without leaving any evidence or signs of their whereabouts ...

پیشنهاد
٠

loose lips sink ships : معنی تحت الفظی : پر حرفی کشتی ات را غرق می کند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : پر حرفی کشتی ات را غرق می کند **English:** "Loose lips sink ships" is a proverb that means careless talk or gossip can lead to se ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Double or nothing" is a type of bet where if you win, you get twice the amount you originally wagered. But if you lose, you get nothin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**English:** "Freak out" means to become very anxious, upset, or excited in a sudden and uncontrolled way. It can also mean to make someone feel that ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Stand someone up" means to fail to meet someone for a planned date or appointment without informing them in advance. **Farsi:** "Stand ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Stand someone up" means to fail to meet someone for a planned date or appointment without informing them in advance. **Farsi:** "Stand ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Stand someone up" means to fail to meet someone for a planned date or appointment without informing them in advance. **Farsi:** "Stand ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Stand someone up" means to fail to meet someone for a planned date or appointment without informing them in advance. **Farsi:** "Stand ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Agreement ( Slang ) ** – It means "I agree" or "I'm willing to do it. " 2. **Feeling Sad** – It can also mean "I'm feeling sad or depressed. " ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "On top of the heap" means to be in the highest position, most successful, or most important in a particular situation. **Farsi:** "On ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "On top of one's game" means being at the peak of one's performance, skills, or abilities, often excelling in a particular area or activ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "On top of it" means being in control of a situation, handling responsibilities well, or staying informed and updated. **Farsi:** "On t ...

پیشنهاد
٠

**Meaning:** 🔹 **"On top of everything else"** means **in addition to all other problems, difficulties, or responsibilities**. 🔹 **Farsi:** **"عل ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسوند اسم ساز از فعل است . مثل tion - و ion -

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همچنین پسوند اسم ساز از فعل است . مثل tion - و ation - Here are some examples of nouns formed from verbs by adding the suffix **" - ion"**: 1. **A ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همچنین پسوند اسم ساز از فعل است . مثل ion - و ation -

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Meaning:** **"On top of all that"** is used to introduce an additional problem, difficulty, or factor, often making a situation worse. **Farsi:** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Meaning:** "On top of this" means *in addition to something already mentioned, especially when adding another problem or difficulty. * **فارسی:** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Meaning:** *"On top of that"* means *in addition to something already mentioned, especially something negative*. **فارسی:** *"On top of that"* یع ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "On top of the world" means feeling extremely happy, joyful, or successful. **Farsi:** "On top of the world" یعنی احساس شادی، خوشحالی ی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** "Chew someone out" means to angrily criticize or scold someone, often for making a mistake or doing something wrong. **Farsi:** "Chew s ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**English:** "Chew someone out" means to angrily criticize or scold someone, often for making a mistake or doing something wrong. **Farsi:** "Chew s ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

swank , y

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم کننده اشتها - کاهنده اشتها - سرکوب کننده اشتها

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حلقه نگرانی - کارهایی که دست ما نیست . یه بیان استفان کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موثر متضاد circle of influence : حلقه نفوذ - کارهایی که دست ما ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حلقه نفوذ - کارهایی که دست ما هست . یه بیان استفان کاوی در کتاب هفت عادت مردمان موثر متضاد circle of concern : حلقه نگرانی - کارهایی که دست ما نیست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Capital Gain** به فارسی **"عایدی سرمایه"** یا **"سود سرمایه ای"** ترجمه می شود. ### **تعریف:** عایدی سرمایه **سودی است که از فروش یک دارایی به د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**Capital Gain** به فارسی **"عایدی سرمایه"** یا **"سود سرمایه ای"** ترجمه می شود. ### **تعریف:** عایدی سرمایه **سودی است که از فروش یک دارایی به د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Capital Gains Tax ( CGT ) یا مالیات بر عایدی سرمایه** مالیاتی است که بر **سود حاصل از فروش دارایی ها** اعمال می شود. یعنی این مالیات بر **اختلاف ق ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Capital Gains Tax ( CGT ) یا مالیات بر عایدی سرمایه** مالیاتی است که بر **سود حاصل از فروش دارایی ها** اعمال می شود. یعنی این مالیات بر **اختلاف ق ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**سندروم کلاس اقتصادی** ( Economy Class Syndrome ) یک اصطلاح غیررسمی است که به **"ترومبوز ورید عمقی"** یا **DVT ( Deep Vein Thrombosis ) ** اشاره دار ...

پیشنهاد
٠

twist ( or turn ) the knife in the wound

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root of the word **"coerce"** in English comes from the Latin verb **"coercere"**, which is made up of: - **"com - "** meaning **"together"** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word for **"cohere"** is **"here"**, which comes from the Latin verb **"haerere"**, meaning "to stick" or "to cling. " When combined with th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Denoting a Person or Inhabitant**: - **Example**: **Parisianite** – a person from Paris. - **فارسی**: **پاریزیانی** – کسی که از پاریس است ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The **" - ite"** postfix in English is used to form nouns and adjectives and has a few different meanings depending on the context: ### 1. **Denotin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **Different Meanings of "Twist"**: 1. **Twist ( Noun ) **: A bend or turn in a shape, direction, or course. - **فارسی**: پیچش یا انحنا در یک شک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fume, ation : برای تلفظ بهتر به fumigation تیدیل شده . fume: دود - بخار , دود دادن - بخار دادن ation: پسونداسم ساز از افعال

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

fume, ate : برای تلفظ بهتر به fumigate تیدیل شده . fume: دود - بخار ate: پسوند فعل ساز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"sporting chance"** means a fair or reasonable opportunity to succeed, especially in a competition or challenging situation. **"فرصت م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In English, "collateral" can have a few meanings, often related to something secondary or used as security. Here are the main meanings: 1. **Seconda ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Collateral Relatives in Your Family** ( خویشاوندان جانبی در خانواده شما ) **Collateral relatives** are family members who share a **common an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پنجره کشویی که بطرف بالا و پایین باز و بسته می شود نه راست و چپ

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در هواپیما : economy class

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

coach هم می گویند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"get one's rocks off"** is an informal and slang expression meaning **to achieve orgasm or to experience intense pleasure, usually sexua ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"bobble"** has different meanings depending on the context: 1. **To move up and down repeatedly ( like a small bouncing motion ) . ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"bobble"** has different meanings depending on the context: 1. **To move up and down repeatedly ( like a small bouncing motion ) . ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"bobble"** has different meanings depending on the context: 1. **To move up and down repeatedly ( like a small bouncing motion ) . ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"bobble"** has different meanings depending on the context: 1. **To move up and down repeatedly ( like a small bouncing motion ) . ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

revere derivatives : ### 1. **Reverence** - **Meaning:** A feeling of deep respect or awe, often mixed with admiration. - **فارسی:** **احترام** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در محاوره : testicles , gonads

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pitcher : در بیس بال ، توپ را با دست طوری پرتاب می کند که batter نتواند آن را بگیرد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راند - دور - نوبت 1. **In baseball, an inning consists of two halves: the top and the bottom. During the top half, the visiting team bats, while the ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راند - دور - نوبت 1. **In baseball, an inning consists of two halves: the top and the bottom. During the top half, the visiting team bats, while the ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

home team : تیم میزبان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

visiting team : تیم مهمان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

visiting team : تیم مهمان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Puberty** - **English:** The stage of life during which an individual reaches sexual maturity. - **فارسی:** بلوغ، مرحله ای از زندگی که فرد ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پاسور : ۵ کارت از یه خال داشتن . ۵ تا کارت دل یا گشتیز یا پیک یا خشت ( فارغ از شماره کارتها )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

she gets me : she understands me او مرا درک می کند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازی بیس بال برای بچه ها **Wiffle ball** is a type of baseball game played with a lightweight plastic ball and bat, often in informal settings like ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی unscrupulous

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **Meaning of "Scruple" in English:** A **scruple** is a **moral or ethical doubt** or a **feeling of hesitation** about the rightness of an acti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"alfresco"** comes from **Italian**, where it means **"in the fresh ( air ) "** or simply **"outdoors. "** In Italian, "al" means **"in th ...

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : مثل کت ارزان به کسی چسبیدن ( لباس ارزان همیشه بپوش است - لباس گران فقط مال عروسی است )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه لاتین ducere : رهبری کردن duct :داکت از این ریشه است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sea mine :مین دریایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sea mine :مین دریایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

landmine : مین زمینی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crib : معنی تقلب در امتحان هم می دهد .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Collocations with "Stop Short" ( توقف ناگهانی ) ** The phrase **"stop short"** means to suddenly stop doing something or to hesitate before c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Collocations with "Stop Short" ( توقف ناگهانی ) ** The phrase **"stop short"** means to suddenly stop doing something or to hesitate before c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Collocations with "Stop Short" ( توقف ناگهانی ) ** The phrase **"stop short"** means to suddenly stop doing something or to hesitate before c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Collocations with "Stop Short" ( توقف ناگهانی ) ** The phrase **"stop short"** means to suddenly stop doing something or to hesitate before c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جوانتر بنظر رسیدن You had nose job . It takes 10 years off دماغت را عمل کردی . ده سال جوانتر بنظر می رسی .

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

procto: Greek Origin: "Proktos" ( πρωκτός ) Meaning: "Anus" or "rectum" procto, logy

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Greek Origin: "Proktos" ( πρωκτός ) Meaning: "Anus" or "rectum"

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

latin : excessive or arrogant behavior : بیش از حد - پر زرق و برق

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Career ( Job ) ** **EN:** After months of searching, he couldn’t find his dream job, so he **settled for** a lower - paying position. **FA ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

zippo lighter : برند تولید فندک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. Primary Meanings:** The word **"rash"** has **two distinct meanings** in English, each with a different origin: - - - ### **A. Rash ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Literal Meaning ( Physically Raised ) ** - **Persian:** **بلند شده** ( boland shode ) , **بالا آورده شده** ( bal� �varde shode ) - **Exam ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

re, parire, toire re:again parire:latin root means : to produce : to give birth :پاریرِ toire: french suffix for collection

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین ducere : to lead : هدایت کردن - رهبری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین ducere : to lead : هدایت کردن - رهبری کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

con, duct, ing latin root ducere : to lead duce : رهبر duct : داکت نیز از ریشه ducere است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

con, duct latin root ducere : to lead duce : رهبر duct : داکت نیز از ریشه ducere است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

con, duct, , ivity latin root ducere : to lead duce : رهبر duct : داکت نیز از ریشه ducere است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

con, duce, ive latin root ducere : to lead duce : رهبر duct : داکت نیز از ریشه ducere است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

con , duce latin root ducere : to lead duct : داکت نیز از ریشه ducere است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 paragraphs in English, each containing 1. **English**: That **son of a gun** actually managed to fix the car in under an hour! I couldn ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Dripping" in English with Persian Translation** **Dripping** can have multiple meanings in English, depending on the context. Here ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Dripping" in English with Persian Translation** **Dripping** can have multiple meanings in English, depending on the context. Here ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Dripping" in English with Persian Translation** **Dripping** can have multiple meanings in English, depending on the context. Here ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Dripping" in English with Persian Translation** **Dripping** can have multiple meanings in English, depending on the context. Here ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Dripping" in English with Persian Translation** **Dripping** can have multiple meanings in English, depending on the context. Here ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

take a bath , take an absolute bath : به طنز معنی از دست دادن سرمایه هم میده . ( لخت شدن از سرمایه )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

take a bath , take an absolute bath : به طنز معنی از دست دادن سرمایه هم میده . ( لخت شدن از سرمایه )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **All over the place** His room is always all over the place. There are books, clothes, and papers scattered everywhere. He never takes the time ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The sentence "I'm a trainer . I'm spotting someone now" in Persian would be: **"من مربیم. الان دارم به کسی کمک می کنم. "** This translation implies ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **I can never get enough of chocolate. No matter how much I eat, I always crave more. It's my favorite treat, and I enjoy every bite. ** هیچ وقت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **I can never get enough of chocolate. No matter how much I eat, I always crave more. It's my favorite treat, and I enjoy every bite. ** هیچ وقت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **I can never get enough of chocolate. No matter how much I eat, I always crave more. It's my favorite treat, and I enjoy every bite. ** هیچ وقت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

با لحن گفتن و بیان تحقیر آن مشخص میشه . مثلا دکترها جهودند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تشکر از جناب میرکریمی ، اینجانب لیست را بدینگونه ارسال کردم All these words come from the Greek root **"agon" ( ἀγών ) **, which means **"struggl ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

All these words come from the Greek root **"agon" ( ἀγών ) **, which means **"struggle, " "contest, " or "conflict"** ( مبارزه، مسابقه، کشمکش ) . Bel ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. The Journey Begins** The **protagonist** of the story was a young woman named Sara, who dreamed of becoming a great artist. She faced many ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **1. The Journey Begins** The **protagonist** of the story was a young woman named Sara, who dreamed of becoming a great artist. She faced many ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

All of these words share the root **"proto - "**, which comes from the Greek **"πρωτο - " ( prōto - ) **, meaning **"first, " "original, " or "earlie ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Resolute Desk" در فارسی به **میز ریزولوت** یا **میز ریاست جمهوری کاخ سفید** ترجمه می شود. این میز تاریخی در دفتر بیضی ( Oval Office ) کاخ سفید قرا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **"peri - " ( περί ) ** – meaning **"around"** ( در اطراف، پیرامون ) 2. **" - scope" ( σκοπός ) ** – meaning **"to look"** or **"to see"** ( دیدن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ **John had one too many drinks at the party and ended up feeling sick. His friends had to take him home early. ** جان در مهمانی یک نوشیدنی بیش ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1️⃣ **Emma was in a tizzy when she realized she had forgotten her keys at home. She searched her bag frantically, but they were nowhere to be found. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سپیده دم شمالی - سحر شمالی - بامداد شمالی The phrase **"Aurora Borealis"** comes from Latin and is made up of two root words: 1. **Aurora** – Lat ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**In English:** The root **"spir"** comes from the Latin verb **"spirare, "** meaning "to breathe" or "to blow. " It generally relates to the act of ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**In English:** The root **"spir"** comes from the Latin verb **"spirare, "** meaning "to breathe" or "to blow. " It generally relates to the act of ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: to upset, confuse, or shock ( someone ) very much The news about his mother's accident really knocked him sideways. **1. English:** The news of ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **English:** People often frown upon behaviors that deviate from social norms. This is because societies have established certain expectation ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **English:** People often frown upon behaviors that deviate from social norms. This is because societies have established certain expectation ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the bottom drops out : به قول دوستمون به فنا رفتن از دست رفتن یا فروپاشی یک وضعیت یا وضعیت بسیار ناپایدار است، به ویژه در زمینه های اقتصادی، عاطفی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دست رفتن یا فروپاشی یک وضعیت یا وضعیت بسیار ناپایدار است، به ویژه در زمینه های اقتصادی، عاطفی یا اجتماعی. این عبارت معمولاً به معنای یک بحران یا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **suffrage** comes from the Latin word **"suffragium, "** which means "a vote" or "a voting tablet, " derived from the root **"suffragari, " ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"cosmos"** comes from the Greek word **"kosmos"** ( κόσμος ) , meaning **"world, " "universe, "** or **"order. "** In English, it has been ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"cosmos"** comes from the Greek word **"kosmos"** ( κόσμος ) , meaning **"world, " "universe, "** or **"order. "** In English, it has been ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"polis"** ( from Greek πόλις ) means **"city" or "state. "** Many English words are derived from it, including: ### **Common Words with " ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

### **1. Grotesque as Bizarre and Distorted** **معنای "Grotesque" به عنوان عجیب و تحریف شده** The word **grotesque** often describes something tha ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح **"Little Slam"** ( لیتل اسلم ) بیشتر در **بازی بریج ( Bridge ) ** استفاده می شود و به **برنده شدن شش دست از هفت دست ممکن** در یک دور بازی اشا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عبارت **"Grand Slam"** به معنای یک **دستاورد بزرگ و کامل** است و در زمینه های مختلفی استفاده می شود: 1. **در ورزش:** - در **تنیس و گلف**، **"Gran ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **معنی "Hunky - Dory" و ریشه آن** **"Hunky - dory"** یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنای **"همه چیز عالی است"، "همه چیز خوب پیش م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. **Side Line as a Secondary Job or Activity** A **side line** refers to a secondary occupation or hobby that someone pursues in addition to th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. The Anxiety of Public Speaking** **اضطراب سخنرانی در جمع** Many people **sweat bullets** when they have to speak in front of a large audi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**عواقب تصادف شدید*** * The car **wreck** on the highway was one of the worst accidents the city had seen in years. The vehicles were completely ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**عواقب تصادف شدید*** * The car **wreck** on the highway was one of the worst accidents the city had seen in years. The vehicles were completely ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**عواقب تصادف شدید*** * The car **wreck** on the highway was one of the worst accidents the city had seen in years. The vehicles were completely ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**عواقب تصادف شدید*** * The car **wreck** on the highway was one of the worst accidents the city had seen in years. The vehicles were completely ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام یک مجله آمریکایی رقیب playboy هم هست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Importance of an Exerciser in Your Workout Routine اهمیت دستگاه های ورزشی در برنامه تمرینی شما An exerciser can refer to any type of fitness equ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stationary bike :دوچرخه ثابت Using an Exercycle for Fitness and Health استفاده از دوچرخه ثابت برای تناسب اندام و سلامتی An exercycle, also known a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stationary bike :دوچرخه ثابت Using an Exercycle for Fitness and Health استفاده از دوچرخه ثابت برای تناسب اندام و سلامتی An exercycle, also known a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **Meaning of "Polyamorous"** **EN:** "Polyamorous" describes a relationship style in which a person has or is open to having multiple romantic ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **Meaning of "Polyamorous"** **EN:** "Polyamorous" describes a relationship style in which a person has or is open to having multiple romantic ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**EN:** "Zombie" refers to a reanimated corpse, often depicted in horror fiction, or a person who acts in an unthinking, mechanical way. It can also ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Understanding the Will Call Window** **EN:** The **will call window** is a designated area at event venues, theaters, and transportation hu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Childhood Bullying** **EN:** Many children **get picked on** at school for different reasons—whether it’s because of their appearance, thei ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. The Art of Schmoozing in Business** **EN:** In the corporate world, schmoozing is often considered an essential skill for building professi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. The Art of Schmoozing in Business** **EN:** In the corporate world, schmoozing is often considered an essential skill for building professi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**EN:** A **perk** refers to a **benefit or advantage**, often one that is additional or unexpected. It is commonly used in reference to **workplace ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**EN:** A **perk** refers to a **benefit or advantage**, often one that is additional or unexpected. It is commonly used in reference to **workplace ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**EN:** A **tidbit** refers to a small, delicate piece of information, food, or something of interest. It is often used in the context of **a small, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**EN:** A **tidbit** refers to a small, delicate piece of information, food, or something of interest. It is often used in the context of **a small, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Encroaching on Personal Space** **EN:** In today’s busy world, it’s becoming increasingly common for people to encroach on others’ personal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Encroaching on Personal Space** **EN:** In today’s busy world, it’s becoming increasingly common for people to encroach on others’ personal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Encroaching on Personal Space** **EN:** In today’s busy world, it’s becoming increasingly common for people to encroach on others’ personal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Encroaching on Personal Space** **EN:** In today’s busy world, it’s becoming increasingly common for people to encroach on others’ personal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"encroach"** comes from the **Old French** word **"encrocher"** ( meaning **"to seize"** or **"to hook on"** ) , which is derived from **" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"encroach"** comes from the **Old French** word **"encrocher"** ( meaning **"to seize"** or **"to hook on"** ) , which is derived from **" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"encroach"** comes from the **Old French** word **"encrocher"** ( meaning **"to seize"** or **"to hook on"** ) , which is derived from **" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"encroach"** comes from the **Old French** word **"encrocher"** ( meaning **"to seize"** or **"to hook on"** ) , which is derived from **" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

transvestite

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Barring Unexpected Challenges** Barring any unexpected challenges, the team is on track to complete the project ahead of schedule. They’ve ...

پیشنهاد
٠

### 1. **Barring Unexpected Challenges** Barring any unexpected challenges, the team is on track to complete the project ahead of schedule. They’ve ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ban - Lon ( sometimes spelled BanLon or Banlon ) is a trademarked, multistrand, continuous - filament synthetic yarn used in the retail clothing indu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase **"pray tell"** is an old - fashioned or rhetorical way of asking someone to explain something, often with curiosity or sarcasm. ### **R ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"pray tell"** is an old - fashioned or rhetorical way of asking someone to explain something, often with curiosity or sarcasm. ### **R ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشبینی نابجا - خوشبینی بی مورد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"assimilate"** comes from the **Latin root** **"assimilare"**, which means **"to make similar"** or **"to liken to"**. ### **Breakdown o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"assimilate"** comes from the **Latin root** **"assimilare"**, which means **"to make similar"** or **"to liken to"**. ### **Breakdown o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"assimilate"** comes from the **Latin root** **"assimilare"**, which means **"to make similar"** or **"to liken to"**. ### **Breakdown o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"assimilate"** comes from the **Latin root** **"assimilare"**, which means **"to make similar"** or **"to liken to"**. ### **Breakdown o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **1. Ethnic Diversity** **EN:** Many countries around the world embrace **ethnic diversity**, celebrating various traditions, languages, and cus ...

پیشنهاد
٠

🔹 **In English:** *"Take someone off one’s hands"* means to relieve someone of the responsibility of taking care of or dealing with a person. It is ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Root Words:** - **"Hence"** ( Middle English, from Old English *hennan*, meaning "from here, from this time" ) - **"Forth"** ( Old English * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"vince"** comes from the Latin verb **"vincere"**, meaning **"to conquer" or "to overcome. "** Many English words derive from this root, o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"vince"** comes from the Latin verb **"vincere"**, meaning **"to conquer" or "to overcome. "** Many English words derive from this root, o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"vince"** comes from the Latin verb **"vincere"**, meaning **"to conquer" or "to overcome. "** Many English words derive from this root, o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"vince"** comes from the Latin verb **"vincere"**, meaning **"to conquer" or "to overcome. "** Many English words derive from this root, o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root **"vince"** ( from *vincere*, meaning "to conquer" or "to overcome" ) , along with their roots and de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root **"vince"** ( from *vincere*, meaning "to conquer" or "to overcome" ) , along with their roots and de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root **"vince"** ( from *vincere*, meaning "to conquer" or "to overcome" ) , along with their roots and de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root **"vince"** ( from *vincere*, meaning "to conquer" or "to overcome" ) , along with their roots and de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root **"vince"** ( from *vincere*, meaning "to conquer" or "to overcome" ) , along with their roots and de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"vince"** is not commonly used as a standalone word in English. However, it comes from the Latin verb **"vincere"**, which means **"to con ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"vince"** is not commonly used as a standalone word in English. However, it comes from the Latin verb **"vincere"**, which means **"to con ...

پیشنهاد
٠

The phrase **"hoist with one's own petard"** means to be harmed or caught in one's own trap or plan. A **petard** was an old - fashioned explosive de ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Sliver ( noun & verb ) :** 1. ** ( noun ) ** A small, thin, narrow piece of something cut or broken off a larger piece. **فارسی:** تکه ی باریک، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Sliver ( noun & verb ) :** 1. ** ( noun ) ** A small, thin, narrow piece of something cut or broken off a larger piece. **فارسی:** تکه ی باریک، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

she does not have a sliver of daylight in her schedule : او ذره ای وقت آزاد در برنامه اش ندارد Here are 10 sentences similar to **"she does not have ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Affinity for Music ( علاقه ی شدید به موسیقی ) ** Since childhood, she has always had a deep **affinity for music**, effortlessly picking up ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Indulge Me with Your Opinion ( اجازه بده نظر خودت رو بگی ) ** "Before we start the meeting, " he said, "please **indulge me with your opini ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Indulge in Luxury ( غرق شدن در تجملات ) ** Many wealthy individuals **indulge in** extravagant lifestyles, purchasing luxurious cars, desig ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Indulge in Luxury ( غرق در تجملات شدن ) ** Many people dream of a life where they can **indulge in luxury**, traveling to exotic locations, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"settlement"** has multiple meanings in English, and its equivalent in Farsi can vary depending on the context: 1. **An agreement ( تواف ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ:سِمِتِری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### 1. **English:** Students must submit their assignments by the end of the week to avoid penalties. Submitting work late could affect their grade ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

online portal : درگاه آنلاین

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **English:** He was accused of slander after spreading false rumors about his colleague. **Farsi:** او به دلیل پخش شایعات دروغین درباره همکارش م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **English:** He told a baldface lie when he claimed he had no involvement in the matter, despite the evidence against him. **Farsi:** او یک دروغ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **English:** He told a baldface lie when he claimed he had no involvement in the matter, despite the evidence against him. **Farsi:** او یک دروغ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **English:** He told a baldface lie when he claimed he had no involvement in the matter, despite the evidence against him. **Farsi:** او یک دروغ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **English:** The relationship seemed perfect at first, but over time, it eventually ran its course. After months of misunderstandings, both of th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Diagnosis** **Root:** Greek **"dia - "** ( through ) **" - osis"** ( condition ) **English:** The identification of the nature of an illness ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Diagnosis** **Root:** Greek **"dia - "** ( through ) **" - osis"** ( condition ) **English:** The identification of the nature of an illness ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Keratin** **Root:** "Kera - " ( horn ) " - tin" ( a protein ) . **Meaning:** A tough, fibrous protein found in hair, nails, and skin. **Fa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **English:** His emphatic refusal to help us left us feeling frustrated. **Farsi:** رد قاطع او برای کمک به ما باعث شد احساس ناامیدی کنیم. 2. * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: ایمفَدِک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: میوچولی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **EN:** Science and religion are not necessarily mutually exclusive, as many scientists also have religious beliefs. **FA:** علم و دین لزوما ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Since he has extensive expertise in artificial intelligence, many companies seek his advice. ** از آنجایی که او تخصص گسترده ای در هوش مصنوعی د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **Since he realized he couldn’t meet the deadline, he decided to bow out of the project gracefully. ** **از آنجایی که متوجه شد نمی تواند مهلت را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"cide"** comes from the Latin word **"caedere"**, meaning "to kill" or "to cut down. " Here are some words derived from this root, along w ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **English Meaning:** A **"decoy"** is something or someone used to **distract or mislead** others, often with the intent of drawing attention aw ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

#### **Meaning in English:** The word **"beard"** has multiple meanings: 1. **Facial hair** – The hair that grows on a man’s chin, cheeks, and uppe ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**برنامه بیلت مور ( Biltmore Program ) ** معمولاً به توافق یا برنامه ای اشاره دارد که در سال **۱۹۴۲** بین سازمان های یهودی و رهبران صهیونیستی برای حم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

maiden name : نام خانوادگی قبل از ازدواج زن - نام خانوادگی پدری زن ( نه نام خانوادگی شوهرش )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح **"shiner"** برای کبودی چشم به دلیل ظاهر براق و درخشان آن در اثر تورم و تغییر رنگ پوست استفاده می شود. این کلمه از اوایل قرن بیستم رایج شد و ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase "get a load of" in English is an idiomatic expression that means to notice or pay attention to something, often because it’s surprising, i ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "downey" in English refers to something soft, fluffy, or feather - like, often describing things such as feathers, fabrics, or other soft, l ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **In English:** The expression **"in the same breath"** means **"saying two things at the same time that are contradictory, surprising, or inconsis ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"revile"** comes from the Old French verb **"reviler"** ( meaning **"to insult, abuse, or reproach"** ) , which in turn comes from the Lat ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"revile"** comes from the Old French verb **"reviler"** ( meaning **"to insult, abuse, or reproach"** ) , which in turn comes from the Lat ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**"Advil"** نام تجاری یک داروی ضدالتهاب غیراستروئیدی ( NSAID ) به نام **ایبوپروفن** ( **Ibuprofen** ) است. ### **ترجمه و معادل در فارسی:** - **"ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Informal Address for a Woman ( especially a teacher ) ** - **Meaning:** "Marm" is an old - fashioned or dialectal way of saying **"ma'am"* ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Informal Address for a Woman ( especially a teacher ) ** - **Meaning:** "Marm" is an old - fashioned or dialectal way of saying **"ma'am"* ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

**Connotation** ( فارسی: **تلویح، دلالت ضمنی، معنی ضمنی** ) به معنای مفهومی است که یک کلمه علاوه بر معنی اصلی خود، به صورت ضمنی و احساسی منتقل می کند ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"hinge"** in Farsi can be translated as **"لولا"** ( lul� ) when referring to the physical object ( e. g. , a door hinge ) . Figuratively, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"unhinged"** in Farsi can be translated as **"ناپایدار"** or **"نامتعادل"** , depending on the context. It generally refers to someone ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

vice president :vp :veep The **Vice President** of the United States is often called **"Veep"**, which is a **shortened, informal version** of the t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Quiche** is a **French dish**, typically made with a **pastry crust** filled with a mixture of **eggs, cream, cheese, meat, seafood, or vegetables* ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. Root Word & Etymology** The word **"bankroll"** is formed from: - **"Bank"** – from the Old Italian *banca*, meaning **"bench" or "money ...

پیشنهاد
٠

از کلمه هلندی vrijbuiter به معنی privatee : دزد دریایی قانونی که از طرف دولت مامور جنگ با دشمنان است گرفته شده The word **"filibuster"** has an inte ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کلمه هلندی vrijbuiter به معنی privatee : دزد دریایی قانونی که از طرف دولت مامور جنگ با دشمنان است گرفته شده The word **"filibuster"** has an inte ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کلمه هلندی vrijbuiter به معنی privatee : دزد دریایی قانونی که از طرف دولت مامور جنگ با دشمنان است گرفته شده The word **"filibuster"** has an inte ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دزد دریایی قانونی که از طرف دولت با دشمنان می جنگد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Origin of "Capo" in Mafia Context** - **"Capo"** means **"head"** or **"chief"** in Italian. The full term **"caporegime"** comes from the It ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bovine Spongiform Encephalopathy: BSE :جنون گاوی : آنسفالوپاتی اسفنجی گاوی

پیشنهاد
٠

**"Bovine Spongiform Encephalopathy" ( BSE ) ** is commonly referred to as **"جنون گاوی"** in Farsi, which translates to **"Mad Cow Disease"** in E ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Bovine"** The word **"bovine"** is derived from the **Latin root "bov - "**, which means **"ox"** or **"cow"** ( **bos, bovis** ) ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Bovine"** The word **"bovine"** is derived from the **Latin root "bov - "**, which means **"ox"** or **"cow"** ( **bos, bovis** ) ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Bovine"** The word **"bovine"** is derived from the **Latin root "bov - "**, which means **"ox"** or **"cow"** ( **bos, bovis** ) ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Figurative Meanings of "Drum"** The word **"drum"** is often used **figuratively** in English to represent **repetition, persistence, promoti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Common Collocations with "Drum"** 1. **Drum up ( something ) ** – To generate interest, support, or enthusiasm. - *The company launched an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word: "Soror"** The Latin root **"soror"** means **"sister. "** It is found in several English words related to sisterhood or female rela ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

. The word "biting" can describe something physically sharp ( like cold or wind ) or metaphorically sharp ( like criticism or wit ) . - - - 1. * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طنز Satire is a literary or artistic form that uses humor, irony, exaggeration, or ridicule to criticize or expose human vices, follies, or societal ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

#### **English:** "Dissipate" is a verb that means: 1. **To disappear or cause to disappear** ( used for things like fog, smoke, or energy ) . - ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

#### **English:** *"Burlesque"* has two main meanings: 1. **Satirical or Comedic Imitation** - A **literary, theatrical, or artistic work** that ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **English:** *"Chubby hubby"* is an informal and humorous phrase that refers to a **husband who is slightly overweight or plump**. It is often ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **Meanings of "Rug" in Persian ( فارسی ) :** 1. **فرش / قالیچه** – A small carpet, usually placed on the floor. - *She bought a Persian rug f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**"rug"** can be a slang term for a **toupee** ( a small wig used to cover baldness ) . This usage is informal and often humorous. ### **Examples:* ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**English:** *"White shoe"* is an adjective that refers to **prestigious, long - established, and traditionally conservative** businesses, especiall ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **English:** *"Custom - fitted"* refers to something that is specially made or adjusted to fit a particular person, object, or need precisely. ...

پیشنهاد
١

- **In English**: The phrase **"look over one's shoulder"** typically means to be cautious or paranoid, as if you are constantly watching for poten ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Streak"** The word **"streak"** can have multiple meanings depending on the context. Below are the main definitions: 1. **A conti ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Meaning:** The phrase **"blue streak"** has two main meanings, depending on the context: 1. **To talk a blue streak** → To talk **very fast, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **English:** *"Get back at someone"* means to **take revenge on someone, retaliate, or do something to make them suffer in return for what they d ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **English:** *"Get back at someone"* means to **take revenge on someone, retaliate, or do something to make them suffer in return for what they d ...

پیشنهاد
١

🔹 **English:** *"Come through for someone"* means to **successfully help or support someone, especially in a difficult situation or time of need**. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: کالُکویال ### **Collocations with "Colloquial"** The word **"colloquial"** ( meaning informal or conversational language ) commonly appears w ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ebonics : گویش بومیان آفریقایی - آمریکایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

aave : african american vernacular english : انگلیسی بومیان آفریقایی - آمریکایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **In English:** The term **"white whale"** originates from **Herman Melville's novel "Moby - Dick"**, where the **"white whale"** ( Moby Dick ) r ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. ** **"I was chasing him for hours, but he managed to give me the slip when I wasn’t paying attention. "** من ساعت ها او را دنبال می کردم، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Origin of "Give Someone the Slip"** The idiom **"give someone the slip"** dates back to the **16th century** and originates from **nautical ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"slip the anchor"** در فارسی می تواند به صورت زیر ترجمه شود: 📌 **"رها کردن لنگر"** 📌 **"بریدن لنگر و حرکت کردن"** 📌 **"بی سر و صدا از ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **In English:** **"Scoff"** is a verb that means **to mock, ridicule, or show contempt for something or someone**. It is often used when someone ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. ** **"Even though there are trash cans everywhere, that careless litterbug still throws garbage on the street. "** با اینکه سطل زباله در ه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو جفت از دو عدد مختلف در بازی پوکر

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

🔹 **In English:** **Jujyfruits** are a type of **chewy, gummy candy** made by **Ferrara Candy Company**. They come in different fruit flavors and a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. ** **"When she found out that he had been lying to her for months, she let him have it in front of everyone. "** وقتی فهمید که او ماه ها ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **In English:** *"Would you care"* is a **polite** and **formal** way to ask if someone is **interested** in or **willing** to do something. It i ...

پیشنهاد
٠

🔹 **In English:** *"Would you care"* is a **polite** and **formal** way to ask if someone is **interested** in or **willing** to do something. It i ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some sentences using the meaning of "run" as "overwork" or "exhaust": ### **1. ** **"She ran herself into the ground by working long hours ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **Bump into** **Meaning**: To meet someone unexpectedly. **فارسی**: تصادفی ملاقات کردن. 2. **Bump up** **Meaning**: To increase or raise s ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **I got played. ** ( فریب خوردم. ) 2. **I got pranked. ** ( شکار شوخی شدم. ) 3. **I got hustled. ** ( فریب خوردم/گول خوردم. ) 4. **I g ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A **Macher** ( מאַכער ) is a Yiddish term meaning an influential or powerful person, often someone who gets things done or has significant connection ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A **Shofar** ( שׁוֹפָר ) is a traditional Jewish musical instrument made from a ram’s horn. It is used in religious ceremonies, especially on **Rosh ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A **Shofar** ( שׁוֹפָר ) is a traditional Jewish musical instrument made from a ram’s horn. It is used in religious ceremonies, especially on **Rosh ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

tongue scraper : پاک کننده زبان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Tongue Scraper"**: A **tongue scraper** is a tool designed to remove **bacteria, dead cells, and food particles** from the surface ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Tongue Scraper"**: A **tongue scraper** is a tool designed to remove **bacteria, dead cells, and food particles** from the surface ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

colossus rhodes : غول جزیره رودس یونان #### **In English:** - **Meaning**: The word **"colossal"** means **"extremely large"** or **"huge"**. It i ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غول جزیره رودز یونان جزیره ی رودز ( بزرگترین آبخست جزایر دودکانز - متعلق به یونان )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"I wouldn't mind"** means that **"I would be okay with it"** or **"it wouldn't bother me"**. It's used to express a willingness to do so ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"I wouldn't mind"** means **"I would be okay with it"** or **"It doesn't bother me"**. It's often used to express that you are willing t ...

