دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٠,٥٨٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٤١
لایک
لایک
٣,٠٢٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣٢٥

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٧٢
رتبه
رتبه در بپرس
٥٣٢
لایک
لایک
١٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤٣ دقیقه پیش
دیدگاه
٠

[مهندسی مکانیک] خواب؛ جهت غالبِ قرارگیریِ شیارهای زبریِ سطحی

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

[فعل] ۱ - همبسته کردن، ایجاد رابطه ی متقابل، ۲ - همبسته شدن، یافتنِ رابطه ی متقابل [اسم][ریاضی] همبسته؛ یکی از دو یا چند متغیر وابسته یا مکمل

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٢

به نظر می رسد آوانویسی فارسی آقای �متین دهقان زاده� درست نیست: هم در تلفظ امریکایی و هم بریتانیایی �ch� به صورت �چ� تلفظ می شود و نه �ش�. در آوانویسی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

آبِ کم عمق؛ قسمت کم عمق دریا یا رودخانه

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

زبان هم چسبی که نوعی از زبان های پیوندی یا التصاقی هستند که بن واژه در اول قرار گرفته و بقیه ی اجزای واژه به صورت پس وند به آن علاوه می شوند مانند زب ...

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
a base of operations
دیدگاه
٠

پایگاه عملیاتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
the base of the skull
دیدگاه
٠

قاعده ی جمجمه

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Is it OK with you if I come about six?
دیدگاه
٣

اگر برای تان مساعد است ساعت ۶ خدمت تان برسم.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
A car ran past, spotting my coat with mud.
دیدگاه
٠

ماشینی از کنار من رد شد و به روی کتم گِل پاشید.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
٢ پاسخ
٥٦ بازدید

معنی کلمه پلیس آگاهی

٢ ماه پیش
١ رأی

Detective Bureau Detective Unit Detectives Department

٢ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
٢٦٠ بازدید

What did he fear? It was not a fear or dread. It was a nothing that he knew too well. It was all a nothing and a man was a nothing too. It was only that and light was all it needed and a certain clean ...

٥ ماه پیش
٤ رأی

سلام، من در ترجمه‌ی این‌گونه متن‌ها تجربه و مهارتی ندارم. صرفاً به‌عنوان دست‌گرمی تلاشی کردم که متن زیر از آب درآمد. البته اگر بافتار داستان همینگوی را درک کرده باشید،‌  به مفهوم این«هیچ‌اندر» ی ...

٥ ماه پیش
٠ رأی
٣ پاسخ
١٣٨ بازدید

این جمله رو نمیتونم معنی کنم  I have to rely on physical persuasion 

٩ ماه پیش
٢ رأی

به معنی «اجبار» یا «تحمیل عقیده» برای وادار کردن کسی به کاری یا پذیرفتن نظری  از طریق زور یا فشار جسمانی ترجمه: لازم است  به زور متوسل شوم.

٩ ماه پیش
٢ رأی
٥ پاسخ
٢٤٩ بازدید

ممکنه معنی پیشگیری از بارداری هم بده؟   

١٠ ماه پیش
١ رأی

پیوستار «انفعال-افتعال» در زبان انگلیسی به شرح زیر است: ۱- منفعل (passive) بی‌توجه به  بروز روی‌داد بالقوه و در صورت وقوع، بدون پاسخ یا  پاسخ نااثربخش ۲- نیمه‌فعال (semi-active) بی‌توجه به ...

١٠ ماه پیش
١ رأی
٨ پاسخ
٢٦٣ بازدید

با سلام جمله آخر را چطوری ترجمه روان کنم It is not possible to achieve this goal by merely extrapolating pharmacokinetic and pharmacodynamic data from adults to children . there is more to development than a change in mass and volume   

١١ ماه پیش
٠ رأی

دوستان عزیز: در اینجا واژه‌ی « development» به‌هیچ‌وجه به معنی «توسعه» ، «گسترش»، «تکامل» و مانند آنها نیست بل‌که دقیقاً به معنی «پدید آوردن» یا «ابداع» محصول یا خدمت جدیدی است که در نتیجه‌ی نوآوری و ...

١١ ماه پیش