پیشنهادهای فربد حمیدیان (٦٧٩)
کژکردار
دست و پاگیر stultifying bureaucracy بوروکراسی دست و پا گیر
Pahlavite Iran ایرانِ دوره ی پهلوی ایرانِ عصر پهلوی
زاوِرا زاوِرای بیابانها ( "سنگی بر گوری"، جلال آل احمد، صفحه 59 )
امر شگفت ( کتاب "افسون زدگی جدید"، اثر داریوش شایگان، ترجمه فاطمه ولیانی )
سرآمد همگنان ( کتاب "افسون زدگی جدید"، اثر داریوش شایگان، ترجمه فاطمه ولیانی، صفحه 114 )
به پرسش کشیدن
[خیر ] غیرمنتظره. . . که بعدش می گیم: "کاش از خدا چیز دیگه ای میخواستم"
معانی دیگر: همسایگی، نسبت، بستگی، هم خونی ( منبع: فرهنگ هزاره )
trabeated structure [معماری] ساختار نعل پایه، ساختار تیر و ستون نوعی سیستم ساختاری در معماری که در آن از تیرها و ستون ها برای ایجاد فضاهای معماری اس ...
[معماری] ( در مورد بنا، فرم، طرح ) مفصل بندی، خوانایی ساختار، شمردگی ساختار تعبیری مشابه اما نه دقیقاً یکسان: structural muscularity
پول محور سود محور
بی چون و چرا
Rawlplug
Rawlplug
دیگجوش، دیگ در هم جوش ( این اصطلاح را اولین بار نویسنده بریتانیایی، ایزرائل زانگویل در سال 1908، با نوشتن نمایشنامه ای با همین عنوان، در توصیف ایالا ...
take refuge
مُرقّع سازی، مُرقّع کاری، مُرقّع پردازی ترکیب کردن چیزها و دادنِ ترتیبی تازه به آنها، با بهره گیری از منابع بیکرانِ حاصل از ارتباطات فرهنگیِ همه جانب ...
افسانه پردازی افسانه سرایی ( با توجه به معادل پیشنهادی داریوش آشوری برای واژه fabulation )
[در مورد یک بنا/بافت/محوطه ی تاریخی یا شهری] جلوه ای مصنوعی و نمایشی و غیرواقعی به آن دادن، با هدف جذب گردشگر. واژه مشابه آن: disneyfication
messy reality واقعیت آشفته
جهل شناسی مطالعه سازوکارهای القا و ترویج عمدیِ جهل یا تردید، که معمولاً از طریق انتشار داده های علمیِ نادرست یا گمراه کننده، به منظور فروش یک محصول، ...
Any image resembling her native Iran, would ignite vivid recollection. هر تصویری که شبیه زادگاهش ایران باشد، خاطرات روشنی را برای او زنده می کند.
برونشُد ( منبع: فرهنگ علوم انسانی، داریوش آشوری )
یکی از مشهورترین نمونه ها: Leonardo da Vinci
پراتوریانیسم به معنای دخالت نظامیان در سیاست، و فرمانروایی نظامیان بر مردم است. ( این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم با ...
پراتوریانیسم، دخالت نظامیان در سیاست این واژه منسوب به یک شخصیت نظامی به نام "پراتور" است که در روم باستان، علاوه بر امور نظامی، به فعالیت های قضایی ...
As a theorist, however, I wrestle with this issue. . . با این حال، به عنوان یک نظریه پرداز، با این موضوع کلنجار میروم که. . .
These domains are rife with ideological distortions. این حوزه های [معرفتی] مملو از تحریفات ایدئولوژیک هستند.
She evinced considerable anguish او غم و اندوه فراوانی از خود بروز داد
مفهوم "ریزوم" در اندیشه ژیل دلوز و فلیکس گتاری یک استعاره مرکزی است که در اثر مشترک آن ها به نام "هزار فلات: سرمایه داری و اسکیزوفرنی" ( ۱۹۸۰ ) معرفی ...
Their collaboration was doomed from the beginning همکاری آنها از همان ابتدا محکوم به شکست بود.
stud
فارغ بال، فارغ البال
قاطعانه، با قطعیت
صدارتخانه ( محل استقرار صدر اعظم، مثلاً در آلمان )
ویران شهری، پادآرمانشهری، آخرالزمانی
( امید، آرزو، . . . ) تباه، تباه شده Most find their hopes crushed on arrival. اکثر آنها در بدو ورود به شهرها، امیدشان تباه می شود.
( قلب ) به درد آمدن and my heart swelled with the desire to take him away with me to live a wandering life on the roads. و قلب من از این آرزو به د ...
I cast my love upon the waters—my thoughts on the barren plain of the sea. عشقم را بر روی امواج می افشانم و افکارم را بر روی دشت بی ثمرِ دریا ( "م ...
[ادبی] افشاندن I cast my love upon the waters—my thoughts on the barren plain of the sea. عشقم را بر روی امواج می افشانم و افکارم را بر روی دشت بی ...
درد Nathaniel, do you really feel the poignancy of my words? ناتانائیل، آیا آنچنان که باید، دردِ گفته های مرا در می یابی؟ ( "مائده های زمینی" از آ ...
How long, how long, O waiting, will you last? And once over, what will there be left to live for? ای انتظار، تا کِی ادامه خواهی داشت؟ و اگر به پایان ...
نیلگونه the blueness of the sky نیلگونه ی آسمان ( "مائده های زمینی" از آندره ژید، دوروتی باسی ( مترجم انگلیسی ) ، پرویز داریوش و جلال آل احمد ( مت ...
Nathaniel, when shall we make a bonfire of all our books? ناتانائیل، آخر کِی همه ی کتابها را خواهیم سوزاند؟ ( "مائده های زمینی" از آندره ژید، دورو ...
by the mantle of. . . ردای . . . به تنِ . . . پوشاندن ( باطن چیزی را با ظاهری فریبنده پوشاندن، توجیه و بهانه ی دروغین برای چیزی یا کاری آوردن، کار ...
Avant - gardes always harbor the political, the idea of the overthrow of the status quo. آوانگاردها همواره ایده های سیاسی، و سرنگونیِ وضعِ موجود را ...
Yet their forms do not always germinate life as promised. با این حال، فرم های معماران، گاهی زندگی را - آنطور که وعده داده اند - به بار نمی نشانند.
She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.
She threw out ideas, some seeded, some did not. او ایده هایی را عرضه کرد، برخی شان به بار نشست، و برخی دیگر نه.