پیشنهاد
١

عبارت **"Don't kill the messenger"** به معنی **"پیام آور را نکش"** است و به طور استعاری استفاده می شود تا نشان دهد که نباید فردی که خبری ناخوشایند یا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"very in"** به معنی **"خیلی مد روز"** یا **"بسیار محبوب"** است. در اینجا، **"in"** به معنای **چیزی که در حال حاضر ترند یا مورد توجه است** می ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

afro : مدل موی پف دار آفریقایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. **To stop a vehicle** ( توقف کردن وسیله نقلیه ) 2. **To lift or raise something** ( بالا کشیدن یا بلند کردن چیزی ) 3. **To criticize or correct ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Com, miser, ate ### معنی **Commiserate**: **Commiserate** یک فعل در زبان انگلیسی است که به معنای **همدردی کردن** یا **همدلی نشان دادن** با کسی در مو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشیمانی از روزی که . . . . . تفاوت بین **"rue"** و **"rue the day"** در انگلیسی به شرح زیر است: ### ۱. **Rue** ( فعل یا اسم ) : - **معنی**: احساس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**Recuse** در فارسی به معنی **کناره گیری، خودداری، یا رد صلاحیت کردن خود** در یک موقعیت خاص است، معمولاً در **زمینه های حقوقی و قضایی**. ### **معان ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

jib : بادبان سه گوش جلوی کشتی - از بادبان کشتی متوجه می شده اند که دوست است یا دشمن ؟ The phrase **"cut of one's jib"** is an **idiom** that refers ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meaning 1: **Something very easy to do** ( informal ) 1. **English**: "The exam was a cinch, I didn’t even study. " **Farsi**: "آزمون خیلی راح ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**"Pickle breath"** is a playful or informal expression used to describe someone's breath that smells like pickles ( which is often a strong, sour od ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **English:** A **sconce** is a type of light fixture or holder for candles or electric lights, typically mounted on a wall. - **Farsi ( Persian ) ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **English:** "Ensconce" means to settle comfortably, securely, or hidden in a particular place. It can also mean to establish or settle in a way th ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوب نرم و کم کیفیت hardwood : چوب سخت برای تهیه کفپوش و مبلمان مرغوب مناسب است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چوب درختانی مثل گردو و بلوط که محکم و مقاوم هستند و برای تهیه مبل مرغوب یا کفپوش مرغوب استفاده می شوند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جوراب ساقه بلند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

if that's true : اگر درسته - اگر اینطوریه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

- **English:** "Take over" means to assume control, responsibility, or possession of something. It can refer to taking control of a business, task, p ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

*"Take it over"* can mean: 1. **To assume control or responsibility** ( کنترل یا مسئولیت چیزی را به عهده گرفتن ) 2. **To discuss or review somethin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Definition:** **"Hobnob"** ( verb ) means **to socialize or mix with people, especially those of higher status or influence** in a friendly or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Meaning:** 1. ** ( Space Above One’s Head ) ** – The vertical space between a person's head and the ceiling. 2. ** ( Capacity/Flexibility ) ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Definition:** A **sprinkler** is a device that sprays **water** over an area. It is commonly used for **watering plants, lawns, and fields** or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

🔹 **Definition:** The phrase **"E for Effort"** is used to acknowledge **someone's attempt at something**, even if they did not succeed. It means t ...

پیشنهاد
٠

🔹 **Definition:** The phrase **"out of the goodness of my heart"** means doing something **out of kindness, generosity, or sincerity**, without exp ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** **Poker** is a popular card game that involves skill, strategy, and gambling. It is usually play ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** - A **stilt** is a long, vertical post or support used to elevate a building, platform, or stru ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** - A **stilt** is a long, vertical post or support used to elevate a building, platform, or stru ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** - A **stilt** is a long, vertical post or support used to elevate a building, platform, or stru ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As an Adjective ( صفت ) :** 🔹 **Definition:** - **"Stilted"** describes something that is **unnatural, overly formal**, or **awkward** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Stilt"** #### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** - A **stilt** is a long, vertical post or support used to elevate a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** A small amount of color added to something; a slight shade or hue. 🔹 **Persian ( فارسی ) :** سا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** A small amount of color added to something; a slight shade or hue. 🔹 **Persian ( فارسی ) :** سا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** A small amount of color added to something; a slight shade or hue. 🔹 **Persian ( فارسی ) :** سا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) :** 🔹 **Definition:** A small amount of color added to something; a slight shade or hue. 🔹 **Persian ( فارسی ) :** سا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

prop man A **"prop guy"** refers to a person responsible for handling, organizing, and managing **props** ( short for "properties" ) in theater, fi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

prop guy A **"prop guy"** refers to a person responsible for handling, organizing, and managing **props** ( short for "properties" ) in theater, fi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **1. Bust ( Sculpture – مجسمه نیم تنه ) ** 1️⃣ The museum displayed a **bust** of Julius Caesar. 🟢 موزه یک **مجسمه نیم تنه** از ژولیوس سزار را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کت پنبه دوزی شده - کتی که روی آن با چرخ کاری کار شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

#### **Root Words ( Etymology ) ** - **Latin Origin:** From Latin *condescendere* ( *com - * "together" *descendere* "to descend" ) . - **Middle ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. Root Words:** - **Floor** → From Old English *flōr* meaning "the ground, base, or bottom surface of a structure. " - **Plan** → From La ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Bleacher** – Root Words and Meaning #### **Root Words:** The word **"bleacher"** comes from: 1. **Bleach** ( Old English: *blǣcan* ) – mean ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**1. As a Noun ( in the context of theatre, film, or scripts ) ** 🔹 **Definition:** A **session where actors, directors, or participants read throu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**1. As a Noun ( in the context of theatre, film, or scripts ) ** 🔹 **Definition:** A **session where actors, directors, or participants read throu ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**1. As a Noun ( Common Meaning ) ** 🔹 **Definition:** A **loyal follower, servant, or subordinate** of a powerful person, often used negatively to ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Barbicide"** **Barbicide** is a **disinfectant solution** used in **barbershops, salons, and healthcare settings** to sterilize g ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

#### **1. As a Noun ( اسم ) ** - **A pointed stake or post used in fences. ** **چوب یا میله نوک تیز که در حصارها استفاده می شود** - *Example:* ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The verb **"abhor"** comes from the Latin word **"abhorrēre, "** which is formed by: 1. **"ab - "** → meaning **"away from"** 2. **"horrēre"** → me ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"abhorrent"** comes from the Latin verb **"abhorrēre"**, which means **"to shrink back from, to recoil in horror"**. It consists of two pa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Derivatives of "Apprise"** The word **"apprise"** does not have many common derivatives, but here are a few related forms: 1. **Apprised** * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"whereupon"** is a formal conjunction that means **"as a result of which"** or **"immediately after which"**. It is used to show a direct ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"two - pronged"** means having **two parts, approaches, or directions**. It is often used metaphorically to describe a **strategy, attac ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"hand it to you"** comes from the idea of **giving someone credit or recognition**, similar to physically **handing something to them** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - itis"** comes from the Greek, meaning **"inflammation"**. It's commonly used in medical terminology to describe conditions that invo ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Epi - " ( ἐπί ) – Greek prefix meaning "upon, above" "Epi - " ( یونانی: ἐπί ) به معنی "بالا، روی"

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Epi - " ( ἐπί ) – Greek prefix meaning "upon, above" "Epi - " ( یونانی: ἐπί ) به معنی "بالا، روی"

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Etymological Breakdown** - **"Epi - "** ( ἐπί ) – Greek prefix meaning **"upon, above"** - **"Condyle"** ( κονδύλος ) – Greek word meaning ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان ابتدا و انتهای استخوان های دراز مثل ساق پا یا ران قلمبه است . آن را کندیل می گویند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "humeral" comes from the Latin root "humerus", which means "upper arm, shoulder". هیومِرِس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Maternity Leave ( مرخصی زایمان ) ** - She is on **maternity leave** for the next six months. **او برای شش ماه آینده در مرخصی زایمان است. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- سطح شوی ( مثل اسکاچ ظرفشویی - زمین شوی ) - تصفیه کننده 1. **General Meaning**: - A tool or device used for scrubbing or cleaning surfaces ( e ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- سطح شوی ( مثل اسکاچ ظرفشویی - زمین شوی ) - تصفیه کننده 1. **General Meaning**: - A tool or device used for scrubbing or cleaning surfaces ( e ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- سطح شوی ( مثل اسکاچ ظرفشویی - زمین شوی ) - تصفیه کننده 1. **General Meaning**: - A tool or device used for scrubbing or cleaning surfaces ( e ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- سطح شوی ( مثل اسکاچ ظرفشویی - زمین شوی ) - تصفیه کننده 1. **General Meaning**: - A tool or device used for scrubbing or cleaning surfaces ( e ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **ameliorate** can be broken down into its roots as follows: ### **Roots**: 1. **Latin Root: "melior"** - **Meaning**: "Better" - This ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهتر latin word : better

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root **"boux"** ( Greek **"bous"**, meaning "ox" or "cow" ) is quite rare in English, but it can be found in a few words, typically relating to l ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"bulimic"** comes from the condition **"bulimia, "** which has the following root components: 1. **"Bous"** ( Greek: **βοῦς** ) – Meaning ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - ati"** is often used to form plural nouns, typically referring to groups of people with a shared characteristic, often in an intelle ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - ati"** is often used to form plural nouns, typically referring to groups of people with a shared characteristic, often in an intelle ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The suffix **" - ati"** is often used to form plural nouns, typically referring to groups of people with a shared characteristic, often in an intelle ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"glitterati"** is a blend of two root words: 1. **"Glitter"** – Derived from Middle English **"gliteren"**, meaning "to shine" or "to spa ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase **"try out"** has several meanings depending on the context: 1. **To test something** – To use or do something to see how well it works. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"restrung"** is the past tense of **"restring"**, which means to string again ( e. g. , restringing a guitar or a necklace ) . ### Root ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"orgy"** comes from the **Ancient Greek** word **"ὄργια" ( orgia ) **, which referred to secret religious rites, particularly those associ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Greek root **"nomos" ( νόμος ) ** means **"law, " "rule, " or "custom. "** Many English words derive from this root, often related to laws, order ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"ergonomy"** ( more commonly **"ergonomics"** ) comes from **Greek roots**: - **"ἔργον" ( ergon ) ** – meaning **"work"** or **"task"** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان یک اسم دیگر هم دارد : plaint

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Plaint ( noun ) , ive ( postfix for making adjective )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cunnilingus"** comes from Latin: - **"cunnus"** ( meaning "female genitalia" ) - **"lingere"** ( meaning "to lick" ) It refers to ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"transvestite"** comes from Latin roots: - **"trans - "** ( meaning "across" or "beyond" ) - **"vestire"** ( meaning "to dress" or "t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

un, fathom, able

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

due, ly, note, ed **"Duly noted"** یک عبارت رسمی در زبان انگلیسی است که به معنای **"به طور شایسته ثبت شد"** یا **"با دقت توجه شد"** است. این عبارت م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

due, ly

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

strip : نوار - باریکه - خطی ### **تعریف Strip Mall ( استریپ مال ) ** **Strip Mall** یا **مرکز خرید روباز**، یک مجموعه ی **خطی از فروشگاه ها** است ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**معنی:** **Homeroom teacher** به معنی **"معلم راهنما"** یا **"معلم کلاس پایه"** است. این معلم معمولاً در مدارس ابتدایی، راهنمایی یا دبیرستان مسئول ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"dis - " ( a prefix meaning "apart" or "away" ) "gradi" ( from gradi, meaning "to step" or "to walk" )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sweat : معنی زحمت کشی، کارشدید، جان کنی، تلاش سخت، کارشاق هم میده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the night before christmas poem Now, Dasher! now, Dancer! now, Prancer and Vixen! On, Comet! on, Cupid! on, Donder and Blitzen! گوزنهای بابانویل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the night before christmas poem Now, Dasher! now, Dancer! now, Prancer and Vixen! On, Comet! on, Cupid! on, Donder and Blitzen! گوزنهای بابانویل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the night before christmas poem Now, Dasher! now, Dancer! now, Prancer and Vixen! On, Comet! on, Cupid! on, Donder and Blitzen! گوزنهای بابانویل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

1. **"She got a head start on the project by beginning early. "** **"او با شروع زودتر، پیشرفت خوبی در پروژه داشت. "** 2. **"If you want to win the ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Have a Good Run"** This phrase means **experiencing a period of success, enjoyment, or good fortune**, but it can also mean that s ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A **mob hit** refers to an **organized crime assassination**—a murder ordered and carried out by members of a criminal organization, such as the Mafi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ectomy: برداری - قطع - بر منظور برداشتن یا قطع یک عضو از بدن است 1. Appendectomy - Root: "Append" ( آپیندیس ) 2. Tonsillectomy - Root: "Tonsil" ( ...

پیشنهاد
٠

Hoist : اینجا به معنی به هوا پرتاب شدن

پیشنهاد
٠

Hoist : اینجا به معنی به هوا پرتاب شدن عبارت **"hoist with one's own petard"** یک اصطلاح انگلیسی است که از نمایش نامه **هملت** اثر **ویلیام شکسپیر* ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"hoist with one's own petard"** یک اصطلاح انگلیسی است که از نمایش نامه **هملت** اثر **ویلیام شکسپیر** گرفته شده است. این عبارت به معنای **"ضر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

عبارت **"hoist with one's own petard"** یک اصطلاح انگلیسی است که از نمایش نامه **هملت** اثر **ویلیام شکسپیر** گرفته شده است. این عبارت به معنای **"ضر ...

پیشنهاد
٠

عبارت **"hoist with one's own petard"** یک اصطلاح انگلیسی است که از نمایش نامه **هملت** اثر **ویلیام شکسپیر** گرفته شده است. این عبارت به معنای **"ضر ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

کلمه **"gesture"** در برخی موارد می تواند به معنای **"پیشکش"** یا **"هدیه نمادین"** نیز ترجمه شود، به ویژه زمانی که به یک عمل یا حرکت دوستانه، محبت آ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here is a breakdown of the root words for all the words that contain **" - arch"**, which comes from the Greek root **ἀρχ - ( arch - ) **, meaning "c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words of the terms containing **"arche"** ( which comes from the Greek **ἀρχή**, meaning "beginning, " "origin, " or "rule" ) : 1. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

1. **Democracy** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** - κρατία ( - kratia, "rule" ) ** 2. **Democrat** – from **δῆμος ( dēmos, "people" ) ** ** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nymph: ( اسطوره های یونان و روم ) پری، ( ادبی یا به شوخی ) زن زیبا، دختر خوشگل، رعنا، طناز، زن جوان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nymph: ( اسطوره های یونان و روم ) پری، ( ادبی یا به شوخی ) زن زیبا، دختر خوشگل، رعنا، طناز، زن جوان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nymph:سطوره های یونان و روم ) پری، ( ادبی یا به شوخی ) زن زیبا، دختر خوشگل، رعنا، طناز، زن جوان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرماده، خنثی، نروموک یا هرمافرودیت ( به انگلیسی: Hermaphrodite ) ، موجودی که به طور طبیعی هر دو اندام تناسلی نر و ماده را داراست و می تواند هم زامه و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نظر و پیشنهادت را بکن تو ک. و. ن . ت The phrase **"Shove it up your ass"** is a vulgar and rude expression used to express anger, dismissal, or cont ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 sentences using **"blandish"** and its derivatives, along with their Farsi ( Persian ) translations: - - - ### **1. ** He tried to * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 sentences using **"blandish"** and its derivatives, along with their Farsi ( Persian ) translations: - - - ### **1. ** He tried to * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 sentences using **"blandish"** and its derivatives, along with their Farsi ( Persian ) translations: - - - ### **1. ** He tried to * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 sentences using **"blandish"** and its derivatives, along with their Farsi ( Persian ) translations: - - - ### **1. ** He tried to * ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

spit and image : شباهت کامل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

duly chastened : بطور شایسته تنبیه شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

بطور شایسته تنبیه شده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 example sentences using the idiom **"white gloves"** along with their Farsi translations: 1. **He treated the fragile artifact with whit ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hard biscuit sea biscuit ship biscuit hard tack sea bread

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hard biscuit sea biscuit ship biscuit hard tack sea bread

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hard biscuit sea biscuit ship biscuit hard tack sea bread

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hard biscuit sea biscuit ship biscuit hard tack sea bread

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

hard biscuit sea biscuit ship biscuit hard tack sea bread

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the corrected and more accurate translations for the sentences: - - - 1. **He had to fudge an excuse for his absence. ** **او مجبور شد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **ترجمه صحیح جملات به فارسی:** 1️⃣ **The printer's out of whack again. ** 🔹 پرینتر دوباره خراب شده است. 2️⃣ **After years of dieting, Carol ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

far right :راست افراطی right wing: جناح راست centrist: میانه رو left wing:جناج چپ far left:چپ افراطی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم مناسب برای ازدواج Here are **10 example sentences** using **"You're a catch"**, along with their **Farsi ( Persian ) translations**: - - - ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"debunk"** comes from the root word **"bunk"**, which is short for **"bunkum. "** ### Breakdown: - **Bunkum** ( or "bunk" ) means **non ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Felix Walker ( 1753–1828 ) was a U. S. congressman from North Carolina, famous for coining the term **"bunkum"** ( later shortened to "bunk" ) , mean ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Felix Walker ( 1753–1828 ) was a U. S. congressman from North Carolina, famous for coining the term **"bunkum"** ( later shortened to "bunk" ) , mean ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Preposterous"** - **Primary Meaning**: Completely unreasonable, absurd, or contrary to common sense. - **Farsi Translation**: پ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 example sentences with **"pull it off"**, along with their Persian ( Farsi ) translations: - - - 1️⃣ **He tried to surprise her with ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

non partisan : بیطرف

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

mid rise pants : شلوار با فاق متوسط

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

high rise pants : شلوار فاق بلند. high waisted pants : شلوار فاق بلند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

high rise pants : شلوار فاق بلند. high waisted pants : شلوار فاق بلند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

high rise pants : شلوار فاق بلند. high waisted pants : شلوار فاق بلند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

? ( surely you jest : you must be joking ( are you serious

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 sentences using **"skimp"**, along with their Persian ( Farsi ) translations: - - - ### 1. Don't skimp on quality when buying a new ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 sentences using **"skimp"**, along with their Persian ( Farsi ) translations: - - - ### 1. Don't skimp on quality when buying a new ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

bawdy talks : حرفهای خاک برسری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term **"Kavorka"** is a fictional concept popularized by the TV show **Seinfeld**. It was introduced in the episode titled **"The Abstinence"** ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A slightly curved mirror, typically fitted in the fitting rooms of clothing shops, that shows the customer to be thinner than in reality.

پیشنهاد
١

### **Root Word of "Surefire":** - **Root Word:** "Sure" ### **Collocations of "Surefire":** 1. **Surefire method** 2. **Surefire way** 3. **Sure ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در بند ۱۱ و ۱۲ توافق هسته ای ( برجام ) به پروسه اعمال مکانیسم ماشه اشاره شده است که اصطلاح �اسنب بک� هم به آن گفته می شود، به زبان ساده باید گفت که م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بند ۱۱ و ۱۲ توافق هسته ای ( برجام ) به پروسه اعمال مکانیسم ماشه اشاره شده است که اصطلاح �اسنب بک� هم به آن گفته می شود، به زبان ساده باید گفت که م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

snapback

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A: Okay, so Barney's is having this huge sale. A :I try this dress on. A: Stunning. Stunning. A: I couldn't take my eyes off myself. A:Okay, so t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a breakdown of the **root word "VERSE"**, its **collocations**, **derivatives**, and **example sentences** with translations in Farsi ( withou ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hound's tooth check : طرح خانه خانه مورب پارچه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hound : سگ شکاری hound's tooth : دندان گرگی check :طرح شطرنجی، هریک از خانه های شطرنج یا طرح شطرنجی، پارچه ی شطرنجی، شطرنجی کردن، ( مثل صفحه ی شطرن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hound : سگ شکاری hound's tooth : دندان گرگی check :طرح شطرنجی، هریک از خانه های شطرنج یا طرح شطرنجی، پارچه ی شطرنجی، شطرنجی کردن، ( مثل صفحه ی شطرن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

hound : سگ شکاری hound's tooth : دندان گرگی check :طرح شطرنجی، هریک از خانه های شطرنج یا طرح شطرنجی، پارچه ی شطرنجی، شطرنجی کردن، ( مثل صفحه ی شطرن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Spokesmodel" in English and Farsi:** **Spokesmodel ( noun ) :** A model who represents and promotes a brand, product, or company, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

foot در اسلنگ پرداخت کردن معنی میده . foot the bill : پرداخت کردن صورتحساب - حساب کردن صورتحساب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** using **"holla"** with **Persian ( Farsi ) translations**: - - - ### **1. ** Holla at me when you get to the p ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** using **"holla"** with **Persian ( Farsi ) translations**: - - - ### **1. ** Holla at me when you get to the p ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** using **"holla"** with **Persian ( Farsi ) translations**: - - - ### **1. ** Holla at me when you get to the p ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Since **"dizzle"** is a slang term without a fixed definition and can vary depending on the context, I will create some sentences using the interpret ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Latin root: "proclivis" = "inclined" or "prone, " from "pro - " meaning "forward" and "clivus" meaning "slope" or "incline. " مراجعه شود به clivus

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The Latin root **"clivus"**, meaning **"slope"** or **"incline, "** has influenced several English words related to inclination, sloping, or rising. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"call dibs"** comes from an old **children’s game** dating back to the 19th century. The word **"dibs"** is believed to be derived from ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"call dibs"** comes from an old **children’s game** dating back to the 19th century. The word **"dibs"** is believed to be derived from ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Here are 10 example sentences using **"dibs"** along with their **Persian ( Farsi ) translations**: - - - ### 1. I call dibs on the front seat! ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

لطفا با hypocrite : ریاکار اشتباه گرفته نشود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

( برای بازداشت ) ریختن به جایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( برای بازداشت ) ریختن به جایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان دقت کنید تا بحال - تا حالا : so far

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه : برای رفتن به شهر وقت ، انرژی و پول بیشتری لازم است و در عین حال خرید کردن ، شرکت در برنامه های تفریحی و . . . در شهر نماد موفقیت و کامیابی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز خانم مزدایی آیا این ضعف دیکشنری آبادیس نیست که امکان تصحیح پیشنهاد را به کاربران نمی دهد ؟ ضمنا نیم نگاهی هم به آمار دیسلایک خودتان بینداز ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( از شدت اضطراب و غیره ) به خود پیچیدن، جوش زدن، خورش، آزردگی، کلافه شدگی، ناراحتی، جوش زنی، بی تابی، دلواپسی، آب پز شدن، آهسته جوشیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stew: ( از شدت اضطراب و غیره ) به خود پیچیدن، جوش زدن، خورش، آزردگی، کلافه شدگی، ناراحتی، جوش زنی، بی تابی، دلواپسی، آب پز شدن، آهسته جوشیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stew : ( از شدت اضطراب و غیره ) به خود پیچیدن، جوش زدن، خورش، آزردگی، کلافه شدگی، ناراحتی، جوش زنی، بی تابی، دلواپسی، آب پز شدن، آهسته جوشیدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"pick up on"** has several meanings depending on the context. It can mean to **notice** or **understand** something, or to **improve** i ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"get on with"** is commonly used in English and means **to continue or proceed with something**, often in the context of tasks or relati ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

charm : جادو - طلسم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the root words, collocations, and derivatives of **ASSEMBLY**, along with five example sentences for each, progressing from easy to hard. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **periodontist** comes from Greek roots: - **περί ( peri ) ** – meaning "around" - **ὀδούς ( odous, genitive: ὀδόντος - odontos ) ** – ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

crasher: خردکننده - ناخوانده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"go to begin with"** is typically used to refer to something that starts or is initially planned in a particular way. It can be used whe ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom **"at one's disposal"** means that something is available for someone to use or is in their control. It suggests that resources, tools, or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

cakewalk The idiom **"duck soup"** refers to something that is very easy to do or accomplish. It suggests that the task is so simple, it requires li ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"blazes"** is often used informally in English, typically as an exclamation or to add emphasis. It can also refer to something intense, li ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"cobble"** and its derivative **"cobbler"** both have roots in the word **"cobble"** meaning "to put something together roughly or clumsil ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Idiom: PUT THE KIBOSH ON** **Meaning:** To stop, prevent, or put an end to something. **Translation in Farsi:** متوقف کردن، جلوگیری کردن، یا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **Idiom: PUT THE KIBOSH ON** **Meaning:** To stop, prevent, or put an end to something. **Translation in Farsi:** متوقف کردن، جلوگیری کردن، یا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Idiom: PUT THE KIBOSH ON** **Meaning:** To stop, prevent, or put an end to something. **Translation in Farsi:** متوقف کردن، جلوگیری کردن، یا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word of "Stride"** - **STRIDE**: A long, decisive step or a significant progress in something. - - - ### **Collocations of "Stride" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word of "Stride"** - **STRIDE**: A long, decisive step or a significant progress in something. - - - ### **Collocations of "Stride" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word of "Stride"** - **STRIDE**: A long, decisive step or a significant progress in something. - - - ### **Collocations of "Stride" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word of "Stride"** - **STRIDE**: A long, decisive step or a significant progress in something. - - - ### **Collocations of "Stride" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

### **Root Word of "Stride"** - **STRIDE**: A long, decisive step or a significant progress in something. - - - ### **Collocations of "Stride" ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **"One Shot" Example Sentences with Farsi Translation** 1. **Easy:** - **Example:** He took one shot and scored the winning goal. - **Transl ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Word: **Stride” **Meaning:** To sit or stand with one leg on either side of something; to be undecided or neutral. **فارسی:** پاهای خود را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Stride” **Meaning:** To sit or stand with one leg on either side of something; to be undecided or neutral. **فارسی:** پاهای خود را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Stride” **Meaning:** To sit or stand with one leg on either side of something; to be undecided or neutral. **فارسی:** پاهای خود را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Stride” **Meaning:** To sit or stand with one leg on either side of something; to be undecided or neutral. **فارسی:** پاهای خود را ...

پیشنهاد
٠

### Root Word: **Stride” **Meaning:** To sit or stand with one leg on either side of something; to be undecided or neutral. **فارسی:** پاهای خود را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Stride” **Meaning:** To sit or stand with one leg on either side of something; to be undecided or neutral. **فارسی:** پاهای خود را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی : point blank

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Begrudging in Farsi:** The word **"begrudging"** can be translated into Farsi as: - **با اکراه** ( with reluctance ) - **حسادت آمیز** ( j ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"begrudgingly"** in Farsi can be translated as: - **با اکراه** ( With reluctance ) - **ناخوشایندانه** ( Unwillingly ) - **با ناراحت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Idiom of "Point Blank" with Farsi Meaning** The idiom **"point blank"** comes from the **French term "point blanc, "** which originally ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word:** - **GRILL**: To cook food over direct heat or to question someone intensely. ### **Collocations:** - **Grill chicken** 🍗 ( e. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### **Root Word:** - **GRILL**: To cook food over direct heat or to question someone intensely. ### **Collocations:** - **Grill chicken** 🍗 ( e. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word:** - **GRILL**: To cook food over direct heat or to question someone intensely. ### **Collocations:** - **Grill chicken** 🍗 ( e. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word:** - **GRILL**: To cook food over direct heat or to question someone intensely. ### **Collocations:** - **Grill chicken** 🍗 ( e. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Word:** - **GRILL**: To cook food over direct heat or to question someone intensely. ### **Collocations:** - **Grill chicken** 🍗 ( e. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Words, Collocations, and Derivatives of "Rafter"** #### **1. RAFTER ( noun ) - تیر سقف، تیرچه** **Collocations:** wooden rafter, ceilin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Words, Collocations, and Derivatives of "Rafter"** #### **1. RAFTER ( noun ) - تیر سقف، تیرچه** **Collocations:** wooden rafter, ceilin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Words, Collocations, and Derivatives of "Rafter"** #### **1. RAFTER ( noun ) - تیر سقف، تیرچه** **Collocations:** wooden rafter, ceilin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Words, Collocations, and Derivatives of "Rafter"** #### **1. RAFTER ( noun ) - تیر سقف، تیرچه** **Collocations:** wooden rafter, ceilin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Words, Collocations, and Derivatives of "Rafter"** #### **1. RAFTER ( noun ) - تیر سقف، تیرچه** **Collocations:** wooden rafter, ceilin ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Root Words, Collocations, and Derivatives of "Rafter"** #### **1. RAFTER ( noun ) - تیر سقف، تیرچه** **Collocations:** wooden rafter, ceilin ...

پیشنهاد
١

In Farsi, "giving the benefit of the doubt" can be expressed as **"حسن ظن داشتن"** or **"به دیده اغماض نگریستن"**. Here are some example sentences: ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Screen the Call"** **"Screen the call"** means **to check who is calling before deciding whether to answer or ignore it. ** This c ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"get over it"** means **to recover from a difficult situation, accept something, and move on. ** ### **Example Sentences with "Get Ove ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meaning of **"Who'd of Thunk"**: The phrase **"who'd of thunk"** is a playful, informal, and colloquial way of saying **"who would have thought ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some common **idioms with "apple"** along with their meanings and example sentences: - - - ### **1. The apple of one's eye** 👁️🍏 **M ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انعام زیاد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **proverbs or idioms** that involve the concept of the **"bit"** ( دهنه اسب ) as a metaphor, often symbolizing control, restraint, o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some **proverbs or idioms** that involve the concept of the **"bit"** ( دهنه اسب ) as a metaphor, often symbolizing control, restraint, o ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chomp : گاز زدن bit: اینجا دهنه اسب ### Meaning of **"Chomping at the Bit"**: The phrase **"chomping at the bit"** ( sometimes written as **"champi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chomp : گاز زدن bit: اینجا دهنه اسب ### Meaning of **"Chomping at the Bit"**: The phrase **"chomping at the bit"** ( sometimes written as **"champi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chomp : گاز زدن bit: اینجا دهنه اسب ### Meaning of **"Chomping at the Bit"**: The phrase **"chomping at the bit"** ( sometimes written as **"champi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chomp : گاز زدن bit: اینجا دهنه اسب ### Meaning of **"Chomping at the Bit"**: The phrase **"chomping at the bit"** ( sometimes written as **"champi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chomp : گاز زدن bit: اینجا دهنه اسب ### Meaning of **"Chomping at the Bit"**: The phrase **"chomping at the bit"** ( sometimes written as **"champi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

chomp : گاز زدن bit: اینجا دهنه اسب ### Meaning of **"Chomping at the Bit"**: The phrase **"chomping at the bit"** ( sometimes written as **"champi ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"JUICES ARE GOING"** is an idiomatic expression often used to describe someone feeling energized, motivated, or in the flow of creativit ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems there might be a slight confusion here. The correct term is **"AESTHETICS"** ( not "easthetics" ) . Let’s break it down and provide the requ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase is often used to call someone out for being insincere or untruthful. - - - ### Collocations of "SO FULL OF IT": 1. **SO FULL OF IT** ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Words of **COMMODITY**: The word **COMMODITY** comes from the Latin word *commoditas*, which means "convenience" or "advantage. " It is deri ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Words of **COMMODITY**: The word **COMMODITY** comes from the Latin word *commoditas*, which means "convenience" or "advantage. " It is deri ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Words of **COMMODITY**: The word **COMMODITY** comes from the Latin word *commoditas*, which means "convenience" or "advantage. " It is deri ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Words of **COMMODITY**: The word **COMMODITY** comes from the Latin word *commoditas*, which means "convenience" or "advantage. " It is deri ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Words of "WIDE OPEN": - **WIDE**: From Old English *wīd*, meaning "spacious" or "broad. " - **OPEN**: From Old English *open*, meaning "no ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### History and Root Words of "Get Over With": The phrase **"get over with"** is an idiomatic expression in English. It combines the verb **"get"** ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### History of **SCALPER**: The term **SCALPER** originally referred to someone who removed the scalp ( skin from the head ) as a trophy or act of ag ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### History of **SCALPER**: The term **SCALPER** originally referred to someone who removed the scalp ( skin from the head ) as a trophy or act of ag ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### History of **SCALPER**: The term **SCALPER** originally referred to someone who removed the scalp ( skin from the head ) as a trophy or act of ag ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### History of **SCALPER**: The term **SCALPER** originally referred to someone who removed the scalp ( skin from the head ) as a trophy or act of ag ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### History of **SCALPER**: The term **SCALPER** originally referred to someone who removed the scalp ( skin from the head ) as a trophy or act of ag ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: پِلادیز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **History and Root Word of "Hypochondria"** #### **Root Word and Etymology:** The word **"hypochondria"** comes from the **Ancient Greek** term ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزش انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"stigare, " meaning to goad or incite. While "stig" itself is not a standalone word in English, it forms the core of Instigate Instigation Instiga ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Soma ( somatos ) : body Soma, ology

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Collocations with "Smudge": 1. **Smudge the paper**: To make a mark or smear on paper. 2. **Smudge the screen**: To leave fingerprints or marks ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word "snack" originates from the Middle Dutch word "snacken, " which means to bite or snap. This term evolved into the English language, ret ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"leper"** originates from the Greek word **"lepros, "** meaning **"scaly"** or **"rough. "** It historically refers to someone suffering f ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here’s a detailed breakdown of the **root word "perforate, "** its **collocations, derivatives, ** and **example sentences** with translations in Far ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اینتومد en, tomb, ed

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term **"boondocks"** comes from the **Tagalog word "bundok"**, which means **"mountain"** or **"remote area"**. It was adopted into American Engl ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Meaning of "take a liberty":** The phrase "take a liberty" means to act in a way that is more familiar or informal than is appropriate, often with ...

