٤٣ پیشنهاد
support consisting of a radial member of a wheel joining the hub to the rim* one of the crosspieces that form the steps of a ladder*
شَمّاس شماس در مسیحیت از خادمان کلیسا است و آغازگر سلسله مراتب روحانیت در کلیساست. شماس در مراسم دعا و نماز تنها اجازه تلاوت رساله ها را دارد مگر شم ...
قوری هم معنی میده She would leave before dawn while Noelle was still asleep, a pot of coffee brewed for her, a plate of biscuits left steaming on the ...
*شب اداری Children may encounter a reminder just as they are doing rather well. When they do, they quickly reach for old defenses like dissociation, ...
مکث در مراقبت یا مراقبت فرجه ای مراقبت فُرجه ای یا مراقبت کوتاه مدت، مراقبتی است که توسط جایگزین پرستار همیشگی صورت می گیرد. مراقبت موقتی از شخصی ک ...
آغوشی اسلینگ ( یک طرفه ) این آغوشی ها یک نوار پهن پارچه ای هستند که از بالای یکی از شانه ها گذشته و از پایین شانه ی دیگر عبور می کند. Andrea had t ...
منزجر کننده، شنیع، نفرت انگیز It was obnoxious, the product of her whiteness, her youth, her too - good fortune in life.
از فرط هیجان به رقص در آمدن Wishful thinking, perhaps, but he could have sworn the sweet bay was pleased to agree. Its olive - green leaves went wil ...
صدای تق و توق The happy voices of the cooks filtered out as well, along with the clatter of pots and pans
تبادل ژنتیکی، کراسینگ اور، تبادل در ژنتیک: تبادل ماده ژنتیکی در طی تولید مثل جنسی بین کروماتیدهای غیر خواهر دو کروموزوم همولوگ است که منجر به کروموز ...
1. بشقاب دوم ( پُرس دوم خوراک ) ?Seconds, anybody کسی پُرس دوم می خواهد؟ 2. جنس درجه دو ( نامرغوب )
عدم پذیرشی که ناگهانی و همراه با خشونت باشه
آینده نگری، دوراندیشی to prepare for a future event or situation by thinking about what might happen We should have thought ahead and brought an um ...
سالم و شاداب I stood there a long while, staring at that tree It looked so strong So beautiful . Hurt right down the middle But alive and well دیرزم ...
تناوب، سیکل rapid - cycling bipolar
وابستگی که در اثر آسیب در فرد ایجاد می گردد.
مواجهه ی افراطی
تخلیه کردن، مرخص کردن، آزاد کردن، ترشح کردن، نشت کردن He tried to help himself by discharging the ugly feelings
از ته گلو، با بلندترین صدای که امکان داشت I stood up and looked around. I called his name at the top of my lungs
دستان شفابخش
1. حسود 2. هوشیار، مواقب مواظب کسی/چیزی بودن to be jealous of somebody/something They are very jealous of their good reputation
1. به موقع، سر وقت 2. با گذشت زمان
نوعی فرنی که از آرد ذرت پخته شده است
دست به سینه گذاشتن
To pass physically by ( someone or something ) with great speed* Of time, to pass very easily or pleasantly, as if going fast* To visit someone or s ...
منطقهٔ شیناگاوا ( به ژاپنی: 品川区 Shinagawa - ku ) یکی از ۲۳ منطقه ویژه توکیو پایتخت ژاپن است. این منطقه ۲۲٬۷۲ کیلومتر مربع مساحت دارد. دو رود مگورو و ...
اثر خُفته پدیده ای روانی در رابطه با ترغیب کردن می باشد. این اثر منجر به افزایش تدریجی تأثیر یک پیام در طول زمان می گردد؛ در حالی که منبع آن پیام از ...
1. گرم و مرطوب It looked like it was going to be a steamy day 2. پر حلاوت ( مجاز ) He'd had a steamy affair with a colleague
هشدار دهنده آماده باش دادن اعلام خطر نمودن
صندلی عقب They piled into the car, Noelle riding shotgun, Margarita in the backseat filming out the window
جست و خیز کردن while the mysterious other female was hopping around the enclosure as if taking her tail out on a test run
مرد مزخرف ( گاهی برای تمسخر کسی به کار می رود )
موقعیت بدون برد که موقعیت باخت - باخت نیز نامیده می شود. موقعیتی است که در آن فرد انتخاب هایی دارد، اما هیچ انتخابی منجر به سود خالص نمی شود. به عن ...
ناچوز یا ناچُس یکی از غذاهای مکزیکی موسوم به تکس مکس از شمال مکزیک است که از تراشه های تورتیلای گرم یا نان توتوپوس پوشیده از پنیر ذوب شده تشکیل شده ا ...
دوقطبی پیش رونده
برگه کلاسوری
*آسیاب کاری - مصالح ساختمانی آسیاب از لحاظ تاریخی هر نوع محصول آسیاب چوبی برای ساخت و ساز ساختمان است. *کسی که کارش در بخش های مربوط به صنایع چوب و ...
نزدیک شدن به پایان عمر You see the next generation, and you remember we’re on the way out. We got to leave them something to hold on to when we’re go ...
سرش را به این سو و آن سو تکان داد
پلمپ کردن کارخانه یا مغازه
to make a bad situation better, even though this is impossible I can’t wave a magic wand and change what happened.
اَه! Ahgg, this hair اَه! از دست این موها
پلمپ کردن مغازه یا کارخانه