تاریخ
١٥ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

توهینی که به سفیدپوستان میشه : احمقِ پَست خرفتِ حقیر بی فرهنگِ پست ( ای ) حرومزادهٔ نژادپرست

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : تیدی

تاریخ
١٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : تیدی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

پیشنهاد
٠

1. English: "In poker, a wild card can represent any other card to form a winning hand. " Persian: �در پوکر، یک کارت جوکر می تواند جایگزین هر کارت ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت تحقیرآمیزه : دهنتو ببند مرغک - خفه شو مرغک

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ دور ریزی - فرهنگ ضایعات سازی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

1. Literal Meaning ( To change direction ) : EN: At the next intersection, take a turn to the right. FA: در تقاطع بعدی، به راست بپیچید. 2. Figur ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنی اصلی "sordid" کثیف، پست، شرم آور غیراخلاقی و ناپسند تحقیرآمیز و همراه با فقر ۱. Sordid Details / Story / Tale / Affair ( برای توصیف اطلاعا ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

البته! عبارت "Weeble wobble" یک اشاره فرهنگی خاص است و معنی آن فراتر از معنای تحت اللفظی کلمات است. معنی اصلی و منشأ "Weebles wobble but they don ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

البته! عبارت "Weeble wobble" یک اشاره فرهنگی خاص است و معنی آن فراتر از معنای تحت اللفظی کلمات است. معنی اصلی و منشأ "Weebles wobble but they don ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

"تله ای برای احمق ها" یا "تله ای که فقط یک آدم ساده لوح در آن می افتد. " این اسم گذاری بر این اساس است که تنها یک فرد بی احتیاط یا غیرمحتاط ( "booby ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : بِن اَوت آ شیِپ

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

ریشه اصلی: صنعت فلزکاری ریشه اصلی اصطلاح "bend out of shape" به دنیای فیزیک و صنعت، به ویژه فلزکاری برمی گردد. معنی تحت اللفظی: وقتی یک قطعه فلز ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح "bend out of shape" دو معنی اصلی دارد: یکی لفظی ( فیزیکی ) و دیگری اصطلاحی ( احساسی ) . ۱. معنی فیزیکی ( Literal ) در این معنی، به معنای ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : سفایس

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ : سفایس

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

On the qt Secretly

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

The phrase "a nice touch" ( or "nice touches" ) refers to a small but thoughtfulf detail that improves something, making it more complete, elegant, o ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
١

"Tiptoe around" یک اصطلاح فعلی ( phrasal verb ) است که به معنای دور زدن یک موضوع حساس، مشکل یا مشکل زا با احتیاط بسیار زیاد است تا از ایجاد ناراحتی، ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

Thriller ( اسم ) به هر اثر داستانی ( فیلم، کتاب، سریال و. . . ) اشاره می کند که با ایجاد هیجان، تعلیق و حس نگرانی شدید، مخاطب را در حالت نفس گیر و پر ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: فوتان

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

مراجعه شود به : think over

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

کار از کار گذشت - فرصت از دست رفت - زمانش گذشت - دیگه نشد - نشد که بشه Direct Synonyms ( Most Similar Meaning ) These phrases explicitly mean t ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

دلیل اینکه "pleased as punch" به معنای "خیلی خوشحال"، "از خوشحالی در پوست خود نمیگنجد یا "مغرور و راضی" هست، به یک نمایش عروسکی بسیار محبوب در انگلیس ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

As per the will, the only living blood relatives, are the only people empowered to decide whether or not he stays on those machines. بر طبق وصیتن ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه تنفس مصنوعی ماسک تنفسی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : حرفهایم را یادداشت کن حرفم را گوش کن . به حرفهام توجه کن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت الفظی : حرفهایم را یادداشت کن حرفم را گوش کن . به حرفهام توجه کن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Mild cognitive impairment ( MCI ) is a condition in which people have more memory or thinking problems than other people their age

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

fill one's shoes : جای کس دیگر را گرفتن، جانشین دیگری شدن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

ego, istic ego ( "i" ) istic : پسوند صفت ساز مثل : artistic, realistic

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

do not take off on us : رایج ترین معادل: ما را تنها نگذار. با تأکید بر کنار نکشیدن: پشت مان رو خالی نکن. از ما کنار نکش. با تأکید بر فرار ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

واژه hogtie یک اصطلاح کاملاً آمریکایی است که ریشه در فرهنگ دامپروری و به ویژه گاوداری دارد. ریشه آن به صورت زیر است: ۱. بخش اول: Hog ( خوک ) - در ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

واژه hogtie یک اصطلاح کاملاً آمریکایی است که ریشه در فرهنگ دامپروری و به ویژه گاوداری دارد. ریشه آن به صورت زیر است: ۱. بخش اول: Hog ( خوک ) - در ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Carpetbag ( noun ) : A cheap suitcase made of carpet material. ترجمه: چمدان ارزان قیمت یا ساک فرش مانند Carpetbagger ( noun ) : An outsider who se ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Carpetbag ( noun ) : A cheap suitcase made of carpet material. ترجمه: چمدان ارزان قیمت یا ساک فرش مانند Carpetbagger ( noun ) : An outsider who se ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Carpetbag ( noun ) : A cheap suitcase made of carpet material. ترجمه: چمدان ارزان قیمت یا ساک فرش مانند Carpetbagger ( noun ) : An outsider who se ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

Of course. The phrase "bail out on [someone]" is an informal phrasal verb that means to abandon or desert someone, especially when they are counting ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. Egg On ( فعل مرکب ) معنی: به معنی تحریک کردن، تشویق کردن ( اغلب برای انجام کاری بی پروا یا خطرناک ) یا وادار کردن کسی است. این عبارت بار منفی ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. Egg On ( فعل مرکب ) معنی: به معنی تحریک کردن، تشویق کردن ( اغلب برای انجام کاری بی پروا یا خطرناک ) یا وادار کردن کسی است. این عبارت بار منفی ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

۱. Egg On ( فعل مرکب ) معنی: به معنی تحریک کردن، تشویق کردن ( اغلب برای انجام کاری بی پروا یا خطرناک ) یا وادار کردن کسی است. این عبارت بار منفی ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Have Egg on One's Face ( اصطلاح ) معنی: به معنی خجالت زده یا شرمسار بودن است. این اصطلاح زمانی به کار می رود که شخصی به دلیل یک اشتباه، قضاوت نادرس ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( به معنی �مغرور�، �خودپسند� یا �بی ثمر� ) He is so vain that he looks at his reflection in every window. او آنقدر مغرور است که در هر ویترینی به ا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

The rooster weather vane on the barn roof spun in the wind. بادنمای خروسی روی سقف انبار با وزش باد می چرخید. The meteorologist checked the wind va ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Here are the collocations of "vane". Weather vane بادنما Wind vane بادنما Cock vane بادنمای خروسی Turn like a vane مثل بادنما چرخیدن ( بی ثبات ب ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت با dune : dune buggy : ماشین شن رو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک عبارت با buggy : dune buggy : ماشین شن رو