پیشنهاد
١

**Meaning of "walk out on":** The phrase "walk out on" typically means to abandon or leave someone, especially in a difficult situation, or to leave ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Meaning of "walk out on":** The phrase "walk out on" typically means to abandon or leave someone, especially in a difficult situation, or to leave ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

**Meaning of "walk out on":** The phrase "walk out on" typically means to abandon or leave someone, especially in a difficult situation, or to leave ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Meaning of "say the least":** The phrase "say the least" is used to indicate that something is being described in a very mild or understated way, ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

همانطور که دوستان فرمودند ایناهاش - پیداش کردم - اینجاست هم معنی میده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار را راه می اندازد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "In This Vein"** The phrase **"in this vein"** means **in a similar way or manner, continuing the same thought or theme**. It is us ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "In This Vein"** The phrase **"in this vein"** means **in a similar way or manner, continuing the same thought or theme**. It is us ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Full - Figured"** **Full - figured** refers to someone, typically a woman, who has a curvier or larger body shape. It is often use ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"call an audible"** در زبان انگلیسی به معنای **تغییر ناگهانی برنامه یا تصمیم، به ویژه در موقعیت های خاص یا بحرانی** است. این عبارت معمولاً در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت **"call an audible"** در زبان انگلیسی به معنای **تغییر ناگهانی برنامه یا تصمیم، به ویژه در موقعیت های خاص یا بحرانی** است. این عبارت معمولاً در ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **معنی "ooze" در فارسی:** **"ooze"** به معنی **تراوش کردن، نشت کردن، آرام بیرون آمدن یا چکیدن مایعات، احساسات یا ویژگی ها** است. همچنین می تواند ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

### **Meaning of "Open - Ended" in Farsi:** **"بی پایان"**, **"نامحدود"**, **"باز"**, **"انعطاف پذیر"** ( depending on the context ) - - - ### ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A Turkey Club typically refers to a sandwich made with turkey, bacon, lettuce, tomato, and mayonnaise, usually served on toasted bread ( often three ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

### **Meaning of "Throw Off":** The phrasal verb **"throw off"** has several meanings depending on the context: 1. **To remove something quickly or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Throw Off":** The phrasal verb **"throw off"** has several meanings depending on the context: 1. **To remove something quickly or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Throw Off":** The phrasal verb **"throw off"** has several meanings depending on the context: 1. **To remove something quickly or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Throw Off":** The phrasal verb **"throw off"** has several meanings depending on the context: 1. **To remove something quickly or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Vir** **Meaning:** Man, male ( from Latin ) . - - - ### **Collocations with "Virile":** 1. **Virile strength** - **Example: ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Vir, tue Vir: latin word for man or male

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Vir, ago Vir: latin word for man or male

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Vir, ility Vir: latin word for man or male

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Vir, ile Vir: latin word for man or male

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانشمند آلمانی بنام فرانتس مِسمِر که ادعا کرد از طریق مغناطیس حیوانات می تواند بیماران را درمان کند . کارهای او به هیپنوتیزم بیماران کمک کرد .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mesmer, ist

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Show business

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In, compare, able

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"beam"** has multiple meanings and uses in English, and it also has **derivatives** and **collocations**. Below is a breakdown of its deri ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرک ژیمناستیک . دو تا حلقه به شکل یو روی سطح خرک هست که ژیمناست دست راست و چپ خود را به آن می گیرد و حرکات نمایشی انجام می دهد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو میله چوبی موازی که ژیمناست بین آن دو قرار می گیرد و دست راست و چپ خود را به آنها گرفته و حرکات نمایشی انجام می دهد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"doily"** refers to a small, decorative mat, often made of lace or paper, used to protect surfaces or as an ornament under plates, vases, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The **root word** of **"receptacle"** is Receive ### **Example Sentences with "Receptacle":** 1. **Easy:** The trash can is a receptacle for waste ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are the **derivatives** of the root word **"cumber"** ( which means to burden or hinder ) : 1. **Encumber** 2. **Encumbrance** 3. **Encumber ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

En, cumber, s

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cumber, some

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dally, er

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dally, ance

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

En, cumber, ance

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

En, cumber

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The **root word** of **"dalliance"** is **"dally. "** ### **Meaning of "Dally":** - To act or move slowly; to waste time. - To flirt or play ar ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The **root word** of **"dalliance"** is **"dally. "** ### **Meaning of "Dally":** - To act or move slowly; to waste time. - To flirt or play ar ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند تولید پلاستیک شفاف که بجای شیشه بکار می رود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Toilet seat cover : روکشی که روی توالت فرنگی می کشند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hazel nut

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hazel

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

Filbert هم می گویند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پروژه شرکت در جلساتی که منجر به ساخت اولین بمب اتم در دهه 1940 میلادی شد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pro : طرفدار Choice : انتخاب Pro choice : طرفدار حق انتخاب زنان باردار که سقط کنند یا نه ؟ Abortion : سقط جنین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریای آزاد ( خارج از آبهای ساحلی متعلق به کشورها ) ، دریای بازووسیع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word of **"succulent"** is **"sucus"** سوکوس , which comes from Latin and means **"juice"** or **"sap"**. This root reflects the juicy, fle ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word of **"succulent"** is **"sucus"** سوکوس , which comes from Latin and means **"juice"** or **"sap"**. This root reflects the juicy, fle ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The root word of **"succulent"** is **"sucus"** سوکوس , which comes from Latin and means **"juice"** or **"sap"**. This root reflects the juicy, fle ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word of **"succulent"** is **"sucus"** سوکوس , which comes from Latin and means **"juice"** or **"sap"**. This root reflects the juicy, fle ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word of **"succulent"** is **"sucus"** سوکوس , which comes from Latin and means **"juice"** or **"sap"**. This root reflects the juicy, fle ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسر تنبل La - z - boy : برند مبل راحت آمریکایی مراجعه شود به La - z - boy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Troglodyte** **Definition:** A person who lives in a cave, especially a prehistoric one; metaphorically, someone who is reclusive, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Troglodyte** **Definition:** A person who lives in a cave, especially a prehistoric one; metaphorically, someone who is reclusive, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Troglodyte** **Definition:** A person who lives in a cave, especially a prehistoric one; metaphorically, someone who is reclusive, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym: incontinent ناخوددار - ناتوان در نگهداری ادرار و مدفوع

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین گلف دارای نُه سوراخ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محاوره برای گوشی همراه بجای cell phone حالت مخفف cell می گویند . نمی دونید علامت غلط نزنید .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Long Haul** **Definition:** A long distance or period of time; something that requires sustained effort over a long duration. - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Long Haul** **Definition:** A long distance or period of time; something that requires sustained effort over a long duration. - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Long Haul** **Definition:** A long distance or period of time; something that requires sustained effort over a long duration. - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pick - up sticks game بازی چوب جمع کنی - که بقیه چوبها تکان نخورند ### **Pick - Up Sticks Game** **Definition:** "Pick - Up Sticks" ( also called ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pick - up sticks game بازی چوب جمع کنی - که بقیه چوبها تکان نخورند ### **Pick - Up Sticks Game** **Definition:** "Pick - Up Sticks" ( also called ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعارف الکی - تعارف شاه عبدالعظیمی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Skin Tag Meaning** A **skin tag** is a small, soft, benign ( non - cancerous ) growth of skin that typically hangs off the body. It is usually ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

### Root Word: **Speculate** **Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Speculate** **Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Speculate** **Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Word: **Speculate** **Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Speculate** **Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Speculate** **Definition:** To form a theory or conjecture about a subject without firm evidence; to invest in stocks, property, or ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"it's not done"** can have different meanings depending on the context. Below are the possible interpretations, examples, and translatio ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term **"breaker - upper"** is a playful, informal noun derived from the phrasal verb **"break up. "** Let’s break it down: - - - ### **Root W ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:رِکِنسایلر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **KNISH** **Definition:** A knish is a traditional Eastern European snack made of dough filled with mashed potatoes, meat, or other fillings, ty ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **CALL THE SHOTS** **Definition:** To be in charge; to make the important decisions. - - - ### Example Sentences ( Easy to Hard ) : 1. ** ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

پیشنهاد
٠

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Word: **Comply** **Definition:** To act in accordance with a wish, command, or rule. #### Collocations: 1. **Comply with rules** 2. **Com ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term **AWOL** ( Absent Without Leave ) originally comes from military contexts, where it refers to a soldier who is absent from duty without perm ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 example sentences with "GO BY" from easy to hard, along with translations in Farsi ( without transliteration ) and appropriate emojis: ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"blessing in disguise"** in Farsi is translated as **"نعمتِ پنهان"** or **"خیرِ پنهان"** . Both phrases mean that something that init ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Words: The root of the word **OBLIVIOUS** comes from the Latin word *oblivisci*, which means "to forget. " - - - ### Collocations of **O ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Words: The root of the word **OBLIVIOUS** comes from the Latin word *oblivisci*, which means "to forget. " - - - ### Collocations of **O ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Root Words: The root of the word **OBLIVIOUS** comes from the Latin word *oblivisci*, which means "to forget. " - - - ### Collocations of **O ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Words: The root of the word **OBLIVIOUS** comes from the Latin word *oblivisci*, which means "to forget. " - - - ### Collocations of **O ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Root Words: The root of the word **OBLIVIOUS** comes from the Latin word *oblivisci*, which means "to forget. " - - - ### Collocations of **O ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are 10 example sentences with "FETTER, " ranging from easy to hard, along with their translations in Farsi ( without transliteration ) and appro ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unfettered: آزاد - بی قید و بند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are 10 example sentences with "GO AS FAR AS, " ranging from easy to hard, along with their translations in Farsi ( without transliteration ) and ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are common **collocations with "plead"** along with two example sentences for each, translations in Farsi ( without transliteration ) , and appr ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cease : to stop Cease, fire 1. **Easy**: **English**: The two countries agreed to a CEASEFIRE. 🕊️🌍 **Farsi**: دو کشور به آتش بس توافق کردند. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان "حرف خوبی " را که هوش مصنوعی معنی کرده ، لطفا خودتون سفارش کردن و توصیه کردن معنی بفرمائید 1. **Easy**: **English**: Can you PUT IN A GOOD ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Easy**: **English**: She CAST ASPERSIONS ON his cooking skills. 🍳😒 **Farsi**: او به مهارت های آشپزی او تهمت زد. 2. **Easy**: **English ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom **"cast aspersions on"** means to criticize, doubt, or make damaging remarks about someone or something, often unfairly. It implies questio ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املائی مراجعه به cast aspersions on

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. **Aspersions**: From Latin *"aspersio"* ( a sprinkling ) , derived from *"aspergere"* تلفظ: اَسپِرجِرِ ( to sprinkle ) . Over time, it came to me ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Easy**: **English**: This movie HAS TO DO WITH friendship. 🎬👫 **Farsi**: این فیلم به دوستی مربوط می شود. 2. **Easy**: **English**: The ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Easy**: **English**: This movie HAS TO DO WITH friendship. 🎬👫 **Farsi**: این فیلم به دوستی مربوط می شود. 2. **Easy**: **English**: The ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Easy**: **English**: The INCUMBENT president won the election. 🏛️🗳️ **Farsi**: رئیس جمهور فعلی انتخابات را برد. 2. **Easy**: **English ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"incumbent"** comes from the Latin root **"incumbere, "** which means "to lie or lean upon. " It is derived from two key components: 1. * ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **"Super - "**: A Latin prefix meaning **"above"** or **"over. "** 2. **" - cilium"**: Refers to the **eyelid** or **eyebrow. **

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **"Super - "**: A Latin prefix meaning **"above"** or **"over. "** 2. **" - cilium"**: Refers to the **eyelid** or **eyebrow. **

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **"Super - "**: A Latin prefix meaning **"above"** or **"over. "** 2. **" - cilium"**: Refers to the **eyelid** or **eyebrow. **

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **"Super - "**: A Latin prefix meaning **"above"** or **"over. "** 2. **" - cilium"**: Refers to the **eyelid** or **eyebrow. **

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Easy**: **English**: ALL IT TAKES is a smile to make someone’s day. 😊💛 **Farsi**: فقط یک لبخند لازم است تا روز کسی را بسازی. 2. **Easy** ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند تولید شرت کشی و چسبان مردانه - شرت بدن نما Boxer short : شرت پادار - شرت مامان دوز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Easy**: **English**: Children ASSIMILATE new languages quickly. 🧒📚 **Farsi**: کودکان زبان های جدید را سریع جذب می کنند. 2. **Easy**: * ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"assimilate"** comes from the Latin root **"assimilare, "** which means "to make similar" or "to liken. " It is derived from two key compo ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

I dig asian women: من زنهای آسیایی را دوست دارم یک معنی dig دوست داشتنه . نمی دونید لطفا علامت غلط را نزنید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه: از نام فردی به اسم burnside گرفته شده . او از بناگوش تا سبیل خود را نمی تراشیده و بقیه صورتش را اصلاح می کرده است . The term **"sideburns" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom **"on the ball"** means to be alert, competent, and quick to understand or act. Someone who is "on the ball" is sharp, efficient, and able ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای اشخاص هنگ کردن - مات و مبهوت موندن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

autonomous

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** with the word **"SEISMIC"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi. The word **"SEISMIC ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** with the word **"reciprocal"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi. Important words ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Intestine

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"gastroenterologist"** is a medical term that can be broken down into its **root words** as follows: - - - ### Root Words: 1. **"Gastr ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** with the phrase **"out in the open"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi: - - - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** with the phrase **"take chances"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi: - - - ## ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **10 example sentences** with the word **"shtum"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi: - - - ### 1. **Ea ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"recluse"** comes from Latin roots and can be broken down into its **root words** as follows: - - - ### 1. **"Re - "** - A prefix me ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term **"decomposition"** is derived from Latin roots and can be broken down into its **root words** as follows: - - - ### 1. **"De - "** - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Con, script افرادی که نامشان با هم در لیست خدمت سربازی نوشته شده است . ### 1. **Easy:** **Sentence:** The army will conscript young men for service ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Here are **10 example sentences** with the word **"thump"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi: - - - ### 1. **Ea ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

محافظ Here are **10 example sentences** with the word **"backstop"** arranged from easy to hard, along with their translations in Farsi: - - - ## ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حل مخاصمه و عدم توافق The phrase **"fight it out"** means to resolve a conflict, disagreement, or competition through direct confrontation or strug ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Trump: putin went through a hell of a lot with me ترامپ با من خیلی زیاد ارتباط برقرار کرد - ارتباط خیلی خوبی برقرار کرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term "litigate" comes from the Latin word **"litigare, "** تلفظ:لیتیگاره which means "to dispute" or "to go to law. " This, in turn, is derived ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meaning of "As of Now" in Farsi: "As of now" in Farsi can be translated as **"تا این لحظه"** ( up to this moment ) or **"از همین حالا"** ( starti ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه به طنز با ساختار dis, com ساخته شده و ریشه در زبان انگلیسی یا هیچ زبان دیگری ندارد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افسرده - ناراحت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاسیس یک حزب سیاسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ پریده - بیمارگون 1. **Humorous**: "After spending all winter indoors, I’ve got a pasty ass—time to hit the beach!" 2. **Insulting**: "That guy n ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای خود کادو گرفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه tag از touch یا light tap به معنی لمس کردن یا ضربه آرام می آید . The name reflects the **key action** of the game: **tagging** ( touching ) s ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیشتر ریسک کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Versatile در فارسی به این آدمها می گوییم آچار فرانسه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم تودار و نچسب The term **"closed - off people"** refers to individuals who are **emotionally reserved, guarded, or unwilling to share their thoug ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اسنوموبیل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Moss : خزه Reindeer: گوزن شمالی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are **English words** derived from the **Latin root "illustris"** ( meaning bright, shining, or famous ) along with their **translations in Fars ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"phoning it in"** means to do something with **minimal effort** or in a **half - hearted, uninspired way**, often just going through the ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد هنرپیشه ها یعنی هیچ احساسی را نشان ندادن The actor never phoned it in : همیشه با احساس فیلم بازی می کرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Here is a list of common **collocations with "warrant"** along with their **translations in Farsi**: - - - ### **Verbs Warrant** 1. **Issue a war ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Generally , when i use a public toilet, i'll go to the stall as opposed to the urinals. I find there's you know , there's no privacy. And if there's ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stall: توالت نشسته که اتاقک دارد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوت بلبلی Whistle

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ:وَوندآپ

پیشنهاد
٠

از پشت کوه آمدن تاریخچه: در روستاها کشاورزان محصولات کشاورزی را با کامیون به شهر می آورده اند. افتادن از کامیون شلغم به معنی دور بودن از شهر و پیچی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین incendium : /اینچِندیوم/ : آتش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در طرحواره درمانی : استاندارهای سختگیرانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to **defeat someone decisively** or to **physically beat them up**. - شکست دادن کسی - زدن کسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to **defeat someone decisively** or to **physically beat them up**. - شکست دادن کسی - زدن کسی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- درست حرف بزن - حرفی که زدی را اصلاح کن to adjust or correct what you are saying, often implying that the speaker should be more careful, respect ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

زِرتی - چشم بهم زدنی - یهویی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

متمم دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از حق مردم برای داشتن و حمل اسلحه محافظت می کند و در ۱۵ دسامبر ۱۷۹۱، به عنوان بخشی از ده متمم گنجانده شده در ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

North American Free Trade Agreement ( NAFTA ) established a free - trade zone in North America; it was signed in 1992 by Canada, Mexico, and the Unit ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاوه گویی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای اطلاع دوستان به نقل از جناب میرکریمی در پاسخ سوال عبارت Chancellor of Justice به معنای دادستان کل یا مستشار عدالت است. این عنوان معمولاً در س ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"pollster"** is derived from two root words: 1. **Poll**: This comes from the Middle English word *polle*, meaning "head" or "top of the ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارشناس و خبره در زمینه سیاست - ورزش و . . که نظرات و تجزیه و تحلیل مسائل رشته تخصصی خود را از طریق رسانه ها با عموم به اشتراک می گذارد ### Meaning ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

American conservative union

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Conservative Political Action Conference کنفرانس اقدام سیاسی محافظه کاران آمریکا ترامپ مراحل کار سیاسی خود را از این کنفرانس شروع کرده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاریخچه: برای حرکت کشتی ها اول یخ را می شکسته اند . The idiom **"break the ice"** is versatile and can be used in various contexts to describe init ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are example sentences with *"feed on"*, arranged from easy to more complex: ### Easy: 1. **Literal**: *"Cows feed on grass in the field. "* 2. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "green - eyed monster" is an idiom that refers to jealousy. It originates from William Shakespeare's play *Othello*, written around 1603. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "green - eyed monster" is an idiom that refers to jealousy. It originates from William Shakespeare's play *Othello*, written around 1603. ...

پیشنهاد
٠

The phrase **"the world is your oyster"** originates from William Shakespeare's play **The Merry Wives of Windsor** ( Act 2, Scene 2 ) . In the play, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح در زبان هلندی وجود داشته و اولین بار شکسپیر آن را در انگلیسی استفاده کرده است . استعاره از : وقتی شرایط سخت باشد. مثل سرکه و آب نمک برای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To cause confusion, stress, or difficulty for someone, or to make a situation overly complicated. - **Example**: "The complicated instructions tied ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چک بی محل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جای نگهداری قوطی برای خنک ماندن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Pledge agreement**: "They signed a pledge agreement to formalize their commitment. "

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **Pledge card**: "She filled out a pledge card to donate monthly. "

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"pledge"** can be used in various contexts and collocations ( common word pairings ) . Here are some examples: - - - ### 1. **Pledge N ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گلریزون Here are example sentences with **"pledge drive"**, arranged from easy to hard: - - - ### Easy: 1. **"The radio station is having a ple ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقاضا هم معنی میده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Meaning of **"Go All Out"**: The idiom **"go all out"** means to put in maximum effort, energy, or resources to achieve something. It implies doi ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در کشتیرانی : به سوت سرملوان pipe یا boat swain's pipe می گویتد . سرملوان از این سوت برای دستور دادن استفاده می کرده است . Pipe down: آرامتر باش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Scumbag : scum : پست - فرومایه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"save the day"** means to **prevent a disaster or solve a major problem**, often in a heroic or timely manner. Here are some example se ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند تولید دستگاههای صوتی تصویری مثل سونی ژاپن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی که در تکنولژی مخصوصا وسایل صوتی تصویری مهارت دارد . تاریخچه : TiVo شرکتی بوده که در تولید دستگاههای صوتی تصویری نوآور بوده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Turnpike:بزرگراه - جاده ای که عوارض دارد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نردبام - پلکان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : با گذاشتن وسایل نوک تیز : pike در مسیر جاده ، برای برگرداندن وسایل نقلیه یا تغییر مسیر آنها استفاده می کرده اند . به مرور زمان جاده هایی که عو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of Circumstantial Evidence:** **Circumstantial evidence** is indirect evidence that implies a fact or event but does not directly prove ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Wrapped in Twinkie : پیچیده شده در اسنَک توئینکی در مواقعی که باطن موضوعی با ظاهرش متفاوت است گفته می شود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **In - **: A Latin prefix meaning "not" or "without. " 2. **Advertent**: From the Latin word **"advertens, "** which means "turning attention to" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دامن چهارخانه pleat skirt : دامن پلیسه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوک زدن توگذاشتگی لبه دامن - پیراهن - شلوار و . . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

See i got that down ببین دارم ( توی اون کار ) ماهر میشم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

upside down, chaotic, in disarray Topsy: top Turvy: to turn upside down or to overturn

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex:away from, out of Terminate:banish, drive out Terminate : پایان دادن Terminal: پایانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Easy: 1. The kitten’s fur was soft and **tactile**, perfect for petting. 2. I love the **tactile** feeling of sand between my toes at the beach. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"supercilious"** comes from the Latin root **"supercilium, "** which means **"eyebrow. "** Breaking it down further: 1. **"Super - "**: A ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی به کشتن مرغ تخم طلا ترجمه شده The term "Golden Goose" originates from a fable where a goose lays golden eggs, symbolizing a valuable resou ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Second cousin : نوه . . . . . .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **Anthropos** ( ἄνθρωπος ) : Meaning "human" or "human being. " - **Logos** ( λόγος ) : Meaning "study, " "discourse, " or "reason. "

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quadro , pede, al چهار ، پا، یی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ulterior motive : انگیزه نهانی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**Stuck or Immobilized : Plaster hardens and becomes rigid, so being "plastered" might imply that the person is so drunk they are immobilized or unab ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: ماندو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some simple sentences using the word **"wherewith"**: 1. She didn’t have the money **wherewith** to buy a new car. 2. He lacked the tools ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥٤

جناب میرکریمی به زعم خود از زحمات شما سپاسگزارم. ایده root words ایده جالبی است . اگر بصورت root word و به همراه آن ریشه ثبت شود در دراز مدت بازیاب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرکت پاندولی - نوسانی - جلو و عقب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Diversity, Equity, and Inclusion ( DEI ) initiatives are organizational strategies and actions aimed at promoting a workplace or community environmen ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some example sentences using the term "grassroots" in different contexts: 1. **Political Context**: - "The candidate's campaign gained mo ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some example sentences using the term "grassroots" in different contexts: 1. **Political Context**: - "The candidate's campaign gained mo ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"grift"** has its origins in American English and is associated with deception, fraud, or swindling. Here's a breakdown of its etymology a ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"grift"** has its origins in American English and is associated with deception, fraud, or swindling. Here's a breakdown of its etymology a ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"preposterous"** has an interesting etymology and is derived from Latin roots. It combines two Latin elements to create its meaning. Here' ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root "probatio" ( which means "a testing" or "examination" ) and "probare" ( which means "to test" or "to ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root "probatio" ( which means "a testing" or "examination" ) and "probare" ( which means "to test" or "to ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به فرمایش دوستان دوره آزمایشی قبل از استخدام - دوره های آموزشی یا کارهای قانونی Here are some words derived from the Latin root "probatio" ( which m ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Here are some words derived from the Latin root "probatio" ( which means "a testing" or "examination" ) and "probare" ( which means "to test" or "to ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "malevolently" is an adverb derived from the adjective "malevolent, " which itself comes from two Latin root words: Malus: This means "bad" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"malevolence"** is derived from two Latin root words: 1. **Malus**: This means "bad" or "evil. " 2. **Velle/volo**: This means "to wish" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

**benevolent** and **malevolent** are **antonyms**. They represent opposite concepts: - **Benevolent** comes from the Latin roots: - *Bene* ( mean ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عوارض طرح ترافیک **Congestion pricing** is a traffic management strategy where fees are charged to vehicles entering specific high - traffic areas, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

waist cincher: :گن: کرست کمر خانم ها a tight woman's undergarment that is worn to shape and compress the waist

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### 1. **Desecrating something sacred or pure:** - "The vandals defiled the ancient temple by spray - painting graffiti on its walls. " - "It is a ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:شَپرُن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلقظ:شَپرُن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

con genial

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sanitized for your protection برای حمایت شما ضدعفونی شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Beauty Contest**: - She won the title of Miss Universe at the international pageant last night. - The annual beauty pageant attracts contest ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The resemblance is uncanny شباهتتون خیلی عجیبه با هم مو نمی زنید - فوق العاده شبیه هم هستید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The resemblance is uncanny شباهتتون خیلی عجیبه با هم مو نمی زنید - فوق العاده شبیه هم هستید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حواس آدم به کار خودش باشه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- قبل از شروع کاری چند کار را تست کردن - داشتن روابط عاطفی متعدد بدون تعهد به هیچکدام The idiom **"play the field"** means to date or have romanti ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stamp pede Stamp: لگد کردن - زیر پا له کردن Pede : پا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase **"rite of passage"** refers to a ceremony, event, or experience that marks an important transition in a person's life, often from one sta ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase **"rite of passage"** refers to a ceremony, event, or experience that marks an important transition in a person's life, often from one sta ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Example Sentences: - *In ancient times, stoning was a common punishment for those accused of blasphemy. * - *The practice of stoning is now con ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگسار کردن "If I had suggested that the Earth revolves around the sun 1000 years ago, they would have stoned me. Now, it’s common knowledge!"*

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طعنه نور علی نور You stole my mother's grave flowers You are the lowest of the low :تو گلهای روی قبر مادرم را دزدیدی . خیلی نور علی نوری !

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"right off the top"** is an informal expression that means **immediately, without much thought or consideration**, or **from the very be ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **"Down pat"**: 1. *After weeks of practice, she finally got the presentation down pat. * 2. *He’s been playing chess for years and has all the s ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **"Down pat"**: 1. *After weeks of practice, she finally got the presentation down pat. * 2. *He’s been playing chess for years and has all the s ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **"Down pat"**: 1. *After weeks of practice, she finally got the presentation down pat. * 2. *He’s been playing chess for years and has all the s ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به کار خود پرداختن مراجعه به go about one's business

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با عرض پوزش تصحیح می کنم : فرق خطای ارتکاب جرم و قصور در انجام کار درست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با عرض پوزش تصحیح می کنم فرق خطای ارتکاب جرم و قصور در انجام کار درست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرق خطای ارتکاب جرم و قصور در انجام کار درست ### **Sins of Commission** ( doing something wrong or harmful ) : 1. *He committed a sin of commission ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطای عمدی و سهوی ### **Sins of Commission** ( doing something wrong or harmful ) : 1. *He committed a sin of commission by spreading false rumors ab ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطای عمدی و سهوی ### **Sins of Commission** ( doing something wrong or harmful ) : 1. *He committed a sin of commission by spreading false rumors ab ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ریشه کلمه court : دادگاه است منظور رفتاری است که در دادگاه می شود و کاملا مودبانه است The root word of **"courtesy"** is **"courteis, "** which co ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه court : دادگاه است منظور رفتاری است که در دادگاه می شود و کاملا مودبانه است The root word of **"courtesy"** is **"courteis, "** which co ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کلمه court : دادگاه است منظور رفتاری است که در دادگاه می شود و کاملا مودبانه است The root word of **"courtesy"** is **"courteis, "** which co ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل بستنی است فقط بجای شیر از ماست استفاده می شود و خامه ندارد . لذا سالم تر از بستنی است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی philanthropic معنی بشر دوستانه می دهد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادام زمینی با پوست مثل بادام منقا که همان بادام با پوست است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مردان اروپایی و آمریکای شمالی که به دنبال پارتنر از کشورهایی می گردند که زنان آنها سنتی هستند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pointed ears : گوش های نوک تیز مثل گوش گربه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pull oneself up by ones own bootstraps دست تنها خود را بالا کشیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

pull oneself up by ones own bootstraps دست تنها خود را بالا کشیدن

پیشنهاد
٠

دست تنها خود را بالا کشیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dis avow

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

My english page به درستی فرمودند: دالبُر هم معنی میده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تغذیه بی رویه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : زائده ای در قسمت بالا و پشت چکمه که برای راحت پوشیدن چکمه بدون کمک فرد دیگر استفاده می شود . در کامپیوتر یک برنامه کوچک است که ابتدا لود می شو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شب بند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

, Feck: effec Majority Feckless : without effect

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Majority Effect

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Adding too many features to the app will only bloat it and make it harder to use. ** 2. **The company decided to cut costs by eliminating bloat ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **After the huge Thanksgiving dinner, I felt so bloated that I couldn't move from the couch. ** 2. **The company's bloated budget was criticized f ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

1. **Announcement**: "The newly established *Doge* ( Department of Government Efficiency ) aims to streamline bureaucratic processes and reduce unnec ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیستم نظارتی که در آمریکا حاکم است و باعث می شود که گروهی قدرت مطلقه پیدا نکنند چون هر نهاد توسط نهاد دیگری نظارت و پایش می شود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"personable"** describes someone who is friendly, pleasant, and easy to talk to. Here are some example sentences using "personable": - - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"impersonate"** means to pretend to be someone else, often for entertainment, deception, or fraud. Here are some example sentences: - - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"personate"** means to pretend to be someone else, often with the intent to deceive or impersonate. Here are some example sentences using ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word of "hermeneutic" comes from the Greek word "hermeneuein, " which means "to interpret" or "to translate. " This term is related to "Herm ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"I'm all good"** is a casual way of saying that everything is fine, you’re okay, or you don’t need anything. It’s often used to reassure ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Reckless driving** on icy roads can lead to serious accidents, especially when drivers ignore speed limits and road conditions. 2. The company’ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی گلبرگ های گل رز یا سرخ می ریزند یک توپ عنابی رنگ روی شاخه باقی می ماند .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مساوی شدن - یر به یر شدن - نه برد نه باخت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح : skid

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Settling a Debt** - "I paid you back the $20 I owed, so now we’re **even steven**. " - "You bought lunch last time, so I’ll get it this ti ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **1. Settling a Debt** - "I paid you back the $20 I owed, so now we’re **even steven**. " - "You bought lunch last time, so I’ll get it this ti ...

پیشنهاد
٠

### **1. Settling a Debt** - "I paid you back the $20 I owed, so now we’re **even steven**. " - "You bought lunch last time, so I’ll get it this ti ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیلی آینده دار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Seeking Help or Support**: "When she lost her job, her only recourse was to ask her family for financial assistance. " 2. **Legal Action**: ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Describing Orientation**: "He identified as heterosexual and was in a long - term relationship with his girlfriend. " 2. **Discussing Relatio ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **Describing a Person's Personality**: "She was known for her fierce determination, never backing down from a challenge. " 2. **Describing Weat ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Light Control**: "She pulled the drapes closed to block out the harsh afternoon sun. " 2. **Privacy**: "He made sure the drapes were fully draw ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. *"I always keep a snot rag in my pocket during allergy season—I’ve been sneezing nonstop!"* 2. *"He pulled out a crumpled snot rag to wipe his no ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Snot rag: دستمال دماغ گرفتن I have a snot rag : من یه دستمال برای گرفتن بینی دارم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرده رسمی و ضخیم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ku klux klan :سازمانی نژادپرست در آمریکا که بعد از اعلام پایان برده داری ، باز خواهان برتری سفیدپوستان بر سیاهان بود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاله زنک A: that was a private moment ! B:absolutely A:and then he's gossiping? B:what a little yenta! A: that's crazy!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاله زنک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خاله زنک بازی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجه گرفتن That issue doesn't really get a lot of play in the papers در روزنامه ها واقعا توجهی به آن موضوع نمی شود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ترومپت که بخاطر فرم ساخت آن قابلیت ایجاد سر و صدای زیاد دارد و مناسب جشن های سلطنتی - مراسم نظامی - فستیوالها و . . . است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم وراج

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Greg: گله ### Derived words from the root **"greg"**: - **Aggregate** ( to gather or collect ) - **Congregate** ( to come together in a group ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Greg: گله ### Derived words from the root **"greg"**: - **Aggregate** ( to gather or collect ) - **Congregate** ( to come together in a group ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Greg: گله ### Derived words from the root **"greg"**: - **Aggregate** ( to gather or collect ) - **Congregate** ( to come together in a group ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Derived words from the root **"greg"**: - **Aggregate** ( to gather or collect ) - **Congregate** ( to come together in a group ) - **Gregar ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Se: جدا افتادن از ریشه greg : گله The root word of **"segregate"** is **"greg"**, which comes from the Latin word **"grex"** or **"gregis"**, mean ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Poacher turned gamekeeper

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Poacher turned gamekeeper

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به rough up

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جریان نهفته - جریان آب زیر دریا که هم جهت با موج رویی نیست فیلمی به همین نام نیز ساخته شده است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : شکارچی بی مجوز حالا شکاربان شده someone who now protects the interests they previously attacked. "in the clearest case ever of ...

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : شکارچی بی مجوز حالا شکاربان شده someone who now protects the interests they previously attacked. "in the clearest case ever of ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : شکارچی بی مجوز حالا شکاربان شده someone who now protects the interests they previously attacked. "in the clearest case ever of ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اسکیتزُفِرِنیک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"on my watch"** is an idiomatic expression that means **during the time when someone is responsible for something** or **while someone ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"on my watch"** is an idiomatic expression that means **during the time when someone is responsible for something** or **while someone i ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Misunderstanding

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

misapprehension

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

phrases for "sweeten the deal, " which means to make an offer or agreement more attractive or appealing: 1. **Enhance the offer** 2. **Add incentiv ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اَنتیکوئدِت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Blather : گزافه گویی - پرچانگی Skite : فرد پست - مردک **Meaning:** "Blatherskite" refers to someone who talks at length in a foolish or nonsensical ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A **"prop comic"** is a type of comedian who uses **props** ( physical objects ) as a central part of their act. Instead of relying solely on jokes, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"make a judgment"** ( or **"make judgment"** ) means to **form an opinion, decision, or conclusion about something or someone** after co ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"make a judgment"** ( or **"make judgment"** ) means to **form an opinion, decision, or conclusion about something or someone** after co ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف light fixtures هم هست به معنی لوستر و چراغ های سقفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- به کسی مظنون بودن - دنبال ارتباط برقرار کردن با کسی بودن ### **1. To suspect or have figured someone out:** - This means you have discovered so ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- به کسی مظنون بودن که کاری یا دروغ یا رازی را مخفی کند - دنبال ارتباط گرفتن و پیدا کردن کسی بودن ### **1. To suspect or have figured someone out:* ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شرط فرعی - شرط بندی کنار شرط بندی اصلی که روی نتیجه مسابقه یا هر چیز دیگری هست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: سیست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: فُرتِی The Latin root fort means “strong. ” This Latin root is the word origin of a large number of English vocabulary words, including effort ...

پیشنهاد
٠

Shuffle off : دور انداختن Mortal:مردنی Coil: کلاف - چنبره Mortal coil : کلاف ، پیچیدگی ، سختی های زندگی انسان این کلاف مردنی - کلاف گرفتاری را دور ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Shuffle" can be used as both a verb and a noun. As a verb, it generally means to mix or rearrange things in a random or haphazard order. It can also ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Take Its Toll"** The phrase **"take its toll"** means that something has caused harm, damage, or negative effects over time. It oft ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان به زیبایی گفتند . در ضمن قابل استرداد یا تعویض نیست .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پلاژ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Making out : لب گرفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بصورت دیوانه وار و جنون آمیز هم معنی میده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

All it takes is one moth to lay eggs کافیه یه بید تخم بذاره . آنوقت . . . . . یعنی اگه فقط یه بید تخم بذاره ، همه لباسها را بید میخوره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوستان به زیبایی فرمودند . - اتفاقا : بیان برعکس گفته مخاطب - در واقع :بیان حقیقت که کمی دقیق تر و متفاوت از گفته مخاطب است گاهی برای بیان عکس ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلال کسی که برای انجام معامله یا استخدام پرسنل یا هر کار دیگری افراد و موسسات را به هم معرفی می کند A **finder's fee** is a monetary reward or comm ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dandelion spores : هاگ قاصدک که اواخر تابستان باد می آورد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word **"strained"** is an adjective with several meanings depending on the context: 1. **Forced or unnatural:** Something that lacks ease or sin ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاصدک - گیاه آن گلهای زرد و برگهای دندانه دار دارد . وجه تسمیه : شباهت لبه برگها با دندان شیر The word **"dandelion"** comes from the **French phr ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Moth - eaten : بیدخورده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Meaning of "Jiggle":** The verb **"jiggle"** means to move or cause something to move with quick, slight, often jerky motions, usually back an ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان ریشه subjective کلمه subject به معنی فاعل است . یعنی وابسته به فاعل . ریشه objective کلمه object است به معنی مفعول . پس subjective یعنی از ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوستان ریشه subjective کلمه subject به معنی فاعل است . یعنی وابسته به فاعل . ریشه objective کلمه object است به معنی مفعول . پس subjective یعنی از ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای فروش اجناس دست دوم گفته میشه

پیشنهاد
٠

" means to do something by relying on instinct, intuition, or improvisation rather than a formal plan, preparation, or guidelines. It often implies a ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

It was spur of the moment : یهویی شد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جمله ای برای بیان اینکه چیزی کافیه ، قابل قبوله یا به اندازه کافی خوبه یا بازداشتن فردی از کاری چون به اندازه کافی انجام شده . ### **Meaning of "T ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارانی مردانه مدل قدیم که مثل پالتو بلند بودند . استعاره از اینکه بحدی باکلاس بوده اند که مدیران آنها را می پوشیدند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### **Definition of "infest":** The verb **"infest"** means to overrun or invade a place, area, or object in large numbers, often in a harmful, dest ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Poke around" is an informal phrasal verb that means to look around or search in a casual, curious, or sometimes nosy way. It often implies exploring ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

paella, in Spanish cuisine, a dish of saffron - flavoured rice cooked with meats, seafood, and vegetables. Originating in the rice - growing areas on ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Brimless hat : کلاه بدون لبه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

چند کشف از روی خوش شانسی - پنی سیلین - اشعه ایکس - مایکروفر - چسب ولکرو velcro - شیرین کننده مصنوعی ساخارین - ظروف تفلون - pace maker قلب ...

پیشنهاد
٠

قانون سه ضربه و سپس اخراج قوانین سه ضربه مصوباتی هستند که به وسیله ی مقامات ایالتی در ایالات متحده به موقع اجرا گذاشته شده اند و دادگاه های ایالتی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: چِرییِه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املا غلط است . مراجعه شود به pity

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

با تشکر از خانم قاسمی خودشه - همینه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Club: چوب گلف به نقل از جناب مسقوط طلا : در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از جناب مسقوط طلا : در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن برا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نقل از جناب مسقوط طلا : در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن برا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از جناب مسقوط طلا : در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن برا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از جناب مسقوط طلا: ٢٠در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن بر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از جناب مسقوط طلا : ٢٠در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bounty ful Related words : - bountyless - bounteous - bounteousness

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase **"chug a drink"** means to drink something, usually an alcoholic beverage or a soft drink, quickly and in large gulps, often without stop ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

O'er : o'ere Over بالای

پیشنهاد
٠

The phrase **"get on the wrong side of somebody"** means to do something that upsets, angers, or annoys someone, often leading to a negative relation ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

### Synonyms: _rule the roost - Call the shots - Wear the pants - Be in charge - Run the show AI - deepseek

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Synonyms: _rule the roost - Call the shots - Wear the pants - Be in charge - Run the show AI - deepseek

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Synonyms: _rule the roost - Call the shots - Wear the pants - Be in charge - Run the show AI - deepseek

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Synonyms: _rule the roost - Call the shots - Wear the pants - Be in charge - Run the show

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Synonyms: _rule the roost - Call the shots - Wear the pants - Be in charge - Run the show

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

### Origin and Root: - The phrase comes from the behavior of roosters ( male chickens ) in a henhouse. The dominant rooster typically **"rules the r ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: فیجیدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Common Collocations with "Specter" 1 Specter of� ( most common usage ) ◦ Example: "The specter of war loomed over the region. " 2 Haunting specte ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- **"Trans - "** ( across ) **"ducere"** ( to lead ) . Originally, "traducere" meant "to lead someone across as an example of disgrace. " Over time ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

A:All right, how much? B:Whatever you think is fair. A: - Really? B: - Yeah. A:I’m shocked. A :All right, um, you know what? A:I’ll find the blue ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Drag : معنی طولانی و ملالت آور کردن یا شدن، ( شخص یا وضع ) خسته کننده، ملالت آور, چیز سنگینی که به زور روی زمین کشیده شود ، سنگین و بی روح ، کندی ، پ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ازدواج : برای همه عمر داشتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

آب از لب و لوچه کسی برای چیزی راه افتادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

- **Bookmaker**: A person or organization that takes bets, especially on horse racing or sports events, and records them in a "book. " موسسه یا شخصی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی : - **Bookmaker**: A person or organization that takes bets, especially on horse racing or sports events, and records them in a "book. ...

پیشنهاد
٠

Keep/have/get something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده ای ...

پیشنهاد
٠

Keep/have something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده این اص ...

پیشنهاد
٠

Keep/have something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده این اص ...

پیشنهاد
٠

Keep/have/get something up one's sleeve : to have secret trick , plans or ideas. for future داشتن نقشه - کلک یا ایده ای برای استفاده در آینده ای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

_در حساب کتابهای مالی اشتباه کردن - گند زدن به دفاتر مالی The phrase **"screw up the books"** is an informal expression that means to **make a mis ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Peg : در اینجا مورد ادعا قرار دادن I had her pegged all wrong در موردش اشتباه فکر می کردم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک میان وعده شیرین است که مارشملو برشته و شکلات کاکائویی را مثل ساندویچ وسط دو تا بیسکویت نازک و ترد می گذارند a sweet snack consisting of a chocola ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cinder از ریشه فرانسوی cendre به معنای نیمسوز - خاکستر است برای بیادسپاری cinderella: دختر خاکسترنشین Cinder block : آجری از جنس سیمان و زغال سنگ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

A fairy tale character whose name literally means "little ashes" ( from the French *Cendrillon* ) , reflecting her humble beginnings by the fireplace.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

- با حوصله و سر فرصت کاری را انجام دادن - کاری را تفریحی و بصورت لذتبخش انجام دادن - متضاد شِرتی شِپِرتی کار کردن _عجله نکردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

You're shitting me ! داری سر به سرم میذاری - داری بازیم میدی - گولم میزنی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sunset ( שְׁקִיעַת הַחַמָּה‎, Shkiyat Hachamah, often referred to simply as ShKia/ Sh'Kia/ SheKia ) , is the time at which the ball of the sun falls ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sunset ( שְׁקִיעַת הַחַמָּה‎, Shkiyat Hachamah, often referred to simply as ShKia/ Sh'Kia/ SheKia ) , is the time at which the ball of the sun falls ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Extenuating circumstances : شرایط موجه - موقعیت موجه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو تا معنی داره 1 - نجات دادن جان کسی 2 - اینقدر در یک زمینه بی استعداد باشی که برای نجات جونت هم نتونی اون کار را انجام بدی . مثلا نقاشی - خطاطی - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بقول خودمون کاری که صواب داره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

The Latin root **"solidus"** ( meaning "solid, " "firm, " or "whole" ) appears in several English words. Here are some examples: 1. **Solid**: Firm, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بصورت نامرتب پخش و پلا شده a sense of irregularity, disorganization, or lack of cohesion in the way something moves, grows, or spreads. _در حرکت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Straggle : بصورت نامرتب پخش و پلا شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Man : معنی اداره کردن ، گرداندن هم میده to be at one's assigned place and ready to perform necessary tasks. برای کارهای سازمان یافته مثل عملیات ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word "straggle" comes from the Middle English word "straglen, " which means to wander or spread out in an irregular or untidy manner. The te ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : کلمه فرانسوی sauf به معنی except ( به استثنا ) به مرور زمان بصورت save تلفظ شده . ### Origin: The use of "save" in this way dates back to Mi ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : از cincha به زبان اسپانیایی به معنی تَنگ یا تسمه شکم که برای بستن زین اسب استفاده می شده است . چون وقتی زین اسب را می بسته اند اسب سواری خیلی ...

پیشنهاد
٠

ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده

پیشنهاد
٠

ریشه : در زمانهای قدیم برای رام کردن حیوانات غذا را توی دستشون می گذاشته اند . حیوانی که کاملا تحت کنترل بوده غذایش را از کف دست تربیت کننده می خورده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Methinks the lady doth protest too much بنظر من خانم زیاد از حد اعتراض می کند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It seems to me : بنظر من اینجوریه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Abbreviation for underwear informal : underwear. especially : underpants or panties.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Veto : وِتو کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرگوش نما

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

From latin word "discretus" that means seperate "

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Seder in latin : sit Supersede:sit on top of : to be superior to : to be refrain from

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لو دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Peck : بوسه معمولی Open lip kiss: بوسه های عاشقانه که توی فیلم ها می بینید . لب گرفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی : Hitch : وصل کردن Hich up: get hiched : get married : وصلت کردن - ازدواج کردن

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : کسی را به خشکشویی بردن ریشه : وقتی لباسی را به خشکشویی می برید تمام جیبهایش را خالی می کنید . _ با کلک و کلاه جیب کسی را خالی کرد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Starch از ریشه starc به معنی stiff ( سفت - شق - پرمایه ) می آید . غذای آبکی و رقیق بعد از اضافه کردن نشاسته سفت تر می شود . لباسها را هم در ایام قد ...

پیشنهاد
٠

_ مفلس کردن کسی به روش غیر منصفانه take all someone's money or possessions in a dishonest or unfair way. "he had a lot of dishonest partners who ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نان خمیر ورنیامده که یهودیان در عید پسح می خورند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تو یک چشم بهم زدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: سِیدِر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتلت Latkes are pan - fried potato pancakes made from grated potatoes and onion, an egg, and a binder, such as matzo meal or breadcrumbs. Their cris ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Packy : thick : ضخیم Derm: skin : :پوست Pachyderm : معنی تحت الفظی : پوست کلفت .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The kids are growing . They shot up 2 and a half inches in a month بچه ها در حال رشدند . هر ماه دو و نیم اینچ قدشون بلندتر میشه . این فعل به معنی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمات از ریشه sole هستند _solo _solitude _solitary _solitaire _desolate _desolation _solipsism _soliloquy

پیشنهاد
٠

swallow the hook line and sinker این اصطلاح از ماهیگیری می آید . Hook : قلاب Line : نخ ماهیگیری Sink : وزنه ای که وصل می کنند تا قلاب داخل آب برو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

swallow the hook line and sinker این اصطلاح از ماهیگیری می آید . Hook : قلاب Line : نخ ماهیگیری Sink : وزنه ای که وصل می کنند تا قلاب داخل آب برو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

Hang on to her. She's a good one زن خوبیه . ولش نکن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The **smoking jacket** itself emerged in the 19th century as a luxurious, comfortable garment worn by men while smoking tobacco. It was designed to p ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشغال

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرزوی کسی را برآورده کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تشکر از زحمات جناب میرکریمی متن ایشان را برای کمک به دوستان دانش پژوه می آورم دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

با تشکر از زحمات جناب میرکریمی متن ایشان را برای کمک به دوستان دانش پژوه می آورم . دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رب دوشامبر مردانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The root word of "transgress" is "gress, " which comes from the Latin "gressus, " meaning "to step" or "to go. " The prefix "trans - " means "across" ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

from ob "against" ( see ob - ) littera ( also litera ) "letter, script" ( see letter ( n. ) ) . The verb was abstracted from the phrase literas scrib ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The verb derives from Middle English, from Latin dissentire, from the prefix dis - "apart" plus sentire "to feel

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I don't know about you , but i'm getting hankering for some mint gum تو را نمی دونم ولی من خیلی هوس آدامس نعناعی کرده ام

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a large sandwich, usually consisting of a small loaf of bread or long roll cut in half lengthwise and containing a variety of ingredients, as meat, c ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hero sandwich : نوعی ساندویچ a large sandwich, usually consisting of a small loaf of bread or long roll cut in half lengthwise and containing a var ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Zip in zip out جَلدی میریم داخل جَلدی می زنیم بیرون We'd could be zipping all over the place میتونیم سریع همه جا بریم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

Snotty : دماغو تلفظ: اسنادی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Root: obstare Ob : against Stare : stand

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند آمریکایی توپ گلف

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ob - "against, struct - "build. You can also obstruct something or someone by putting up a roadblock, literal or figurative: when you park your ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: بِزِرک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شَتَرَق صدا کردن I am walking along , minding my own business, when all of a sudden , this thing flying out of nowhere and clonks me right on the he ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شَتَرَق صدا کردن I am walking along , minding my own business, when all of a sudden , this thing flying out of nowhere and clonks me right on the he ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

up ( or down ) one's alley/Street ( عامیانه ) مطابق سلیقه یا استعداد شخص It's up/down your alley /street یا به اختصار Up/down your alley/street : ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

up ( or down ) one's alley/Street ( عامیانه ) مطابق سلیقه یا استعداد شخص It's up/down your alley /street یا به اختصار Up/down your alley/street : ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Highly acclaimed : بسیار تحسین شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند پودر رختشویی Woolite� is a laundry detergent with a sophisticated heritage. Woolite� dates back to 1951 with the introduction of the first ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اِنِلوپ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ختم کلام End of discussion, moot point. والسلام ختم کلام

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eeny, meeny, miny, moe Catch a tiger by the toe If he hollers let him go My mother says to pick this one And out goes y - o - u. You به هر کس بیفته ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ای بابا - عجب - یا خدا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا سواره - تماما سواره A drive - through or drive - thru ( a sensational spelling of the word through ) , is a type of take - out service provide ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: فِلِم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جلو آوردن لبها و قلوه کردن آنها که سکسی بنظر بیایی lips that are pushed forward, especially because someone is intentionally doing this in order to ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. After the scandal, he was **shunned by society**, with former friends and colleagues avoiding him at all costs. 2. In the small village, anyone a ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بخشی از مجله آمریکایی پنت هاوس که مردم داستانهای شخصی سکسی خود را می نویسند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یک مجله آمریکایی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : لیک استور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Funeral procession : تشییع جنازه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Haul : کشیدن و بردن، کشان کشان بردن، ( کشتی و کامیون و غیره ) به دنبال خودکشیدن، یدک کشیدن، ( با کامیون یا واگن و غیره ) حمل کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند آمریکایی کیک آماده با رویه شکلاتی که داخلش خامه است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jerry : Ellain, when we get up to the door , you hold the cake box . Ellain: why? Jerry: i don't know, just standing there , holding a box by the li ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep up one's end of the bargain: سر قول خود موندن

پیشنهاد
٠

Keep one's end up : سهم خود را انجام دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **In a Team Project**: "Even though the workload was heavy, Sarah managed to keep her end up and completed all her tasks on time. " 2. **In a Re ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان وقتی نمی دونید علامت غلط نزنید . بلک بری نام برند کانادایی تولید تلفن همراه بود که مثل نوکیا فنلاند نتوانست در بازار رقابت کند ولی در ایتدای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلفظ: شِرِید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاتلی به نام وایت دو نفر را می کشد و در دادگاه در دفاع از او عنوان می شود که Twinkie زیاد می خورده است و شیرینی این اسنک باعث تغییر رفتار و بزهکاری ا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

لباس کار - روپوش کار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

A kamikaze pilot : یک خلبان انتحاری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به ژاپنی :حححمممللله - حمله

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجه تسمیه اش این است که اگر همه اعداد روی یک کارت کسی خوانده شود می گوید bingo

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیپی شخصیتی کارتونی و کمدی که بخاطر فرم کله اش به این نام خوانده شده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل فرفره چوبی چرخیدن استعاره از تند چرخیدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: مانیانا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A: Listen to this. I am in the bathroom right before the movie starts, and I'm in the stall, and there's no toilet paper. So I ask this woman in ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شماره تلفن های با پیش شماره 976 :این سرویس ها در آمریکا فعال بوده و قابلیتهای مختلفی مثل داستان گویی - جوک - پیش بینی هوا - پیش بینی نتیجه مسابقات - ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Square : یک پرفراژ دستمال توالت یا دستمال کاغذی آشپزخانه هم معنی میده .

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Crash test dummy : آدمک تست کیفیت اتومبیل برای کنترل کیفیت قسمتهای مختلف اتومبیل از آدمک استفادهومی کنند و سناریوهای مختلف را آزمایش می کنند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Crash test dummy : آدمک تست کیفیت اتومبیل برای کنترل کیفیت قسمتهای مختلف اتومبیل از آدمک استفادهومی کنند و سناریوهای مختلف را آزمایش می کنند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wile �. Coyote : Wily coyote : گرگ ناقلا شخصیت کارتونی که نقشه های زیادی می کشه تا road runner کوکو یا فاخته تندرو را بگیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wile �. Coyote : Wily coyote : گرگ ناقلا شخصیت کارتونی که نقشه های زیادی می کشه تا road runner کوکو یا فاخته تندرو را بگیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wily coyote : گرگ زیرک شخصیت کارتونی که نقشه های زیادی می کشه تا road runner کوکو یا فاخته تندرو را بگیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wily coyote : گرگ ناقلا شخصیت کارتونی که نقشه های زیادی می کشه تا road runner کوکو یا فاخته تندرو را بگیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wily coyote : گرگ زیرک شخصیت کارتونی که نقشه های زیادی می کشه تا road runner کوکو یا فاخته تندرو را بگیره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر و رو کردن - بهم ریختن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:میسنتراپِک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You don't put on a bra . a lot of flopping Going on تو کرست نمی بندی ، خیلی تکون می خوره

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن تُپل مُپل

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( مذهب یهود - دعایی که روی پوست می نویسند و به در خانه می کوبند ) مزوزا mezuza هم می نویسند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Salve From the root salvus means safe Salvage from the latin root salvare means to save

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

From the root salvus means safe Salvage from the latin root salvare means to save

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pinky/pinkie toe : انگشت کوچک پا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pinkie toe : انگشت کوچک پا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگشت کوچک پا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: پِدایِتری

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: پِدایِتریست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Slinky : فنر ِ بازی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برند ژل موی آقایان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزه سکوت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روزه سکوت گرفتن

پیشنهاد
٠

کل کار همینه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: پایِس

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Enigmatic : مرموز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The act of expending : عمل خرج کردن - صرف هزینه کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Suffix ' - cide ' in latin means killer The word fungicide is formed by taking fungus, "a mushroom" in Latin, and adding the suffix - cide, or "kill ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Suffix ' - cide ' in latin means killer The word fungicide is formed by taking fungus, "a mushroom" in Latin, and adding the suffix - cide, or "kill ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Suffix ' - cide ' in latin means killer The word fungicide is formed by taking fungus, "a mushroom" in Latin, and adding the suffix - cide, or "kill ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Suffix ' - cide ' in latin means killer The word fungicide is formed by taking fungus, "a mushroom" in Latin, and adding the suffix - cide, or "kill ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fratricide : برادرکشی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Suffix ' - cide ' in latin means killer So just like matricide means killing one's mother and pesticide means something that kills bugs, fungicide ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An old goat is never the more revere for his beard یک بز پیر هرگز بخاطر ریشش مورد احترام نیست . یعنی افراد بخاطر سن و سال یا به خاطر ظاهر دانا داشت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Way to go : آفرین ایوَل The way to go : مناسب ترین روش - بهترین کار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد

تلفظ:پِراگِتیو

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ku klux klan : سازمانی نژادپرستانه بر علیه سیاهپوستان در آمریکا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازی دَبِرنا یا دَبِلنا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: جایرُ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه این عبارت به سرخپوستان آمریکا برمیگرده که وسایلشون را در جمع استفاده می کرده اند و لازم نبوده هر کس وسایل مخصوص به خود داشته باشه . در واقع وسای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Assuming : arrogant لافزن متکبر Unassuming : متواضع فروتن بی تکلف

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Let's burry the hatchet . we smoke the peace pipe تبر را دفن کنیم و چپق صلح بکشیم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Let's burry the hatchet . we smoke the peace pipe تبر را دفن کنیم و چپق صلح بکشیم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ساندویچ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طبق تعریف خود دیکشنری said things in favor of someone or something in an attempt to help make a favorable impression پهلوی کسی از کسی یا چیزی تعری ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ژتون یا پول قماربازی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

when you have difficulty communicating or engaging with others in a social setting. You might feel uncertain about what to say, avoid eye contact, or ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase **"that's the ticket"** is an idiomatic expression that means **"that's exactly what is needed"** or **"that's the right thing to do. "** ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rich : معنی مسخره هم میده

پیشنهاد
٠

On pins and needles

پیشنهاد
٠

همچنین that's rich coming from you

پیشنهاد
٠

That's rich coming from you

پیشنهاد
٠

همچنین tha's rich coming from you

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دیگ به دیگ میگه روت سیاه سیر به پیاز میگه بو میدی این اصطلاح وقتی به کار میره که کسی که خودش یه نقطه ضعفی یا ایرادی داره ، به کس دیگری انتقاد می کن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرید بلیط در بازار سیاه - خرید بلیط از دلالان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بلیط سینما ، تئاتر و غیره : دلال بازار سیاه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wreck : نحیف، علیل، بیمارمزاج، کم بنیه، دارای اعصاب خراب، ( سلامتی یا عقل ) مختل کردن Nervous: عصبی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: گِرِتوئیدی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As is your wont : همانطور که عادت دارید As is my wont : همانطور که عادت دارم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

Ladies and gentlemen , the captain has turned on the "fasten seatbelt"sign. If you're up and about please return to your seats and make sure your sea ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ژتون یا پول در قماربازی و پوکر هم معنی میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Chips in slang means money در قمار بازی و پوکر به پول چیپس می گویند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Chips in slang means money در قمار بازی و پوکر به پول چیپس می گویند

پیشنهاد
٠

وقتی تفنگها می غرند الهگان هنر خاموشند وقتی همه فکر و ذکر انسان مادیات باشه جایی برای هنر و خلاقیت نمی مونه

پیشنهاد
٠

موقع سختی آدمهای سرسخت دست بکار می شوند آدمهای نازپرورده کنار می کشند ناز پروردِ تَنَعُّم نَبَرد راه به دوست. عاشقی شیوه رندانِ بلاکش باشد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنیسه یهودیان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: سَبِت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

May i always have tbe wisdom to look past your shortcomings and appreciate all of the goodness you possess باشد که من همیشه درایت گذشتن از کمبودها و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Racket در اینجا معنی اخاذی، باجگیری، به زورستانی میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سِفر پیدایش ( سِفر در عبری به معنی کتاب بزرگ ) یا برشیت ( به عبری: בראשית ) نخستین بخش از کتاب مقدس عبری مشتمل بر پنجاه فصل و نخستین کتاب از �اسفار پ ...

پیشنهاد
٠

دوستان ضرب المثل آب که سربالا بره قورباغه ابوعطا میخونه یعنی اگر آب سربالا بره که هرگز نمیره آنوقت قورباغه آواز زیبا سر میده که هرگز نمیده . صدای قور ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اَنِستِدیک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Emasculate : از مردانگی انداختن - اخته کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نسخه صحافی شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The power of red wine to counteract high cholesterol has been ballyhooed in the press. اینکه شراب قرمز کلسترول بالا را پایین میاره - با کلسترول بالا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Hard and fast rules : قوانین بی چون و چرا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 : a retail sale in which something is reserved by a deposit with full payment to be made when the merchandise is called for at a later date 2 : lay ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 : a retail sale in which something is reserved by a deposit with full payment to be made when the merchandise is called for at a later date 2 : lay ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 : a retail sale in which something is reserved by a deposit with full payment to be made when the merchandise is called for at a later date 2 : lay ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چین پلیسه مثل دامن پلیسه - فیلتر هوا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dishonest actions or behaviour intended to trick someone: If you try any funny business you'll be sorry.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shoe horns got their name because they originally were from animal horns or bone to force ( something or someone ) into a small space, a short peri ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

First person: i just came from barber Second person : he massacred you اولی : من الان از سلمانی میام دومی : گند زده به موهات

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a point where people realise that they are threatened of challenged and have to redouble their efforts to catch up. It comes from the time when the S ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to become completely involved in something: to do or enter into with great enthusiasm, concentration, conviction, etc. It was a story you could re ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to become completely involved in something: to do or enter into with great enthusiasm, concentration, conviction, etc. It was a story you could re ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

En sconce Sconce : لوستر دیواری - چراغ دیوارکوب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوستر دیواری - چراغ دیوارکوب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به ensconce

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Schwag" is a slang term that originally referred to low - quality marijuana. Over time, its meaning has expanded and can now refer to anything of lo ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Just give me a lift to the airport, please Give me a lift to the stadium , please

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Carpool lane:خط مخصوص خودروهای با چند سرنشین در بزرگراههای بعضی کشورها

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی از ماریجوانا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hydroponic : کشت در آب بجای خاک Hydroelectricity:برق تولید شده از آب Hydrogen: هیروژن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Creat the illution of: بنظر آمدن something that is not really what it seems to be: A large mirror in a room can create the illusion of space ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

عضو هیئت منصفه بودن the obligation to act or a period of acting as a member of a jury in court. "the bill exempts nursing mothers from jury duty" ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

you maybe hear that so - and - so's got an extra ticket ممکنه بشنوی فلانی بلیط اضافه داره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

scare the shit out of someone/something used to emphasize the degree of force of an action that you are describing Don't sneak up on me like that ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to emphasize the degree of force of an action that you are describing: beat/knock/kick the shit out of someone/something His dad would beat/ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to emphasize the degree of force of an action that you are describing: beat/knock/kick the shit out of someone/something His dad would beat/ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to emphasize the degree of force of an action that you are describing: beat/knock/kick the shit out of someone/something His dad would beat/ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to emphasize the degree of force of an action that you are describing: beat/knock/kick the shit out of someone/something : His dad would beat/ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you drink yourself into a stupor or drink yourself into oblivion, you drink so much alcohol that you lose consciousness or fall deeply asleep. We ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you drink yourself into a stupor or drink yourself into oblivion, you drink so much alcohol that you lose consciousness or fall deeply asleep. We ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Getting the violin out means the person would be showing sympathy. Telling someone to hold off playing the violin is telling them to avoid giving the ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Getting the violin out means the person would be showing sympathy. Telling someone to hold off playing the violin is telling them to avoid giving the ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به consarn

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Right down to the wire : دقیقه نود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بددهنی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به ad libitum

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Kramer's gonna clean up on this place کریمر میخواد از اینجا حسابی پول در بیاره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mallet : چوب چوگان بازی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Odd man out Odd one out

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This guy would stick out like a sore thumb این یارو مثل گاو پیشونی سفیده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ginger ale: آبجوی زنجبیلی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To the hilt and up to the hilt : to the maximum extent possible or as fully as possible

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To the hilt and up to the hilt : to the maximum extent possible or as fully as possible

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To the hilt and up to the hilt mean to the maximum extent possible or as fully as possible

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مضایقه کردن - کسر گذاشتن

پیشنهاد
٠

مراجعه به: بد و بدتر

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : بین چکش و سندان بین بد و بدتر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در پروسه گرفتن ویزای آمریکا دو نوع refuse * رد کردن * هست . موقت که با ارائه مدارک تبدیل به ap و نهایتا issued *صدور ویزا * می شود یا دائم که به اشت ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

physically violent and frightening a fierce attack/battle fierce fighting : Two men were shot during fierce fighting last weekend. strong and powe ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین avunculus Maternal uncle : دایی - برادر مادر مثل دایی مهربان و حامی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This example dialogue involves a husband and wife. The wife thinks her husband is acting suspiciously. Jennie: Bobby, where are you going? It’s alm ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه : Extra interpolate

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیکه انداختن - دست انداختن کسی - دست گرفتن برای کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idiom. : to let people know. The police put/got the word out that they were looking for him

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Coach : کالسکه Stage: چون اولین بار در جاده های انگلیس با فاصله ایستگاه داشته اند Originating in England in the 13th century, the stagecoach as we ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unripe grapes

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unripe grape

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Para - aminobenzoic acid ( PABA ) is a natural substance. It is often used in sunscreen products. PABA is sometimes called vitamin Bx, but it is not ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

used at the end of a phrase for emphasis: دیکشنری کمبریج Are you stupid or what?تو احمقی ، مگه نه؟ Are these seats unbelivable, or what? جامون ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

make an audience laugh or applaud very enthusiastically. "he could bring the house down with his dry humour"

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bring the house down

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:یاماکا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: یاماکا کلاه کوچک که یهودیان روی سر می گذارند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a remnant is something that remains, or is left behind

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word "trident" comes from the Latin word tridens or tridentis: tri meaning "three" and dentes meaning "teeth", referring specifically to the thre ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Etymology. The word is modelled on dilemma, with di - ( “two, twice, double” ) replaced by tri - ( “three” ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند تولید آدامس هم هست . نماد هر سه گانه ای هم می تواند باشد . In terms of symbolism, the trident is often associated with power, strength, ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: هاجِنِست

پیشنهاد
٠

چرچیل : اگر بنشینید بهتر از ایستادنه و اگر دراز بکشید بهتر از نشستن . منظور اینه که با تلاش حداکثر می توان به هدف رسید ولی هدر رفت انرژی و تلاش دار ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Look , the doctor ruined my shirt. Look at this cuff . It's flopping all over the place . دکتر بلوز من را خراب کرد . آستینم را نگاه کن . شُل و وِ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تخم کتان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال : پارک ماشین دقیقا بین دو ماشین دیگر با فاصله مساوی قرار گرفتن یک شهر بین دو شهر دیگر با فاصله مساوی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رنگ پریده و مریض انگار بخواهی استفراغ کنی idiom. to look pale and ill as if you are going to vomit.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bedpan : لگن که زیر مریض بستری می گذارند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارشگر ویژه - گزارشگر اهم اخبار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نویسنده گزارش ویژه A feature writer is a journalist at a magazine, newspaper, or online publication who is responsible for researching and writing fe ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزارش ویژه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Doorpost چهارچوب در باهو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس مشکی بلند مثل چادر ملی با روبنده زنان مسلمان کشورهایی مثل افغانستان و لبنان می پوشند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Is that leather or pleather? چرم است یا چرم مصنوعی؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به Level playing field

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Delicatessen مخفف آن deli است و از ریشه فرانسه - آلمانی - هلندی دارد . delicate - delicatenessاست The word deli is a shortened form, or common ni ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف آن deli است و از ریشه فرانسه - آلمانی - هلندی دارد . delicate - delicatenessاست The word deli is a shortened form, or common nickname, of de ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخفف آن deli است و از ریشه فرانسه - آلمانی - هلندی دارد . delicate - delicatenessاست The word deli is a shortened form, or common nickname, of de ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The apotropaic Yiddish expression, קיין עין הרע, kain ein horeh, 'no evil eye' ( in modern Hebrew, בלי עין הרע, bli ein ha'ra ) , is somewhat equival ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند برشتوک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ :زیرو کِرَک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you're a waiter in a restaurant, you wait on customers. That means you get their food for them, clean their table, bring them water, etc. پیشخدمت ...

پیشنهاد
٠

Hand and foot : با تمام وجود Wait on : پیشخدمتی کردن - خدمت کردن

پیشنهاد
١

Hand and foot : با تمام وجود Wait on : پیشخدمتی کردن - خدمت کردن

پیشنهاد
٠

Hand and foot : با تمام وجود Wait on : پیشخدمتی کردن - خدمت کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفاع قانونی - دفاع محکمه پسند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Genic : مولد - زا Hallucinogenic : hallocinte genic توهم زا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه :hallucinate

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تازه . . . . به کنار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از موی این بز کاموا موهر درست می کنند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Inordinate : خیلی زیاد - بیش از حد :excessive

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی را انتخاب کن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Barring some unforeseen incident اگر اتفاق غیرمنتظره ای پیش نیاید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بِرِزییِر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلفظ: بِرجِن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: شیک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:هَپهَزِرد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Haphazard: happen hazard ریسکی و بدون برنامه اتفاق افتادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

در روانشناسی تفکر سفید یا سیاه - همه یا هیچ - صفر یا یک در طبیعت هر ویژگی یک طیف است نه دو ابتدا و انتها . فردی که تفکر سیاه و سفید دارد از فهم ظرا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بانکداری سپرده ثابت in banking terms, CD means * certificate of deposit*. What is a certificate of deposit? The definition of certificate of de ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام سریالی آمریکایی هم هست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Now's our inning : دور ، دور ماست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه حالگیریی - چه ضد حالی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Speckle

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Speck

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

با گذشت زمان یک مسئله حقوقی منتفی میشه . به کنایه وقتی کسی مراسمی را دیرتر از وقت خودش می گیره هم میگویند جشن تولد یا سالگرد ازدواجی که در روز خودش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گذشت زمان یک مسئله حقوقی منتفی میشه . به کنایه وقتی کسی مراسمی را دیرتر از وقت خودش می گیره هم میگویند جشن تولد یا سالگرد ازدواجی که در روز خودش ...

پیشنهاد
٠

با گذشت زمان یک مسئله حقوقی منتفی میشه . به کنایه وقتی کسی مراسمی را دیرتر از وقت خودش می گیره هم میگویند جشن تولد یا سالگرد ازدواجی که در روز خودش ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Sell like pancake : مثل بنز فروش کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Knocker از ریشه naker :نقاره بعلت فرم ظاهری نقاره به معنی پستان زن هم هست . لطفا وقتی نمی دونید علامت اشتباه را تیک نکنید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

TGIF خدا را شکر آخر هفته شد . جمعه شد ( informal ) thank God it's Friday. ( used to say that you are glad the working week is nearly over ) TGIF!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) thank God it's Friday. ( used to say that you are glad the working week is nearly over ) TGIF!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( informal ) thank God it's Friday. ( used to say that you are glad the working week is nearly over ) TGIF!

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

And who by fire, who by water Who in the sunshine, who in the night time Who by high ordeal, who by common trial Who in your merry merry month of may ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word choreography literally means "dance - writing" from the Greek words "χορεία" ( circular dance, see choreia ) and "γραφή" ( writing )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cinnamon swirl : شیرینی دارچینی که شکل نان آن گرد است و مثل ماریپچ می چرخد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Meat locker : سردخانه برای نگهداری گوشت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Swapping spit : تف رد و بدل کردن - کنایه از لب گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "cut the bull" is a slang expression that means to stop using deceptive or disingenuous language or to stop fooling around. The term "bull ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "cut the bull" is a slang expression that means to stop using deceptive or disingenuous language or to stop fooling around. The term "bull ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند عینک های آماده هم هست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm backed down from the pills : من مغلوب قرصها شدم . The pills completely surrendered me

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They gave me the lead : آنها نقش اصلی را به من دادند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقش اصلی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Damn fucking right : لعنتی درسته - لعنتی درست میگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Doesn't make any sense : با عقل جور در نمیاد - منطقی نیست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Worth your while : ارزش وقتی که تو میگذاری را داشته باشه Worth my while : ارزش وقتی که من می گذارم را داشته باشه Worth his while : ارزش وقتی که او ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The years just flew right by , didn't they? این سالها خیلی زود گذشتند ، نه؟ Right : خیلی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گِرَتسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a person who prefers to stay up late or who functions best during the nighttime hours

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثل سهمیه بندی دانشگاههای ما که برای مناطق محروم و دور افتاده امتیاز در نظر می گیرند برای سیاهپوستان امتیاز قائل می شوند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تیکه انداختن - دست انداختن - هوچی گری کردن Some of those heckles were really uncalled - for یعضی از اون تیکه ها واقعا نابجا و بیمورد بود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Cub scout : پسر پیشاهنگ کم سن و سال بین 11 - 8 ساله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cub : بچه - توله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسران پیشاهنگ کم سن و سال بین 11 - 8 ساله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اون اواخر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرتاض هندی - رهبر مذهبی هندی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:شَندِلییِر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You look like you're gonna swing in on a chandlier مثل کسی شدی که میخواد روی لوستر تاب بخوره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:کلود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Epi :به یونانی روی - بیرون Derma:به یونانی پوست Epidermis : لایه بیرونی پوست - لایه رویی پوست The word epidermis comes from the Greek roots epi me ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشوند یونانی : روی - بیرون

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی سفید مثل شیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کجا پیاده بشوم ؟ برو بابا - ارواح عمه ات to criticize or disagree with someone in a very direct and angry way. I was sick of listening to his c ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

noun. law. an illegal act or offence that breaches the conditions of a prisoner's parole. انجام عملی که عفو مشروط را نقض کند . مثل ارتکاب به جرم مجدد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیزِم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نفع کسی ساخت و پاخت کردن متضاد : rigged against : بر علیه کسی دست به یکی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Not a peep : جیکِّت در نیاد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیکش در نیومده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

We'll meet again in the sweet by - and - by. ” “Sweet by - and - by” is a phrase that also means at an unspecified time in the future. The phrase wa ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه موقع - یه روز ی - یه وقتی در آینده We'll meet again in the sweet by - and - by. ” “Sweet by - and - by” is a phrase that also means at an unspeci ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Iran ramped up its nuclear activity starting in 2018 after the US * unilaterally * abandoned the 2015 nuclear deal now in tatters with world powers t ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "bald - faced" ( or "barefaced" ) typically refers to something that is done openly and without shame, often used to describe a blatant lie ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "bald - faced" ( or "barefaced" ) typically refers to something that is done openly and without shame, often used to describe a blatant lie ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "bald - faced" ( or "barefaced" ) typically refers to something that is done openly and without shame, often used to describe a blatant lie ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "bald - faced" ( or "barefaced" ) typically refers to something that is done openly and without shame, often used to describe a blatant lie ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "bald - faced" ( or "barefaced" ) typically refers to something that is done openly and without shame, often used to describe a blatant lie ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Duly noted is most often found in formal, professional settings. It is a quick way of acknowledging that an opinion or idea has been expressed and ta ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: توپِی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

nervousness to cause someone to have uncomfortable feelings of nervousness or fear: باعث ترس یا عصبی و ناآرام شدن کسی بودن Living next to a gravey ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Give sb the creeps:ترساندن کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

By the way

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Chock - full : سرشار - مملو Fruit is natural, chock - full of vitamins

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در سیاست منطقه نفوذ - جولانگاه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موز سبز از خانواده banana

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل ماهی لیز خوردن و از زیر جواب دادن به سوالات در رفتن هم میشه

پیشنهاد
٠

شروع بحث و مجادله بدون تفاهم Take off the gloves Take the gloves off The gloves are off The gloves come off

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "take off the gloves" means to start acting more aggressively, tenaciously, or ruthlessly, especially in a dispute, competition, or negotia ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "take off the gloves" means to start acting more aggressively, tenaciously, or ruthlessly, especially in a dispute, competition, or negotia ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "take off the gloves" means to start acting more aggressively, tenaciously, or ruthlessly, especially in a dispute, competition, or negotia ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "take off the gloves" means to start acting more aggressively, tenaciously, or ruthlessly, especially in a dispute, competition, or negotia ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The gloves come off The gloves are off Take off the gloves Take the gloves off آماده عمل به گونه ای سازش ناپذیر یا بیرحمانه ریشه اصطلاح از بازی بوک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The gloves come off The gloves are off Take off the gloves Take the gloves off آماده عمل به گونه ای سازش ناپذیر یا بیرحمانه ریشه اصطلاح از بازی بوک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The gloves come off The gloves are off Take off the gloves Take the gloves off آماده عمل به گونه ای سازش ناپذیر یا بیرحمانه ریشه اصطلاح از بازی بوک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The gloves come off The gloves are off Take off the gloves Take the gloves off آماده عمل به گونه ای سازش ناپذیر یا بیرحمانه ریشه اصطلاح از بازی بوک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصطلاح از بوکس میاد وقتی بوکسورها دستکش ندارند آسیب پذیرند موقع شروع بازی دستکش می پوشند . استعاره از آماده شدن برای دعوا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصطلاح از بوکس میاد وقتی بوکسورها دستکش ندارند آسیب پذیرند موقع شروع بازی دستکش می پوشند . استعاره از آماده شدن برای دعوا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Par: معمولی - متوسط - عادی Subpar : پایین تر از متوسط - کمتر از حد انتظار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند شوینده و پاک کننده های خانگی هم هست . نام تیم فوتبال هلندی هم هست

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:تالِس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Bind : ( عامیانه ) گرفتاری، دردسر، مخمصه، اشکال

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nativity scene صحنه ولادت عیسی مسیح

پیشنهاد
٠

با عصبانیت کسی را سرزنش کردن - پرخاشگری کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

not strong and not ready to work or play a sport. She hasn't been taking care of herself and is in poor condition.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماری - ناخوشی - ناتوانی Poor health is defined as a person's inability to perform required tasks physically, mentally, or socially. It is defined ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a way of behaving that is improper. It's considered bad/poor form to arrive so early رفتار نادرست - نامناسب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A fringed shawl traditionally worn by Jewish men at prayer. شال حاشیه دار که مردان یهودی در مراسم مذهبی می پوشند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زن با سینه های بزرگ و تپل مپل و سرزنده و شاداب - مطابق تعریف خوش هیکل قدیم - دارای یه پره گوشت برعکس عروسکهای باربی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: پِلِتانیک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مساوی شدیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستی افلاطونی - دوستی عمیق و بدون ارتباط جنسی افلاطون دانشمند یونانی بوده که انواع عشق را معرفی کرده است . platonic friendship is a close, non - r ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

The idiom "horn in" means to intrude or interfere rudely and aggressively. Its origin dates back to American cowboy slang from the late 19th century ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "horn in" means to intrude or interfere rudely and aggressively. Its origin dates back to American cowboy slang from the late 19th century ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اسپانیایی : کریسمس مبارک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بترکون

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "see eye to eye" means to be in full agreement with someone. Its origin can be traced back to the Bible, specifically the Book of Isaiah ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام برند محصولات پاک کننده آمریکایی هم هست Pledge is an American cleaning product made by S. C. Johnson & Son. First sold in 1958, it is used to hel ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغل خوک Pig pen Pigsty Sty

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغل خوک Pig pen Pigsty Sty

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغل خوک Pig pen Pigsty Sty

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رهبران ظالم به ناگزیر سرنگون می شوند Sic semper tyrannis is a Latin phrase meaning "thus always to tyrants". In contemporary parlance, it means tyr ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal scold or criticize someone harshly. "I don't know what was said, but I'm sure that his father ripped him a new one" سخت انتقاد و سرزنش کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I got mugged : خفتم کردند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسابقه سالانه سورتمه در آلاسکا ایالتی از آمریکا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very difficult

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very difficult

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

"Walk past" is a phrasal verb that means to go by or move beyond something or someone without stopping. For example: "I walked past the bookstore on ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Squeegee: از ریشه squeeze : تِی شیشه شویی Squeegee person: متکدی هایی که شیشه ماشین را در چهار راهها با دستمال و تیغه تمیز می کنند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Squeegee: از ریشه squeeze : تِی شیشه شویی Squeegee person: متکدی هایی که شیشه ماشین را در چهار راهها با دستمال و تیغه تمیز می کنند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Squeegee: از ریشه squeeze : تِی شیشه شویی Squeegee person: متکدی هایی که شیشه ماشین را در چهار راهها با دستمال و تیغه تمیز می کنند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Root word : squeeze: فشار دادن - آبگیری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A squeegee man or squeegee woman, squeegee kid ( Canada ) , squeegee boy ( Baltimore ) , squeegee punk ( Montreal ) , squeegee merchant ( London ) , ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Scrape the barrel Scrape the bottom of the barrel : معنی تحت الفظی : تراشیدن ته بشکه کفگیر به ته دیگ خوردن - کم شدن منابع موجود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک معنی دیگر : Logo : greek : word - speech Monologue:تک گفتار Dialogue: با هم صحبت کردن Eulogy: سخنرانی در باره خوبی های شخص متوفی یا زنده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Open meetings are available to anyone interested in Alcoholics Anonymous's program of recovery from alcoholism. Nonalcoholics may attend open meetin ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کفگیر به ته دیگ خوردن • be compelled to use one's last resource ( when a person has exhausted his resource معنی دیکشنری خیلی قشنگه . وقتی کسی همه من ...

پیشنهاد
١

Scrape the barrel

پیشنهاد
٠

Scrape the bottom of the barrel معنی تحت الفظی : تراشیدن ته بشکه

پیشنهاد
١

کفگیر به ته دیگ خوردن - رو به اتمام بودن منابع موجود در زمانهای گذشته از بشکه برای انبار کردن و نگهداری مواد استفاده می شده . وقتی آن ماده رو به ا ...

پیشنهاد
٠

دوستان معادل ضرب المثل *با یک دست نمی توان دو هندوانه برداشت * Bite off more than you can chew است . معنی تحت الفظی : از حدی که می توانی بجویی بیش ...

پیشنهاد

Bite off more than you can chew

پیشنهاد
٠

Between two stools : معنی تحت الفظی : ندونی روی کدام چهارپایه بشینی مردد بودن - عدم توانایی تصمیم گیری بین انجام دو کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : ندونی روی کدام چهارپایه بشینی مردد بودن - عدم توانایی تصمیم گیری بین انجام دو کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یقه گرد خیلی باز انگار با ملاقه از جلو یقه برداشته باشید . انگار پارچه کم بوده باشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می گذره - معمولی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازیهای جهانی المپیک ویژه افراد با ناتوانی ذهنی و بعضا جسمی noun. an international program of fitness and athletic competition for children and ad ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Broomstick : دسته جارو It's not like we stuck a broomstick in her spokes : اینجوری نبوده که ما دسته جارو لای اسپوک او گذاشته باشیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Broomstick : دسته جارو It's not like we stuck a broomstick in her spokes : اینجوری نبوده که ما دسته جارو لای اسپوک او گذاشته باشیم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: آیساسِلیز Isosceles" is made from the Greek roots "isos" ( equal ) and "skelos" ( leg ) . The same word is used, for instance, for isosceles tr ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بسرعت رفتن informal ) to move or go somewhere very fast synonym rush, whizz. Traffic zoomed past us. For five weeks they zoomed around Europe. She ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shower : اینجا نثار کردن - هدیه دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : تبریک - آرزوهای خوب - کادو نثار عروس کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: آنبِینونست ، She was quite drunk at the time , unbeknownst to me : اونموقع کاملا مست بود و من بی اطلاع بودم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

I don't know what got into me : نمی دونم چِم شده بود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Actual impediment Major impediment Important impediment Speech impediment Hearing impediment

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

با شتاب و بی دقتی تلفظ کردن و بخشی از صدای واژه را خوردن ، جویده جویده حرف زدن، بریده بریده حرف زدن You got my kid drunk . she's slurring her words. ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Origin of spiel. First recorded in 1890–95; ( for the noun ) from German Spiel or Yiddish shpil “play, game”; ( for the verb ) from German spielen or ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Well credentialed:skilled - talented Highly credentialed: skilled - talented

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترشح گیر - گلگیر

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : اگه روی دو تا چهارپایه بشینی یکیش میفته . The origin of the idiom "fall between two stools" can be traced back to the medieval tim ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Juxta : به ایتالیایی ( لاتین ) : next : کنار - پهلو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Corpse - sniffing dog : سگ جسد یاب - سگی که جسد را از بوی آن پیدا می کند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

German shepherd : سگ گرگی - سگ پلیس - سگ راهنما

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

You don't understand what i'm up against تو نمی فهمی من با چه چالشی مواجهم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Someone stole the tape in the car. Cause we had to open the window to air out the car یه نفر نوار را از ماشین دزدیده. چون ما بخاطر اینکه بوی بد از ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a pejorative expression used to describe a person who gives a "gift" and later wants it back or who expects something of equivalent worth in return f ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

در روانشناسی : جملات تاکیدی مثال : I Am Enough I have everything I need I am a money magnet I am worthy Om I am at peace I Am Strong I choose happi ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خدا - خدا شاهده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمین مقدس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Consecrated ground :زمین مقدس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

تکرار هر کلمه یا جمله ای که به شما آرامش میده . بعضی لا اله الا الله را تکرار می کنند . حتی ممکنه یه کلمه باشه که حواستون را از افکار زائد پرت کنه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

While eulogy is also commonly found referring to words about the deceased, its basic meaning, both in English and in the Greek language from which it ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eu:good در زبان یونانی به معنی خوب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eu in greek means good

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The food the first night was not so good . It was just deli. غذای شب اول خوب نبود . مال فروشگاه غذای حاضری🔸️دِلی 🔸️ بود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: فُرمالدِهاید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درد دل کردن - خودت را خالی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جشن مراسم مذهبی شبات یهودیان از جمعه شب تا شنبه شب ادامه دارد Friday night is the start of the Jewish Sabbath, which commences at sundown and contin ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تحویل نگرفتن - بی اعتنایی کردن - کم محلی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Paul put you up to annoy me? پل آنتریکت کرده که منو اذیت کنی؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hopefully i could at some point get back some semblane of life امیدوارم یه زمانی بتونم به ظاهری از زندگی برگردم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

National resources defense council انجمن مدافعان منابع طبیعی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

M&m نام برند اسمارتیز هم هست FUN FACT: M&M stands for Mars and Murrie. Forrest Mars, the son of the Mars Company founder, teamed up with Bruce Murri ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بروشور نمایش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Your number is up : به قول دوستمون قشنگ فرمودند : کارت تمومه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارت تمومه . یا شخصی در حال مردن باشه یا نتونه به کار یا فعالیتی که در حال انجامه ادامه بده When your number is up, you are going to die: When the ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - در حال مردن باشی 2 - نتوانی کار یا فعالیتی که در حال انجام آن هستی را ادامه دهی When your number is up, you are going to die: When the plane ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

10 - 4" is a slang term meaning "ok", "yes, " or "I understand. " It was originally used as a code between police officers communicating via radio as ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ski lodge : کلبه بزرگی که در هر پیست اسکی هست و برای استراحت ، غذاخوری ، گرم شدن و . . . . استفاده میشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

My date stood me up : طرف سر قرار نیومد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

The origin of this meaning isn't clear. It may be based on dangle or dingbat. It's no big leap from dingleberry as a small piece of turd stuck the bu ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از ابزارهای اتاق عمل هم هست Retractor muscle : ماهیچه منقبض کننده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

عامیانه : انبارشو - معدنشو مقدار زیاد از چیزی با ارزش زیاد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The correct spell is motherlode به motherlode مراجعه شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Critical acclaim : تحسین منتقدان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عامیانه : انبارشو - معدنشو مقدار زیاد از هر چیز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're a dodo brain : تو خنگی You're a dodo brain : خودت خنگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ : نازییِیت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : نازییِیتد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

از کلمه لاتین sequi به معنی follow : دنبال کردن گرفته شده Non sequitur : صحبتی که دنباله منطقی صحبتهای قبلی نیست - حرف بی ربط - پرت و پلا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اختصار dime I didn't dome

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اختصار dime I didn't dime

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Drop a dime به اختصار dime to give information ( as to the authorities ) about another's improper or unlawful activities The criminal dropped a dime ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

determined and serious, or done together with others: تلاش مجدانه ودسته جمعی I really made a concerted effort to get involved in community affairs

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You gotta try schlepping marble one day یه روز باید سعی کنی سنگ مرمر جابجا کنی It's a schlep: کار سختیه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یهودی : تنبل، بیکار; سفر سخت؛ وظیفه سنگین ( عامیانه آمریکایی ) حمل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

تازه به فکر آدم رسیدن بعدا به فکر ادم رسیدن They made a dessert as an afterthought بعدا به فکرشون رسید دسر هم درست کنند They made dinner as an ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از دل و جون با تمام وجود از ته دل My mom worked his heart out for our meal. مادرم برای غذای ما از دل و جون کار کرد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

You're so busted : بدجوری مچتو گرفتم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بد معنی کردن - اشتباه برداشت کردن - کج خیالی کردن - سو برداشت کردن

پیشنهاد
٠

As much as the next guy به اندازه هر کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As much as the next person به اندازه هر کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Harbor a grudge Owe a grudge Nurse a grudge Bear a grudge کینه به دل گرفتن و دشمنی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Harbor a grudge Owe a grudge Nurse a grudge Bear a grudge کینه به دل گرفتن و دشمنی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Harbor a grudge Owe a grudge Nurse a grudge Bear a grudge کینه به دل گرفتن و دشمنی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Harbor a grudge Owe a grudge Nurse a grudge Bear a grudge کینه به دل گرفتن و دشمنی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Harbor a grudge Owe a grudge Nurse a grudge Bear a grudge کینه به دل گرفتن و دشمنی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Soda water Fizzy water Club soda آب گازدار که برای رقیق کردن آبمیوه ها و مشروب استفاده می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Soda water Fizzy water Club soda آب گازدار که برای رقیق کردن آبمیوه ها و مشروب استفاده می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Soda water Fizzy water Club soda آب گازدار که برای رقیق کردن آبمیوه ها و مشروب استفاده می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What a nerve The nerve The nerve of him چه پر رو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چه پُر رو است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Life preserver : جلیقه نجات - اسباب نجات غریق

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bereavement fare : تخفیف عزاداری - شرکتهای هواپیمایی آمریکایی به افراد سوگوار برای خرید بلیط هواپیما تخفیف می دهند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Corked bat : تقلب در ساخت چوگان بیس بال که بخشی از قسمت داخلی چوگان را با چوب پنبه می ساخته اند تا سبک تر شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Corking a bat causes it to be lighter, which in turn allows the batter to swing it more quickly. یه تقلبی که قسمت داخلی چوگان را دربیسبال چوب پنبه ک ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She's got a rack on her chest : ( در مورد کسی که پروتز سینه گداشته ) روی قفسه سینه اش طاقچه گذاشته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاغ سیاه کسی را چوب زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

noun a close - fitting one - piece garment, made of a stretchy fabric, which covers a person's body from the shoulders to the top of the thighs, worn ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه بدنسازی بالاروی پله درجا ( ثابت ) - مثل دوچرخه ثابت an exercise machine that allows the user to go through the motions of climbing stairs

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

National Association for the Advancement of Colored People

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"Another Day in Paradise" is a song by Phil Collins that addresses the issue of homelessness and societal indifference. The lyrics tell the story of ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه کلمه ایتالیایی ( لاتین ) - فرانسوی است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشمهای ورقُلُمبیده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Bulging eyes : چشمهای ورقُلُمبیده - مثل افرادی که غده تیروئید آنها پرکار است.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عضو فرقه christian science

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a religion based on Christian scripture that was founded in the United States in the mid - nineteenth century and that teaches that disease and illne ...

پیشنهاد
٠

نام روزنامه در آمریکا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

American sanctions against other countries are aimed at destroying their social fabric تحریم های آمریکا علیه کشورها در جهت تخریب بافت اجتماعی کشورهای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه متن جناب farhood علیرغم مخالفت احتمالی آمریکا، دلارزدایی ادامه خواهد داشت، زیرا بیشتر کشورهای غیر غربی خواهان یک سیستم تجاری هستند که آنها را ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلفظ : مِیلِی کلمه ای با ریشه فرانسوی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

French word means hubbub

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو سر هم بزن کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My false teeth got mangled up in the garbage disposal دندون مصنوعی من در آشغال خرد کن له و لورده شد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

تلفظ: لود I loathe you : ازت متنفرم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهاتما گاندی رهبر فقید هند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Staring out the window you see a long view of rolling pastures وقتی بیرون پنجره را نگاه می کنی مراتع مواج وسیعی را می بینی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Staring out the window you see a long view of rolling pastures وقتی بیرون پنجره را نگاه می کنی مراتع مواج وسیعی را می بینی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام پرنده : چنگر - پرِلا آدم احمق - ساده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشت در پشت - نسل اندر نسل I come from long line of artists : نسل اندر نسل من هنرمند بوده اند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: to steal a lot of things or money from someone. If you're not careful, they'll rob you blind. دار و ندار کسی و بردن - کسی را دار و ندار کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

She said she doesn't speak english . my ass, she doesn't speak english میگه نمی تونه انگلیسی حرف بزنه . گُه خورده که نمی تونه انگلیسی حرف بزنه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

He's gypping us : داره سرمون کلاه میذاره

پیشنهاد
٠

PCH یک موسسه است

پیشنهاد
٠

PCH نام یک موسسه است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انبار پایایای - مرکز پایاپای - دفتر پایاپای

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیدات کردم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They're bunco artists bilking people of their life savings آنها کلاهبردارند و پس انداز های مردم را بالا می کشند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوشش برای کسی یا چیزی front for somebody/something to represent a group or an organization and try to hide its secret or illegal activities These ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Joy - surprise

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Yawn : to wide open خمیازه از این جهت که دهان باز میشه yawn گفته می شود Yawning chasm : شکاف بازشونده - شکاف عمیق و وسیع Yawning gap : فاصله عم ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Yawn : to wide open خمیازه از این جهت که دهان باز میشه yawn گفته می شود Yawning chasm : شکاف بازشونده - شکاف عمیق و وسیع

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Yawn : to wide open خمیازه از این جهت که دهان باز میشه yawn گفته می شود Yawning chasm : شکاف بازشونده - شکاف عمیق و وسیع

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I got fixed up last week : هفته پیش با یه نفر دوست شدم . جور شدم .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fell :دوستان وحشیانه معنی بهتری می دهد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fell : مهلک - ظالم - ستمگر Swoop : حرکت سریع پرندگانی مثل عقاب که از بالای آسمان برای شکار به زمین پایین می آیند و بلافاصله شکار را به چنگال گرفته و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

https://www. phrases. org. uk/idioms/all - thumbs. html ادم دست و پاچلفتی - این دستش به اون دستش میگه گُه نخور . از اصطلاح each finger was thumb گ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اِپُل - سردوشی روی شانه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Two tone shirt: بلوز دو رنگ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دامن شلواری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دامن شلواری

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

I guess your documents leaves me in the clear بنظرم مستندات شما من را مبرا یا تبرئه می کنه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shabbat : شنبه Shalom:سلام - صلح Shabbat shalom : سلام روزهای شنبه یهودیان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غیر از روزهای شنبه گفته میشه Shabbot : شنبه Shabbot shalom : سلام روزهای شنبه یهودیان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase was first and is primarily used in the U. S. The practice of taking home doggy bags from restaurants is sometimes traced to steakhouses ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

The phrase was first and is primarily used in the U. S. The practice of taking home doggy bags from restaurants is sometimes traced to steakhouses ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در گلف با یک ضربه توپ را از تی به سوراخ انداختن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dead : بی خطا، بی لغزش، دقیق، درست هم معنی میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حرف A بزرگ قرمز روی بلوز نشانه خیانت زن به شوهرش

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار خوب - فرمان خدا در دین یهود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کار خوب - فرمان خدا در دین یهود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bow : سر فرود آوردن - سر خم کردن Take a bow : تعظیم کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سوگ درمانی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We just can't cut right in front ما که نمی تونیم بریم اول صف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قبول جرم - پذیرفتن ارتکاب جرم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو فیلمها زیاد دیدیم یه گاوچران سوار اسبه و با یه میله بلند میزنه به گاوها که حرکت کنند . بعدا آن را برقی کرده اند که شوک میده و نیاز به قدرت و انرژی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They have bad penmanship: خطشون بده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm for open immigration من طرفدار مهاجرت آزاد هستم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Visa renewal form فرم تمدید ویزا Visa renewal fee: مبلغ تمدید ویزا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی بصورت غیرمنطقی و بدن هیچ زحمت و برنامه ریزی به هدفی رسیدن He fell ass - backwards into money او شانسی و قضاقورتکی پولدار شد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی به قول معروف گاری را جلو اسب ببندی . کاری را غیراصولی انجام دادن Fall ass - backwards : اصطلاح است یعنی بصورت غیرمنطقی و بدن هیچ زحمت و برنامه ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در دادگاه وکیل : objection: اعتراض دارم قاضی : 1 - overruled : وارد نیست 2 - sustained: اعتراض قبوله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quadriceps muscle Quadriceps tendon Quadriceps stretch

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بجای holy cow

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیفته و عاشق کسی یا چیزی بودن I'm a sucker for cilantro : من عاشق گشنیزم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:ایندِدیدنِس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : ایندِدِد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Larry: Do me a favor. See if anybody is in the ladie's room? Chyril: Why? Larry: It's an olfactory nightmare in that men's room.

پیشنهاد
٠

دوستان به زیبایی فرمودند . خلاصه کلام : نام نمایشنامه ای از شکسپیر وقتی مسئله ای ختم به خیر میشه مشکلات و آزار و اذیتهای مسیر قابل چشم پوشی است . ش ...

پیشنهاد
٠

All's well that ends well

پیشنهاد
٠

Time will tell

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جوجه را آخر پائیز می شمرند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

from Latin inconspicuus ( from in - ‘not’ conspicuus ‘clearly visible’ ) - ous.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحث کردن - مطرح کردن - بحث برانگیز - بی مورد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جَلدی میریم داخل جَلدی می زنیم بیرون

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Out of production دیگه تولید نمیشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A hired killer

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You should drink sake because it is a wonderful preface to a great japanaese meal باید ساکی بنوشید چون پیش درآمد یا مقدمه ای بر یک غذای عالی ژاپنی ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سه عضله در هر دو طرف ستون مهره ها که از گردن تا لگن ادامه دارند erector spinae

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: اسپاینِی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase has its roots in the early 20th century, when it was used by musicians to indicate that someone should insert a sock or cloth into their i ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

from Barcalo ( “the manufacturer” ) ‎ lounger, named after Edward J. Barcalo ( 1870–1963 ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Acu puncture Acu : with a needle

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ:کُردِر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

مراجعه به leave of absence

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارت درسته - با همین فرمون برو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shanda” is a Yiddish word that translates into English as shame, or disgrace.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Informal in an undeniably incriminating situation; red - handed

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عیدی ما یادت نره

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: دِرفتس

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Draughts

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عبارت By virtue of : بخاطر - به دلیل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1970s: from a translation of Japanese bukimi no tani, coined by the roboticist Masahiro Mori, who created a graph that plotted the emotional response ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا خرتناق پر شده completely full: be stuffed to the gills By the time the fourth course was served, I was stuffed to the gills. be packed to the gi ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرا نمی دونید علامت غلط می زنید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکافتن - خراش : rift

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حوصله کسی را سر بردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a person who belongs to a network of friends and associates with close ties of loyalty and mutual support. خونگرم - مهربان - بامرام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

پس اینجایی هم معنی میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Scoop: ( روزنامه نگاری و رادیو و غیره ) خبر دست اول ( که هنوز به دست سایر رقبا نرسیده است ) ، خبر خصوصی، خبر دست اول

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست تو دماغ کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

'from bene ‘well’ velle ‘to wish’. از ریشه لاتین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ریشه لاتین fumus : smoke : فوموس در زمانهای گذشته از دود برای فراری دادن حشرات و ضدعفونی کردن فضا استفاده می شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've heard an awful lot about you درباره تو حرفهای زیادی شنیده ام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Tropical fish tank : آکواریوم ماهی های استوائی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مضر - به ضرر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

She is used for airplane - ship - truck برای هواپیما - کشتی - کامیون ضمیر مونث استفاده می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتاب ناقوسها برای که به صدا در می آیند اثر همینگوی For whom the bells toll It tolls for thee : برای تو به صدا در می آید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

لازم الاجرا Binding contract : قرارداد لازم الاجرا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرارداد لازم الاجرا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: بُن وُیاژ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرش ارتفاع

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کم توقع

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Shop : کلاس فنی - کلاس عملی - کارگاه هم معنی میده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نماد یا سمبل حماقت Foolishness

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

what's going on? what's happening?, what's new?

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Back in the saddle : برگشت به فعالیت عادی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Baby sitter: پرستار بچه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخراج Get the sack Get the axe Get the boot

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاو پیشونی سفید - متفاوت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاو پیشونی سفید - متفاوت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Demanding

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wood grain : طرح چوب Wood graining : طرح چوب کردن - رگه دار کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر از تلویزیون پخش نشدن - پخش برنامه ای تمام شدن Air : روی کانال تلویزیونی رفتن و پخش شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Some people believe that communism has been relegated to the scrap heap of history بعضی از مردم معتقدند که کمونیسم به تل زباله تاریخ تنزل داده شده - ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

to cause ( someone ) to lose something or to suffer a lot You cost me a customer : تو یه مشتری منو پَروندی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Introduce important or exclusive information برای بیان اطلاعات مهم یا انحصاری

پیشنهاد
٠

Eyeteeth: دندان نیش چیزی را بسیار خواستن تا حدی که حاضر باشی عضو بدنت را در ازای آن بدهی If you say that you would give your eyeteeth for somethi ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

Linger : تاخیر داشتن - مردد بودن Malinger : خود را به مریضی زدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

He is a racist, a bona fide racist او یه نژادپرسته ، یه نژادپرست واقعی - حسابی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Flip one's wig Flip out عصبانی شدن - از کوره در رفتن - هیجان زده شدن Also, flip one's wig ; flip out . React very strongly or wildly, as with ang ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The American Automobile Association travel agency, or the AAA travel agency for short, is a travel agency that offers exclusive discounts on travel p ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

I pledge to defend my country against all enemies, foreign and domestic من قسم می خورم در برابر همه دشمنان خارجی و داخلی از کشورم دفاع کنم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکته تلفظی : اَپرِپو

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Many a true word is spoken in jest. چه بسا یا خیلی از حرفهای جدی به شوخی گفته میشه

پیشنهاد
٠

Wipe off the face of the earth Disappear completely کاملا نابود شدن - کاملا از بین رفتن The whole tribe seems to have disappeared off the face of t ...

پیشنهاد
٣

سه پلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزی ز در آید

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با هم نجنگید با هم دوست باشید

پیشنهاد
١

عروس جارو کردن بلد نیست میگه اتاق کجه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym: the sooner the better

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Demand or expect more than usual , reasonable or fair توقع یا درخواست بیش از حد معمول ، منطقی و منصفانه I'm not asking you for too much :من درخواس ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sack time : وقت خواب - موقع خواب

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

جای شکرش باقیه که . . . . . . چه خوب شد که . . . . . . . Your leg is fractured . it's a good thing your mother is not here پایت شکسته . چه خوب شد ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

You gotta give us odds : باید به ما فُرجه بدهی - باید به ما آوانس بدهی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal fondle someone sexually, especially in a surreptitious way or without their permission.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بصورت مخفف obit هم استفاده میشه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویراستاری کردن - تصحیح کردن - غلط گیری!کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویراستار - مصحح - غلط گیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

1 - پشتک وارو زدن - مَلّق زدن 2 - صد و هشتاد درجه تغییر عقیده دادن If someone or something does a somersault, they turn over completely in the air ...

پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : واگن یا کالسکه ات را به ستاره ها ببند هدف عالی برای خودت بذار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What a racket you've got going ? چه حُقه ای سوار کرده ای ؟

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تنگه - تنگنا Difficult straits: تنگنا و مضیقه سخت Dire straits : تنگنا شدید Desperate straits : مضیقه و تنگنای ناامید کننده - بدون چاره و راه حل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نکته تلفظی : /broʊt͡ʃ/ بِروچ

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

fuckface ( plural fuckfaces ) ( vulgar, derogatory or offensive ) An ugly or otherwise undesirable or annoying person آدم زشت یا نخواستنی و رومُخ

پیشنهاد
٠

گرفتاریهای خاص و موقتی مثل بیماری - مرگ بستگان - بارداری زنان که عذر موجهی برای فرد محسوب می شود .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ساعتی که تراکنش های آن روز بانک متوقف می شود . پایان روز

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Adjacent neighbors : همسایگان مجاور

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pyro: در زبان یونانی آتش Mania : جنون - دیوانگی Pyromania: جنون آتش افروزی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : /ˈp�seɪ/ : پَسِی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Curb your enthusiasm : سریالی به این نام : اشتیاقت را کنترل کن - ذوق زده نشو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اوراق قرضه با سود بالا بعلت ریسکی و قمار گون بودن - اعتبار پائین

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: /ˈpriːˌmoʊ/ پریمو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pod iatry Pod:پا به یونانی Iatry : درمان کردن به یونانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسوند یونانی به معنی درمان کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pod : پا Podiatrist : پزشک پا - متخصص ارتوپدی پا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A wing chair ( also, wing - back chair, wing - back or armchair ) is an easy chair or club chair with "wings" attached to the back of the chair, typi ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bust someone's balls" is a slang phrase meaning to tease, mock, or give someone a hard time, often in a playful or joking manner. مسخره کردن یا سخت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bust someone's balls" is a slang phrase meaning to tease, mock, or give someone a hard time, often in a playful or joking manner. مسخره کردن یا سخت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Olive drab : سبز مایل به قهوه ای - سبز زیتونی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سریع بودن - فوری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدا جدا سفارش دادن مثال : اگر پولتون کم است فقط سیب زمینی سرخ کرده سفارش می دهید و غذا سفارش نمی دهید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یک برند شیرکاکائو هم هست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Examples : Ironmonger Cheesemonger Fleshmonger Carpetmonger Fashionmonger Scandalmonger Warmonger Panicmonger Rumormonger

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طنز crazy rabbit

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Easy going Happy go lucky Cheerful

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bizarro world : سرزمین عجایب

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شکستن انحصار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Diagonal صحیح است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مهره های استوانه ای شکل سیاه وسفید ساخته شده از صدف ، که سرخپوستان آمریکا بعنوان پول و تزئینات اسنفاده می کردند - پول

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشتی بادبانی تندرو Sailing ship : کشتی بادبانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

noun informal a nightclub or bar that charges exorbitant prices. "clip joints more interested in overcharging for drinks than delivering a show" با ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

دوستان به فارسی میشه معادل یه پاپاسی - پول خیلی کم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They don't give a damn : عین خیالشونم نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : in one's element کاری را خوب بلد نبودن و از اینکه مجبوری اون را انجام بدی معذب بودن to be unhappy and feel uncomfortable in a particular ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : out of one's element In a situation you know well and enjoy Gerard stood up to sing in front of his classmates and you could see he wa ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My watch didn't keep good time : ساعتم وقت را دقیق نشون نمی داد. ساعتم دقیق نبود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی busy : شلوغ هم میده . you bring a car in for repair and the mechanic says “we'll get to it but we're a little backed up. ” He means it'll take ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Death : مرگ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خبری را به گوش کسی رسوندن

پیشنهاد
١

دیگه بسه - دیگه به لبم رسیده - دیگه کافیه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان سوت زنی به معنی افشاگری - گزارش تقلب می باشد و سوت نماد هشدار دادن است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

a class that teaches you about driving laws, that you can go to instead of paying money for something you have done wrong while driving

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Rocking chair: صندلی گهواره ای - صندلی ننویی Off one's rocker : loss of stability or sanity از دست دادن ثبات و عقلانیت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tricorn hat

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٤

The great nations have always acted like gansters and the small nations like prostitutes Stanely kubrick ملتهای بزرگ همیشه مثل گانگسترها عمل کرده ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The great nations have always acted like gansters and the small nations like prostitutes Stanely kubrick ملتهای بزرگ همیشه مثل گانگسترها عمل کرده ا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Black comedy Dark comedy

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاردان بودن هوشیار بودن ماهر و مسلط بودن alert competent 1. you really have to be on the ball for this job. 1. شما برای این کار باید واقعا کاردان ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Laws are like cobwebs, which may catch small flies, but let wasps and hornets break through. Jonathan Swift قوانین مثل تار عنکبوتند . ممکنه مگس های ک ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fog - shrouded : ʃraʊd/ us. be shrouded in darkness/fog/mist. to be hidden or covered by the dark/fog, etc: The island was shrouded in sea mist. be s ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Buyer beware : خریدار حواست جمع باشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Get out of a jam : از مخمصه و گرفتاری در آمدن Get into a jam : به دردسر و گرفتاری افتادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

get someone out of a jam Fig. to get someone out of trouble. • Thanks for getting my brother out of that jam. • How am I going to get myself out of t ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را تو حلق کسی کردن - Get away with that trumpet before i ram it down your throat مثال : کسی بد ترومپت میزنه . در جواب بهش میگن تا اونو تو حلقت ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

از کار برکنار شده informal•North American be dismissed from a job. "the person charged with hiring that coach has himself gotten the gate"

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tan tie : کراوات قهوه ای مایل به زرد Tan shirt :پیراهن قهوه ای مایل به زرد . . .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ahe is a human newsreel : اون دهن لقه - آلو زیر زبونش خیس نمی خوره - رازدار نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

infection of the intestines resulting in severe diarrhoea with the presence of blood and mucus in the faeces

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشونت شدید به خرج دادن به قصد کشتن و نابود کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word narc is slang shorthand for "narcotics agent, " a federal agent or police officer who specializes in laws dealing with illegal drugs. Narc i ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیافه اخمو - قیافه درهم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتاق استراحت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ضمن Draw معنی بیرون کشیدن - قرعه کشیدن هم می دهد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاح از بلیط بخت آزمایی می آید . به معنی قرعه پوچ یا خالی . برگه خالی یا blank هیچوقت برنده نمی شود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

راهرو برقی - مثل پله برقی یا رمپ برقی که در مترو و فروشگاههاست ولی مسطح است و کاملا هم سطح زمین است . در فرودگاهها معمولا استفاده میشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As sound as a barrel: صحیح و سالم مثل بشکه که وقتی آنرا بخوابانید و هل دهید کامل می چرخد As sound as a dollar: قابل اعتماد مثل دلار As sound as a p ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As sound as a barrel: صحیح و سالم مثل بشکه که وقتی آنرا بخوابانید و هل دهید کامل می چرخد As sound as a dollar: قابل اعتماد مثل دلار As sound as a p ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As sound as a barrel: صحیح و سالم مثل بشکه که وقتی آنرا بخوابانید و هل دهید کامل می چرخد As sound as a dollar: قابل اعتماد مثل دلار As sound as a p ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As sound as a barrel: صحیح و سالم مثل بشکه که وقتی آنرا بخوابانید و هل دهید کامل می چرخد As sound as a dollar: قابل اعتماد مثل دلار As sound as a p ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیشنویس فیلمنامه Film treatment

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Film treatment Movie treatment پیشنویس فیلمنامه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشنویس فیلمنامه Movie treatment

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عین خیالش نیست - اهمیتی نداره - قابلی نداره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عین خیالش نیست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Public address systems — or PA systems — are specially designed mixer, amplifier, and speaker combinations used to communicate with an audience بلندگ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't play coy : خودت را به اون راه نزن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Popcorn popper Corn popper Popper دستگاه پف فیل ساز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عدم - نبود - فقدان لطفا وقتی نمی دونید دکمه غلط را نزنید

پیشنهاد
٠

Meaning: Totally useless! When someone or something has no use it is about as useful as a chocolate teapot. Can you imagine trying to put boiling wat ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What I thought is the same as what really happened

پیشنهاد
٠

To be green means to appear young, inexperienced and foolish. To be cabbage looking means to be uneducated, plain and simple ( minded ) . So ''I'm no ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be green : to appear young

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دامن قارچی که یک لایه آستر کوتاه و باریک متصل به لایه بیرونی دارد و باعث ایجاد پف در لایه بیرونی می شود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کورن فلکس : جو پرک شده مخصوص صبحانه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیا بالا/پایین

پیشنهاد
٠

Doing things that cause someone to like or dislike you انجام کارهایی که کسی از شما خوشش/بدش بیاید She tries to keep/stay on her boss's good side by ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Con artist Bunco artist کلاهبردار - شیاد - حقه باز

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Moral fiber : strength of character. قدرت درونی "a weak person with no moral fibre

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

strength of character. "a weak person with no moral fibre قدرت درونی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that you feel something with every fibre of your being, you mean that you feel it deeply با تمام وجود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Originally, in English, "posse" was short for posse comitatus a term used to describe a group of men summoned by a sheriff to enforce the law . Over ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

He transcends time and space : او از حد زمان و مکان فراتر می رود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - بویه - شناور 2 - Buoy the spirit :Buoy one's spirit: روحیه دادن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Primed for : آماده - مهیا She is primed for birth : او آماده زایمان است The market is primed for quick sale: بازار برای فروش سریع مهیاست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Substitute bench Substitution bench نیمکت ذخیره در فوتبال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیمکت ذخیره در فوتبال Dugout

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Fly : نقاب شلوار اگر زیپی باشه : zipper flt اگر دکمه ای باشه : button fly

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mocha brown uniform : یونیفورم شکلاتی تیره

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک دست آچار جغجغه ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rachet box : جعبه آچار جغجغه ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جعبه آچار جغجغه ای

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

Synonym : on guard

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : off guard Catch somebody off guard : کسی را غافلگیر کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym of off guard : on guard On guard : گوش بزنگ - مراقب - در حالت آماده باش

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

If someone is caught off - guard they are not expecting a surprise or danger that suddenly occurs انتظار خطر یا سورپرایز ناگهانی را نداشتن - غافلگیر ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Hallmark cards inc : شرکت تولید کارت پستال در آمریکا هم هست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شک شدید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Hate mongering : نفرت پراکنی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stunt : شیرین کاری هم معنی میده The jig is up : بازی تموم شد - دستت رو شد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wait till Wait until صبر کن تا زمانی Wait'll tomorrow: تا فردا صبر کن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wait till next year

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sectional couch مبل ال

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان ho مخفف whore به معنی زن بی بند و بار و هرزه است . Hoe : کج بیل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jock itch : خارش کشاله ران که سوارکاران به آن مبتلا می شوند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Jockstrap : بیضه بند که آقایان برای ورزش های سنگین می بندند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عذرخواهی می کنم شکل صحیح آن : putrefaction است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی Putrefication

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هیتر برقی که کوچک و قابل جابجا کردن است و برای گرم کردن غذا استفاده میشه . اسمش بخاطر صفحه گرد آن است که قابلمه را روی آن می گذاریم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوست عزیز noshinbhh کامل فرمودند مثال بند ۲ : I just couldn't put my mother through my marriage : نمی خواهم مادرم را برای ازدواجم به دردسر بیندازم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal used in reference to sexual activity conducted roughly and quickly, without tenderness. "‘Men only want one thing’, she'd wept. ‘Wham - bam ...

پیشنهاد
٠

informal used in reference to sexual activity conducted roughly and quickly, without tenderness. "‘Men only want one thing’, she'd wept. ‘Wham - bam ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرحی در قسمتهای غربی آمریکا که زمین های بومیان را می گرفتند و به تازه واردین می فروختند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Land run

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Land rush طرحی در قسمتهای غربی آمریکا که زمین های بومیان را می گرفتند و به تازه واردین می فروختند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشکشوئی According to a March 2019 article by Mental Floss, Martinizing refers to the process of dry cleaning clothes devised by Henry Martin in 1949. ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاروی دستی بجای برقی که دسته های بلند دارند - جارو نپتون های قدیم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Mouth ulcer : آفت دهان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mouth ulcer Aphthous ulcer : زخم آفت دهان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز marjan آفت دهان : Canker sore Aphtous ulcer است ولی ulcer هر نوع زخم و زخم معده است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gators : نام تیم های ورزشی دانشگاه فلوریدا آمریکا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/ˈɡeɪtəreɪd/ ​ a drink intended for people who play a lot of sport. It replaces liquids in the body rapidly and adds carbohydrates. It was invented i ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that you feel something with every fibre of your being, you mean that you feel it very deeply.

پیشنهاد
٠

قولنج انگشتان کسی را شکستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Vigor :/ ویگِر / : نیرو - قوت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

is used to describe something extremely funny, to the point where it feels like your sides might split from laughing so hard. از خنده روده بُر کننده ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بانگو : ( به اسپانیایی: bong� ) یک ساز کوبه ای آفریقایی - کوبایی متشکل از یک جفت طبل با اندازه های متفاوت است. در اسپانیایی به طبل بزرگتر hembra ( زن ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

پخش کننده - توزیع کننده Water dispenser : آبسرد کن Soap dispenser : جای مایع دستشویی Tape dispenser : جای چسب - پای چسب روی میز اداری Gas station ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک بازی استراتژیک تخته ای ( رومیزی )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

carousel, ferris wheel, carrousel, girandole, flip - flop,

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی Merry go round

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a revolving machine with model horses or cars on which people ride for amusement. ماشینها و اسبهایی در شهربازی که دور یک محور بصورت دایره ای می چرخ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام یک ترن هوایی معروف در شهربازی کانی آیلند نیویورک هم هست

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Simonize : برق انداختن - واکس زدن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the ceremony in which a Jewish baby boy is circumcised. Brith milah ختنه پسران یهودی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bris the ceremony in which a Jewish baby boy is circumcised. ختنه پسران یهودی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

away from ( something dangerous, harmful, etc. ) Keep/Stay clear of trouble! We'll pick up speed once we get clear of the heavy traffic مبرا از چیزی ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Home stretch

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Home straight

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a punctuation mark ( ? ) indicating a question. used to express doubt or uncertainty about something. "there's a question mark over his future" ۱ - ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Eat your heart out

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Eat your heart out : دلت بسوزه - چشمت در بیا Cry your heart out : بشدت گریه گردن - آبغوره گرفتن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با تمام وجود with great effort, energy, and enthusiasm : very hard. The band played their hearts out in hopes of winning the prize. I'd much rather ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلت بسوزه - غصه بخور - چشمت در بیا . Do you like my watch? Well, eat your heart out. It was the last one in the store. . از ساعتم خوشت می آید؟ خب، ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Horse Racing slang. an apprentice jockey. شاگرد یا نوآموز اسب سواری کنایه از ناشی بودن - ناکاربلد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Don't get smart : حاضر جوابی نکن - گستاخی نکن - مَردِ رِندی نکن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Revolting stench : بوی گند و تهوع آور

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Revolting stench : بوی گند و تهوع آور

پیشنهاد
٠

فشار را روی کسی زیاد کردن تا کاری را که مایلیم انجام دهد

پیشنهاد
٠

به طنز ، بعلت تعداد صفحات زیاد ، مثل مثنوی هفتاد من کاغذ در فارسی ذکر میشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hitting and beating

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طنز right out of the clear blue sky

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میخوامت

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی مختصر get out of here : شوخی می کنی - نه بابا - غیر ممکنه - محاله

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بصورت مختصر get out هم می گویند Get out : باور نمی کنم - شوخی کنی - عمرا

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Watershed management : آبخیزداری Watershed protection: حفاظت حوزه - آبخیز Watershed moment : نقطه عطف از نظر زمانی Watershed event : نقطه عطف از نظ ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Call : معنی تصمیم و انتخاب هم میده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Splash: spray

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Unbridled economy : اقتصاد لجام گسیخته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unbridled economy : اقتصاد افسار گسیخته

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rhino plasty =nose shape: شکل دادن به بینی== =>جراحی بینی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Rhino : بینی - دماغ هم معنی میده Phinoplasty :جراحی بینی - شکل دادن بینی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

As bals as cue ball : کچل به اندازه توپ بیلیارد اصطلاحی عامیانه که برای افراد بی مو به کار می رود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پول ورودی به کلاب شبانه یا بعضی از رستورانها

پیشنهاد
٠

Don't get your knickers in a twist حرص نخور - جوش نزن

پیشنهاد
١

Don't get your panties in bunch حرص نخور - جوش نزن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احیای مو - ترمیم مو

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موافق - راضی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام یک برند صابون هم هست

پیشنهاد
٠

Fireworks wednesday

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Her aspiration to become a renowned scientist motivated her to pursue advanced studies in physics. Despite numerous challenges, his aspiration to sta ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

She has a strong aspiration to become a doctor. His aspiration is to travel the world. They shared their aspirations for the future. My aspiration ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Groove : اینجا زندگی روزمره - عادت همیشگی برگشتن به زندگی عادی بعد از گرفتاریها و مشکلات to start to be happy, confident, or successful again afte ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The term "shotgun" for the front passenger seat originates from the days of stagecoaches in the American Wild West. During that time, the person sitt ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "to a tee" means doing something perfectly or exactly right. The phrase suggests great precision and accuracy. Its origin is believed to co ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Roll the dice : تاس انداختن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

take the initiative in deciding how something should be done. "we believe in parents and teachers calling the shots" ما معتقدیم والدین و معلمین تصم ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی است. به Psychic مراجعه شود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Quiet

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Purse snatcher : کیف قاپ

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pap smear : نمونه برداری از دهانه رحم برای تست سرطان

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یک نوع آن پنجره های آلومینیومی هستند که ریلی باز و بسته می شوند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفن مجانی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Cabbage patch kids dolls:برند عروسک سازی Cabbage patch :مزرعه کلم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی fittest

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب معدنی شهر ویشی فرانسه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take a chance : ریسک کردن شانس خود را امتحان کردن . I must take a chance otherwise I'll regret it. . باید ریسک کنم، در غیر این صورت پشیمان Take no ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Take a chance : ریسک کردن شانس خود را امتحان کردن . I must take a chance otherwise I'll regret it. . باید ریسک کنم، در غیر این صورت پشیمان Take no ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در جمله منفی معنی جناب milad moradmand را می دهد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنس ضدآب برای تولید کفش و لباس ورزشی a synthetic waterproof fabric permeable to air and water vapour, used in outdoor and sports clothing.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

I stick my neck out for nobody من خودم را بخاطر کسی به خطر نمی اندازم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

غلط املایی Cynical

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The prefect of police : فرمانده پلیس

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با perfect : کامل - فوق العاده اشتباه نشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A hasty tidying of the house between the time you see the neighbour coming and the time they knock on the door.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Rim of the africa : مرز یا حاشیه آفریقا Rim of the world : مرز یا حاشیه دنیا - فیلمی با همین نام ساخته شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

میدان turn right at the next roundabout. در میدان بعدی به راست بپیچ.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشف رمز کردن - سر درآوردن از رمز - رمز شکستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Friendly game

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گفتن به کسی که انتقاد - حمله - آسیب رساندن به کسی را متوقف کند to tell someone to stop criticizing , attacking, or damaging another person. After ye ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبه جزیره ای تفریحی در قسمت جنوبی شهر نیویورک بوده که الان به بروکلین نیویورک متصل شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm in a mourning period : من دوره سوگواری را می گذرانم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Immediately بلافاصله - فورا : immediately after one has been told about something. They're prepared to help us on a moment's notice. They can b ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Moment's صحیح است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی کسی دروغ میگه در جوابش میگیم : امکان نداره - محال ممکنه - محاله - دروغ میگی - باور نمی کنم - خر خودتی دوستان معنی از اینجا برو بیرون نمیده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fire dog

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سه پایه ای در شومینه که هیزم را روی آن می گذاشته اند

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Immediately بلافاصله - فورا : immediately after one has been told about something. They're prepared to help us on a moment's notice. They can ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه بازیکن حرف اول یه جسم را که در دید هست میگه و بقیه باید حدس بزنند چی بوده ؟ دومرتبه بازی با بازیکنی که درست حدس زده بعنوان شخص در نظر گیرنده شئ اد ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شرایط سخت یا اخبار سخت را راحت تر کردن make it easier to cope with a difficul t change or upsetting news. "monetary compensation was offered to so ...

پیشنهاد
١

جلو چشم آدم بودن آن لباس نارنجی هَمَش جلو چشمَمِه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

ترجمه تحت الفظی : در حافظه ام می سوزه جلو چشم آدم بودن Burn on/in/into one's memory /brain /mind I never forgot her. her face was burned on my b ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

وِلِش کن . وقتی مسئله ای پیش می آید take no action regarding a problematic matter. "‘Are you planning a follow - up to the programme?’ ‘No, we'll l ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : از بازی بریج می آید و suit به معنی خال گشنیز - دل - پیک - خشت است .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

مثال : ترامپ مسعد بلوس را که لبنانی الاصل است بعنوان مشاور ارشد خود در امور خاورمیانه و جهان عرب انتخاب کرد . اگر فردی آمریکایی اصیل انتخاب می کرد ب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاب بالای دَر یا پنجره که ثابت است و باز و بسته نمی شود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آقتابگیر ماشین - لبه کلاه که جلوی آفتاب را می گیرد Visor تلفظ : وایزِر

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Safety glazing : شیشه نشکن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیشه نشکن Safety glazing is a modification done to certain types of glass, such as windows and shower doors, to make them less prone to shattering ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

The meat is a little stringy گوشت یه کم ریش ریشه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

باید از روی جنازه ام رد بشه ترجمه تحت الفظی : باید منو بکُشِه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

to annoy or worry someone: He's been bugging me all morning

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're positive it's yours ? مطمئنی مال توست ؟ مطمئن بودن و یقین داشتن هم معنی میده . لطفا اگر نمی دونید علامت غلط را نزنید

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این گیاه از راسته کلم ها است و با نام های کبر ، کبرو، کبیر، دک، داغ قارپوزی، خیاروک، لگجی، لیجین، لیجون و کبرک درخت اصف شناخته می شود و با هندوانه اب ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

Focal point of attention : کانون توجه - مرکز توجه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Focal point of attention : کانون توجه - مرکز توجه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Beans and franks or franks and beans is a dish consisting of baked beans and hot dog sausages. It can be a main course or a sidedish

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Beans and franks or franks and beans is a dish consisting of baked beans and hot dog sausages. It can be a main course or a sidedish

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لکوبوزیه معمار فرانسوی مبدع این سبک معماری است .

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: گریدُل

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Brutalist architecture معماری وحشی - نمونه ای از این معماری barbican london

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : تانژانت در یک نقطه بر منحنی مماس است و از ریشه لاتین Tangensبه معنی touch می آید و هیچ ربطی به خود منحنی ندارد . وقتی کسی حرف نامربوط به یک ...

پیشنهاد
٠

انتظارات خودت ر ا تعدیل کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bloated : پرخوری به حدی که معده آدم ورم کنه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وجه تسمیه نام رمان این است که مگس ها دور سر بریده خوک فراوانند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رمان ارباب مگس ها : ارباب مگس ها یک سر بریده خوک است که از پسرها می خواهد وحشی - آنارشیست و خشن باشند . نماد شیطان و اعمال شیطانی The Lord of the Fl ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرحله سخت تر این شوخی atomic wedgie است که شرت طرف را تا سرش بالا می کِشند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Noun. atomic wedgie ( plural atomic wedgies ) ( US, slang ) A prank in which a person's underpants are pulled up sharply from behind up over the head ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلفظ : لیکِرِش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

informal be determined to harm or cause trouble for ( someone ) . "she's had it in for me ever since our quarrel" منتظر باشی به کسی صدمه بزنی یا درد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Tropic of cancer : مدار راس السرطان به موازات خط استوا در نیمکره شمالی Teopic of capricorn :مدار راس الجدی به موازات خط استوا در نیمکره جنوبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Tropic of capricorn مدار راس الجدی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ventriloquist dummy : a puppet which is operated by a ventriloquist and made to appear to talk. عروسکی که عروسک گردان بجای آن صحبت می کند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عروسکی که یک عروسک گردان بجایش صحبت می کند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در عین بی پولی پُز مفتی دادن - من اینجا و خلیفه در بغداد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی Wage :دستمزد

پیشنهاد
١

در ذهن کسی حک شدن That orange dress burned in my memory آن لباس نارنجی تو ذهنم حک شد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Skeleton in the cupboard : مایه عار و ننگ - مایه شرمساری - چیزی که علنی شدنش آبروی آدم را می بره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Heat و heater معنی اسلحه هم می دهند carry a gun : حمل اسلحه "he was busted at JFK for packing heat DoN't worry , i'm packing heat

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I mean, the guy had a fat fetish منظورم اینه که یارو واقعا چاق دوست داشت Seinfeld season 3 episode 6 time 13:37

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

it is caused by prolonged failure to evacuate the contents of the bladder and can result in a serious infection of the lower urinary tract known as “ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

لطفا با vague : مبهم اشتباه نشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

لطفا با vogue : مد اشتباه نشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

oil companies got a grip on the government شرکت های نفتی دولت را تحت کنترل خود درآوردند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the oil companies got a grip on the government شرکت های نفتی دولت را تحت کنترل خود درآوردند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واحد سرعت : تعداد دور در دقیقه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز جناب آقای میرکریمی solarium را اینجا درج فرموده اند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

the crumbling of old political shibboleths از بین رفتن اصطلاحات پیش پا افتاده سیاسی قدیمی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Schadenfreude is a German word that combines Schaden, which means “damage, ” and Freude, which means “joy. ”

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گری به مجازاتی بی حاصل و بی پایان محکوم شد که در آن می بایست سنگ بزرگی را تا نزدیک قله ای ببرد و قبل از رسیدن به پای ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گری به مجازاتی بی حاصل و بی پایان محکوم شد که در آن می بایست سنگ بزرگی را تا نزدیک قله ای ببرد و قبل از رسیدن به پای ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سیزیف به علت خودبزرگ بینی و حیله گری به مجازاتی بی حاصل و بی پایان محکوم شد که در آن می بایست سنگ بزرگی را تا نزدیک قله ای ببرد و قبل از رسیدن به پای ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربی a person who leads a team, especially a team of officials in a sports match: Before the game, the crew chief explained the ground rules to the ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روی چرخ ماشینها مهره هایی هست که برای سفت شدن چرخ می بندند . این مهره ها را می گویند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

جناب figure درست فرمودند وقتی مورد تاییدتون نیست، شما که سوادتون قد میده لطفا دلیلش را هم بنویسید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نفر سوم مسابقه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He has been chasing that tailfin his entire career در کل دوران حرفه ای خود دنبال دُمِش می گشته . موفق نبوده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

He has been chasing that tailfin his entire career در کل دوران حرفه ای خود دنبال دُمِش می گشته . موفق نبوده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فیلم انیمیشن ماشین ها : کاپ قهرمانی که به شکل پیستون اتومبیل است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنزین ممتاز - بنزین عالی - بنزین سوپر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. North American used as a mildly disrespectful form of address to a man or boy. "like it or lump it, buster" مردک - پسرک ?Who are you calling bu ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a state of extremely fast activity. With only a few weeks left before the election, the campaign has shifted into hyperdrive. [=has shifted into ov ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

throw a fragmentation grenade at ( military slang ) پرتاب کردن نارنجک تکه تکه شونده به سمت کسی Frag him : بکُشِش - تیکه تیکه اش کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

We are eternally grateful ما بی نهایت سپاسگزاریم

پیشنهاد
٠

If the cap fits If the boot fits

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If the cap fits If the boot fits

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Emergency roll call : Many organisations choose to maintain a list of all employees so that the fire warden can conduct a roll call to ensure that ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : شلوار دروغگو روی آتیشه میشه ترجمه کرد : دماغ دروغگو دراز میشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sit down Have a seat

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a store or part of a store where goods are sold cheaply. "bargain - basement prices"

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We need you to help replace some of the divots out here on the grass ما به کمک شما برای جایگزین کردن جای خالی چمن ها نیاز داریم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه املایی مراجعه به devoted

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

person or thing that enjoys a short period of great popularity. "American sitcoms are currently flavour of the month" محبوب و خواستنی بصورت موقتی - ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Robert's jugular is exposed. It's time for the kill. شاهرگ گردن رابرت مشخصه . وقت کشتنشه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاهرگ گردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام یک برند اسباب بازی مثل لگو lego برای بازی های ساختنی کودکان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٦

دوستان معنی عالی - معرکه - زیبا - خوشایند هم میده . وقتی نمی دونید علامت غلط را نزنید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Obscene amount of money : so large an amount or size as to be very shocking or unfair. The company's executives earn obscene salaries. He spends an ...

پیشنهاد
٠

so large an amount or size as to be very shocking or unfair. The company's executives earn obscene salaries. He spends an obscene amount of money on ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gutter gournalism

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگلیسی : snail فرانسه : escargot

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : از روی محل شلوارت پرواز کردن

پیشنهاد
٠

The idiom "fly by the seat of your pants" has its roots in early aviation. In the early days of flying, pilots had minimal instruments and navigation ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Consider me Regard me as Color me happy : consider me a happy person , regard me as a happy person منو خوشحال در نظر بگیر - من خوشحالم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've got a runner in my pantyhose جوراب شلواریم نخ کش شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've got a runner in my pantyhose جوراب شلواریم نخ کش شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

On the block : آمریکایی Under the hammer : انگلیسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

His nuts are on the block

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Come with me and stop fidgeting : با من بیا و آروم باش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

This is our turf. we got seniority. you better get off our corner

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Now behold the awful price of treason : حالا بهای دردناک خیانت را ببینید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unite the clans : قبایل را متحد کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Tuck tail and run : دمت را بگذار روی کولت و فرار کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Barter a better deal : معامله بهتری زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

But from top to bottom, this country has got no sense of itself. It's nobles share ALLEGIANCE with England اما از بالا تا پائین ، این کشور هیچ منطقی ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

U. S. remains steadfast in support of ukraine and israel آمریکا در حمایت از اکراین و اسرائیل ثابت قدم و وفادار است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Defiance of tyranny : سرپیچی از استبداد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give ear to nobles : به حرف اشراف گوش بده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Uncompromising men are easier to admire راحت تره مردان سازش ناپذیر را تحسین کنیم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

And the rest of you will be spared و بقیه اتون عفو می شوید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Let this scrapper come to me بذارید این دعوایی یا خروس جنگی بیاد پیش من

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This day's lawlessness is how you repay my leniency? بی قانونی امروز پاسخ ملایمن منه ؟ File braveheart 1995 time : 45:12

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It's you, She takes after به خودت رفته Film braveheart 1995 time 29:41

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You look a wee bit shaky بنظر داری یه کم می لرزی Film braveheart 1995

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی وقتشه - وقتی مهم است

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

his affairs in france keep him long overdue امور او در فرانسه باعث می شود که او مدت ها به تاخیر افتاده باشد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Primae noctis : حق شب اول

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Primae noctis:حق شب اول

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The phrase prima nocta, based on the Latin “first night, ” is a shortened and corrupted from jus primae noctis, “right of the first night. ” It gener ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Edward the longshanks , king of England ادوارد پا دراز پادشاه انگلستان در فیلم braveheart 1995 : شجاع دل

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Think yourself as a brain - damaged mule : فکر کن یه قاطر با مغز آسیب دیده ای

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hold down the ford : در نبود کسی مسئولیت او را انجام دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محاوره improv 'ایمپراو' می گویند .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pull - out couch : مبل تختخواب شو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Raise your hand if you've got a boner اگه اشتباه احمقانه ای کردی دستت را بلند کن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر چه پیش آید خوش آید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزادی از ستم شعار نیروهای ویژه آمریکا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیاد سپاری : بر وزن shark : کوسه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Being a coeporate lawyer, it's got its upsides وکیل شرکت بودن مزایای خودش را دارد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Semite : سام ، کسی که از نسل سام پسر نوح باشد . ( مثل یهودی ها ) مترادفهای شکاک و ظنین کلمات زیر هستند doubter, skeptic, skeptical, suspicious, ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چهار چشمی کسی را تحت نظر گرفتن - سخت کسی را کنترل کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک نوع مشروب هم هست The Kamikaze cocktail recipe contains equal parts vodka, triple sec, and lime ( similar to a Margarita, which uses tequila as i ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

Way in over someone's head خیلی . . . . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Never disparage your own child : هرگز بچه ات را تحقیر نکن - هرگز بهش توهین نکن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Never deviate from the plan : هرگز از برنامه منحرف نشو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چشمی درب ورودی هم معنی میده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخی - فروشنده با چرخ دستی - دستفروش با چرخ دستی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You skin out to the kitchen and get me a dishrag برو تو آشپزخونه و یه کهنه ظرفشویی به من بده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In an unpleasant way : Their relationship ended on a sour way رابطه اشون ناخوشایند تموم شد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Chocolate covered raisin

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Potty : لگن یا قصری بچه برای آموزش توالت رفتن Watch your potty mouth :مواظب حرف زدنت باش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

غلط املایی : مراجعه شود به Snitches get stitches

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

if someone tells an authority figure ( like the police or a parent ) about something someone has done wrong, the person who reported it will have to ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تصحیح می کنم Snitches get stitches: خبرچینی عاقبت خوشی نداره

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Snitches get snitches : if someone tells an authority figure ( like the police or a parent ) about something someone has done wrong, the person who ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

if someone tells an authority figure ( like the police or a parent ) about something someone has done wrong, the person who reported it will have to ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

طبق کتاب تورات در شهرهای سدوم sodom و عموره gomorrah فساد و لواط زیاد بود و به عذاب الهی دچار شدند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Irish exit بی سر و صدا جمع را ترک کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

the fields are connected into one large field and possibly, the wind makes the field to wave, it looks like rolling ( continue to roll for miles ) . ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجمع الجزایر نروژی در اقیانوس منجمد شمالی

پیشنهاد
٠

Some examples of this proverb : 1. **Sports Fans**: A fan might believe their favorite team will win the championship, even if the odds are against ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Proverb with moss : A rolling stone gathers no moss معنی تحت الفظی : سنگ غلتان خزه نمی گیره با از این شاخه به اون شاخه پریدن چیزی گیر آدم نمیاد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناب سعید زارعین درست فرمودند معنی زندان و هلفدونی هم میده . نمی دونید تکذیب نکنید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

horse pill ( plural horse pills ) ( idiomatic, sometimes mildly humorous ) A medicinal pill which is very large in size and is therefore difficult fo ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Knock off the bullshit and get to the point مزخرف و چرت و پرت گویی بسّه ، برو سر اصل مطلب Knock off the crying : گریه کردن بسّه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Juxta : latin word means next to پهلوی - کنار Pose : قراردادن - گذاشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rehash : بحث ، موضوع یا مسئله ای را دوباره و دوباره مطرح کردن - تکرار کردن Let's not REHASH that fight

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Rip the band aid off : قال قضییه را کندن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The name comes from the Latin for 'to speak from the stomach: Venter ( belly ) and loqui ( speak ) . The Greeks called this engastromythia ( Greek: ε ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Boozehound : مشروب خور حرفه ای - مثل سگ شکاری دنبال مشروبه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Make up time : زمان جبران

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیچ شانسی نداشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I do owe you a debt of gratitude : من به شما یه سپاسگزاری بدهکارم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

I do owe you a debt of gratitude: من به شما یه سپاسگزاری بدهکارم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Legged bathing suit مایو پادار هم معنی میده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرعه کشی ، شرط بندی Lucide sweepstake drum استوانه شفاف قرعه کشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

دوستان وقتی نمی دونید تکذیب نکنید . جناب supersu درست فرمودند In British slang, however, “to trump” ( intransitive verb ) also means to expel gas t ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کیف پول wallet , purse خود پول هم معنی میده حتی اگر زیر تشک بگذارید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

violently dismember someone وحشیانه تکه تکه کردن کسی - جدا کردن اعضائ کسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rectal examination

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm riddled with personal problems : من مملو از مشکلات شخصی ام

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تلفظ : پِرتنِنت

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جزیره ای آتشفشانی در اندونزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Etymology. Borrowed from French papier m�ch� ( literally “chewed - up paper” ) . See French papier and m�cher, related to the English words paper and ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Homo : همجنس - یکجور Hetero : جنس مخالف

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Homo : همجنس - یکجور Hetero : جنس مخالف

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Antonym : homo Homo : همجنس - یکجور Hetero : جنس مخالف

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Antonym : heter , hetero Homo : همجنس - یکجور Hetero : جنس مخالف

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : talk into

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : /ˌɡaɪnəˈkɑːlədʒi/ /ˌɡaɪnəˈkɑːlədʒi/ گایناکالِجی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : /ˌɡaɪnəˈkɑːlədʒəst/ /ˌɡaɪnɪˈkɒlədʒɪst/ گایناکالجیست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Feel funny : احساس ناراحتی کردن - احساس بیماری کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stall man toilet : توالت اتاقک دار متضاد Urinal : توالت سرپایی که بصورت کاسه ای به دیوار وصله و عموما برای مکانهای عمومی نظیر باشگاههای ورزشی می گ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاوچراندن هم معنی می دهد Wrangler : گاوچران - برند شلوارهای جین هم هست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A jewish person

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Also see settle a score

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gable roof : سقف شیروانی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This guy really hates my guts این شخص فوق العاده از من متنفره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I heard a little ping in the car the last time دفعه پیش یه صدای غژغژ کمی تو ماشین شنیدم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرخ ریسک پرنده ای از راسته گنجشک سانان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به john

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Make a pay phone call : با تلفن عمومی زنگ زدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکل اولیه فعل scoff به معنی بلعیدن بوده که با گذشت زمان در محاوره به scarf down تبدیل شده .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماهی سیباس - سی بس ماهی فوق العاده خوشمزه - در خلیج فارس هم زندگی می کند . در ماهی فروشی ها هم موجود هست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

Shrimpy Shrimp : ریزه میزه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

What do you think , i'm a poor pathetic wretch? چی فکر می کنی ؟ که من یه بدبخت بیچاره فلک زده ام ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Financial restitution : جبران خسارت مالی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

patsyism کلمه ساخته و پرداخته هوش مصنوعی است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلط املائی Pharaoh : فرعون

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باعث ترس یا چِندِشَم میشه

پیشنهاد
٢

دلم میخواد کاری را انجام بدم ، ولی یا انرژیشو ندارم یا وقتشو ندارم یا توانشو ندارم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بله نخیر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

sneeze at in British English verb. ( intr, prep; usually with a negative ) informal. to dismiss lightly. his offer is not to be sneezed at. سَرسَ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We retire to our seperate quarters : هر کداممون میریم خونه خودمون نخود نخود هر که رَوَد خانه خود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We retire to our seperate quarters ما هر کداممون میریم خونه خودمون . نخود نخود هر که رَوَد خانه خود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به onset

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Root : luke warm Luke : tepid : ولرم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

جناب نصراله مرادیانی وقتی شرایط اجتماعی و اقتصادی برای نسل جوان مهیا نیست چطور مجرد ناخواسته را عزب عقده ای معنی می کنید ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فامیل رومئو و ژولیت در نمایشنامه رومئو و ژولیت لثر شکسپیر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Draft : خدمت زیر پرچم Dodger : کسی که از زیر کار در می رود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشگویی کرد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I call my mother up right after eating all cookies من بلافاصله بعد از خوردن همه کلوچه ها به مادرم تلفن می زنم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Shrimp , Shrimpy بعنوان صفت برای افراد ریزه میزه هم بکار میره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pass up the opportunity

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

It's the first time in my life , I've ever gotten back at someone اولین بار توی زندگیمه که تلافی سر کسی در میارم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

rack one's brains فکر خود را سخت به کار انداختن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمونه رفتاری آن کمدین های بی پروا که هر شوخی بجا و بی جایی می کنند .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب موجود در اقیانوسها - دریاها و منابع زیرزمینی در مقابل green water : آب موجود در گیاهان و درختان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب موجود در گیاهان و درختان در مقابل blue water آب موجود در منابع زیرزمینی ، اقیانوس ها و دریاها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wash , dry and fold نام دیگری برای شستن - خشک کردن و تا کردن لباسها

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وصول مطالبات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Lord of the manor : صاحب خانه اربابی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My liege , a pleasure to serve you ارباب باعث خوشحالی منه که در خدمتتون هستم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

What's the big hubbub? اینهمه هیاهو و جار و جنجال برای چیه ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : جارو کردن مبلغ شرط بندی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : جارو کردن مبلغ شرط بندی

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : زور گرفتن در پشه و بلعیدن شتر مثل ضرب المثل خودمون شتر با بارش گم میشه لنگ پشه کوره را چسبیده . همانطور که دوستان فرمودند ، با وس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان توجه به تلفظ : / ˈn�t/

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کربوهیدرات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Get yourself some plugs یه خرده مو بکار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دزدی که در ورود و خروج از خانه ها از پنجره های بالا - پشت بام و محل هایی که کار هر کسی نیست راحت مهارت داره

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It's the damnedest thing خیلی مسخره است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوک پنجه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوک پنجه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I let fly like mussolini from the balcony من هرچی به دهنم می آمد گفتم مثل موسیلینی در بالکن Seinfeld season 02 episode 04

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میزگرد هتل آلگونکوین گروهی از نویسندگان ، منتقدان ، خردمندان و بازیگران نیویورک بودند که ابتدا نام خود را به شوخی دایره باطل The vicious circle گذاش ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

Volleyball spiking : آبشار زدن در والیبال دوست عزیز جناب مهدی درست فرمودند . وقتی نمی دونید بیشتر تحقیق کنید . لطفا وقت دیگران را با تکذیب کردن هدر ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bone marrow : مغز استخوان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Put a hex on someone : کسی را طلسم کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. a specially reduced fare, as for passengers reserving tickets in advance or traveling during off - peak periods 2. any item on which there is a spe ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

You're flesh and blood : تو آدمی منظور توقع بیشتر از خودت نداشته باش . تو فرشته نیستی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیادسپاری فیلم 2017 The shack : کلبه 2017

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Originating in boxing A minor blow taking no skin off ریشه این اصطلاح از بوکس می آید که ضربه مختصر پوست بینی آدم را نمی کَنَد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

No skin off my back No skin off my nose No skin off my teeth No bother to me No big deal Doesn't faze me No problem for me No concern of mine ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

No skin off my back No skin off my nose No skin off my teeth No bother to me No big deal Doesn't faze me No problem for me No concern of mine ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Blathet call: تلفن زدن برای چرت و پرت گفتن - تلفن غیرضروری - تلفن برای وقت تلف کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

No skin off my back No skin off my nose No skin off my teeth No bother to me No big deal Doesn't faze me No problem for me No concern of mine Not ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستمال سر - روسری Handkerchief : دستمال جیبی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

stop suddenly or abruptly. "Rob stopped dead and turned to face me"

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Adjective : pliable منعطف - قابل خم شدن - تاشو

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنر ساختن تصویر افراد با سایه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گونه ای از بزرگترین درختان همیشه سبز روی کره زمین که در کالیفرنیا می روید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در محاوره می توان بجای trying to از tryna استفاده کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I have this sick compulsion to tell people how i feel من این اجبار مرض گون را دارم که به بقیه بگم که چه احساسی دارم

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Objection overruled : اعتراض وارد نیست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

نام یک اپ دوستیابی نیز هست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ceiling fan

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

وکیل رایگان - وکیل مجانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sexual assault allegations : ادعاهای مبنی بر آزار جنسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They caught him Prowling and peeping in people's houses آنها او را در حال پرسه زدن و دزدکی نگاه کردن به خانه های مردم گرفتند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

hand over to the authorities of another country. پس دادن مجرم به مقامات کشور دیگر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

The idiom "rabbit hole" originates from Lewis Carroll's 1865 novel, *Alice's Adventures in Wonderland*. In the story, Alice follows a white rabbit do ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : lean into

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استعاره از خم شدن به جلو Antonym : lean away: خم شدن به عقب - دوری جستن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماده مخدر که از تریاک گرفته می شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقت به تلفظ /ˌsɔːrˈbeɪ/ : سُربِی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to completely defeat or overwhelm ( someone ) The general vowed he would bring the enemy to their knees. often used figuratively به طور کامل شکست دا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: GOOD BYE : Fare well : خداحافظ - بدرود Thee : you : تو - ترا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ward off evil spirit هدف از اجرای گارگویل ها دفاع ساکنین ساختمان در برابر شیطان و روحیه شیطانی بوده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: St teresa of avila : hover over me god

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

I'm in the dept of despair من در ورطه ناامیدی ام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیضه بالا مانده - پائین نیامده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باند فرودگاه برای بیاد سپاری : تارمک بر وزن نارمک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقت به تلفظ /ˈɜːrbl̩/

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Cringeworthy : unsettling چندش - مشمئزکننده - خجالت آور - حال بهم زن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

It would appear that this man who says he's doing god work is anything but godly معلوم میشه مردی که میگه کارهای خدایی می کنه ، اصلا - بهیچوجه - ابدا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

1. **The scammer fleeced the elderly couple** out of their life savings. 2. **Tourists often get fleeced** by overpriced souvenirs in popular destin ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cart drown by oxen : OXEN :Ox : گاو نر Cart : ارابه - گاری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Your erroneous zones : قلمرو اشتباهات شما - باورهای غلط شما کتاب وین دایر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Foregiveness is the fragrance that the violet sheds on the heel that has crushed it Mark twin بخشش، عطری است که بنفشه بر پاشنه پایی می ریزد که آن ر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Foregiveness is the fragrance that the violet sheds on the heel that has crushed it Mark twin بخشش، عطری است که بنفشه بر پاشنه پایی می ریزد که آن ر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرقه ای از مسیحیت هم هست Catholic Baptist Methodist . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Disaster is imminent : فاجعه حتمی است The sky is falling دنیا آخر شده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. The **velocity** of the car increased as it sped down the highway. 2. Scientists measured the **velocity** of the wind during the storm. 3. The ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bullsit jobs : bs jobs : کارهای مزخرف

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Personal Experience**: - After her diagnosis, Maria decided to receive care at a hospice to ensure she was comfortable and surrounded by loved ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. **Personal Relationships**: - Frank felt ambivalent about his breakup with Jane; he was sad but also relieved�. - Josie was eager to have a ba ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Frenemies: friend enemy

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

My life was about quantity and velocity more things , bigger jobs , larger houses, more things , quicker , sooner , now

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to open or to cause ( something ) to open suddenly. The pods broke open and the seeds scattered on the wind. The police broke open the door. The burg ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Under siege : تحت محاصره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رای خود را بدهید

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

Avid learner Avid reader Avid swimmer Avid fan Avid athlete Avid sports Avid video gamer

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

For pets : It is the act of ending a pet's life for humane reasons. It is done by the administering of an overdose of anesthetic in as painless a m ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نقل از جناب کتابدار در پیشنهاد : Put on blast To “put someone on blast” means to publicly criticize or expose them, often through social media ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To embarrass by publicly denouncing or exposing, especially by using social media کسی را با محکوم کردن و افشاگری علنی در رسانه های اجتماعی شرمنده و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to give extra effort, especially in a way that exceeds expectations, John always goes above and beyond to make my birthday special.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در هواپیما: overhead baggage compartment محفظه بار بالای سر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در کامپیوتر : بخش مخفی یک برنامه کامپیوتری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عنصر تیتانیوم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Never before streamed : قبلا هرگز پخش نشده ( برنامه تلویزیونی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Antonym : affectionate : متضاد خونگرم سرد و مقرراتی

پیشنهاد
٠

دو معنی داره 1 - از حالا به بعد راحته 2 - از حالا به بعد کارها خیلی خیلی بد پیش میره - سقوط آزاده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنی تحت الفظی : از لای درز جایی افتادن - از شکاف چیزی افتادن - از لای ترکها افتادن چیزی که از لای درز ( مثلا بین کابینت و گاز ) بیفتد دیگر دیده نم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Unimportant Not worth consideration

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To chat in a relaxed way

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دقت به تلفظ : لزانیا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

to keep watching a television show or listening to a radio broadcast. Stay tuned for a news update. often used figuratively. Stay tuned for a new and ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Learn about, and take responsibility for, their alcohol and drug use and its consequences that resulted in a DUI offense. • Commit to ending the abus ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Opportune moment : زمان مناسب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unsolicited advice : نصیحت ناخواسته پند ناخواسته - مشاوره ناخواسته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

used to refer to a bizarre, confusing, or nonsensical situation or environment, typically one from which it is difficult to extricate oneself. برای ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان light - bulb moment : لحظه آها - فهمیدم - دریافتم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The first contestant who reachs the finish line In elections one candidate with the most اولین مسابقه دهنده که به خط پایان می رسد . در انتخابات برن ...

پیشنهاد

Drawing board : تخته رسم - تخته طراحی - تخته نقشه کشی

پیشنهاد
٠

Drawing : طراحی صحیح است نه drowing

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

international trade deals are such a headache. they always seem to backfire in ways no one saw coming قراردادهای تجاری بین المللی بسیار دردسرساز هست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

extreme or striking example of a particular situation, state, or experience. "talk about hangovers!" نمونه بارز My parents have been droping hint ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give a hint نکته ای را نشان دادن/رساندن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Drag one's feet : این پا اون پا کردن - تعلل کردن - لفت دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Loft apartments are apartments that are generally built from former industrial buildings. When industrial developments are developed into condominium ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Attic

پیشنهاد
٠

Grand scheme : the big picture Grand schemes

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

know - it - all. show - off. smart aleck. swaggerer. braggadocio. Clever dick : Clogs : کفش چوبی مثل ژاپنی ها Clever : باهوش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Had i known about the traffic, i would have left home much earlier

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنوز نگفتی، انجام بشه تا گفتی ، انجام بشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

No sooner had he sat down than the phone rang هنوز ننشسته بود که تلفن زنگ زد No sooner had we arrived at the beach than it started to rain هنوز به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

No sooner had he sat down than the phone rang هنوز ننشسته بود که تلفن زنگ زد No sooner had we arrived at the beach than it started to rain هنوز به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

No sooner had he sat down than the phone rang هنوز ننشسته بود که تلفن زنگ زد No sooner had we arrived at the beach than it started to rain هنوز به ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to say that something happens immediately after something is said about it. I told them we needed more copies. No sooner said than done. often u ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختار کلی به نقل از آقای محمد خرمی no sooner had/did . . . than used to say that something happened almost immediately after something else No s ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idea of trying to decipher or understand a complex situation or information. In this expression, "head" and "tail" symbolize the two ends of somethin ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

likely originated from the idea of trying to decipher or understand a complex situation or information. In this expression, "head" and "tail" symboli ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر درآوردن - فهمیدن - درک کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i've noticed you taken up jogging . any tips for a beginner من متوجه شده ام که شما دویدن را شروع کرده اید. آیا هیچ راهنمایی برای یک مبتدی دارید؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

can you draft a press release for our new product launch می توانید پیش نویس یک بیانیه مطبوعاتی برای راه اندازی محصول جدید ما بنویسید

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Butting heads

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شاخ به شاخ شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

No sooner had we arrived at the beach than it started to rain بلافاصله بعد از اینکه به ساحل رسیدیم باران شروع شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به thick as thieves

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Thick : ضخیم - صمیمی - جون جونی Thieves: دزدان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

This idiom originated in the 1800s'. At that time, thieves often worked together in gangs and were extremely close, telling each other everything and ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

We've been meaning to redecorate the living room ما قصد داشته ایم اتاق نشیمن را تغییر دکوراسیون بدهیم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mend : تعمیر کردن - بازسازی کردن Fence : نرده - حفاظ - حصار و معنی را دوستان بدرستی فرموده اند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Pull out all ( the ) Stops: معنی تحت الفظی : همه موانع را بیرون کشیدن از هیچ اقدامی فروگذار نکردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Fancy trying out that new virtual reality arcade this weekend ? آیا دوست دارید این بازی جدید واقعیت مجازی را این آخر هفته امتحان کنید؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If something is beyond you, you are unable to understand it: Physics is completely beyond me. من فیزیک را مطلقا نمی فهمم Quite how this process work ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عاشق و معشوقی که در شرایط خیلی بدی هستند . مثل رومئو و ژولیت

پیشنهاد
٠

مراجعه به bend over backward معنی تحت الفظی : دولا شدن به عقب که کار خیلی سختیه Bend over : دولا شدن Backward: به پشت - به عقب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : دولا شدن به عقب که کار خیلی سختیه Bend over : دولا شدن Backward: به پشت - به عقب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : دولا شدن به عقب که کار خیلی سختیه Bend over : دولا شدن Backward: به پشت - به عقب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The company's been bending over backwards to keep this high - profile client happy

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به it's about time

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به about time

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

used to convey that something now happening or about to happen should have happened earlier. "it's about time I came clean and admitted it" چیزی که ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی تحت الفظی : با ضربه کوفتن شلاق

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه : radiation : جلا - تشعشع - اشعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مینوت ها - صورتجلسه ها

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Once the meeting is concluded, the minutes are circulated to the meeting attendees to gather any comments on the accuracy and scope of the minutes an ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Once the meeting is concluded, the minutes are circulated to the meeting attendees to gather any comments on the accuracy and scope of the minutes an ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Hit it out of tha park Knock it out of the park Hit the ball out of the park Knock the ball out of tha park do something extremely well: The two ...

پیشنهاد
٠

Hit it out of tha park Knock it out of the park Hit the ball out of the park Knock the ball out of tha park do something extremely well: The two c ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

do something extremely well: The two chefs hit the ball out of the park with this entr�e. She would then proceed to knock the ball out of the park wi ...

پیشنهاد
١

Hit the ball out of the park کاری را فوق العاده خوب انجام دادن این اصطلاح از بیس بال می آید . do something extremely well: The two chefs hit th ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به tell off

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

children were told off for making such a racket in the Library چون بچه ها در کتابخانه سر و صدای زیادی بپا کرده بودند مواخذه شدند - توبیخ شدند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

the children were told off for making such a racket in the Library چون بچه ها در کتابخانه سر و صدای زیادی بپا کرده بودند سرشون داد زدند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر و صدا به پا کردن universal basic income is getting a lot of buzz lately, especially with all these robots taking over jobs درآمد پایه جهانی اخیر ...

پیشنهاد
٠

مراجعه شود به bite off

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stay ahead of the curve Stay ahead of the pack

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Pack : دسته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Stay ahead of the pack

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقیقه نود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

why are you being secretive about your whereabouts چرا در باره محل و جایت مخفی کاری می کنی ؟

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Culinary mastery : تسلط در آشپزی - خبرگی در آشپزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bell : زنگ Whistle : سوت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Forging a relationship: ایجاد یک رابطه Forging lasting friendships : ایجاد دوستی های پایدار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gain : بدست آوردن Traction : کشش و معانیی که دوستان به درستی فرمودند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To drink a special wine with a certain food اینکه چه غذایی را با چه شرابی بخوری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

For a flavorful and aromatic curry , saute your spices in oil before adding the main ingredients, allowing the spices to release their full bouquet o ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

I'm all thumbs , so i'm not good at origami من دست ورزی ام خوب نیست . پس کاغذ و تا بلد نیستم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

If you say that something is not all it's cracked up to be, you mean that it is not as good as other people have said it is. به خوبیی که میگن نیست ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I've had it . All i've done today is handle complaints

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

I apologized , but even then she wouldn't speak to me من عذرخواهی کردم ، اما با این وجود اون با من صحبت نکرد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هر فعلی که با out یا up بیاید یعنی کاملا . Die : مردن Die out : منقرض شدن - نابود شدن - مردن همه نمونه های یک گونه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقت به تلفظ : /ˈplaʊ/ When spring comes , farmers plow the fields and plant seeds وقتی بهار می آید ، کشاورزان مزرعه ها را شخم می زنند و دانه می کا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

I want my own house ، even if it's a shack من خونه خودم را میخواهم ، حتی اگر یک آلونک باشد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I understand the general approach but i'm afraid that i'm getting bogged down in the details من رویکرد کلی را می فهمم ، اما نگرانم که در جزئیات گرفتا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بادبزن کاغذی مثل مدل چینی ژاپنی ها که چین چینی هستند و جمع می شوند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i botched things up so bad, i wish i could find a hole to climb into به قدری خراب کردم یا گند زدم که ای کاش می توانستم سوراخی برای بالا رفتن پیدا کن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

You may be able to pass unnoticed in a city, but in a village that's not possible شما ممکنه توی یک شهر بدون جلب توجه بقیه عبور کنید ولی در یک روستا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

After the rain had led up a bit, we made a dash for the car وقتی باران فروکش کرد ما سریع رفتیم که ماشین بگیریم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قهرمان کنونی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sorry, but it all came about so suddenly that i haven't got a handle on the situation ببخشید اما اینقدر ناگهانی اتفاق افتاد که من سر در نیاوردم چی شد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره دوم دبیرستان Junior high: دوره اول دبیرستان - راهنمایی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Junior high : راهنمایی ( دوره اول دبیرستان ) Senior high : دبیرستان ( دوره دوم دبیرستان )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on/off the hog : لاکچری زندگی کردن - زندگی بر وفق مراد بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on/off the hog

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Live high on the hog لاکچری زندگی کردن زندگی بر وفق مراد بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Tie a tie : گره کردن کراوات

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

dislike or some other negative emotion, or that is intended to be amusing. "Anna pulled a funny face at the girl" 1 - شکلک در آوردن برای خنده و شوخ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

produce a facial expression that shows dislike or some other negative emotion, or that is intended to be amusing. "Anna pulled a funny face at the g ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I got it through my head that my parent's strict rules were for my own benefit من فهمیدم مقررات سخت والدینم بخاطر سود خودم بود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

inconvenience oneself to do something, bother or trouble to do something خود را به زحمت انداختن برای انجام کاری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Come in handy : بدرد بخور - مفید - چیزی که یه روز به کار آدم میاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to always do something or to take particular care to do something: همیشه کاری را انجام دادن یا مواظب بودن که اون کار را انجام بدهی She makes a point ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to always do something or to take particular care to do something: همیشه کاری را انجام دادن یا مواظب بودن که اون کار را انجام بدهی She makes a point ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برای بیادسپاری با عبارت : To put it bluntly: به صراحت میگم ، بی رو در بایستی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

As is often true : اغلب

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Child prodigy : child genius, very intelligent child a child prodigy is a child with a very great talent, such as the ability to play a musical inst ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دمبل میله کوتاهی دارد و یک دستی است و با میله وزنه برداری که با دو دست نگهداشته می شود ، فرق دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای بیادسپاری : Dormitory : خوابگاه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Reach for the moon . Even if you miss you'll land among stars. همت بلند دار . اگر حتی موفق نشوی بین ستاره ها فرود میایی .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Informal Disgusting : چندش آور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spell : nail clipper

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Enthusiastic about something علاقمند به چیزی بودن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spell :emotional

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Floppy disk دیسک نرم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/Develop a dislike for something SOMEONE از چیزی یا کسی بدت آمدن مثال : قبلا یه غذایی دوست داشتی حالا بدت میاد قبلا از کسی خوشت میومده حالا بدت م ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Commonly used for exaggerating

پیشنهاد
٠

سلیقه حساب کتاب نداره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

You're driving a limo now. That's awesome. I've moved up in the world. تو لیموزین می رانی . عالیه. من ترقی کرده ام .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

an onion - flavored corn snack میان وعده ذرت با طعم پیاز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Knock - up test : تست بارداری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Portobello شهرکی در ایتالیا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I wacked you with that mallet من با اون چوگان محکم به تو ضربه زدم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

the curly endive. "a salad of fris�e, bacon, and rabbit confit" آندیو فرفری که در سالاد استفاده می شود

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

other people in general. "this has restored my faith in my fellow man"

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a yellowish or brownish bitter - tasting organic substance present in some galls, barks, and other plant tissues, consisting of derivatives of gallic ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Break up line : جملاتی برای بهم زدن رابطه عاطفی Pick up lines : جملاتی برای شروع رابطه عاطفی - مخ زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fort : قلعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناسب رابطه ای it's telling someone that others would be lucky to have them around. It's usually used between friends or acquantances to describe th ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در سیاست برای دور دوم انتخابات ریاست جمهوری زیاد استفاده میشه . چون مردم عملکرد رئیس جمهور را در دور اول قبلا دیده اند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Altruistic

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

متعهد از نظر قانونی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Committed

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Benevolent autocracyخودکامگی خیرخواهانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مثال : اسباب بازی پرت می کنید و سگتون میاره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

clothes line

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان دقت به تلفظ /ˌpoʊˈpʊəriː/

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرصت انجام کاری را پیدا کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

A joke for you What bird is a little bigger than a swallow ? A gulp یه پرنده بزرگتر از پرستو ( ایهام : قورت دادن ) بلعیدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال : کیش کردن حشرات از روی پوست با تلنگر انگشت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرض کنید در قفله یا درِ ماشین در اثر سرمای شدید یخ زده و به زور میخواهید آن را باز کنید yank on Tug on

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

شانه بالا انداختن - مثلا موقع گفتن این جمله : I don't know

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به زحمت کشیدن - فرض کنید در قفله یا در ماشین یخ زده و به زور می کشید و باز نمیشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

negative beliefs or expectations about a treatment or experience may elicit symptoms of feeling sick, even when the intervention is a sham.

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : خط t را بکش و نقطه i را بذار به کارهایی که کردی دقت کن و آنها را کامل کن . با عجله و سَرسَری کار نکن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در مورد فعل، صَرف شده Make sure the verbs are conjugated correctly

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be fully developed Useful Popular

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دولا شدن با زانوهای خمیده برای برداشتن چیزی از زمین یا گذاشتن آن روی زمین Bend over : همین عمل با زانوهای صاف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریشه : Disaster comes from disastro, an Italian word formed by combining the negative prefix dis - and the noun astro, meaning "star. " Disaster at ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Bags under eyes are mild swelling or puffiness under the eyes. They're common as you age and the tissues around your eyes weaken, including some of t ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بجای دست دادن آرنج ها را بهم کوبیدن Instead of shake hands

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I wiggle my nose : من دماغم را تکان می دهم - حرکت می دهم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Swatter : Fly swatter : مگس کش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

روی زانو نشستن - مثل تشهد و سلام نماز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثل صندلی اتوبوس ها که قابل تخت شدنه لم دادن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : sit up straight

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برعکس رسمی و شق و رق نشستن - روی صندلی شل و ول نشستن مثلا کمر را قوز دادن و پاها را دراز و باز کردن -

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Obstruct مانع گذاشتن - مسدود کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Communicate with actions

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

improvised Spontaneous

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Give up on an idea because it won't work خط زدن یک ایده چون کار نمی کنه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Given up an idea because it won't work یک ایده را کنار گذاشتن یا خط زدن . چون کار نمی کنه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Slate : تخته مدرسه که با گچ روی آن می نوشته اند Let's just wipe the slate clean : معنی تحت الفظی : بیا تخته را پاک کنیم بیا از اول شروع کنیم . f ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that someone or something has their moments, you are indicating that there are times when they are successful or interesting, but that thi ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهتر عمل کردن Run : دویدن Rings : حلقه ها Round : گرد Me : i'll cook this dish My mother : i'll cook that dish . My sister : don't bother . She ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بهتر عمل کردن Run : دویدن Rings : حلقه ها Round : گرد Me : i'll cook this dish My mother : i'll cook that dish . My sister : don't bother . She ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣٦

Let the cat out of the bag راز را برملا کن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Spill the beans راز را برملا کن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

Reveal the secret : راز را فاش کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Keep your eyes peeled to look or watch closely in order to see or find ( something ) We kept our eyes skinned for a sign that would tell us where t ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوب چشماتو بازکن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Keep your eyes skinned to look or watch closely in order to see or find ( something ) We kept our eyes skinned for a sign that would tell us where t ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm sorry , i got so worked up I got overly emotional , excited, or agitated about something

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : چه روحی صاحب تو شد ؟ که اینکار غیرمنطقی را کردی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کار غیر منطقی انجام دادی . چرا اینکار را کردی ؟

پیشنهاد
٠

I was so nervous, i lost control اعصابم بهم ریخت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I cannot do that That's not possible

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Split hair

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nitpick

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nitpick : ایرادگیر - مته به خشخاش گذار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nitwit : خنگ - نادان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Nit : تخم شپش - رشک ( اینجا یعنی خیلی خیلی کوچک ) Nitpick: گیر دادن به مسائل خیلی کوچک و بی اهمیت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Nit : تخم شپش - رشک Wit : هوش Nitwit : خنگ - احمق - نادان . . . . . . معنی تحت الفظی : کسی که هوش بسیار اندکی در حد صفر داره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Disagree

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قشقرق بپا کردن الم شنگه راه انداختن داد و قال کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Seek approval before making decisions I will run everything by you first

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Don't boss me around معانیی که دوستان فرمودند را می دهد .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Boss me around رئیس بازی درآوردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To give orders to control me

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

چون گلابی گرد و منظم نیست کاری را که بد از آب در میاد و اشتباه شده و مطابق انتظار ظاهر نمیشه میگن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Know your stuff be very knowledgeable about something. "Fred knows his onions about Social Credit"

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

: Got caught up in some work Became involved in a task or job for longer than expexted

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرهای خراسان استعاره از مشغول بودن و سرگرم بودن در روزهای تعطیل و جمعه است . خرهای خراسان از اول هفته تا پنج شنبه ، از پایین کوه، بار بالا می برند . ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

. **The Chef**: Imagine a chef who spends their weekend baking for fun. In this case, it's truly a "busman's holiday" for them. 2. **The Author**: ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Every thing is alright : همه چی حله In 1887, British Prime Minister Robert ( bob ) Gascoyne - Cecil appointed his nephew Arthur James Balfour as M ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدر زئوس مال عهد دقیانوس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستن - مسدود کردن - پوشاندن یک سوراخ Plug :اسم : لاستیک بستن سوراخ وان حمام یا سینک ظرفشویی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عواید در راه . . . استفاده میشه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Specific plan for peace in the middle east

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

انواع دیده بان Financial watchdog Human rights watchdog Media watchdog Government watchdog Nuclear watchdog Electoral watchdog Constitutional watchd ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

strength of will, determination, perseverance, and acting rationally in the face of adversity. Sisu is not momentary courage, but the ability to sust ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخطار دادن - هشدار دادن warn someone of something about or likely to occur, especially in a formal or threatening manner. "we're going to put forei ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان به تلفظ دقت فرمایید/noʊm/ Garden gnome : کوتوله باغچه برای دکور درباغ و باغچه می گذارند

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موسسه یا شخصی که امضا شُل است

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

Silent fart : چس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Silent fart

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Visceral desire : خواست فطری - میل غریزی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Abject conditions : شرایط نکبت بار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برتری طلبی قومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Rhetoric : لفاظی Fiery rhetoric : لفاظی آتشین - سخنان آتشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Oval office : دفتر رئیس جمهور آمریکا که بیضی شکل استت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاهکار دیپلماسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوران تشویق با دست زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

prompting anxiety and frustration ایجاد اضطراب و ناامیدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a member of a political and religious sect of Islamic origin, living chiefly in Lebanon and Syria. The Druze broke away from the Ismaili Muslims in t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : recognize

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : clam : صدف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مختل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نکته تلفظی : /fəˈrensɪk/ فِرِنزیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Wack : کشتن Mole : موش کور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Endemic : بیماری بوی یک منطقه که با گذشت زمان شیوع پیدا نمی کند و ثابت است مثل مالاریا Pandemic : با گذشت زمان گسترش پیدا می کند و در سطح جهانی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Endemic : بیماری بوی یک منطقه که با گذشت زمان شیوع پیدا نمی کند و ثابت است مثل مالاریا Pandemic : با گذشت زمان گسترش پیدا می کند و در سطح جهانی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Endemic : بیماری بوی یک منطقه که با گذشت زمان شیوع پیدا نمی کند و ثابت است مثل مالاریا Pandemic : با گذشت زمان گسترش پیدا می کند و در سطح جهانی است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Capitis : سر Decapitate : بی سر کردن - سر بریدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسختی - بزور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایالات نوسانی کاندید برنده در این ایالات در حال نوسان است . برتری هیچکدام مشهود نیست .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایالت نوسانی کاندید برنده در این ایالت در حال نوسان است . برتری هیچگدام مشهود نیست .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Hook : قلاب Crook : کلاهبرداری معنی تحت الفظی : با قلاب یا با کلاهبرداری : هر جور شده بقول امیرکبیر : به مردی و نامردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term scoliosis is ancient Greek and comes from the root skolios, meaning bent or crookedness.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Top democrats issue stinging rebuke of biden over failed climate promises بایدن در شعارهای انتخاباتی اش وعده داده بود نفت استخراج نکنند . بعدتر از ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Giving a reason for doing something برای انجام کاری دلیل آوردن - بخاطر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کم کم و بتدریج وارد شدن - بتدریج داخل شدن منظور اینکه یهویی همه با هم وارد نمی شوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Trickle: قطره آب - چکه - کم کم آمدن - کم کم رفتن Trickle back : کم کم و بتدریج برگشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

of biden over failed climate promises بایدن در شعارهای انتخاباتی اش وعده داده بود نفت استخراج نکنند . بعدتر از استخراج گسترده نفت آلاسکا حمایت کرد . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Top democrats issue stinging rebuke of biden over failed climate promises بایدن در شعارهای انتخاباتی اش وعده داده بود نفت استخراج نکنند . بعدتر از اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The thing you dedicate your life to achieving because you care so much about it کاری که اینقدر براتون مهمه که همه زندگیتون را به اون اختصاص میدهید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Force something out of the dark ages : it is very out of date and we want to bring it up - to - date

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کنسرت موسیقی - اجرای کمدی - برنامه رقص و کلا کارهای موقتی Gig economy : short term work : بازار کارهای موقتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Thunder bolt : رعد و برق Lightning

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A supportive person : حامی - پشتیبان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Immaculately rehearsed: practiced until it was perfect

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Stave : چوب - چماق Stave off : to prevent something harmful ( like a dog ) affecting you دفع کردن - جلوگیری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

صفت آن refutable است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Chart : نقشه دریایی - نقشه هوایی - نمودار . . . . معنی تحت الفظی : قلمرویی که در نقشه نیست . موقعیت ناشناخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Kick the football : لگد زدن به توپ استعاره از پرت کردن توپ و دور کردن آن Kick the habit :عادت بد را لگد زدن ترک عادت بد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Use up : تا ته مصرف کردن Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پسوند up در ادامه هر فعل یعنی کاملا Fill up : لَبالَب پر کن Eat up : همه اش را بخور Drink up : همه اش را بنوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Monocular vision

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'm sorry i'm late. I was virtually at the bus when it left without me. I virtually cried when i realised i'd left my headphones at home. Bbc lear ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنی آن تقریبا است . در کامپیوتر به علت اینکه موضوع مجازی، اینقدر به واقعیت نزدیکه که انگار تقریبا واقعیه می گوییم معنی مجازی میده .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

You can use it to describe something that is the original of its type or the first of a group or series of things. For example, “The novel was the fi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An attack or criticism رگبار آتش - رگبار انتقاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The more mass it has or the faster it's moving, the greater its momentum. Momentum equals mass times velocity and is represented by the equation: Mom ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Baby tooth Milk tooth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Baby tooth

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی چیزی را در قفسه می گذاریم فعلا استفاده نمی کنیم و استفاده از آن را به بعد موکول می کنیم . کنار گذاشتن - به بعد موکول کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Spur : ریشه کلمه از اسب دوانی آمده : خار فلزی ، پشت پاشنه کفش اسب سواران، بوده که برای تشویق اسب به دویدن به پهلوی اسب فرو می کرده اند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نکته تلفظی :/ˈspaɪki/ : اسپایکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Like no - one else : تک رو - مستقل - فردی که در تفکر و عمل مستقل از دیگران است . کسی که ساز خودش را می زنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Run rife : uncontrolled The kids ran rife at the party . they were out of control

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Insect repellent : حشره کش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Spiky skin : پوست تیغ تیغی Some animals have spiky skin that repels predators Spiky hair : موی سیخ سیخی Her short spiky hair is damp with sweat. م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصل آن nerve racking است و به این شکل هم نوشته می شود . rack به معنی شکنجه و عذاب است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املا صحیح nerve wracking است که از nerve racking گرفته شده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با workout :ورزش کردن اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

National assembly : مجلس شورای ملی - پارلمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Deal : تقسیم کردن - پخش کردن - در پاسور تقسیم کردن کارتها بین بازیکنان Blow : ضربت Deal a blow : معنی تحت الفظی : پخش کردن ضربه ضربت زدن - صدمه ز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موجودی که بخشی انسان و بخشی ماشینی است و فعلا فقط در فیلم ها وجود دارد نه دنیای واقعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bs jobs : کارهای مزخزف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Very confused : گیج و مبهوت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح از ملوانان به جای مانده . A rope that is slack means the rope is loose . it's not tight . به معنی جور کسی را کشیدن News review bbc lea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Flammable = inflammable : قابل اشتعال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Productive : producing a lot of something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Farewell party : مهمانی خداحافظی Farewell speech : سخنرانی خداحافظی Farewell game : بازی نهائی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Spread out of control بشدت منتشر شدن - بشدت پخش شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

املا صحیحShame on you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به کسی که زرنگ و حقه باز و کَلَکِه ، رو دست زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Landslide victory : پیروزی انتخاباتی یا موفقیت ورزشی که بقیه رقبا مثل اتفاقی که در رانش زمین میفته ، مدفون می شوند و کنایه از برتری فوق العاده زیاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Landslide means very huge victory not landside

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طپش قلب

پیشنهاد
٠

Play into someone's hand : به نفع طرف مقابل کار کردن Right برای تاکید بیشتر

پیشنهاد
٠

Hand : در پاسور بازی دسته کارت هر بازیکن به نفع طرف مقابل بازی کردن در مخاصمه و جنگ استفاده میشه و یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In a difficult position

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعد از گذشت زمانی طولانی تر از آنچه پیش بینی شده زنده ماندن ، ولی در نهایت مردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعد از گذشت زمانی طولانی تر از آنچه پیش بینی شده زنده ماندن ، ولی در نهایت مردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قاچاقی زنده بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : indoctrination : تلقین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Synonym : prennial: چند ساله - همیشگی - دائمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Strong rejection Backlash

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Sound the alarm زنگ خطر را بصدا در آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Trivial : بی اهمیت - جزئی Non - trivial : مهم - با اهمیت It's not technically a very non - trivial thing . از نظر تکنیکی این مسئله خیلی مهمی نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Both sides seem adamant دو طرف سمج و یک دنده اند ( کوتاه نمی آیند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A task in which requires extreme skill and precision to do successfully

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Three toed sloths move so slowly that algae grows on their coats اینقدر کُند حرکت می کنند که جلبک روی پوستشون رشد می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنبل سه انگشتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لطفا با illicit : قاچاق - ممنوعه اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اتاق عمل هم معنی میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fair : خوب Middling : متوسط Fair to middling : نسبتا خوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Self petitioning خودخواسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Precipice : پرتگاه - صخره - وضع خطرناک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Work until your idols become your rivals اینقدر کار کنید که بتهای شما رقیبانتان شوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Work until your idols become your rivals اینقدر کار کنید که بتهای شما رقیبانتان شوند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : راپروچمان Reconcilliation رابطه بعد از اختلاف - دوستی بعد از دشمنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

an over - the - counter ( OTC ) antacid that may help control occasional symptoms of simple digestive issues, such as indigestion, heartburn, and dia ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Desperate times call for desperate measures زمانهای سخت و بد اقدامات مبرم و جدی می طلبد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A true movie marathon means watching 26. 2 hours of movies, just as a marathon race is 26. 2 miles ( 42. 2 km ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Root word : from latin words Unus : one Animus : mind

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه تایپی است Crayon : مداد شمعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

all the priests in the world have not been able to thwart lovers همه ی کشیش های دنیا هم نتوانسته اند جلو عشاق را بگیرند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Soul searing : روح فرسا - جانسوز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بلند و گوشخراش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

someone who actively prepares ( preps ) for worst - case scenarios, such as the end of the world, by practicing survivalist techniques, including hoa ...

پیشنهاد
١

The idea comes from the fact that food is more easily swallowed with a small amount of salt ریشه : اگر غذا یه ذره نمک داشته باشه خوشمزه میشه و راحت ...

پیشنهاد
٠

Tell me what you are thinking? With the implication that You are willing to pay money to know what someone actually thinking

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : impede

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Custom checkpoint : ایست بازرسی گمرک

پیشنهاد
٠

It generally means to think about something intently and for a long period of time. Example: I've been breaking my head over this math problem for ho ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به come full circle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

return to a past position or situation, especially in a way considered to be inevitable. "the region is being forced to come full circle and repeat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ex : out Pede : foot پا را از موانع بیرون گذاشتن بسرعت از موانع بیرون آمدن - بسرعت مشکلات را رفع کردن Antonym : impete : مانع ایجاد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Antonym : expedite Impede comes from the Latin impedire which literally means "to hold the feet, " formed from the prefix in - , ( "in" ) plus pes ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک معنی : Accept ریشه : مثل وقتی غذا را می بلعی حرف کسی را پذیرفتن - دربست حرف کسی را قبول کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : مثل آب جوش که در اثر حرارت زیاد سر ریز می کند، از کنترل خارج شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : مثل ماهیگیری دنبال ماهی گشتن : جستجو کردن در کشو ها - دنبال چیزی گشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Beef نماد قدرت و توان و نیرو است . قویتر شدن - توانمندتر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Chicken نماد ترسویی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه : مثل صدف در بسته شدن : خاموش و ساکت شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : مثل چیزی که بجویی و تف کنی با کسی رفتار کردن : بشدت سرزنش و تنبیه کردن کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Some example sentences with confide and its derivatives 1. She **confided** in her sister about her relationship troubles. 2. The CEO **confided** ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Celebrates menstruation First period party

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Consign to oblivion : به فراموشی سپردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Consignment store : مغازه امانت فروشی - سمساری - دست دوم فروشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بطور طاقت فرسایی گرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sharia provisions : موازین دینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

when someone talks about a “backhander, ” they’re often referring to an underhanded way of getting things done. Bing copilot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

My word is a binding contract : حرف من یه قرارداد الزام آوره - حرف من یه تعهد الزام آوره - سرم بره حرفم نمیره .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To bring an end to magic

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اندک دستکاری برای اصلاحات - نقطه مقابل تغییرات اساسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدارج ترقی را طی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Feel the pinch : در مضیقه مالی - در تنگنای مالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Requisite : شرط لازم - ضروری Prerequisite : پیش شرط لازم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مثالها : ناخنک به غذا زدن - از پارچ آبخوری آب خوردن - فیلم یا کتاب غیر عرف دیدن و خواندن - دست تو دماغ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستانبا apron : پیش بند اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Forget - me - not badges : مدالهای یا نشانهای فراموشم نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیشتر اوقات ، اکثرا quite frequently or commonly. "I had two homes really, because as often as not I was down at her house

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

quite frequently or commonly. "I had two homes really, because as often as not I was down at her house

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Eat sleep work machine : کنایه از آدمی که کاری جز "بخور ، بخواب ، کار کن " نداره

پیشنهاد
٠

خوره کارهای سخت - نقطه مقابل از زیر کار در رو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در تاتر و سینما از ته دل خندیدن معنی تحت الفظی : غلت خوردن در راهرو مراجعه به roll in the isle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه : mort : مرگ چون قرارداد در هر صورت تمام می شود و میرا است . یا سرانجام ، پول رهن توسط خریدار پرداخت می شود و خانه به خریدار می رسد یا خریدار ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : گرایمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He felt sluggish after eating

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Slowly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sucker and loser : فحش به معنی احمق و بازنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a small toy comprising two or three prongs arranged around a central bearing, designed to be spun by the fingers as means of improving concentration ...

پیشنهاد
٠

تو مکمل من هستی - نیمه گمشده من هستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fiddle while rome burns : ترجمه تحت الفظی : وقتی رم می سوزه، علاف می گرده دنیا را آب ببره ، اونو خواب می بره

پیشنهاد
٢

هیچ توضیحی برای سلیقه وجود ندارد . سلیقه ها متفاوته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

High - sounding phrases High - sounding titles High - sounding names

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Claim someone's life 1. The car accident tragically claimed the life of the young driver. 2. The deadly virus has claimed thousands of lives worldw ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. The car accident tragically claimed the life of the young driver. 2. The deadly virus has claimed thousands of lives worldwide. 3. The soldier b ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pound foolish : ولخرج در مبالغ بالا Penny wise : مقتصد در مبالغ نلچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Penny wise : مقتصد در مبالغ خرد و ناچیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نکته تلفظی : ساتل . b تلفظ نمیشه .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دوستان در محاوره prolly و probly تلفظ میشه پس دنبال بقیه حروف در محاوره نباشید چون بقیه را دور می ریزند 🤣

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جاده پر گذر - راه پر رفت و آمد که در اثر رفت و آمد زیاد زمین کوبیده و سفت میشه برعکس : جاده کم گذر بعضی دوستان مسیر پانخورده و زمین بکر را که هم مع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Summer retreat : استراحتگاه تابستانی Winter retreat : استراحتگاه زمستانی Vacation retreat : استراحتگاه تعطیلات Weekend retreat : استراحتگاه آخر هفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثل وصله لباس کاملا مشخصه و منظره خوبی نداره. اصولی تر اینه که یا کامل بازسازی بشه یا با مصالح مشابه اولیه تعمیر بشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حواله ، ارسال پول ، پرداخت ( تادیه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

you can't return or exchange it. Final sales are typically offered on clearance items or end - of - season styles, and they often have a significant ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Down : cash : نقد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A zero - down mortgage is a type of home loan that offers 100% financing, meaning you put no money down at closing. Zero - down mortgages can make it ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Sweat : نگران بودن هم معنی میده Sweating the small stuff : نگران مسائل جزئی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادغام ی ادغام d j : ج ادغام t j : چ ادغام s j : ش ادغام z j : ژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Tuesday : تلفظ : بجای تیوزدی : توزدی : انداختن ی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف ی در الفبای عبری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تشدید bookcase:k Lamppost : p Some more : m Mid day : d

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I saw a cat : برای تلفظ بهتر بین saw و a یک r اضافه می شود Law and order : در تلفظ بین rule و and یک r اضافه می شود

پیشنهاد
١

phrase [VERB inflects] If you say that people, especially people in the same organization, are singing from the same hymn sheet or are singing from t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Antonym : unscramble : مرتب و منظم کردن ، رفع پیچیدگی کردن ، فهمیدن Unsrambled : مرتب - منظم ، آراسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Mishap : bad luck : بد بیاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. **Be that as it may**, we must continue with our plans. 2. The evidence is circumstantial; **be that as it may**, we cannot ignore it. 3. **Be t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the hurricane made landfall at about 4 pm yesterday طوفان حدود ساعت 4 بعد از ظهر دیروز به خشکی رسید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

One of the perks of the job is free childcare

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

She likes watching movies , be it a comedy , drama or documentary.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلماتی که با هم یک عبارت درست می کنند : ساختار Make a decision Big mistake Take a look Get angry Deeply divided Heavy rain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هزارپاها Centi : hundred : صد Pede :foot : پا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هزارپا Centi : hundred : صد Pede :foot : پا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Slang : top it off : fill it completely پُرِپُرِش کن . fill up a partly full tank with fuel. "check the fluid reservoir and top it off if necessary ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Do more than expected بیشتر از آنچه لازمه انجام دادن ، مثلا مهمون دارید یه غذا کافیه ولی شما چند جور غذا درست می کنید . به بچه اتون می گید نون بگی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We shot up from 2 billion back in the early 1920s to where we are today with astonishing speed era ما از 2 میلیارد جمعیت در اوایل دهه 1920 با سرعت شگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Child tax credit : تخفیف مالیاتی برای تشویق بچه دار شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anti inflammatory food : غذای ضد التهاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لذتشو ببر Synonym : soak it up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لذتشو ببر Synonym : soak it in

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Iteration is the key to success تکرار و تمرین کلید موفقیته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To "hog" something is to have something all to yourself. To "hog the spotlight" would therefore be to make yourself the only one in the spotlight

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If something bad that you have done or that has been happening to you catches up with you, it begins to cause problems for you: His lies will catch u ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If something bad that you have done or that has been happening to you catches up with you, it begins to cause problems for you: His lies will catch u ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لطفا با nobel و nobel prize نوبل و جایزه نوبل اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A letter jacket is a baseball - styled jacket traditionally worn by high school and college students in the United States to represent school and tea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Definitions of line of merchandise. a particular kind of product or merchandise. synonyms: business line, line, line of business, line of products, p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stop being so uptight and let loose a little

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : miha : میها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It's not about what resources you have , it's about how resourceful you are موضوع این نیست که چقدر منابع دارید ، موضوع اینه که چقدر خوش فکرید و قوه ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A philosophical joke : What is the philosophy of a skunk ? I stink, so i am یک جوک فلسفی : فلسفه یه راسو چیه ؟ من بدبو هستم ، پس هستم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Yin yang emblem : نماد یا سمبل زنانگی و مردانگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Symbol Ying yang emblem : نماد یا سمبل زنانگی!و مردانگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A clutter of undesirable objects, normally stacked. The phrase "hunk of junk" is correct and usable in written English. You can use it to describe so ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Benevolent dictator for life دیکتاتور خیرخواه جاویدان لقب خیدو فان روسو پایه گذار زبان برنامه نویسی پایتون است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Friendsgiving is a blend of friend and Thanksgiving, and it refers to a large meal eaten with friends either on or near Thanksgiving. People are seri ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بصورت Odd one out یا odd man out بکار میره Don't want them to feel as if they're the odd ones out نمی خواهم فکر کنند با بقیه فرق دارن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بصورت Odd one out یا odd man out بکار میره Don't want them to feel as if they're the odd ones out نمی خواهم فکر کنند با بقیه فرق دارن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Girls , didn't you get the memo ? دخترا ، شما یادداشت را دریافت نکردید ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Your ears must be burning. we were just talking about you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Self inflicted damage : ضرر یا زیانی که آدم خودش به خودش میزنه .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پا به جفت ، پا جفت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Slang : brokie

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Slang A person with a very little money A broke person کسی که ورشکسته است . بی پول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Sometimes life throw curved balls at you گاهی زندگی اتفاقات غیر منتظره ای برات رقم می زنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I throw the ball , you swing در بیسبال : من توپ را بطرفت پرت می کنم تو با چوگان پرتابش کن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A gig is a band's musical performance or an appointment for such a performance. Your band's first gig might be playing at a high school prom. Perform ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

phrasal verb of let 1. fail to support or help someone as they had hoped or expected. "if I let him down now, I knew he'd never trust me again" Sim ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Trump : crooked joe biden

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملا اندازه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I thought you said she quit drinking ? Yeah, well i guess she picked it back up again .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A trench coat is a variety of coat made of waterproof heavy - duty fabric, originally developed for British Army officers before the First World War, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Please stop mopping around لطفا اخم نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I think your dog has got a hold of your shoe فکر کنم سگت به کفشت دسترسی پیدا کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام یکی از گوزن های بابانوئل هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Foul line خط خطا Foul smell : بوی تعفن - بوی خیلی بد Foul water آب کثیف Foul tempered : عصبانی و تندخو Foul air هوای کثیف Foul stomach : رودل - معده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

INFORMAL an outstandingly good person or thing. "all it needs is a little fine tuning to make it the bee's knees"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'm a consultant, and i built my business from the ground up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان برنامه نویسی پایتون به داده های چندتایی بدون تغییر و ثابت اطلاق میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : mutate ✅️ اسم ( noun ) : mutation / mutant / mutability ✅️ صفت ( adjective ) : m ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Antonym : unaffiliated : بیطرف - غیر وابسته - بی مذهب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I know what are you thinking or what are you doing in a certain thing میدونم چکار می کنی یا چه فکری می کنی . ( در یک زمینه خاص ) بقول دوستمون دستت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Ordinary - normal - routine - formal سنتی - مرسوم - متداول - معمولی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Adhoc report : گزارش موردی Adhoc audit : ممیزی موردی Adhoc committee : کمیته موردی Adhoc network : شبکه موردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you cut corners , you'll be stuck in circles اگر قواعد و روشها را رعایت نکنی ( کسرِ کار بذاری ) همیشه باید دور خودت بچرخی ( پیشرفت نمی کنی - رو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در داستان هانسل و گرتل ، آنها در مسیر نان خرده ریختند تا موقع بازگشت راهنمایشان باشد . در اینترنت نشانگر صفحات همین کار را می کند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آقایان - مردها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Proverb. sisters before misters. ( slang ) A woman should prioritize her female friends over her boyfriend or husband. یک زن باید بین دوست پسر ( یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

اگر در اثر فشار - ضربه یا کشش جسمی آسیب نبیند زیر این نیروها تاب آورده است . در مورد انسان نیز وقتی استفاده میشه که فشارهای زندگی - بلایا و مصیبت ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با banquet :ضیافت و مهمانی اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان لطفا با bouquet : دسته گل عروس اشتباه نشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املاء صحیح oompa loompa

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نماد کوتوله بودن - موی سبز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I gotta shoot this to you straight باید صادقانه بهت بگم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ten toes down" is a slang expression that means being fully committed, grounded, or steadfast in a particular situation. It often conveys the idea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term “bedridden” refers to someone who is confined to bed due to illness or injury, especially for a long or indefinite period. It describes a pe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Crop : shorten تاپ کوتاه شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

desperate times call for desperate measures زمانهای ناامیدی نیاز به اقدامات ناامیدانه دارد ( نه چندان نرمال و منطقی - عجیب غریب )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term “fridge worthy” typically refers to something that is deemed good enough or significant enough to be displayed on one’s refrigerator. This c ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Very afraid of something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Neck and neck : دوشادوش - شانه به شانه ریشه : از مسابقات اسب دوانی ریشه گرفته ، وقتی دو اسب سوار خیلی رقابت تنگاتنگی دارند . در انتخابات هم که رقاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ali ahmadi c/o mr. Gholi kashani no 21 , shariati blvd ادرس موقت علی احمدی که موقتا منزل آقای قلی کاشانی خیابان شریعتی پلاک ۲۱ است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

You write c/ o before an address on an envelope when you are sending it to someone who is staying or working at that address, often for only a short ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Also in slang Stupid - dumb : احمق - خنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A low aspiration guy : کسی که جاه طلبی کمی داره - فردی با آرزوهای کم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Now Robert gets his chance to be a nail technician, is he up to the task ? حالا رابرت شانس پیدا کرده که تکنسین زیبایی ناخن بشه ، آیا او صلاحیت داره ؟ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Call : decide Make the call : make a decision تصمیم گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

idiom. to be so worried, confused, or annoyed that you do not know what to do next: I'm at my wits' end. I don't know how to help him وقتی عقل آدم ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Let cooler heads prevail Let calmer heads prevail

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To the victor go the spoils : To the victor belong the spoils : برنده همه چیز را می برد

پیشنهاد
٠

The winner gets everything as in He not only won the tournament but ended up with numerous lucrative endorsements—to the victor belong the spoils . ...

پیشنهاد
٠

The winner gets everything as in He not only won the tournament but ended up with numerous lucrative endorsements—to the victor belong the spoils . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

You've lost your marbles : تو عقلت را از دست دادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشتباه تازه کار بودن - اشتباه ناشی از مبتدی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This whole idea's giving me a pit at the bottom of my stomach کل این ایده یه احساس ترس و اضطراب در عمق وجودم به من میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خونه بادی برای بپر بپر بچه ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوشهام زنگ زد - یه کسی راجع به من حرف زد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Morning glory : گل نیلوفر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خدا در کوه سینا بر موسی ظاهر شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انقلابی revolutionary است نه revelationary Revel : حظ بردن - کیف کردنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Usually followed by in

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He's just a downright dead beat father او یه پدر کاملا بی عرضه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

They didn't even give me a heads up or anything آنها حتی یه اطلاعی، چیزی هم به من ندادند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

در یک playlist وقتی می خواهیم به ترتیب پخش نشوند . مثلا موزیکها تکراری شده اند وبا زدن shuffle ترتیب آنها را بهم می زنیم تا تنوع ایجاد کنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Even with one leg i would still smoke you on the track حتی با یه پا شما را در دو و میدانی فراری میدم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Adjective Definition: Posthumous refers to something that occurs, is awarded, or appears after the death of the originator1. Specifically, it can de ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

You're trying to pin this on me ? میخواهی اینو بندازی گردن من ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

- **The brightness of the moon is not as great as that of the sun. ** - **The flavor of this apple is better than that of the one I had yesterday. * ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

The cat would rather nap in the sunlight than play with its toys. My brother would rather go fishing than attend a concert. The teacher would rathe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We have t minus two hours until they get back . تا برگردند دو ساعت وقت داریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Winson churchill : you make a living by what you get . But you make a life by what you give شما با چیزی که می گیرید امرار معاش می کنید اما با چیزی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شخص مسن تر ( معمولا زن شوهردار ) که دختران جوان را همراهی می کند و در بزم های جوانان به عنوان ناظر شرکت می نماید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I am in a session right now You can not just come in here and barge in on me من تو یه جلسه ام و تو نمی تونی یهو بی اجازه وارد بشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Lies have short legs: معنی تحت الفظی : پاهای دروغ کوتاهه - زود میشه دروغ را گرفت . استعاره از مشت دروغگو زود باز میشه - گند دروغ زود در میاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Virtue of honesty : فضیلت درستکاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stunt double

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در کشتی : ضربه فنی شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروشگاه زنجیره ای ارائه لباسهای مد روز که هر یکماه ونیم تا دو ماه یکبار با مد عوض می شوند

پیشنهاد
٠

to speak angrily to someone about something they have done wrong: وقتی کسی کاری را درست انجام نمیده با عصبانیت با او حرف زدن و هر چی از دهنت در میاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Steve told me that i let myself go استیو به من گفت خودت را ول کردی - به خودت نمی رسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه : از مسابقات اسب سواری میاد که سر یک اسب بظاهر غیربرنده شرط می بسته اند که بشرطی که از بقیه جلوتر بزنه .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مثال جناس used to be a baker, but I couldn’t make enough dough. Pun intended. من نانوا بودم ولی پول و پله کافی بدست نمی آوردم Dough : خمیر مایه - ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term “scaredy - cat” is an informal expression used to describe someone who is easily frightened. It is often used playfully, especially by child ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Beggar : could you spare some change ? گدا : میشه به من پول خورد بدهید ؟ ارزانی کنید ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Albert eintein : Only those who attempt the absurd achieve the impossible

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوشت بین دنده های گوساله که برای استیک بسیار مناسبه چون هم ترد است و هم چربی دارد و باعث لطافت و کیفیت بالای استیک میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Just the smell of it making me gag فقط بوی اون حالت تهوع به من میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به افتخار یک تیم ورزشی - قهرمان و . . . نوار تلگراف از پنجره ها آویزان می کنند و کاغذ رنگی بیرون می ریزند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hair buns : مدل موی گوجه ای که پشت سر می بندند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Keep your trap shut : دهنت را ببند

پیشنهاد
٠

Sitting in a tree kissing lyrics : Janie and Tommy, Sitting in a tree, K - I - S - S - I - N - G. First come love, then comes marriage, Then co ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Who wants a shot of tequila ? چه کسی عرق میخواد ؟ One tequila , two tequila, three tequila, floor ! Mom, are you sure we should be handing out shot ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I've got veggies , fruits , bread , you name it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This could just be a fluke

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This fabric is from the scraps pile

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

We're on it : داریم روش کار می کنیم - حلّه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گچ آب که روی سطوحی مثل شیرآلات - شیشه وان حمام - آینه روشویی و . . . . . باقی می ماند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Making people sad, shocked and upset. It really get to me how people treat my dad I know he's annoying, but you shouldn't let him get to you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I tried to go easy on the spice سعی کردم ادویه کم بریزم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پدر واقعی بچه که با مادرش رابطه ازدواجی یا رابطه جدی نداره The term “baby daddy” refers to the biological father of a woman’s child, especially whe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تدبیر - حقه - کلک The infomercial was full of the usual gimmicks to attract customers, like “Buy one, get one free!” Critics dismissed the movie’s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Cheerleader : Lemme go bang some pompoms سردسته تشویق کنندگان تیم ورزشی : بذار منگوله ها را بهم بزنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی دید سگه دنبال دم خودش میگرده ، او نتونست جلو خنده اش را بگیره 1. She **couldn't help but** laugh when she saw the puppy chasing its own tail. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Garage sale

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نماد خوش شانسی : نعل اسب ، مهره مار ، بامبو ، فلس ماهی کپور، تومی، دانه های بلوط، عدد هشت، خوک، خفاش های قرمز، سوسک سرگین غلتان، دم روباه و آینه نمون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

comes from a combination of the Old French prefix des - meaning "opposite of" and the word avoer meaning to "acknowledge, accept, recognize. " When y ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

cordial relationship: رابطه دوستانه - رابطه حسنه Cordial relations : روابط حسنه - روابط دوستانه و گرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تلفظ : ˈ/kɔːrdʒəl/ کورجُل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز که dislike را می زنید دلیل هم بنویسید the human and monetary costs associated with massive endeavours such as war that expend both. هزین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Proclaimed aim هدفی که جار می زنند - هدفی که اعلام می کنند میخوام لاغر کنم - میخوام برم دانشگاه - میخوام جهانگردی کنم . . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

In china it used to have one child policy . But that was scrapped in 2016 Nevertheless there are lots of people in china who are still choosing not ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I was half laughing , and half horrified at being referred to as a geriatric mum

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Stunted growth : رشد نیافته - از رشد بازمانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمه ای ژاپنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ :/ ˈk�zəm/ :

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Retro spect : نگاه به گذشته The prefix retro - means “back, " and spect is a component of the words inspect, spectator, spectacles, and perspectiv ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Impending marriage ازدواج قریب الوقوع Impending divorce طلاق قریب الوقوع Impending retirementبازنشستگی قریب الوقوع Impending famineقحطی قریب الوقوع I ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Trouble - suffering Try and error: آزمون و خطا - سعی و خطا جناب نادیا . ف و لایک کنندگان توجه فرمایند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سختی ها و مشقات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

staggering amount of power Staggering amount of domestic violence Staggering amount of money Staggering amount of food waste staggering amount of ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از نظر مالی بی پشتوانه Unbacked money Unbacked currency Unbacked cerificates Unbacked paper money Unbacked paper currency

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عبارات : Drench in/with Drench to the skin

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Curbing inflation : control inflation : مهار تورم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به درد قرار گذاشتن میخوره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you catch my drift : اگه منظورم را گرفتی ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در جواب احوالپرسی _ خوبم در جواب تعارف : نمی خورم - نمی خوام - I'm good

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I'm the boss and you're just trainee . Capeesh ? من رئیسم ، تو هم فقط کارآموزی . افتاد؟ گرفتی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: /məˈr�ŋ/ مرنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

serious to the point that it can be catastrophic if not handled correctly. The biggest difference between a 4 alarm fire and the other three lower al ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a small round cake with a meringue - like consistency, made with egg white, sugar, and powdered almonds and consisting of two halves sandwiching a cr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

William: Hi robert Robbert: Do i know you ? William: Yeah , it's me william We've gone to school to gether ever since the 7th grade , well, ever ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توجه به تلفظ :/ bologˈneɪzi/ /بولونیز /

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه کنید به keep pace with

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The idiom "butterfingers" refers to someone who is clumsy, especially with their hands, often dropping things. The phrase has been commonly used in ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Synonym :dimwit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Dim wit : stupid - idiot - half wit Dim : of low intensity - lack of bright Wit : intelligence - mental capacity

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term "d�j� vu" is a French phrase that translates to "already seen. " It refers to the feeling or sensation that one has already experienced the ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Antonym : success

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Spelling note : Always i comes before e except after C

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Spelling note : Always i comes before e except after c

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همیشه i قبل از e می آید . اما بعد از c استثنا است و اول e می آید .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Don't feel bad , you have a beautiful downtown apartment. , an army of people at your beck and call

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The idiom "on the back burner" has its roots in cooking terminology. It dates back to around the 1940s to 1950s and comes from the practice of placin ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

spend time aimlessly; idle. "she goes to Arizona every January to lollygag in the sun" dawdle. "we're lollygagging along"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

My dad left last year And my mom lost her job a few months ago . We've really been struggling . I started to think that the universe was just this ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

MIT’s New AI Model Predicts Human Behavior With Uncanny Accuracy هوش مصنوعی جدید دانشگاه ام آی تی رفتار بشر را با دقت عجیب و غریبی پیش بینی می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریشه این اصطلاح ass kissing است . معنی تحت الفظی آن این است که طرف اینقدر چاپلوسه که موقع بوس کردن کون یارو ، دماغش گهی شده و قهوه ایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریشه این اصطلاح ass kissing است . معنی تحت الفظی آن این است که طرف اینقدر چاپلوسه که موقع بوس کردن کون یارو ، دماغش گهی شده و قهوه ایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Math doesn't come naturally to your son . That's why i'm doing all i can to help him معلم : ریاضی برای پسر شما آسون نیست ، برای همین من همه کاری م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازستانی ملک رهنی If you buy a house and can't pay the mortgage then bank will foreclose the house And this act is foreclosure

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Do you guys mind if i play chess? It's been a little while, so i might be a little rusty. میشه شطرنج بازی!کنم؟ چون یه مدته بازی نکردم ممکنه یه کم ما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برگشت به خونه بعد از مدت طولانی دوری You know homecoming's coming up , right ? میدونی زمان برگشت به خونه نزدیکه درسته ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Bethany I go by Bea now بتانی الان اسمم. " بیا " است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

This old man and his son just schooled you این پیرمرد و پسرش الان ادبت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Let's just go ahead and get started , shall we, since we're late already ? Considering their irreconcilable differences , my client is willing to ac ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Oh , my god , you're such a slob ! وای خدای من ، تو چقدر شلخته و کت و کثیفی !

پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : با عسل مگس های بیشتری میشه گرفت تا با سرکه . یعنی اخلاق و رفتار خوش بهتر از تندخویی و بدرفتاری است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

He just doesn't apply himself : به خودش تکونی نمیده - تلاشی نمی کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ax2 bx c=0

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محرمانه - فقط شخص یا گروه خاصی آن را می بینند . strictly confidential, must not be seen by anyone else, is only for your viewing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عذرخواهی کردن - توضیح دادن کار زشت و اشتباه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Why can't you just pay for the flights ? Well, i have a lot of money tied up right now . چرا پول بلیط هواپیما را نمی تونی پرداخت کنی ؟ خب ، خیلی پول ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a definite time as shown by a timepiece; the hour: Can you tell me the time of day? Informal. a minimum of attention: He wouldn't even give her the t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I'd like to take you up on the offer to tutor من پیشنهاد شما برای درس دادن به من را قبول می کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to act towards them with respect, kindness and fairness. به کسی احترام گذاشتن ، مهربان بودن و منصفانه رفتار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Social imbecile : کسی که مهارت ارتباطات اجتماعی را ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Snatched : دلربا My waist is way more snatched than yours کمر من از تو خیلی دلرباتره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

My waist is way more snatched than yours کمر من از تو خیلی دلرباتره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

No one likes sore loser guys هیچکس بازنده های بی جنبه و بی ظرفیت را دوست ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bend : معنی شکستن هم میده Bend the rules : شکستن قوانین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

used to say that something is being sold at half the original price. نصف قیمت Peaches are half off today. You must have seen my half - off flyer ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I'm down , if you're down : اگه تو پایه ای، منم پایه ام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

You can see yourself out : کسی بدرقه ات نمی کنه . خودت برو بیرون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تاندون ها یا طردپی های پشت زانو برای جبران کوتاهی این تاندون ها تمرین ورزشی فلکسور ویلیامز انجام می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

noun. ˈrent - ə - ˌk�p. US, often disparaging. : a security worker ( such as a guard ) who is not a police officer. کلمه ای تحقیرآمیز به معنی نگهبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

No pun intended : جدی میگم - شوخی ندارم Pun intended : استفاده از آرایه ادبی ایهام و بازی با کلمات و شوخی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Knock it off : بسسسه - کافیه Knock off : تقلید کردن Knockoffs : تقلبی - فیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Knockoffs : تقلبی - فیک Knock off : تقلید کردن Knock it off : بسسسه - کافیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای بیاد سپاری : بر وزن کلاچ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دل به دریا زدن و کاری را انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Big markup : خیلی روش کشیدی ( مثلا موقع فروش اگر قیمت خیلی بالا باشه خریدار اینو میگه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

verb scrape or brush the surface of ( a shoe or other object ) against something. "I accidentally scuffed the heel of one shoe on a paving stone" n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to refuse to change your plans or ideas, especially when someone is trying to persuade you to do so. هر چی کسی بخواد نظر یا عقیده آدم را تغییر بده پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بارش فکری فکر را آزاد گذاشتن تا همه راه حل های خوب و بد را مثل باران روی میز بریزد و بعد بررسی تک تک آنها. بیان همه راه حل ها برای یک مشکل و بررسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

lude : فرار - گریز elude: فرار کردن - گریختن allude: گریز زدن - بصورت تلویحی اشاره کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

On and off the court : داخل و خارج زمین بازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

We were always vying for first place ما همیشه برای اول شدن رقابت شدیدی داشتیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بم ترین صدا هر کسی صدای دو رگه آدم وقتی تازه از خواب بیدار شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I feel like we started off on the wrong foot من حس می کنم ما بد شروع کردیم .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

They went behind our backs : یواشکی و پنهان از ما کار کردند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شوخی سر کاری و دست انداختن و سر به سر گداشتن دانش آموزان یا دانشجویان سال آخر مراجعه شود به prank

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نهایت باوفایی بطوری که در سختی ها و خوشی های زندگی کنار کسی موندن .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Drop the innocent girl act : نقش دختر بی گناه را بازی نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشرو بودن This for sure puts you in the lead : این مطمئنا شما را جزو افراد پیشرو قرار می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لعنتی چگونه . . . . . How the heck did you pull that off? لعنتی چه جوری اینکار را کردی ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارت درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a small racing car having a lightweight or skeleton body and powered by a two - stroke engine. ماشین مسابقه کارتینگ که سبک است و موتور دو زمانه داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He was given all kind of warnings and citations به او همه نوع اخطار و احضاریه داده شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام برند ساندویچ جوجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

He lost track of time : ساعت از دستش در رفت زمان از دستش در رفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستاره روی پرچم اسرائیل روی بدن هم تاتو می کنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Excuse me for not wanting to stay in some cramped ، crappy place منو بخاطر اینکه نمیخوام تو یه جای شلوغ و مزخرف بمونم ببخشید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

My esthetician said it'd be good for my pores زیبایی شناسم گفت اون برای منافذ پوستم خوبه It'd : it would

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Your honor , come on . Every mother's gonna vouch for their child . I mean , she doesn't wanna believe the truth . جناب کافیه . هر مادری برای فرزند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If she's deemed too unfit , maybe i can and i will , convince a judge to be her conservator اگر او بیش از حد نامناسب تشخیص داده شود، شاید بتوانم و ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Conservatorship : سرپرستی - قیمومیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It's all come crashing into an end این پایان ماجرا است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Overdraft : از حساب بانکی بیش از موجودی برداشت کردن و منفی شدن مانده حساب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

I've been going on and on about your wedding من یه ریز درباره مراسم ازدواج تو شنیده ام .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لباسی که بیادموندنیه و سبک خاصی داره و فقط لباس نیست . مراجعه شود به statement piece

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دور یقه لباس معمولا مدل گردنبند را با فرم یقه لباس انتخاب می کنند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معصومه جان شما صحیحش را بفرمائید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Prop car : ماشین صحنه برای ضبط فیلم ، نه ماشین واقعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای تقلب در بازیهای کامپیوتری استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Climax : اوج Climactic : اوجی - وابسته به اوج Anticlimactic : ضد اوج - حالگیر - ناامیدکننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

used to express a lack of regret or repentance. "I'm not a fan of the song, sorry not sorry" یعنی پشیمان و نادم نیستم من علاقه ای به این شعر ندارم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاپیون تزئینی : با گیره به یقه پیراهن وصل میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A "knee slapper" is a term used to describe an extremely funny joke or story that is so hilarious it might make someone slap their knee in amusement. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in a bad situation because someone is angry at one : in trouble. He's in the doghouse for forgetting his wife's birthday. به دردسر افتادن - به علتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in a bad situation because someone is angry at one : in trouble. He's in the doghouse for forgetting his wife's birthday. بعلت عصبانی کردن طرف مقاب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

How much do you pay for this house ? It's a rental, can't tie myself down to one house

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The term "hand - me - down" refers to items, especially clothing, that are passed down from one person to another after they have been used. The phr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Mock math bowl : مسابقات ریاضی آزمایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Chap : خشکی - ترک خوردن پوست Stick : چوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غلط املایی مراجعه شود به Chopsticks

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

You know how hard it is to find a hot girl under 40 with money these days ? می دونی چقدر سخته این روزها یه دختر پولدار سکسی زیر ۴۰ سال پیدا کنی ؟ I' ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sly dog : مارمولک - هفت خط - زبل خان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به فرانسوی Mardi : سه شنبه Gras : چرب - چاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

an instance of indulging in self - pity or eliciting pity from other people. "I'm not going to throw a pity party—I don't think many people would sh ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The name Cruella de Vil is a pun of the words cruel and devil, an allusion that is emphasized by having her English country house nicknamed 'Hell Hal ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. They were just giving me a pep talk Pepping me up before i go to the stage

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Stage fright صحنه هراسی - ترس از روی صحنه آمدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A facial expression showing credulous or unsophisticated innocence or naivety. حالت چهره ای که نشان دهنده معصومیت یا ساده لوحی زودباورانه یا ساده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قرص ( قالب ) پودر لباسشویی برند تاید مثل قرص ماشین ظرفشویی برای راحتتر بودن پودر لباسشویی را به شکل قالب می فروشند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دسته اسکناس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Irrelevant

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبر پیچید Word got out about her delicious cookiez خبر خوشمزگی کلوچه هایش پخش شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Case : مثال - نمونه In point : مناسب - بجا - درخور Case in point : نمونه مناسب - مثال بجا - مثال بارز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

لطفا با despicable : نفرت انگیز - مشمئزکننده اشتباه نشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Brownie point : امتیاز مثبت Brownie points : امتیازات مثبت If i get a car for my girlfriend , I'll get brownie points for being the best boyfriend ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Getaway car : ماشین آماده فرار از صحنه جرم Getaway driver : راننده فرار از صحنه جرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راننده آماده فرار از صحنه جرم مراجعه شود به getaway car

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Keep your eyes peeled : چشمهاتون را باز نگه دارید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Let's shake it off and go eat some food بی خیال اون مسئله و بیا یه خرده غذا بخوریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I always order expedited shipping من همیشه تحویل سریع را سفارش می دهم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

: not to be outdone in order not to let someone else do better or seem better than you نگذاری کسی از تو بهتر عمل کنه . نگذاری عقب بیفتی Not to be o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

You have the audacity to say you can't stand fat people تو اینقدر گستاخی که میگی تحمل آدمهای چاق را نداری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

You got your stomach stapled : تو معده ات را کوچک کردی - جمع کردی - عمل جراحی معده انجام دادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

That place is absolutely repulsive , i hate it there اونجا نفرت انگیزه ، من از اونجا متنفرم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to use the brake in a vehicle ( = the device that makes it go slower or stop ) suddenly and with force: I slammed on the brakes, but it was too late ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Phone chiming : وقتی تلفن زنگ می زند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

"Here you are" and "Here you go" are both phrases used when handing something to someone. "Here you are" is considered neutral and can be used in bot ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Lose one's hand : از کارت بازی و پاسور آمده . به ضرر تموم شدن ، از دست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

من گیج شدم . lose one's head یا lose one's hand ?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hatch : معنی مدخل - دهانه - روزنه - دریچه هم می دهد Down the hatch : معنی تحت الفظی : مشروب را تا ته بریز توی حلقت .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای بیادسپاری school snitch : خبرچین مدرسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی ورزش در بدنسازی که یک در میان زانوی چپ و آرنج راست را بهم نزدیک و سپس زانوی راست و آرنج چپ را نزدیک می کنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Spare me' is an idiom that is commonly used when someone is tired of listening to another person or is in a state of disbelief. For example, if som ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Play hooky ، Play hookey ، Play truant : فرار از مدرسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Bail bond company : شرکت وثیقه گذار برای آزادی فرد از زندان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Synonym : bondservant

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

”This isn't my first rodeo” means you are not a novice, and have experience in that situation. در زبان عامیانه یعنی کارکشته و حرفه ای بودن - ناشی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Fruity boy : فحش : پسره گی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to bring a chair near to where other people are sitting so as to sit near them. Please pull up a chair and join us.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه : کشتی نو میخ و الوار تمیز و نو داشته و در قرن ۱۶ میلادی برای کشتی های نو استفاده می شده . به مرور زمان برای هر چیز نو و تر و تمیز و مرتب استفا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Later life crisis: بحران کهنسالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر دو کلمه tip و top معنی اوج - نوک - بالا می دهند و بیان هر دو به معنی بهترین و اعلی درجه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دو اصطلاح Wrapped up in : تمام هم و غم آدم Under wraps : در خفا - مخفیانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوردن یک برگه چیپس خیلی تند به شرطی که بعد از آن هیچی نخوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به serves you right

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خاری در چشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A thorn in the flesh : این ساختار به معنی خاری در گوشت یا بهتر بگیم خاری در چشم است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fine print Mouse print فونت ریز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

What are you What are you doing ? داری چکار می کنی ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دست کم کرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منگوله : منگوله کلاه - منگوله دست مشوقین ورزشی - منگوله پرده و . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منظورت آن ( اونجوری ) بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

Silent retreat : اعتکاف خاموش - عزلت گزینی بی سر و صدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Your parting words or actions are the things that you say or do as you are leaving a place or person. Her parting words left him feeling empty and ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نماد سال نو میلادی در میدان تایمز نیویورک یک توپ بزرگ است .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Work extremely hard : سخت کار کردن Synonym : bust one's butt

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Work extremely hard : سخت کار کردن Synonym : bust one's ass

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

outer respiratory organs of most fish and aquatic animals ارگان تنفسی بیرونی بیشتر ماهیها حیوانات آبی : آبشش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شرکت راهنمای غذاخوری ها و رستورانها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

If you do something for the hell of it, you do it without having any particular purpose or wish, but usually for enjoyment: I didn't know what I wa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Please bail me out : لطفا وثیقه بذار که منو آزاد کنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In the business world, this refers to a solid red necktie. The color red is known as a power color, associated with authority, strength and passion. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به ساختار the hell with

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The hell with hockey : هاکی به جهنم The hell with you : برو به جهنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از پس کسی برآمدن - رقیب سرسخت بورن How old is she ? She is nine months old and she is already giving us a run for our money او نه ماهه است و از پس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Popsicle sticks : چوب آلاسکا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

من دیگه نیستم . اگر همکاری یا رابطه از نظر یکی از طرفین خوب پیش نرود و بخواهد بگوید من دیگه نیستم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to make one's disappointment less painful. دلگرمی دادن - دلخوشی دادن She was disappointed not to get the job, but the promise of another job cushio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غلط املایی . blow به cushions the blow مراجعه شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غلط املایی Coach : مربی به crash on the couch مراجعه فرمایید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

gathering at which people in a community cooperatively erect the framework of a neighbour's barn, typically followed by a celebration. "a small rura ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Paw patrol backpack : کوله پشتی که روی آن شخصیتهای این فیلم برای قشنگی چاپ شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sweet'n low برند شکر رژیمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از dig the dirt : کندن خاک می آید . حالت طنز دارد و برای آشکار کردن رسوایی ها و پخش شایعه برای کسی یا چیزی استفاده میشه . مثل حالتی که زمین را می کن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسابقات نهایی هم معنی میده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The phrase “gimme a break” is a colloquial contraction of “give me a break”. It has two main meanings: A plea for someone else to stop doing somet ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مثل یه تن آجر - مثل آوار

پیشنهاد
٠

حالت کلی برای وقتی است که موقعیت شغلی یا رابطه ای که چندان چنگی به دل نمی زنه از دست رفته و می خواهیم به مخاطب یادآوری کنیم که افراد و موقعیتهای فراو ...

پیشنهاد
٠

این اصطلاح برمیگرده به ضرب المثل You can't make a silk purse out of a sow's ear با گوش خوک ماده نمیشه کیف ابریشمی درست کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ /pa:mi/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سانس سینما هم معنی می دهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خبر ناگهانی و مهمی را دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اون داخل Antonym : out there اون بیرون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Wit : باهوش Half wit : کم هوش - خنگ - کودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگ یشم بسته به موادی که در سنگ معدن اکسید شده اند متفاوت است و لزوما سبز یشمی نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوست عزیز donya elyasi من از bing کمک گرفتم ۳ نوع روایت نویسی هست ۱ - editorial : انگار گوینده توی مغز همه افراد هست و افکار واحساساتشان را می داند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Permanently frost

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به demonize

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Where do you get the gall ?: how dare you

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to put someone in contact with someone who can help them; to get something for someone that they want Can you hook me up with someone with a car? ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Shut up : be quiet Can : قوطی گذاشتن و در آن را محکم بستن یعنی در دهانت را محکم ببند و حرف نزن . برای تمام کردن کاری که نمی خواهیم ادامه پیدا کنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The characteristic of regularly using vulgar language, especially strong profanities; a person having this characteristic. ویژگی استفاده منظم از زبا ...

پیشنهاد
٠

وقتی فرد یا گروهی توان خرید چیزی را از دست می دهند . مثل جوانان از بازار مسکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را اذیت نکردن I'll get out of your hair : دیگه اذیتت نمی کنم Get out of my hair : اذیتم نکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Paper lantern : فانوس کاغذی که برای آرزوها به آسمان می فرستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه به the gory details

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

Call a spade a spade : حقیقت را رک و پوست کنده گفتن Spadework : خرحمالی In spades : بوفور - مقادیر زیاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبکه خبری در آمریکا . مثل cnn United Broadcast Association

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وقتی یه فیلم یا رمان یا بازی کامپیوتری پر فروش یا موفق میشه اون فضا و کاراکترها را ادامه اش می دهند . Fans are eagerly awaiting the sequel to the bl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Culprit Culpable Culpability از ریشه لاتین culpa به معنی guilt یا responsibility گرفته شده اند . Mea culpa : that's my fault : that's my bad : i'm ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزار جنسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایان دادن به یک بازی یا افشای یک کار به گروه مقابل و سبب پایان آن کار شدن cause an action or situation to stop by revealing it to opposing parties ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He divided 37 by 86 and He even surpassed the computer . او از کامپیوتر هم بهتر حساب کتاب کرد .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یک مورد استفاده سونوگرافی داپلر : برای دیدن جنین در رحم مادر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هر شخص ۷ هم قیافه دارد. هر کدام از آنها را می گویند .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

Synonyms : Leave me alone Get away from me Leave me in peace Let me alone Stay away from me Let me be Back off Come on now Spare me Cut me s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Are you trying to pull a me on me ? میخواهی همون کلاهی که سرت گذاشتم را روی سرم بذاری ؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bernard baruch : those who mind shouldn't matter and those who matter shouldn't mind کسانی که قضاوتگر یا انتقادگرند نباید مهم باشند و کسانی که مهم ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان من از copilot هوش مصنوعی bing کمک گرفتم . دو معنی ارائه کرد ۱ - بازی آنلاین به معنی جنگ شبانه Fort : قلعه Nite : night : شبانگاه ۲ - fourt ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

نام هوش مصنوعی bing هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تلفظ: پزنت /ˈpezənt/ /ˈpesnt/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بالاخره - با همه این تفاسیر - You have been awfully generous to your brother lately . Yeah , i mean , he is my brother at the end of the day. اخی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

A joke for you : When you speak two languages and start losing vocabulary in both of them = byelingual

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عذرخواهی می کنم soulcycle موسسه ورزشی کار با دوچرخه ثابت است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام برند سازنده دوچرخه ثابت .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

Hannibal اسم هست و cannibal به معنی آدمخوار هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

چه خسته کننده و حوصله سربر